اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

دولت و جامعه اسلامی، لازمه تمدن اسلامی

samamosبسم الله الرحمم الرحیم

برای دست یابی به هدف انقلاب اسلامی یعنی تمدن نوین اسلامی باید لوازمی فراهم آید که از مهم ترین آن ها می توان به دولت اسلامی و جامعه اسلامی اشاره کرد. مقام معظم رهبری امام خامنه ای مدظله العالی در روز دوشنبه 6 اردیبهشت 95 در دیدار اعضای شورای‌عالی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، هدف انقلاب اسلامی را «تحقق تمدن اسلامی» خوانده و به الزامات تحقق آن اشاره کردند. نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا برخی از الزامات «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تمدن نوین اسلامی، هدف گفتمان انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی زمانی آغاز شد که الگوهای توسعه جهانی به ویژه سوسیالیسم و سرمایه داری حاکم بر شرق و غرب جهان، ناکارآمدی خود را نشاندند؛ زیرا مبانی نادرست، ناتوان از تحقق خواسته های بشری در ابعاد مادی و معنوی است. از آن جایی که ساختار وجودی هر انسانی متشکل از جسم و روح و تن و روان است، به طور طبیعی نادیده گرفتن هر یک از آن ها به معنای نادیده گرفتن بخشی از وجود انسانی است. این گونه است که حتی فشار سهمگین قدرت و استبداد نیز نمی تواند الگوها و مدل های توسعه ای که بر اساس نفی یکی از دو بخش وجودی انسان باشد، بقای آن را تضمین نماید؛ این گونه است که نظام سوسیالیسم حاکم بر شرق از درون به سرعت فروپاشید و صدای خرد شدن سرمایه داری نیز به گوش رسید. فروپاشی زودهنگام سوسیالسیم از آن رو بوده که نفی معنویت و نایده گرفتن نیازهای روحی و روانی، زودتر انسان را خسته و زده می کند؛ البته بی عدالتی ساختاری در نظام سرمایه داری که نیز به سبب فقدان مبانی راستین و مطابق و موافق با فطرت نیز به زودی زود همان تبعات و پیامدی را به بار می آورد که نظام ضد خدایی و معنویت سوسیالیسم به بار آورده است.

انقلاب اسلامی بر آن بود تا با نگاهی جامع و همپوشان، دو بعد مادی و معنوی بشر را در نظر بگیرد و بر اساس مدل و الگوی قرآنی میان روان شناسی و جامعه شناسی انسان چنان جمع نماید که به اعتدال و عدالت، تعادل میان آنان ایجاد شود تا هر یک بتواند در سایه این گفتمان، نیازهای طبیعی و فطری و غریزی خود را فراهم آورد.

بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی، همان اندازه که نادیده گرفتن نیازهای غریزی و طبیعی و مادی جسم به معنای نادیده گرفتن بخشی از وجود انسان است، نادیده گرفتن و نیازهای فطری و روحی و روانی بشر نیز نفی بخش دیگر از وجود انسان خواهد بود. بنابراین، سرکوب هر یک از دو بخش به معنای نفی انسانیت است که به طور طبیعی نمی تواند پایدار باشد و به شکلی این نیاز خود را آشکار و هویدا کرده و به شکل گاه طغیان آمیز خودنمایی می کند و موجب انقلاب های اجتماعی می شود.

اگر دیروز دیوار بلند برلین به سبب نایده گرفتن و سرکوب معنویت فروپاشید ، روزی دیوار بلند بی عدالتی وال استریت به دست نود و نه درصدی ها فرو خواهد ریخت، هر چند صباحی با بهره گیری از همه توش و توان سرمایه داری بیمار این فریاد سرکوب و خاموش شده ولی در نهایت هم چون آتشفشانی با زمین لرزه های تند بنیادهای سرمایه داری مبتنی بر بی عدالتی را فرو می ریزد.

گفتمان انقلاب اسلامی، بر آن شد تا میان جسم و روح و تن و روان به گونه ای جمع کند که هر دو به نیازهای خود پاسخ گویند. البته این گفتمان در قالب نظریه ای کارآمد و قابل اجرا و تطبیق در میدان زندگی مطرح شده است و هنوز نتوانسته است به این هدف خود برسد و تمدن نوین اسلامی را در جهان معاصر بر اساس الگوی مدینه النبی و آموزه های وحیانی قرآن بازسازی کند. اما با توجه به نمونه ها و تجربه عینی در تاریخ بشریت ، امید تحقق آن بیش تر از گفتمان ها و الگوها و فرضیه هایی است که هنوز در هیچ کجا عالم در طول و عرض تاریخ به منصه ظهور نرسیده و تحقق نیافته است.

خداوند در آیات قرآنی از جمله آیه 143 سوره بقره از دولت و جامعه اسلامی مدینه النبی به عنوان یک تجربه عینی از نظریه گفتمان انقلاب اسلامی سخن می گوید. این دولت و جامعه اسلامی توانسته بود در مدت ده سال، تمدنی را پی ریزی کند که خداوند آن را شاهد و گواهی روشن برای یک تمدن انسانی و الهی برای همه جوامع بشری معرفی می کند. به این معنا که همه نیازهای مادی و معنوی، دنیوی و اخروی بشر در آن جامعه چنان در ساختار عدالت قسطی به تعادل و اعتدال رسیده بود که می توان امید به تحقق جهانی آن داشت. از همین روست که امید به جهانی شدن آن گفتمان در قالب گفتمان مهدویت در آیات دیگر قرآنی از جمله آیه 105 سوره انبیاء و 55 سوره نور و مانند آن ها مطرح شده است.

به سخن دیگر، وقوع عملی گفتمان اسلامی در محدود دولت اسلامی کوچک مدینه النبی(ص) خود گواه صادق و روشنی برای وقوع جهانی آن است به طوری که گفتمان اسلامی را از حالت فرضیه بلکه نظریه به یک تمدن اسلامی تبدیل می کند؛ زیرا آن چه در افکار و عقاید و اندیشه ها مطرح بود در جامعه در قالب یک تمدن اسلامی به منصه ظهور رسیده است.

انقلاب اسلامی، به هدف بازسازی و معاصریت سازی آن تمدن اسلامی ، به وقوع پیوست و رهبران و پیروان انقلاب اسلامی بر این باور بوده و هستند که می توان در قالب همان گفتمان اسلامی بر گرفته از قرآن و عترت(ع) تمدن نوین اسلامی را پایه ریزی کرد.

تلاش هایی که از روزهای نخست انقلاب اسلامی انجام شده همگی در راستای این باور و اعتقاد و تطبیق و اجرای آن گفتمان اسلامی بوده است. هر چند این گفتمان در عمل به سبب موانع و چالش های بیرونی به اهداف خود نرسیده است، اما هم چنان این ظرفیت و امید به تحقق وقوعی و تطبیقی آن وجود دارد، به شرطی که الزامات آن فراهم آمده و بستر و فضای مناسبی برای تحقق آن پدید آید.

مهم ترین لوازم تحقق تمدن نوین اسلامی بر اساس گفتمان قرآنی اسلامی عترت طاهر(ع)، تشکیل دولت اسلامی و جامعه اسلامی است. بنابراین در این جا به این دو امر مهم بر اساس آموزه های وحیانی قرآن توجه داده شده و چرایی و چگونگی ایجاد و تشکیل دولت و جامعه اسلامی بیان می شود.

دولت و جامعه اسلامی، بستر تمدن نوین اسلامی

برای آن که تمدن نوین اسلامی بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان یک هدف تحقق یابد، لازم است پیش از آن دولت اسلامی و جامعه اسلامی تحقق یابد. اما پرسش این است که بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، دولت اسلامی و جامعه اسلامی چه خصوصیات و ویژگی هایی باید دارا باشد تا تمدن نوین اسلامی شکل گیرد.

الف: ویژگی های دولت اسلامی از منظر قرآن

دولت در علم سیاست به معنی اجتماعی از مردم است که در یک سرزمین مشخص زندگی می‌کنند و از حکومتی برخوردارند که به وضع و اجرای قانون اقدام می کند و تحت سلطه حاکمیتی قرار دارند که استقلال و آزادی آنان را تضمین می‌کند. پس دولت، بزرگ ترین سازمانبندی گروه انسانی است که قدرت سیاسی در آن به جریان می افتد. از این رو، برخی دولت را عالی ترین تجلی قدرت نیز گفته اند.

البته مفهوم دولت در معانی دیگری نیز به کار برده می‌شود. به عنوان نمونه دولت از منظر حقوقی، واحدی است که ویژگی­های جمعیت، حکومت، سرزمین و حاکمیت را داشته باشد.

بسیاری از نویسندگان مفاهیم «دولت» و «حکومت» را به یک معنا به کار می‌برند و در زبان عامیانه و رسانه‌ها دولت معمولاً به معنی قوه مجریه یا هیئت وزیران است که این کاربرد از واژه دولت تنها به بخشی از حکومت اشاره دارد.(نگاه کنید: جمالی، حسین؛ تاریخ و اصول روابط بین­الملل، تهران، نشر نمایندگی ولی فقیه در سپاه، چاپ اول، 1380، ص236)

مراد و منظور از دولت همان مفهوم نخست در علم سیاست است که به یک معنا با حکومت هم پوشانی دارد.

از آیه 213 سوره بقره به دست می آید ایجاد دولت و حكومت در راستای داورى و حلّ اختلافات مردم، از اهداف بعثت انبيا و یک ارزش بوده است. البته این حکومت و دولت سازی اهداف دیگری را نیز در بر می گیرد که باید مد نظر قرار گیرد. بنابراین گمان نشود که صرف حضور شخص در قدرت و حکومت و دولت یک ارزش است؛ بلکه از نظر قرآن یک مسئولیت بلکه یک آزمون و آزمایش الهی است.(اعراف، آیات 128 و 129) پس تنها کسانی شایسته تکریم و احترام هستند که بر اساس حق در حکومت و دولت حضور یافته و به انجام وظایف و مسئولیت های خویش عمل کنند.(یوسف، آیات 100 و 101)

شرایط ، وظایف و مسئولیت های دولت و حکومت اسلامی عبارتند از:

  1. احسان و نیکوکاری به مردم(یوسف، آیه 78)؛
  2. اجتناب از ظلم و ستمگری(یوسف، آیات 78 و 79)؛
  3. توجه به مشیت الهی و عدم غفلت از آن در امور(یوسف، آیه 99)؛
  4. پرهيز از غرور و اتكا به قدرت و مكنت خويش(یوسف، آیه 101)؛
  5. مشورت با مردم و پرهيز از استبداد در امور حكومتى(آل عمران، آیه 159)؛
  6. اقامه نماز و برپایی آن در جامعه و تشویق مردم به انجام آن(مائده، آیه 55)؛
  7. امانت داری و عدم خیانت در مال و مردم؛ زیرا مردم امانت های الهی هستند(نساء، آیه 58؛ یوسف، آیات 54 و 55؛ دخان، آیه 18)؛
  8. ایمان و توصیه به آن(نساء، آیات 141 و 144؛ مانده، آیه 55؛ یوسف، آیات 56 و 57؛ نور، آیه 56؛ عصر، آیه 3)؛
  9. پرداخت زکات و گردآوری و صرف آن در موارد تعیین شده (مائده، آیه 55؛ نور، آیه 56 ؛ حج، آیه 41؛ توبه آیات 60 و 103؛ حشر، آیه 7 ؛ و آیات دیگر)؛
  10. صرف انفال و فی در موارد تعیین شده (حشر، آیه 7)
  11. تقوا و توصیه به آن(اعراف، آیه 128؛ یوسف، آیات 56 و 57؛ عصر، آیه 3)؛
  12. توانایی جسمی و علمی(بقره، آیات 246 و 247؛ یوسف، آیه 55)؛
  13. عدالت پیشگی و اجتناب از هواپرستی(ص، آیه 26)؛
  14. انجام اعمال صالح(نور، آیه 55)؛
  15. قاطعیت در عمل پس از مشورت(آل عمران، آیه 159)؛
  16. مشورت در امور اجتماعی(همان)؛
  17. توکل بر خدا در هنگام عمل(همان)؛
  18. آسان بودن ملاقات با آنان(یوسف، آیات 56 و58)؛
  19. اقتدار و هیبت (ص، آیات 17 و 20)؛
  20. عمل بر اساس قوانین شریعت اسلام(مائده، آیات 44 و 47 و آیات دیگر)؛
  21. تقویت یکتاپرستی و ترویج آن(نور، آیه 55)؛
  22. بهره مندی از امکانات برای ایجاد آرامش و آسایش مردم و حمایت از اسلام(کهف، آیات 83 تا 88)؛
  23. ظلم ستیزی ، کفر ستیزی و شرک ستیزی(همان؛ نساء، آیه 75؛ نور، آیه 55؛ و آیات دیگر)؛
  24. حمایت از محرومان(کهف، آیات 83 تا 88)؛
  25. توجه به رسالت پیامبران از جمله پیامبر مکرم(انبیاء، آیات 105 و 107)؛
  26. حل اختلافات و نزاعات(نساء، آیه 59)؛
  27. امر به معروف(حج، آیه 41)؛
  28. نهی از منکر(همان)؛
  29. ایجاد امنیت فراگیر ملی و اجتماعی و مانند آن (نور، آیه 55)؛
  30. حاكميّت دين ، شریعت و فرامين الهى بر اجتماع(نور، آیه 55)؛
  31. ايجاد زمينه عبادت خالصانه پروردگار(نور، آیه 55)؛
  32. اقامه عدالت قسطی و کمک دیگران به آن(حدید، آیه 25)
  33. اصلاح جامعه(بقره، آیه 205)؛
  34. حفظ کشاورزی و امنیت غذایی(همان)؛
  35. حفظ نسل و تحکیم خانواده(همان)؛
  36. پاسخ گویی نسبت به اعمال کارگزاران(طه، آیات 43 و 47)؛
  37. نظارت بر كارگزاران و بازديد از نيروهاى تحت فرمان(نمل، آیه 20)؛
  38. اطلاع رسانی نسبت به عملکرد(نساء، آیه 83)؛
  39. مقابله با شايعه ها و اطّلاع رسانى صحيح و به موقع(همان)؛
  40. ايجاد و حفظ وحدت جامعه و جلوگیری از تفرقه (نساء، آیه 59)؛
  41. برقرارى نظم و امنيّت و دفاع از جان و مال مردم(بقره، آیات 246 و 251؛ یوسف، آیات 99 تا 101)؛
  42. تدبیر امور اقتصادی(نساء، آیه 53؛ یوسف، آیه 55)؛
  43. برنامه ريزى، محاسبه و پيش بينى شرايط اقتصادى(یوسف، آیات 47 و 48)؛
  44. مهار توليد و توزيع ارزاق، در شرايط بحرانى(یوسف، آیه 47)؛
  45. توجّه و اهتمام به وضع اقتصادى مردم(نساء، آیه 53)؛
  46. حفظ نیروی انسانی جامعه(بقره، آیه 205)؛
  47. گردآورى و تقسيم صدقات اعم از واجبات مالی و استحبابی و تعيين كارگزارانى براى آنها(توبه، آیه 60)؛
  48. پرهيز حاكمان از مجازات بى گناهان(یوسف، آیات 78 و 79)؛
  49. مبارزه با انواع و اقسام ظلم و تلاش براى سبك بار ساختن مقرّرات اجتماعى مؤمنان(کهف، آیات 87 و 88)؛
  50. نجات مستضعفان از سلطه مستکبران(نساء، آیه 75)
  51. نجات مظلومان از دست ظالمان(همان)؛
  52. استعانت از خدا و صبر در طريق ايمان(اعراف، آیه 128)؛
  53. انجام دادن اقدامات امنيّتى درباره تجار و كاروانهاى تجارى(یوسف، آیات 72 و 73)؛
  54. اطمينان یابی از فسادگر نبودن تجار و فعالیت های تجاری بیگانگان(همان)؛
  55. اجتناب کارگزاران از ظلم و فساد در مسئولیت ها(همان).

این ها بخشی از وظایف دولت اسلامی و نیز شرایط دولتمردان است به طوری که اگر تحقق نیابد آن دولت متهم به طاغوتی بودن و ناکارآمدی و فقدان مشروعیت دینی و به تبع آن مشروعیت سیاسی است و مقبولیت خود را نیز از دست می دهد.

به نظر می رسد که مقام معظم رهبری با توجه به این وظایف و مسئولیت ها بیان می کند که هنوز دولت اسلامی بر اساس معیارها و شاخص های مطرح شده در اسلام و حتی قانون اساسی جمهوری اسلامی تحقق نیافته است و زمینه برای ایجاد جامعه اسلامی و به تبع آن تمدن نوین اسلامی به عنوان هدف اصلی گفتمان انقلاب اسلامی فراهم نشده است. ایشان می فرماید: مرحله سوم را که اکنون در آن قرار داریم، «تشکیل دولت اسلامی» یعنی تشکیل دولتی بر اساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی خوانده و افزودند: تا وقتی این مرحله به طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه اسلامی» نمی‌رسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمان‌سازی در جامعه باقی خواهد ماند.(6 اردیبهشت 95)

ب: ویژگی های جامعه اسلامی از منظر قرآن

پس از تحقق دولت اسلامی این امید است که جامعه اسلامی بر اساس معیارها و شاخص های قرآنی شکل گیرد و بستری برای تحقق تمدن نوین اسلامی شود. مهم ترین ویژگی هایی جامعه اسلامی بر اساس آموزه های وحیانی قرآن عبارتند از:

  1. میانه روی و اعتدال (بقره، آیه 143)؛
  2. اسوه و نمونه برای جوامع بشری(همان)؛
  3. دوری از افراط و تفریط(همان)؛
  4. امر به معروف و عمل به هنجارها و تشویق دیگران به اخلاق و رفتارهای هنجاری و پسندیده و نیک(آل عمران، آیه 110)؛
  5. نهی از منکر و ترک نابهنجاری ها و تشویق دیگران به ترک نابهنجارهای و کارهای زشت و ناپسند(همان)؛
  6. ایمان به خدا(آل عمران، آیه 110)؛
  7. برتری به سبب مراعات امر به معروف و نهی از منکر(همان)؛
  8. حجت الهی بر امت ها و جوامع دیگری بشری به سبب عمل بر اساس مفاد شریعت اسلام و قوانین قسطی(همان، حدید، آیه 25)
  9. حق طلبی و حق گرایی (اعراف، آیه 181)؛
  10. هدایت گرایی(اعراف، آیه 181)؛
  11. یاری مظلومان و مستضعفان(نساء، آیه 75)؛
  12. پرداخت حقوق مالی از زکات و خمس به عنوان مصداقی از معروف( ال عمران، آیه 110)؛
  13. عدالت خواهی(حدید، آیه 25؛ اعراف، آیه 181 ؛ نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)؛
  14. مشاوره به دولت و حکومت(آل عمران، آیه 159)؛
  15. نظارت بر عملکرد حکومت و دولت بر اساس امر به معروف و نهی از منکر(آل عمران، آیه 110)؛
  16. اطاعت از دولت در امور حکومتی (نساء، آیه 59؛ مائده، آیه 92)

آن چه بیان شد تنها گوشه ای از معیارها و شاخص های یک جامعه اسلامی است. بنابراین، تا چنین دولت اسلامی و جامعه اسلامی تحقق نیابد نمی توان امید داشت تا تمدن نوین اسلامی تحقق یابد.

نگاهی به الزامات «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت»

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و با اشاره به مبانی غلط و ناکارآمدیِ الگوهای توسعه جهانی و ضرورت ارائه الگوی جدید اسلامی- ایرانی، «کار جهادی و انقلابی»، «استفاده از ظرفیت غنی و قوی منابع اسلامی و حوزه‌های علمیه»، «برخورداری از قوت علمی» و «گفتمان‌سازی» را از الزامات تولید و تدوین «الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت» برشمردند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در تبیین مراحل پنجگانه تحقق اهداف انقلاب اسلامی و نسبت آن با الگوی پیشرفت، گفتند: مرحله‌ی اول در این فرآیند، شکل‌گیری انقلاب اسلامی است و پس از آن باید بلافاصله نظام اسلامی تشکیل شود که هنر بزرگ امام خمینی(ره) نیز ایجاد نظام اسلامی بود.

رهبر انقلاب، مرحله سوم را که اکنون در آن قرار داریم، «تشکیل دولت اسلامی» یعنی تشکیل دولتی بر اساس الگوها و معیارهای کاملاً اسلامی خواندند و افزودند: تا وقتی این مرحله به طور کامل محقق نشده است، نوبت به «تشکیل جامعه اسلامی» نمی‌رسد و در این صورت، موضوع سبک زندگی اسلامی نیز صرفاً در سطح گفتمان‌سازی در جامعه باقی خواهد ماند.

ایشان، گام نهایی در مراحل پنجگانه اهداف انقلاب اسلامی را تحقق «تمدن اسلامی» دانستند و خاطرنشان کردند: تمدن اسلامی، کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملتها از اسلام است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای تولید الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی را لازمه تحقق «تمدن اسلامی» خواندند و در پاسخ به این سؤال که «چرا الگوهای موجود و آزموده‌شده در دنیا نمی‌توانند الگوی مطلوبی برای ما باشند؟»، گفتند: الگوهای رایج توسعه، از لحاظ مبانی، غلط و بر پایه اومانیسم و اصول غیر الهی هستند و از لحاظ آثار و نتایج نیز نتوانسته‌اند وعده‌هایی را که در خصوص ارزشهایی نظیر آزادی و عدالت داده بودند، محقق کنند.

رهبر انقلاب، وضعیت نامناسب برخی کشورهای دنبال‌کننده این الگوها در شاخص‌هایی نظیر بدهی‌های کلان مالی دولتها، بیکاری، فقر و اختلاف طبقاتی شدید را نشانه‌هایی از ناکارآمدی الگوهای رایج خواندند و افزودند: این جوامع اگرچه پیشرفت هایی نیز داشته‌اند اما پیشرفت ها تا اعماق آن جوامع نفوذ نکرده و به «اخلاق، عدالت، معنویت و امنیت» منتهی نشده است، بنابراین ما باید الگوی پیشرفت بومی خود را متکی بر مبانی اسلامی و فرهنگ ایرانی، تعریف و ارائه کنیم.

ایشان، «اسلامی بودن» الگوی پیشرفت را اساس کار خواندند و تأکید کردند: لازمه تحقق این موضوع، تحقیقات عمیق اسلامی و ارتباط وثیق و پیوسته با حوزه‌های علمیه و فضلای متفکر، آگاه و مسلط بر مبانی فلسفی، کلامی و فقهی است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، توجه به وَجه ایرانی در عنوان الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را نیز مهم ارزیابی کردند و افزودند: ایران، زمینه‌ی تحقق این الگوست و اگر به فرهنگ، تاریخ، جغرافیا، اقلیم، آداب و سنن و سرمایه‌های انسانی و طبیعی کشور توجه نشود، الگوی پیشرفت، سندی غیرقابل تحقق و بدون استفاده خواهد شد.

رهبر انقلاب پس از بیان اهمیت و ضرورت الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی به بیان الزامات تولید آن پرداختند.

ایشان، «تنظیم و تدوین علمی»، «ایجاد زمینه برای بحث و تضارب آرا درباره الگو»، «مشخص شدن مرزبندی‌ها و تمایزات الگو با نسخه‌های فراوان و مکاتب موجود در دنیا»، «توجه توأمان به آرمانها و واقعیات»، «کاربردی بودن» و «برخورداری از قوت و مقاومت علمی در برابر نظرات معارض و مخالف» را از جمله الزامات تدوین الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی خواندند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه چند توصیه نیز خطاب به اعضای شورای‌عالی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بیان کردند.

«عجله نکردن در تهیه و تدوین الگو»، «آسیب‌شناسی عملکرد پنج‌ساله مرکز»، «نقد جدی و قوی الگوهای رایج توسعه جهانی»، «کار جدی، جهادی و انقلابی و استفاده از محققان جوان، خوش‌فکر، مؤمن و انقلابی»، «ارتباط با دستگاهها و بدنه مدیریتی کشور» و «گفتمان‌سازی» توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی به اعضای شورای‌عالی مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت بود.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر اهمیت «گفتمان‌سازی»، افزودند: باید با استفاده از دستگاهها و امکانات، به نحوی گفتمان‌سازی شود که الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی، به گفتمانی حاکم بر ذهنها و دلهای جوانان یعنی نسل آینده مدیران کشور تبدیل شود.

ایشان همچنین شرط لازم برای موفقیت در هر اقدامی را «ایمان و اعتقاد راسخ» خواندند و از فعالیتهای رئیس و اعضای شورای‌عالی مرکز الگوی اسلامی ایرانی تشکر کردند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا