اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالات

راه های استعانت از خدا

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

انسان به سبب فقر ذاتی اش هماره نیازمند کمک و استعانت از کسی است. بی گمان استعانت از خدای غنی بالذات بهترین راه برای رهایی از هر گونه فقر و نداری از جمله فقرهای مادی است. زمانه طوری است که فقر مالی انسان ها بیش تر از فقر فرهنگی و علمی به چشم می آید؛ از این روست که در به در دنبال راه های رهایی از آن هستند. از آن جایی که خداوند همان کمک کار واقعی است و دیگران ابزار و اسباب الهی هستند؛ چگونه می توانیم راهی پیدا کنیم که خداوند به ما یاری و کمک رساند؟ نویسنده دراین مطلب به این پرسش بر اساس آموزه های قرآنی پاسخ می دهد.

استعانت از خدا و غیر خدا

استعانت از واژه عون به معنای کمک و پشتیبانی خواستن است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه عون) در قرآن واژه‌هاى همانند «استعينوا»، «اعينونى»، «دعو»، «ظهير»، «مستعان»، «نجى»، «نصر» و عبارات دیگر برای بیان درخواست رفع گرفتارى و كمك‌خواهى براى انجام كارى آمده است.

از نظر آموزه های توحیدی قرآن، استعانت می بایست تنها از خداوند غنی بالذات باشد و اگر کمکی از دیگری خواسته می شود هرگز به معنای استقلال نیست؛ یعنی اوست که می تواند کارش را انجام دهد، بلکه به این معناست که او واسطه و اسباب و ابزاری در دست خداست؛ چرا که هیچ موجودی از خود چیزی ندارد و هر چه است از خداست.

به سخن دیگر، همان طوری که انسان نباید نسبت به خود تفکر قارونی داشته باشد و بگویید: قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي؛ گفت به راستی که آن چه دارم از علم خودم است،(قصص، آیه زمر، آیه 78) یا وقتی نعمتی را خداوند به او داد و مثلا کشفی کرد و اختراعی انجام داد و یا کتابی نوشت و مقاله ای نگاشت، نگویید: إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ ؛ هنگامی که نعمتی از خودمان به او دادیم می گوید: به راستی که این را از روی علم و کاردانی خودم دارم،(زمر، آیه 49) بلکه بداند که همه چیز را خدا می دهد و اگر نعمتی را داده یا گرفته از روی فتنه و آزمون الهی است.(همان)

پیامبر(ص) می فرماید: يَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ ما مِنْ مَخْلوقٍ يَعْتَصِمُ دونى إِلاّ قَطَعْتُ أسْبابَ السَّماواتِ وَأسبابَ الأَْرْضِ مِنْ دونِهِ فَإِنْ سَأَلَنى لَمْ اُعْطِهِ وَإِنْ دَعانى لَمْ اُجِبْهُ؛ خداوند عزوجل مى فرمايد: هيچ مخلوقى نيست كه به غير من پناه ببرد، مگر اين كه دستش را از اسباب و ريسمان هاى آسمانها و زمين كوتاه كنم، پس اگر از من بخواهد عطايش نكنم و اگر مرا بخواند جوابش ندهم. (امالى طوسى، ص585، ح1210)

امام جواد(ع) می فرماید: مَن اِنقَطَعَ الی غَیرِ اللهِ وَکَلَهُ اللهُ اِلَیهِ؛ كسى كه به غیر خدا تكیه كند، خدا وى را به ھم او وامى گذارد.(بحارالانوار، ج 71 ، ص 155 ، روايت 69 ، باب 63) و شکی نیست که فقر و ناتوان نمی تواند حاجت خودش را برآورده سازد تا چه رسد که حاجت تو را برآورده نماید. پس این واگذاری به غیر به معنای عدم رسیدن شخص به مقصد و مقصودش خواهد بود. کسی که فقیر است چگونه می تواند دستگیری دیگری باشد؟!

خداوند کسی که به غیر خدا اعتماد کند و بخواهد او کارش را انجام دهد و از خدا غافل شود او را مایوس و نومید می کند و به مقصد نمی رساند. معصوم(ع) می فرماید: یَقُولُ اللهُ(عز و جل): لاقَطَّعن أمَلَ کُلّ مُومِنٍ أمَّلَ دونی بالإیاسِ؛ خداوند (عز و جل) می فرماید: بی گمان امید هر مومنی که به غیر من امید ببندد را با مأیوس کردن او قطع می کنم.(مستدرک الوسائل، ج11 ، ص221)

پس انسان ها همانند دیگر آفریده های فقر ذاتی دارند و نیازمند خدای غنی حمید هستند(فاطر، آیه 15) و حتی اگر تیری انداختند و به هدف خورد این کار را خداوند کرد(انفال، آیه 17) و اگر عیبی و نقص و خطا و بدی در کار آدمی است، همه به سبب اشتباه و خطا آدمی است.(نساء، آیه 79) البته در یک نگاه برتر توحیدی که به توحید فعل باز می گردد، همین اصابت بدی نیز به مشیت الهی است(نساء، آیه 78)؛ زیرا تا خداوند به حکم مشیت کلی اذن ندهد، هیچ چیزی به کسی از خیر و شر نمی رسد، هر چند که بیش تر مردم قدرت فهم و درک دقیق این مطلب را ندارند.(همان)

پس اگر قدرت می خواهد و دوست دارد در هرکاری قوی باشد و به مقصد خودش برسد باید به خداوند قوی تکیه واعتماد کند و از او استعانت و یاری بخواهد و بگوید: ایاک نستعین، تنها و فقط از تو یاری می خواهم و استعانت می جوییم.(فاتحه، آیه 5) امام موسی کاظم نیز می فرماید: مَن اَراد ان یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله؛ هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید . (بحارالانوار، ج71، ص143)

به هر حال، انسان باید بداند که همه هستی در محور و مدار توحید کار و حرکت می کند، و هر چیزی که خود و یا دیگران انجام می دهند تحت مشیت الهی و ماذون به اذن تکوین است هر چند که در مقام تشریع خداوند به انسان اراده و اختیار انتخاب خوب و بد را داده است.

پس اگر کسی به آدمی کمکی می رساند و پاسخ گوی استعانت جویی اوست، در حقیقت به اذن و مشیت الهی است. بر این اساس اگر کسی به سراغ بردار مومنی برود و از او استعانت بکند، به این معنا نیست که او خدا را معین و کمک کار خود نمی داند بلکه به این معناست که به عنوان اسباب و ابزار الهی به سمت او رفته است و او را در کمک رسانی مستقل نمی داند.

خداوند در آیاتی استعانت جویی و یاری رساندن به برادران ایمانی را مجاز دانسته است. به عنوان نمونه استعانت مؤمنان از يك‌ديگر در امور دين(آل عمران، آیه 52؛ انفال، آیه 72) و نیز يارى‌طلبى براى رفع ستم و دفاع از حق جایز است(شعراء، ایه 227؛ شوری، آیات 39 و 41)؛ اما استعانت مؤمنان از يك‌ديگر بر ضدّ هم‌پيمانان با مسلمانان جایز و روا نیست.(انفال، ایه 72)

بنابراین، استعانت جویی از دیگر به عنوان ابزارها و اسباب الهی، منافاتی با توحید ندارد و هرگز به معنای استعانت از غیر خدا تلقی نمی شود مگر آن که این استعانت به قصد استقلالی باشد یا شخص آن را در ردیف استعانت از خدا قرار دهد و نوعی شرک است. مثلا بگوید اگر فلانی نبود کارم درست نمی شد. چنین تفکر و ادبیاتی شرک آمیز است؛ چنان که استعانت از بتان جایز نیست و شرک آمیز است این گونه رفتار و گفتار نیز شرک بوده و بیرون از تفکر و ایمان توحیدی است.

راه های استعانت از خدا

البته بسیاری از مردم ممکن است که خدا را قبول داشته باشند ولی به دلایلی او را دور از دسترس دانسته و گمان می کنند که همین افرادی که قدرت و ثروتی دارند و یا کاری از آنان بر می آید، بهتر و زودتر می توانند حوائج ایشان بر آورده سازد. از این روست که به این افراد رو می اندازند. این رویه بسیار غلط و خطرناک است و در نهایت به تفکر قارونی می انجامد و مجازات خداوندی را در پیش دارد.

اگر مردم بدانند که خداوند نزدیک تر از هر کس دیگری است و او سریع تر از دیگران پاسخ می دهد(ق، آیه 16) هرگز به دیگران رو نمی انداختند و خود را خوار و خفیف نمی ساختند و ذلت پرسش را به جان نمی خریدند، در حالی که خداوند کسی است که بی نیاز ذاتی و بی آن که پرسشی شود می دهد و می بخشد و منتی نمی گذارد و بازخواستی نمی کند و حمید و ستوده به این کار اقدام می کند.(فاطر، آیه 15)

اما مشکل ما این است که نمی توانیم حجاب های علمی و عملی را از پیش رو خود برداریم. در حقیقت آن چیزی که حاجب میان ما و خداست، خود ما هستیم وگرنه در خانه خدا هماره بر روی بندگان باز است و خداوند در کمال ظهور افاضه می کند ولی ما حجاب میان خود و خدایی شده ایم که حائل میان ما و قلب ماست.(انفال، آیه 24) به قول حافظ:

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست/ تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز .

این حافظ بودن و ماهیت منیت و حافظیت داشتن، حایل میان ما و خدایمان شده است. اگر این خودیت و منیت برداشته شود دیده می شود که خداوند در جان ما نشسته است و آن که از ما دور است خودمان هستیم نه خدای مان.

خداوند بارها در آیات قرآنی بیان کرده که تنها کسی که شایسته و سزاوار استعانت و یاری و کمک خواستن است، خودش است.(فاتحه، آیه 5؛ یونس، آیه 85؛ مومنون، آیه 107؛ توبه ، آیه 116؛ عنکبوت، آیه 22 و آیات دیگر)

علت این که ما باید تنها از خداوند استعانت بجوییم دلایل بسیاری دارد که از جمله می توان به غنی حیمد بودن خدا(فاطر، ایه 15)، مقام ربوبیت و پروردگاری خدا(یونس، آیات 85 و 86؛ عنکبوت، آیات 26 و 30) ، حاکمیت مطلق خدا(اعراف، آیه 128) و مانند آن اشاره کرد.

اما برای این که بتوانیم خداوند را برای کارهای خویش استعانت بگیریم باید راه هایی را به کار بریم. از جمله این راه ها عبارتند از:

  1. یاد خدا و ذکر الله: از مهم ترین راه های استعانت و یاری جستن از خدا و برآوردن حوائج مادی و معنوی ، راه ذکر الله است. کسانی که می خواهند مورد نصرت و یاری خداوند قرار گیرند بسیار یاد خدا کنند.چنان که خداوند در آیه 227 سوره شعراء می فرماید: وذكروا اللّه كثيرا وانتصروا من بعد ما ظـلموا. پس با ذکر بسیار خدا می توان از نصرت الهی در برابر ظالمان بهره برد و پیروزی را نصیب و بهره خود کرد. البته در همین آیه بر ایمان و عمل صالح به عنوان عامل نصرت تاکید شده که بیانگر آن است که با آن دو می توان به خداوند استعانت جست.
  2. تقوا: خداوند در آیه 128 سوره اعراف بیان می کند که با تقوا می توان از یاری واستعانت خداوندی بهره مند شد؛ زیرا عاقبت خیر و خوب را برای متقین رقم می زند. پس هر گاه انسان متقی گیر کرد و گرفتار امری ناخوشایند شد با تقوایی که دارد خداوند دستگیر او خواهد شد و او را به عاقبت خیر می رساند.
  3. توکل: از دیگر ابزارها و راه های استعانت جویی به خدا، توکل به خداست. خداوند در آیات 85 و 86 سوره یونس توکل را از راه های دست یابی به یاری و مدد خود دانسته است به طوری که از مشکلات و فشارهای کافران و امور دیگر رهایی می یابد.امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَحِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ؛ توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است. (بحارالأنوار، ج78، ص79، ح56)
  4. آن حضرت در جایی دیگر فرموده است: مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَتَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِ؛ هر كس به خدا توكل كند، دشوارى ها براى او آسان مى شود و اسباب برايش فراهم مى گردد. (غررالحكم، ج5، ص425، ح9028)
  5. پیامبر گرامی (ص) می فرماید: مَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللّه كَفاهُ مَؤنَتَهُ وَرِزْقَهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ؛ هر كس به خدا توكل كند، خداوند هزينه او را كفايت مى كند و از جايى كه گمان نمى برد به او روزى مى دهد. (كنزالعمال، ج3، ص103، ح5693)
  6. صبر : خداوند در آیات 45 و 153 سوره بقره صبر را به عنوان مهم ترین راه استعانت جویی از خداوند مطرح کرده است. خداوند بارها بر این عنصر اساسی در استعانت جویی به خدا تاکید کرده است؛ زیرا کسی که صبر می کند به این ایمان و باور رسیده است که جز خدا کسی جهان و جان را مدیریت نمی کند و هر چیزی که در جهان اتفاق می افتد به مشیت الهی است؛ پس اگر چیزی از او گرفته شده و یا مصیبتی و فقری دست داده به مشیت اوست؛ پس باید تنها با توکل و صبر بر مشکلات و مصیبت ها دست نیاز به سوی خدای بی نیاز دراز کرد و از او مدد خواست. همین صبر بود که قوم یهود را از مصیبت بزرگی که از سوی فرعون اعمال شد نجات بخشید و مردمی که گرفتار استثمار جنسی و غیر جنسی فرعونیان بود رهایی بخشید.(اعراف، ایات 127 و 128)
  7. نماز: در همین آیات روزه به عنوان راه دیگر معرفی می شود و سپس براین نکته تاکید شده که جز خاشعین نمی توانند از این راه بهره مند شود؛ خاشعین کسانی هستند که گمان بر ملاقات خداوند و بازگشت و رجعت به سوی دارند؛ یعنی به این درجه از اطمینان ضعیف رسیده اند که آخرت و ملاقات و حساب و کتابی است؛ در حقیقت همین اندازه از احتمال موجب می شود تا اهل تقوا باشند و به سجده و نماز بپردازند. به سخن دیگر حتی خوف از خدا می تواند انسان را به تقوا برساند بلکه بسیاری از مردم از روی خوف، خداپرست و نماز گزارند و سجده اطاعت به جا می آورند؛ هر چند که برخی دیگر به طمع بهشت این کار را انجام می دهند که این دسته کم تر از اهل خوف هستند و کم تر از اهل طمع کسانی هستند که خداوند را از روی حب و محبت عبادت می کنند. به هر حال، یکی از راه های بهره گیری از استعانت الهی نماز است. پس اگر مشکلی دارید نماز بخوانید و از خداوند استعانت بجویید که خداوند یاری می رساند و کسانی که حتی باور ندارید به مدد و یاری شما می رساند.
  8. در كافى از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: هر وقت امرى و پيشامدى على (ع) را به وحشت مى انداخت ، برمي خاست ، و به نماز مى ايستاد، و مى فرمود: استعينوا بالصبر و الصلوه ؛ از صبر و نماز كمك بگيريد.(نگاه کنید: تفسیر عیاشی، ذیل آیه)
  9. روزه: از دیگر ابزارهای و راه های استعانت جویی به خدا روزه است. این مطلب را بر اساس تفسیری است که از صبر در آیات پیشین کرده اند؛ زیرا براساس روايتى تفسیری مراد و منظور از صبر همان روزه است(كافى، ج‌4، ص‌63‌، ح‌7)؛ زیرا روزه گرفتن نیازمند صبر و استقامت بسیاری است و اگر مفهوم صبر نباشد ولی بی هیچ شک و تردیدی از مصادیق بارز صبر است. و نيز در كافى از امام صادق(ع) روايت كرده ، كه آن حضرت در ذيل آيه نامبرده فرموده است: صبر همان روزه است ، و نیز فرموده است: هر وقت حادثه اى براى كسى پيش آمد، روزه بگيرد، تا خدا آن را بر طرف سازد، چون خداي تعالى فرموده است : و استعينوا بالصبر؛ كه منظور از آن روزه است.(همان و نیز تفسیر عیاشی، ذیل آیه)و در تفسير عياشى نيز از على عليه السلام روايت كرده ، كه در ذيل آيه «الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم …» ، فرموده است: يعنى يقين دارند به اين كه مبعوث مي شوند، و مراد به ظن در اين آيه همان يقين است.
  10. البته اين روايت را شیخ صدوق (ره) نيز نقل كرده است. ابن شهر آشوب از امام باقر (ع) روايت كرده كه ایشان فرمود: اين آيه درباره على(ع) ، و عثمان بن مظعون ، و عمار بن ياسر، و رفقاى ايشان نازل شده است.
  11. و در تفسير عياشى از ابى الحسن (ع) روايت آمده ، كه فرمود: صبر در اين آيه به معناى روزه است ، و هر گاه امر ناگوارى براى كسى پيش آيد، روزه بگيرد، تا بر طرف شود، چون خداي تعالى فرمود: و استعينوا بالصبر و الصلاه ، و انها لكبيره الا على الخاشعين ؛ و خاشع به معناى كسى است كه در نماز خود حالت ذلت به خود بگيرد، و منظور از خاشعان در اين آيه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤ منين عليه السلام است.
  12. دعا و نیایش: از دیگر ابزارهایی که می توان استفاده کرد و استعانت خداوند را جذب و جلب کرد، دعا و نیایش است. خداوند در آیاتی از جمله 32 تا 34 سوره یوسف بیان می کند که دعا و نیایش خالصانه به درگاهش موجب رهایی حضرت یوسف(ع) از بی عفتی و مصون ماندن از انحرافات جنسی شد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا