اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

منت گذاری، بریدن برکات انفاق

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از رفتارهای اجتماعی ناپسند منت گذاری است. کسی دوست ندارد کسی دیگر بر سرش منت بگذارد. از این رو حتی گاهی از احسان دیگری رو بر می تاباند تا گرفتار منت نشود. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا نقش منت گذاری را در از میان رفتن آثار و برکات کارهای خیر و اعمال نیک گوشزد نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

معناشناسی منت

واژه منت در زبان فارسی از از ریشه عربی واژه مضاعف «منن» گرفته شده است: مَنَّ على: مَنَنْتُ ، يَمُنّ ، امْنُنْ / مُنَّ ، مَنًّا ، فهو مانّ ، والمفعول ممنون عليه. در زبان عربی برای این واژه معانی متضادی بیان شده و از همین روست که آن را از کلمات اضداد به شمار آورده اند.

از جمله معانی با بار مثبت و ارزشی می توان به احسان، فضل، هبه و بخشش، قوت بخشیدن و مانند آن ها اشاره کرد. اما معانی با بار منفی و ضد ارزشی یا حتی خنثی آن شامل نقص، قطع ، تضعیف، سنگینی و مانند آن ها می شود.

اکثر لغویین معنای «قطع کردن و بریدن» را به عنوان معنای اصلی آن دانسته و گفته اند که معانی دیگر ناظر به لوازم آن است و در حقیقت معنای مجازی کلمه است. برخی نیز گفته اند که همه معانی ، به شکلی متضمن قطع کردن و بریدن است و این عنصر به عنوان مولفه اصلی دیگر معانی این واژه باید مورد ملاحظه قرار گیرد.( فراهيدى، خليل­بن­احمد؛ كتاب العین، قم‏، هجرت، 1410ق‏، چاپ دوم‏، ج‏8، ص 374، ابن­منظور، محمدبن­مکرم؛ لسان­العرب، بیروت، دارصادر، 1414ق، چاپ سوم، ج‏13، ص415 و مصطفوی، حسن؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش، ج‏11، ص182.)

البته برخی معنای حقیقی و موضوع له کلمه را ثقل و سنگینی دانسته اند و گفته اند که معانی دیگر ناظر به این نکته است و در حقیقت سنگینی مولفه ای است که در همه معانی دیگر تضمین شده است. از این رو، به نعمت سنگین و احسان و فضل با ارزش منت می گویند. به سخن دیگر، واژه «من» به سنگی گفته می شود که با آن چیزهای دیگر را وزن می کنند. سپس این واژه در نعمت های سنگین و گرانبها و با ارزش به کار رفته است. (لسان­العرب، ج‏13، ص415-419 و راغب اصفهانی، حسین­بن­محمد؛ مفردات فی غریب­القرآن، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیة، 1412ق، چاپ اول، ص777-877.)

منان از اسمای حسنای الهی

چنان که گفته شد این واژه از اضداد است. از این رو، واژه مَنّان به عنوان اسم که صيغة مبالغه از «مَنَّ على» است به دو معنا آمده است : 1. كثير المَنّ وتعديد النعمة والفضل على من أحسن إليه ؛ بسیار بخشنده و احسان کننده به دیگران؛ 2. كَثِيرُ الْمَنِّ ، الفخورُ على مَن أَعطى حتَّى يُفسِدَ عَطاءَه ؛ کسی که به بخشش خویش فخر می فروشد و بخشش را این گونه به تباهی می کشاند. از این روست که گفته می شود: المَنَّانُ : المُعْطِى الغامرُ العطاء.

از سوی دیگر المنَّان نامی از نام های نیک خداوندی است: اسم من أسماء الله الحسنى ، ومعنای آن چنان که گفته اند : العظيم الهبات ، الوافر العطايا؛ یعنی کسی که بخشش گر عظیم و عطایای فراوان است.

در المعجم الوسيط نیز همین دو معنا برای المَنَّانُ آمده است که مثبت و منفی است. وی در تعریف المَنَّانُ می نویسد:1 – مَنْ لا يُعطي شيئًا إلاّ فخر به على من أعطاه له ؛ المَنَّانُ : الفخورُ على مَن أَعطى حتَّى يُفسِدَ عَطاءَه . و المَنَّانُ المُعْطِى الغامرُ العطاء . و در پایان نیز آورده است: المَنَّانُ : اسمٌ من أسمائه تعالى .

شکی نیست که کاربرد آن در خداوند تعالی به جهت بار ارزشی و مثبت واژه است؛ چرا که خداوند از هر گونه نقص و عیبی پاک و مبراست.

هم چنین به نظر می رسد که بیش ترین کاربرد این واژه در میان آدمیان ناظر به جهت منفی آن است که همان منت گذاری مصطلح خواهد بود که بیان می شود.

مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی

آن چه بیان شد، معنای حقیقی و مجازی و معانی مستعمل این واژه در فرهنگ و ادبیات عرب است؛ اما در اصطلاحات قرآنی و اخلاقی معنی یا معانی برای آن بیان شده که با محل بحث ما ارتباط دارد.

علامه طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه 164 سوره آل عمران می نویسد: «منّ»: اين واژه در اصل به‏معناى «قطع» است و به همين تناسب در مورد نعمت گران نيز بكار مى‏رود؛ چرا كه نعمت انسان را از گزند و بلا مى‏بّرد و نجات مى‏بخشد. سپس ایشان ذیل آیه 6 سوره مدثر نیز می نویسد: مَنّ: ياد نمودن از نعمت و موهبتى كه به ديگرى داده شده، به گونه‏اى كه باعث آزردگى خاطر گردد و ارزش و قداست كار را نابود سازد. و منت‏نهادن به اسير براى آزادساختن او، اين است كه بند اسارت و موجبات آن را از دست و پا و سر راه او بردارند.

پس از این عبارت های شیخ طبرسی می توان دو معنای مثبت و منفی برای منت به دست آورد.

با توجه به آن چه بیان شد، می تون گفت: منت در اصطلاح قرآنی، به حالت و رفتاری از شخص احسان کننده، اطلاق می شود که پس از احسان ، بدان فخر فروخته و احسان خویش را به رخ احسان شونده، می كشاند.

البته این فخر فروشی گاه گفتاری و گاه رفتاری است. مثلاً می گوید: این من بودم كه چنین و چنان احسانى به تو كردم؛ و یا در مقام رفتار و عمل کاری می کند که بیانگر فخرفروشی و منت گذاری است.

بنابراین می توان گفت که منت گذاری به دو شکل گفتاری و رفتاری در جامعه انسانی نمود می کند.

البته برخی معنای دیگری برای منت قولی و فعلی بیان کرده اند تا منت مثبت را از منت منفی باز شناسانند. از این رو «منت قولی» را به منت های گفتاری و رفتاری انسان اطلاق می کنند که نعمت گیرنده و احسان شونده را مکدر و ناراحت می کند و احسان و بخشش از نظر می افتد وبی ارزش و بی اعتبار می شود؛ چنان که خود احسان کننده منت گذار از چشم و نظر می افتد.( طباطبائی(علامه)، سیّدمحمد حسین؛ المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، جامعۀ مدرسین، 1417ق، چاپ پنجم، ج‏20، ص 82 و ج‏2، ص388.)

در برابر «منت فعلی»، قرار دارد که همان نعمت های الهی است که به افراد می شود بی آن که خداوند فخری فروشد و موجبات تکدر و ناراحتی نعمت گیرنده شود.( مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب، ص777) خداوند در آیه 37 سوره طه می فرماید: وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْک مَرَّةً أُخْرَی ؛ و بار دیگر هم در حق تو نیکی کرده بودیم . هم چنین خداوند در آیه سوره می فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِین؛ خداوند بر مؤمنان منت نهاد و نعمت بزرگی بخشید.»( آل عمران، آیه 164؛ نگاه کنید: خسروى حسینى، سیدغلامرضا؛ ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن‏، تهران‏، مرتضوى‏، 1375ش‏، چاپ دوم‏، ج‏4، ص253-255)

این منت خداوند به دیگران، از قبیل احسان و نعمت است و بر همین اساس، یکی از اسماء حسنای الهی ، منّان به معنای بسیار اعطاکننده و نعمت دهنده است.

اگر انسان ها نیز همین رویه الهی را در خود تجلی و ظهور دهند و متصف به این صفت حسنای الهی شوند، می بایست چنین منت گذاری فعلی را ستود و به آن به نگاه ارزشی نگریست.

هم چنین گفته اند: منت اگر جنبه عملى داشته باشد، زیبا و پسندیده است، و اگر با لفظ و سخن باشد زشت و ناپسند است. یعنی احسان مخلصانه عملی عملی پسندیده و اخلاقی است؛ زیرا حسن فعل با حسن فاعلی همراه است؛ اما احسانی که با بیان و زبان همراه شود، از خلوص می افتد و به نوعی احسان شونده را خوار و خفیف می کند؛ پس حسن فعلی با حسن فاعلی همراه نبوده و از همین رو، ضد اخلاقی و ضد ارزشی و رفتاری ناپسند دانسته شده است.

اما در اصطلاح علمای اخلاق، منت گذاری به معنای این است که احسان کننده ، احسان خویش را به قول یا فعل به رخ احسان شونده بکشد، فخرفروشد و او را به شکلی مورد سرزنش ‍ قرار داده و خوار و خفیف سازد.

به نظر می رسد که به جای منت فعلی مثبت مانند آن چه خداوند نسبت به بندگان انجام می دهد، «منت کردن» و به جای منت قولی منفی که از صفات رذیله و رفتار نابهنجار و ناپسند است، «منت گذاری» به کار رود، بهتر و گویاتر است.

نشانه ها منت گذاری ضد ارزشی و ضد اخلاقی

برای منت گذاری ضد ارزشی که در حوزه اخلاق مطرح می شود، می توان نشانه هایی را بیان کرد؛ زیرا منت گذاری یک حالت نفسانی است که در رفتار قولی و فعلی خودش را نشان می دهد. مهم ترین نشانه هایی که می توان به کمک آن منت گذاری را شناسایی و ردگیری کرد، عبارتند از: 1. انفاق آشکارا همراه با تبلیغ و خودنمایی؛ 2. باز گفتن آن در همه جا و همه حال، به مناسبت و غیر مناسبت؛ 3. توقّع و انتظار پـاداش هایی همانند سپاسگزاری، خدمت، تعظیم و اطاعت ؛ 4. رفتارهای همراه با فخرفروشی و تکبرآمیز و استکباری.

منت های مثبت و منفی در آیات قرآنی

واژه «منت» و مشتقات آن، 25مرتبه در قرآن تکرار شده که 11مورد از آن مربوط به منت خداوند بر بندگان بوده و 8 مورد از آن مربوط به منت های بندگان و یا نهی بندگان از منت نهادن بر دیگران است.

چنان که گفته شد، منت ها اگر به معنای مطلق بخشش و احسان باشد بی آن که گفتار و رفتار تحقیرگرانه همراه آن باشد، از مصادیق منت های نیک و پسندیده است که خداوند به سبب همان به عنوان خداوند منان شناخته و معرفی می شود. مومنان می بایست در مقام رنگ خدایی گرفتن و متاله و خدایی شدن (بقره، ایه 138) این صفت را در خود تجلی و ظهور داده و فعلیت بخشند.

اما اگر منت به معنای بازگویی احسان و گفتار و رفتار تحقیرگرانه باشد، رذیلت اخلاقی و رفتاری زشت و نابهنجار است که باید از آن پرهیز کرد. از همین رو، یکی از صفات زشت انسانی که خداوند در قرآن کریم، آن را نکوهش کرده و مؤمنین را از ارتکاب آن نهی نموده، همان منت گذاری و إظهار و ابراز نعمت، پس از بخشش آن است؛ چرا که بروز این صفت قبیح در اعمال انسان، نشانگر وجود صفات خطرناک دیگری است که به عنوان ریشه­های این صفت مطرح گردیده و در صورت شیوع این صفت در رفتار انسان، اثرات بسیار زیانباری را به دنبال خواهد داشت که آگاهی از آنها موجب نجات از هلاکت است.(بقره، آیه 264. نگاه کنید: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، چاپ اول، ج‏25، ص215)

اهداف منت نهادن خداوند

چنان که بیان شد منت کردن با منت گذاری فرق دارد؛ زیرا منت کردن به معنای بخشش و احسان فعلی است؛ اما منت گذاری به احسانی گفته می شود که با تحقیر و تخفیف و تفاخر و مانند آن ها همراه است.

منت کردن مانند منت کردن خداوند همراه برای بخشش و در راستای عزت و سربلندی انسان است؛ زیرا خداوند از هر گونه نقصی چون نیاز و عجز و ناتوانی و بخل و مانند آن ها مبرا و پاک است. پس بی منت گذاری منت می کند و جز عزت و سربلندی انسان ها را نمی خواهد. از همین روست که بر مومنان منت کرد تا از تعلمیات و تزکیه های هدایتی و رهایی بخش الهی سود برند و پیامبر(ص) را با کتاب و حکمت و موعظه حسنه فرستاد: لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ ؛ به يقين، خدا بر مؤمنان منت نهاد كه‏ پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت، تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد، قطعاً پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند. (آل عمران، آیه 164)

هم چنین بر مستضعفان منت کرد و آنان را وارثان در زمین قرار داد: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین‏؛ ما مى‏خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم!» (قصص، آیه 5)

   مراد از منت در این آیه ی شریفه، “منت فعلی خداوند” است که بندگان ضعیف خود را که در دستان ظالمان خوار شده اند، به قدرت رسانده و وارث ستمگران نماید.( تفسیر نمونه، ج‏16، ص16)

هم چنین از آثار مثبت منت کردن و منت نهادن، ایجاد بسترهای رشد و سازندگی برای کسانی است که در مسیر باطل گام برداشته و امید است تا با منت الهی مسیر درست و راست را بیابند؛ از همین روست که منت کردن مومنان به دستور خداوند نسبت به کافران اسیر مورد تاکید قرار می گیرد تا کسانی که کافر بودند در شرایطی قرار گیرند که راه رشد را بیابند و توبه کنند. خداوند می فرماید: «فَإِذا لَقیتُمُ الَّذینَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها؛ «و هنگامى كه با كافران (جنایت ‏پیشه) در میدان جنگ رو به­رو شدید، گردنهایشان را بزنید، تا به اندازه­ی كافى دشمن را در هم بكوبید؛ در این هنگام اسیران را محكم ببندید؛ سپس یا بر آنان منّت نهید (و آزادشان كنید) یا در برابر آزادى از آنان فدیه بگیرید، تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد…» (محمد، آیه4)

در این آیه ابتدا سخن از کشتن کفار و اسیر کردن آنهاست، اما بعد از بیان این دستورات الهی، سخن از آزاد سازی به میان آورده، چرا که این امر می­تواند موجب تغییر در نوع فکر اسراء کفار و گرایش قلوب آنها به سوی اسلام باشد.( صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، قم، فرهنگ اسلامى، 1365ش، چاپ دوم، ج‏27، ص87و88)

دستور کشتن مربوط به زمانی است که هنوز جنگ خاتمه نیافته و ادامه دارد، امّا دستور اسیر گرفتن آنها مربوط به بعد از در هم شکستن قطعی دشمن است؛ چون اقدام به اسیر کردن سربازان دشمن، قبل از در هم شکستن آنها، موجب تزلزل سپاه اسلام و باز ماندن از وظیفه­ی اصلی آنها می­گردد و حکم آزاد سازی اسیران مربوط به زمانی است که جنگ به طور کامل خاتمه یافته است. لذا خداوند دستور می­دهد تا زمانی که توان مقابله­ی دشمن از بین نرفته و جنگ به طور کامل نخوابیده، باید کشتار و اسارت دشمن تداوم داشته باشد.( تفسير نمونه، ج‏21، ص399-401)

پس یکی از آثار منت کردن خدا و مومنان نسبت به گناهکاران آن است که در مسیر رشد قرار گرفته و زمینه برای توبه فراهم آید و راه راست را بیابند و در آن حرکت کنند. در همین راستا گفته اند: در یک مورد حتی منت گذاری پسندیده و نیکو و استثنا شده است؛ زیرا با منت گذاری کسی را هوشیار و بیدار می کنیم. مثلا اگر شخصی به کفران نعمت بپردازد، جهت متوجه کردن او، منت جایز و نیکو می­گردد. در مَثَل گویند: «اذا كفَرت النّعمة حسُنَت المنّة؛ اگر نعمت كفران شود، منت نیكو است.(خسروى حسینى، سید غلامرضا؛ ج‏4، ص253-255)

عوامل و آثار منت گذاری

اما چرا انسان کار نیک و عمل صالح خویش را با منت گذاری تباه و به تعبیر قرآن قطع کرده و آثار و برکات آن را می برد و اجازه نمی دهد تا آثار و برکات این احسان همانند باقیات صالحات و صدقات جاریه روان و جاری باشد و خود و دیگران از آثار این احسان و آثار آن سود برند؟

  1. فخر فروشی: از مهم ترین علل و عوامل منت گذاری انسان ها همان فخر فروشی است. انسان ها خواسته و ناخواسته می خواهند نشان دهند از دیگران سر هستند و از نظر مادی یا معنوی رشد یافته و به برتری دست یافته اند. این گونه است که به دنبال فخرفروشی و تفاخر منت گذاری می کنند.
  2. تحقیر: سرزنش و تحقیر افراد، یکی از دلایل منت نهادن و به رخ کشیدن احسان، در بین انسانهاست. فرعون به عنوان نماد قدرت استکباری از کسانی است که سالها احسان خویش به حضرت موسی(ع) را در پایان این گونه به رخش می کشد و می گوید: «قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِینَا وَلِیدًا وَ لَبِثْتَ فِینَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِین ؛ فرعون گفت: «آیا ما تو را در كودكى در میان خود پرورش ندادیم، و سالهایى از زندگیت را در میان ما نبودى؟!»( شعراء، آیه 18) این سخنان فرعون مصر، در برابر حضرت موسی، نوعی استفهام انکاری است که برای تحقیر و خوار کردن موسی(ع)، با اشاره به احسان های گذشته خود بیان می کند.( تفسیر المیزان، ج‏15، ص260 و 261)

اما آثار و پیامدهایی که برای منت گذاری در آیات و روایات بیان شده عبارتند از:

  1. تضییع اخلاص: کار نیکی که با اخلاص انجام گرفته اگر با منت گذاری در آینده همراه شود، موجب از میان رفتن اخلاص می شود.
  2. عدم قبولی اعمال: از شرایط قبولی اعمال استمرار اخلاص و ملکه بودن تقوا در شکل متقین است. خداوند در آیه 27 سوره مائده می فرماید: إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ؛ خداوند تنها از متقین قبول می کند. این بدان معناست که اخلاص و تقوا هر چند شرط لازم صحت اعمال است، ولی شرط قبولی مخلص بودن و متقین بودن است؛ پس اگر در این مورد یا در موارد دیگر کاری شود که متقین و مخلص بودن از دست برود، عمل نیک به سبب فقدان ملکه تقوا و اخلاص در فاعل نمره قبولی را نمی گیرد؛ هر چند که عمل صحیح است. منت گذاری نشانه ای از غیر مخلص و غیر متقین بودن است.
  3. غرور و تکبر: منت گذاری نشانه از غرور و تکبر است؛ زیرا انسان اگر فقیر هویتی است و خداوند غنی حمید(فاطر، آیه 15) دیگر معنایی ندارد که منت گذاری نسبت به نعمت و احسانی داشته باشد؛ زیرا همه آن چه دارد یا به دیگری می دهد از خداوند است و نگاه استقلالی به خود و انعام و احسان خود داشتن نشانه ای از غرور و تکبر و استکبار است. شخص باید خداوند را شاکر باشد که می تواند منت نهد نه منت گذارد، چرا که تفضل و توفیقی خداوند به او داده تا مجرای فیض الهی و ابزار و وسیله ای برای انعام و احسان خداوندی باشد؛
  4. تضییع و ابطال کار نیک : اظهار نمودن نعمت سابق و به رخ کشیدن آن به صورت زبانی که از نظر قرآن امری قبیح بوده و از آن نهی شده است؛ زیرا با این رفتار موجب تحقیر و شرمندگى طرف مقابل شده و ثواب ان را ضایع می کند. از این رو در ضرب المَثَل گویند: «المنّة تهدم الضّیعة؛ منّت خوبى را از بین می­برد. به هر حال، ضایع شدن اعمال نیک از جمله آثار منفی منت گذاری است؛ و اگرچه احسان به دیگران امری پسندیده و دارای فواید بسیاری برای هر دو طرف است، اما این فواید و آثار مثبت با منّت نهادن، ضایع و باطل می گردد. از این رو خداوند می فرماید:«یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَاتُبْطِلُواْ صَدَقَاتِكُم بِالْمَنّ‏ِ وَ الْأَذَى‏ كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاس‏ ؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بخششهاى خود را با منت و آزار، باطل نسازید! همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مى‏كند.» ( بقره، آیه 264) در این آیه انفاق با منت را به عمل ریائی تشبیه نموده، که فاقد اخلاص است؛ لذا موجب بطلان عمل می شود. (مصطفوی، حسن؛ تفسير روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، 1380ش، چاپ اول، ج‏3، ص360 و 361)
  5. استکثار: موجب استکثار و فزون خواهی است. در تفسیر نمونه آمده است: «لا تمنن » از ماده «منت » در اينگونه موارد به معنى سخن و گفتارى است كه بيانگر اهميت نعمتى است كه انسان به ديگرى داده است ، و از اينجا رابطه آن با مساله «استكثار» (طلب فزونى ) روشن مى شود؛ چرا كه اگر انسان خدمتش را ناچيز بشمرد انتظار پاداشى ندارد، تا چه رسد به اينكه فزونى بطلبد، و به اين ترتيب منت گذاردن هميشه سرچشمه «استكثار» است ، عملى كه ارزش نعمت را به كلى از بين مى برد.همانگونه كه در حديث ديگرى آمده است كه امام صادق (عليه السلام ) در تفسير اين آيه فرمود: « لا تستكثر ما عملت من خير لله ؛ كار نيكى را كه براى خدا انجام مى دهى هرگز زياد مشمر»، اين هم شاخه ديگرى از آن مفهوم كلى است .(تفسیر نمونه، ذیل آیه 6 سوره مدثر)
  6. و اينكه در بعضى از روايات آمده است كه معنى آيه اين است« لا تعط تلتمس اكثر منها ؛ چيزى را به ديگرى عطا مكن كه انتظار بيشتر از آن را داشته باشى » در حقيقت بيان يكى از شاخه هاى مفهوم كلى آيه شريفه است .

حرمت منت گذاری در آیات و روایات

بر اساس آموزه های قرآنی، منت گذاری نه تنها از نظر اخلاقی زشت و ناپسند، بلکه از نظر فقهی حکم آن حرمت و گناه است. از این روست که به صراحت در قرآن از این رفتار و به عنوان فعل مکلفین از آن نهی شده است. خداوند می فرماید: وَ لَا تَمْنُن تَسْتَكْثر: به هنگام انفاق ، منت مگذار(مدثر، آیه 6)

خداوند متعال هم چنین در ایه 264 سوره بقره در مورد بخشش بی‌منت چنین فرمان داده و فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَالأذَى کَالَّذِی یُنفِقُ مَالَهُ رِئَاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَیْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْدًا لاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ».

درجایی دیگر نیز می فرماید: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ ثُمَّ لاَ یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُواُ مَنًّا وَلاَ أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ کسانى‌که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌‏کنند، سپس در پى آن‌چه انفاق کرده‏‌اند، منّت و آزارى روا نمى‏‌دارند، پاداش آنان برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است‏، و بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نمى‏‌شوند» و در آیه 6 سوره مدثر آمده است: «وَلَا تَمْنُن تَسْتَکْثِرُ؛ و منت مگذار و فزونى مطلب» که امام صادق(ع) در تفسیر این آیه فرموده است: «کار نیکی را که برای خدا انجام می‌دهی هرگز زیاد مشمر».

امام علی(ع) در وصیت خود به مالک اشتر می‌فرماید: مبادا به‌خاطر نیکی که انجام می‌دهی بر مردم منت نهی و نیز رسول خدا(ص) فرموده است: کسی‌که کار نیکی برای برادر دینی خود انجام دهد سپس بر او منت نهد خداوند اجر و ثواب کارش را نابود می‌کند و وزر و گناهش برایش می‌ماند؛ سپس حضرت فرمودند: خدای بزرگ می‌فرماید: منت‌گذار را از بهشت محروم کردم.

چرا که خداوند فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده‏اید،انفاق‏های خود را با منت و آزار باطل نکنید».(بقره، آیه 264)

ایشان فرمودند:هفت‏ چیز صدقه را زینت بخشد و بالا برد: 1-حلال بودن 2-در تنگدستی 3-پیش‏ از مرگ 4-جنس خوب 5-مخفی بودن 6- بی منت بودن 7-از حدود تجاوز نکردن.(نصایح، آیة الله مشکینی، دفتر نشر الهادی، چاپ‏ نوزدهم،1379 ، ص 275.)

«به هنگام انفاق منت مگذار و آن را بزرگ‏ مشمار».( مدثر، آیه 6)

حضرت امام سجاد علیه السلام به پیشگاه الهی عرض می کند:.و یا من لا یبیع نعمه بالاثمان، ویا من لا یکدر عطایاه بالامتنان . ای خدایی که نعمتهای خود را به بهایی نمی فروشد (چون همه از روی تفضل واحسان است) و بخششهای خود را به منت نهادن تیره نمی کند.

منت گذاری مایه کدورت و تیره گی روابط طرفین می گردد و این صفت ناپسند از مقام ربوبی دور است. در عبارت امام سجاد علیه السلام یک استدلال نهفته است به این مضمون «امتنان » مایه کدورت و تیره گی است وهر تیره گی ناپسند است و با مقام خداوندی سازگار نیست، پس امتنان با مقام ربوبی مناسب نیست

رسول خدا در حدیثی فرمود: «المنان بما یعطی، لا یکلمه الله ولا ینظر الیه ولا یزکیه و له عذاب الیم ».کسی که به چیزی که بخشش می کند، منت نهد، خداوند با او سخن نمی گوید، و به او از دریچه لطف نمی نگردد، و او را (از گناه) پاک نمی سازد و عذاب دردناک در کمین او است.

و نیز فرمود: هر کس به مؤمنی نیکی کند، وبعد او را با سخن خود آزار دهد و یا بر او منت نهد، خداوند «نیکی » او را باطل می کند و به او پاداش نمی دهد.

از طرفی در خود قرآن از منت گذاری، نکوهش شده چنان که می فرماید: یا ایها الذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی ؛ ای ایمان آورده ها، صدقه های خود را با اذیت و منت نهادن باطل نکنید.» (بقره/264)

خداوند هم چنین می فرماید: الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا و لا اذی لهم اجرهم عندربهم » (بقره/262). آنها که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند و به دنبال آن اذیت نکرده و منت نمی گذارند اجر و پاداش آنها نزد خداست.

رسولخدا صلی الله علیه و آله : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی کَرِهَ لِی سِتَّ خِصَالٍ وَکَرِهْتُهَا لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَأَتْبَاعِهِمْ مِنْ بَعْدِی مِنْهَا الْمَنُّ بَعْدَ الصَّدَقَةِ؛    خداوند تبارک و تعالی ناپسند شمرد بر من شش خصلت را و من این شش خـصلت را بر فرزندان و پیروانم ناپسند شمردم یکی از اینها منت نهادن بعد از صدقه است .(الکافی ج4 ص22)

امام صادق علیه السلام فرمود : قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام الْمَنُّ یَهْدِمُ الصَّنِیعَةَ؛ منت نهادن ارزش نیکیها را از بین می برد .(الکافی ج4 ص22)

رسول خـدا صلی الله علیه و آله فرمود: عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فِی حَدِیثِ الْمَنَاهِی قَالَ وَمَنِ اصْطَنَعَ إِلَی أَخِیهِ مَعْرُوفاً فَامْتَنَّ بِهِ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَثَبَّتَ وِزْرَهُ وَلَمْ یَشْکُرْ لَهُ سَعْیَهُ ثُمَّ قَالَ علیه السلام یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ حَرَّمْتُ الْجَنَّةَ عَلَی الْمَنَّان؛  در حدیث مناهی می فرمایند : کسی که کار نیکی برای برادر دینی خویش انجام دهد سپس بر او منت نهد خداوند اجر و ثواب کارش نابود می کند و بار و گناهش برایش می ماند ؛ سپس حضرت فرمودند : خدای بزرگ میفرماید : منت گذار را از بهشت محروم کردم . (وسائل الشیعة ج9 ص452)

 

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا