ضمانت روزی از دیدگاه قرآن
در مقاله حاضر نویسنده با مراجعه به آیات قرآن معنا و مفهوم روزی را تبیین کرده درباره ضمانت آن از سوی خداوند و عوامل دستیابی به روزی خاص سخن گفته است.
چیستی روزی
مهمترین و نخستین دغدغه آدمی، خوراک است. انسان پیش از آنکه به فکر هر چیز دیگری بیفتد در اندیشه سیر کردن شکم خویش است. از این رو اگر کسی را در جنگل و یا بیابانی رها سازند نخست در اندیشه آن است که به هر روشی آب و خوراک خود را فراهم کند و به امنیت غذایی برسد. هرگاه خود را از این نظر تامین کرد و یا دست کم مسئله آب و خوراکش را حل کرد در اندیشه امنیت و آسایش میآفتد. او تا از این لحاظ به امنیت نرسد در اندیشه امنیت روحی و روانی و یا آسایش نمیافتد. هنگامی که این مسئله حل شود به جستوجوی پناهگاهی میپردازد تا از شر باد و بوران جانوران در امان ماند.
در اندیشه اسلامی و وحیانی مسئله خوراک و آب برای انسان ارتباط تنگاتنگی با خدا دارد؛ لذا سخن از رزق میشود. رزق به معنای عطایای جاری دنیا و آخرت است که از سوی خداوند به آفریدهها از جمله انسان داده میشود. البته برخی آن را به هر آن چیزی که وارد شکم میشود معنا کردهاند (مفردات راغب اصفهانی ص 351) ولی به نظر میرسد که در این واژه معنای بخشش و عطا نهفته است و به معنای غذا و طعام و قوت روزانه و دیگر ضروریات زندگی است که از سوی خداوند به آفریدهها داده میشود. همچنین به بخششهای معنوی چون علم، تقوا، آگاهی و… نیز روزی گفته میشود.
در تحلیل قرآنی و آموزههای وحیانی مسئله منشأ امور، مسئله اصلی و محوری است؛ زیرا توحید در همه مقامات و ابعاد چیزی را بیرون از دایره خدا و خداوندگاری قرار نمیدهد. از این رو مسئلهای به این مهمی نمیتواند بیرون از محور توحید و غیر مرتبط با خدا معنا و مفهوم یابد. چنین تصوری از رزق و روزی نگرش آدمی را به این نخستین مهمترین دغدغه معطوف میسازد و جایگاه و نقش برتر و مهمی در تامین آن، به خدا قائل میشود. نکته دیگری که در همین سر آغاز میبایست بدان اشاره و تاکید شود مسئله واژه معادل «رزق» عربی در زبان فارسی است که از آن به «روزی» تعبیر میشود؛ در این واژه بار معنایی خاصی وجود دارد که بیانگر روزمرگی عطایای خداوند است. به این معنا که خوراک و تامین آن از سوی خداوند و پروردگار هستی روزانه است.
ارزش روزی
روزی و دیگر نعمتهای الهی از عطایا و بخششهای خداوندی است که به اشکال مختلف در دسترس بشر قرار گرفته است. انسان موجودی میوهخوار است و اصولا طبیعت وی به میوه بیشاز دیگر امور است. در داستان آفرینش، سخن از درختی است که آدمی بدان نزدیک میشود و از میوه آن میخورد که زمینه ظهور بدن کنونی وی و نیاز به پوشش و جامه را موجب میگردد. گوشتخواری امری طبیعی در آدمی نیست و اصولا دندان آدمی برای گوشتخواری ساخته نشده است هر چند که این ظرفیت و توان به شکل دیگری در وی فراهم آمده و انسان با عقل و هوش خویش میتواند از همه عناصر زمینی بهره گیرد. در تعابیر مختلفی که قرآن از خوراک پاک و طیب برای انسان میکند این معنا بدست میآید که میوهها از غذاهای مهم انسان است. در داستان اصحاب کهف نیز سخن از خرید غذایی پاک و نیکو است که در روایات تفسیری آن را به هندوانه تعبیر کردهاند. در غذاهای معمولی بهشتیان سخن از عسل و شیر و نیز فواکه به معنای انواع و اقسام میوههاست. در آیات قرآنی هرگاه سخن از آیات الهی برای بازگشت انسان به عبودیت خدا به میان میآید، سخن از میوهها و خوراکهای غیرگوشتی است؛ از این رو زیتون و انجیر و شیر و عسل و میوههایی مانند انگور انار و خرما از آیات الهی شمرده شده که حتی بدان سوگند یاد میشود و خداوند این روزیها را بسیار با ارزش و با اهمیت برای آدمی بر میشمارد.
اصولا پزشکان میوهخواری را بهترین شیوه تغذیه و کاملترین آن بر شمردهاند. در فواید میوهها بويژه خرما، انگور، انجیر، انار و زیتون و مانند آن و یا دیگر غذاهای غیر گوشتی مانند شیر و عسل کتب بسیاری تالیف و تدوین شده و پزشکان بسیاری از بیماریها را از راه آنها درمان میکنند.
در آیات قرآنی از غذاهای گوشتی تنها به غذاهای دریایی اهتمام شده، از این رو در مراسم مهم عبادی سیاسی حج هرگاه از ممنوعیتها سخن به میان میآید و حاجیان از بسیاری از امور باز داشته میشوند، جواز بهرهبرداری از غذاهای دریایی هم در حضر و هم سفر صادر میشود. به این معنا که ماهی و دیگر آبزیان دریایی بهترین غذا برای انسان در سفر و بویژه در کاروانهای مسافرتی است که مشکلات کمتری برای بدن آدمی فراهم میآورد.
البته غذاهای گوشتی حتی دریایی که حضرت موسی(ع) در سفر سیر و سلوک خویش از آن برمیدارد و به عنوان غذا از آن سود میبرد در درجه دوم پس از میوهها و عسل و شیر است.
خداوند در سوره نحل در آیات مختلف از رزق حسن و نیکو سخن گفته و در آیه 67 همین سوره میفرماید که اقسام رطب و خرما و انواع و اقسام انگور از بهترین و کاملترین رزق و روزی خداوند به بشر است که خردمندان و صاحبان علم گیاهشناسی و علوم تغذیه و دیگر علوم میبایست در ساختار و آثار آن تحقیق و پژوهش کنند و ارتباط میان این دو دسته از گیاه با تغذیه آدمی را به درستی دریابند و به مردم بیان کنند که آگاهی به این مسئله خود، دری به سوی معرفت خداوندی است که ایشان را آفریده است.
البته ناگفته نماند که در آیات 142 سوره انعام و نیز 28 و 34 سوره حج جواز خوردن گوشت شتر، گاو، گوسفند و بز به عنوان چارپایان را داده است ولی سخن ما در این بخش رزق و روزی نیکو است. گوشتهای گاو و گوسفند خوراک پاکی است ولی خوراک نیکو نیست و آدمی هر چه کمتر از آن بهره گیرد برای بهداشت تغذیه وی مفیدتر است.
آیات قرآنی مردم را به ارزش و اهمیت روزی آگاه میکند و از این طریق و تدبر و تدبیر در آن میخواهد که در پس همه اینها خداوند را به عنوان منشأ رزق و روزی بشناسند و سپاسگزار نعمتهای او باشند. (سبا آیه 26 و اسراء آیه 30)
خداوند در آیه 52 سوره زمر از مردم میخواهد که درباره نقش مشیت و اراده الهی نسبت به تفاوت روزی انسانها تفکر کنند تا دریابند که نقش خداوند در این امر مهم تا چه اندازه است و اینکه که خداوند در هر حال بهترین روزی رسان است و این تفاوت بر اساس ربوبیت الهی است تا هرکسی را چنان که شایسته است بپروراند. (سباء آیه 39 و 36 و نیز اسراء آیه 30)
به سخنی دیگر نقش روزیدهی خداوند و تفکر در آن دریچهای به سوی معرفت کردگار است و اینکه خداوند همه هستی را مدیریت میکند و آنچه رزق و روزی موجودات میشود به اراده و مشیت الهی است.
تاکید بر اراده و مشیت الهی بدان معناست که خداوند به حکم الوهیت، مسئولیت خود میداند که آفریدههای خویش را سرپرستی کند و به حکم ربوبیت، آنان را به کمال لایق و شایسته و سزاوارشان برساند تفاوت در رزق و روزی میان افراد از آن جهت است که هر کسی به گونهای باید آزموده شود تا ظرفیتها و توانمندیهای خویش را آشکار کند.
از این رو خداوند علت تفاوت روزی بندگان را منتسب به ربوبیت خویش میسازد. (اسراء آیه 30 و سباء آیات 36 و 39 و نیز دیگر آیات)
روزی تضمین شده
با آنکه در آیات پیش گفته سخن از تفاوت رزق و روزی میان بندگان شده ولی با این همه رزق و روزی همه موجودات مقدر و معین شده است. خداوند در آیه 6 سوره هود رزق و روزی همه جنبندگان و هر موجودی که نیاز به غذا و خوراک دارد را تضمین کرده و آن را امری حتمی و قطعی بر میشمارد. در آیه 60 عنکبوت با کنایه این مطلب را گوشزد میکند که انسان نباید آن اندازه حرص غذا و روزی داشته باشد؛ زیرا دیده نشده که جنبندهای از جنبندگان زمین روزی خویش را با خود حمل کند و ترس از گرسنگی و مرگ از بیغذایی داشته باشد؛ بنابراین این اندازه حرص ورزیدن و دویدن برای روزی امری بیهوده است؛ زیرا خداوند خوراک همه بندگان و جنبندگان روزی زمین را تضمین کرده است.
قرآن در آیه 6 سوره هود این معنا را در اندیشه آدمی تقویت میکند که منشأ روزی رسانی خداوند است و آدمی نمیبایست این اندازه حرص داشته باشد. برخیها با این تفکر که خداوند وی را نمیبیند و در میان این همه موجودات گم است گمانهای ناروا در علم و قدرت خداوند میبرند؛ از این رو میفرماید که خداوند به منزل و ماوای همیشگی و موقت همه جنبندگان آگاهی و علم دارد و غذای آنان را در همانجا روزانه تامین میکند.
قرآن همچنین بیان میکند که بسیاری از جانداران، ناتوان از حمل روزی خویش و ذخیرهسازی مواد غذایی هستند و روزانه روزی خویش را میخورند ولی با آنکه انسان از توان حمل غذا و انبار و ذخیرهسازی آن برخوردار است باز هم حرص و ترس دارد و رفتاری دور از شأن و مقام انسانیت انجام میدهد و افکار نادرست در سر میپروراند.
خداوند با اشاره به قدرت و توان بینهایت خویش و علم آگاهی خود به همه امور ریز و درشت بیان میکند که رزق الهی پایانناپذیر است و ترس از عدم دستیابی و پایان یافتن آن امری غیرمعقول است. این مسئله در بهشت، بیشتر نمود مییابد؛ زیرا امور اخروی را پایان نیست و آنجا مکان خلد و جاویدانگی است.(صآیات 50 و 54)
به هر حال خدای متعال رزق و روزی همه انسانها را تضمین کرده است و در آیات 151 سوره انعام و نیز 31 سوره اسراء و همچنین 132 سوره طه و 60 سوره عنکبوت این ضمانت را بارها تاکید کرده است و حتی برخی از کسانی را که برای تحصیل رزق نماز جمعه را ترک کردهاند سرزنش و نکوهش میکند امری که تضمین شده چرا انسان برای تحصیل آن حتی از نماز جمعه و عبادت دست برمیدارد؟ اگر رزق و روزی هرکسی مقدر و معین و تضمین شده و کسی که این امر را باور دارد دیگر حرص زدن و حتی ترک عبادت و بندگی کردن چه معنا و مفهومی دارد؟ مگر اینکه گفته شود این مسئله برای وی به شکل باور قطعی و نگرش هنجاری در نیامده است.
البته خداوند در آیه 2 و 3 سوره طلاق نوعی ضمانتنامه انحصاری خاص برای برخی از افراد صادر کرده و گفته است که برای انسانهای باتقوا رزق به شکل خاصی تضمین شده است و اگر همه راههای رزق و روزی بر آنان بسته باشد خداوند راهی خاص برایشان میگشاید و روزی را به دستشان میرساند. این رساندن رزق و روزی میتواند از راههای عادی و یا غیرعادی باشد. گاه ممکن است از جایی که امید بدان نبسته است رزق و روزی وی به دستش رسانده شود. از این رو خداوند سخن از رزق و روزی من حیث لایحتسب میکند که به معنای روزی جایی است که گمان ندارد از آنجا چیزی برسد.
همچنین خداوند در آیه 5 سوره نساء دولت و جامعه اسلامی را موظف دانسته تا روزی و رزق سفیهان را تامین کند. این بدان معناست که همگان از رزق و روزی خداوند بهرهمند هستند ولی علل و عواملی در این میان نمیگذارد که حق به حقدار برسد. این مسئله در میان جوامع بشری بیشتر اتفاق میافتد و انسانها حق و رزق سفیهان و کسانی که از شعور و عقل کاملی برخوردار نیستند را میخورند و لذا فرمان میدهد تا رزق و روزی مقرر ایشان را دولت و جامعه بدهد. همچنین در آیات دیگر مسئله انفاق از هر آنچه روزی شده را مطرح میسازد تا افزون بر آزمون و نیز آموزش احسان، حق دیگران پرداخت شود.
خداوند گاهی با استفاده از واسطههای فیض میکوشد تا مردم را بیازماید، از این رو مالی را در اختیار شخصی قرار میدهد تا ببیند آیا حق سائل و محروم (ذاریات و نیز معارج) را میپردازد یا اینکه حق ایشان را میخورد. این مسئله علاوه بر افزایش ظرفیت فرد و آزمون وی، زمینههای همدلی و همگرایی در جامعه را نیز سبب میشود.
رزق و روزی خاص
برای کسب رزق و روزی خاص و بهرهمندی از مواهب و عنایات و فضلالهی روشهایی را قرآن در آیات چندی بیان میکند که در اینجا بطور گذرا به برخی اشاره میشود.
از جمله علل و عوامل مهم در کسب روزی و رزق که در آیات40 و 41 صافات بیان شده مسئله اخلاص در کارهاست.
ایمان (بقره آیه 25)، تقوا (بقره آیه 212 و مائده آیه 88)، توبه (مریم آیات 60 و 62) جهاد (انفال آیه 74) عبادتهای خاص (آلعمران آیه 37) اطاعت (احزاب آیه 30 و 31) و انفاق از روزیهای خدادادی (انفال آیه 3 و 4) پناه دادن به مهاجران (انفال آیه 74) اعمال صالح (بقره آیه 25 و حج آیه 50) زکات (نور آیه 37 و 38) نماز و اقامه آن به مفهوم خاص آن (انفاق آیه 3 و 4 و نو ر آیه 37 و 38) هجرت (انفال آیه 74 و حج آیه 58) یاد خدا (نور آیات 37 و 38) و یاری دین (انفال آیه 74) از مهمترین راههای دستیابی به روزی خوب و نیکو و خاصی است که خداوند به این افراد میدهد.
کسانی که شاکر نعمت هستند (یونس آیه 59 و 60 و آیات بسیار دیگر) و عدم ناسپاسی (بقره آیات 56 و 57) از جمله دیگر اموری است که در این زمینه نقش مهم و اساسی ایفا میکند هرچند همواره سپاسگزاران اندک و کفران کننده نعمت بسیارند.
در پایان این گفتار این نکته ضروری است که در نگرش قرآنی رزق و روزی اختصاص به آب (بقره آیه 60) باران (غافر آیه 13) انگور (نحل آیه 67) باغ و میوهها (سبا آیه 15) حبوبات و دانههای گیاهی ( قر آیه 9 و 11) خرما (نحل آیه 67) سلوی (بقره آیه 45 و 57) چارپایان (انعام آیه 142) میوهها (بقره آیه 22 و 25) و مانند آن ندارد بلکه حتی شامل قرآن (واقعه آیه 82) حکومت و دولت (آل عمران آیه 26 و 27) عزت (آل عمران آیه 26 و 27) و نبوت (هود آیه 88) هم میشود؛ زیرا برخی از این امور، جسم انسان و برخی دیگر روح آدمی را تغذیه میکند. در روایاتی از امام صادق(ع) در ذیل آیه فلینظر الانسان الی طعامه؛ آمده است که مراد از طعام در آیه هر آن چیز است که در تن و جانش جا میدهد که شامل غذای جسم و جان است؛ یعنی آدمی باید مراقب باشد و دقت تمام کند که چه چیزی را به تن و یا جانش میرساند؟ بنابراین لازم است که در هنگام تغذیه روح مراقب باشیم که افکار نادرست و باطل را در جان و روح خویش وارد نسازیم و با افکار باطل جانمان را تغذیه نکنیم.