اخلاقی - تربیتیاصولی فقهیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

گریه، انواع و احکام آن

بسم الله الرحمن الرحیم

گریه را همه می شناسیم و حتی با انواع و اقسام آن آشنا هستیم. در همه انواع و اقسام گریه یک نکته مشترک، واکنش انسان به چیزها و رفتارها و خبرهاست. به این معنا که گریه یک واکنش از سوی انسان است که در برابر اموری رخ می دهد. این واکنش گاهی تنها از سوی بدن است، گاهی از سوی روان آدمی و گاهی نیز روانی و بدنی است. هر یک از آن ها می تواند اختیاری و غیر اختیاری باشد. گریه اختیاری دارای احکام و آثاری است که شریعت به آن توجه شده است. نویسنده بر آن است تا انواع گریه ها و اقسام آن را معرفی کرده و احکام و حتی برخی از آثار آن را بر اساس آموزه های اسلامی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

گریه از آیات الهی

از آموزه های قرآنی این معنا به روشنی به دست می آید که گریه از آیات بزرگ الهی در کنار خنده است. از این روست که خداوند گریه و خنده را به خود نسبت داده و می فرماید: وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى؛ و اوست که خنداند و گریاند.(نجم، آیه 43)

برخی از محققان بر این باورند که خنده و گریه از صفات اختصاصی انسان است و حقیقت خنده و گریه را جز در انسان نمی توان در موجودی یافت. البته می توان در این میان جنیان را به اعتبار این که شباهت ها و همانندهایی با انسان دارد، استثنا کرد و هم چنین اگر در موجودی دیگر خنده و یا گریه دیده می شود، شاید تنها نشانه های مشترک با خنده و گریه انسان باشد و حقیقت گریه و خنده جز در انسان به شکل کمالی آن وجود ندارد. به این معنا که نوعی ضعیف از این صفات در موجودات دیگر ممکن است وجود داشته باشد که با حقیقت کمالی این صفات در انسان بسیار متفاوت است.

در آیات قرآنی غیر از انسان گزارشی از خنده و گریه برای موجودات دیگر آورده نشده بلکه انواع واقسام این صفات را تنها برای انسان بیان کرده است.

حقیقت گریه

گریه که ضد آن خنده است، حالتی در انسان است که به واسطه اموری در انسان ایجاد می شود و در نظام بدن آثاری چون اشک و گاه همراه با صداهای خاصی را به دنبال دارد.

اگر خنده حالتى است كه در انسان به واسطه شعف، خوشحالى و بشاشت پيدا مى شود و در آن حالت، لبها و دهان به حركت مى آيد و غالباً اين حالت با آواز مخصوص همراه است(لغت نامه، ج 6 ، ص 8764 ، «خنده») گریه در مقابل به واسطه درد، غم، اندوه و مانند آن ایجاد می شود و واکنش هایی را در بدن به ویژه چهره و چشم را موجب می شود که مهم ترین علامت آن اشک است که از دیدگان بیرون می آید.

تفاوت گریه با اشک

چنان که گفته شد، گریه با اشک همراه است ولی این همراهی اشک با گریه بدان معنا نیست که هر اشکی در انسان، همان «اشک گریه» باشد؛ زیرا اشک ها در انسان دارای اقسام و انواعی است که برخی از آن ها نه تنها با گریه ارتباطی ندارد، بلکه «اشک شادی» است که در زبان عربی از آن به « قُرّة العين، خنکی چشم، چشم روشنی» یاد می شود.(فرقان، آیه 74؛ قصص، آیات 9 و 13)

واژه «قر» که مضاعف است به معنای خنکی و سردی هم آمده است و در این جا مراد، همان اشک خنکی است که هنگام شادی و نشاط از دیدگان شخص جاری می شود. وقتی خبر خوشی به شخصی داده شود یا وقتی با یک امر دور از انتظار مواجه می شود و خوشحال می شود، اشک شوق و شادی جریان می یابد که خنک است. این اشک خنک هم چنین موجب روشنایی چشم می شود؛ از این روست که آن را چشم روشنی نیز می گویند. در عربی از این اشک، به « قُرّة عين، اشک خنک دیدگان» تعبیر می شود و در فارسی به نتیجه این اشک خنک که همان روشنایی چشم است اشاره می شود.

پس اشک ها در انسان یک سان نیست و نمی توان گفت که همه اشک ها برخاسته از اندوه و اشک گریه است؛ بلکه اشک شادی نیز داریم. از جمله اشک ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱ . اشك پايه (Basal tears)

در چشمان پستانداران سالم ، قرنيه پيوسته (در طول ۲۴ ساعت) توسّط اشك هاى پايه، خيس و تغذيه مى گردد . اين اشك، موجب لغزنده شدن چشم ها و شستشوى آنها از ذرّات خارجى مى گردد . مايع اشك، حاوى : آب، موسين، چربى ها، ليزوزيم، لاكتوفرين، ليپوكالين، ايمنوگلوبولين ها، گلوكز، سديم كلرايد، كلرايد پتاسيم، آنتى اكسيدان ها و برخى ويتامين هاست .

۲ . اشك واكُنشى (Reflex tears)

هر چيزى كه موجب تحريك و يا خشك شدن چشم شود ، مى تواند توليد اين نوع اشك را افزايش دهد . اين نوع اشك، به طور غير ارادى و در پاسخ به موادّ محرّك چشم، مانند: ذرّات خارجى ، گرد و غبار ، آلرژن ها ، پاتوژن ها و موادّ محرّك ديگرى همچون: بخارات پياز ، گاز اشك آور و افشانه فلفل، ترشّح مى گردد . اين اشك ها سعى مى كنند كه موادّ محرّك و آزار دهنده را از چشم ها پاك كنند . باد شديد و نور شديد خورشيد نيز مى تواند باعث توليد اشك واكُنشى (رفلكس) گردند .

۳ . اشك احساسى يا گريه (Emotional tears / Crying)

اين اشك، هنگام احساساتى شدن انسان ها (استرس هيجانى) و يا به هنگام احساس درد فيزيكى (جسمى) ، ترشّح مى گردد . آغازگرهاى هيجانىِ اين نوع اشك معمولاً خشم ، اندوه ، شادى ، ترس ، شوخ طبعى و ناكامى اند . تركيبات شيميايى اين نوع اشك با تركيبات دو اشك قبلى، متفاوت است و اشك احساسى، هورمون ها و پروتئين هاى بيشترى دارد .

علل گريه در افراد بزرگ سال، برابر برخى از گزارش ها عمدتا شامل غم و اندوه (۴۹ %)، شادى و خوشى (۲۱ %)، خشم (۱۰ %)، همدردى (۷ %) ، اضطراب (۵ %) و ترس (۴ %) است .

واژه شناسی

كلمه «بكاء» در زبان عربی به معنای گریستن به کار می رود. این واژه مصدراست و از ريشه «بكى» به معناى گريستن و اشك ريختن گرفته شده است. ابن منظور در اين باره مى گويد : البُكاءُ يُقصَرُ وَ يُمَدُّ ، قالَهُ الفَرّاءُ و غَيرُهُ ، إذا مَدَدتَ أرَدتَ الصَّوتَ الَّذى يَكونُ مَعَ البُكاءِ ، و إذا قَصَرتَ أرَدتَ الدُّموعَ و خُروجَها ؛ بكاء ، به گفته فرّاء و ديگران ، با الف مقصور و ممدود، هر دو آمده است. با الف ممدود (بُكاء)، به معناى صدايى است كه با گريه همراه باشد ، و با الف مقصور (بُكا)، به معناى اشك و خارج شدن آن است. (لسان العرب : ج ۱۴ ص ۸۲ ، ذیل مادّه «بكى») پس بر پایه اين نظريّه ، «بُكاء»، به معناى گريه صدادار و «بُكا» به معناى گريه بى صداست .

اقسام گریه

گریه ها دارای اقسامی است که بازگشت این اقسام به خاستگاه و انگیزه های عللی و ایجادی آن است.

  1. گریه حزن و اندوه: به دنبال از دست دادن کس یا چیزی در انسان ایجاد می شود(توبه، آیه 92؛ یوسف، آیه 84)؛ گریه بر دنیا و از دست دادن محبوب های آن از مصادیق گریه حزن و اندوه است. این نوع گریه ها محبوب خدا و رسول (ص) نیست و انسان می بایست آن را مذموم و ناپسند شمارد؛ زیرا پیامبر(ص)‌می فرماید: خداوند عز و جل بهشت را بر چشمى كه براى دنيا بگريد، حرام كرده است .( الفردوس : ج ۳ ص ۴۸ ح ۴۱۲۵)
  2. گریه حسرت و یا تاسف: زمانی این گریه ایجاد می شود که شخص از انجام امر و کاری ناتوان باشد. مانند عدم امکان حضور در میان مجاهدان و مانند آن(توبه، آیه 92)؛ کسی بر کوتاهی خود در تزکیه نفس می گرید نیز دچار گریه حسرت و تاسف است. این گریه محبوب خداست. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در دعايى كه به سلمان آموخت ـ:) دريغا و افسوسا بر كوتاهى اى كه در حقّ پروردگارم كردم ! و چگونه از اين كار، ياد كنم و ديده ام آن اشك نريزد ، و دلم از ياد آن، هراسان نشود ، و بدنم به لرزه نيفتد ، و خودم را بر سنگينى آن تحمّل نكنم و جلوى هوس و خواهش هاى نفسانى ام را نگيرم؟!( بحار الأنوار : ج ۹۵ ص ۱۷۸ ح ۲۳ )
  3. گریه خوف: گریه ای است که از ترس آینده مانند ترس از دوزخ و مشکلات قیامت به شخص دست می دهد.(توبه، آیات 81 و 82)؛ پیامبر(ص) درباره گریه خوف از خدا می فرماید: ما مِن قَطرَةٍ أحَبَّ إلَى اللّهِ مِن قَطرَتَينِ : قَطرَةِ دَمٍ في سَبيلِ اللّهِ ، وقَطرَةِ دَمعٍ في سَوادِ اللَّيلِ مِن خَشيَةِ اللّهِ؛ هيچ قطره اى نزد خدا محبوب تر از دو قطره نيست : قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود و قطره اشكى كه در دل شب از خوف خدا فرو غلتد .( بحار الأنوار : ج ۸۲ ص ۱۳۸ ح ۲۲) این نوع گریه ها از مصادیق گریه های چشم روشنی است. امیرمومنان علی(ع) می فرماید: بُكاءُ المُؤمِنِ مِن خَشيَةِ اللّهِ قُرَّةُ عَينِهِ؛ گريستن مؤمن از ترس خدا ، روشنايى بخش ديده اوست .( المواعظ العدديّة : ص ۵۴ )
  4. گریه دروغین: گریه ای است که برای ایجاد دلسوزی و ترحم حتی همراه با اشک ایجاد می شود. از این گریه به اشک تمساح نیز تعبیر می شود.(یوسف، آیات 16 تا 18) گریه مکر و فریب و دغل و نفاق و مانند آن نیز از دیگر اقسام همین گریه دروغین است. پیامبر(ص) درباره گریه دروغین منافق می فرماید: :بُكاءُ المُؤمِنِ مِن قَلبِهِ ، وبُكاءُ المُنافِقِ مِن هامَتِهِ؛ گريه مؤمن، از دل اوست و گريه منافق، از سَرَش و چشمش .( كنز العمّال : ج ۱ ص ۱۶۹ ح ۸۵۰ ) آن حضرت(ص) در خصوص آمادگی دایمی منافق برای گریه های دروغین می فرماید: منافق ، چشمانش در اختيار اوست . هر طور و هر زمان كه بخواهد، گريه مى كند .( كنز العمّال : ج ۱ ص ۱۶۹ ح ۸۵۴ ) امیرمومنان علی(ع) نیز می فرماید: آنان در هر راهى، زمين خورده اى دارند ، و براى رخنه در هر دلى، وسيله اى ، و براى هر غم و اندوهى، اشك هايى دروغين.( نهج البلاغة : الخطبة ۱۹۴) امام زین العابدین نیز درباره ترس دروغین و کاذب می فرماید: ترس از خدا آن نيست كه كسى بگريد و اشك هايش جارى شود، ولى پارسايى و ورعى كه او را از معاصى خدا باز دارد ، در او نباشد . اين ، در حقيقت ، ترسى دروغين است .( بحار الأنوار : ج ۹۳ ص ۳۳۵ ح ۲۵)
  5. گریه فراق: این گریه نیز از مصادیق همان گریه حزن و اندوه است که به سبب از دست دادن پیش می آید.(یوسف، آیه 84؛ توبه، آیه 92)

گریه ها از نظر زمانی به سه دسته اصلی : گریه بر گذشته، گریه بر حال و گریه بر آینده تقسیم می شود.

گریه بر گذشته همان گریه حزن و اندوه است؛ گریه بر حال همان گریه حسرت است و گریه بر آینده همان گریه خوف است. پس گریه فراق به همان گریه بر حال باز می گردد و گریه دروغین که اصولا گریه نیست بلکه دغلکاری است.

بهترین و نیکوترین گریه در اسلام همان گریه از خوف خدا و نسبت قیامت و دوزخ است که از مصادیق گریه عالمانه بر آینده و از مصادیق گریه خوفی است.

بدترین گریه نیز گریه حزنی به ویژه حزن از دست دادن مال و ثروت است که گریه مذمومی است. گریه حسرت و تاسف اگر به سبب ناراحتی از ناتوان در انجام کار خیر باشد گریه خوب و محبوبی است.

خاستگاه گريه مفيد و سازنده ، همان علم و ايمان شخص است. هر چه معرفت انسان نسبت به حقايق هستى بيشتر شود و ايمان او به عالمِ پس از مرگ قوى تر گردد، ارزش اخلاقى و عملى در زندگى او، جايگاه بيشترى مى يابد و جان از لطافت بيشترى برخوردار مى گردد .

گريه هاى اولياى الهى و در رأس آنها خاتم انبيا(س) ، ريشه در علم و ايمان و لطافت جان آنها دارد، چنان كه در اندرزهاى پيامبر صلى الله عليه و آله به ابو ذر آمده است : يا أبا ذرٍّ ! مَن اُوتِىَ مِنَ العِلمِ ما لا يُبكيهِ ، لَحَقيقٌ أن يَكونَ قَد اُوتِىَ عِلما لا يَنفَعُهُ ، لِأَنَّ اللّهَ نَعَتَ العُلَماءَ فَقالَ عز و جل : «إِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا * وَ يَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا * وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا» ؛ اى ابو ذر! به هر كس علمى داده شده باشد كه او را نمى گرياند ، بى گمان، علمى ناسودمند به او داده شده است ؛ زيرا خداوند عز و جل در وصف دانشمندان فرموده است : «همانا كسانى كه پيش تر دانش داده شده اند ، هر گاه قرآن بر ايشان تلاوت شود، سجده كنان با صورت، به خاك مى افتند و مى گويند: «منزّه است پروردگار ما . وعده پروردگار ما قطعى است» و به رو در مى افتند و مى گريند و بر خشوعشان افزوده مى شود».( اسراء ، آيات ۱۰۸ و ۱۰۹ ؛ بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۷۹)

اما گریه از سر نادانی و جهالت،‌گریه ای بیهوده ای است که جز به نعره گاو به چیزی شباهت ندارد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ( ـ در پاسخ شمعون بن لاوى بن يهودا، از حواريان عيسى عليه السلام ، كه گفت : … مرا از نشانه هاى نادان خبر ده ـ : ) اگر شاد شود، زياده روى و طغيان مى كند و اگر اندوهگين شود، نوميد مى گردد . اگر بخندد، قهقهه مى زند و اگر بگريد، چون گاو نعره مى كشد . از نيكان، بد مى گويد . خدا را دوست ندارد و او را در نظر نمى آورد ، و از خدا شرم نمى كند و او را فرا ياد ندارد .( تحف العقول : ص ۱۸ ، بحار الأنوار : ج ۱ ص ۱۱۹ ح ۱۱)

احکام گریه

گریه به عنوان یک واکنش طبیعی، حکمی جز جواز بر آن بار نمی شود، زیرا وقتی دردی بر انسان وارد شد، به طور طبیعی بدن و روان واکنشی نشان می دهد. بر این اساس این جواز به معنای یک حکم تکلیفی و شرعی نیست،‌ چون از شروط تکلیف آن است که انسان قدرت بر انجام و ترک آن داشته باشد؛ و واکنش طبیعی بیرون از دایره قدرت و تکلیف است؛ چنان که اختیار نیز از شروط و وقتی عملی بیرون از اختیار باشد بیرون از حکم تکلیفی خواهد بود.

بنابراین، وقتی ما جواز تکلیفی یا وجوب و حرمت و دیگر احکام پنج گانه سخن می گویم مشروط به اموری چون اختیار و قدرت و مانند آن است.

پس این پرسش مطرح می شود که چرا احکام تکلیفی چون وجوب و حرمت و جواز برای گریه و گریستن مطرح شده است؟ در پاسخ باید گفت که از اقسام گریه ها، گریه های عاطفی و احساسی است که در واکنش به اموری چون از دست دادن کس یا چیزی یا ترس از آن رخ می دهد. گریه های عاطفی و احساسی را با توجه به علل و عوامل آن می توان مدیریت کرد. پس می توان به اعتبار علل و عوامل از اختیاری بودن گریستن و قدرت بر انجام و ترک آن سخن گفت. به این معنا که می توان از گریه و گریستن اختیاری و محکوم به قدرت سخن گفت و احکام پنج گانه را بر آن بار کرد.

از آیات قرآنی به دست می آید که گریه از خوف خدا و مقام جلالی خداوند امری نه تنها مستحب بلکه واجب است. انسانی که می خواهد به کمال برسد می بایست از خوف خدا به سجده افتد و گریه های بلند و صدا دار و یا بی صدا همراه با اشک داشته باشد.

به این معنا که علل و عوامل ایجادی گریستن و بکاء‌ را فراهم آورد. پس همان طوری که علل و عوامل ایجادی بدون اختیار ایجاد و موجب گریستن و اشک ریزی می شود، هم چنین باید عوامل ایجادی آن را به اختیار ایجاد کرده و از خوف خدا گریست.

این گونه گریه ها دارای خاستگاه علمی است؛ از این روست که خداوند خشیت و ترس از خدا را به عالمان نسبت می دهد.(فاطر، آیه 28) همین خشیت و ترس عالمانه ای که موجب گریستن و سجده از خوف از خدا می شود.(اسراء، آیات 107 و 109)

پس انسان ها همان طوری که به طور طبیعی در فقدان از دست دادن عزیزان به گم شدن یا مرگ، اندوهگین شده و می گریند(یوسف، آیه 84)، باید از خوف خدا گریه کنند و آن را عاملی برای تقرب به خدا بدانند.

هم چنین مستحب است که انسان در هنگام شنیدن آیات قرآنی با تدبر در آن ها عامل ایجاد گریه را ایجاد کند. از این روست که گریستن در این باره مستحب و محبوب دانسته شده است.(اسراء، آیات 106 تا 109؛ مائده، ‌آیه 83؛ مریم، آیه 58)

فواید اشک

برای اشک فواید و اثاری است. از جمله آن ها می توان به آرامش دل ها به ویژه در هنگام حزن اشاره کرد. وقتی انسان دچار غم و اندوه است، اشک و گریستن موجب می شود تا دل آرام گیرد. از امیرمومنان علی(ع) است که فرمود: إذا تَناهَى الغَمُّ انقَطَعَ الدَّمعُ ؛ هر گاه غم به اوج رسد ، اشك قطع مى شود.( شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : ج ۲۰ ص ۲۹۵ ح ۳۷۱ )

بر اين اساس ، پيش از اين كه آن اندوه به اين مرحله خطرناك برسد ، بايد با گريه درمانى از شدّت آن كاسته گردد . كلينى رحمه الله از منصور صيقل ، نقل مى كند كه از اندوه شديدى كه بر اثر مرگ فرزندم به من دست داد و مى ترسيدم در اثر آن، عقلم را از دست بدهم ، به امام صادق عليه السلام شكايت بردم . فرمود : إذا أصابَكَ مِن هذا شَى ءٌ فَأَفِض مِن دُموعِكَ فَإِنَّهُ يَسكُنُ عَنكَ ؛ هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا اين كار، تو را آرام مى كند.(همان، ص ۱۲۸ ، ح ۷۵ )

در آیات و روایات به موارد بسیاری در خصوص آثار و فواید اشک و گریستن اشاره شده است. از آن جایی که بیان همه آن ها بیرون از حوصله این مقال است به همین میزان بسنده می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا