اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

خدای محبوب و محبوب خدا

samamos بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مهم ترین پرسش های بشر این است که چگونه محبوب به ویژه در نزد خدا شویم؟ از آیات قرآنی بر می آید که مهم ترین راه محبوبیت آن است که خدا را محبوب در نزد مردم محبوب کنیم؟ اما پرسش این است که چگونه ما می توانیم خدا را در نزد مردم محبوب کنیم تا خودمان در نزد خدا محبوب شویم؟ نویسنده در این مطلب بر آن است تا بر اساس آموزه های وحیانی اسلام به این پرسش پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

محبت دو سویه

براساس آموزه های وحیانی قرآن محبت دو سویه است. از همین روست گفته شده اگر می خواهید بدانید چه اندازه در نزد دیگری واقعا محبوب هستید، ببینید تا چه اندازه او در قلب شما محبوب است. خداوند در آیه 54 سوره مائده می فرماید: يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ؛ خداوند آنان را دوست می دارد و آنان نیز خداوند را دوست می دارند.

جالب این که محبت خداوند پیش از محبت خلق است؛ از این روست که خداوند محبت خود را نسبت به مردم مقدم بر محبت مردم بر خود داشته است. پس محبت یک سویه نمی شود و اگر کسی محبوب خداست به طور طبیعی خدا در نزدش محبوب است.

نشانه های محبت

پس برای این که بدانیم که ما تا چه اندازه محبوب خداییم باید ببینیم که خدا تا چه اندازه محبوب ماست؟ برای شناخت این مطلب می توان به دل خود مراجعه کرد و آن را دانست ولی بهترین حالت آن است که به اعمال خود توجه کنیم؛ زیرا اگر دل ما در حال تقلب احوال است و هر دم گرایش به چیزی دارد و دقیقا نشان نمی دهد که خدا تا چه اندازه محبوب ماست، ولی می توانیم با مراجعه به اعمال خودمان دریابیم که واقعا ما خدا را چه اندازه دوست داریم و خداوند محبوب ماست.

خداوند نشانه های محبوب بودن خدا در خلق را اموری چون اطاعت محض و رضای محض به قضا و قدر خودش می داند. در روایات بسیاری آمده که اگر کسی واقعا کسی را دوست دارد مطیع محض اوست و در برابرش چون و چرا نمی کند و در آشکار و نهان این دلدادگی خود را نشان می دهد و همه چیزش را فدای محبوبش می کند.

مهم ترین نشانه محبت عبارتند از:

  1. پیروی و اطاعت: خداوند در آیات 31 و 32 سوره آل عمران می فرماید: قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ.. قُلْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبُّ الْكَافِرِينَ؛ بگو: «اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد، و خداوند آمرزنده مهربان است.» بگو: «خدا و پيامبر او را اطاعت كنيد.» پس اگر رويگردان شدند، قطعاً خداوند كافران را دوست ندارد.امام صادق (ع) در پاسخ به پرسش برخی اصحاب مبنی بر اینکه «آیا خداوند ما را به دوستی خویش برگزیده است؟» با اشاره به آیه فوق، فرمودند: «هر کس می‌خواهد بداند که آیا خداوند او را دوست دارد یا نه، باید به فرمان‌های خدا عمل و از ما پیروی کند.»( کافی، ج8، ص14)
  2. از این آیات به دست می آید که میان اتباع و اطاعت از یک سو و محبت ارتباط تنگاتنگی است. کسی که محبت دیگری را در دل دارد، مطیع محض اوست و از او پیروی و اطاعت می کند. پس اطاعت و اتباع دو نشانه ای است که می توان با آن دانست که چه اندازه کسی محبوب در نزد ماست. از همین روست که اگر اطاعت و اتباعی نباشد و به فرمان محبوب پشت شود محبت در دل نیست و از همین روست که خدا می فرماید اینان کافر بوده و محبوب خدا نیستند. امام صادق(ع) می فرماید: خدا را نافرمانی می کنی، در حالی که اظهار عشق و محبت به او داری! این عمل، چیز شگفتی است. اگر محبت تو صادقانه بود، از او اطاعت می کردی؛ چرا که دوست، مطیع و فرمان بردار کسی است که دوستش می دارد.( بحارالانوار، ج70، ص15)
  3. یاد یار و ذکر الله: از دیگر نشانه های محبت آن است که همیشه محبوب در یاد و خاطرش است و هرگز از او غافل نیست و از یادش نمی برد. از این روست که اگر محبوبش از نظر غایب باشد در دل و جانش حاضر است و خود را در محضر یار و یار را در محضر خود می یابد. در روایات است که خداوند به موسی(ع) فرمود: کذب من زعم انه یحبنی فاذا جنه اللیل نام عنی. الیس کل محب یحب خلوه حبییه؟ ای پسر عمران! دروغ می گوید آن کسی که گمان می کند مرا دوست دارد؛ اما چون شب فرا می رسد چشم از عبادت من فرو می بندد. مگر نه این است که هر دلداده ای دوست دارد با دلدار خود خلوت کند.(بحارالانوار، ج 78، ص 139)

محبوبیت در نزد خدا با ایجاد محبت خدا در مردمان

یکی دیگر از مهم ترین راه های کسب محبت خدا و محبوب شدن در نزد او این است که شخص کاری کند تا خدا در نزد مردم محبوب شوند. اگر چنین عملی انجام گیرد، انسان در مقامات انسانی و تقرب به خدا به جایی می رسد که حتی پیامبران به مقام او غبطه می خورند.

از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: قال رسول الله(ص): الا اخبركم عن اقوام ليسوا بانبياء و لا شهداء يغبطهم الناس يوم القيامه بمنازلهم من الله عز و جل، علي منابرهم من نور. قيل: من هم يا رسول الله؟ قال: هم الذين يحببون عبادالله الي الله و يحببون الله الي عباده. قيل: هذا حببوا الله الي عباده فكيف يحببون عبادالله الي الله؟ قال: يامرونهم بما يحب الله و ينهونهم عما يكره الله فاذا اطاعوهم احبهم الله؛ آيا شما را از كساني خبر دهم كه نه انبيا و نه شهدا هستند، ولي مردم(انبيا و شهدا) به مقام و مرتبت و جايگاه آنان در پيش خدا كه بر منبرهايي از نور هستند غبطه مي خورند؟ سؤال شد: اي رسول خدا(ص) آنان چه كساني هستنند؟ پيامبر(ص) فرمود: آنان كساني هستند كه بندگان خدا را محبوب خدا و خدا را محبوب بندگانش مي گردانند. سؤال شد: معناي محبوب گردانيدن خدا در پيش بندگانش معلوم است اما چگونه بندگان خدا را محبوب خدا مي گردانند؟ پيامبر(ص) در جواب فرمود: به چيزي كه خداوند متعال دوست دارد دعوت مي كنند و از چيزي كه خداوند متعال بدش مي آيد نهي مي كنند، پس هنگامي كه بندگان خدا، او را اطاعت مي كنند محبوب خدا مي گردند و خداوند متعال آنان را دوست مي دارد.( مستدرك الوسائل، ج2، ص182)

کسی که می خواهد محبوب خدا شود و به این درجات عالی از تقرب دست یابد می بایست کاری کند که خداوند محبوب مردمان شود نه این که مردم از ایشان و خداوند گریزان شوند. پس محبوبان خداوند سه تخصص دارند: 1. خلق را با خالق آشنا و خدا را در نزدشان محبوب می کنند. 2. خالق را منعطف و محبوب پیش خلق می کنند؛ 3. و راه رفتن ایشان و نیز منش و کنش و واکنش آنان در کوی و برزن و جامعه نصیحت عملی است.

انسانی که خداوند در نزدش محبوب است، کارها و اعمالی را انجام می که نشانه محبوبیت خدا در نزد اوست. از جمله این کارها می توان به خلق و خوی و منش شخص اشاره کرد که در این روایات و روایات دیگر بسیار آمده است. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می کند که حضرت عیسی(ع) در پاسخ حواریون درباره بهترین کسانی که می توان با آنان مجالست کرد فرموده است: قَالَتِ الْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا رُوحَ اللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ؟ قَالَ: مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي الْآخِرَةِ عَمَلُه؛ ای روح الله ! با چه کسانی مجالست کنیم؟ و آن حضرت در جواب فرمودند: شما با سه گروه معاشرت کنید: اول کسانی که دیدارشان خدا را به یاد شما بیاورد. دوم افرادی که منطقشان موجب فزونی عمل و رفتار نیک، در شما می شود و سوم گروهی که عملشان سبب می شود تا شما به آخرت اشتیاق بیشتری بیابید.( کافی، ج 1، ص 39)

پس کسی که نگاه به او آدمی را به یاد خدا می اندازد و سخنش چنان است که علم و دانش می افزاید و عملش آدمی را به آخرت گرایش می دهد و از دلبستگی به دنیا باز می دارد؛ چنین شخصی در حقیقت محبت خدا را در دل دارد و در نزد خداوند محبوب است.

در حقیقت انسانی که دوست دارد خداوند همان طوری که نزدش محبوب است، در نزد مردمان محبوب شود کاری نمی کند که مردم از او گریزان شوند. وقتی کار نیک و خوبی را انجام می دهد می گوید این را به فرمان خداییم انجام داده ام و هر گاه از کار بد و زشتی اجتناب می کند می گوید به فرمان خداییم ترک کردم. مردم به سبب این خلق و خوی خوب و نیک و زیبایش علاقه مند به او می شوند و وقتی می فهمند که او این کارها را به فرمان خدایی انجام می دهد که محبوب اوست ، هم او را دوست می دارند و هم خدایش را دوست می دارند و خدایش محبوب آنان می شود.

حال در نظر بگیرید که کسی از فردی و کارهایش ناراحت شود و هر کاری که می کند موجب خشم مردمان و نارضایتی آنان را فراهم آورد. مثلا همانند وهابیون و تکفیری ها و داعشی ها و القاعده ای ها کارهایی انجام دهد که موجب اسلام هراسی شود. این گروهها چون محل و مورد نفرت مردمان در جهان قرار می گیرد، دین و آیین و خدایی که آنان را به این چیزها فرمان داده مغضوب خلق و مردمان قرار می گیرد و موجب می شود که مردم از چنین دین و خدایی نفرت پیدا کنند. چنین رفتاری به طور طبیعی محبوب خدا نیست؛ زیرا به جای آن که خدا را محبوب مردمان کند، خدا را دشمن مردمان می کند و مردم از چنین خدایی بیزار می شوند و به آن آیین گرایش پیدا نمی کنند.

کسانی که مردم را به زهد در دنیا و عدم دلبستگی به مال و منال دنیوی دعوت می کنند ولی خودشان در عمل به دنبال دنیا می روند و به ثروت اندوزی و قدرت طلبی گرایش دارند، اینان نه آخرت محبوب آنان است نه خدا محبوب آنان. پس در عمل خودشان به جای آن که مردم را به آخرت دعوت کنند و گرایش دهند در عمل مردم را به دنیا دعوت می کنند و از آخرت گریزان می سازند. امام صادق(ع) می فرماید: كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِیَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِیَةٌ؛ مردمان را به غیر از زبان و به عمل دعوت به حق کنید تا مردم از شما ورع و پرهیزگاری و تلاش برای آخرت و نماز و کار خیر را ببینند؛ زیرا این برای دعوت گری بهتر است.(الکافی، ج2، ص78؛ وسائل‏الشیعة، ج1، ص76؛ وسائل‏الشیعة، ج15، ص246)

می گویند عالمی از علما گرفتار دنیا شده بود و چون احبار یهودی مردم را به آخرت و زهد دعوت ولی خودش به اتراف و رفاه زدگی و تجملات گرفتار شده بود. یکی از مریدان نزد او رفت و گفت: اگر این کتاب غیر از متن حاشیه ای دارد. ما را از آن خبر کنید و اگر آن سو خبری نیست ما را آگاه سازید.

امام (ع) می فرماید اگر می خواهید ما را نزد مردم محبوب کنید نیاز نیست که سخنرانی های آتشین و دلیل و برهان قاطع بیاورید و فیلم بازی کنید؛ بلکه با کارهای خوب و کردار و منش و کنش و واکنش نیک ما را محبوب مردمان کنید؛ زیرا وقتی نگاه می کنند می گویند که این شیعه امام صادق(ع) است.

مردم پیش از آن که به سخن کسی توجه کنند به عمل او توجه می کنند. مفضل در کتاب توحید خود می نویسد: مفضل می گوید: چون این سخنان واهی را از آن دورمانده از رحمت خدا شنیدم، از شدت خشم نتوانستم جلوی خود را بگیرم و گفتم: ای دشمن خدا، ملحد شدی و پروردگاری را که تو را به نیکوترین ترکیب آفریده و از حالات گوناگون گذرانده و به این حد رسانده است، انکار کردی؟ اگر در خود اندیشه کنی و به درک خود رجوع نمایی، دلایل پروردگار را در وجود خود خواهی یافت و خواهی دید که شواهد وجود خدا و قدرت او، و نشان علم و حکمتش در تو آشکار و روشن است.

مرد زندیقی گفت: «ای مرد! اگر تو از متکلمانی که با تو، به روش آنان سخن بگویم؛ اگر ما را محکوم ساختی ما از تو پیروی می کنیم و اگر از آنان نیستی سخن گفتن با تو سودی ندارد؛ و اگر هم از یاران جعفَربن محمدصادق هستی، او خود با ما چنین سخن نمی گوید و این گونه با ما مناظره نمی کند. او از سخنان ما بیش از آنچه تو شنیدی بارها شنیده، ولی دشنام نداده است و در مبحث بین ما و او از حد ادب بیرون نرفته است. او آرام، بردبار و متین و خردمند است و هرگز خشم و سفاهت بر او چیره نمی شود، سخنان و دلایل ما را می شنود تا آنکه هرچه در دل داریم، بر زبان می آوریم، گمان می کنیم بر او پیروز شده ایم. آن گاه با کمترین سخن دلایل ما را باطل می سازد و با کوتاه ترین کلام، حجت را بر ما تمام می کند؛ چنان که نمی توانیم پاسخ دهیم، اینک اگر تو از پیروان او هستی، چنان که شایسته اوست با ما سخن بگو».(نگاه کنید: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، صص 357- 359)

امام حسن عسکری(ع) از همین روست که به شیعیان خود سفارش می کند و می فرماید: وَ قَالَ (سلام الله علیه) لِشِیعَتِهِ: أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِی دِینِکُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَکُمْ مِنْ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ فَبِهَذَا جَاءَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) صَلُّوا فِی عَشَائِرِهِمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ أَدُّوا حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إِذَا وَرِعَ فِی دِینِهِ وَ صَدَقَ فِی حَدِیثِهِ وَ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ حَسَّنَ خُلُقَهُ مَعَ النَّاسِ قِیلَ هَذَا شِیعِیٌّ فَیَسُرُّنِی ذَلِکَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جُرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ فَإِنَّهُ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِیلَ فِینَا مِنْ سُوءٍ فَمَا نَحْنُ کَذَلِکَ لَنَا حَقٌّ فِی کِتَابِ اللَّهِ وَ قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ تَطْهِیرٌ مِنَ اللَّهِ لَا یَدَّعِیهِ أَحَدٌ غَیْرُنَا إِلَّا کَذَّابٌ أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ احْفَظُوا مَا وَصَّیْتُکُمْ بِهِ وَ أَسْتَوْدِعُکُمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَیْکُمُ السَّلَام‏؛

(آن حضرت) به شیعیانش فرمود: شما را توصیه مى‏کنم به: پرواى از خدا، پارسائى در دین، کوشش در راه خدا، راستگوئى، اداى امانت به نیک و بد، طول سجده، خوش همسایگى که اینها برنامه پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است، به فامیلهاتان محبت و احسان کنید، جنازه‏هاشان را تشییع کنید، از بیمارانشان عیادت کنید، حقوقشان را بپردازید، که چون یکى از شما در دین پارسا و در سخن راستگو، امانتدار و خوش اخلاق باشد، گویند این شیعه مذهب است و من خرسند شوم، از خدا پروا کنید و زینت ما باشید، ننگ ما نباشید، محبتها را بسوى ما جلب کنید، زشتیها را از ما دفع نمائید، که هر گونه خوبى به ما نسبت دهند ما اهلش هستیم، و هر عیبى به ما اسناد دهند ما از آن به دوریم، ما را در کتاب خدا حقى است، و با پیغمبر نسبتى، و از جانب خدا طهارتى، غیر از ما هیچ کس دعوى این مقام نکند جز دروغگوى، فراوان به یاد خدا و در فکر مرگ باشید، قرآن بخوانید، بر پیغمبر صلوات فرستید که ده حسنه دارد، سفارشهاى مرا بخاطر سپارید، شما را به خدا مى‏سپارم، و سلام من بر شما.( الكافی، ج2، ص 78)

در یک کلام انسانی که خدا و اهل بیت (ع) در نزد محبوب است باید کاری کند که خدا و اهل بیت(ع) در نزد مردمان نیز محبوب شوند. از این روست که امام (ع)می فرماید: كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَیْناً وَ لَا تَكُونُوا شَیْناً ؛ مردم را به خودتان و مذهب خودتان به غیر از زبان بخوانید و زینت ما باشید نه آن که مایه آبروریزی و عیب و نقصی ما شوید.(وسائل‏الشیعة، ج1، ص76؛ مشکاة الأنوار، ص 67)

امام صادق علیه السلام فرمود: «مَعاشِرَ الشیعةِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ؛ ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی بازدارید.»( وسائل‏الشیعة، ج12، ص193؛ امالی صدوق، ص 327، ح17؛ مشکوة الانوار، ص 173؛ منتخب میزان الحکمة، ص239)

ابی اُسامة بن زید می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: سلام مرا به هر کس که پیرو ماست و به گفته های ما گوش می کند، ابلاغ کن و از طرف من بگو: «أوصیکُمْ بِتَقْوی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَالْوَرَعِ فی دینِکُمْ وَالإجْتِهادِ لِلّهِ وَصِدْقِ الْحَدیث، وأداءِ الأمانَةِ وَطولِ السُّجودِ وَحُسْنِ الجَوارِ… فَإنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ إذا وَرَعَ فی دینِه وَصَدَقَ الْحَدیثَ وَأدّی الأمانَةَ، وَحَسَّنَ خُلْقَهُ مَعَ النّاسِ، قیلَ: هذا جَعْفَریٌ، فَیَسُرُّنی ذلک وَیَدْخُلُ عَلَیَّ مِنْهُ السُّرورُ، وقیلَ هذا أدَبُ جعفَرٍ علیه السلام وَإذا کانَ عَلی غَیْرِ ذلک دَخَلَ عَلَیَّ بَلائُه وَقیلَ هذا أدَبُ جَعْفَرٍ؛ من شما را به تقوای الهی و پرهیزکاری در دینتان، و تلاش و کوشش در راه خدا، و راستگویی و امانت داری، و سجده های طولانی و نیکو همسایه داری و… سفارش می کنم؛ زیرا هر گاه کسی از شما در دینش ورع داشته باشد و راست بگوید و امانت را رد کند و اخلاقش را با مردم نیکو گرداند، مردم می گویند: این «جعفری مذهب» است و این مرا شادمان می سازد و از بابت آن شادمان می شوم و می گویند: این است روش ادب و تربیت امام صادق علیه السلام ، ولی اگر برخلاف این باشد، گرفتاری آن به من می رسد و گفته می شود که این هم اثر تربیتی امام صادق علیه السلام !!» (حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 8، ص389، ح2)

امام صادق علیه السلام با تبیین علائم هر یک، صفوف شیعیان راستین را از مدعیان تشیّع جدا می سازد. در یک جا می فرماید: «الشّیعَةُ ثَلاثَةُ أصْنافٍ؛ صِنْفٌ یَتَزَیَّنونَ بِنا وِصِنْفٌ یَسْتَأکَلُونَ بِنا وَصِنْفٌ مِنّا وَإلَیْنا، یأمَنُون بِأمْنِنا ویَخافُونَ بِخَوْفِنا وَلَیْسوا بِالبُذُرِ المُذَیِّعینَ وَلا بالْجُفاةِ الْمُرائینَ، إنْ غابُوا لم یُفْقَدُوا وَإنْ شَهِدُوا لَمْ یُؤبَه بِهِمْ أولئکَ مَصابیحُ الهُدی؛ شیعه سه دسته اند؛ گروهی به وسیله ما زینت می یابند و ما را وسیله عزت و آبروی خویش قرار می دهند و گروهی به وسیله ما می خورند و ما را وسیله درآمد زندگی دنیایی خویش قرار می دهند و گروهی از ما و به سوی ما هستند، با امنیّت ما آرامش می یابند و با ترس ما ترسانند، بذرهای کاشته شده اسرار را پخش نمی کنند و در برابر جفاکاران خودنمایی ندارند، اگر پنهان باشند کسی سراغ آنها را نمی گیرد و اگر آشکار باشند به آنها اعتنا نمی شود؛یعنی شهرت گریز و بی نام و نشانند. آنها چراغهای هدایتند.» (محسن فیض کاشانی، المحجّة البیضاء، ج4، ص356)

در جای دیگر فرمود: «الشّیعةُ ثَلاثٌ؛ مُحِبٌّ واوٌّ فهُوَ مِنّا وَمُتَزَیّنٌ بِنا وَنَحْنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنا، وَمسْتَأکِلٌ بِنا النّاسَ وَمَنِ اسْتَأکَلَ بِنا إفْتَقَرَ؛ شیعه سه گروهند: دوست دار عمیق اهل بیت، پس او از ماست، و گروهی که به وسیله ما زینت می یابند و ما نیز زینتیم برای کسی که به وسیله ما زینت یابد. و گروهی که به وسیله ما از مردم می خورد و ما را وسیله درآمد زندگی خود قرار می دهد؛ و کسی که به وسیله ما امرار معاش کند، فقیر می شود.» (صدوق، خصال، ص 103، ح61؛ منتخب میزان الحکمة، ص 286، روایت3433.)

امام (ع) می فرماید: وَ كُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً حَبِّبُونَا إِلَى النَّاسِ وَ لَا تُبَغِّضُونَا إِلَیْهِمْ فَجُرُّوا إِلَیْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ شَرٍّ ؛ مایه زینت ما باشید و مایه ننگمان نباشید ، کاری کنید که محبت ما در دلهای مردم کاشته شود و مبادا کاری کنید که بغض ما در دلهایشان قرار گیرد . (وسائل‏الشیعة، ج12، ص8)

پس راه محبوب شدن در نزد خدا این است که خدا را در نزد مردم محبوب کنیم و این تنها با اعمال و رفتار نیک و خوب شدنی است؛ زیرا مردم محبت کسی را به دل می گیرند که کار نیک داشته باشد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا