اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

محبت و مهرورزی، عوامل و آثار

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

در روایات است که ایمان چیزی جز حب و بغض نیست. به این معنا که تولی و تبری و مهر نسبت به کمال و کمالات، خوبی ها و نیکی ها و بغض و دشمنی نسبت به نواقص، بدی ها و زشتی ها مهم ترین عنصر ایمان را تشکیل می دهد. بر این اساس می بایست گفت محبت و مهرورزی در آموزه های وحیانی اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا نگرش اسلام را به عوامل و آثار و اهداف محبت در زندگی را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذارنیم.

محبت خدا و پیامبر(ص) اصل اسلام

خداوند در آیه 31 سوره آل عمران می فرماید: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمْ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ بگو: اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا نيز شما را دوست بدارد، و گناهانتان راببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است.

بر این اساس می توان گفت که محبت خدا و پیامبر(ص) همان مفهوم واقعی دین داری است. البته به طور طبیعی چنان که آیه بیان می کند، مهر و محبت و دوستی باید خودش را در عمل نیز نشان دهد. از این روست که محبان پیرو بی چون و چرا محبوب خودشان هستند و از محبوب خود اتباع و پیروی می کنند. بر اساس آیه 31 سوره آل عمران، ارتباط محبت خدا با محبت و اطاعت پیامبر(ص) امری اساسی است. بر اساس آیات و روایات این محبت و اطاعت باید نسبت به نفس پیامبر(آل عمران، آیه 61) و اهل بیت آن حضرت(شوری، آیه 23) نیز باشد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: لايُؤمِنُ عَبْدٌ حتّى أكُونَ أحَبَ إلَيهِ مِن نَفْسِهِ، وَ تَكُونَ عِترَتي إلَيهِ أعَزَّ مِنْ عِتْرَتِهِ، وَ يَكونُ أهلي أحَبَّ إلَيه مِنْ أهلِهِ وَ تَكُونَ ذاتى أحَبَّ إليه مِنْ ذاتِهِ؛ هيچ بنده اى ايمان نمى آورد، مگر اينكه من برايش محبوبتر از خودش باشم، وخاندانم برايش محبوبتر ازخاندان خودش باشد، وخانواده ام برايش دوست داشتنى تر ازخانواده اش باشد، وهستى وذات من برايش محبوبتر ازهستى خودش باشد. (بحار الانوار، ج 27، ص 86، ح 30)

رسول اكرم صلي الله عليه و آله هم چنین فرمودند: لايُتِمُّ الإيمانُ اِلاّ بِمُحَبَّتِنا أهلَ البَيتِ؛ ايمان كامل نمى شود مگر با محبّت ما اهل بيت. (بحار الانوار، ج 36، ص 327، ح 178)

رسول اكرم صلي الله عليه و آله نیز فرمود: مَعاشِرُالنّاسِ! مَنْ أحَبَّ اَنْ يَلْقَى اللّهَ وَهُوَ عَنهُ راضٍ فَلْيُوالِ الأئِمَّةَ عليهم السلام؛ اى مردم! كسى كه دوست دارد خدا را در حالى ملاقات كند كه خدا از او راضى باشد، پس ائمه[عليهم السلام]را دوست بدارد.(ارشاد القلوب، دیلمی، ص 261)

آثار دوستى خاندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در زندگی دنیوی و اخروی شخص خودنمایی می کند؛ چنان که خود رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: حُبُّ اَهلِ بَيتي نافِعٌ فى سَبعَةِ مَواِطنَ أهْوالُهُنَّ عَظيمةٌ: عِندَ الوَفاةِ، وَ فِى القَبرِ، وَ عِندَ النُشورِ، وَ عِندَ الكِتابِ، وَ عِندَ الحِسابِ، وَ عِندَ الميزانِ وَ عِندَ الصِراطِ؛ محبّت خاندان من در هفت جا كه ترس آن بزرگ و خطرناك است، مفيد است: هنگام مرگ، در قبر، هنگام حشر و رستاخيز، هنگام تحويل نامه اعمال، زمان حسابرسى، هنگام ميزان و سنجش اعمال و هنگام عبور از صراط. (جامع الاخبار، ص 513، ح 1441)

هم چنین بر همین پایه است که هر چه محبوب دوست دارد محبان نیز همان را دوست می دارند. این گونه است که حتی در غذا و پوشاک و سنت و سیره نیز محبوب اصل می شود و تقلید از او پایه زندگی محبان می گردد. از همین رو گفته می شود: الحب اعمی و اصم، محبت کور و کر می کند.

در همین چارچوب قرآنی امام صادق عليه السلام درباره نقش محبت در اسلام فرموده است: «هَل الدّين إلاّ الحُبّ؛ آيا دين به جز محبّت و مهرورزى است؟!»(خصال، ص 21، حدیث74)

و امام باقر عليه السلام نیز فرموده است: «الدّينُ هوَ الحُبُّ وَ الحُبُّ هُو الدّين؛ دين همان محبّت و محبّت همان دين است.»( ميزان الحكمه، ج 1 ص 502)

فضيل بن يسار می گويد: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِی قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ از امام صادق عليه السلام از حب و بغض (محبت و دشمن) پرسیدم كه آیا از [نشانه های] ایمان است فرمود: مگر ايمان چيزى غير از حب و بغض است؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «خدا ايمان را محبوب شما كرد و آن را در دل شما بياراست و كفر و نافرمانى و عصيان را ناپسند شما كرد. كه آنان هدایت یافتگان می باشند. (الكافی ،ثقة الاسلام كلینی ج ۲ ص ۱۲۵ ؛ المحاسن ،احمد بن ابى عبد اللّه برقى،‏ج ۱،ص۲۶۲ ؛ تفسيرفرات‏الكوفی، فرات بن ابراهيم كوفى‏،ص ۴۲۸ ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی ج ۶۵ ص ۶۳ )

امام صادق عليه السلام هم چنین فرموده است: حُـبُّ أولِيـاءِاللّهِ وَالوِلايَةُ لَهُـم واجِبَةُ، وَالْبَرائةُ مِنْ أعدائِهِم واجبةٌ ؛ دوستى و محبّت اولياى خدا و ولايت آنان واجب است و بيزارى از دشمنان آنان نيز لازم است. (بحار الانوار، ج 27، ص 52، ح 3)

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله هم چنین بلوغ ایمان را در محبت مومن به مردم دانسته و فرموده است: لايَبلُغُ الْعَبدُ حَقيقَةَ الايمانِ حَتّى يُحِبُّ لِلنّاسِ مايُحِبُّ لِنَفسِهِ مِن الخَيْرِ؛ انسان به حقيقت و درجه كامل ايمان نمى رسد مگر آنكه آنچه از خوبيها كه براى خود دوست دارد، براى مردم هم دوست بدارد. (كنزالعمّال، ج 1، ص 42، ح 101)

از همین روست که آن پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله بر مودت تاکید بسیار داشته و فرموده است: التَّودُّدُ نِصفُ الدّيِنِ؛ دوستى و مهرورزى نيمى از دين است. (بحار الانوار، ج 74، ص 392، ح 11)

در این میان، باید گفت محبت خداوند همانند نور ایمان، منتی از سوی خداوند به بندگان محبوب خویش است؛ زیرا محبت ایمان در دل هر کسی قرار نمی گیرد. خداوند می فرماید: وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُوْلَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ؛ و بدانيد كه پيامبر خدا در ميان شماست. اگر در بسيارى از كارها از رأى و ميل‏ شما پيروى كند، قطعاً دچار زحمت مى‏شويد، ليكن خدا ايمان را براى شما دوست‏داشتنى گردانيد و آن را در دلهاى شما بياراست و كفر و پليدكارى و سركشى را در نظرتان ناخوشايند ساخت. آنان كه چنين‏اند ره‏يافتگانند.(حجرات، آیه 7)

امام صادق عليه السلام نیز فرموده است: إنَّ الدُنيا يُعطيهَا اللّهُ عزَّوَجلَّ مَن أحَبَّ وَ مَن أبغَضَ وَ أنَّ الايمان لايُعطيهِ إلّا مَن أحَبَّهُ، خدا دنيا را به دوست و دشمنش عطا مى كند، ولى ايمان را فقط به كسى مى دهد كه او را دوست دارد.( كافى، ج 2، ص 215، ح 3)

خاستگاه و عوامل محبت و مهرورزى

برای محبت خاستگاه و عواملی بیان شده که برخی از آن عبارتند از:

  1. خدا ریشه محبت، رحمت الهی است. این رحمت واسع الهی که همه چیز را در بر گرفته و پرنموده(اعراف، آيه 156)، دارای آثار و نشانه هایی است که محبت از جمله آن هاست.در این میان برخی مظهر اتم و اکمل محبت الهی هستند؛ از همین روست که پیامبر اکرم(ص) به عنوان جلوه گاه این رحمت الهی مطرح شده و خداوند او را به این عنوان ستوده و فرموده است: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.(انبیاء، آیه 107) این عنصر رحمت در وجود پیامبر(ص) چنان سرشار و موج می زد که ایشان را به مشکل افکنده است؛ چنان که خداوند در این باره نیز فرموده است: «عَزيز عليهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَليكم بِالمؤمنينَ رَئوفٌ رَحيم؛ ناراحتى هاى شما بر او گران است و نسبت به هدايت شما سخت علاقه مند است و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.»(سوره توبه، آيه 128)امام باقر عليه السلام نیز در این باره فرموده است: إعلَم أنَّ الإلْفَ مِنَ اللّهِ وَ الفِرَكَ مِن الشَّيطانِ؛ بدان كه انس گرفتن (بامردم) از خداوند است ودشمنى از شيطان. (كافى، ج 5، ص 500، ح 1)
  2. به هر حال ریشه هر خیر و خوبی از جمله محبت و رحمت را باید در خداوند جست. خداوند در آیه می فرماید: وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ؛ و هر نعمتى كه داريد از خداست.(نحل، آیه 53) هم چنین خاستگاه هر حسنه ای نیز خداوند است؛ چنان که خاستگاه هر بدی و زشتی نیز غیر خدا از انسان و شیطان است.(نساء، آیه 79)
  3. پس مهم ترین عامل و خاستگاه محبت و مهرورزی انسان را می بایست در خداوند جست؛ چنان که پيامبر صلي الله عليه و آله فرموده است: اِنَّ اللّهَ جَبَلَ قُلوبَ عِبادِهِ عَلى حُبِّ مَن أحسَنَ إلَيهاَ بُغضِ مَن أساءَ اِلَيها؛ خداوند دلهاى بندگانش را چنين سرشته است كه هركس به آنها نيكى كند به او مهرورزند و هركه را به آنها بدى كند دشمن بدارند. (تحف العقول، ص 88)
  4. عقلانیت بشر: محبت با عقل و خردمندی نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. برخلاف تصور مردم که عقل و قلب را غیر قابل جمع می دانند و عاشق و عاقل را متناقضین می شمارند، باید گفت که بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، اصولا این هماهنگی عقل و قلب است که ایمان را می سازد و مومن کسی است که با جزم و عقدالعقل خویش بتواند به عزم ارادی و عقدالقلب برسد و یقین خویش را در قلب خویش جا دهد. از همین روست که حضرت امام على عليه السلام فرمود: أوّلُ العَقلِ التَودُّدُ؛ اوّل و سرآغاز عقل، دوستى كردن است(غرر الحكم، ج 2، ص 384، ح 2923)؛ پس نخستین نشانه خردورزی و خردمندی را باید در محبت با دیگران جست و جو کرد؛ کسی عاقل و خردمند است که بتواند با دیگران ارتباط دوستانه برقرار کند. از سوی دیگر مصالح دنيوى و اخروى انسان در گرو دوستى كردن با ديگران است؛ زیرا شخص از این راه می تواند نیازهای طبیعی خویش را به عنوان یک موجود اجتماعی برطرف کند. بر همین اساس است که رسول اكرم صلي الله عليه و آله در ارزش و اهمیت محبت به دیگران می فرماید: أفضَلُ الأعمالِ بَعدَ الايمانِ بِاللّهِ التّودُّدُ إلىَ الناسِ؛ بهترين كارها پس از ايمان به خدا، دوستى با مردم است. (نهج الفصاحه، ص 74، ح 387)
  5. تواضع و فروتنی : از دیگر عوامل ایجادی محبت می توان به تواضع اشاره کرد. امام على عليه السلام در این باره فرمود: ثَمَرةُ التَّواضُعِ المَحَبَّةُ؛ دوستى و محبّت، ميوه فروتنى است. (غرر الحكم، ج 3 ص 327، ح 4613)
  6. گشاده رويى: امام على عليه السلام فرمود: سَبَبُ الْمَحَبَّةِ البُشْرُ؛ گشاده رويى، سبب دوستى و محبّت است. (غرر الحكم، ج 4، ص 126، ح 5546)
  7. خوش خلقى: امام على عليه السلام فرمود: حُسنُ الْخُلقِ يُورِثُ الْمَحَبَّةَ، وَ يُؤَكِّدُ الْمَوَدَّةَ؛ خوش خلقى محبّت به بار مى آورد و دوستى را استوارتر مى سازد. (غرر الحكم، ج 3، ص 394، ح 4864)
  8. احسان بی منت و توقع: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: إذا أرَدْتَ اَنْ يُحِبَّكَ الْمَخلُوقُونَ فَاَحْسِنْ اِلَيهِم، وَارْفَض ما فى أيديهِم؛  هرگاه خواستى مردم تو را دوست بدارند، به آنان نيكى كن و آنچه را در دست دارند رها كن.( بحار الانوار، ج 85، ص 164، ح 12)
  9. انصاف وهمدردى: امام على عليه السلام فرمود: ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةَ: الإنصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدَّةِ و الإنطِواعِ وَ الرُّجُوعُ اِلى قلبٍ سَليمٍ؛ با سه صفت محبّت و دوستى بدست مى آورى: 1 – انصاف در معاشرت 2 – همدردى با ديگران در خوشى و ناخوشى 3 – برخورد با قلب پاك و سالم . (بحار الانوار، ج 78، ص 82، ح 77)
  10. صله رحم: امام باقر عليه السلام فرمود: صِلِةُ الأرْحامِ تُزَكِّى الأعْمالَ… و تُحَبِّبُ فِى أهلِ بَيْتِهِ؛ صله رحم، اعمال انسان را پاكيزه مى كند و او را در ميان خاندانش محبوب مى سازد. (كافى، ج 2، ص 152، ح 13)
  11. اظهار محبّت: امام صادق عليه السلام فرمود: إذا أحْبَبتَ رَجُلاً فَاَخْبِرْهُ بِذلِكَ فَاِنَّهُ أثْبَتُ لِلْمَوَدَّةِ بَينِكُما؛ هنگامى كه كسى را دوست مى دارى، او را از اين محبّت آگاه كن زيرا اين كار، دوستى بين شما را محكم تر مى كند. (كافى، ج 2، ص 644، ح 2)
  12. دست دادن: پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود: تَصافَحُوا فَاِنَّ التَّصافُحَ يَذهَبُ السَّخيمةَ؛ با يكديگر دست بدهيد، زيرا مصافحه كينه را از بين مى برد . (تحف العقول، ص 92)

هدف در مهرورزى

با آن که محبت یک امر عاطفی و احساسی و پاسخ گویی به یک نیاز فطری و طبیعی بشر است؛ ولی برای آن اهدافی است که برخی از آن ها در این جا بیان می شود:

  1. تولّى وتبرّى: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به اصحابش فرمود: أىُّ عُرَى الايمانِ أوثَقُ؟ فَقالُوا: اَللّهُ ورَسُولُهُ أعْلَم، وقال بَعضُهُم: الصَّلاةُ وَقالَ بعضُهُم: الزَّكاةُ وَقال بَعضُهُم: الصِّيامُ وَقال بَعضُهُم: الحجُّ وَالعُمْرَةُ وَقال بَعضُهُم: الجهاد، فقالَ رَسولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله: لِكُلِّ ما قُلتُم فَضْلٌ وَلَيْسَ بِهِ، ولكِنِّ أوثَقُ عُرَى الإيمانِ اَلحُبُّ فِى اللّهِ وَالْبُغْضُ فِى اللّهِ وَتَوالى اَوْلياءِاللّهِ والتَّبَّرى مِن أعداءِ اللّهِ؛ محكمترين دستگيره ايمان چيست؟اصحاب گفتند: خدا و رسولش آگاهترند، يكى از اصحاب گفت: نماز است، ديگرى گفت: زكات، سوّمى گفت: روزه، يكى ديگر گفت: حجّ و عمره است، بعضى هم گفتند: جهاد است. پيامبر اكرم9 فرمود: براى هر آنچه كه شما گفتيد فضيلتى است ولى هيچكدام محكمترين دستگيره ايمان نيستند، محكمترين دستگيره ايمان دوستى ودشمنى در راه خدا و دوست داشتن دوستان خدا و برائت جستن از دشمنان خداست. (كافى، ج 2، ص 125، ح 6)
  2. دوستى خالصانه: رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مَن سَرَّهُ أن يَجِدَ طَعمَ الإيمانِ فَلْيُحِبَّ المَرْءَ، لايُحِبُّهُ اِلاّ لِلّهِ تعالى؛ كسى كه دوست دارد طعم ايمان را بچشد، پس كسى را فقط براى خدا دوست بدارد. (نهج الفصاعه، ص 587، ح 2853)
  3. محكمترين دستگيره: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به ابوذر فرمود: أىُّ عُرَى الإيمانِ أوثَقُ؟ قالَ: أللّهُ ورَسُولِهِ أعلَم، فقالَ: ألمُوالاةُ فِى اللّهِ وَالمُعاداةُ فِى اللّهِ وَالبُغْضُ فِى اللّهِ؛ كدامين دستگيره ايمان محكمتر است؟ ابوذر گفت: خدا و رسولش بهتر مى دانند، حضرت فرمود: دوستى كردن براى خدا، دشمنى كردن براى خدا و خشم در راه خدا.( تحف العقول، ص 92)

آثار محبت در دنیا و آخرت

هر چیزی آثاری دارد. محبت نیز دارای آثاری است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود.

  1. حشر با محبوب : هر کسی با همان چیزی محشور می شود که دوست می دارد. این مطلب را مطالب پیشین نیز می توان به دست آورد؛ زیرا اگر دین چیزی جز حب و بغض نباشد، انسان بر اساس این معیار با هر چیزی محشور می شود که دوست می دارد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مَن أحبَّ قَوماً حَشَرَهُ اللّهُ فِى زُمرَتِهِم؛ هر كس گروهى را دوست بدارد و نسبت به آنان مهرورزى كند، خدا او را در زمره آنان محشور خواهد كرد. (نهج الفصاحه، ص 609، ح 2986) امیرمومنان امام على عليه السلام نیز فرمود: إيّاكَ أنْ تُحِبَّ أعداءَ اللّهِ، أو تُصفِىَ وُدَّكَ لِغَيرِ أولِياءِ اللّهِ، فَاِنَّ مَن اَحَبَّ قَوماً حُشِرَ مَعَهُم؛ مبادا دشمنان خدا را دوست بدارى يا دوستى خود را براى غير دوستان خدا خالص گردانى، زيرا هركسى گروهى را دوست بدارد، با آنان محشور مى گردد. (غرر الحكم، ح 2703)
  2. تولی و اطاعت: کسی محبت دیگری را در دل داشته باشد می کوشد تا از او پیروی و اطاعت کند و تحت ولایت او باشد؛ این مطلبی است که پیش از این از آیه 31 سوره آل عمران نیز به دست آمده و بیان شده است. پس ولایت و اطاعت و اتباع از آثار محبت است. البته چنین محبتی نسبت به خداوند و پیامبر(ص) موجب رفتن به بهشت است. خداوند اگر بنده ای را دوست بدارد محبت ایمان را در دل آن بنده قرار می دهد.(حجرات، آیه 7) و همین امر موجب ولایت پذیری شخص خواهد شد و زمینه بهشت رفتن را نیز فراهم می آورد، چنان که امام صادق عليه السلام فرموده است: لايُحِبُ اللّهُ عَبداً حَتّى يَتَوَلاّهُ، وَلايَتَولاّهُ حَتّى يُوجِبَ لَهُ الجَّنَة؛ خدا بنده اى را دوست نمى دارد تا ولايت (یعنی دوستى و اطاعت) او را بپذيرد، ودوست نمى دارد او را تا اينكه بهشت را بر اوحتمى كند.( تحف العقول، ص 520)
  3. بهشت: محبت به خدا وپیامبر(ص) و اهل بیت(ع) عامل بهشت رفتن آدمی است. از روایات به دست می اید این محبت نسبت به برخی از گروه ها که بعدا ذکر می شود، خود عامل رفتن به بهشت خواهد بود. به عنوان نمونه محبت به فقیران و نیازمند نیز می تواند عامل بهشت رفتن باشد؛ چنان که رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: لِكُلِّ شَى ءٍ مِفْتاحٌ وَ مِفْتاحُ الْجَنَّةِ حُبُّ الْمَساكينِ وَ الْفُقَراءِ؛ هر چيزى كليدى دارد و كليد بهشت، دوست داشتن بينوايان و فقيران است. (كنز العمّال، ج 6، ص 469، ح 16587)

محبّت کدام محبوب

یکی از پرسش های اصلی این است که محبت خوب است، ولی محبت چه چیز و چه کسی بهتر است؛ زیرا محبت دارای شدت و ضعف است و مراتب و درجات دارد و انسان اگر بخواهد محبت خویش را به کسی یا چیزی مبذول دارد، میان این همه خیر و خوبی کدام یک بهتر است؟

  1. محبت خدا: بهترین و اصلی ترین محبوب انسان باید خداوند باشد؛ زیرا دل حرم الهی است و باید خداوند مهم ترین و اصلی ترین محبوب در دل آدمی باشد. امام صادق عليه السلام فرمود: اَلقَلبُ حَرَمُ اللّهِ، فَلاتُسكِنْ حَرَمَ اللّه غَيرَ اللّهِ؛ دل حرم خداست، پس غير خدا را در حرم الهى جاى مده. (جامع الاخبار، ص 518، ح 1468)از حضرت عيسى عليه السلام نیز در پاسخ به برترین اعمال انسانی به محبت اشاره می کند. از ایشان سوال شد: ما أفضَلُ الأعمالِ؟ فَقالَ: الرِّضا عَنِ اللّهِ وَ الحُّبُ لَهُ؛ برترين اعمال چيست؟ فرمود: خشنودى از خدا و دوست داشتن او. (محجّة البيضاء، ج 8، ص 88)
  2. رسول خدا صلي الله عليه و آله در تعلیل این امر فرموده است: أحِبُّوا اللّهَ لِما يَغْذُوكُم بِهِ مِنْ نِعْمَةٍ، وَ أحِبّونى لِحُبِّ اللّهِ عزّوجلّ وَأحِبُّوا أهلَ بيتى لِحُبّى؛ خدا را به خاطر نعمتهايى كه به شما بخشيده است دوست بداريد، و مرا به خاطر دوستى خداى متعال دوست بداريد، و خاندان مرا به خاطر من دوست بداريد.( بحار الانوار، ج 7، ص 14، ح 1)
  3. محبت پیامبر و اهل بیت(ع): چنان که گفته شد، تجلی محبت خدا، در محبت پیامبر(ص) است(آل عمران، آیه 31) و سپس دامنه این تجلی در محبت اهل بیت عصمت و طهارت(ع) خواهد بود که وجوب محبت ذوی القربی پیامبر(ص) در آیه 23 سوره شوری و اثار آن در آیه 47 سوره سباء بیان شده است.
  4. محبت مومن: رسول خدا صلي الله عليه و آله محبّت مؤمنان نسبت به یک دیگر فرمود: وُدُّ المُؤمِنِ لِلمُؤمِنِ فِى اللّهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الإيمانِ، اَلا وَمَن أحَبَّ فِى اللّهِ وَ أبْغَضَ فِى اللّهِ وأعْطى فِى اللّهِ وَ مَنَعَ فِى اللّهِ فَهُوَ مِن أصْفياءِ اللّهِ؛ دوستى مؤمن با مؤمن براى خدا از بزرگترين شعبه هاى ايمان است. آگاه باشيد هر كه دوستى اش براى خدا، دشمنى اش براى خدا، عطايش براى خدا و منعش براى خدا باشد، از برگزيدگان الهى است. (كافى، ج 2، ص 125، ح 3) امام صادق عليه السلام فرمود: تَرَى المُؤمِنينَ فِى تَبارِّهِم و تَراحُمِهِم وَ تَعاطُفِهِم كَمَثَلِ الجَسَدِ إذا اشتَكى (عُضواً) تَداعى لَهُ سائِرُه (جَسَدهِ) بِالسَّهَرِ وَ الحُمّى؛ مؤمنان را درنيكى و مهرورزى به يكديگر و دوستى و ملاطفت به همديگر، همانند يك پيكر مى بينى كه وقتى عضوى به درد آيد و شكايت كند،اعضاى ديگر با بى خوابى و تب با او هم صدا شوند و يكديگر را فراخوانند. (بحار الانوار، ج 74، ص 274، ح 19)
  5. محبت راهنمای حق: هر کسی انسان را در مسیر حق راهنمایی کند و عیوب و نواقص آدمی را به عنوان راهنما و مربی بگوید، باید بهترین و محبوب ترین مردمان در نزد شخص باشد. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: لِيَكُنْ اَحَبَّ النّاسِ إلَيكَ مَن هَداكَ اِلى مَراشِدِكَ، وَ كَشَفَ لَكَ عَنْ مَعايِبِكَ؛ محبوب ترين مردم نزد تو بايد كسى باشد كه تو را به راه هاى درست و حق هدايت كند و عيب هايت را براى تو بنماياند. (بحار الانوار، ج 74، ص 178، ح18)
  6. محبّت به دانشوران: علم در اسلام از جایگاه بسیار والا و برجسته ای برخوردار است. از این رو هر کسی در این وادی گام بر می دارد محبوب خواهد بود. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:: اُغْدُ عالِماً أومُتَعَلِّماً أومُسْتَمِعاً أو مُحِبّاً لَهُم، وَلاتَكُنِ الخامِسَ فَتَهْلِك؛  عالم باش يا آموزنده، يا شنونده، و يا دوستدار آنان، و پنجمين نباش كه هلاك مى شوى. (بحار الانوار، ج 1، ص 195، ح 13)
  7. محبّت به همسر و بانوان: پیامبر(ص) محبت زنان را بسیار مورد تاکید قرار می داد. انسان به ویژه به همسرش باید عشق و محبت بورزد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: لِلرَّجُلِ عَلَى المَرأةِ أنْ تَلزِمَ بَيْتَهُ، و تُوَدِّدَهُ وَ تُحِبَّهُ وَ تَشفِقَهُ؛ حق مرد بر زنش آن است كه پاى بند خانه اش باشد، با او محبّت و مهربانى كند و دوستش بدارد.( مستدرك الوسائل، ج 4، ص 244، ح 16604) البته از آن جایی که جنس لطیف زنان به محبت بیش تر نیازمند و موجودات عاطفی و احساسی هستند بیش تر نیازمند توجه محبت آمیز هستند. از این رو امام صادق عليه السلام میان محبت و ایمان پیوند می زند و می فرماید: اَلعَبدُ كُلَّما إزدادَ لِلنِّساءِ حُبّاً، إزدادَ فِى الإيمانِ فَضْلاً؛ هرچه زن دوستى بنده افزايش يابد، برايمانش افزوده مى شود. (همان)
  8. محبّت به كودكان: کودکان نیز همانند زنان نیازمند محبت بیش تر و توجه و اهتمام فزون تری هستند تا عواطف آنان برانگیخته و تقویت و حفظ شود. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:أحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُم، وَاِذا وَعَدْتُموُه شَيْئاً فَفُوا لَهُم، فَاِنَّهُم لايَدْرونَ اِلاّ اَنَّكُم تَرزُقونَهُم؛ به كودكان محبّت كنيد وبه آنها رحم كنيد و هروقت به آنها وعده داديد به آن وفاكنيد، چون آنهاشما را روزى رسان خود مى دانند.(كافى، ج 6، ص 49، ح 3)

راه ايجاد محبّت خدا

حال که محبوب اصلی هر موجودی به ویژه انسان باید خدا باشد، بهترین راه ایجاد محبت خدا در قلب خود و دیگران چیست؟

در آیات و روایات راه های گوناگونی برای ایجاد محبت بیان شده است. از جمله این راه ها، یادکرد نعمت ها و بیان های نیکی ها عامل اساسی در ایجاد محبت در دیگران است؛ زیرا انسان وقتی عامل نیکی و خیر را بشناسند به او علاقه مند شده و محبت وی در دل جا می گیرد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در این باره فرموده است: قالَ اللّهُ عزَّوجَلَّ لِداود عليه السلام: أحبِبْنى وَ حَبِّبْنى إلى خَلقي! قالَ: يا رَبِّ نَعَم، أنَا اُحِبُّكَ فَكَيفَ اُحَبِّبُكَ اِلى خَلقِكَ؟ قالَ: اُذكُر أيادِىَّ عِنْدَهُم، فإنَّكَ اِذَا ذَكَرْتَ ذلِكَ لَهُم أحَبُّوني؛ خداوند به داود عليه السلام فرمود: مرا دوست بدار و مرا محبوب خلقم گردان، داود گفت: پروردگارا! آرى، من تو را دوست دارم، اما چگومه تو را محبوب خلقت گردانم؟ فرمود: نعمت هايم را براى ايشان يادآورى كن؛ زيرا وقتى نعمتهايم را بر آنان بازگو كردى، مرا دوست خواهند داشت.( بحار الانوار، ج 70، ص 22، ح 19)

اگر بخواهیم بدانیم که محبت چیزی در دل ما است یا نه؟ می توانیم به نشانه های آن توجه کنیم. اگر محبت خداوند در دل ما راه یافت باید نشانه ای هم داشته باشد. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله درباره یکی از نشانه های محبت فرموده است: عَلامَةُ حُبِّ اللّهِ حُبُّ ذِكرِاللّهِ، وعَلامَةُ بُغضِ اللّهِ بُغضُ ذِكرِاللّهِ؛ نشانه دوستى خدا دوست داشتن ياد خداست، و علامت دشمنى با خدا دشمن داشتن ياد خداست. (جامع الاخبار، ص 352، ح 978)

اصولا کسی اگر کسی را دوست داشته باشد هماره در یاد و خاطرش است و دمی از یادش بیرون نمی رود؛ چرا که عشق او در دلش جا گرفته و بیرون رفتنی نیست.

همین یاد کرد و در دل بودن خاطرش و یادش خود نشانه و معياری برای سنجش عشق و محبت دیگری نسبت به خودش است. اگر کسی دیگری را دوست داشته باشد او نیز او را به همان میزان دوست می دارد. البته این معیار در خدادوستى بیش تر خودش را نشان می دهد؛ چنان که امام علي عليه السلام فرمود: مَن أحَبَّ أن يَعلَمَ كَيفَ مَنزِلَتُهُ عِندَاللّهِ فَلْيَنظُر كَيْفَ منزِلةُ اللّهِ عِندَهُ، فَإنَّ كلَّ مَن خُيَّرَلَهُ أمرانِ: أمرُ الدُّنيا وَأمرُ الآخِرَةِ فَاَختارَ أمرَ الآخرَةِ عَلَى الدُّنيا، فَذلِكَ الَّذى يُحِبُّ اللّهُ، وَ مَنِ اخْتارَ أمرَ الدُّنيا فَذلكَ الَّذى لامَنزِلَة لِلهِ عِندَهُ؛ هركس دوست دارد بداند جايگاهش نزد خدا چطور است، بايد ببيند مقام ومرتبه خدا پيش وى چقدر است، زيرا كسى كه كار دنيا وآخرت هردو در اختيار او قرار گيرد، و او كار آخرت را بر دنيا برگزيند پس خدا را دوست مى دارد، وكسى كه كار دنيا را انتخاب كند، خداوند پيش او ارزش و جايگاهى ندارد. (بحار الانوار، ج 70، ص 25، ح 27)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

  1. Jan14 Seriously …. your site won’t let me &qtne;commtou" unless it’s like a one-liner … and then it gives a "this comment too SHORT" error.That sucks. This was interesting ….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا