اجتماعیاخلاقی - تربیتیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

سفارش‌های اخلاقی خداوند به پیامبر(ص)

آموزه‌های قرآنی سرشار از آموزه‌‌های اخلاقی است که خداوند به بندگان توصیه کرده تا بر اساس آن به مقام خلافت الهی دست یابند و مسیر کمالی خدایی شدن را بپیمایند. با این همه در احادیث قدسی سفارش‌های خاص برای پیامبر(ص) مطرح شده که یکی از آنها در اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرد.

پیامبر (ص) فرمود: اوصانی ربی بتسع اوصانی بالاخلاص فی السر و العلانیه و العدل فی الرضا و الغضب و القصد فی الفقر و الغنی و ان اعفو عمن ظلمنی و اعطی من حرمنی و اصل من قطعنی و ان یکون صمتی فکرا و منطقی ذکرا و نظری عبرا؛ پروردگارم نه چیز را به من سفارش کرد: اخلاص در نهان و آشکار، برخوردی عادلانه در حالت غضب و رضا، میانه‌روی در هنگام فقر و غنی، گذشت از کسی که به من ظلم کرده، بخشش به کسی که مرا محروم کرده، رابطه با کسی که با من قطع رابطه کرده، سکوتم همراه با تفکر، سخن گفتنم یاد خدا و نگاهم برای عبرت باشد (تحف العقول)، ص 35، کنزالقوائد ص 184)
1. اخلاص عمل در آشکار و نهان: شاید یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی انسان نسبت به خداوند و سپس نسبت به دیگران، اخلاص باشد. اخلاص از ریشه خلص به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن است (لسان العرب، ابن منظور، ذیل واژه خلص) و حقیقت آن، بیزاری از غیر خدا است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه خلص)
در اهمیت و ارزش اخلاص همین بس که آن را سری الهی دانسته‌اند که تنها در قلب بندگان محبوب الهی قرار می‌گیرد. (مجمع‌البیان، شیخ طبرسی، ج 2-1، ص 409)
خداوند پیامبر بزرگ خویش را با این صفت ستوده است (مریم، آیه 51) و آن را سبب عدم سلطه شیطان معرفی می‌کند. (ص، آیه 83)
هر انسانی اگر بخواهد مسیر تعالی و کمال را از طریق راه هموار عبودیت بپیماید باید اخلاص را در همه ابعاد آن در نظر بگیرد و جز خدا در نیت و عمل نداشته باشد. چنین رویکردی از سوی انسان در زندگی دنیوی موجب می‌شود تا اخلاص به‌ویژه در دین به معنای تمسک به دستگیره الهی شود که دارای فرجامی نیک است. (لقمان، آیه 22) از همین رو خداوند در آیات بسیاری از  ضرورت خالص کردن دین برای خدا سخن به میان آورده است (اعراف، آیه 29؛ زمر، آیات 2 و 3 و 11 و 14)؛ چرا که دین همان فلسله و سبک زندگی است که انسان می‌بایست در زندگی دنیوی داشته باشد.
پس انسان می‌بایست در همه افکار و اعمال خویش در نهان و آشکار اخلاص داشته و غیر خدا را در نظر نگیرد تا این‌‌گونه بتواند به آنچه فلسفه و هدف آفرینش است دست یابد.
2. برخورد عادلانه در حالت غضب و خشنودی: عدالت مهم‌ترین فضیلت اخلاقی انسان است. از هیچ موجودی از موجودات جهان توقع عدالت نیست؛ زیرا عدالت زمانی شکل می‌گیرد که موجود دارای قدرت انتخاب و اختیار در انجام و ترک عمل باشد. به‌طوری که انتخاب اختیاری وی موجب قرار گرفتن هر چیزی در جای حق و مناسب آن باشد یا آنکه از جای مناسب و حق خود خارج شود. در میان موجودات هستی چنانکه از هستی‌شناسی قرآن به دست می‌آید تنها غیر از خداوند، انسان و جنیان دارای اراده و اختیاری از این دست هستند و از همین رو مسئولیتی دو چندان بر گردن آنان نهاده شده و از اعمال آنان بازخواست می‌شود و مجازات و کیفر و پاداش برای آن تعیین شده است. (ذاریات، آیه 56؛ انسان، آیات3)
انسان‌ها می‌بایست در هر کاری عدالت را مراعات کنند. عدالت یعنی اینکه هر چیزی را در جای مناسب و حق آن قرار دهند که خداوند تعیین کرده است. بنابراین، شناخت جایگاه حق هر چیزی تنها از طریق وحی امکان‌پذیر است. بر همین اساس انسان می‌بایست با مراجعه به آموزه‌های وحیانی اسلام جایگاه حق هر چیزی را بشناسد و براساس آن رفتار کند.
البته غیر از شناخت که در حوزه علم نظری است، انسان باید در حوزه علم عملی نیز خود را چنان تربیت کند که خلاف عدالت رفتار و عمل نکند؛ چرا که بسیاری از مردم موضع عدالتی هر چیزی را ممکن بشناسند و عدل و ظلم هر عملی را بدانند و نسبت به تقوا و فجور هر کاری آگاهی و دانش یقینی داشته باشند، اما عقد قلبی و تصدیق عملی نداشته و به انکار آن در مقام عمل بپردازند؛ (نمل، آیه 14) زیرا ممکن است منافع شخصی و گروهی و یا وسوسه‌های شیطانی و یا هواهای نفسانی و خواسته‌های قوای غضبی و شهوی اجازه ندهد تا براساس یقین نظری خود عمل کند و در مقام اراده و عمل، عزم خود را برجزم خویش قرار دهد. این گونه است که برخلاف دانسته‌های شهودی و یقینی خود عمل می‌کند. خداوند در آیه 115 سوره طه بیان می‌کند که ما در حضرت آدم(ع) در مقام اراده و عمل، عزمی نیافتیم؛‌ زیرا برخلاف دانش و معرفت یقینی خود عمل کرد.
انسان باید از نظر علمی و عملی خود را تربیت کند تا همواره براساس عدالت عمل کرده و ظلم نکند. اما از آنجایی که از قوای سه‌گانه عقل و غضب و شهوت تنها عقل است که خواهان عدالت است، از این رو در مقام عمل، بسیاری از مردم برخلاف عقل رفتار کرده و عدالت نمی‌ورزند و ظلم می‌کنند و براساس خواسته‌های شهوانی و غضبانی رفتار می‌کنند.
اما انسانی که عقل را فرمانروای خود کرده باشد، در این صورت در همه حالات براساس عدالت رفتار خواهد کرد و هرگز به خاطر خشم و خویشی، ظلم روا نمی‌دارد. اینکه در آیات قرآنی بیان شده که انسان‌ها در همه احوال عدالت ورزند و آن را نزدیک‌ترین روش برای کسب تقوا بدانند (اعد‌الوا، هو اقرب للتقوی، مائده، آیه 8؛ انعام، آیه 152) برای آن است تا انسان‌ها در مسیر درست خدایی‌شدن گام بردارند خداوند در آیات 2 و 8 سوره مائده بر لزوم تقدم عدالت بر احساسات و عو.اطف تاکید می‌کند و در آیه 135 نساء بر لزوم اجرای عدالت در روابط خانوادگی و خویشاوندی و عاطفی اصرار می‌ورزد تا انسان‌ها در همه احوال عدالت‌گرا باشند و براساس عدالت عمل کنند. البته شکی نیست که عدالت ورزی در برخی از حالات به ویژه خشم و غضب دشوار است. از همین رو انسان به کمال عقلانیت رسیده می‌تواند در همه حالات از جمله خشم، خود را نگه دارد و عدالت ورزد. اینکه انسان تنها در زمان خشنودی و خوشی عدالت ورزد هنر نیست، بلکه در هنگام غضب باید عدالت بورزد.
3- میانه‌روی در خرج کردن به هنگام تنگدستی و دارایی: میانه‌روی و به تعبیر قرآن وسطیت و به دور از افراط و تفریط و اسراف و تبذیر امری بسیار پسندیده است. اگر اعتدال در هر کاری پسندیده است، در امر اقتصادی بسیار اساسی و مهم است.
در آیات قرآن از جمله آیه 87 سوره مائده بر لزوم رعایت میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط در بهره‌جویی از مواهب و طیبات تاکید شده و خداوند در آیه 29 سوره اسراء از مومنان می‌خواهد تا اعتدال را در مصرف اموال و امکانات در زندگی شخصی مراعات کنند؛‌ چرا که بسیاری از مشکلات بشر به سبب اسراف و تبذیر در هنگام دارایی انجام می‌گیرد. البته کسانی که با مشکلات مالی و اقتصادی مواجه می‌شوند در هنگام تنگدستی دست از اسراف برمی‌دارند ولی وقتی وضعیت معیشتی بهبود یافت همان راه نادرست اسراف و تبذیر را می‌پیمایند.
براساس آموزه‌های وحیانی اسلام بهترین رویه در عمل اقتصادی، میانه روی در دخل و خرج است به طوری که انسان عادت کند در همه احوال میانه‌روی داشته باشد و از افراط و تفریط خود را حفظ کند.
میانه‌روی در خرج و مخارج زمانی میسر می‌شود که از اسراف و بخل و خساست به دور باشد. پروردگار متعال می‌فرماید: و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا؛‌و دستت را به گردنت زنجیر مکن و بسیار هم گشاده‌دستی منما تا ملامت شده و حسرت‌زده بر جای مانی. (اسراء،‌ آیه 29)
خداوند میانه‌روی در مصرف را ستوده و آن را صفت درستکاران دانسته است. چنان که می‌فرماید: والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما؛ مومنان کسانی‌اند که چون انفاق کنند نه ولخرجی می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و میان این دو روش حد وسط را برمی‌گزینند. (فرقان، آیه 67)
میانه‌روی در روایات
در روایات بسیاری بر میانه‌روی در حوزه رفتار اقتصادی تاکید شده و آثار و برکاتی نیز برای آن بیان شده است که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد. امام رضا(ع) به جمعی از مومنان فرمود: آنچه در آن سکونت نمی‌کنید مسازید؛ و آنچه را نمی‌خورید، انباشته نکنید و از خدایی که به وسیله او محشور می‌شوید بترسید. (کافی، ج 2، ص 48) امام علی(ع) نیز می‌فرمایند:‌ بر شما باد… به میانه‌روی در حال توانگری و فقر. (الحیاه، محمدرضا حکیمی؛ ج 3، ص 275) امام کاظم(ع) می‌فرمایند: هر کس میانه‌روی و قناعت را پیشه سازد، نعمت برایش پایدار می‌ماند. (تحف‌العقول، ص 403)
امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند: کسی که مالش را تباه و فاسد کن، و بگوید: خدایا! روزی‌ام ده، دعایش مستجاب نمی شود و به او گفته می‌شود: آیا به تو فرمان ندادم که (در مصرف» میانه‌روی و اعتدال داشته باش؟ (کافی، ج 2، ص 511) پیامبر(ص) می‌فرماید: هر کس میانه‌روی نماید، خداوند توانگرش کند.(امالی، ج 8، ص 8)
امام کاظم(ع) می‌فرمایند: هیچ انسانی با میانه روی نیازمند نشد. (فقیه، ج 2، ص 64) امام علی(ع) می‌فرمایند: میانه روی مال اندک را رشد می‌دهد؛ و اسراف، مال زیاد را نابود می‌گرداند. (غرر، ص 334)
4- چشم‌پوشی از کسی که بر من ظلم کند: در آموزه‌های وحیانی قرآن بر عفو و گذشت در قالب احسان و اکرام تاکید شده است. اصولا هر انسانی دوست دارد که اگر خطا و ظلمی کرده از او بگذرند و مواخذه نکنند یا کاری به کارش نداشته باشند.
خداوند در آیاتی از قرآن از جمله 199 سوره اعراف به پیامبرش فرمان می‌دهد که در زندگی راه عفو و گذشت را در پیش گیرد؛ چنانکه این رویه الهی نیز است؛ زیرا خداوند بارها و بارها از گناهان و خطاهای مردم درگذشته و عفو کرده است. (بقره، آیه 52؛ نساء، آیات 43 و 99 و 153؛‌ مائده، آیه 15؛ اعراف، آیه 95) پس پیامبر نیز می‌بایست این‌گونه رفتار کند (بقره، آیه 109؛ نساء، آیه 149؛ نور، آیه 22) و مومنان نیز به حکم پیروی از سنت و سیره پیامبر (احزاب، آیه 21) و اطاعت از قول و فعل آن حضرت (آل عمران، آیات 31 و 32) راه عفو و گذشت را در پیش گیرند و نسبت به خطا و گناه دیگران عفو داشته باشند؛ چرا که این رویه همان رویه‌ای است که انسان را به اصل تقوایی می‌رساند (بقره، آیه237) که معیار کرامت انسان است. (حجرات، آیه13)
5- بخشش کردن به آنکه نسبت به من بخل می‌ورزد: آنچه بیان شد در قالب احسان است؛ یعنی عفو از خطا و اشتباه دیگران، احسان نسبت به کسی است که ظلم کرده است ولی مؤمنان فراتر از احسان با دیگران برخورد می‌کنند؛ زیرا انسان مؤمن دارای صفات الهی است و ربانی شده است (آل‌عمران، آیه79)؛ از این‌رو تلاش می‌کند تا نه تنها از دیگران بگذرد بلکه از مقام کرامت وارد شود و با بزرگواری و اکرام به دیگران، بدی آنان را با خوبی پاسخ دهد تا شخص راه درست را بشناسد و در مسیر کمالی قرار گیرد. از این‌رو در آیات قرآن صفت اکرام برای خدا (رحمن، آیات 27 و 78) و مؤمنان تعریف شده است. (فرقان، آیه72)
اهل اکرام نه تنها از بدی می‌گذرند بلکه بدی خطاکاران را به نیکی پاسخ می‌دهند (همان)؛ چنانکه امام حسن(ع) نسبت به دشنام دهنده شامی خود نه تنها عفو و گذشت کرد و از در احسان با وی برخورد کرد بلکه با اکرام به وی کوشید او مسیر درست زندگی را بیابد و مؤمن شود.
برهمین اساس اگر کسی به انسان بخلی کرد باید نسبت به او بخل نکرد، بلکه با بخشش و ایثار و اکرام نشان داد که راه درست زندگی و تعامل با دیگران چگونه است. یعنی همان‌طوری که خداوند به جای بدی دیگران با حسنات، با آنان برخورد می‌کند (اعراف، آیه95) هر مؤمنی هم باید این‌گونه اهل کرامت باشد.
6- با کسی که رابطه‌اش را با من قطع کرده ارتباط پیدا کنم: در چارچوب برخورد برتر نسبت به کسی که برخورد بد و زشت داشته، می‌توان به حکم اکرام، وصل در برابر قطع را مطرح کرد. در آموزه‌های قرآنی بر اصل خانواده و خویشاوندی بسیار تأکید شده است؛ زیرا انسان موجودی جمعی نیست، بلکه موجودی اجتماعی است که نیازهای گوناگون عاطفی و مالی یکدیگر را تأمین می‌کنند و به یکدیگر نیاز دارند.
بنابراین، اگر کسی قطع صله رحم کرد در پاسخ به او نباید همان کار را کرد، بلکه با ایجا ارتباط با او زمینه تغییر اخلاق و سلوک او را فراهم کرد.
امام سجاد(ع) از خداوند می‌خواهد تا توفیق صله رحم را به او عنایت کند. ایشان می‌فرماید: و وفقنا فیه لأن نصل أرحامنا (صحیفه سجادیه، دعای 44) پیامبر عظیم‌الشأن فرمودند: صلوا أرحامکم و لو بالسلام؛ صله رحم کنید ولو با یک سلام کردن. (بحارالأنوار ج74 ص160).
در آیات قرآنی بر وصل رحم و عدم جواز قطع آن تأکید شده است. (بقره، آیه27؛ رعد، آیه25) ابوبصیر می‌گوید از حضرت صادق(ع) در رابطه با کسی که می‌خواهد با بستگانش که جزء مخالفان شما هستند قطع رابطه کند سؤال کردم چه وظیفه‌ای دارد؟ فرمود: این کار سزاوار نیست. (بحار، ج75، ص185)
جهم‌بن حمید گوید به حضرت صادق(ع) عرض کردم: یکون لی القرابه علی غیر امری الهم علی حق؟ «من فامیلی دارم که بر غیر دین من است. آیا بر من حقی دارند؟» فرمودند: نعم حق الرجم لا یقطعه شیء و اذا کانوا علی امرک کان لهم حقان حق الرحم و حق‌الاسلام؛ بلی، حق رحم را چیزی قطع نمی‌کند؛ اگر هم‌دین تو بود دو حق داشت: حق رحم و حق اسلام. (بحار، ج74، ص131)
حضرت علی(ع) فرمودند: اقبح المعاصی قطیعه الرحم و العقوق؛ زشت‌ترین گناهان قطع رحم و عاق پدر و مادر شدن است. (میزان الحکمه، ج4، ص89)
رسول خدا(ص) فرمود: ان الرحمه لا تنزل علی قوم فیهم قاطع رحم؛ رحمت حق بر ملتی که قاطع رحم در آنان است فرود نمی‌آید. (همان)
7- سکوتم فکر باشد: سکوت نشانه کمال عقل است؛ چنانکه امام علی(ع) می‌فرماید: «کمال‌العقل فی ثلاث التواضع لله و حسن الیقین و الصمت الامن خیر؛ نشانه‌های کمال عقل سه چیز است: فروتنی برای خداوند، یقین نیکو داشتن و سکوت کردن، مگر در مورد کار خوب. (غرر الحکم) اما سکوت همواره خوب نیست؛ امام صادق(ع) می‌فرماید: کلام فی حق خیر من سکوت علی باطل؛ سخن گفتن درباره حق، از سکوت بر باطل بهتر است. (من لا یحضره الفقیه ج4، ص396) بلکه آن سکوتی خوب است که موجب رشد و تعالی انسان باشد. از این‌رو در سفارش خداوند بر سکوت تفکری تأکید شده است و امیرمؤمنان علی(ع) نیز می‌فرماید: ان المؤمن… اذا سکت فکر… و المنافق اذا سکت سها؛ سکوت مؤمن تفکر و سکوت منافق غفلت است. (تحف العقول، ص212).
امام صادق(ع) می‌فرماید: علیک بالصمت، تعد حلیما، جاهلا کنت او علما، فان الصمت زین لک عند العلماء و ستر لک عندالجهال؛ عالم باشی یا جاهل، خاموشی را برگزین تا بردبار به شمار آیی. زیرا خاموشی نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است. (مستدرک الوسائل، ج9، ص17)
امام موسی‌کاظم(ع) می‌فرماید: کم‌گویی، حکمت بزرگی است، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفیف گناه است. (بحارالانوار، ج78، ص321)
پیامبر(ص) می‌فرماید: علیک بطول الصمت فانه مطرده للشیطان و عون لک علی أمر دینک؛ خود را ملزم به سکوت طولانی کن، چراکه این کار طرد شیطان بوده و در کار دین، یاور توست. (بحارالانوار ج68 ص279)
امام رضا(ع) می‌فرماید: من علامات الفقه و العلم الصمت؛ ان الصمت باب من أبواب الحکمه ان الصمت یکسب المحبه انه دلیل علی کل خیر؛ از نشانه‌های فهم عمیق و درست، بردباری، دانش و سکوت است. سکوت دری از درهای حکمت است. سکوت محبت می‌آورد و راهنمای هر خیری است. (اصول کافی، ج2، ص113، باب‌الصمت و حفظ اللسان، حدیث1)
امام صادق(ع) فرموده است: لایزال العبد المؤمن یکتب محسنا مادام ساکتا فاذا تکلم کتب محسنا أو مسیئا؛ بنده مؤمن مادام که خاموش است جزء نیکان شمرده می‌شود، پس هرگاه زبان بگشاید، یا نیکوکار است یا بدکار. (اصول کافی، ج2، ص116، باب الصمت و حفظ اللسان، حدیث 21)
8- سخن گفتنم یاد خدا باشد: از آنچه بیان شد می‌توان دریافت که سخن گفتنی فایده دارد که ذکر الهی باشد و انسان را در مسیر خدایی شدن قرار دهد. پس سکوت بهتر از آن است که انسان سخنی بگوید که نه تنها ذکر الله نباشد بلکه انسان را با گناهانی چون غیبت و دشنام و فحش و افترا و مانند آن از خدا دور ساخته و به سوی دوزخ و خشم و غضب الهی سوق دهد.
9- نگاه کردنم همراه با عبرت گرفتن باشد: از نظر آموزه‌های قرآنی هر عضوی از اعضا، مسئول است و باید کاری را انجام دهد که برای آن ساخته شده و موجب تکامل و تعالی انسان می‌شود. نگاه انسان می‌بایست از عناصر معمولی و ظاهر اشیا بگذرد و به ملکوت برسد و موجب آن شود تا خدا را در همه اشیا ببیند و از همه امور زندگی و اشیا عبرت بگیرد. (انعام، آیه75؛ اعراف، آیه185)
خداوند در قرآن از مردم می‌خواهد تا به عنوان صاحبان بصیرت و ابصار از هر امری که می‌نگرند  و نگاه می‌کنند عبرت گیرند. (فاعتبروا یا اولی الابصار؛ حشر، آیه2)
به هرحال، زندگی باید عبرت باشد و انسان از آن درس بیاموزد، حال زندگی خود شخص باشد یا زندگی دیگران یا هر چیز دیگر.

 

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا