اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

اصول مشترک شرایع الهی از منظر امام سجاد(ع)

samamosاینکه دین چیست و حقیقت شرایع الهی که در قالب دین اسلام از آدم(ع) تا خاتم(ص) تجلی یافته چه چیزی را به آدمی می‌آموزد، که انسان با عقل خویش به تنهایی نمی‌تواند آن را درک و فهم کند، یک مسئله بسیار مهم است؛ زیرا پاسخگویی درست به این سؤال می‌تواند جایگاه دین را به عنوان راهنمای مردمان برای سعادت و زندگی برتر در دنیا و آخرت مشخص سازد. نویسنده در راستای پاسخگویی به این پرسش به سراغ یکی از بیانات امام سجاد(ع) رفته تا نگرش آن حضرت(ع) را درباره حقیقت دین و شرایع الهی و آسمانی تبیین کند.


  شرایع متعدد و اسلام واحد
یکی از مهمترین موضوعات و مسائلی که قرآن می‌کوشد تا به عنوان پایه و بنیاد تفکری و بینشی مطرح کند، وحدت ادیان و شرایع است. قرآن در حقیقت با طرح این مسئله و روشن کردن ابعاد و زوایای آن بر آن است تا وحدت مقصد و مقصود را اثبات کند و همه راه‌ها را به یک صراط مستقیم بازگرداند. از این رو با نقل اساسی‌ترین و کلیدی‌ترین آموزه‌های همه پیامبران در طول تاریخ از آدم(ع) تا خاتم(ص) نشان می‌دهد که همه در یک مسیر اصلی و کلی به سمت یک مقصد و مقصود حرکت کرده و دعوت نموده‌اند.
بر این اساس در قرآن بارها به اصول دعوت پیامبران چون دعوت به توحید و انکار کفر و شرک (اعراف، آیات 59 و 65 و 73 و 85؛ نیز هود، آیات 50 و 61 و 84) اشاره شده است و از مومنان نیز خواسته شده که با همه اختلاف ظاهری در شرایع و تعدد آنها (مائده،‌آیه 48؛ شوری، آیه 13)، همه را ارج نهند و به آموزه‌های وحیانی شرایع پیشین ایمان داشته باشند و ارزش و احترام پیامبران را نگه داشته و میان آنها فرق نگذارند. (همان، و نیز:‌بقره، آیات 3 و 285؛ آل عمران، آیه 84)
از نظر آموزه‌های قرآنی، همه شرایط و مناهج الهی در قالب کلی دین اسلام شکل گرفته است (آل عمران، آیات 19 و 85) و همه پیامبران (ع) براساس این حقیقت خود را مسلمان می‌نامیدند. (انعام، آیه 163؛‌ یونس، آیه 90؛ احقاف، آیه 15)
اینکه دین اسلام در طول تاریخ یکی است بارها در قرآن تاکید می‌شود و دلایل برخی از احکام که در قالب شرایع و مناهج متعدد، تغییر یافته نیز بیان شده است که از جمله آنها شرایط خاص زمانی، یا تنبیه و مجازات و مانند آن بوده است.
به هر حال، کلیت دین یکی است که همان اسلام است و شرایع متعدد با توجه به مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی و امور دیگر به وجود آمده است. پس می‌توان گفت که حقیقت دین، همان اسلام است که اصولی چون توحید، نبوت و معاد در همه آنها یکی است و هیچ اختلاف و تفاوتی در این اصول نیست که پیامبران بدان دعوت می‌کردند.
حق و عدل و وفا؛ اصول همه شرایع
اما پرسش این است که چه اصولی را می‌توان در شرایع یافت که همگی مشترک است و همه پیامبران به آنها دعوت می‌کردند؟ و برجسته‌ترین اصول و مهمترین آنها چیست؟
در پاسخ به این پرسش هر کسی سخنی گفته و اصولی را مقدم و مهم دانسته است. هنگامی که از امام سجاد(ع) در این باره پرسش می‌شود که اصول مهم و اساسی شرایع چیست در پاسخ می‌فرماید: قول‌الحق و الحکم بالعدل و الوفاء بالعهد؛‌ راوی می‌گوید به امام سجاد(ع) عرض کردم: مرا از تمام دستورها و شرایع دین آگاه کنید. امام فرمودند: قول حق، قضاوت عادلانه و وفای به عهد. (خصال ص 113، ح 90)
1- قول حق: حضرت امام سجاد(ع) نخستین و اساسی‌ترین بنیاد شرایع را دعوت به حق باوری و حق‌گویی دانسته است. البته شکی نیست که حق‌گویی مشروط به حق‌شناسی است. تا زمانی که انسان حق را نشناخته نمی‌تواند حق‌گویی داشته باشد.
با نگاهی به آموزه‌های قرآنی می‌توان دریافت که حق مطلقی که در برابرش باطلی نیست، خداوند تبارک و تعالی است. خداوند سبحان خود در آیه 53 سوره فصلت می‌فرماید حق در تمام هستی خود اوست و خداوند بر آن است تا این حقیقت برای انسانها آشکار شود که جز خداوند، حقی نیست. البته خداوند خود را در آیات آفاق و انفس به خلق نشان می‌دهد تا این شهود و رویت صورت گیرد که جز خداوند حقی نیست و او حق مطلق است؛ اما مردمان نیز باید از این فرصت نمایش و نمایاندن بهره گیرند و ابزارهای شناختی را که در اختیار دارند به کار گیرند تا این مسئله برای آنان روشن شود؛ چرا که بسیاری از مردم ابزارهای شناختی خود را به گناه و فجور مخدوش و آلوده می‌کنند و قلب و قوه ادراکی خود را از کار می‌اندازند (اعراف، آیه 179) و به خاطر مجازات فسق و فجورشان، دل و قوه ادراکشان مهر می‌شود. (بقره، آیه 7؛ انعام، آیه 46؛ جاثیه، آیه 23) اما اگر نفس انسانی در همان حالت تسویه باقی بماند که خداوند آفریده، به الهام فطری و وحیانی، حقیقت را می‌یابد و خداوند را به عنوان حق مطلق می‌شناسد و در می‌یابد که هر چیزی که نام حق بر آن نهاده می‌شود همان چیزی است که نماد وجه‌الله بوده (رحمن، آیه 27؛ نحل، آیه 96) و از خداوند نشأت گرفته است (بقره، آیه 147؛ آل عمران، آیه 60) و آنچه باطل است، جز ناحقی نیست که نسبتی با حق و خداوند ندارد؛ ازهمین رو چون خاشاک و کف روی آب است که هیچ حقیقتی نداشته به سرعت از میان می‌رود؛ زیرا هیچ‌ است. (رعد، آیه 17؛ اسراء آیه 81)
البته شناخت حق‌ مطلبی است و گرایش به حق و قول حق مطلبی دیگر است؛ چرا که هستند کسانی که حق را می‌شناسند و بدان یقین پیدا می‌کنند ولی به سبب قلب‌های بیمارشان از آن می‌گریزند و حتی به مخالفت با آن برمی‌خیزند و منکر آن می‌شوند. (نمل، آیه 14) اینکه انسانی حق را بشناسد و بدان گرایش یابد و به آن اعتقاد یافته و در فعل و قول بدان پایبند باشد،همان دستور مهمی است که همه شرایع بدان فرمان داده‌اند؛ زیرا با اعتقاد به حق است که باطل و نمادهای آن معنا و مفهوم خود را از دست می‌دهد؛ چرا که اموری چون عدالت و وفاء و مهر و محبت و مانند آن از مصادیق حق هستند و متقابلهای آنها از جمله ظلم و بی‌وفایی و خشونت از مصادیق باطل هستند. البته این نکته مورد باید یادآوری شود که مراد از قول الحق تنها حق‌گویی نیست و ترجمه واقعی عبارت بر اساس آموزه‌های قرآنی همان اعتقاد به حق و ایمان بدان است؛ زیرا واژه قول به معنای اعتقاد در فرهنگ قرآن آمده است.
2. حکم عادلانه: چنانکه گفته شد، عدالت از مصادیق برجسته حق است. به این معنا که اگر بخواهیم یکی از مصادیق مهم حق را بگوییم باید به عدالت اشاره کنیم. عدالت چیزی است که نظام هستی بر محور آن قرار یافته است و خداوند هستی را بر مدار آن آفریده به‌ گونه‌ای که کوچک‌ترین افراط و تفریط  و کژی و ظلمی در آن نیست.
بر اساس آیات قرآن از جمله آیه 25 سوره حدید، خداوند پیامبران را فرستاده تا نسبت به حق و عدالت آگاه شده و به عدالت قیام کنند؛ زیرا عدالت به معنای قرار گرفتن یا قرار دادن هر چیزی در جای مناسب آن است که همان موضع حق آن چیز است. از این رو گاه آن را به «وضع کل شی فی موضعه» و گاه به «اعطاء کل ذی حق حقه» تعریف می‌کنند؛ زیرا قرار گرفتن هر چیزی در جای مناسب آن همان قرار گرفتن هر چیزی در جای حق خودش است. پس اگر انسان‌ها مامور هستند تا به عدالت قیام کنند به این معناست که باید هر چیزی را در جای حق و موضع مناسب خودش قرار دهند و ظلم روا ندارند.
پس چنانکه امام سجاد(ع) براساس آموزه‌های قرآنی بیان کرده، همه شرایع آسمانی به این حقیقت یعنی اجرای عدالت و حکم آن فرمان داده‌اند. اگر این امر در جامعه بشری تحقق یابد همه افراد بشر از این فرصت برابر برای رشد و تعالی و تکامل بهره‌مند شده و می‌توانند اوج مرتبت و مقام خلافت الهی را تجربه کنند. اما ظلم و بی‌عدالتی موجب می‌شود که بسیاری از مردم از این حق محروم شوند. از نظر قرآن، همه دستورهای آسمانی در قالب تقوا معنا می‌یابد. و نزدیک‌ترین کاری که تقوا را تحقق می‌بخشد عدالت‌ورزی است. (مائده، آیه 8)
3. وفای به عهد: این نیز همانند دو مورد پیشین از احکام عقل مستقل است و فطرت و عقل بشری به آن حکم کرده و گرایش دارد. وفای به عهد از مصادیق حق و عمل به حکم عقل و عدالت است. اینکه هرکسی به قولی که داده و به پیمانی که بسته وفا نماید و پیمان‌شکنی نکرده و بی‌وفایی نکند.
خداوند در آیات چندی به وفای به عقد و عهد فرمان داده است. (نقره، آیه 40؛ مائده، آیه 1؛ اسراء، آیه 34) امام سجاد(ع) در بیان ارزش و اهمیت صداقت و وفای به عهد می‌فرماید: خیر مفاتیح الامور الصدق و خیر خواتیمها الوفاء؛ بهترین شروع کارها صداقت و راستگویی و بهترین پایان آنها وفا است. (بحارالانوار، بیروت، ج 75، ص 161 – نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ص 93، ح 21) عقل و وحی بر ارزش و اهمیت وفای به عهد در زندگی فردی و اجتماعی تاکید بسیار کرده و همه شرایع به آن فرمان داده‌اند.
انسان در زندگی اجتماعی به هر قولی که داده و عهدی که بسته باید وفادار باشد و پیمان‌شکنی و عهدشکنی نکند. از ویژگی مومن وفای به عهد و از ویژگی‌های منافق عهدشکنی است. پیامبر(ص) می‌فرماید: سه چیز است که در هر کس باشد منافق است اگرچه روزه بگیرد و نماز بخواند و حج و عمره کند و بگوید من مسلمانم، کسی که هنگام سخن گفتن دروغ بگوید و وقتی که وعده دهد خلف وعده کند و چون امانت بگیرد، خیانت نماید. (نهج‌الفصاحه، ص 422، ح 1280) آن حضرت(ص) همچنین می‌فرماید: من کان بومن بالله و الیوم الاخر فلیف اذا وعد؛ هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، هرگاه وعده می‌دهد باید وفا کند. (اصول‌کافی، الاسلامیه، ج 2، ص 364، ح 2) البته در تعامل اجتماعی یا وعده ندهید و عهد و تعهدی برای خود ایجاد نکنید یا اگر کردید باید بدان وفا کنید.
امام‌صادق(ع) می فرماید: به برادرت وعده‌ای مده که وفای به آن در توان تو نباشد. (بحارالانوار، بیروت، ج 75، ص 250 – تحت العقول، ص 367)اگر جامعه بشری به این سه‌گانه از شرایع اسلامی عمل کند هم دنیای خود را آباده کرده و هم خوشبختی و سعادت اخروی را برای خود تضمین نموده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا