اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

باطل غیر حق، علل و آثار آن

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، باطل چیزی نیست که دارای ثبات باشد، بلکه به سبب بی ثباتی نه تنها قابل اعتماد و تکیه نیست، بلکه از نظر اخلاقی نیز ضد امری ارزشی است؛ بنابراین لازم است تا نه تنها بدان گرایش نداشته باشیم، بلکه با اعراض از آن، دنبال حق و احقاق حق و تحقق آن باشیم.

هم چنین از نظر قرآن، قلب سالم در نفس مستوی و معتدل به حکم هدایت فطری توانایی شناخت حق و باطل و مصادیق آنها را داشته و به حق و مصادیق آن گرایش و نسبت به باطل و مصادیق آن گریزش دارد. بنابراین، نه تنها گریزش از باطل، شریعتی است که نقل وحیانی آن را بیان کرده، بلکه عقل فطری نیز آن را در می یابد.

آمیختگی حق و باطل در دنیا

از نظر آموزه های قرآنی، بر خلاف آخرت که حق و باطل از هم جدا می شود، در دنیا حق و باطل به هم آمیخته است تا جایی که ابزاری برای ابتلاء و فتنه الهی می شود. از همین روست که بسیاری از مردم به دلایلی که در ادامه بیان می شود، دنبال باطل می روند و آن را جای حق قرار می دهند، یا دیگرانی برای فریبکاری باطل را حق معرفی می کنند و با التباس امر، به گمراهی دیگران دامن می زنند(بقره، آیه 42؛ آل عمران، آیه 71)؛ زیرا واژه «لبس» به معنای پوشاندن چیزی است که در آمیختن معانی با یک دیگر به کار می رود.(مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 211) پس می بایست پذیرفت که حق و باطل می تواند چنان در هم آمیزد که به شکل فتنه ظهور کند و قابل تشخیص نباشد، مگر آن که در کوره آتشین قرار گیرد و سره از ناسره جدا شود.

همین آمیختگی حق و باطل در دنیا که بستر ابتلاء و فتنه است، می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد تا جایی که برخی با باطل قلمداد کردن حق تلاش می کنند تا مردم را فریب داده و گمراه سازند و باطل را جایگزین حق نمایند. بر اساس گزارش هایی قرآنی، کافران معجزات و آیات روشن الهی را به عنوان باطل جلوه می دهند(روم، آیه 58) و باطل را لباس حق می پوشانند و به خورد مردم می دهند تا این گونه آنان را گمراه سازند.(بقره، آیه 42؛ آل عمران، آیه 71)

سوء استفاده از آمیختگی حق و باطل

بر اساس گزارش های قرآنی، آمیختگی حق  و باطل در دنیا می تواند ابزاری برای فتنه  و ابتلای الهی قرار گیرد و هر کسی در شرایط فتنه نشان  دهد که تا چه اندازه از هدایت فطری بهره مند شده یا از آن دور گشته است؛ زیرا از نظر قرآن، همه انسان ها دارای نفس مستوی و معتدل(شمس، آیه 7؛ انفطار، آیه 7) و قلبی سالم هستند که بر اساس فطرت و هدایت فطری، حق و باطل و مصادیق آن از عدل و ظلم، صدق و کذب، امانت و خیانت و مانند آنها را درک می کند و به دسته اول گرایش و دسته دوم گریزش دارد.(طه، آیات 50؛ شمس، آیات 7 و 8)؛ اما برخی از مردم که حتی اکثریت را تشکیل می دهند، با فجور و دریدگی سنت ها و قوانین الهی و اقدام به گناه و اعمال باطل ضد ارزشی، این فطرت الهی را دفن و دسیسه کرده و آن را مطبوع و مختوم می کنند تا جایی که نه توانایی ادراکی و شناختی خویش را از دست داده و قدرت تشخیص صحیح از غیر صحیح را ندارند، بلکه به تبع این عدم درک و فقدان فهم درست، گرایش های وارونه ای نیز داشته و به جای حق و مصادیق آن به باطل گرایش می یابند و این گونه از سطح انسانی به سطح چارپایان یا پست تر از آن سقوط می کنند و به سبب بی شعور و سفاهت و سبک مغزی، خود را حق و مصلح و عقلای مومن را سفیه و سبک مغز و مفسد می شمارند.(شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیات 7 تا 13؛ اعراف، آیه 179)

از نظر آموزه های قرآنی، آمیختگی حق و باطل در دنیا موجب سوء استفاده برخی از افراد برای پیشبرد اهداف باطل خویش می شود؛ زیرا بسیاری از مردم به سبب دفن و دسیسه فطرت و گرفتاری به سفاهت و جهالت عقلی و علمی، ناتوان از شناخت حق و باطل در شرایط فتنه هستند. از همین روست که بسیاری از مردم به تبع سوء استفاده قدرتمندان و ثروتمند بلکه حتی علمای تزویر و تلبیس حق و باطل، به باطل گرایش می یابند و در دام فتنه های آنان می افتند و تابع اهداف پلید و شوم آنان می شوند.(بقره، آیه 42؛ آل عمران، آیه 71)

بر اساس گزارش های قرآنی، جهل عقلی و علمی کافران و مهر و ختم شدن دلهای آنان(روم، آیات 58 و 59) موجب می شود تا نه تنها حق را نشناسند، بلکه حق الهی را باطل دانسته و پیامبران و معجزات آنان را باطل شمارند و پیامبران را متهم به باطل گرایی کنند.(همان)

ضرورت اعراض از باطل گرایی

از نظر قرآن، اجتناب از باطل (حج، آیه 30)، و عبور کریمانه از رفتار و گفتار لغو و باطل و بیهوده(فرقان، آیات 63 و 72) برای مومنان و عبادالرحمان واجب و ضروری است؛ زیرا فلاح و رستگاری در اعراض از باطل و گفتارها و رفتارهای باطل است(مومنون، آیات 1 و 3)، چنان که از نظر قرآن، رویگردانی کریمانه از باطل موجب بهره مندی از تحیت و سلام فرشتگان در بهشت(فرقان، آیات 72 تا 76)، قرار گیری در درجات عالی آن (همان) و جاودانگی در آن می شود.(همان، مومنون، آیات 1 تا 11) بنابراین، مومنان در تمام شرایع اسلامی چنین عمل کرده و می کنند و مورد ستایش خدا قرار می گیرند؛ زیرا سلامت و حیات حقیقی که در قالب تحیت بیان شده است.(همان؛ قصص، آیات 54 و 55)

به سخن دیگر، مومنان چون بر اساس عقلانیت فطری عمل و رفتار می کنند، فطرت آنان ایشان را از هر گونه باطل دور نگه می دارد و  دنبال اهل جهالت عقلی و علمی نمی روند.(قصص، آیات 54 و 55؛ فرقان، آیه 63)

بر همین اساس است که مومنان اموری را به عنوان امور باطل خلاف قوانین و شریعت و سنت های الهی می دانند که عقل فطری و نقل وحیانی آن را کشف می کند. از جمله این امور می توان به اموری چون اخراج و آواره سازی دیگران از خانه و کاشانه ایشان(حج، آیات 39 و 40)، روحیه تکبر و رویه استکبار(اعراف، آیه 146؛ قصص، آیه 49؛ فصلت، آیه 15؛ احقاف، آیه 20)، بت پرستی به جای خداپرستی(اعراف، آیات 138 و 139)، تجاوزگری و بغی(اعراف، آیه 33؛ یونس، آیه 23؛ شوری، آیه 42)، جادوگری و شعبده بازی(اعراف، آیات 117 و 118؛ یونس، آیه 81)، حرام خواری و کسب مال حرام(بقره، آیه 188؛ نساء، آیات 29 و 161)، رشوه به قضات حاکان برای دست یابی به مال حرام(بقره، آیه 188)، شرک و کفر نسبت به خدا(اعراف، آیه 173)، صدقه همراه با اذیت و منت(بقره، آیات 264)، صدقه ریایی(همان)، دلبستگی به دنیا و تلاش برای آن بی توجه به آخرت(هود، آیات 15 و 16)، غنا و آهنگ های لهوی و طرب انگیز هیجان آفرین شدید(حج، آیه 30؛ لقمان، آیه 6؛ نور الثقلین، ج 5، ص 34 و 412)، افراط و غلو در دین (مائده، آیه 77)، قتل و کشتن پیامبران و اهل حق(بقره، آیه 61؛ آل عمران، آیات 21 و 112 و 118؛ نساء، آیه 155) و مانند آنها است که گرایش به این ها نه تنها انسان را به کمالی نمی رساند، بلکه اسباب سقوط است و عیوب و نواقص انسان را بیش تر و بیش تر می کند تا جایی که از انسانیت خارج و به حیوانیت در می آید.(اعراف، آیه 179)

از نظر قرآن، کسانی که به باطل ایمان دارند افزون بر این که نسبت به نعمت های الهی ناسپاس و کفور است، بلکه می بایست بداند که با چنین گرایش و رویه ای گرفتار خسران و زیان شده  و مستحق سرزنش و الهی است.(عنکبوت، آیه 52؛ نحل، آیه 72)

مواجهه با باطل و اهل آن

از نظر اموزه های وحیانی قرآن، اهل باطل در نهایت شکست می خورند و اهل حق پیروز میدان هستند.(انفال، آیات 7 و 8؛ اسراء، آیه 81؛ انبیاء، آیه 105؛ مجادله، آیه 22) بنابراین، خدا به همگان از جمله مسلمانان هشدار می دهد تا هرگز پیرو باطل نباشند که این پیروی موجب تباهی اعمال آنان می شود.(محمد، آیات 1 و 3)

به سخن دیگر، مومنانی که پیرو باطل می شوند و از باطل اجتناب نمی کنند، اعمال خویش را ابطال می کنند.(محمد، آیه 33) بنابراین انسان مومن می بایست بداند و هوشیار باشد که حتی اعمال نیک گذشته ممکن است به سبب برخی اعمال باطل بعدی چون اذیت و آزار و منت از میان برود و ابطال گردد.(همان) از نظر قرآن، تخلف از فرمان خدا و رسول الله(ص) از جمله اعمال باطلی است که می تواند همه اعمال نیک پیشین انسان مومن را از میان ببرد.(همان)

از نظر قرآن در شرایط فتنه می توان به شرط رجوع به فطرت و هدایت الهامی الهی، حق را شناخت و آن را از باطل جدا کرد؛ چنان که در فتنه کوره ذوب فلزات یا سیلاب های تند در نهایت کف از آب جدا و سره از ناسره جدا می شود.(رعد، آیه 17)

از نظر قرآن، در مواجهه مومنان با باطل و اهل باطل می بایست به این نکته توجه داشت که آنان جاهلان عقلی و علمی هستند و درک و فهم درستی از حق و حقیقت ندارند. بنابراین بهتر آن است که در مواجهه اهل باطل، با رعایت ادب  وحفظ منش کریمانه با سلام از آن عبور کرد و توجهی به گفتار و رفتارهای باطل آنان نداشت.(قصص، آیه 55)

البته از نظر قرآن، اهل باطل از هر گونه روشی باطل برای مجادله و اشکال تراشی نسبت به اهل حق و حقیقت بهره می گیرند(کهف، آیه 56؛ غافر، آیات 4 و 5)؛ زیرا آنان در اندیشه نابودی حق هستند(کهف، آیه 56؛ غافر، آیه 5)، بنابراین با استفاده از استهزاء و تحقیر حق و پیامبران تلاش می کنند تا باطل خویش را غالب سازند.(همان)

بر این اساس لازم است تا در شرایطی نسبت به برخی از طرفداران باطل واهل باطل تنها به ادب و مواجهه کریمانه بسنده کرد، بلکه لازم است تا آنان را در دنیا مجازات کرد تا در آخرت نیز گرفتار عذاب خوار کننده الهی شوند؛ زیرا این افراد با دروغ بستن به خدا و ادعاهای دروغین از جمله دریافت وحی و مانند آنها به جنگ خدا و حق رفته اند.(انعام، آیه 93)

از نظر قرآن، با ظهور حق و به میدان آمدن آن، زمینه اضمحلال و شکست باطل فراهم می آید و مومنان با جهاد و مبارزه علیه باطل، به ناگهان بر باطل چیره می شوند و حق احقاق و باطل ابطال می شود.(انفال، آیات 7 و 8؛ اعراف، آیات 117 تا 119؛ انبیاء، آیه 18؛ غافر، آیات 71 تا 76)

شگفت این که شیطان خود به وعده های حق الهی اعتراف دارد و نسبت به وعده های دروغین خویش که بر اساس باطل است، اقرار دارد؛ چیزی که نمی تواند از آن بگریزد؛ زیرا قیامت روز جداسازی حق و باطل است و چیزی در سایه آمیختگی حق و باطل باقی نمی ماند.(ابراهیم، آیه 22)

اصولا باید به این نکته توجه داشت که در آفرینش هستی هیچ گزاف و باطلی راه ندارد(ص، آیه 27) و پیامبر(ص) و قرآن، از هر گونه باطلی مصون است(فصلت، آیات 41 و 42)، بنابراین باطل دو سه روزی میدان داری می کند، ولی در نهایت میدان را واگذار می کند و حق بر همه هستی دوباره مسلط می شود؛ زیرا حق چیز ثابت و باطل چیزی بی پایه و اساس و گذرا است.(انفال، آیات 7 و 8؛ شوری، آیه 24؛ انبیاء، آیه 18)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا