اجتماعیاصولی فقهیتاریخیسیاسیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

عدالت؛ فلسفه حکومت جهانی مهدی(عج)

samamos ولایت، نعمت عظمای الهی است. براساس آموزه‌های قرآنی، حکومت از آن اولیای الهی است که ولایت ایشان منشعب از ولایت الهی است. آموزه‌های قرآنی تاکید دارد که نوعی جبر در چارچوب فلسفه تاریخ در نهایت، اسلام و حکومت صالحان را بر جهان حاکم خواهد کرد اما این بدان معنا نیست که دولت آخر‌الزمانی که در قالب حکومت جهانی مهدی(عج) شکل می‌گیرد بخواهد به زور تهدید و یا تطمیع، دین مردم را در آخر زمان تغییر دهد، بلکه هدف آرمانی ایشان، دستیابی به عدالت با قیام عمومی توده‌های مردم قطع نظر از دین، مذهب، رنگ و جنسیت است.


نویسنده در این مطلب حقیقت و ماهیت دولت آخر‌الزمانی حضرت مهدی(عج) را تبیین کرده است.
مردم امانت در دست اولیای الهی
از نظر آموزه‌های قرآنی انسانها امانتی الهی هستند که خداوند در دست اولیای خود قرار داده است. پس ولایت دیگران از مصادیق ولایت طاغوت و خیانت در امانت است. از این رو در آیات چندی از جمله آیه 55 سوره مائده تنها ولایت منشعب از ولایت خویش را تایید می‌کند که همان ولایت رسول‌الله(ص) و ولایت اولوالامر(ع) است که مصداق اتم و اکمل آن حضرت امام علی(ع) است که زکات انگشتری را در هنگام رکوع به فقیر داده است. (روایات تفسیری ذیل آیه 55)
خداوند به صراحت در آیاتی از جمله 18 سوره دخان از مردم به عنوان امانت الهی یاد می‌کند که می‌بایست به امین‌الله سپرده شود: ان‌ادعو الی عبادالله. حضرت موسی(ع) در این جا به فرعون نمی‌گوید که این بندگان خدا را به من بده یا بسپار! بلکه می‌گوید این امانت الهی را به صاحبش برگردان و تادیه کن؛ زیرا تأدیه برای ادای امانت است. پس از نظر خداوند، مردم و ملت امانت خدایند و فرعون به عنوان غاصب باید این امانت را به امین خدا بسپارد.
بر این اساس یکی از مهمترین ماموریت‌های پیامبران غیر از دعوت به یک امر فطری یعنی توحیدو عبادت و معاد، حفظ حقوق مردم و بلکه حفظ خود مردم است تا به دست غیر نیفتند و آنان مسئولیت مردم را به دست نگیرند؛ چرا که ولایت غیرخدا یا منصوبانش، ولایت باطل و طاغوت است و حق ندارند بر مردم حکومت کنند و دستوری بدهند.
خداوند در آیه 25 سوره حدید به روشنی در چرایی فلسفه رسالت پیامبران و انزال کتب وحیانی براین مطلب تاکید می‌کند که هدف نهایی، آگاه‌سازی و دعوت مردم به قیام عدالت‌طلبانه است تا خودشان مسئولیت جان و مال خویش را به عهده گیرند. در حقیقت از نظر خداوند و قرآن، وقتی مردم به رهبری انبیای الهی مستقل شدند، خودشان کشورشان را اداره می‌کنند.
از این رو در جریان فلسفه رسالت موسی(ع) می‌فرماید که ماموریت او این است که امت را از دست فرعون آزاد کند و این که هدف و فلسفه اصلی ماموریت وی کشورگشایی نبوده و او درخواست ندارد تا فرعون سرزمین مصر را به او واگذار کند، بلکه حضرت موسی(ع) می‌فرماید مردم، امانت خداوند هستند و این امانت باید به دست امین‌الله سپرده شود و ایشان به عنوان امین‌الله این مردم را مدیریت و اداره کند. از این رو نخستین درخواست ایشان به عنوان فرستادگان الهی به نزد فرعون این است:‌ انا رسولا ربک فارسل معنا بنی‌اسرائیل؛ ما (موسی و هارون) فرستادگان پروردگارت هستیم، پس بنی‌اسرائیل را با ما بفرست. (طه، آیه 47؛ و نیز اعراف، آیه 105)
عدالت جهانی، فلسفه حکومت مهدوی
براساس آموزه‌های قرآنی فلسفه و هدف رسالت اموری چون عبودیت (ذاریات، آیه 56)، تعلیم و تزکیه (جمعه، آیه 2)، ربانی شدن (آل‌عمران، آیه 79) و خلافت الهی (بقره، آیه 30) از طریق ایمان به خدا، نبوت، رسالت، معاد، اعمال صالح و مانند آن در چارچوب حق و عدالت است. (حدید،‌آیه 25)
پس می‌توان گفت که فلسفه تاریخ که حکومت جهانی اسلام را به عنوان یک سنت الهی در آیه 33 سوره توبه، 28 سوره فتح و 9 سوره صف مطرح می‌کند و آن را در قالب حکومت صالحان (انبیاء، آیه 105) وعده الهی می‌داند، حکومت جهانی عدالت محوری است که در این حکومت، مستضعفان رهایی یافته و همگان از عدالت برخوردار می‌شوند و جایگاه و منزلت طبیعی خود را می‌یابند و ظلم از آنان برداشته می‌شود (قصص،‌آیه 5)؛ زیرا آن فلسفه رسالت و انزال کتب می‌بایست در نهایت، ظهور و بروز کند و مردم با حقوق خود آشنا شده و درخواست کنند که عدالت اجرا شود و برای این منظور قیام کنندو قسط و سهم خود را از هر چیزی مطالبه داشته باشند.
حکومت بر مردم که امانت‌های الهی هستند، نمی‌تواند جز حق کسانی باشد که از اولیای الهی هستند. آنان مردمانی هستند که خداوند ایشان را انتخاب کرده و ساخته و مصنوع خداوندی هستند و خداوند ایشان را با عنوان مخلصین و گاه صنعت الهی معرفی می‌کند. (طه، آیه 41)
کامل‌ترین صنعت الهی، پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند. امیرمومنان در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «فانا صنائع ربنا و الناس بعد صنائع لنا؛ به راستی که ما سازه‌ها و دست پروده‌های پروردگارمان و مردم پس از آن، سازه‌هایی برای ما هستند.» (نهج‌البلاغه، نامه 28)
در عبارتی دیگر امام‌زمان(عج) این نکته را نیز می‌افزاید که پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) که نور واحد هستند، صنعت مستقیم خداوند هستند و مردمان دیگر به واسطه اهل بیت(ع) ساخته شده‌اند: «نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا؛ ما سازه‌های پروردگارمان و خلق پس از ما سازه‌های ما هستند.» (الغیبه، شیخ طوسی، ص 285)
پس همه مخلوقات هستی غیر از اهل‌بیت(ع) مخلوقات مستقیم خداوندی نیست، بلکه مخلوقاتی هستند که به واسطه اهل‌بیت(ع) و برای آنان ساخته شده‌اند. از همین‌رو اینها به عنوان امانت در اختیار اولیای دیگر الهی بودند و آنان می‌بایست در نهایت این امانت را به اهل‌بیت(ع) بازگردانند و اما دیگرانی که خود امور مردم را در اختیار می‌گیرند طاغوت و خائن هستند.
اینکه خداوند می‌گوید «واصطنعتک لنفسی» به معنای حصر است و معنای آن این است که تو را فقط برای پرورش توحید ساختم نه برای خودت ساختم که به کار خودت بپردازی و نه برای دیگران ساختم که به جامعه بپردازی، اگر جامعه را هدایت می‌کنی و بنی‌اسرائیل را از آل‌فرعون نجات می‌دهی، لله است و اگر به کارهای شخصی خودت هم می‌پردازی لله است (تفسیر آیت‌الله جوادی آملی، ذیل آیه)
در این میان اهل بیت(ع) در جایگاه والاتر و برتر از حضرت موسی(ع) هستند و ایشان به همین سبب، خاص الخاص بوده و همه هستی برای ایشان است. چنین کسانی که از سوی خداوند به عنوان امین‌الله انتخاب شده‌اند تا مردم را به سر مقصد مطلوب آفرینش برسانند و این تنها در چارچوب عدالت، شدنی است. از این رو، حکومت جهانی امام زمان(عج) برای این نیست که مردم دین اسلام را به زور بپذیریند، بلکه با هر دینی که دارند چه مسیحی چه یهودی، به حق و عدالت قیام کرده و ظلم‌ستیز شوند. در چنین جامعه‌ای به طور طبیعی حق، خود را نشان می‌دهد و کفر  از جامعه برچیده می‌شود.
البته خداوند می‌توانند  به جبر تاریخی حکومت نهایی را به حکومت عادلانه تمام کند که با قیام توده‌های مردم برای قسط همراه است، و بدون هیچ کمک مردمی به این مهم اقدام کند، اما از آنجا که حضور و قیام توده‌های مردم یک اصل در رشد و تعالی بشریت است، این امر را به خود مردم واگذار کرده است.
اگر خداوند در جایی از مردم نصرت می‌طلبند (محمد، آیه 7)، یا استقراض می‌خواهد (بقره، آیه 245) برای این نیست که قدرت یا لشکر ندارد که همه هستی لشکریان اویند (فتح، آیه 7) و نه اینکه خزائن خداوندی به پایان رسیده بلکه همه هستی، مخازن الهی است (منافقون، آیه 7) بلکه هدف رساندن انسان به کمال است؛ چرا که انسان موحد و مومن، مظاهر اسمای الهی است. پس اهل رحمت و نصرت و بخشش و عطا و کمک به دیگران است و برای خداوند کارش را انجام می‌دهد.
به هر حال، نظام احسن هستی این‌گونه سامان یافته که مردم در نهایت از ظلم خسته شوند و برای عدالت در چارچوب کتاب‌الله و مدیریت انسانهای صالح چون امام‌مهدی(عج) برای قسط قیام کنند و جهان را با عدالت سامان دهند.

امام زمان(عج) وارث پیامبران

خداوند در آیه 105 سوره انبیاء می‌فرماید: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛ و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
بر اساس این وعده قرآن، زمین به عنوان قرارگاه خلیفه الهی، در نهایت در اختیار بندگان صالح خداوند قرار خواهد گرفت. این بندگان صالح در اصطلاح قرآن، دو مصداق عام و خاص دارد. مصداق خاص آن، همان کسانی هستند که خداوند از آنان گاه به «عالین» یاد کرده و دسترسی ابلیس به مقام آنان را غیرممکن شمرده است(ص، آیه 75) و گاه دیگر از آنان به عنوان «مخلصین» و کسانی معرفی می‌کند که ابلیس هیچ‌گونه راهی برای سلطه بر آنان ندارد تا آنها را فریب دهد(حجر، آیات 39 و 40)؛ زیرا خداوند آنان را خالص گردانیده و در مقام برتر و عالی قرار داده است. اینان را خداوند براساس آیه 33 سوره احزاب از هر گونه پلیدی پاک گردانیده و در مقام عصمت قرار داده است.
مصداق عام آن نیز پیامبران صالح الهی هستند که خداوند در آیاتی از جمله آیات 39 و 46 سوره آل عمران و 85 سوره انعام و مانند آنها از آنان یاد کرده است.
امام زمان(ع) براساس آیه 105 سوره انبیاء و روایات تفسیری، وارث پیامبران است و به عنوان مصداق کامل بندگان صالح، زمین را به ارث می‌برد.
البته معلوم است که ارث بردن زمانی معنا پیدا می‌کند که نوعی مناسخت و هم سنخ بودن میان آن کسی که ارث می‌گذارد با آن کسی که ارث می‌برد، باشد همان طوری که میان پدر و فرزند این سنخیت وجود دارد. البته وقتی طبقه اول ارث هستند نوبت به طبقه دوم و سوم نمی‌رسد. پس وقتی کسی آنچنان سنخیت با پیامبران دارد که دیگر جا برای دیگری نمی‌رسد، او تنها کسی است که از پیامبران ارث می‌برد.
در زیارت وارث این مطلب برای امام حسین(ع) اثبات شده است؛ البته این به معنای اختصاص نیست و همه امامان (ع) این گونه هستند، ولی به دلایلی در امام حسین(ع) این معنا روشن‌تر است؛ زیرا همه خصوصیات و ویژگی‌ها و مسئولیت‌های پیامبران در امام حسین(ع) نمود بیشتر و روشنتری یافته است؛ چرا که هدف و فلسفه بعثت براساس آیه 25 سوره حدید، قیام برای عدالت بود که امام نیز این گونه قیام کرده است.
فرزند ایشان حضرت مهدی(عج) نیز با همین فلسفه حسینی قیام می‌کند و بر آن است تا عدالت را در تمام جهان حاکم کند؛ هرچند در زمان امام حسین(ع) مردم همراهی در قیام نکردند و آن قیام (در ظاهر)با شکست مواجه شد، ولی در آخر الزمان چون این همراهی با قیام توده‌های مردم خسته از ظلم و ستم پدید می‌آید، قیام امام مهدی(ع) این مصلح کل موفقیت آمیز خواهد بود. این گونه است که در آخر زمان حقیقت آیات 25 سوره حدید و 55 سوره نور و آیه 105 سوره انبیاء ظهور می‌یابد و مردم مستضعف علیه مستکبران قیام می‌کنند و خواهان عدالت می‌شوند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا