اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

با امام رضا‌(ع) در مقام رضا

امام علی بن موسی (ع) ملقب و معروف به رضاست. مقام رضا یکی از مقامات انسانی است که دست یابی به آن بسیار سخت و دشوار ولی لازم و ضروری است؛ زیرا کسانی که به مقام رضا می رسند در دنیا نوعی سیر و سلوک دارند که مایه آرامش و آسایش آنان است و در آخرت نیز در بهشت ها و جنات الهی از جمله جنت ذات و صفات در آیند. نویسنده در این مطلب به مساله رضا و ابعاد و راه ها رسیدن آن پرداخته است. این مطلب را از نظر می گذرانیم.

رضا به قضا و قدر الهی
از سنت‌های الهی حاکم بر هستی، قضا و قدر است. بر اساس آیاتی از قرآن، خداوند هستی را در جهت و سویی مدیریت و ربوبیت می‌کند که حکمت و مصلحت اقتضا می‌کند. بنابراین، برای همه چیز مقدراتی است.(فرقان، آیه 2) تا در آن مسیر حرکت انجام گیرد و هر چیزی به مقصد و مقصود خود برسد.
از آنجایی که برای هر چیزی مقدراتی است پس نمی‌تواند امری در جهان و هستی اتفاق افتد که بیرون از دایره برنامه‌ریزی و سیاست‌های الهی باشد. خداوند در آیاتی از جمله آیات 22 و 23 سوره حدید می‌فرماید که هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسْ‌هاى شما به شما نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابى است. اين كار بر خدا آسان است، تا بر آنچه از دست شما رفت اندوه مخوريد و بدانچه شما را داد شادمان نشويد، و خدا هيچ گردنكش خودستا را دوست ندارد.
پس انسان باید به این باور برسد که هیچ چیزی در جهان بر‌ا‌ساس اتفاق و تصادف و شانس نیست و هر چیزی دارای حکمت و مصلحتی است که تنها اندکی از آن را می‌دانیم و می‌شناسیم و بیشتر آنها بیرون از درک و فهم ماست.
وقتی انسان به این باور برسد بهتر می‌تواند با اوضاع و احوال کنار آید؛ چنین حالتی را مقام رضا می‌گویند. البته از آیه 8 سوره بینه به دست می‌آید که کسانی به این مقام رضا می‌رسند که دارای خشیت باشند و شکی نیست که بر اساس آیه 28 سوره فاطر تنها علما هستند که از خشیت واقعی نسبت به خداوند برخوردارند. در این میان هیچ شکی نیست که علمای کامل همان اهل بیت عصمت و طهارت‌(ع) هستند که اهل ذکر نیز می باشند. (نحل، آیه 43؛ انبیاء، آیه 7؛ رعد، آیه 43)
شاید رضایت دادن به ناخوشی‌ها سخت‌تر و دشوارتر باشد؛ زیرا آدمی با خوشی‌ها کنار می‌آید ولی با ناخوشی‌ها سخت است که کنار آید. کسی که به درجه قطع و یقین شهودی و حضوری نسبت به خداوند و حکمت و مصلحت و قضا و قدر او برسد، در یک آرامشی قرار می‌گیرد که جز از اهل یقین بر نمی‌آید. حضرت زين‏العابدين(ع) می‌فرماید: الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ مِنْ اعْلى دَرَجاتِ الْيَقينِ؛ راضى بودن به قضاى ناخوشايند خداوند، از بالاترين درجات يقين است. ( بحار‌الأنوار، ج 68، ص 152، باب 63، حديث 60؛ مستدرك الوسائل، ج 2، ص413، باب 63، حديث 2334)
در همین باره حضرت صادق‌(ع) مى‏فرمايد: انَّ اعْلَمَ النَّاسِ بِاللَّهِ ارْضاهُمْ بِقَضاءِ اللَّهِ؛ داناترين مردم به حضرت معبود، خشنودترين آنان به قضاى الهى است.( بحار الأنوار: 68/ 158، باب 63، ذيل حديث 75؛ وسائل الشيعة: 3/ 251، باب 75، حديث 3546) امام علی(ع) نیز مى‏فرمايد: الرِّضا ثَمَرَةُ الْيَقِينِ؛ رضا ميوه يقين است. (غرر الحكم: 103، حديث 1823)
پس میان یقین و علم انسان با مقام رضا ارتباط تنگاتنگی است چنانکه آیات قرآن بیان کرده و امامان معصوم(ع) به تفسیر آن پرداخته‌اند.
انسانی که در مقام رضاست، چون به خداوند اعتماد و اتکال دارد و خداوند را عالم و حکیم می‌داند به طوری که هیچ امری بر او پوشیده نیست و هیچ کاری را بی‌حکمت و مصلحت انجام نمی‌دهد، به یک آرامش و آسایش روحی و روانی می‌رسد و دیگر اضطراب و تشویشی ندارد. از همین رو امام على‌(ع) مى‏فرمايد: اصْلُ الرِّضا حُسْنُ الثِّقَةِ بِاللَّهِ؛ ريشه رضا اطمينانِ نيكو داشتن به حضرت حق است. (غررالحكم: 198، حديث 3927)
آن حضرت در جایی دیگر می‌فرماید: نِعْمَ الْقَرينُ الرِّضا؛ رضاى از حق چه دوست و همنشين خوبى است.(بحارالأنوار، ج 66، ص 408، باب 38، حديث 120؛ تحف‌العقول، ص202)؛ زیرا کسی که در مقام رضاست هرگز نسبت به داشته‌هایش گرفتار هیجانات نمی‌شود به طوری که وقتی از آن را دست داد، اندوهگین و افسرده شود و امیدش را از دست دهد.
اصولا از نظر آموزه‌های وحیانی اسلام، مهم‌ترین نشانه اطاعت خداوند، پذیرش قضای الهی و رضایت دادن به آن است. حضرت امام صادق(ع) در این باره مى‏فرمايد: رَأْسُ طاعَةِ اللَّهِ الرِّضا بِما صَنَعَ اللَّهُ فِيما احَبَّ الْعَبْدُ و فيما كَرِهَ؛ سرآغاز طاعت خداوند رضا به كرده حق است در آنچه كه عبد آن را دوست دارد يا از آن ناراحت است.( بحارالأنوار، ج 68، ص 139، باب 63، حديث 28؛ وسائل الشيعة، ج 3، ص 254، باب 75، حديث 3559)
رضایت انسان باید نسبت به قضای الهی به حدی باشد که به سادگی به احکامی که پیامبر(ص) و امامان(ع) و حتی ولی فقیه صادر می‌کند، رضایت دهد و اما و اگر نیاورد و نارضایتی نداشته باشد. حضرت امام باقر(ع) در تفسير آيه: فَلا وَ رَبِّكَ لايُؤْمِنُونَ حَتّى يُحَكِّمُوكَ فِيها شَجَرَ بَيْنَهُمْ؛  به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن حقيقى نخواهند بود، مگر آنكه تو را در آنچه ميان خود نزاع و اختلاف دارند به داورى بپذيرند. (نساء، آیه 65)، مى‏فرمايد: منظور تسليم و رضا و پذیرفتن قضاى الهى است. (بحار‌الأنوار، ج 2، ص 204، باب 26، حديث 89؛ المحاسن، ج 1، ص 271، باب 37، حديث 364)
رسول الله‌(ص) مى‏فرمايد: از جبرئيل معناى رضا را پرسيدم گفت: راضى بر آقا و مولاى خود، خشم نمى‏گيرد چه دنيا از جانب مولا به او برسد چه نرسد، و صاحب مقام رضا به عمل اندك براى خودش خشنود نيست.(بحار‌الأنوار: 66/ 373، باب 38، حديث 19؛ معانى الاخبار: 261، حديث 1)
پیامبرخدا(ص) درباره کارکردها و فواید دنیوی و اخروی رضا به قضا و قدر الهی فرموده است: اعْطُوا اللَّهَ الرِّضا مِنْ قُلُوبِكُمْ تَظْفَرُوا بِثَوابِ اللَّهِ تَعالى يَوْمَ فَقْرِكُمْ وَ الاْفْلاسِ؛ در قلب از حضرت حق نسبت به تمام امورى كه براى شما خواسته خشنود باشيد تا به ثواب او در روز فقر و تنگدستى دست يابيد. (بحارالأنوار: 79/143، باب 18، ذيل حديث 26؛ مستدرك الوسائل: 2/ 412، باب 63، حديث 2331)
رضایت امام رضا(ع)
در كتاب مطالب‌السؤول در این باره القاب امام رضا(ع) آمده است: القاب آن حضرت عبارت است از رضا، صابر، رضی و وفی، كه مشهورترین آنها رضاست. در فصول المهمه نیز مشابه این مطلب آمده با این تفاوت كه در آنجا به جای القاب رضی و وفی، زكی و ولی یاد شده است.
در مناقب ابن شهرآشوب آمده که احمد بزنطی گوید: بدان جهت آن حضرت را رضا نامیدند كه او از خدا در آسمانش رضا بود و برای پیامبر و ائمه در زمین رضا بود. نیز گفته‌اند چون مخالف و موافق، گرد آن حضرت بودند، وی را رضا نامیدند. همچنین گفته‌اند: چون مامون بدان حضرت، رضایت داد وی را رضا گفتند.
ولی شکی نیست که آن حضرت(ع) در میان امامان(ع) در شرایطی قرار گرفت که نماد «رضی الله عنه و رضوا عنه» و «راضیه مرضیه» بود.
زندگی امام رضا(ع) گواه روشنی از پذیرش عالمانه قضا و قدر الهی و رضایتمندی بدان بوده است. آن حضرت(ع) همان طوری که خود اهل رضایت به رضای الهی بود، دیگران را نیز بدان دعوت می‌کرد و می فرمود که بهترین بندگان کسانی هستند که اهل مقام رضا هستند. در روایت است که: سئل عن‌الرضا(ع) عن خیـار العبـاد؟ فقــال(ع): الذیـن اذا احسنوا استبشروا، و اذا اساووا استغفروا و اذا اعطوا شکـروا، و اذا ابتلو صبروا، و اذا غضبوا عفوا؛  از امام رضـا(ع) دربـاره بهتـریـن بنـدگـان سـوال شـد. فـرمـود: آنان که هر گاه نیکـى کنند خـوشحال شوند و هرگاه بدى کنند آمرزش خـواهند و هر گاه عطا شـوند شکرگزارند و هر گاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند در گذرند.(تحف‌العقول، ص 445)
آن حضرت‌(ع) رضایت خداوندی را در هر کاری اصل قرار می‌داد. لذا برای خدا خشم می‌گرفت و برای خدا رحمت می‌کرد. در خشم نیز به میزانی که خداوند رضایت داده خشم می‌گرفت و دیگران را نیز به این شیوه دعوت می‌کرد و می‌فرمود: انَّما تَغْضَبُ للهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَلا تَغْضَبْ لَهُ بِأكْثَرَ مِمّا غَضِبَ عَلی نَفْسِهِ؛ چنانچه در موردی خواستی غضب كنی و به خاطر خدا برخورد نمایی، متوجّه باش كه غضب و خشم خود را در جهت و محدوده رضایت و خشنودی خداوند، اِعمال كن. (عیون أخبارالرّضا ، ج 1، ص 292، ح 44)
اصولا رضایت داشتن به قضا و قدر الهی آرامش بخش و باعث می‌شود که انسان در زندگی با همه اوضاع و احوال کنار بیاید و کمتر رنج برد و از جزع و فزع برهد. بر همین اساس امام رضا(ع) به انسان‌ها فرمان می‌دهد: أحسـن الظّن بالله فانّ مَن حسـن ظنّه بالله كان عنـد ظنّه وَ مَن رَضى باْلقَليل مِنَ الرّزق قُبلَ مِنه اليَسير مِن العمل وَ مَن رَضى باليَسير مِن الحلال خفّت مؤونته و نعم اهله وَ بصّره الله دار الدّنـيا وَ دَواءهـا وَ أخـرَجه منها سـالِماً إلى دارالسّلام؛ به خداوند خوشبين باش، زيرا هر كه به خدا خوشبين باشد، خدا با گمان خـوش او همراه است و هر كه به رزق و روزى اندك خشنود باشد، خـداوند به كردار اندك او خشنود باشد و هر كه به اندك از روزى حلال خشنود باشـد، بارش سبك و خانـواده‌اش در نعمت باشد و خـداوند او را به دنيا و دوايـش بينا سازد و او را از دنيا به سلامت به دارالسلام بهشت مي‌رساند. (تحف‌العقول، ص 449)
از نظر امام رضا(ع) رضایت دادن به قضا و قدر الهی یکی از چهار رکن ایمان است. آن حضرت(ع) در این باره می‌فرماید: ايمان‌ چهار ركن‌ است‌: توكل‌ بر خدا، رضا به‌ قضاى‌ خدا، تسليم‌ به‌ امرخدا، واگذاشتن‌ كار به‌ خدا. (تحف‌العقول‌، ص‌ 469)
آن حضرت(ع) همین مطلب را در جایی دیگر این گونه گوشزد می‌کند و می‌فرماید: لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ: اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا؛ هيچ‌ بنده‌ ای به‌ حقيقت‌ كمال‌ ايمان‌ نرسد تا سه‌ خصلت را دارا‌ باشد: بينايى‌ در دين‌ و اندازه‌دارى‌ در معيشت‌ و صبر بر بلاها. (تحف‌‌العقول‌، ص‌ 471)
این صبر در بلایا همان پذیرش قضا و قدر الهی و رضایت دادن به آن است؛ زیرا اگر انسان رضایت به رضای الهی نداشته باشد نمی‌تواند صبر کند و اهل استقامت باشد و از جزع و فزع خود را حفظ کند. پس آن حضرت(ع) با تاکید بر امر صبر در بلایا در حقیقت بر رضایت دادن به قضای الهی به ویژه در مصیبت‌ها و بلایا و مکروهات می‌خواهد نشان دهد که ایمان و کمال آن، با مقام رضا ارتباطی تنگاتنگ دارد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا