مسابقات دنیوی و اخروی ماهیت و اهداف
از نظر قرآن یکی از صفات و ویژگیهای مومن سرعت و سبقت در کار خیر است. مومنان در اجتماع ایمانی همانند کسانی هستند که در یک مسابقه مثل اسب سواری و تیراندازی و شنا شرکت کردهاند. هر کسی تلاش میکند تا سریعتر باشد و در مسابقه اول شود. اسبهای مسابقه با سرعتهای بالا حرکت میکنند و چار نعل میتازند تا بر دیگری سبقت جسته و پیشتاز در مسابقه باشند. این گونه است که از شدت سرعت و تلاش به نفس نفس میافتند و تا جان دارند تلاش میکنند. از نظر قرآن، مومنان در کارهای خیر این گونه باید باشند تا بتوانند در جرگه «سابقون» در آیند؛ زیرا آنان به تقرب الهی دست مییابند و از برکات بهشت مادی و بهشت رضوان الهی بهرهمند میشوند. در مطلب حاضر این موضوع با استناد به آیات قرآن واکاوی شده است.
واژه مسابقه از سبق به معنای پیشتازی و جلو افتادن از کسی گرفته شده است. در فقه اسلامی یکی از کتب فقهی به عنوان «سبق و رمایه» است که در آن به موضوع و مسائل گوناگون مسابقه به شکل عام و تیراندازی به شکل خاص پرداخته شده است. در روایتی «حسن» از نظر مشهور نیز آمده که پیامبر(ص) فرموده است: :«لا سَبَقَ الّا فی نَضْلٍ اوْ خُفٍّ اوْ حافِرٍ؛ مسابقه جایز نیست، مگر در تیراندازی یا شتردوانی یا اسب دوانی.»(وسائل الشیعه، ج۸، ص۳۶۱)
البته منظور مسابقهای است که در آن برد و باخت مطرح است. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «عَلِّمُوا اوْلادَکُمُ السَّباحَهً وَ الرِّمایَهً؛ به فرزندانتان شنا و تیراندازی بیاموزید.»(شرایعالاسلام، ج۲، ص۲۳۵؛ شرح لمعه، ج۲، ص۲۲؛ ریاضالمسائل، ج۲، کتاب سبق و رمایه.)
مسابقه در اسلام و قرآن
واژه «مسابقه» با این هیئت در قرآن نیامده است؛ اما در هیئتهای دیگری این واژه به کار رفته است. به نظر میرسد که در یک مورد حتی واژه مسابقه به همین معنای اصطلاحی به کار رفته است؛ چنانکه خدا میفرماید:گفتند اى پدر ما رفتيم مسابقه دهيم و يوسف را پيش كالاى خود نهاديم؛ آنگاه گرگ او را خورد ولى تو ما را هر چند راستگو باشيم باور نمىدارى.(یوسف، آیه 17)
برادران یوسف(ع) علت ترک یوسف را در کنار متاع، برگزاری مسابقات دانستهاند. از این عبارت به دست میآید که مسابقه در عصر حضرت یعقوب (ع) به عنوان یک عمل مشروع انجام میشده است.
مسابقه اصطلاحی و احکام آن
مسابقه در اصطلاح هر گونه فعالیت ورزشی است که به هدف برد بر رقیب انجام میشود؛ هر چند که آثار تفریح و فرح بخشی برای خود فعال ورزشی یا تماشاگران به ارمغان میآورد. بنابراین، میتوان گفت که مسابقات به شکل کلی، از امور مباح و در برخی از موارد مستحب است؛ زیرا ایجاد فضای رقابتی، تامین سلامت تن و روان، فراهم آوری فضای شاد و نشاط، امری مستحب است و فعالان در این امر میتوانند آن را به عنوان یک عمل مستحب قلمداد کنند و با این نیت آن را بهجا آورند.
با چنین نگاهی، مسابقات از مصادیق لعب و لهو که گاه مکروه و حتی حرام است، به دور خواهد بود و هدفی حکیمانه مورد تایید اسلام و شریعت قرار میگیرد.
در برخی از امور، مسابقات بسیار مورد تاکید قرار میگیرد که میتوان آن را از مصادیق مستحب موکد دانست؛ چنانکه مسابقاتی که ارتباط مستقیمی با مجاهدتهای نظامی و انتظامی دارد، از این قبیل است. در گذشته مسابقات اسب سواری، شنا و تیراندازی از جمله مسابقاتی بود که به عنوان تمرین نظامی قلمداد میشد و افراد را برای میادین نبرد و جهاد آماده میکرد؛ به نظر میرسد که امروز با توجه به تغییراتی که در نبردها و جنگها پدید آمده است، اتومبیل سواری، کشتیرانی، هواپیما رانی، چتربازی، کوهنوردی و مانند آنها مثلا میتواند به عنوان یک مسابقه مستحب مورد توجه قرار گیرد. البته دامنه مسابقات میتواند با توجه به تغییر ابزارهای جنگی افزایش یابد، به شرطی اینکه به این تنقیح مناط برسیم که علت در جواز بلکه استحباب مسابقات حتی در قالب شرط بندی، به سبب بهرهگیری آن مصادیق ورزشی در میادین نبرد و جهاد است. از این رو امام خمینی به نقد محدود سازی به مصادیق گذشته میپردازد و آن را مانع جدی برای همسانسازی احکام با مقتضیات زمان و مکان برشمرده و میفرماید: و رهان در سبق و رمايه مختص است به تيرو کمان واسب دوانى و امثال آنکه در جنگهاى سابق به کار گرفته میشده است و امروز هم، تنها در همان موارد است (با اين گونه برداشتها) از اخبار و روايات، تمدن جديد بايد به کلى از بين برود و مردم کوخ نشين بوده و يا براى هميشه در صحراها زندگى نمايند.(صحیفه نور، ج 21، ص 34)
به سخن دیگر، سه مطلب در اینجا مطرح است: 1. کدام یک از کارها و فعالیتها به عنوان مصادیق ورزشها از جرگه افعال لغو و لهو بیرون است؟ 2. کدام یک از فعالیتهای ورزشی که در مسابقات انجام میشود، مستحب است؟ در کدامیک از مسابقات میتوان شرط بندی کرد؟
به نظر میرسد که هر گونه فعالیت ورزشی که به قصد عقلانی انجام میشود، از مصادیق امر مباح بوده و از جرگه فعل لغو و لهو بیرون خواهد بود. در پاسخ به پرسش دوم باید گفت مسابقاتی که به انگیزه آمادگی نظامی انجام میشود، مستحب و گاه میتواند مستحب موکد و حتی واجب باشد؛ زیرا خدا میفرماید: و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات، دشمن خدا و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى شود و بر شما ستم نخواهد رفت. (انفال، آیه ۶۰)
پس همان طوری که فراهم آوری تجهیزات با هر دوره و عصری لازم و ضروری است و امت و امام و نظام سیاسی ولایی باید در این راستا بکوشند و هزینه کنند، همچنین تامین نفرات رزمنده با کارایی مناسب در هر عرصه و میدان نظامی و انتظامی لازم و ضروری است و باید در این حوزه نیز هزینه کرد. لذا انفاقات مالی و هزینه در عرصه آموزش و پرورش نیروی نظامی امری واجب است و دولت و امت نمیبایست در این امر کم گذارد و کوتاهی کند.
بی گمان آمادهسازی نیروی انسانی مستعد و کارآمد با تمرینهای گوناگون امکانپذیر است. مسابقات یکی از روشهای تعلیم و پرورش نیروی مستعد نظامی است. از همین رو، توجه به این مسابقات در سطح مستحب موکد خواهد بود، اگر به حکم امر «اعدوا» آن را واجب نشماریم که باید واجب شمرد؛ زیرا ترساندن و ارهاب دشمن در قالب سیاست بازدارندگی تنها با آمادگی تمام و کامل نیروی نظامی و تجهیزات مناسب روز و به روزسازی تجهیزات شدنی است.
بی گمان برای ایجاد انگیزه و تشویق، شرط بندی در این امور میتواند گروههای اجتماعی بیشتری را در میدان آزمونها وارد ساخته و نخبگان و برجستگان را به آن سوق دهد و افراد بیشتری را درگیر موضوع کند و آمادگی اجتماعی بیشتری را برای نبردها و دست کم ارهاب دشمن فراهم آورد.
اگر گفته شود که استحباب مسابقات برای آمادگی جهادی است، و لذا مسابقات زنان هرگز رنگ استحباب به خود نمیگیرد، در پاسخ باید گفت که جهاد در شرایطی چون دفاع از خود و ناموس برای زنان نیز واجب است؛ پس آمادگی دفاعی لازم و ضروری برای همگان است و اختصاصی به مردان ندارد.
به هر حال، هدف از مسابقه در اسلام آماده شدن مسلمانان برای مقابله با دشمنان در جنگ و جهاد است و به همین خاطر است که مسابقه در اسلام مشروعیت یافته است. اما آنچه که قابل توجه است این است که آیا هر مسابقهای مشروع است؟ در پاسخ باید گفته شود: در مشروعیت مسابقاتی که دلیلی در مورد جایز بودن آنها وارد شده است شکی وجود ندارد؛ ولی سخن در مورد مسابقاتی است که دلیلی در مورد آنها نیامده است. با توجه به اینکه امروزه مسابقات مختلف در تمام دنیا بطور یکسان برگزار میشود و اغلب این مسابقات با برد و باخت انجام میگیرد، باید گفت مسابقات و برد و باخت و شرط بندی در آنها در صورتی مشروعیت پیدا میکند که این مسابقات شامل حرامی نباشد و هدف صحیحی بر آنها مترتب باشد و اگر شرط بندی و مال در آنها رد و بدل میشود، به عنوان جعالهای باشد.
در گزارشهای تاریخی به این نکته توجه داده میشود که مسابقه محدود به تیراندازی و شنا و اسب سواری نیست؛ زیرا کشتی نیز از مسابقاتی است که برای آمادگی جنگی لازم است. در روایت است: شبى حضرت رسول (ص)در خانه حضرت فاطمه (س) به نوههاى عزيز خود فرمود: برخيزيد وكشتى بگيريد ،آنها مشغول كشتى شدند وحضرت فاطمه براى انجام دادن كارى از اتاق بيرون رفت. هنگام بازگشت متوجّه شد كه حضرت رسول (ص)مشغول تشويق امام حسن(ع)است. فاطمه (س) گفت: پدر، كار عجيبى مىكنيد كه بزرگتر را تشويق مىكنيد. حضرت فرمود: دخترم، جبرئيل مشغول تشويق حسين است ومن حسن را تشويق مىكنم.(امالى صدوق، ص ۴۴۵ و۴۴۶)
مسابقات اخروی
از نظر قرآن، زندگی مادی دنیوی کشتزاری است برای زندگی اخروی که انسان باید در آنجا چیزی که در دنیا کاشته درو کند؛ زیرا زندگی اخروی نسبت زندگی دنیوی، اصالت دارد. خدا میفرماید:و هر آنچه به شما داده شده است كالاى زندگى دنيا و زيور آن است؛ ولى آنچه پيش خداست بهتر و پايدارتر است، مگر نمىانديشيد.(قصص، آیه ۶۰؛ شوری، آیه 36) خدا همچنین میفرماید: وَالْآخِرَهًْ خَيْرٌ وَأَبْقَى؛ جهان آخرت نيكوتر و پايدارتر است (۱۷)
بنابراین، انسان مومن در اندیشه آخرت است و در کارها به دنبال تامین آخرت خود بوده و برای آن تلاش میکند. اما این تلاش باید به گونهای باشد که در انتظار کار نیک از سوی دیگران نباشد، بلکه خود پیشگام و پیشتاز در هر کار خیری باشد که آخرت بدان تامین میشود. از همینرو در آیات قرآن، سرعت و شتاب گیری به اندازهای که شخص در مسابقه انجام کار خیر اول باشد، مورد تاکید قرار میگیرد و چنانکه میفرماید: وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّهًٍْ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ؛ و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود و بهشتى كه پهنايش بقدر آسمانها و زمين است و براى پرهيزکاران آماده شده است بشتابيد.(آل عمران، آیه 133)
از این آیه به دست میآید که سرعت برای کسب دو امر اساسی : مغفرت پروردگار و بهشت آخرت است. البته این شتاب زمانی سود میبخشد که هدفمند و در چارچوبهای شریعت تکوینی و تشریعی الهی باشد و شخص بتواند چنان در کارهای خیر شتاب کند که چیزی را کم نگذارد. بنابراین، هر گونه تعلل و تنبلی روا نیست. البته از نظر قرآن، شخصی در مسیر درست گام بر میدارد که اهل تقوا باشد و تقوا را به شکل ملکه خویش در آورده باشد. اصولا کسانی تقوای الهی را با کارهایی که خدا در شریعت بیان کرده به دست میآورند که اهل سرعت در کارهای خیری باشند که در ادامه همین آیه یعنی در آیات 134 تا 136 بیان کرده است؛ زیرا درباره صفات و ویژگیهای متقین میفرماید: همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مى كنند و خشم خود را فرو مى برند و از مردم در مى گذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد و آنان كه چون كار زشتى كنند يا بر خود ستم روا دارند، خدا را به ياد مى آورند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مى آمرزد و بر آنچه مرتكب شدهاند با آنكه مى دانند كه گناه است، پافشارى نمى كنند. آنان پاداششان آمرزشى از جانب پروردگارشان و بوستانهايى است كه از زير درختان آن جويبارها روان است، جاودانه در آن بمانند و پاداش اهل عمل چه نيكوست.
هر چند در این آیات سخن از سرعت در کارهای خیر است، اما خدا در جایی دیگر از مومنان میخواهد که نه تنها سرعتگیرند، بلکه پیشتاز و پیشگام باشند و از دیگران در انجام کارهای خیر پیشی گیرند و در مقام سابقون در آیند. خدا میفرماید: سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَهً مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّهً عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ؛ براى رسيدن به آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش چون پهناى آسمان و زمين است و براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردهاند بر يكديگر سبقت جوييد. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مى دهد و خداوند را فزونبخشى بزرگ است.(حدید، آیه ۲۱)
بر اساس این آیه کسانی اهل سبقت هستند که به خدا و رسولان ایمان داشته و بر اساس آن عمل میکنند. بنابراین تحت تاثیر تغییر شرایط خوب و بد زندگی قرار نمیگیرند؛ زیرا میدانند که هر چه به انسان از خوب و بد میرسد از قبل در کتاب الهی نوشته شده و الان در حال استنساخ و اجرا است.(حدید، آیات 22 و 23؛ جاثیه، آیه 29)
از نظر قرآن، کسانی که در کارهای خیر سرعت و سبقت میگیرند، به مقام سابقون میرسند که خدا در وصف آنان میفرماید: و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند خدا از ايشان خشنود و آنان نيز از او خشنودند و براى آنان باغهايى آماده كرده كه از زير درختان آن نهرها روان است، هميشه در آن جاودانهاند، اين است همان كاميابى بزرگ. (توبه، آیه ۱۰۰)
پس کسانی که در هجرت به عنوان یک کار خیر از دیگران سبقت گرفتند و پیشتاز بودند از چنین جایگاه بلندی در پیشگاه خدا بهره مند هستند.
خدا در جایی دیگر میفرماید: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ؛ و سبقتگيرندگان مقدمند آنانند همان مقربان خدا. (واقعه، آیات 10 و ۱۱) البته این سبقت جویی ،به معنای سبقت در بستر زمان نیست تا گفته شود کسانی از گذشتگان به سبب سابقه زمانی، مثلا ایمان آورده و مردند، تنها آنان جزو مصادیق سابقون هستند؛ بلکه متاخرین نیز سابقون هستند(واقعه، آیات 13 و 14)؛ پس سبقت در انجام کارهایی خیر مقرب آفرین است.
اصولا مومنان دنبال کارهای خیر بوده و در آن شتاب میکنند و سبقت میجویند: أُولَئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ؛ آنانند كه در كارهاى نيك شتاب مى ورزند و آنانند كه در انجام آنها سبقت مى جويند. (مومنون، آیه ۶۱) البته خدا در آیه دیگر بیان میکند که شتاب و سبقت براساس توانایی و وسعت هر کسی است و خدا از کسی بیش از توانش نمیخواهد.(مومنون، آیه 62) اما این به این معنا نیست که انسان در مسابقه کمتر سعی و تلاش کند، بلکه باید مثل اسبهای مسابقه آنچنان سعی کند و شتاب ورزد که به نفس نفس افتد؛ چنانکه خدا بهصراحت میفرماید: وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ؛ در این نعمتهای اخروی و بهشتی باید همچون مسابقهدهندگان به نفس نفس بیفتید.(مطففین، آیه 26) تنافس تلاش اسبهای مسابقه را میگویند که در شتاب گیری چنان تلاش میکنند و برهم سبقت میگیرند که به نفس نفس افتاده و نفسهایشان به شماره میافتد. این همان مقاماتی است که سابقون مقرب الهی دارا هستند و هر کسی باید برای رسیدن به آن تلاش کند. این همان مسابقه اصلی در زندگی است که باید به آن اندیشید و در این مسیر تلاش کرد.