اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیحقوقیمعارف قرآنیمقالات

تعامل با یتیم از منظر قرآن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

کودک بی پدر و پدر مرده از اصطلاحات اسلامی است که در قرآن از آن به عنوان یتیم تعبیر شده است. آموزه های قرآنی حقوقی را برای یتیم تعریف کرده و از جامعه خواسته تا به گونه ای جبران فقدان پدر کند و سرپرستی و آموزش و پرورش او را به عهده گیرد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا تعامل صحیح با یتیم را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مفهوم شناسی اصطلاح قرآنی یتیم

واژه یتیم از از یَتَمَ، یَتْیَمُ، یُتماً و یَتماً به معنای تنها آمده است. وقتی به کودکی یتیم گفته می شود که قبل از بلوغ از پدر جدا افتاده باشد یا پدرش را از دست داده باشد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 575؛ اقرب الموارد، ذیل واژه) فراهیدی نیز در کتاب العین خود نیز یتیم را به فقدان پدر معنا کرده است.( العین، فراهیدی، ج 2، ص 142)

البته برخی از فرهنگ های فارسی یتیم را به بی مادر نیز اطلاق کرده یا بی پدر و مادر را یتیم الطرفین گفته اند.(انندراج؛ ذیل واژه)

اما دراصطلاح مفسران و فقیهان، یتیم تنها به کودک پدر مرده اطلاق می شود. در اصطلاح مفسران نیز دارای معنای ویژه ای است؛ چنان كه مرحوم علامه طباطبایی در المیزان می نویسد: «یتیم به كسی گفته می شود كه پدرش را از دست داده و این واژه برای شخصی كه مادرش مرده، بكار نمی رود. برخی معتقدند كه در میان افراد انسان یتیم كسی است كه پدرش مرده و در حیوانات به كسی كه مادرش را از دست داده اطلاق می گردد».( المیزان فى تفسیر القرآن، علامه سید محمد حسین طباطبایى، ج1، ص219 )

بر این اساس به کودکی که مادر مرده است یا از پدر جدا افتاده، یا کودکی که بالغ است، یتیم گفته نمی شود؛ هر چند برخی چون راغب اصفهانی در مفردات و ابن عاشور از مفسران اهل سنت، کودک جدا افتاده را یتیم می داند و ابن عاشور می نویسد: «از نظر عرب ها، كودكی كه تنها مانده و پدرش را كه حامی و دفاع كننده و نفقه دهنده او بوده، از دست داده یتیم است و این مطلب درباره مادر صدق نمی كند زیرا با از دست دادن او بی سرپرست نمی ماند».( تفسیر التحریر والتنویر، محمدالطاهر بن عاشور، ج4، ص219)

شاید از نظر اینان جدایی و انقطاع فرزند از پدر به این دلیل از مصادیق یتیم است که آن را با چارپایان مقایسه کرده اند؛ زیرا در چارپایان مرگ مادر یا جدایی از آن، مصداق یتیم دانسته شده است(مقایس اللغه، احمد بن فارس، ذیل واژه)؛ اما این مقایسه نادرست است؛ از همین روست که یتیم در چارپایان مادر مرده و در انسان ها پدر مرده است؛ پس همان طوری که تطابقی میان انسان و چارپا نیست؛ زیرا در انسان محور نفقه و تغذیه و تکیه گاه فرزند، همان پدر و در چارپایان محوریت با مادر است؛ هم چنین انقطاع فرزند از مادر در چارپا همانند مرگ مادرموجب مرگ فرزند می شود، اما در انسان انقطاع و جدایی از پدر موجب از دست رفتن تکیه گاه نیست؛ اما مرگ پدر موجب از دست رفتن آن است.

البته از دیدگاه حقوقی و قانونی، یتیم فردی است که فاقد ولی و قیم و سرپرست باشد.( حجتی اشرفی، غلامرضا، مجموعه کامل قوانین و مقررات حقوقی، ص40)

در حقیقت دامنه حقوقی یتیم فراتر و گسترده تر از اصطلاح قرآنی و فقهی آن است؛ از همین رو، فاقد ولی و قیم و سرپرست را یتیم دانسته است؛ حال این فقدان می تواند به سبب مرگ یا جدایی کودک از آنان اتفاق بیافتد. پس اگر کودک پدرش را از دست داده اما ولی داشته باشد، از نظر حقوقی یتیم نیست، در حالی که از نظر اسلام یتیم است، هر چند که دارای ولی باشد.

اصطلاح و عنوان یتیم تا زمانی بر کودک اطلاق می شود که به بلوغ نرسیده باشد، اما پس از بلوغ این عنوان بر او اطلاق نمی شود و احکام یتیم نیز بر او بار نمی گردد.

از امام کاظم (ع) سوال شد که چه زمانی «یتم» قطع می شود؟ حضرت پاسخ دادند: وقتی فرزند به سن بلوغ می رسد و اخذ و عطا را تشخیص می دهد.( وسائل الشیعه، ج 10، ص 4)

از حدیث این معنا به دست می آید که شرط بلوغ جنسی تنها کفایت نمی کند، بلکه بلوغ اقتصادی نیز می بایست اثبات شود؛ از این روست که در آیات قرآنی تا زمانی کودک به بلوغ اقتصادی نرسیده نمی تواند اموال خود را در اختیار بگیرد. بر همین اساس باید کودک برای این مسئولیت ها آموزش دیده و پرورش یافته و با آزمون و ابتلائات آمادگی کسب مسئولیت را به دست آورد و پس احراز توانایی اخذ و عطا یعنی بلوغ اقتصادی مسئولیت اقتصادی را به عهده می گیرد.

خداوند در آیه 4 سوره نساء می فرماید: وَابْتَلُواْ الْيَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُواْ وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللّهِ حَسِيبًا؛ و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به سنّ‏ زناشويى برسند پس اگر در ايشان رشد فكرى‏ يافتيد، اموالشان را به آنان رد كنيد، و آن را از بيم آنكه مبادا بزرگ شوند، به اسراف و شتاب مخوريد. و آن كس كه توانگر است بايد از گرفتنِ اجرت سرپرستى‏ خوددارى ورزد و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف از آن‏ بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان ردّ كرديد بر ايشان گواه بگيريد، خداوند حسابرسى را كافى است.

در این آیه دو شرط بلوغ جنسی یا همان بلوغ النکاح و بلوغ رشدی که با تعلمیات و مانوس شدن با فعالیت های اقتصادی به دست می آید مطرح شده است. پس اگر بلوغ جنسی به طور طبیعی تحقق می یابد، بلوغ فکری و رشدی با تعلیم و آموزش و پرورش در کودک ایجاد می شود و پس از آن که بلوغ رشدی در فکر و عمل اقتصادی و به تعبیر امام(ع) اخذ و عطا فراهم آمد، دیگر یتیم نیست و باید مسئولیت های خودش را به عهده گیرد.

تاکید قرآن بر ایناس که از انسان و مردمک چشم گرفته شده، به معنای مشاهده ای است که با تکرار به یک امر عادی تبدیل می شود و انسان را از وحشت و نفور دور می کند همان طوری که حضرت موسی(ع) در شب هایی که چوپانی می کرد با آتش گله داران و رمه داران مانوس شد و وقتی از دور آتشی دید گفته که این آتش برایم مانوس است.(طه، آیه 10؛ نمل، آیه 7؛ قصص، آیه 27) پس باید کودک را با کارهای اقتصادی در یک کارگاه و دوره های پودمانی نظری و عملی قرار داد تا رشد فکری و اقتصادی را برای مسئولیت به دست آورد و پس از بلوغ جنسی بتواند بر اساس رشدی که بدان مانوس است و صلاحیت یافته، عمل اقتصادی داشته و مسئولیت کارهای اقتصادی اش را به عهده گیرد.(نگاه کنید: مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه 4 سوره نساء)

حقوق یتیمان و مسئولیت دیگران

در آیات قرآنی برای یتیم حقوقی بیان شده که به طور طبیعی تکالیفی را برای دیگران پدید می آورد؛ زیرا اگر حقی برای کسی ثابت شود، تکلیفی برای دیگران اثبات شده است. در این جا به برخی از حقوق یتیمان و تکلیف دیگران از جمله جامعه اسلامی اشاره می شود:

  1. یتیم نوازی: خداوند یکی از کارهای نیک و بر را یتیم نوازی دانسته است. خداوند می فرماید: وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آَمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآَتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ؛ بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و سائلان بدهد.(بقره، آیه 177)پیامبر (صلي ‌الله‌ عليه و اله) نیز درباره یتیم نوازی می فرماید: أتحب أن یلین قلبک و تدرک حاجتک؟ ارحم الیتیم و امسح رأسه و اطعمه من طعامک یلین قلبک و تدرک حاجتک؛ آیا دوست داری دلت نرم و آرزویت برآورده شود؟ بر یتیم ترحم کن و دست محبت بر سر او بکش و از غذای خود به او بخوران تا قلبت نرم و حاجتت روا گردد.( کنز العمال، ج 3، ح 6002)رسول گرامي (ص) هم چنین فرمودند: من كفَّل يتيماً و نفقته كنت أنا و هو في الجنَّة كهاتين و قرن بين اصبعيه المسبّحة و الوسطي؛ كسي كه يتيمي را سرپرستي كند و عهده دار نفقه و مخارج او گردد من و او در بهشت پهلوي يكديگر هستيم. سپس انگشت سبّابه و انگشت وسطي را پهلوي هم گذاشت و فرمود: مانند اين دو كه پهلوي يكديگرهستند. (قرب الاسناد، صفحه 45) پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله نزد او رفت و پرسید: چرا گریه می كنی؟ گفت: من پسر فلانی هستم كه در جنگ احد كشته شد، مادرم شوهر كرد و مرا از خود راند و خواهرم نیز فوت كرده است. پیامبر مهربان صلی الله علیه و آله او را نوازش و آرام كرد، فرمود: اگر پدرت را كشتند، من پدر توام و همسرم مادرت، فاطمه علیهاالسلام خواهرت است، كودك خوشحال شد و فریاد برآورد، هان! ای كودكان اكنون مرا سرزنش نكنید كه پدر و مادر و خواهر من از همه شما بهتر و برتر است سپس حضرت او را به حضرت فاطمه سلام الله علیها سپرد، حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز او را نوازش و پاكیزه نمود و لباسی پاك بر او پوشانید و تا رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه حضرت فاطمه علیهاالسلام بود.( مستدرك الوسائل، محدث نورى، ج2، ص474) در سیره پیامبر(ص) آمده که آن حضرت (ص) روزی در راه اصلی مدینه می گذشت، چند كودك را دید كه طفلی را دوره كرده و او را به نداشتن پدر سرزنش می كنند و می گویند كه تو پدر نداری ولی پدر ما فلان است و دارای شأن و مقام می باشد، كودك یتیم بنای گریستن گذاشت. آن حضرت(ص) در جایی دیگر می فرماید: ما من مؤمن و لا مؤمنة يضع يده علي رأس يتيمٍ ترحّماً الّا كتب الله له بكلّ شعرة مرَّت يده عليها حسنة؛ هر مرد و زن با ايماني كه از روي مهرباني دست خود را روي سر يتيمي بكشد خداي متعال به عدد هر مويي كه دست خود را روي آن مي گذارد يك ثواب براي او مي نويسد.( ثواب الاعمال، ص 237) در این آیه بر واژه محبت تاکید شده است. به این معنا که بر و نیکی را در حق یتیمان و دیگران با محبت انجام می دهد و این گونه نیست که تنها مالی بدهد و انفاق و اطعامی داشته باشد، بلکه با آن که خود بدان نیازدارد و آن چیزی که می دهد محبوب اوست؛ زیرا شرط در انفاق بخشیدن از محبوب ها، هم چنین با محبت و عشق به دیگران این عمل را انجام می دهد تا محبوب خداوند شود.(آل عمران، آیه 92) در حقیقت از مقام ارحم ترحم ؛ رحم کن تا مورد مهربانی و رحمت الهی قرار گیری عمل می کند.
  2. حفظ مال یتیم: از دیگر حقوق یتیم آن است که اموالش را تا بلوغ جنسی و رشدی برای حفظ کنند. این مسئولیتی است که بر جامعه اسلامی است. البته از باب اقرب یمنع الابعد؛ اول باید اولیای او این کار را انجام دهند و در نهایت این مسئولیت بر حاکم شرع و جامعه اسلامی قرار داده می شود. پس هر کسی باید مسئولیت خویش را در برابر یتیم و حفظ مال او انجام دهند.(نساء، آیه 4) هم چنین از آیه 2 سوره نساء که می فرماید: وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ ؛ اموال یتیمان را به آنان بدهید، به دست می آید که حفظ مال تا زمانی که باید مال به آنان داده شود، واجب است. پس اگر مالی به اشکالی چون مضاربه ، قرض الحسنه و مانند آنها در اختیار شخصی قرار گرفته، باید به اولیای یتیم تحویل دهد و نمی تواند پیش خود نگه دارد تا در هنگام بلوغ به او برساند، بلکه باید پس از مرگ پدر، مالی به ولی یتیم عودت داده شود. خداوند از کسانی که مال یتیم را در اختیار دارند حتی اولیای یتیم خواسته است تا مال یتیم را از مال خود جدا کنند و به شکل اختلاط و درهم نگه ندارند؛ زیرا این ترکیب موجب اختلاط خبیث و طیب می شود؛ زیرا خوردن اختلاطی از مال خود و یتیم اختلاط حلال و حرام است. خداوند می فرماید: وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرً ؛ و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها دهید، و مال بد و نامرغوب خود را به مرغوب (آنها) تبدیل نکنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید، که این گناهی بس بزرگ است.(نساء، آیه 2)
  3. سرپرستی یتیم: هر کسی از افراد جامعه مسئولیت دارد تا از یتیمان مراقبت نماید؛ اما بر اساس قاعده قرآنی «الاقرب ثم الاقرب یا الاقرب یمنع الابعد؛ اول مسئولیت بر عهده خویشان و اقربای او و سپس دیگران است. امام باقر (عليه السلام) فرمود: «چهار خصلت در هر کس باشد خداوند خانه­ای در بهشت برای او بنا کند: کسی که یتیمی را پناه دهد و بر ناتوانی دلسوزی کند و به پدر و مادر خود مهر ورزد و با زیر دست خود مدارا کند.( خصال صدوق، ج 1، ص 231، حدیث 53)در آیات سوره ضحی نیز بر این مطلب اشاره شده و خداوند به پیامبر (صلي ‌الله‌ عليه و آله) می فرماید همان طور که یتیم بودی و تو را پناه دادیم تو نیز یتیمان را نوازش کن و آنها را از خود دور نکن.( مهدوی کنی، نقطه­های آغاز در اخلاق عملی، ص503.)این وصیت امام حاکی از مسئولیت سخت در قبال یتیمان است، که امام این چنین بدان سفارش دارند، پس در رفتارمان با دیگران و به خصوص قشر درد کشیده باید بسیار تأمل و دقت کرد؛ چرا که این یک آزمایش الهی است برای هر دو طرف؛ «یتیمان از آن جهت که والد خود را از دست داده­اند و دیگران از جهت برخورد با آنان»( الدر المنثور، ج 9، ص 46، ذیل نساء ، آیه 9)در حديثي از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مي خوانيم: «و الذَّي تفسي بيده لايلي مسلم يتيماً فيحسن ولايته و يضع يده علي رأسه إلّا رفعه الله عزَّوجلَّ بكلِّ شعرة درجة و كتب له بكلِّ شعرة حسنة و محي عنه بكلِّ شعرة سيّئة.» سوگند به كسي كه جانم در قبضه قدرت اوست، هر مسلماني كه سرپرستي يتيمي را به عهده بگيرد وبخوبي از عهده ولايت و سرپرستي آن يتيم برآيد و دست محبّت بر سر او بكشد به عدد هر مويي كه از زير دستش مي گذرد خداوند متعال يك درجه مقام او را بالا مي برد و يك ثواب در نامه عمل وي مي نويسد و يك گناه از او كم مي كند. (همان، ص 175، حديث 6030) پیامبر(ص) هم چنین فرموده است:«اتحبُّ ان يلين قلبك و تدرك حاجتك؟ ارحم اليتيم و امسح رأسه و أطعمه من طعامك يلين قلبك و تدرك حاجتك.» آيا دوست داري دلت نرم و آرزويت برآورده شود؟ (آنگاه فرمود:) بر يتيم ترحّم كن و دست محبّت بر سر او بكش و از غذاي خود به او بخوران تا قلبت نرم و حاجتت روا گردد. ( كنزالعمّال، ج 3 ، ص 169، حديث 6002) انسان اگر با دیدی عمیق­تر نسبت به اطرافیان خود بنگرد، کودکان و خانواده­های بی سرپرستی را خواهد دید که نیازمند کمک مالی و محبت هستند، در حالی که ممکن است ما از آن­ها غافل باشیم و دچار سهل­انگاری در مورد آنان شده باشیم، حال آن که پدر یتیمان، امیر مؤمنان (عليه السلام) به شهادت تاریخ مدام به حال ایتام و ضعیفان رسیدگی می­کرد و سرپرست و حامی­شان بود، علاوه بر این­ها ایشان نزدیک شهادت خود فرمودند:«خدا را، خدا را در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند، نکند آن­ها در حضور شما در اثر عدم رسیدگی از بین بروند.»( نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، وصیت 47) پیامبر(صلي ‌الله‌ عليه و آله) نیز که خود کودکی یتیم بودند و با درد یتیمی به خوبی آشنا هستند در مورد اجر و پاداش سرپرستی یتیم فرمودند: «کسی که یتیمی را سرپرستی کند تا این که از او بی نیاز شود خداوند بهشت را بر وی واجب می کند، همان گونه که اگر کسی در مال یتیم خیانت کند مستحق دوزخ می شود»( امالی طوسی، ج 2، ص 99)
  4. اصلاح کار یتیمان: یکی از وظایف و تکالیف امت و حقوق یتیمان توجه ویژه به امور آنان است به طوری که اگر فسادی در کار آنان یافت شد و یا به هر دلیلی مشکلی دارند، باید امت برای اصلاح کار آنان اقدام کند: خداوند می فرماید: یَسْلُونَكَ عَنِ الْیَتَمَی قُلْ إِصْلاَحٌ لَّهُمْ خَیْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوانُكُمْ؛ از تو درباره یتیمان می پرسند، بگو: اصلاح كار آنان بهتر است و اگر زندگی خود را با زندگی آنها بیامیزید، آنها برادران دینی شما هستند.(بقره، آیه 220)
  5. اختلاط عادلانه با یتیمان: در آیه پیش گفته هم چنین بر اختلاط با آنان تاکید شده است؛ پس نباید به دلیل واهی این که ممکن است به آنان ظلم روا داریم یا کوتاهی داشته باشیم، اصولا به سمت آنان نرفته و با آنان اختلاط نداشته باشیم. خداوند در آیه 3 سوره نساء حتی نسبت به اختلاط بلکه ازدواج با یتیمان می فرماید: «و اگر می ترسید كه (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نكنید، (از ازدواج با آنان، چشم پوشی كنید و) با زنان پاك (دیگر) ازدواج نمایید. علامه طباطبایی مورد نزول آیه یاد شده را ازدواج سرپرستان ایتام با دختران یتیم به خاطر بهره مندی از مالشان و سپس رها كردن آنها در حالی كه تهی دست شده و كسی مایل به آنها نیست، دانسته است.( المیزان فى تفسیر القرآن، علامه سید محمدحسین طباطبایى، ج4، ص166ـ167)
  6. اکرام و احسان یتیم: یکی دیگر از حقوق یتیمان و تکلیف امت و جامعه اسلامی، اکرام و احسان در حق یتیمان است. احسان به یک معنای اعم است و شامل اکرام یعنی نیکی در برابر بدی نیز می شود؛ اکرام معنای اخص از احسان دارد؛ اما هر گاه جدا به کار رود شامل معنای دیگری نیز می شود؛ به هر حال، اکرام مرتبه بسیار والایی و برتری است و انسان می بایست پیش از آن که یتیم چیزی بخواهد بی هیچ منت و ریایی خالصانه و از روی محبت به او اکرام نماید. خداوند در آیه 88 سوره بقره، یکی از میثاق های مهم با یهودیان را احسان به یتیمان بر شمرده است. البته مفاد میثاقی که با یهودیان بسته شده اموری عام است که بر عهده هر مسلمان و مومنی به خدا و قیامت است؛ از این روست که این مفاد در آیات دیگر قرآنی برای امت اسلامی نیز فرض و واجب دانسته شده است. از آیه 17 سوره حجر به دست می آید عدم توجه به این حق یتیمان موجب می شود تا انسان گرفتار خشم الهی و دوزخ شود: كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ؛ ولی نه بلکه شما با یتیم کریمانه برخورد نکردید و اکرام ننمودید.
  7. اطعام و اهتمام به تغذیه و پوشاک یتیم: خداوند در ایات بسیاری چون آیه 8 و 127 سوره نساء و آیه 8 سوره انسان و آیه 17 سوره فجر و 6 سوره ضحی و 2 سوره ماعون بر توجه به تغذیه و اطعام یتیمان تاکید می کند و می فرماید: «با یتیمان سخن نیكو و دلپسند بگویید، به آنها اطعام دهید، آنها را گرامی داشته و به آنها پناه دهید و هرگز آنها را آزرده خاطر نكرده و از خود دور نكنید».( حضرت علی(ع) قبل از شهادتش فرمودند:الله الله فی الأیتام فلاتغبوا فراهم و لا یضیعوا بحضرتکم فقد سمعت رسول الله یقول من عال یتیماًحتی یسغنی اوجب الله عزوجل له بذالک الجنه کما واجب لاکل مال الیتیم النار؛ درباره یتیمان از خدا بترسید و مبادا یک روز سیرشان کنید و یک روز گرسنه بمانند و مبادا که با حضور شما مرد آنان از بین بروند زیرا از رسول خدا(ص) شنیدم که هر کس یتیمی را سرپرستی کند تا آن که بی نیاز شود خداوند عزوجل با این کار بهشت را بر او واجب می گرداند همچنان که جهنم را برخورنده مال یتیم واجب ساخته است.( کافی ج 7 باب 51 حدیث 7)
  8. تعلیم و تربیت: از دیگر حقوق یتیمان و تکالیف امت ، تعلیم و تربیت یتیمان است که از آیه 4 سوره نساء نیز به دست می آید؛ زیرا باید آموزش و تربیت به شکلی انجام گیرد که یتیم به رشد فکری و عملی دست یافته و بتواند مسئولیت های خود را به عهده گیرد و زندگی مستقلی را تشکیل دهد. امیرمومنان علی(ع) در باره تربیت یتیمان نیز می فرماید: ادب الیتیم مما تؤدب منه ولدک و اضربه مما تضرب منه ولدک؛ هم چنانچه فرزندان خود را تربیت مى‏کنید، یتیمان را نیز ادب نمائید، و به طورى که در هنگام نیاز فرزندان خویش را مى‏زنید، از یتیمان نیز غفلت نکنید (چنانچه نیاز باشد مى‏توان متوسل تنبیه مجاز شرعى شد) تا بچه‏هاى لوس بار نیایند.( وسائل الشیعه، ج 5، ص 125 ) آن حضرت(ع) توجه به تعلیم و تربیت و روحیات و عواطف را در کنار توجه و اهتمام به خوراک و پوشاک یتیم مورد عنایت قرار داده و می فرماید: امام علی (ع) : «الله الله فی الایتام فلاتغبوا افواههم و لایضیعوا بحضرتکم ؛ در وصیت به فرزندانش فرمود: از خدا بترسید درباره یتیمان، در غذای جسم آنان مسامحه ننمائید، در جان آنان نیز مراقبت کنید، مواظب باشید روحیه آنها در برابر شما ضایع نشود و آزرده نگردد .( نهج البلاغه، نامه 47 )

پاداش یتیم نوازی

اگر کسی به این مسئولیت های الهی خویش در قبال یتیمان عمل کند و حقوق آنان را مراعات نماید، از پاداش های عام و خاصی برخوردار می شود که به برخی از آن ها اشاره می شود:

  1. اهل اکرام و احسان: کسی که حقوق یتیمان را مراعات کند و به اکرام و احسان با آنان برخورد نماید، از اهل اکرام و احسان خواهد بود که در آیات قرآنی برای آنان ثواب بسیاری در دنیا و آخرت بیان شده است.
  2. بهشت: مراعات حقوق یتیمان موجب دخول در بهشت است. معصوم(ع) می فرماید: «من اراد ان يدخله الله عزّوجلَّ في رحمته و يسكنه جنَّته فليحسن خلقه … و ليرحم اليتيم؛ كسي كه بخواهد مشمول رحمت خداوند گردد و وارد بهشت شود… بايد نسبت به يتيمان دلسوز و مهربان باشد. (امالي صدوق، صفحه 318، مجلس 61، حديث 15) در روایات دیگری نیز آمده است: ان فی الجنة دهرا یقال لها باب الفرح؛ بهشت درهایی دارد که یكی از درهای بهشت باب الفرح است. این در مخصوص كسانی است كه به یتیم‌ها كمك می‌كنند. امام باقر (ع) می فرماید: اربع من کن فیه بنی الله له بیتا فی الجنة: من آوی الیتیم و رحم الضعیف و اشفق علی والدیه و رفق بمملوکه ؛ هر کس دارای چهار خصلت باشد خداوند خانه ای در بهشت برایش بنا می کند: یتیمی را سرپرستی کند، بیچاره ای را ترحم کند، با پدر و مادر مهربان باشد و با مملوک خود نیکی و مدارا کند .( خصال صدوق، ص 176 ) پیامبر(ص) می فرماید: «من عال یتیما حتی یستغنی اوجب الله له بذلک الجنة ؛ کسی که یتیمی را در خاندان خود نگاهداری کند تا دوران کودکیش سپری گردد و از سرپرستی بی نیاز گردد، با این عمل بهشت را خداوند بر او واجب می کند .( تحف العقول، ص 198)
  3. همسایگی پیامبر(ص) در بهشت: پیامبر اکرم(ص) فرمودند:أَنَا وَ کَافِلُ الْیَتِیمِ کَهَاتَیْنِ فِی الْجَنَّةِ وَ أَشَارَ بِإِصْبَعَیْهِ السَّبَّابَةِ وَ الْوُسْطَی؛ پیامبر اکرم(ص) انگشت اشاره و میانی خود را نشان داد و فرمود من و سرپرست یتیم در بهشت مانند این دو هستیم.( مستدرک، ج 2، ص474)
  4. رهایی از قساوت قلب: از آثار دئیوی یتیم نوازی رهایی از قساوت قلب و مشکلات روحی و روانی است. رسول خدا (ص) می فرماید: «من انکر منکم قساوة قلبه فلیدن یتیما فیلاطفه ولیمسح راسه یلین قلبه باذن الله فان للیتیم حقا؛ کسی که از قساوت قلب خود ناراضی است یتیمی را مورد ملاطفت قرار دهد، دست نوازش بر سرش بکشد امید است دلش به اذن خدا مهربان شود، یتیم در اجتماع حقی دارد، با نوازش حق او ادا می شود .( وسائل الشیعه، ج 1، ص 157؛ الترغیب و الترهیب ج 3 ص 349 حدیث 14)
  5. بهره مندی از حسنات : برخی از اعمال یک حسنه و پاداش بیش تر ندارد، اما برخی از اعمال چون قرض الحسنه دارای اضعاف مضاعف از حسنات است. هم چنین یتیم نوازی این گونه است. رسول خدا (ص) می فرمایند: من مسح راس یتیم کانت له بکل شعرة مرت علیها یده حسنات ؛ کسی که دست نوازش و محبت به سر یتیمی بکشد به عدد هر موئی که از زیر دستش گذشته خداوند پاداش به او عنایت می فرماید .( مستدرک الوسایل، ج 2، ص 616) امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: ما من مؤمن ولا مؤمنه یضع یده علی رأس الیتیم ترحماً له الا کتب الله له بکل شعره مرت یده علیها حسنه، هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که دست محبت بر سر یتیمی بگذارد مگر این که خداوند به اندازة هر بار مویی که بر آن دست کشیده ثوابی برایش بنویسد. (بحار الأنوار ، ج 75، ص 4 – 9)
  6. مغفرت و بخشایش خداوندی : از دیگر آثار و برکات یتیم نوازی مغفرت الهی است. رسول خدا (ص) در این باره فرموده اند: «من کفل یتیما من المسلمین فادخله الی طعامه و شرابه، ادخله الله الجنة البتة الا ان یعمل ذنبا لایغفر ؛ کسی که متکفل یتیمی شود، او را به خانه خود ببرد و در خوردنی ها و نوشیدنی ها شریک خویش نماید البته پاداش او بهشت است مگر آن که گناه غیر قابل بخششی مرتکب شده باشد .(مستدرک، ج 1، ص 148)
  7. بهترین و نیکو ترین خانه: اگر بخواهیم دارای خانه ای باشیم که خانه خیر و نیک شود، باید یتیم نوازی کنیم تا مشکلات از خانه ما رخت بر بندد. رسول خدا (ص) می فرماید: خیر بیوتکم بیت فیه یتیم یحسن الیه و شر بیوتکم بیت یساء الیه ؛ بهترین خانه های شما خانه ای است که در آن یتیمی مورد احسان قرار گیرد و بدترین خانه ها خانه ای است که در آن به یتیمی بدرفتاری و ستم شود.( مستدرک الوسائل، ج 1، ص 148 )

کیفر و مجازات یتیم آزاری

در آیات قرآنی تنها به حقوق و مسئولیت های مردم در قبال یتیمان اشاره نشده است؛ بلکه مجازات و کیفرهایی را برای کسانی که به هر شکلی حقوق یتیمان را مراعات نمی کنند و یا حتی بدتر موجب اذیت و آزار آنان می شود، بیان شده است که در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود:

  1. آتش خوری: خوردن مال یتیم، خوردن آتش است که درون آدمی را می سوزاند. این از باب مثال نیست، بلکه بیان حقیقت ملکوتی است؛ زیرا اگر چشم ملکوتی داشته و اهل یقین بودیم همین الان در دنیا می دیدیم که مال یتیم خوری آتش خوری است.(تکاثر، آیات 5 و 7 و آیات دیگر) هم چنین خداوند می فرماید: إن الذین یکتمون ما أنزل الله من الکتاب و یشترون به ثمنا قلیلا أولئک ما یأکلون فی بطونهم إلا النار؛ کسانى که آیات خدا را کتمان مى کنند و به وسیله آن درآمد ناچیزى فراهم مى نمایند آنها جز آتش چیزى نمى خورند.( بقره، آیه 174) شخصی از امام معصوم(ع) کسى سؤال کرد: این مجازات آتش در باره چه مقدار از غصب مال یتیم است؟ فرمود:” در برابر دو درهم!”(نگاه کنید: تفسیر البرهان، ج 1، ص347) در مجمع البیان برای این جمله دو وجه ذکر شده است: 1- روز قیامت، آتش از دهان و گوش و بینى ایشان زبانه می زند تا مردم بدانند که آنها مال یتیمان را خورده اند. امام باقر (ع) از پیامبر گرامى روایت کرده است که روز قیامت مردمى سر از قبر بیرون مى آورند که آتش از دهانشان زبانه مى زند پرسیدند اینها چه کسانى هستند؟ حضرت همین آیه را قرائت کردند. 2- این مطلب به عنوان مثل، ذکر شده است. چه کسى چنین کارى را انجام دهد به جهنم مى رود و به خاطر خوردن مال یتیم، درونش پر از آتش مى گردد. شاعر گوید: و ان الذى اصبحتم تحلبونه دم غیر ان اللون لیس باحمرا ؛ یعنى آنچه دوشیده اند خون است. جز اینکه رنگ آن سرخ نیست. گوینده شعر، مردى را وصف مى کند که به عنوان دیه، شتر گرفته بودند. به آنها مى گوید: شیرى که از شتر مى دوشید، خون مقتول است که مى دوشید و مى خورید.(مجمع البیان، ذیل آیه ) خداوند در این باره می فرماید: إن الذین یأکلون أموال الیتامی ظلما إنما یأکلون فی بطونهم نارا وسیصلون سعیرا؛ به راستی آنان که اموال و دارایی یتیمان را به ستم می خورند، جز این نیست که آتشی در شکم خود فرو می برند، و به زودی در آتشی فروزان درآیند. ( نساء، آیه 10)
  2. گناه کبیره: خوردن مال یتیم گناه کبیره است که خداوند در آیات قرآنی مرتکب گناه کبیره را اهل دوزخ دانسته است. خداوند درباره این گناه می فرماید: وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا؛ مال يتيمان را به يتيمان دهيد و حرام را با حلال مبادله مکنيد و، اموال آنها را همراه با اموال خويش مخوريد ، که اين گناهی بزرگ است.
  3. تنگدستی و فقر: از عواملی که موجب فقر می شود، عدم تکریم یتیمان است. خداوند به این مطلب در آیات 16 و 17 سوره فجر اشاره کرده است. در این آیات توضیح داده شده که اهانتی از سوی خداوند صورت نگرفته و فقر و نداری افراد به سبب عدم تکریم یتیمان است. پس یکی از آزمون های آزمون با یتیمان است که موجب تنگنای مالی می شود.
  4. گرفتاری نسل ها: مال یتیم خوری به خود فرد محدود نمی شود، بلکه آثار آن درنسل های آینده او نیز می ماند. حلبى، از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که در کتاب امیر مؤمنان على علیه السلام آمده است: آن که از روى ستم و به ناروا مال یتیم را حیف و میل مى کند، فرجام کار خود را خواهد دید، و بال و مکافات این عمل زشت او در دنیا گریبانگیر نسل او و در عالم آخرت دامنگیر خود او خواهد شد، چرا که خداوند (در قرآن کریم) فرموده است: و لیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریة ضعافا خافوا علیهم فلیتقوا الله و لیقولوا قولا سدیدا؛ یعنى باید بترسند آنان که اگر از خود فرزندان ناتوانى بر جاى گذارند بر آینده شان بیم دارند، آرى باید از خدا پروا کنند و سخنى درست گویند. (نساء،آیه 9)
  5. بدترین خوردنی ها: خداوند خوردن مال یتیم را مانند خوردن خبیث معرفی کرده است. از امام صادق (ع) از پدرش از پدرانش از پیامبر (ص) نقل کرده که پیامبر(ص) فرمود: شر المآکل أکل مال الیتیم ظلما؛ : بدترین خوردنیها، خوردن مال یتیم از روى ستم است.
  6. خلود در دوزخ: در فقه الرضا آمده است که آن حضرت(ع) فرمود: من أکل مال الیتیم درهما واحدا ظلما من غیر حق یخلده الله فی النار؛ و روی أن أکل مال الیتیم من الکبائر التی وعد الله علیها النار… هر که از روى ستم، یک درهم از مال یتیم را به ناحق بخورد، خداوند او را در آتش جاودان خواهد ساخت. الخبر(فقه الرضا )

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا