اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

دل های ترسان و گریان از جلال الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

اهل ایمان نسبت به آینده ای یقین دارند که آگاهی کمی از آن آینده دارند. آنان کلیاتی از آینده می دانند که حساب و کتاب و به دنبال آن بهشت و دوزخ دو شاخصه اصلی آن را شکل می دهد. این گونه است که خوف و رجا، ترس و امید در جانشان خانه می گزیند. از دوزخ ترسان و گریان هستند و دل به مهر و لطف الهی دوخته و امید به بهشت دارند.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا بر اساس آموزه های قرآنی علل و عوامل اصلی ترس و گریه اهل اسلام و ایمان در نیمه های شب و غیر آن اوقات را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

خوف و رجا یا ترس و امید

بر اساس آموزه های قرآنی،‌ قیامت بسیار هولناک و وحشتناک است و انسان در راهی گام می نهد که از آن آگاهی و اطلاع دقیقی ندارد. هر چند که هر انسانی به نفس خود بصیر و بیناست(قیامت، آیه 14) و می تواند نفس خویش را بر معیارها و موازین قرآنی و الهی عرضه کند و وضعیت خود را بسنجد و با محاسبه نفس پیش از این که از سوی خداوند در روز حساب، محاسبه و حسابرسی شود، از چند و چون آینده خود با خبر شود، ولی شکی نیست که آینده هماره برای هر انسانی هراسان است؛ زیرا انسان ها همواره در ابتلاء و آزمون هستند(عنکبوت، آیه 2) و تا زمانی که انسان به یقین در مقام مرگ(حجر، آیه 99؛ ق ، آیه 22) نرسیده است، باید مواظب و مراقب باشد تا در دام و کام شیطان نیافتد؛ چرا که تنها معدودی از انسان های برگزیده الهی هستند که از این خطر عظیم در امان هستند و دیگران، همگی مبتلا به آزمون هایی بسیار به ویژه با ابزار وسوسه های شیطانی هستند و این شیطان دشمن سوگند خورده انسان، هماره در کمین آدمی است تا او را گمراه کرده و به دوزخ بکشاند.(ص، آیات 82 و 83؛ حجر، آیه 39)

خداوند بارها در آیات قرآنی با انواع و اقسام هشدارها از انسان می خواهد خود را برای روز قیامت آماده کنند؛‌ زیرا قیامت دروازه انسانی به سمت ابدیتی است که یا با سعادت ابدی است یا شقاوت ابدی. از این روست که خداون از قیامت با نام هایی چون نباء عظیم، واقعه، قارعه، حاقه،غاشیه، صاخه، يوم الحسره، يوم الخروج، يوم الوعيد، یوم التغابن، یوم الدین، یوم القیامه، طامه الكبری و مانند آن تعبیر کرده است که اهمیت و وحشت آن را روز را به اشکال گوناگون برای انسان آشکار سازد.

پس انسان می بایست در طول روز به مراقبت نفس پرداخته و بر اساس موازین و معیارهای الهی به ویژه تقوا، نفس را اجازه ندهد تا هر فکر و عملی داشته باشد. سپس هر شب به محاسبه نفس بپردازد و ببیند تا چه اندازه در مراقبت موفق بوده است و اگر خدای ناکرده گناه و خطا و اشتباهی از نفس سرزده او را مواخذه نماید و تنبیهاتی را بر آن وضع کند تا دیگر بی تقوایی نکند و از صراط مستقیم هدایت عقل و وحی بیرون نرود.

البته ترس از قیامت و این که حسابرسی خداوند بسیار دقیق و سخت است به طوری که مثقال ذراتی چون ذرات معلق در هوا را محاسبه کرده و بر ترازوی عدالت قرار می دهد تا وزن هر کسی معلوم شود(زلزال، آیات 7 و 8؛ انبیاء، آیه 47؛ لقمان، آیه 16؛ سبا، آیه 3)، نباید عاملی برای نومیدی انسان از رحمت بی نهایت الهی شود؛‌ بلکه ترس می بایست این فرصت را از هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی بگیرد تا انسان گستاخانه و بی مهابا عمل نکند و بی تقوایی نورزد.

آموزه های اسلامی بر ترکیب خوف و رجا و ترس و امید تاکید دارد و همان گونه که از مردم می خواهد تا بی تقوایی نکنند و از خداوند بترسند و از جلال الهی و خشم و غضب او خود را ایمن ندانند و به گناه به ویژه گناهان کبیره آلوده نشوند، هم چنین از انسان می خواهد تا به جمال الهی و رحمت بی پایان آن متوجه شده و هرگز نومید نشوند؛ چرا که نومیدی از رحمت بی پایان الهی خود گناه بزرگ تری است، ویژه که خداوند بندگان را تنها به لطف خویش آفریده و نعمت وجود و نعمت های دیگر داده است و هرگز جز به ظلم بزرگ خود بنده چون شرک و کفر در رحمت را بر او نمی بندد و این فرصت را به او می دهد تا حتی از کفر و شرک که ظلم عظیم است(لقمان، آیه 13) پیش از مرگ توبه کنند و راه را برای ورود به رحمت رحیمی خدا بگشایند.(هود، آیه 114؛ زمر، آیات 53 و 54 و آیات دیگر)

مومن ترسان و گریان

مومن به دلیل ایمان خود به قیامت، هماره از مجازات خداوند و جلال و خشم خداوندی هراسان و ترسان است. علم مومن به اوضاع قیامت که برخاسته از آموزه های قرآنی و اسلامی است، او را در مقام خشیت و ترس عالمانه قرار می دهد.(فاطر، ایه 28) از این روست که اینان در شب ها و هنگام مواجه با خدا دل هایشان در خشوع و دیدگانشان انباشته از سرشک است.(سجده، آیه 16)

انسان مومن از مرگ دیگران عبرت می گیرد و هر مرگی را نشانه ای برای خود دانسته و مراقبت و مواظبت می کند که آماده به سوی خداوند برود و زاد راه و توشه آخرت را برداشته باشد.

براء بن عازب می گوید: با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بوديم كه چشمش به جماعتى افتاد. فرمود: «اينان بر چه گرد آمده اند ؟». گفته شد: بر گورى كه مى كَنند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هراسان شد و پيشاپيش يارانش شتافت تا به قبر رسيد و در كنار آن، زانو زد. من رو به روى ايشان ايستادم تا ببينم چه مى كند. ديدم چندان گريست كه زمين از اشك هايش، تر شد. آن گاه رو به ما كرد و فرمود: «اى برادران من! خود را براى چنين روزى آماده كنيد».( كنز العمّال : ج ۱۵ ص ۵۴۴ ح ۴۲۱۰۳)

امام صادق(ع) می فرماید : لَمّا أن حَضَرَتِ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام الوَفاةُ ، بَكى بُكاءً شَديدا ، وقالَ : إنّي أقدَمُ عَلى أمرٍ عَظيمٍ وهَولٍ لَم أقدَم عَلى مِثلِهِ قَطُّ؛ چون گاهِ رحلت حسن بن على عليه السلام فرا رسيد ، سخت گريست و فرمود : «من بر امرى سهمگين ، و هراسى وارد مى شوم كه هرگز بر مانند آن گام نگذاشته و وارد نشده ام». (بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۱۵۴ ح ۲۴ )

امامان (ع) که برگزیدگان الهی و از وسوسه های نفسانی و شیطانی در امان هستند، با این همه از قیامت و هول آن برای مردمان هراسان و ترسان بودند و دل نگران بندگان خدا بودند که به راهی می روند که سرانجام آن را نمی شناسند و نمی دانند که ابدیت آنان با شقاوت همراه است یا با سعادت ابدی.

ترس و گریه از آینده ناشناخته

پس انسان می بایست از آینده ناشناخته خود هراسان و ترسان و گریان باشد؛ زیرا فقدان ترس از آینده ناشناخته عاملی بی خیالی و بی مبالاتی خواهد بود و آدمی را به سمت و سویی می کشد که جز حسرت و ندامت ثمره ای ندارد.

البته انسان ها برای اموری بسیاری می توانند گریان باشند. از جمله گریان از ظلمی که بر اهل بیت(ع) روا شده است. چنین گریه ای بسیار محبوب خداوند و موجب ریزش گناهان آدمی است، چنان که در روایات بسیاری آمده است. هم چنین گریه بر فقدان انسان های صالح امری محبوب است. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : پروردگارا ! كدام يك از بندگانت نزد تو محبوب تر است ؟ خداوند فرمود : «آن كه براى از دست دادن نيكان، چنان بگريد كه كودك براى از دست دادن پدر و مادرش مى گريد».( بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۵۷ ح ۱۵ )

هم چنین گریه بر شدت مصیبت امری محبوب است. منصور صیقل می گوید: به امام صادق عليه السلام از اندوه شديدى كه براى مرگ فرزندم به من دست داده بود و مى ترسيدم كه [در اثر آن،] عقلم را از دست بدهم ، شكايت كردم . فرمود : «هر گاه چنين حالتى به تو دست داد ، اشك بريز ؛ زيرا با اين كار ، تسكين مى يابى» .( الكافي : ج ۳ ص ۲۵۰ ح ۳)

ولی بهترین گریه ها آن است که انسان از ترس عاقبت و فرجام خویش و دیگران بگرید. می گویند پيامبر صلى الله عليه و آله از [وادى اصحاب] حِجر، عبور كرد و فرمود : «در سراهاى كسانى كه بر خويشتن ستم كردند ، وارد نشويد . مبادا بلايى كه بر سر آنان آمد، بر سر شما نيز بيايد ، مگر در حال گريستن» و سپس سرش را پوشاند و به شتاب حركت كرد تا از وادى گذشت.(كنز العمّال : ج ۱۲ ص ۳۱۰ ح ۳۵۱۶۳ )

پیامبر(ص)‌ درباره یکی دیگر از موارد جواز گریستن می فرماید: بر دين، آن گاه كه در دست اهلش است ، گريه نكنيد ؛ بلكه آن گاه بر آن بگرييد كه به دست نااهلان مى افتد .( كنز العمّال : ج ۶ ص ۸۸ ح ۱۴۹۶۷ )

اگر انسان دینش در خطر باشد می بایست بر حال خود بگرید و ترسان باشد. اصولا از نظر خداوند کسی که از خداوند نمی ترسد و بر حال و وضع خویش گریان نیست، می بایست در ایمان خویش شک و تردید کند؛ زیرا انسان مومن از جلال خداوند می هراسد و بر وضع خویش در برابر جلال الهی هرسان و گریان است.(سجده، آیه 16)

خداوند در آیات 107 تا 109 سوره اسراء می فرماید: «بى گمان، كسانى كه پيش از نزول آن ، دانش يافته اند ، چون اين كتاب بر آنان خوانده شود، سجده كنان به روى ، در مى افتند و مى گويند: «منزّه است پروردگار ما ، كه وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنى است» و بر روى زمين مى افتند و مى گريند و بر فروتنى آنها مى افزايد» .

از نظر پیامبر(ص) حتی تباکی و خود را به گریه زدن و وانمود کردن، امری محبوب است. از این روست که ایشان ذیل همین آیات به ابوذر سفارش کرده و می فرماید: يا أبا ذَرٍّ ، مَنِ استَطاعَ أن يَبكِيَ فَليَبكِ ، ومَن لَم يَستَطِع فَليُشعِر قَلبَهُ الحُزنَ وَليَتَباكَ؛ اى ابو ذر! كسى كه مى تواند بگريد ، بگريد ، و كسى كه نمى تواند ، دلش را اندوهگين سازد و وانمود به گريستن كند. (بحار الأنوار : ج ۷۷ ص ۷۹ ح ۳ )

انسان ها چون از حقیقت قیامت و آینده خود آگاه نیستند، بی خیال امر قیامت خود و دیگران هستند؛ اما اگر می دانستند که چه روز هولناکی است هرگز خندان نمی بودند بلکه هماره گریان بودند. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرماید:من چيزى را مى بينم كه شما نمى بينيد و چيزى را مى شنوم كه شما نمى شنويد . آسمان ناليد و حق داشت كه بنالد ؛ زيرا در آن به اندازه چهار انگشت جا نيست، مگر اين كه در آن جا فرشته اى پيشانى اش را براى خدا به سجده نهاده است . به خدا سوگند، اگر آنچه را من مى دانم، شما مى دانستيد، بى گمان، كم مى خنديديد و بسيار مى گريستيد ، و از زنان در بستر، كام نمى گرفتيد ، و سر به بيابان مى گذاشتيد و به درگاه خدا زارى و شيون مى كرديد .( بحار الأنوار : ج ۵۹ ص ۱۹۹ ح ۶۹)

آن حضرت (ص) در جایی دیگر می فرماید: بهشت و دوزخ به من نمايانده شدند و همانند امروز ، در خوبى و بدى ، هرگز نديده ام . اگر آنچه را من مى دانم، شما مى دانستيد، هر آينه اندك مى خنديديد و بسيار مى گريستيد .( كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۴۰۸ ح ۳۱۹۱۰ ؛ و مانند آن در كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۲۵۸ ح ۳۱۴۴۶ )

در روایات است که پیشوایان دین حتی از شنیدن اذان می گریستند و یا هنگام وضو گرفتن و رو به رو شدن با خدای خویش در هراس بوده و دیدگانشان گریان می شد و تنشان می لرزید. امام حسين عليه السلام می فرماید :در مسجد نشسته بوديم كه مؤذّن به بالاى گل دسته رفت و گفت : «اللّه أكبر ، اللّه أكبر» . امير مؤمنان على بن ابى طالب گريست و ما نيز از گريه او گريستيم . چون مؤذّن اذان را تمام كرد ، امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «آيا مى دانيد كه مؤذّن چه مى گويد ؟». گفتيم : خدا و پيامبرش و وصىّ او داناترند . فرمود : «اگر بدانيد كه چه مى گويد ، هر آينه اندك مى خنديد و بسيار مى گرييد» .( بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۱۳۱ ح ۲۴ .)

از نظر امیرمومنان(ع) از صفات و عبادات عارفان که معرفت به خدا و قیامت و مانند آن دارند، گریستن است. ایشان می فرماید: البُكاءُ مِن خيفَةِ اللّهِ لِلبُعدِ عَنِ اللّهِ ، عِبادَةُ العارِفينَ؛ گريستن از ترس دورى از خدا ، عبادت عارفان است .( غرر الحكم : ج ۲ ص ۴۹ ح ۱۷۹۱)

آن حضرت(ع) در باره صفات مومنان می فرماید: جَرَحَ طولُ الأَسى قُلوبَهُم ، وطولُ البُكاءِ عُيونَهُم ؛ اندوهِ بسيار، دل هاى آنان را ريش كرده است ، و گريه بسيار، ديدگانشان را .( نهج البلاغة : الخطبة ۲۲۲)

از آموزه های وحیانی قرآن و اسلام این معنا به دست می آید که انسان مومن دارای دل دیدگان اشک بار به ویژه در هنگام عبادت است. البته عامل این گریه و اشک با توجه به درجات مومن متفاوت است. از این رو ممکن است که اشک دیدگانشان برای خوف از خدا، مهر و محبت الهی، رحمت بر بندگان، تقوای الهی، زهد و پارسایی، دوستی و محبت اهل بیت(ع) و مانند آن باشد.

بهترین زمان گریستن

بهترین زمان گریستن، نیمه های شب است که انسان می تواند گریه های آشکار و نهان داشته باشد. این آشکاری می تواند همراه با زاری و ناله و فریاد باشد یا با هقهق کردن همراه شود. از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: ما يَقطُرُ فِي الأَرضِ قَطرَةٌ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِن قَطرَةِ دَمعٍ في سَوادِ اللَّيلِ مِن خَشيَتِهِ ، لايَراهُ أحَدٌ إلَا اللّهُ عز و جل؛ قطره اشكى كه در تاريكى شب از ترس خدا فرو مى چكد و كسى جز خداوند عز و جلآن را نمى بيند ، نزد خدا محبوب تر از هر قطره اى است كه بر زمين فرو مى چكد .( جامع الأخبار : ص ۲۶۰ ح ۶۹۷)

امیرمومنان (ع) درباره برخی از یاران خویش می فرماید: كاش آنها را در شب هنگامشان ديده بودى ، آن گاه كه چشم ها مى خفتند ، و صداها خاموش مى شدند ، و پرندگان در آشيانه هايشان آرام مى گرفتند . هراس از تهديدهاى روز رستاخيز ، آنان را از خفتن باز مى داشت ، چنان كه خداى پاك فرموده است : «آيا ساكنان شهرها ايمن شده اند از اين كه عذاب ما شامگاهان- در حالى كه به خواب فرو رفته اند- به آنان برسد ؟» . پس هراسان بيدار مى شدند ، و به نماز بر مى خاستند، گاه نالان و گريان و گاه تسبيح گويان ، و در محراب هايشان مى گريستند و زار مى زدند ، و در شبى تار و سيه فام، بر دو پا مى ايستادند و اشك مى ريختند .( بحار الأنوار : ج ۷ ص ۲۱۹ ح ۱۳۲ )

در میان شب بهترین زمان نیز سحرگاهان است. پیامبر(ص)‌در این باره فرموده است: چون نخستين شب ماه رمضان فرا رسد ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به هفت فرشته فرمان مى دهد… . هر فرشته اى با پرچمى از نور… و جبرئيل عليه السلام نيز با پرچمى از نور ، و آن پرچم در آسمان هفتم مى زده شود كه بر آن، نوشته شده است : «لا إله إلّا اللّه ، محمّد رسول اللّه » . خوشا به حال امّت محمّد ، كه در سحرگاهان ، فرياد گريه و زارى سر مى دهند ! اينان روز قيامت ، در امان اند .( بحار الأنوار : ج ۹۶ ص ۳۴۳ ح ۷)

امیرمومنان على عليه السلام نیز می فرماید:از اشك مؤمن در سحرگاه بر حذر باشيد ؛ زيرا اين اشك ، كسى را كه موجب ريخته شدنش شده است ، در هم مى شكند ، و درياهاى آتش را براى كسى كه با آن دعا كند ، فرو مى نشاند .( دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۵۳۵ ح ۱۸۹۹)

بهترین حالت در سحرگاهان شب نیز زمان نماز است. بر اساس روایات این سنت و سیره پیامبر(ص) بود. (بحار الأنوار : ج ۱۰ ص ۴۰ ح ۱ ) از امام صادق عليه السلام در باره گريه كردن در نماز پرسيدم كه: آيا نماز را باطل مى كند ؟ فرمود : «اگر بر اثر به ياد آوردن بهشت يا دوزخ بگريد ، اين، برترين اعمال در نماز است ، و اگر به ياد مرده اش افتاده باشد ، نمازش باطل است» .( بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۳۱۳ )

و بهترین حالت در نماز نیز زمانی است که شخص به سجده در آمده است. چنان که خداوند آن را به صراحت در آیه 107 و 109 بیان فرموده است: وَ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعًا؛ و بر روى زمين مى افتند و مى گريند و بر فروتنى آنها مى افزايد» .

پس بهترین حالت و زمان گریستن، هنگام سجده ها در سحرگاهان شبهاست که همه خفته اند و مومن بیدار. چنان که از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود:هيچ دو قطره اى بر زمين نيفتاده كه نزد خدا محبوب تر از قطره خونى باشد كه در راه خدا ريخته شود ، و از قطره اشكى كه شخص در تاريكى شب در حال سجده فرو چكاند ، به طورى كه آن را كسى جز خداوند متعال نبيند .( تنبيه الغافلين : ص ۲۵۹ ح ۳۴۵)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا