اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

عوامل تحریک شهوت

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

واژه شهوت در فرهنگ فارسی بیش تر بر شهوت جنسی اطلاق می شود؛ اما انواع و اقسام شهوت در آدمی است؛ چرا که شهوت همان اشتها و کشش نفس است که می توان شامل کشش به غذا، قدرت، ثروت، مقام و منزلت، جنس مخالف، علم و دانش و مانند آن باشد. قوه شهوت قوه جاذبه بشر است و اگر این قوه نبود انسان میل و گرایشی به چیزی از جمله زندگی نداشت؛ همین قوه است که انسان را به کمالات می رساند؛ چنان که قوه غضب در مقام قوه دافعه عمل می کند و امنیت آدمی را تامین می کند.

مشکل از جایی شروع می شود که این قوای نفسانی راه طغیان و اسراف در پیش گیرند و عواملی آن ها تحریک کرده و به سوی رفتارهای افراطی سوق دهد. این جاست که شهوت نفسانی مایه دردسر و بدبختی و شقاوت ابدی انسان می شود. نویسنده در این مطلب بر آن است تا عوامل تحریکی شهوت را بر اساس آموزه های قرآنی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

شهوت، نیاز ضروری بشر

شهوت اسم از کلمه شهی به معنای کشش و رغبت و میل شدید نفسانی است. خداوند در آیه 14 سوره آل عمران از شهوات چندگانه ای چون شهوت و گرایش به زنان، فرزندان، زر و سیم، اسب های رهوار و چارپایان سخن به میان آورده و در آیه 27 سوره نساء از پیروی شهوات با میل و گرایش عظیم یاد کرده و در آیه 81 سوره اعراف و 55 سوره نمل از شهوت هم جنس بازان مرد به جای زنان به عنوان اسراف و زیاده روی و خروج از حدود طبیعی و عقلانی و غریزی و رفتاری جاهلانه و نابخردانه سخن به میان آورده و به صراحت در آیه 59 سوره مریم پیروی از شهوات را غی و گمراهی دانسته است.

از مجموعه این آیات به دست می آید که میل و کشش به شکل شهوت در نهاد انسان نهفته شده، ولی این بدان معنا نیست که انسان باید به جای عقل از شهوات پیروی کند، بلکه لازم است که در حد معقول و مقبول به خواسته های نفسانی پاسخ داده شود و به دور از تفریط و سرکوب شهوت نفسانی(مومنون، آیات 5 و 7؛ حدید، آیه 27) یا افراط و اسراف و زیاده روی در ارضای آن(یوسف، آیات 30 تا 32 و آیات دیگر)، به شکل اعتدالی به آن ها پاسخ داده شود.

به عنوان نمونه شهوت به غذا یک امر طبیعی در انسان برای حفظ و بقا و رشد و نمو لازم است؛ اما این بدان معنا نیست که خود را بکشد و تمام وقت خویش را به پرخوری بگذراند یا تفریط کرده و ترک تغذیه صحیح آسیب جدی به اندام های حیاتی خود وارد سازد.

هم چنین شهوت جنسی همانند احساس به خوردنی و نوشیدنی در انسان وجود دارد و اگر به آن پاسخ داده نشود، همانند گرسنگی و تشنگی موجب هلاک آدمی می شود و رفتار شخص را از حالت تعادل بیرون برده و او را به جنون و دیوانگی می کشاند. شهوت جنسی افزون بر لذتی که انسان همانند لذت خوردن و نوشیدن می برد، موجبات تعادل روانی شخص و بقا و تناسل را فراهم می آورد.

شهوت به معنای پیش گفته نه تنها یک امر طبیعی بلکه ضرورت در بقای انسان و بلکه در رسیدن به کمالات اوست؛ زیرا شهوت های انسانی اختصاص به مادیات ندارد، بلکه شامل امور معنوی مانند علم و دانش و متاله و خدایی شدن و مانند آن است؛ چرا که شهوت به معنای رغبت و گرایش و میل به چیزی و دوست داشتن آن است.(لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه شهی) از این روست که شهوت در بهشت نیز همراه آدمی است و خداوند می فرماید: وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ؛ بهشتیان در آن چه نفس هایشان می خواهد و دوست دارد، جاودانه هستند.(انبیاء، آیه 102) و در جایی دیگر می فرماید: وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ؛ برای شما در آن بهشت هر آن چه نفس هایتان میل و دوست دارد و هر آن چه را خواستار باشید، خواهید داشت.(فصلت، آیه 31) و در باره میوه ها یا شادی بخش های بهشتی می فرماید: وَفَوَاكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ؛ و میوه هایی است که بدان میل و گرایش و دوست می دارید.(مرسلات، آیه 42)

از آیات قرآنی به دست می آید که شهوت گرایش نفسانی به چیزهایی است که انسان بدان گرایش دارد و می خواهد که البته به شکلی محبوب وی نیز می شود.

البته شهوت گاه با لذت یکسان دانسته می شود در حالی که این گونه نیست؛ چرا که شهوت و لذت همان گونه که از نظر مفهومی متفاوت هستند از نظر مصداقی متفاوت هستند هر چند که در پاره ای موارد مصادیق آن دو یکسان می شود. از این روست که خداوند شهوت را با لذت به کار می برد و مثلا شهوت را به نفس و روان و لذت را به عضو بودن چون چشم نسبت می دهد و می فرماید: وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ؛ در بهشت هر آن چه نفس گرایش و میل و رغبت داشته باشد است و چیزهایی که چشم از آن لذت می برد.(زخرف، آیه 71) البته در جایی دیگر لذت را به نوشندگان نسبت می دهد که می تواند به نفس باز گردد.(صافات، آیه 46؛ محمد، آیه 15) در این آیات اخیر لذت را به نوشندگان نسبت داده که می تواند بر این مطلب نیز دلالت داشته باشد که لذت احساسی است که آثار آن بر بدن نیز ظاهر می شود، مانند نوشیدن خمر که آثاری را بر بدن ایجاد می کند. به هر حال به نظر می رسد که شهوت به روان و نفس و لذت به اعضا و چون چشم نسبت داده شده است.

واژه هوی که در فارسی هماره با نفس آورده و گفته می شود، هواهای نفسانی از دیگر واژه های مرتبط با شهوت است. هواهای نفسانی همان خواهش های نفسانی است. هوی و هاویه به معنای خالی و توخالی و سقوط و مانند آن آمده است. البته باید توجه داشت که هوی یا همان هوای نفسانی، اساس و خاستگاه شهوت است؛ زیرا آن است که نفس را به سوی شهوات گرایش و میل می دهد. از آن جایی که نتیجه چنین میل و گرایش شدید به شهوات، موجب سقوط آدمی در دنیا و آخرت است، به همین اعتبار هوی را به معنای سقوط نیز گرفته اند.

فرق میان هوی و شهوت در این است که هوی اصل و اساس شهوت است و اختصاص به افکار و عقاید و بینش ها و نگرش ها دارد که انگیزه شهوت می شود در حالی که شهوت به امور لذت بخش محسوس دارد.

نتیجه آن که شهوت و لذت و هوی، در اصل معنای رغبت و محبت مشترک هستند؛ با این تفاوت که شهوت در امور نفسانی مرتبط با محسوسات است بی آن که تاثیری بر بدن بگذارد؛ یعنی میل و گرایش به لذت است که خود یک حالت نفسانی و روانی است نه بدنی؛ از این رو، شهوت گاه مذموم و گاه محمود است.

اما لذت، اختصاص به محسوساتی دارد که آثارش بر بدن ظاهر می شود مانند لذت مزه و چشیدن و نوشیدن؛ اما هوی اساس و اصل و خاستگاه شهوت و لذت است و اختصاص به افکار و عقاید و بینش ها و نگرش ها دارد و هماره مذموم است؛ زیرا شخص را به سقوط در دنیا و آخرت می کشاند. از این روست که در فارسی هماره هوای نفس تعبیر از پلیدی و ناپاکی است.(منابع، مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، مقایس اللغه، لسان العرب و تهذیب اللغه ذیل واژگان هوی، شهی، لذذ)

اقسام شهوت

با نگاهی به آموزه های قرآنی می توان شهوات را براساس ارزش های اخلاقی و عقلانی و شرعی به چند دسته اصلی: 1. پسندیده و محمود ؛ 2. و ناپسند و مذموم دسته بندی کرد. شهوت محمود همان پاسخ گویی به نیازهای طبیعی و روانی به طور متعادل است و شهوت ناپسند آن است که افراطی و دروغین باشد و آدمی را از حالت تعادل خارج نماید.

هم چنین شهوت را می توان به چند دسته براساس ریشه و خاستگاه آن ها دسته بندی کرد که عبارتند از:

  1. شهوت جنسی که در دنیا و آخرت وجود دارد. در دنیا برای لذت و بقای نسل و سکونت و مانند آن ها مورد استفاده قرار می گیرد (اعراف، آیه 189؛ رعد، آیه 38؛ آل عمران، آیه 14؛ یوسف، آیه 53؛ احزاب، ایه 37)و در آخرت بیش تر جنبه انس و آرامش و سکونت را در آدمی موجب می شود.(رحمن، آیات 56 و 70 تا 74)
  2. شهوت عاطفی که شامل دلبستگى عاطفى انسان، به زن و فرزند خويش و مانند آن است.(آل عمران، آیه 14)
  3. شهوت مالی که همان تمايل و رغبت شديد انسان به مال و ثروت است.(آل عمران، آیه 14)
  4. شهوت غذایی: که شامل گرایش و رغبت به خوردنی و نوشیدنی ها و حتی بوییدنی هاست.(زخرف، آیه 71؛ مرسلات، آیه 42 و آیات دیگر)

خداوند از انسان ها می خواهد تا از شهوت مذموم و ناپسند پرهیز و اجتناب کنند؛ زیرا موجب گمراهی و بدبختی آنان در دنیا و اخرت خواهد شد.(مریم، آیات 58 و 59) به سخن دیگر شهوت موجب نشود تا انسان گرفتار افراط شده و او را به سقوط بکشاند و گرفتار هواهای نفسانی نماید.

افراط در شهوت عامل بسیاری از بدبختی های بشر است. یعنی میل و گرایش شدید و افراطی که موجب اسراف می شود و حتی شهوترانان به تلاش وارد می دارد که نه تنها خود بلکه جوامع دينى را منحرف ساخته و آنان را از حدود و مقرّرات الهى به ویژه در حوزه در روابط جنسى دور سازند.(نساء، ایه 27) در این حوزه روش های افراطی چون هم جنس بازی(اعراف، آیات 80 و 81)، زنا(نساء، آیه 15)، آمیزش با حیوانات(مومنون، آیات 6 و7 ؛ روایات تفسیری) و استمنا و خودارضایی(همان) به کار گرفته می شود تا انسان از حالت طبیعی بهره گیری جنسی دور شود و به افراط و اسراف کشیده شود.

عوامل تحریکی در شهوت

از آن جایی که شهوت نیازمند انگیزه های است تا تحریک شود، اموری چون علم و دانش، آگاهی و شناخت نسبت به چیزی بسیار مهم است تا انگیزه حرکت شهوت شود. در شهوت غذایی وقتی انسان فایده و آثار غذا را در رفع گرسنگی و تشنگی ببیند، به طور طبیعی به آن گرایش می یابد و عامل حرکت به سوی غذا و جمع آوری و خوردن آن می کند. در مال و ثروت نیز همین مساله مطرح است. کودکی که قدر زر و سیم را نمی داند هرگز گرایشی به کسب و داشتن آن ندارد و اصولا این فلزات زرد و سپید هیچ محبوبیتی برایش ندارد. همین اسکناس کاغذی و چک و اوراق بهادار را کودک زمانی دوست می دارد و می خواهد داشته باشد که می بیند در خرید چیزهای مورد علاقه به آن نیاز دارد، وگرنه پیش از آن پول را پاره می کند و آن را خرد کرده و دور می ریزد، حتی اگر یک چک میلیادری باشد.

مهم ترین عوامل در تحریک شهوت به ویژه شهوت جنسی را می بایست در امور زیر جست و جو کرد:

  1. هواهای نفسانی: در حقیقت هواهای نفسانی عقاید و افکاری است که موجب محبوبیت چیزی در نزد انسان می شود، و همین محبوبیت است که انگیزه برای گرایش و میل نفسانی در قالب شهوت و گرایش حسی در قالب لذت را پدید می آورد. بنابراین، مهم ترین عامل تحریکی بشر در شهوات را می بایست هواهای نفسانی دانست. انسان وقتی تصدیق به فایده ازدواج می کند به جنس مخالف گرایش و میل شدید پیدا کرده و عزم بر انجام آن می گیرد. هواهای نفسانی چون خالی از پوچی است موجب سقوط بشر می شود؛ زیرا نشان سراب به جای آب است. از این روست که مشرکان و کافران دنیا را اصالت می دهند و همین قدرت و ثروت و مانند آن موجب می شود تا گرایش شدید و میل عظیم به سوی آن ها پیدا کنند و تمام سرمایه وجودی خویش را به پای آن بریزند.(نساء، ایه 54؛ حجر، ایه 3؛ و آیات دیگر)
  2. وسوسه های شیطانی: از دیگر عوامل تحریکی می بایست به وسوسه های ابلیس و دیگر شیاطین اشاره کرد. به ویژه که ابلیس استاد تدلیس و تبلیس و تزیین است و اموری را که باطل است حق جلوه داده و یا غیر اصیل را اصیل نشان می دهد. این گونه است که خداوند نسبت به تزیین ابلیس و شیاطن هشدار می دهد؛ زیرا این تزیین گری ابلیس و آراستن وی موجب می شود که انسان در پی آب به سوی سراب کشیده شود.(حجر، آیه 39) هم چنین سعى و تلاش شيطان، براى اغواى انسانها، با تحريك شهوات آنان در آیات 16 و 17 سوره اعراف به صراحت بیان شده است.
  3. صحنه شهوانی: صحنه های شهوانی نسبت به غذا و مال و قدرت و منصب و ثروت و مانند آن می توان عامل تحریکی قوی برای انسان باشد. این که در رسانه های گوناگون و دنیای مجازی و غیر مجازی صحنه های گوناگون اشتهاآوری نشان داده می شود می تواند شخص را به سوی هر یک از شهوات سوق دهد و بخواهد آن را داشته باشد. بسیاری از تجاوزهای جنسی به سبب رویت صحنه های جنسی رخ می دهد. از این روست که در اسلام مراعات حریم و حدود برای محافظت از تحریک دیگران مطرح می شود. خداوند در آیات 58 و59 سوره نور به آموزش فرزندان، براى چگونگى ورود به خلوتگاه والدين، در راستاى تحريك نشدن غريزه جنسى آنان، با مشاهده صحنه شهوانى را مورد تاکید قرار می دهد.
  4. بی حجابی و بدحجابی: بى حجابى و خودنمايى زنان در انظار نامحرمان، موجب تحريك شهوت مردان می شود(نور، آیه 31؛ احزاب، ایات 53 و 59) البته از آیات قرآنی به دست می آید که این بی حجابی اختصاص به زن ندارد بلکه مردان نیز باید مراعات کنند؛ زیرا بی حجابی مردان نیز موجب تحریک زنان می شود. از این روست که غض البصر و چشم فروهشتن در آیات برای مرد و زن مطرح می شود که خود گواه آن است که هر دو از دیدن در معرض خطر قرار می گیرند و لذت چشمی خود عاملی برای تحریک است.
  5. چشم چرانی: چشم چرانی نسبت به همه امور می تواند تحریک کننده شهوت باشد. البته چشم چرانی بیش تر در حوزه جنسی مطرح می شود ولی اختصاص به آن ندارد؛ زیرا دیدن یکی از راه های تصور و تصدیق به فایده امری و گرایش و محبوبیت آن خواهد بود. البته چشم چرانى در حوزه جنسی بیش تر خود نمایی می کند و موجب تحريك شهوت و زمينه آلودگى به فحشا و زنا و مانند آن است.(نور، آیات 30 و 31)
  6. خودآرایی: خودآرايى و آرايش زنان در برابر نامحرمان، موجب تحريك شهوت و آلودگى جنسى است که خداوند در آیه 33 سوره احزاب به آن اشاره کرده است.
  7. رابطه پنهانی و آمد و شد: اظهار عشق و روابط پنهانى ميان مردان و زنان، موجب تحريك شهوت و زمينه ساز آلودگى جنسى آنان است(یوسف، ایه 23) البته به نظر می رسد که حتی اگر رابطه پنهانی وجود نداشته باشد بلکه همین آمد و شد بسیار و به تعبیر قرآنی مراودت موجب می شود تا علقه و دلبستگی میان زن و مرد نامحرم ایجاد شود و در نهایت آنان را به فساد جنسی و اخلاقی سوق دهد.
  8. رفتارهای تحریک آمیز : رفتار تحريك آميز زنان، موجب تهييج شهوت مردان و در نهایت انحراف جنسی می شود.(یوسف، آیات 28 و 33؛ نور، آیه 31)
  9. صدای نازک: صداى نرم و نازك زنان، موجب تحريك شهوت مردان و طمع ورزى آنان است. خداوند در آیه 32 سوره احزاب به این مطلب توجه داده است.
  10. این ها تنها برخی از عوامل تحریکی شهوت و لذت است که به آن ها اشاره شده است. بنابراین می بایست توجه داشت که انسان می بایست از هر عاملی که شهوت او را تحریک می کند و او را به افراط و اسراف سوق می دهد پرهیز کند. اصولا انسان به طور طبیعی و غریزی گرایش به شهوات دارد و نباید اجازه دهد که عوامل تحریکی آن را تشدید کرده و موجبات رفتارهای نامتعادل و افراطی و اسرافی او شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا