اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

چیستی و آثار اسراف

samamosبسم الله الرحمن الرحیم
در سبک زندگی اسلامی برخی از امور در قالب اسراف بیان شده است. در آیات قرآنی از اسراف جنسی چون لواط یا اسراف حوزه اعتقادی چون شرک و کفر و نیز از اسراف اقتصادی سخن به میان آمده است. از این رو، دانستن مفهوم و مصادیق و آثار اسراف از نظر قرآن می تواند ما را در تحقق زندگی به سبک اسلامی یاری رساند. آن چه در پی می آید نگاهی به مساله اسراف و آثار آن از نظر آموزه های وحیانی اسلام است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.


چیستی اسراف
شاید مهم ترین آیه ای که بیش تر مسلمانان آن را در باره اسراف به کار می برند، آیه ای است که درباره اسراف در حوزه خوردن و نوشیدن باشد که همان حوزه اقتصادی است. خداوند می فرماید: وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلاتُسرِفُوا اِنَّهُ لايُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد.(اعراف، آیه 31)
این آیه به روشنی بیان می کند که خداوند مسرفان را دوست نمی دارد. هر چند که آیه درباره خوردن و نوشیدن آمده است، ولی تعلیلی که آیه ارایه می دهد، یک قاعده کلی را بیان می کند. به این معنا که هر جا اسرافی دیده شود، از مصادیق اموری است که خداوند آن را دوست نمی دارد و به طور طبیعی صاحب اسراف نیز محبوب خداوند نخواهد بود، حال چه این اسراف در حوزه اقتصادی باشد یا در حوزه اعتقادی یا رفتاری.
واژه اسراف از ريشه «س¬ ر – ف»  و در لغت به معني «تجاوز كردن و از حدّ گذشتن در هر كاري است كه انسان انجام ‌دهد»( راغب اصفهاني، حسين بن محمد، المفردات في غريب القرآن، تحقيق صفوان عدنان داودي، دمشق- بيروت، دارالعلم، الدارالشاميه ، 1412 ق، چاپ اول، ص 407)
البته ریشه این کلمه از سرف در غذا به معنای نگه داشت آن تا جایی است که کرم در غذا بیافتد؛ زیرا سرفه کرم است. البته این نگه داشت ممکن است عمدی یا از روی فراموشی و نیسان باشد. از همین روست که حتی به کاری که به سبب فراموشی از زمان انجام آن خارج شده باشد نیز اسراف می گویند.
برخی با توجه به این که سرف به معنای زیاده روی مادر در شير دادن بسيار به كودكش است که باعث ناراحتى معده ى او شده، گفته اند که سرف همان زیاده روی و تجاوز از حد و حدود اعتدال و میانه روی است. از این روست که سرف را ضدّ  القَصْد  میانه دانسته اند.
بر این اساس می توان فهمید که اشتباه و خطا و فراموشی از معانی مجازی این کلمه است ، نه معنای واقعی آن.
اما درباره معنای این کلمه در اصطلاح قرآنی و فقهی باید گفت که این واژه در همان معنای تجاوز و زیاده روی و خروج از حد اعتدال و میانه به کار رفته است. از همین روست که مفسران نمونه اسراف را در معنا و استعمال عام  هر گونه زياده روي در كميّت و كيفيّت و بيهوده گرايي و اتلاف و مانند آن دانسته اند.( مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1374 ش، چاپ اول، ج 6، ص 149)
در قرآن اين واژه با مشتقاتش 21 بار ذکر شده است.(عبد الباقي، محمد فواد، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکريم، قاهره، متبعه دار الکتب المصريه، 1364ق ص 350- 349)
در قرآن بر اساس کاربرد و مفاهیمی که اراده شده می توان معانی و مفاهیم زیرا را برای آن بیان کرد؛ زیرا گاه در معناي «از حدّ گذشتن در گناه و نافرماني به کار رفته است؛ چنان که  اين معنا در آيات 127 سوره طه ، 32 مائده، 81 اعراف ، 12 و 83 يونس ، 9 انبيا ، 19يس ، 53 زمر ، 28 و 38 غافر  وجود دارد.  هم چنین در آیه 67 سوره فرقان به معنای از حدّ گذشتن در «انفاق»، و در آیات 31 سوره اعراف و 6 سوره نساء و 141 سوره انعام به معنای  «زياده‌روي در خوردن يا مصرف آنچه حلال است» ودر آیه 33 سوره اسراء به معنای زیاده روی در هرکاری  و حتی کوتاهی و تقصیر در حق خداوند و کارهای نیک در آیه 147 سوره آل عمران به کار رفته است.
البته درزبان فارسی هر گاه سخن از اسراف به میان می آید اسراف در حوزه اقتصادی است و منظور از اسراف، هم تنها مصرف کم و زياد مورد نظر نيست، بلکه منظور مصرف بيجا و غير متعارف است. به تعبير ديگر «اسراف» در کاربردهای فارسی در حوزه اقتصادی و به معنای  آن است كه مال يا نعمت در غير مورد خودش مصرف شود، هر چند كم باشد، ولي اگر در مورد خاص خود صرف شود «اسراف» نيست، هر چند زياد باشد.
امام صادق عليه السلام درباره چیستی و مفهوم اسراف فراتر از حوزه اقتصادی رفته و تعریف آن فرموده است: اِنَّمَا اْلاِسْرافُ فيما اَتلَفَ الْمالَ وَاَضَرَّ بِالْبَدَنِ. قيلَ: فَمَا اْلاِقْتارُ؟ قالَ: اَكْلُ الْخُبْزِ وَالْمِلْحِ وَاَنْتَ تَقْدِرُ عَلى غَيْرِهِ؛ اسراف آنست كه انسان مالش را از بين ببرد و به بدنش صدمه بزند حديث عرض شد پس اقتار و بخل چيست؟ فرمود: اين است كه غذايت نان و نمك باشد در صورتي كه قدرت دارى غذاى مناسب ترى بخورى.(مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 1)
در این روایت فراتر از خوردن و نوشیدن که حوزه عمل اقتصادی است، به حوزه دیگری که همان بهداشت و سلامت جسم است، نیز اشاره می شود و آن حضرت(ع) می فرماید هر گونه اضرار و زیان رسانی به بدن نیز از مصادیق اسراف است. پس کسی که سیگار و تریاک و مواد افیونی و مخدر و یا دیگر مواد زیانبار را مصرف می کند از اهل اسراف خواهد بود. هم چنین کسی که پرخوری می کند و به خودش آسیب می رساند اهل اسراف خواهد بود.
مصادیقی از اسراف در اقتصاد
بیش ترین کاربردی که در فرهنگ اسلامی ایرانی برای اسراف بیان می شود، همان اسراف در حوزه اقتصادی است. در این جا به برخی از مصادیق اسراف در حوزه اقتصادی اشاره می شود:
از نظر روایات کسی که پس خوردن آب زيـادى آبِ خوردن را دور می ریزد و به اصل منبع اش باز نمی گرداند اهل اسراف است. امام صادق عليه السلام فرموده است: مَنْ شَرِبَ مِنْ ماءِ الْفُراتِ وَاَلْقى بَقيَّةَ الْكُوزِ خارِجَ الْماءِ فَقَدْ اَسْرَفَ؛ كسى كه آبى را از نهر فرات «گوارا» براى خوردن بردارد و بعد از نوشيدن، زيادى آنرا بيرون بريزد اسراف كرده است. (مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 3)
پائين‏ترين مـرتبه اسـراف از نظر امام صادق عليه السلام موارد زیر است. ایشان می فرماید: اَدْنَـى اْلاِسْـرافِ هَـراقَةُ فَضْلِ اْلاِنـاءِ وَابْتِذالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ وَاِلْقاءُ النَّـوى؛ پائين ترين مرتبه اسراف عبارتست از:1 ـ دور ريختن آبي كه از آشاميدن اضافه آمده است؛ 2 ـ اين كه لباس كار و لباس بيرونى، يكى باشد؛ 3 ـ به دور انداختن هسته خرما پس از خوردن خرما.(وسایل الشیعه، ج 3، ص 384)
پس کسی که می تواند از چیزی استفاده کند و مثلا هسته خرما را بکارد و از آن درختی پدید آورد با دور ریختن آن اسراف کرده است و یا اگر بتواند آن را خمیر کند و از پودر آن در درمان یا غذا خود یا حیوان استفاده کند با دور انداختن آن اسراف کرده است. از این روست که در سیره و روش پيامبر(ص) آمده است: اَنَّهُ كانَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آلهيَأكُلُ الرُّطَبَ وَيُطْعِمُ الشّاةَ النَّوى؛ پيامبر گرامى وقت خرما مى خوردند هسته آنرا به گوسفند مى دادند. (مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 5)
نقل شده است كه: اَنَّهُ نَظَرَ الصّادِقُ عليه السلام اِلى فاكِهَةٍ قَدْ رُمِيَتْ مِنْ دارِهِ لَمْ يُسْتَقْصَ اَكْلُها فَغَضِبَ وَ قالَ: ما هذا اِنْ كُنْتُمْ شَبِعْتُمْ فَاِنَّ كَثيرا مِنَ النّاسِ لَمْ يَشْبَعُوا فَاَطْعِمُوهُ مَنْ يَحْتاجُ اِلَيْهِ؛ امام صادق عليه السلام مشاهده كرد سيبى را نيم خورده از خانه بيرون انداخته اند، خشمگين شد و فرمود: اگر شما سير هستيد خيلى از مردم گرسنه اند خوب بود آنرا به نيازمنديش مى داديد. (مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 4)
از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمود: اِنّى اَجِدُ الشَّيْئَ الْيَسيرَ يَقَعُ مِنَ الْخَوانِ فَاُعيدُهُ فَيَضْحَكُ الْخادِمُ؛ من هرگاه چيز كمى هم از سفره مى افتد آنرا بر مى دارم و اين كار باعث تعجب خادم مى شود و خادم مى خندد. (مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 7)
از این حدیث به دست می آید که گاه ممکن است کاری که انسان برای جلوگیری از اسراف انجام می دهد برای دیگران خنده آور و مضحک یا موجب تعجب و شگفتی شود ولی انسان اگر ببیند کارش جلوگیری از اسراف است باید آن را انجام دهد؛ زیرا خنده دار بودن و تعجب و شگفتی و مانند آن از سوی دیگران نمی بایست موجب شد انسان گرفتار خشم الهی شود و به عنوان مسرف از محبت خداوند محروم شود.
هم چنین بذل مال در گناه از مصادیق اسراف است. امام صادق عليه السلام فرمود: مَنْ اَنْفَقَ شَيْئا فِى غَيْرِ طاعَةِ اللّهِ فَهُوَ مُبذِّرٌ وَ مَنْ اَنْفَقَ فِى سَبيلِ الْخَيْرِ فَهُوَ مُقْتَصِدٌ؛ كسي كه مالى را در غير طاعت پروردگار بذل و بخشش نمايد، اسرافكار است و هر كسى كه در راه خير مصرف كند ميانه روى كرده است.(بحارالانوار، ج 75، ص 302)
هم چنین در تفـسير علىّ بن ابـراهيم قـمى و در روايـت ابى الجارود از امام بـاقر عليه السلام نقـل شـده ست که ایشان در تفسیر: وَقَوْلُهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَالَّذينَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا» فـرمـودند: وَاْلاِسْرافُ اْلاِنْفاقُ فِى الْمَعْصِيَةِ فِى غَيْرِ حَقٍّ؛ بخشـش در راه معصـيت و بـه ناحق، اسـراف است.(نورالثقلین، ج 4 ، ص 67)
از دیگر مصادیق اسراف آن چیزی است که امام باقر عليه السلام فرمود: اَلْمُسْرِفُونَ هُمُ الَّذينَ يَسْتَحِلُّونَ الْمَحارِمَ وَيسْفِكُونَ الدِّماءَ؛ اسراف كنندگان كسانى هستند كه محرمات «گناهان» را جايز مى شمارند و دست به خونريزى مى زنند.(میزان الحکمه، ج 4، ص 8491)
آدمی گاه خیر و شر خویش را نمی داند و نمی شناسد، چنان که خداوند در آیه 216 سوره بقره می فرماید گاه انسان چیزی را مکروه و ناخوشایند می داند در حالی که برایش خیر است و چیزی را دوست می دارد که برایش جز زیان و ضرر نیست. به سخن دیگر انسان نمی داند خیر و شرش در کجاست و یا سلامتى و بیماری اش در چه چیزی است. به عنوان نمونه اميرمؤمنان عليه السلام فرموده است: كُلُوا ماسَقَطَ مِنَ الْخَوانِ فَاِنَّهُ شِفآءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ بِاِذْنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ لِمَنْ اَرادَ اَنْ يَستَشْفِىَ بِهِ؛ آنچه را كه از سفره افتاده برداريد و بخوريد، زيرا آن دواى هر دردي است كه خدا بخواهد آن را اليتام بخشد براى كسى كه به نيّت شفاء بخورد. (مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 9)
پيامبر گرامى اسلام(ص) نیز با اشاره به آثار و برکات جلوگیری از اسراف به مساله  بـى نـيازى جاودانه با همین عمل کوچک خوردن ریزه های سر سفره می فرماید: فرمود: مَنْ تَتَبَّعَ ما يَقَعُ مِنْ مائدَةٍ فَاَكَلَهُ ذَهَبَ عَنْهُ الْفَقْرُ وَعَنْ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ اِلَى السّابِعِ؛ كسى كه جستجو كند و آنچه از سفره افتاده بردارد و بخورد، فقر و تنگدستى از خودش و اولادش تا هفت پشت رخت برمى بندد. (مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 8)
امام صادق عليه السلام درباره شناخت مسرف از غیر مسرف نیز نشانه های را بیان می کند و می فرماید: لِلْمُسْرِفِ ثَلاثُ عَلاماتٍ يَشْتَرى ما لَيْسَ لَهُ وَيَلْبِسُ ما لَيْسَ لَهُ وَيَأْكُلُ ما لَيْسَ لَهُ؛ اسراف كننده را سه نشانه است: چيـزهائـى را مى خـرد و مى پـوشد و مـى خـورد كه در شـأن او نيست. (نورالثقلین، ج 1، ص 772)
نوعی دیگر از اسراف همان تبذیر و ریخت و پاش است؛ چنان که از عامِرِ بنِ جُذاعَة نقل شده است كه گفت: جاءَ رَجُلٌ اِلى اَبى عَبدِاللّه عليه السلام فَقالَ لَهُ: اِتَّقِ اللّهَ وَلاتُسْرِفْ وَلاتُقْتِرْ وَلكِنْ بَيْنَ ذلِكَ قَوامٌ، اِنَّ التَّبْذيرَ مِنَ الاِسْرافِ، قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ؛ وَلاتُبَذِّرْ تَبْذيرا؛ مردى خدمت امام صادق عليه السلام آمد حضرت به او فرمود: تقواى الهى پيشه كن، اسراف نكن و برخود هم سخت مگير و لکن ميانه روى مايه استوارى است، تبذير همان اسراف است كه خداوند درباره آن فرموده: تبذير و زياده روى نكن. (نورالثقلین، ج 2، ص 56)
البته زياده روى در كـار خـير از مصادیق اسراف نیست؛ چنان که از على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: اَلِأسْـرافُ مَذْمُومٌ فى كُلِّ شَيْىٍ لاّ فِى اَفْعالِ الْخَيْرِ؛ زياده روى در همه موارد بجز در كارهاى نيك مورد نكوهش واقع شده است. (میزان الحکمه، ج 4، باب اسراف، حدیث 8503)
بر همین اساس از پیامبر(ص) نیز روایت است:  كانَ فِى وَصِيَّةِ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آلهلِعَلىٍّ عليه السلام: … وَامَّا الصَّدَقَةُ فَجُهْدُكَ حَتّى تَقُولَ قَدْاَسْرَفْتُ وَلَمْ تُسرِفْ ؛ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به حضرت على عليه السلام وصيت فرمود: … امّا در دادن صدقه، كوشش كن تا جائيكه گمان برى اسراف كرده اى و حال آنكه اسراف نيست «يعنى در صدقه دادن اسراف معنا ندارد».(مجموعه ورام، ج 2، ص 91)
البته اميرمؤمنان على عليه السلام یک هشداری بر اساس آموزه های قرآنی نیز می دهد و فرمود: كُنْ سَمِحا وَلاتَكُنْ مُبَذِّرا وَكُنْ مُقَدِّرا وَلاتَكُنْ مُقَتِّرا؛ سخاوتمند باش ولى هرگز اسراف و زياده روى مكن و ثروت خود را بر اساس اندازه گيرى صحيح خرج كن و هيچوقت سختگير نباش.(نهج البلاغه، کلمات قصار، 33)
هم چنین امام حسن عسكرى عليه السلام درباره اسـراف در سـخاوت فرمود: اِنَّ لِلسَّخآءِ مِقْدارا فَاِنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُو سَرَفٌ؛ سخاوت اندازه اى دارد، چنانچه از آن بگذرد، اسراف محسوب مى شود.(بحارالانوار، ج 78، ص 377)

اهمیت ترک اسراف
اسراف چنان که گفته شد موجب دوری از خداوند می شود و خداوند اسرافکاران را دوست نمی دارد. از همین روست که امام صادق در بیان نشانه های ایمان می فرماید: صِفَةُ الْمُؤْمِنِ … لايُبَذِّرُوَ لايُسْرِفُ بَلْ يَقْتَصِدُ؛ انسـان مؤمن اسراف و زياده روى نمى كند بلكه ميانه روى را پيشه خـود مى سازد. (مجموعه الاخبار، باب 30، حدیث 1)
از نظر اسلام اسراف از کارهای شیطانی است و این شیطان است که این کار زشت را زینت می دهد و برای آدمی آراسته می کند تا به آن بپردازد و مغضوب خداوند شود و از محبت الهی محروم گردد. روایت است: عَنْ كِتابِ اَبى مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرّى عليه السلام اِلى مُحَمَّدِ بْنِ حَمْزَةَ وَبِشارَتُهُ بِالْغِنى وَقَولُهُ لَهُ: وَعَلَيْكَ بِاْلاِقْتِصادِ وَاِيّاكَ وَالاِسْرافَ فَاِنَّهُ مِنْ فِعْلِ الشَّيْطَنَةِ؛  امام حسن عسگرى عليه السلام به محمدبن حمزه نامه اى نوشته او را به ثروت و بى نيازى مژده داده و به او فرموده: بر تو باد ميانه روى و پرهيز از اسراف زيرا اسراف از كارهاى شيطانى است.(معارف اسلام، ج 1، ص 186)
اسراف و اقتصاد در برابر هم هستند ؛ از همین روست که یکی لشکر بی خردی و آن دیگری لشکر خر است، چنان که امام كاظم عليه السلام در وصيّت خود به هشام فرمودند: يا هِشامُ، جُنُودُ الْعَقْلِ وَالْجَهْلِ … اَلقَصْدُ واْلاِسْرافُ؛ يكى از لشگريان عقل ميانه روى و يكى از لشگريان جهل زياده روى است.(تحف العقول، ص 300)
از همین روست که امام زین العابدین علىّ بن الحسين عليه السلام از خداوند درخواست می کند: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاحْجُبْنِى عَنِ السَّرَفِ وَالاْزْدِيادِ؛ خداوندا بر محمّد و آل او درود فرست و مرا از اسراف و زياده روى محافظت فرما.(صحیفه سجادیه، دعای 30)

آثار اسراف و ترک اسراف
چنان که گذشت اسراف عامل خشم الهی و محرومیت از محبوبیت نزد خداوند و هم چنین فقر و نداری است؛ چنان که ترک آن موجب برکت و سلامتی و مانند آن ها است. در این جا به برخی از آثار اسراف و ترک آن اشاره می شود.
1. عامل نياز و بى‏نـيازى: امام صادق عليه السلام به عبيد فرمود: ياعُبَيْدُ، اِنَّ السَّرَفَ يُورِثُ الْفَقْرَ وَاِنَّ الْقَصْدَ يُورِثُ الْغِنى؛اسراف و زياده روى باعث فقر و تنگدستى مى گردد و ميانه روى موجب ثروت و بى نيازى مى شود.(وسایل الشیعه، ج 15، 258)
2. خشم الهی : اسراف موجب خشم خداوند است؛ حتی اگر این اسراف با دور انداخـتن هسته خرما یا با دور ریختن آب نیمه خورده ای انجام گیرد. از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: اِنَّ الْقَصْدَ اَمْرٌ يُحِبُّهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَاِنَّ السَّرَفَ يُبْغِضُهُ حَتّى طَرْحُكَ النَّواةَ فَاِنَّها تَصْلَحُ لِشَيْىٍ وَحَتّى صَبُّكَ فَضْلَ شَرابِكَ؛ ميانه روى را خداوند متعال دوست دارد و اسراف و زياده روى مورد خشم اوست حتى اگر اسراف در انداختن هسته خرمائى باشد كه قابل مصرف است يا زيادى آبى كه خورده شده، باشد.(تحف العقول، ص 301)
3. بقای نعمت در اقتصاد: با ميانه روى  و ترک اسراف می توان نعمت را تضمین کرد؛ زیرا بـقاء نعمت به اقتصاد و میانه روی است؛ چنان که امام موسى بن جعفر عليه السلام فرمودند: وَ مَنِ اقْتَصَدَ وَ قَنَع بَقِيَتْ عَلَيْهِ النِّعْمَةُ وَ مَنْ بَذَّرَوَ اَسْرَفَ زالَتْ عَنْهُ النِّعْمَةُ؛ كسى كه در زندگى ميانه روى و قناعت ورزد. نعمت او باقى مى ماند و آنكه با ريخت و پاش و اسراف زندگى كند نعمتش از بين مى رود. (تحف العقول، ص 301)
4. عمل حسن در میانه روی: ميـانه روى به عنوان حسنه ‏واسراف و كِــنِسى به عنوان دو گنـاه معرفی شده است. امام باقر عليه السلام به فرزندش امام صادق عليه السلام فرمود: يـا بُنَـىَّ عَلَيْكَ بِالْحَسَـنَةِ بَيْنَ السَّيَّئـتَيْنِ تَمْحُوهُما قـالَ: كَـيْفَ ذلِكَ يـا اَبَةِ؟ قالَ: مِثْلُ قَوْلهِ؛ «وَ الَّـذينَ اِذا اَنْـفَقُوا لَـمْ يُسْـرِفُوا وَ لَـمْ يَـقْتُرُوا» ؛  بر تو باد به انجام كار خيرى كه وسط دو كار بد قرار گرفته و آن دو را از بين مى برد، امام صادق سئوال كرد، چگونه چنين چيزى ممكن است؟ امام فرمود: همانطور كه قرآن مى گويد مؤمنين كسانى هستند كه وقتى انفاق مى كنند زياده روى و سختگيرى نمى كنند ؛ بنابراين اسراف و سختگيرى هر دو گناه است و حدّ وسط آن يعنى ميانه روى حسنه است بر تو باد به آن حسنه كه بين آن دو گناه است. (نورالثقلین، ج 4، ص 27)
5. بیمه با میانه روی : ترک اسراف بیمه زندگی آدمی است. ابن ميمون گفت : سَمِعْتُ اَبا عَبْدِاللّهِ عليه السلام، يَقُولُ: ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ اَنْ لا يَفْتَقِرَ؛ شنيدم كه امام صادق عليه السلام فرمود: هر كسى كه در زندگى خود ميانه رو باشد من ضمانت مى كنم او را كه هرگز تهى دست نشود.(خصال ، صدوق، باب 1، حدیث 32)
6. اسراف تباهى ثـروت: همان طوری که میانه روی موجب برکت و ثروت است، اسراف موجب نابودی آن است. امام على عليه السلام فرموده است: اَلْقَصْدُ مَثْراةٌ وَالسَّرَفُ مَثْواةٌ؛ اعتدال در خرج كردن «ميانه روى» موجب فراوانى مال و ثروت و اسراف باعث تباهى و نابودى آن است.(وسایل الشیعه، ج 15، 258)
7. ميانه‏روى عامل رستگارى: پيامبر گرامى اسلام (ص) فرمود: ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ، فَذَكَرَ الثّالِثَ الْقَصْدُ فِى الْغِنى وَالْفَقْرِ؛ سـه چيـز باعث نجات و رسـتگارى است و در مـورد سـومى خـاطرنـشان ساخت؛ رعايت اعتدال در حال فقر و توانـگري است. (وسایل الشیعه، ج 15، 258)
8. اسراف مایه محرومیت : میانه روی عامل فراوانى رزق و تبذیر و اسراف عامل محروميت است.  پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: مَنِ اقْتَصَدَ فِى مَعيشَتِهِ رَزَقَهُ اللّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللّه؛ كسى كه در زنـدگى ميانه روى را رعـايت نمايد خداوند او را روزى مى دهد و كسى كه اسراف و زياده روى كـند، او را محـروم مى سازد. (وسایل الشیعه، ج 15، 259)
9. اسراف دشمن فـراوانى : اميرمؤمنان(ع) در این باره فرمود: اَلاِسْرافُ يُفْنِى الْجَزيلَ؛ اسراف و زياده روى فراوانى را نابود مى سازد.(میزان الحکمه، ج 4، باب اسراف، حدیث 8481)
10. اسراف مایه کم بركتی  : امام صادق عليه السلام فرمود: اِنَّ مَعَ اْلاِسْرافِ قِلَّةُ الْبَرَكَةِ؛ همانا اسراف با كمى بركت همراه است. (وسایل الشیعه، ج 15، 261)
11. فقر وتنگدستی: امام على عليه السلام فرمود: اَلتَّبْذيرُ عُنْوانُ الْفاقَةِ؛ زياده روى مقدمه فقر و تنگدستى است.( میزان الحکمه، ج 1 ، حدیث 1659) پيامبر گرامى صلي الله عليه و آله فرمود: اَلسَّـرَفُ يُـورِثُ الْفَـقْرَ؛ اسراف فقر و تنگدستى مى آورد.(مجموعه الاخبار، باب 171، حدیث 6)
12. ورشکستگی: افلاس و ورشکستگی میوه اسراف است. امام على عليه السلام فرموده است: اَلتَّبْذِيرُ قَرِينُ مُفْلِسٍ؛ زياده روى همراه با تنگدستى است. ( میزان الحکمه، ج 1 ، حدیث 1660) بدبخت از اهل تبذیر کسی است که بدان افتخار کند و به ریخت و پاش خویش فخر فروشد. چنین چیزی میوه ای بدتر از افلاس خواهد داشت؛ زیرا امام على عليه السلام فرموده است: مَنِ افْتَخَرَ بِالتَّبْذيرِ اِحْتَقَرَ بِاْلاِفْلاسِ؛ كسـى كه به زيـاده روى افتـخار كـند، با تنـگدستى خـوار و زبـون مى گردد. ( میزان الحکمه، ج 1 ، حدیث 1661)
13. خشم خـدا از تباه‏كردن ثروت: امام كاظم عليه السلام فرمود: اِنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ الْقيلَ وَ الْقالَ وَ اِضاعَةَ الْمالِ وَ كَثْرَةَ السُّؤالِ؛ خـداوند قيـل و قال، ضـايع كردن مـال و زيـاده روى در سـئوال را دشـمن مـى دارد.(قصار الجمل، ص 305)
14. خواری در قیامت: امام على عليه السلام فرمود: اَلا وَ اِنَّ اِعْطاءَ الْمالِ فِى غَيْرِ حَقِّه ِ تَبْذيرٌ وِاِسْرافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صاحِبَهُ فِى الدُّنْيا وَ يَضَعُهُ فِى اْلاخِرَةِ وَ يُكْرِمُهُ فىِ الناسِ وَ يُهينُهُ عِنْدَاللّهِ؛ بخشش هاى بى جاى مال و ثروت، اسراف و زياده روى محسوب مى شود و بخشنده آن را در دنيا بالا مى برد و در آخرت او را پائين مى آورد، او را در بين مردم بزرگ جلوه مى دهد، و نزد خدا خوار و سبك مى كند.(نهج البلاغه، خطبه 126)
15. غیر مرحوم: اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: ذَرِ السَّرَفَ فَاِنَّ الْمُسْرِفَ لا يُحْمَدُ جُودُهُ وَلا يُرْحَمُ فَقْرُهُ؛ زياده روى و اسراف را ترك كن؛ زيرا بخشش اسراف كار مورد ستايش نيست و تنگدستى او هم مورد ترحم واقع نمى شود.(بحارالانوار ، ج 50، 292)
16. دوری از مصلحت : امام على عليه السلام فرمود: وَيْحَ الْمُسْرِفَ ما اَبْعَدَهُ عَنْ صَلاحِ نَفْسِهِ وَاسْتِدْراكِ اَمْرِهِ؛ واى بر اسراف كار كه چه قدر از مصلحت خويش و رسيدگى به كار خود دور است. (میزان الحکمه، ج 4، اسراف، حدیث 1)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا