اعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

نقش آفرینش ارادی در رستاخیز

samamos1بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از شبهه های معروف و مشهور درباره رستاخیز سختی آن است. بارها در آیات قرآنی به اشکال گوناگون به آن پاسخ داده شده است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا به این پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ویژگی های آفرینش

بر اساس آموزه های قرآنی، آفرینش هستی دارای ویژگی هایی است که در جایی دیگر نمی توان آن را ردگیری و شناسایی کرد. از جمله مهم ترین ویژگی های آفرینش عبارتند از:

  1. بدعت : از ویژگی های آفرینش بدیع بودن آن است. بدعت از بَدْع به معناى نوآورى و ايجاد كردن چیزی بدون نمونه پيشين است. در آیات قرآنی بديع به عنوان یکی از اسما و صفات خداوندی بیان شده است. منظور از بديع، ايجاد اشيا از سوى خداوند، بدون وسيله، ماده، زمان و مكان است. اين نوع آفرينش، ويژه ذات حق است. این اسم در آیه 117 سوره بقره و 101 سوره انعام برای خداوند آمده است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص‌110‌-‌111، «بدع»)
  2. حکمت و هدفمند: از دیگر ویژگی های آفرینش هدفمندی آفرینش است. هر چند که خداوند حکیم است ولی این بدان معنا نیست که خداوند هدفی دارد؛ زیرا داشتن هدف به این معناست که چیزی را ندارد و با حرکتی می خواهد به آن برسد. از آن جایی که نقص در خداوند راه ندارد و هیچ کمالی نیست که خداوند نداشته باشد، معنایی ندارد که خداوند دارای هدف باشد بلکه هدفی برای خلقت و آفریده هاست نه خود خالق. خداوند در آیات بسیاری از هدفمندی خلقت و آفرینش و آفریده ها سخن به میان آورده که از جمله آن ها آیه 115 سوره مومنون است که می فرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمى‏شويد؟
  3. آگاهانه و عالمانه: آفرینش الهی بر اساس آگاهی و علم است.(حجر، آیه 86؛ یس، آیات 79 و 81) بنابراین خداوند بر همه چیز به شکل دقیق و کامل و فراگیر آگاهی و علم دارد و بر احوال خلق و آفریده ها آگاه است.(بقره، ایه 29؛ انعام، آیه 101؛ مومنون، آیه 17)
  4. اتقان: خلقت اشيا به امر خداوند، براساس اتقان است.(مومنون، آیه 14) و این اتقان و استوارى خلقت از جانب خداوند، نشانگر برخورد دقيق و بى تسامح او در سنجش كردار آدميان و جنیان است که دارای اراده و اختیار و آزادی انتخاب و عمل هستند.(نمل، ایه 88)
  5. اعاده خلقت: از دیگر ویژگی هایی که خداوند برای آفرینش و خلقت بیان کرده مساله اعاده آن است. خداوند در آیات بسیاری از اعاده خلقت پس از ابداء و ابداع آن سخن به میان آورده است.(یونس، آیات 4 و 34؛ انبیاء، آیه 104؛ نمل، آیه 64؛ عنکبوت، آیه 19)
  6. آسانی ابداء و اعاده: از دیگر ویژگی های خلقت الهی آن است که ابداء و اعاده برای خداوند آسان است. پس اصل خلقت و آفرینش ابتدایی موجودات و اعاده دوباره آنان برای خداوند خستگی و سختی ندارد.(عنکبوت، آیه 19)

آسانی ابداء و اعاده

چنان که گفته شد، ابداء و ابداع خلق و آفرینش برای خداوند آسان است، چنان که خداوند در آیه 19 سوره عنکبوت می فرماید: أَوَلَمْ يَرَوْا كَيْفَ يُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ؛ آيا نديده‏اند كه خدا چگونه آفرينش را آغاز مى‏كند سپس آن را باز مى‏گرداند؟ در حقيقت، اين كار بر خدا آسان است.

علت این که آفرینش ابتدایی و اعاده آن بر خداوند آسان و «یسر» است نه سخت و دارای «عسر»، به دلیل آن است که خداوند هستی را با اراده می آفریند و اعاده می کند.

خداوند در آیه 117 سوره بقره می فرماید: بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ؛ او پديد آورنده آسمانها و زمين است‏، و چون به كارى اراده فرمايد، فقط مى‏گويد: «موجود باش» پس فوراً موجود مى‏شود.

و در آیه 47 سوره آل عمران می فرماید: إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ؛ چون به كارى فرمان دهد، فقط به آن مى‏گويد: «باش» پس مى‏باشد.»

و در آیه 82 سوره یس می فرماید: إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛ چون به چيزى اراده فرمايد، كارش اين بس كه مى‏گويد: «باش» پس بى‏درنگ‏ موجود مى‏شود.

و در آیه 40 سوره نحل نیز می فرماید: إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ؛ ما وقتى چيزى را اراده كنيم، همين قدر به آن مى‏گوييم: «باش»، بى‏درنگ موجود مى‏شود.

پس خلقت الهی با اراده است بی آن که از چیزی چون ماده و وسیله و ابزار و نقشه و مانند آن استفاده کند. از همین روست که خداوند را خالق بالاراده یا خالق بدیع می گویند. وقتی خلقت به اراده باشد، دیگر معنا ندارد که از سختی و آسانی آن سخن گفته شود؛ مثلا وقتی که بخواهد در ذهن خودش یک قطره یا اقیانوس را تصور کند هیچ سختی و مونه و ابزار و ماده ای نمی خواهد؛ برای چنین شخصی فرق نمی کند که یک قطره را تصور کند یا یک اقیانوس یا هزارها اقیانوس.

خلقت برای خداوند که با اراده انجام می دهد، در حکم تصور امری در ذهن ماست که هیچ ماده و ابزار و مونه ای نمی خواهد و سختی و رنجی را موجب نمی شود. از همین روست که خداوند می فرماید که ابداء و اعاده آفرینش برایش یسر و آسان است و هیچ سخنی ندارد.

البته در برخی از آیات از جمله آیه 27 سوره روم خداوند می فرماید: وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ و اوست آن كس كه آفرينش را آغاز مى‏كند و باز آن را تجديد مى‏نمايد و اين كار بر او آسانتر است. و در آسمانها و زمين نمونه والاى هر صفت برتر از آنِ اوست، و اوست شكست‏ناپذير سنجيده‏كار.

این که خداوند در این آیه اعاده را اهون و سست تر و آسان تر دانسته است، با توجه به قاعده طبیعی در جهان است؛ زیرا اگر امری سخت باشد، ابداء و ابداع و خلقت نخستین آن چیز است؛ اما وقتی کاری و خلقتی انجام شد، تکرار و اعاده آن دیگر سخت نخواهد بود بلکه آسان تر و ساده تر انجام می گیرد.

اما حقیقت پاسخ همان است که در آیه 19 سوره عنکبوت داده شده؛ زیرا خلقت بالاراده همانند تصورات ذهنی ما سخت و آسان یا آسان و آسان تر معنا ندارد. از همین روست که در همین آیه 27 سوره روم به نوعی استدراک می کند و می فرماید حقیقت آن است که آن چه گفته شد تنها از باب مثل است و مثل اعلا و والا در اختیار خداوند است و آن چه بیان شده تنها برای تقریب به اذهان و اوهام و عقول انسانی است که بیش تر از این کشش ندارد؛ و گرنه هر چه در باره خداوند گفته شود، نوعی نقص و عیب است و باید گفت: سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ؛ پاک و منزه است خداوند از آن چه توصیف می کنند.(صافات، آیه 159)

حقایق هستی کلمات و قول الهی

برای این که درک درست تری از خلقت ابتدایی و اعادی داشته باشیم، باید به این نکته توجه یابیم که هستی برای خداوند چون کلمات هستند. از همین روست که در آیات قرآنی از قول و کلمه به عنوان وجود و موجود سخن به میان آمده است.

خداوند در آیه 171سوره نساء می فرماید: إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ؛ مسيح، عيسى بن مريم، فقط پيامبر خدا و كلمه اوست كه آن را به سوى مريم افكنده و روحى از جانب اوست.

از همین روست که در آیات 117 سوره بقره ، 47 سوره آل عمران، 82 سوره یس و و 40 سوره نحل از واژه «قول» استفاده شده تا بیان کند همه هستی قول الهی و کلمه اوست.

خداوند در آیه 109 سوره کهف می فرماید: قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا؛ بگو: «اگر دريا براى كلمات و آفریده های پروردگارم مركّب شود، پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد، قطعاً دريا پايان مى‏يابد، هر چند نظيرش را به مدد آن‏ بياوريم.»

و نیز در آیه 27 سوره لقمان می فرماید: وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ و اگر آن چه درخت در زمين است قلم باشد و دريا را هفت درياى ديگر به يارى آيد، سخنان خدا و آفریده هایش پايان نپذيرد. قطعاً خداست كه نفوذ‏ناپذير حكيم است.

پس کلمات الهی همان آفریده های الهی است؛ یعنی همان طوری که انسان با هیچ مونه و رنجی به سادگی و آسانی کلمات را بر زبان جاری می کند و خلق و آفرینش کلمات دارد، خداوند هستی را به همین سادگی می آفریند. البته چنان که خداوند در آیه 27 سوره روم فرموده مثل اعلی و والا برای خداوند است و این مطلب تنها برای تقریب اذهان بیان شده است وگرنه کار خداوند بسیار سهل و آسان و اهون تر از آن است که ما تصور و به اوهام و عقول خود درک کنیم و تصویر و ترسیم نماییم.

اعاده الهی در قالب دیگر

البته باید توجه داشت که خداوند در اعاده به همین آفرینش ابتدایی بسنده نمی کند بلکه اعاده در شرایطی انجام می گیرد که کلمات وجودی و آفریده های الهی در وضعیت دیگر قرار می گیرند که برای هر کدام از آن ها کمالی است؛ زیرا بر اساس آیات قرآنی، زمین و آسمان تبدیل می شود و زمین و آسمانی دیگر اعاده می شود و وضعیت آفریده ها نیز دگرگون خواهد شد.

خداوند در آیه 48 سوره ابراهیم می فرماید: يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ روزى كه زمين به غير اين زمين، و آسمانها به غير اين آسمانها مبدل گردد، و مردم‏ در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند.

پس این زمین و زمان و آسمان دگرگون خواهد شد و تبدیل به زمین و زمان و آسمانی دیگر می شود. از همین روست که پرسش از قیامت و زمان آن معنا و مفهومی ندارد؛ زیرا این زمانی که با آن سر و کار داریم مرتبط با گردش ماه و زمین است و چه زمان قمری و چه شمسی، زمانی برای این مدل از خلقت است که در آن هستیم؛ حتی در همین مدل نیز زمان در سیارات دیگر با آن چه در زمین است متفاوت است؛ با این همه اگر زمان زمینی مراد باشد این زمین و زمان فرو ریخته است و آسمان های هفت گانه و زمین هفت گانه (طلاق، آیه 12) تبدیل شده است.

از همین روست که در قرآن هرگز به زمان قیامت اشاره نمی شود، زیرا پرسش از چه وقت و چه زمان قیامت معنا و مفهومی ندارد وقتی این زمان و زمین و آسمان تبدیل شده است.(اعراف، آیه 187؛ ذاریات، آیه 12؛ قیامت، آیه 6؛ نازعات، آیه 42) از سویی دیگر، خداوند خالق زمان است و در درون زمان و محدود به آن نیست.

وقتی آسمان ها و زمین ها تبدیل شود، همه این هستی موجود یعنی هفت آسمان ها و هفت زمین ها تنها عرض بهشت است؛ یعنی زمینی که بهشت از آن ساخته می شود تمام هستی موجود را در بر می گیرد. تصور آن شاید سخت باشد ولی باید دانست هر آن چه را که در آسمان کنونی از ستارگان دیده می شود و یا نمی شود، یعنی مجموعه کهشکان ها تنها در آسمان نخست است(صافات، آیه 6) و آسمان های دیگر بیرون از دید و دیده بلکه حتی تصور ماست.

خداوند می فرماید: وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ؛ و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنايش به قدر آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد.(آل عمران، آیه 133)

هم چنین در آیه 21 سوره حدید می فرماید: سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ؛ براى رسيدن‏ به آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش چون پهناى آسمان و زمين است و براى كسانى آماده شده كه به خدا و پيامبرانش ايمان آورده‏اند، بر يكديگر سبقت جوييد. اين فضل خداست كه به هر كس بخواهد آن را مى‏دهد، و خداوند را فزون‏بخشى بزرگ است.

این فضایی است که بهشت به خود اختصاص داده است؛ اما فضایی که برای دوزخ است چیزی دیگر است که در آیات قرآنی به آن اشاره مستقیمی نشده است.

در آخرت و جهانی که اعاده می شود، همه هستی نخست طی و سپس نشر می شود. طی به معنای پیچیدن و نشر به معنای باز کردن است. طوماری که نوشته ها و کلمات وجودی الهی در آن نوشته شده در پیش از قیامت طی و پیچیده شده و سپس در قیامت نشر می شود؛ پس هنگام که طومار پیچیده می شود کلمات وجودی حذف و نیست و نابود نمی شود بلکه تنها نهان و مخفی شده و سپس در هنگام نشر دوباره آشکار می شود، البته با تغییرات و تبدیلاتی که انجام می گیرد که از جمله آن ها فقدان مرگ در بهشت و دوزخ است.

خداوند درباره این طی و نشر می فرماید: يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاء كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ؛ روزى كه آسمان را همچون در پيچيدن صفحه نامه‏ها در مى‏پيچيم. همان گونه كه بار نخست آفرينش را آغاز كرديم، دوباره آن را بازمى‏گردانيم. وعده‏اى است بر عهده ما، كه ما انجام دهنده آنيم.(انبیاء، آیه 104)

پس اعاده الهی با طی و نشر همراه خواهد بود و هیچ حذف و اضافه ای در این نامه و سجل یعنی ثبت شده نیست. البته چنان که گفته شد تغییرات و تبدیلاتی صورت می گیرد که نوعی کمال است. از جمله مهم ترین تغییرات آن است که مرگی درکار نخواهد بود؛ زیرا اهل بهشت جاودانه خواهد بود و مرگ و واسطه انتقالی به جای دیگر برای آنان نخواهد بود؛ اما اهل دوزخ گرفتار حالتی می شوند که نه مرگ و نه زندگی است؛ زیرا دیگر مرگی نیست: ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى.(اعلی، 13)

خلقت بی خستگی

به هر حال، آن چه مهم است این که اعاده برای خداوند همان اندازه آسان است که ابداء و ابداع؛ زیرا خداوند به اراده خلق می کند و برای انجام آن مونه و ماده و ابزاری نیست و از همین روست که خستگی برای خداوند معنا و مفهومی ندارد؛ خداوند می فرماید: وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِن لُّغُوبٍ؛ و در حقيقت، آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است در شش هنگام آفريديم و احساس ماندگى نكرديم.(ق، آیه 38)

و در جایی دیگر نیز می فرماید: الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ؛ همان خدايى‏ كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد. در اينجا رنجى به ما نمى‏رسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمى‏دهد.»(فاطر، ایه 35)

در حالی که برخی با توجه به تصور باطل خود گمان کرده اند که خداوند در روز هفتم به سبب خستگی به استراحت پرداخته و سبت و تعطیلی داشته است. همین تصور خستگی و سختی برای اعاده نیز در میان مشرکان رسوخ کرده و گمان کرده اند که این کار سخت یا نشدنی خواهد بود.

در مجمع البیان ذیل آیه 38 سوره ق آمده است: يهوديان براساس پندار خرافى خويش بر اين باور بودند كه خدا پس از آفرينش جهان، در روز شنبه به استراحت پرداخت و آنان نيز به احترام او روز شنبه را تعطيل اعلام داشته و دست از كار مى‏كشند! اين آيه مباركه در نفى اين پندار پوچ و خرافى به روشنگرى پرداخت كه هرگز اين گونه نيست، چرا كه ذات بى‏همتاى خدا قدرتش محدود نيست كه اگر بخواهد كارى بزرگ و فراتر از توان خود انجام دهد، خسته و درمانده گردد و نياز به استراحت و يارى داشته باشد؛ نه، بلكه قدرت او بى‏كران و وصف‏ناپذير و نامحدود است و توانايى‏اش بى‏نهايت؛ بر اين اساس نه از انجام كارى خستگى به او مى‏رسد و نه درمانده مى‏شود.

علامه طباطبایی نیز در ذیل آیه 15 سوره ق می نویسد: آن خدايى كه قادر بود عالم را بدون الگو و براى اولين بار خلق كند، قادر است كه در نشاه‏اى ديگر با خلقتى جديدش بيافريند، و همان علمى كه در خلقت نخستين داشت، در خلقت دوم نيز دارد، چون هر دو در خلقت مثل همه، وقتى برايش يكى از اين دو خلقت ممكن باشد، دومى هم ممكن است، و براى خلقت دومش مانند اولش نمونه‏اى نمى‏خواهد، جز اينكه بگويد” باش” و همين كافى است كه عالم بار ديگر موجود شود،” إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ” .

البته برای خداوند خلقت چون ارادی است کار سختی نخواهد بود و خداوند هماره در حال آفرینش و خلقت است. در تاویلی که برای آیه 15 سوره ق از امامان (ع) وارد شده می توان این معنا یسر و اسانی در خلقت را بهتر فهمید؛ چه رسد اعاده ورستاخیر که کاری بسیار سهل است.

شیخ صدوق در كتاب توحيد به سند خود از عمرو بن شمر، از جابر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام ابى جعفر (ع) پرسيدم: آيه شريفه” أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ” چه معنا دارد؟ حضرت فرمود: اى جابر، تاويل اين آيه چنين است كه وقتى اين عالم و اين خلقت فانى شود، و اهل بهشت در بهشت و اهل آتش در آتش جاى گيرند، خداى تعالى دست به خلقت عالمى غير اين عالم مى‏زند، و خلقتى جديد مى‏آفريند، بدون اينكه مرد و زنى داشته باشند، تنها كارشان عبادت و توحيد خدا است، و برايشان سرزمينى خلق مى‏كند غير از اين زمين تا آن خلايق را بر دوش خود بكشد، و آسمانى برايشان خلق مى‏كند غير از اين آسمان، تا بر آنان سايه بگستراند. و شايد تو خيال مى‏كردى خدا تنها همين يك عالم را خلق كرده، و يا مى‏پنداشتى‏ كه غير از شما ديگر هيچ بشرى نيافريده است. به خدا سوگند هزار هزار عالم، و هزار هزار آدم آفريده كه تو فعلا در آخرين آن عوالم هستى، و در دودمان آخرين آن آدمها قرار دارى.(نگاه کنید: نور الثقلين، ج 5، ص 108 به نقل از توحيد صدوق؛ خصال، ج 2، باب السبعة، ح 45)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا