اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیروان شناسیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

رفتار و اخلاق اجتماعی در کلام امام کاظم(ع)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

آموزش و پرورش انسان ها هدف آموزه های اسلامی در طول تاریخ بوده است. همه پیامبران و پیشوایان دینی بر این بودند و هستند که انسان را تعلیم و تزکیه دهند. در این میان توجه به ابعاد اجتماعی به عنوان بازتاب تغییرات فردی بسیار مهم است. اما این بدان معنا نیست که رفتار اجتماعی تاثیری در تغییر خلق و خوی فردی ندارد؛ بلکه تاثیرات متقابل منش فردی در کنش اجتماعی و بر عکس موجب شده که افزون بر تاکید بر فضایل فردی اخلاقی بر رفتارهای اجتماعی نیز اهتمام شود. از همین روست که بخش اعظمی از آموزه ها و تعلمیات پیشوایان اسلامی به اخلاق و رفتارهای اجتماعی ارتباط یافته است.

یکی از پیشوایان اسلامی امام موسی کاظم(ع) است که همانند دیگران به ابعاد اجتماعی توجه داده است. نویسنده در این مطلب بر آن شد تا برخی از آموزه های ایشان را در این زمینه تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اعتماد به نفس

انسان در جامعه می بایست دارای اعتماد به نفس باشد. اعتماد به نفس در برابر توکل و تفویض نیست که از اصول مسلم قرآنی و اسلامی است؛ چنان که به معنای غرور و خودبینی نیست؛ بلکه به معنای اعتماد به توانایی و ظرفیت هایی است که خداوند به هر انسانی داده است؛ چرا که خداوند همان طوری که می فرماید انسان نسبت به خداوند دارای فقر ذاتی و هویتی است و هر چه دارد افاضات دم به دم خدای غنی حمید است(فاطر، آیه 15)، هم چنین می فرماید انسان دارای تمام ظرفیت هایی است که او را قابل خلافت الهی نموده است.(بقره، آیات 30 و 31) بنابراین، باید در هر کاری که با عقل و علم وارد می شود، به داشته های الهی خود اعتماد کند و با عزم و اراده قوی و توکل بر خداوند کارهایش را انجام دهد.(آل عمران، آیه 159)

بر همین اساس اگر در مقام تحقیق و حکمت نظری به جزم و یقین قطعی در امری رسیده است، اگر کسی در آن قطعیات و یقینیات وی تشکیک کرد نمی بایست توجهی کند، چنان که در مقام حکمت عملی و مقام اراده و عزم نمی بایست به تردیدهای دیگران توجه و وقعی کرده و گام پیش و پس بگذارد بلکه با اعتماد و توکل کارش را انجام دهد.

این امر در صحنه اجتماعی بسیار مهم است؛ زیرا کنش ها و واکنش های انسانی در جامعه تحت تاثیر مستقیم این مدل از فکر و عمل است و اگر کسی نتواند این رویه را در پیش گیرد بی هیچ شکی در زندگی شکست می خورد. بر همین اساس است که امام موسی کاظم (ع) می فرماید مبادا حرف مردم روی اراده و انتخاب قطعی و علمی تو تاثیر بگذارد و تو را به تشکیک و تردید اندازد. آن حضرت می فرماید: یا هشام لو کان فی یدک جوزة و قال الناس لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة ولو کان فی یدک لؤلؤة و قال الناس انهاجوزة ما ضرک و انت تعلم انها لؤلؤء؛ ای هشام! اگر در دست تو دانه گردویی است ولی همه مردم آن را جواهر پنداشته اند این پندار، تو را سود نبخشد چون، می دانی که آنچه در دست تو است گردوئی بیش نیست. همچنین اگر درمیان مشت تو، جواهری باشد، لکن مردم آن را گردو قلمداد کرده اند در این صورت نیز این پندار، واقعیت را دگرگون نمی سازد و زیانی به تو نمی رسد.(تحف العقول، بخش امام هفتم، ص 386)

صداقت قولی و فعلی

انسان همان طوری که می بایست اعتماد به نفس مثبت داشته باشد، همان طور می بایست کاری کند تا اعتماد دیگران را به خود جذب و جلب نماید؛ زیرا مهم ترین سرمایه اجتماعی هر انسانی، اعتماد دیگران به اوست. اگر فردی در جامعه معتمد باشد، در مال و عقل و امور دیگران شریک خواهد شد؛ زیرا دیگران به سبب همین اعتماد با او رفتاری متفاوت خواهند داشت به گونه ای که امور زندگی برایش سهل و آسان خواهد شد و بسیاری از مشکلات از پیش رویش برداشته می شود.

این اعتماد اجتماعی از راه های گوناگونی از جمله صداقت در قول و فعل به دست می آید. انسان می بایست راستگو و راست کردار باشد؛ اما بهترین صداقت آن است که فعلش قولش را تصدیق کند و قولش فعلش را. به این معنا که آن را چه می گوید عمل کند و آن را عمل می کند دیگران را بدان بخواند و به تعبیر پیامبر(ص) رطب خورده کی منع رطب کند؟ یعنی اگر می خواهد امر و نهی به چیزی کند خود پیش از دیگران عامل به آن ها باشد. خداوند در قرآن بسیاری از مردم را سرزنش و توبیخ می کند که اموری را می گویند که خود بدان عمل نمی کنند و به مفاد و محتوای کلام و قول خویش پای بند نیستند. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چرا چيزى مى‏گوييد كه انجام نمى‏دهيد؟ نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد. (صف، آیات 2 و 3)

امام موسی کاظم (ع) می فرماید: انما شیعة علیّ من صدق قوله فعله ؛ همانا شیعه علی(ع) کسی است که قول او فعلش را تصدیق نماید.(کافی ، ج 8 ، ص 228 ، ح 290)

این که آن حضرت(ع) این صفت تصدیق قول و فعل را به شیعه امیرمومنان علی(ع) نسبت داده است، به این معناست که از شیعه امام(ع) که امام المتقین و پیشوای به حق اسلام و مجسمه انسانیت است، کم تر از این انتظار نمی رود. پس شیعه مولی(ع) باید این گونه باشد تا خود را شیعه و پیرو چنین امامی بداند.

امام کاظم(ع) هم چنین در این باره می فرماید: بِئْسَ الْعَبْدُ يَكُونُ ذاوَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ؛ بد شخصى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، – كه در پيش رو چيزى گويد و پشت سر چيز ديگر. – (تحف العقول، ص 291؛ بحارالأنوار، ج 1، ص 150، ضمن ح 30)

اطعام و افطاری دادن

از دیگر اعمال اجتماعی که در زندگی فردی انسان تاثیرات بسیاری به جا می گذارد و انسان را به کمال رسانیده و برکت در زندگی او پدید می آورد و او را از آتش دوزخ و خشم الهی حفظ می کند، مساله اطعام کردن به ویژه نسبت به یتیمان و بینوایان و ناتوانان است. خداوند در آیاتی بسیاری بیان می کند که یکی از علت های خشم الهی نسبت به کافران و انداختن آنان به دوزخ و رنج های بسیار در قیامت، عدم توجه به مساله اطعام است.(مدثر، آیه 44؛ حاقه، آیه 34؛ فجر، آیه 18؛ بلد، آیه 14؛ ماعون، آیه 3 و هم چنین انسان، آیات 9 تا 12)

در این میان توجه به اطعام مومنان به ویژه روزه داران بسیار مهم و اساسی تر است؛ زیرا مومن روزه دار نه تنها مستحق توجه بیش تر است ، بلکه با این اطعام دادن به او می توان در عمل او شریک شد و از برکات آن بهره مند گشت. بر همین اساس امام کاظم(ع) می فرماید : فطرك اخاك الصائم خير من صيامك، افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است. (الكافى، ج 4 ص 68، ح 2)

شکی نیست که روزه گرفتن تنها توجه به خودسازی و ناظر بعد فردی شخص است، اما اطعام کردن از طریق افطاری دادن ابعاد اجتماعی دارد و آثار و برکات آن بسیار بیش تر است و حتی در تحول شخصیتی و دست یابی به کمالات و فضایل فردی او نیز تاثیرگذار است که در آیات و روایات دیگر به آن اشاره شده است.

زیارت و صله امام(ع)

براساس آموزه های قرآنی اسلامی، ولایت شرط صحت اعمال عبادی است؛ یعنی عمل عبادی بدون ولایت باطل است؛ البته در میان اعمال عبادی، زکات استثنا شده است؛ زیرا دادن زکات مال بدون ولایت عملی صحیح است ولی شرط قبولی و پذیرش الهی در باره زکات داشتن ولایت است. از همین روست که امام باقر(ع) می فرماید، اساس اسلام ولایت الهی است که در ولایت نبوی(ص) و ولوی(ع) خودنمایی می کند: بُنِی الاِسلام علی الخَمس الصَلوة و الزَکوة و الصَوم و الحَج و الوِلایَة‏و لَم یناد بشى‏ء ما نُودى بِالوِلایة یوم الغَدیر؛ اسلام بر پنج پایه استوار شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و به هیچ چیز به اندازه آنچه در روز غدیر به ولایت تاکید شده، ندا نشده است.(کافى، ج 2، 21، ح 8)

در تمام اعمال عبادی مقصد و مقصود ولایت است. از همین روست که تمامیت نماز به لقاء امام(ع) و عرض ادب نسبت به ایشان از طریق : السلام علیکم و رحمه الله و برکاته است. هم چنین «من تمام الحج لقاء الامام (ع) و من تمام العباده لقاء الامام (ع)» است.( کافي، ج 4، ص 549؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 254؛ بحارالانوار، ج 96، ص 374) چرا که امام صادق(ع) می فرماید: هنگامي که يکي از شما حج به جا مي‌آورد، آن را به ديدار ما ختم کند؛ زيرا آن از تماميت حج است.(همان) وگرنه اگر مقصود و مقصد امام(ع) نباشد، هیچ فرقی با حج جاهلیت ندارد. امام (ع) می فرماید: در جاهليت هم اين چنين طواف مي‌کردند؛ مردم مکلفند بر گرد اين سنگ‌ها طواف کنند و سپس نزد ما آمده، مودت و ياري خود را بر ما عرضه بدارند. (کافي، ج 1، ص 392)

در روایات بسیاری بر زیارت امامان(ع) تاکید شده است. این زیارت فرقی نمی کند که امام زنده باشد یا مرده؟ چرا که آنان زنده هستند و می شنود و پاسخ می دهند. از همین روست که زیارت امام حسین(ع) حتی در حالت خوف و ترس از مرگ و اذیت سلطان و دشمنان رواست در حالی که می توان زیارت کعبه را در حالت خوف و ترس ترک کرد.

نکته دیگر آن که بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، رحم واقعی و حقیقی انسان، ولی الله (ع) است و پیامبر(ص) می فرماید: انا و علی ابوا هذه الامه؛ من و علی پدران این امت هستیم.(عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص 86 ؛ علل الشرائع، ج‏1، ص 128)

خداوند می فرماید: الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ همانانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى‏شكنند و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مى‏گسلند و در زمين به فساد مى‏پردازند آنانند كه زيانكارانند.(بقره، ایه 27)

پس صله رحم واقعی با اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است. کم ترین صله رحم، صلوات فرستادن است. به هر حال، زیارت وصله رحم نسبت به امامان(ع) واجب و لازم الهی است. انسان می بایست به زیارت و صله امام زمان(عج) برود. البته اگر انسان در زمان غیبت دسترسی به زیارت امام زمان خودش(عج) را نداشته باشد، می تواند به زیارت صالحان برود و این گونه صله رحم انجام دهد. امام موسي كاظم (ع) می فرماید: كسي كه نمي تواند ما را زيارت نمايد، پيروان صالح ما را ديدار كند كه ثواب زيارت ما برايش نوشته مي شود و هركس نمي تواند ما را صله كند ، پس نيكان پيرو ما را صله نمايد ،‌براي او ثواب صله ما نوشته مي شود.(كامل الزيارات، 319، باب 105 )

این صله رحم و زیارت صالحان و دوستان و محبان اهل بیت(ع) موجب تقویت ارتباط اجتماعی می شود که خود آثار و برکات بسیاری دارد. به عنوان نمونه امام کاظم(ع) می فرماید: النَّظَرُ الى وَجْهِ الْعالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَة؛ نگاه به صورت عالم از روى محبت، عبادت است.(وسائل الشیعه، ج 18، ص 458 )

جلب رحمت الهی

هر انسانی می خواهد که از رحمت الهی برخوردار شود. اگر جامعه بخواهد مرحوم باشد و از رحمت خداوندی بهره مند گردد، باید شرايطی را فراهم آورد که موجب ضمانت رحمت خدا بر مردم و جامعه باشد. مهم ترین اصولی که امام کاظم(ع) بیان می کند عبارتند از خوف از خدا، ادای امانت و عمل به حق. ایشان می فرماید: إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما يَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ؛ اهل زمين مورد رحمت – و بركت الهى – هستند، مادامى كه خوف و ترس – از گناه و معصيت داشته باشند -، اداى امانت نمايند و حقّ را دريابند و مورد عمل قرار دهند.(تهذيب الأحكام: ج 6، ص 350، ح 991، وافى: ج 4، ص 433، ح 2273)

شکی نیست که این سه مساله با مسایل اجتماعی ارتباطی تنگاتنگی دارد، زیرا خوف از خدا موجب تقوا می شود که پرهیز از ظلم و تعدی به حقوق دیگران از نخستین بازتاب های آن است. هم چنین ادای امانت و ترک خیانت نیز ارتباط تنگاتنگی با عمل اجتماعی دارد. عمل به حق یعنی ترک باطل نیز هر چند دارای ابعاد اجتماعی است، ولی ابعاد اجتماعی آن بسیار چشم گیر و غالب است. از این رو، می توان گفت که از عوامل رحمت الهی، توجه به رفتارهای اجتماعی است که جامعه را در امنیت قرار داده و از برکات و رحمت های عام و خاص بهره مند می سازد.

ترک شوخی بسیار

شوخی به شرطی که کم و در چارچوب موازین عقل و عرف و شرع باشد، موجب نشاط می شود. پیامبر(ص) و امیرمومنان علی(ع) نیز شوخی می کردند که داستان خوردن خرما و گذاشتن هسته در پیش امام علی(ع) از سوی پیامبر(ص) مشهور و معروف است. اما باید توجه داشت که اگر شوخی همراه با دروغ و ضد موازین عرف و هنجارهای اخلاقی و شرعی باشد، زیانبار و جزو اعمال لهو است که گناه و زیان های دنیوی و اخروی بسیاری بر آن مترتب است.

حضرت امام موسي كاظم (ع) در رفتار اجتماعی نسبت به شوخی هشدار داده و فرموده است: اِيّاكَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ يَذْهَبُ بِنُورِ ايمانِكَ، وَ يَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَكَ؛ بر حذر باش از شوخى و مزاح ـ بى جا ـ چون كه نور ايمان را از بين مى برد و جوانمردى و آبرو را سبك و بى اهميّت مى گرداند.( وسائل الشّيعة، ج 12، ص 118، ح 15812)

در حقیقت ، اگر انسان به این مساله توجه نکند، آثار اجتماعی شوخی زیاد برای او دردسر ساز خواهد شد که از جمله آن ها از دست دادن مروت اجتماعی است.

آثار رفتار اجتماعی در زندگی فردی

چنان که بیان شد، ارتباط تنگاتنگ و تعامل متقابلی میان حوزه فردی و اجتماعی است. به این معنا که اخلاق فردی در حوزه اجتماع و رفتار اجتماعی در حوزه اخلاق فردی تاثیر گذار خواهد بود. امام موسى کاظم (ع) به عنوان نمونه ای از این تاثیرات متقابل می فرماید: مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نيَّتُهُ زيدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ ؛ هر كه زبانش صادق باشد اعمالش تزكيه است، هر كه فكر و نيّتش نيك باشد در روزيش توسعه خواهد بود، هر كه به دوستان و آشنايانش نيكى و احسان كند، عمرش طولانى خواهد شد. (تحف العقول، ص 388، س 17، بحارالأنوار، ج 75، ص 303، ضمن حديث 25)

آن حضرت(ع) در جایی دیگر می فرماید : أداءُ الاْمانَةِ وَ الصِّدقُ يَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِيانَةُ وَ الْكِذْبُ يَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ؛ امانت دارى و راست گویى، هر دو موجب توسعه روزى مى شود؛ وليكن خيانت در امانت و دروغ گویى موجب فلاكت و بيچارگى و سبب تيرگى دل است.(تحف العقول: ص 297، بحارالأنوار: ج 75، ص 327، ضمن ح 4)

خیررسانی و ترک بی تفاوتی

انسان می بایست همیشه دست به خیر باشد و در امور زندگی به دیگران خیر رسانی داشته باشد و نسبت به زندگی دیگران بی تفاوت نباشد. امام موسی کاظم(ع) می فرماید: أبْلِغْ خَيْراً وَ قُلْ خَيْراً وَ لا تَكُنْ إمَّعَة؛ نسبت به هم نوع خود خير و نيكى داشته باش، و سخن خوب و مفيد بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئوليّت قرار مده.( تحف العقول: ص 304، بحارالأنوار: ج 2، ص 21، ح 62، و ج 75، ص 325، ح 2.)

رفتار اجتماعی خردمندان

عقل و خرد مهم ترین و بهترین نعمتی است که خداوند به انسان داده است، البته به شرطی که از آن بهره گیرد و تعقل کرده و با تفکر خردورزی نماید و در رفتار فردی و اجتماعی آن را به کار گیرد. در این صورت است که می توان عاقل را عاقل دانست وگرنه کسی که از عقل خود بهره نبرد و دین و اخلاق (حیا) نداشته باشد در حقیقت جز سفاهت چیزی ندارد. بر همین اساس است که در قرآن بر تعقل و تفکر بسیار تاکید شده و خردمندان را کسانی دانسته که دین دار و اخلاقی هستند.

اصولا عمل عاقل بسیار ارزشمند است ؛ زیرا برخاسته از معرفت و علم است. حضرت امام موسي كاظم (ع) می فرماید: قَليلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ كَثيرُالْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ؛ اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر أجر خواهد داشت گرچه قليل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زيادكار و خدمت و عبادت كند پذيرفته نخواهد بود.( تحف العقول: ص 286، بحارالأنوار: ج 70، ص 111، ح 14)

آن حضرت (ع) هم چنین می فرماید: فَضْلُ الْفَقيهِ عَلَى العابِدِ كَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْكَواكِبِ، وَ مَنْ لَمْ يَتَفَقَّهْ فى دينِهِ لَمْ يَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً؛ ارزش و فضيلت فقيه بر عابد همانند فضيلت خورشيد بر ستاره ها است; و كسى كه در امور دين فقيه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود. (تحف العقول، ص 303 و ص 209)

عاقل می بایست با عقل خویش به دنبال علم برود از همین روست که بر تفکر عاقل تاکید شده است. کسی که با عقل و علم عمل کند در زندگی فردی و اجتماعی موفق خواهد بود. انسان وقتی با عالم مواجه می شود می بایست از او بهره مند شود و با آنان نشست و برخاست داشته باشد. حضرت امام موسي كاظم (ع) فرموده است: عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلكِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ؛ عالم را به جهت عملش تعظيم و احترام كن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مكن، ولى طردش هم نگردان، بلكه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعليمش بده. (تحف العقول، ص 303 و ص 209)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا