اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیحقوقیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

اجرت رسالت، دعوت و تبلیغ

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از وظایف مسلمانی دعوت و تبلیغ دینی است که در ادامه رسالت و تبلیغ پیامبران قرار می گیرد. نویسنده در این مطلب بر آن تا نقش تاثیرگذار دعوت و تبلیغ بی مزد و اجرت را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

پیامبری، سفارت و نمایندگی از خدا

نبی و رسول هر چند انسان های برگزیده ای از سوی خداوند برای ماموریت هدایت گری انسان به سوی صراط مستقیم عبودیت الهی هستند،(بقره، آیه 213؛ آل عمران، آیات 33 و 51) اما هر انسانی به حکم عقل و شرع می بایست نقش پیامبری را ایفا کند؛ زیرا انسان وقتی حقیقتی را کشف کرد نمی تواند آن را کتمان کند و باید در مقام امر به معروف و نهی از منکر و اصول دیگر اخلاقی و دینی، آن حقیقت را به گوش دیگران برساند و رسالت تبلیغ حقیقت و پیام رسانی را به درستی انجام دهد.

ابلاغ و تبلیغ حقایق از جمله حقایق دینی، وظیفه ای همگانی است و نمی بایست در این امر حتی در برابر فشارها و سختی ها کوتاه آید و بی هیچ ترس و خشیتی از دشمنان مسئولیت و وظیفه اخلاقی و دینی خود را انجام دهد.(احزاب، آیه 39)

پس هر انسانی به حکم عقل و اخلاق و شریعت می بایست خود را موظف و مکلف به تبلیغ حقیقت نماید و از کتمان حقیقت ولو با سکوت و خاموشی اجتناب نماید؛ چرا که کتمان حقیقت گناهی بزرگ و نابخشودنی است.(بقره، آیات 146 و 159 و 174)

مسلمان می بایست افتخار کند که عقل و شرع او را موظف و مکلف نموده تا در نقش سفارت و نمایندگی خداوند به تبلیغ حق از جمله حقایق دینی بپردازد و مردم را نسبت به معارف و احکام الهی آگاه سازد. کسی که در جایگاه مبلغ نشسته می بایست خود را همانند پیامبری بداند که از سوی خداوند ماموریت دارد که معارف و حقایق را به گوش دیگران برساند.

اجرت و مزد در برابر رسالت و تبلیغ

اجرت به معنای مزد و پاداش است. به این معنا که انسان در قبال کار و خدماتی که ارایه می دهد، چیزی را به عنوان بهای آن دریافت می کند. اجرت می تواند طبق یک قرارداد یا شبه قرارداد مشخص شود به طوری که طرفی که خدمات می گیرد موظف باشد تا پس از دریافت خدمات آن اجرت و مزد را بپردازد. اجرت می تواند اجرت معین و مسما باشد که دو طرف بدان متعهد می شوند یا اجرت مثلی باشد که طبق عرف تعیین و پرداخت می شود.

در داستان حضرت موسی(ع) و دختران شعیب(ع) حضرت موسی(ع) به سقایت و آبدهی رمه می پردازد، در حالی که هیچ قرارداد و تعهدی در میان نبوده است؛ اما شعيب(ع) از موسى(ع) دعوت می کند تا براى پرداختن اجرت آب دادن به گوسفندانش به نزدش برود.(قصص، آیه 25)

پس عرف اقتضا می کند که انسان نسبت به خدمات و کاری که دیگری انجام می دهد نوعی تشکر فراتر از تشکر زبانی داشته باشد و مزد و پاداشی را برای ارایه کننده خدمات در نظر بگیرد.

ساحران و جادوگران به فرعون پیشنهاد می کنند تا در ازای مقابله با حضرت موسی(ع) در صورت موفقیت اجرتی در نظر گرفته شود،(اعراف، آیه 113؛ شعراء، آیه 41) فرعون نیز این پیشنهاد را می پذیرد.(اعراف، آیات 113 و 114؛ شعراء، آیات 41 و 42)

اجرت جعاله که نوعی قرارداد است در آیه 72 سوره یوسف در قبال پیدا کردن جام و پیمانه شاهی مطرح می شود. چنان که در آیه 233 سوره بقره نیز از اجرت به دایه شیرده و در آیه 24 سوره نساء از اجرت عقد تمتع (صیغه موقت) سخن میان آمده است.

پس اجرت گرفتن در برابر کار و خدمات هم مشروع و هم معقول بوده و در طول تاریخ در میان تمامی اقوام سابقه و پیشینه داشته است.(کهف، آیات 77 و 94؛ قصص، ایه 25؛ اعراف، آیات 113 و 114)

همین مساله موجب شده تا وقتی پیامبران به دعوت و رسالت و تبلیغ پرداختند، مساله اجرت رسالت مطرح شود. اما پیامبران به دفع دخل مقدر پرداخته و پیش از آن که مساله اجرت در افواه مردم مطرح شود، آن را انکار کردند و به صراحت اعلام داشتند که هیچ تقاضایی به عنوان اجرت و مزد رسالت نمی خواهند و این کار را به عنوان یک مسئولیت و وظیفه الهی می دانند.(یس، آیات 14 و 20 و 21؛ یونس، آیات 71 و 72؛ هود، آیات 25 و 29؛ شعراء، آیات 106 و 109 و 124 و 127 و 142 و 145 و 161 و 164 و 177 و 180 و آیات بسیار دیگر)

حرمت اجرت رسالت و تبلیغ

برخی از اجرت ها در اسلام حرام دانسته شده است. از جمله این اجرت و مزدهای حرام می توان به اجرت زنا(نور، آیه 33)، اجرت سخنان باطل(لقمان، آیه 6)، اجرت غنا و آوازه خوانی لهو و لعب(همان؛ نورالثقلين، ذيل آيه) و مانند آن ها اشاره کرد.

از آیات بسیاری از جمله آیات پیش گفته از سوره شعراء به دست می آید که اجرت‌خواهى براى تبليغ دين الهى، خلاف سنت الهی و سيره انبيا و پیامبران الهی است. به این معنا که پیامبران موظف و مامور به تبلیغ بودند و نمی توانستند هیچ گونه مزدی دریافت کنند.

آنان هیچ گونه مزدی را دریافت نمی کردند. به این معنا که خودشان را کلاله مردم قرار نمی دادند و زندگی خودشان را از طریق اموال و هدایا و بخشش های مردمی تامین نمی کردند. از همین روست که آنان راه درآمدی داشتند که محتاج و نیازمند مردم نشوند. حضرت ابراهیم(ع) و حضرت شعیب(ع) و بسیاری از پیامبران بنی اسرائیل چوپانی می کردند. حضرت داود(ع) نخست چوپانی می کرد و سپس در زمان حکومت و خلافت خویش بر یهود، زنبیل بافی و زره بافی داشت و ازاین راه ارتزاق می نمود. پیامبر گرامی(ص) از درآمد تجاری و ثروت همسرش استفاده کرد.

همین سیره علما در طول تاریخ بوده است. علمای بزرگ شیعه نیز کار می کردند و از راه کار کردن ارتزاق می نمودند. شهید اول به هیزم فروشی می پرداخت و از آن را امرار معاش می کرد. بسیاری از علمای برجسته در سابق به کارهای کشاورزی پرداخته و در ساعاتی دیگر از روز هم به تدریس و تبلیغ می پرداختند؛ زیرا هدف علما از کار کردن این بود که نیازمند دیگران نباشند، نه آن که ثروتی را گرد آورند. از همین رو، با کم ترین تلاش یک زندگی در سطح توده مردم یا کم تر از آن داشتند و بقیه روز را به تبلیغ و رسالت می پرداختند. وقتی هدف از کار کنزاندوزی نباشد، می توان فرصت بسیاری برای کارهای دیگر فراهم آورد. البته برخی از آنان از خواب خویش می زدند و بر خود سختی روا می داشتند تا در ساعت بیش تری در خدمت مردم باشند. اصولا مردم زمانی به نزد علما رفت و آمد می کنند که خودشان نیز کاری نداشته باشند. پس درزمانی که خودشان مشغول کار هستند طلبه و عالم نیز می تواند کاری برای خود دست و پا کند تا نیازمند مالی مردم نباشد. این کار می تواند شامل کارهای خدماتی و کشاورزی و دولتی و مانند آن باشد.

اصولا اقتضای اخلاص آن است که انسان بی مزد و اجرت و تنها برای رضای خدا کار کند. کسی که توقع مزد و اجرتی دارد سخنش کم تر مورد پذیرش قرار می گیرد، به ویژه اگر مخاطب احساس کند که وی می خواهد از طریق القای برخی از مسائل و مکلف کردنش به برخی از امور از او استفاده مالی کرده و درآمدی برای خودش داشته باشد. اگر کسی از همان آغاز تبلیغ به مساله زکات و خمس اشاره کند، و سپس خود را مامور الهی در جمع آوری خمس و زکات معرفی نماید، به طور طبیعی با واکنش منفی مردم مواجه خواهد شد. با آن که زکات و خمس خود دارای مصارف مشخصی است و خمس و زکات برای فقیران جامعه گردآوری می شود. اما اگر مانند برخی از نهادهای گردآوری صدقات به گونه ای عمل شود که به جای فقیران کارمندان و ساختمان های آنان نو نوال شود، مردم از آنان گریزان خواهند شد.

مودت اهل بیت(ع) اجرت رسالت پیامبر(ص)

البته بر اساس آیات قرآنی پیامبر(ص) هر چند که اجرت مادی درخواست نکرد، اما یک اجرت معنوی از مردم مسلمان و مومن درخواست کرد. این درخواست آن حضرت(ص) به دستور خداوند بوده است.

خداوند بیان می کند پیامبر گرامی(ص) نیز همانند دیگر پیامبران الهی، درخواستی به عنوان مزد و اجرت رسالت نداشت؛(انعام، آیه 90؛ یوسف، آیه 104؛ فرقان، آیه 57؛ سبا، آیه 47؛ ص، آیه 86) چرا که مزد رسالت پیامبر(ص) بر عهده خداست.(سبا، آیه 47)

با این همه ایشان مامور می شوند تا یک مزد خاص از مردم درخواست کنند که همان مودت و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت است. خداوند در آیه 23 سوری شوری به پیامبر(ص) فرمان می دهد و می فرماید: قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ؛ بگو هیچ مزد و اجری از شما جز مودت در خویشان نمی خواهم.

پس مودت خویشان که همان اهل بیت عصمت و طهارت براساس روایات تفسیری بسیاری از فریقین هستند، به عنوان اجر و مزد رسالت از سوی خداوند تنها برای پیامبر(ص) مطرح می شود. به این معنا که در میان پیامبران الهی، تنها پیامبر گرامی است که مزدی را به حکم الهی درخواست می کند که همان مودت در خویشان و قربی است.

اما این مزد که یک مزد معنوی و اجرت غیر مادی است، مزدی نیست که فایده اش برای پیامبر(ص) باشد؛ چرا که مزدی است که فایده و سودش به خود مردمان باز می گردد. از همین روست که خداوند به آن حضرت فرمان داده و می فرماید: قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ؛ بگو: «هر مزدى كه از شما خواستم آن از خودتان! مزد من جز بر خدا نيست، و او بر هر چيزى گواه است.»(سباء، آیه 47)

پس مزد و اجرتی که آن حضرت (ص) به عنوان مزد رسالت و پیامبری می خواهد یک امر معنوی به عنوان مودت و محبت خویشان است که بازگشت آن نیز به خود دوستداران و اهل مودت است؛ زیرا بر اساس آیه 57 سوره فرقان این مزد رسالت ، راهی به سوی خداست؛ یعنی انسان مومن با مودت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) راهی به سوی خدا می یابد و در صراط مستقیم قرار می گیرد. خداوند می فرماید: قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا؛ بگو: «بر اين رسالت‏ اجرى از شما طلب نمى‏كنم، جز اينكه هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش در پيش‏ گيرد.»(فرقان، آیه 57)

این مطلب از آیات قرآنی به دست می آید که ایمان چیزی جز محبت نیست که خداوند در دلهای بندگانش قرار می دهد،(حجرات، آیه 7) پس مومنان واقعی کسانی هستند که محبت خداوند را کسب می کنند؛ و از آن جایی که محبت خداوند تنها در سایه محبت پیامبر(ص) به دست می آید: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.»(آل عمران، آیه 31) لازم است تا این محبت را از طریق اطاعت خدا و پیامبر(ص) به ویژه اطاعت از امر الهی به عنوان محبت و مودت به ذی القربی و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به نمایش گذارند. از همین روست که خداوند در ادامه این آیه می فرماید: قُلْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ؛ بگو: «خدا و پيامبر را اطاعت كنيد.» پس اگر رويگردان شدند، قطعاً خداوند كافران را دوست ندارد.(آل عمران، آیه 32)

هم چنین خداوند در آیات قرآنی بیان می کند که این ذوی القربی که نفس و فرزندان پیامبر(ص) هستند( ال عمران، آیه 61)، کسانی هستند که خداوند ولایت آنان را واجب دانسته(مائده، آیه 55 و 3) و به عنوان اولوا الامر معرفی نموده است.(نساء، آیه 59)

پس مزد رسالت و تبلیغی که خداوند برای پیامبر(ص) به عنوان یک استثنا ذکر می کند، مزدی است که سودش به خود مردمان باز می گردد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا