اجتماعیاعتقادی - کلامیتاریخیعرفانمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

بسم الله الرحمن الرحیم

شناخت امام حسین(ع) برای شناخت حرکت عاشورا و فلسفه قیام و اهداف آن از یک سو و هم چنین وظایف و مسئولیت های ما در قبال قیام و نهضت عاشورایی بسیار مهم است و بر همگان است که در شناخت امام حسین(ع) و شخصیت و مقام آن حضرت(ع) علم و دانش کافی به دست آورند تا درک درستی از آن حضرت(ع) و نیز انتظارات امام حسین(ع) از ما داشته باشیم و بتوانیم به ندای «هل من ناصر ینصرنی» آن حضرت(ع) پاسخی درخور و مناسبی بدهیم و مدیون خودمان نشویم.

بر همین اساس نویسنده به منابع ماثور به ویژه زیارت نامه مراجعه کرده تا حقیقت شخصیت امام حسین(ع) به ویژه در ابعاد که مربوط به قیام حسینی است،‌ تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

امام حسین(ع) جلوه گاه تمام حقانیت هستی

انسان های کامل دارای مراتب بسیاری هستند. خداوند به صراحت در آیاتی از جمله 253 سوره بقره از تفضیل برخی از پیامبران بر برخی سخن به میان آورده است. در میان انسان های کامل، چهارده معصوم(ع) در اوج هستند؛ زیرا با صادر نخست و مظهر اولی الهی اتحاد یکتایی و یگانگی دارند. در میان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) برخی به دلایلی از برجستگی خاصی برخوردارند که امام حسین(ع) یکی از آن هاست.

البته همه پیامبران و اولیای الهی(ع) کف فضایل را برخوردار هستند و در میان اهل بیت(ع)‌ نیز این صفات مورد تاکید است؛ از این رو فضایلی چون امامت،‌ عصمت، حبیب الله، حجه الله، ولی الله، امین الله، وارث تورات، انجیل و زبور، شریک القرآن، عمودالدین، موضع سر الله، عیبه علم الله ، باب حطه الله و مانند آن مشترک است؛ اما هر یک دارای ویژگی و صفات اختصاصی است که آنان را در جایگاه دیگری قرار می دهد و توجه هستی را به خود جلب می کند. برخی از تجلیات آنان موجب می شود که وجه الله اتم و اکملی شوند که توجه هستی را متوجه خود می سازد و خلق را مدهوش انوار تجلیات می کند و واله و حیران و مستان می نماید. از جمله این مظاهر الهی که هستی را مدهوش خود ساخته امام حسین(ع) است. از این روست که در میان اهل بیت(ع) و سخنان ایشان، امام حسین(ع) جایگاه ویژه ای می یابد و همگان از فرشتگان ساحت قدس الهی از جبرئیل و دیگران در اندوه شهادت او فرو می روند و آسمان و زمین بر ایشان می گرید و زمین و زمان خون می گریند و پیامبران و اهل بیت(ع)‌بی استثنا بر مصیبت حسینی(ع) گریان و نالان می شوند و مجالس تعزیه و عزاداری برای ایشان بر پا می دارند و این عمل را پیش از تولد و پس از آن و پس از شهادت تا قیامت بر پا داشتند.

پرسش بسیاری این است که حسین(ع) کیست که چنین هستی را واله و گریان و نالان خود ساخته است. پس بسیاری از محققان و عالمان و حقیقت جویان تلاش کردند تا این حقیقت را بشناسند و علت این دیوانگی را دریابند. این گونه است که خلق در جست و جوی این دیوانگی و صعق حسینی(ع) بر می آیند و بر آن هستند تا شناختی از این حقیقت به دست آورند.

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

این چه شمعیست که جانها همه پروانه اوست

هر کجا می نگرم رنگ رخش جلوه گر است

هر کجا می گذرم جلوه مستانه اوست

پس همگان در جست و جوی این پروانگی، دیوانگی و مستانگی خلق و ماسوی الله هستند و می خواهند بدانند که امام حسین(ع) در میان اهل بیت(ع) از چه ویژگی برخوردار بوده که این گونه حتی پیامبر(ص) برای آن حضرت (ع) عزاداری کرد و بر مصبیت حسین(ع) گریست.

اختصاصات امام حسین(ع)

چنان که گفته شد باید برای شناخت ویژگی امام حسین(ع) به منابع اصلی و روایی مراجعه شود که در آن افزون بر صفات عمومی که با دیگران به ویژه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) مشترک است، صفاتی را جست و جو کنیم که ایشان را متماز ساخته است.

از آن جایی که زیارت نامه های ماثور از امامان(ع) این ویژگی ها را به صراحت مشخص می کنند، می بایست به این ها به عنوان یک منبع غنی شناخت امام حسین(ع) توجه کنیم و اهتمام نماییم. از این رو به سراغ این دسته از منابع روایی رفته و تفسیر آنان را از شخصیت امام حسین(ع) و ویژگی های ایشان مورد بررسی قرارداده می شود.

1. ثار الله : از اختصاص امام حسین(ع) ثار الله است. البته در برخی از زیارت نامه ها امیرمومنان علی(ع) نیز به این عنوان و لقب یاد شده است که البته در ارتباط با امام حسین(ع) است؛ زیرا خطاب اصلی به امام حسین(ع) بوده و سپس ایشان فرزند «ثار» وعنوان «و ابن ثاره» معرفی می شود. پس امیرمومنان علی(ع) به عنوان به اعتبار امام حسین(ع) مورد خطاب قرار گرفته است. اما درباره معنای ثار اختلاف شدیدی در میان اهل لغت است. در برخی کتب اهل لغت،‌ واژه ثار به معنای «خونِ ریخته شده قابل قصاص کردن، خونبها، خون‌خواهی، قیام برای خونخواهی، خون‌خواه و قصاص کننده» آمده‌است. طریحی در مجمع البحرین، ثَأَرَ را به معنای انتقام گرفتن معنا کرده و ثارالله را تصحیف ثَأْرالله دانسته‌است.( الطريحى، مجمع البحرين، ج 1، ص 237، معين، محمد، فرهنگ فارسى، ج 1، ص 1185، مفردات راغب، ص 81) زبیدی در تاج العروس؛ ثَأر و ثار را به یک معنا دانسته و نوشته‌است: ثار به معنی خون است و گفته شده به معنی انتقام خون کسی را گرفتن نیز به کار می‌رود. برخی گفته‌اند «ثار» نمی‌تواند به معنای خونخواهی (طلب خون) باشد، زیرا در این صورت معنای ترکیب «أنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ» -که در زیارت عاشورا آمده‌است- چنین خواهد شد: «أنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ طَلَبَ دَمِکَ»، که در بی‌معناست. در جاهلیت عرب در هر قبیله معمول بوده اگر کسی از این قبیله کشته می‌شد، تمام افراد آن قبیله خود را صاحب خون می‌دانستند و هر فردی از قبیله قاتل را می دیدند می‌کشتند و کلمه ثار به همین معنا است. به هر حال، «ثار الله» از القاب امام حسین بن علی (ع) و علی بن ابی طالب است(ع) که در زیارتنامه‌ها خطاب به ایشان گفته می‏‌شود. در زیارت عاشورا خطاب به حسین بن علی(ع) آمده‌است: «السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره‏» ؛ سلام بر تو ای ثار خدا و فرزند ثار خدا. این تعبیر، درزیارت‌های دیگر نیز، از جمله زیارت مخصوص حسین(ع)‏ در اول رجب و نیمه رجب ‏و شعبان و زیارت حسین در روز عرفه نیز آمده‌است. در یکی از زیارتنامه‌های امام حسین(ع) آمده‌است: «اَنَّکَ ثارُاللّهِ فِی الاَرْضِ مِنَ الدَّمِ الَّذِی لا یُدْرِکُ ثَارَهُ (تِرَتَهُ) أَحَدٌ مِن [أَهْلِ] الاَرْضِ [إِلَّا بِأَوْلِیَائِکَ]، وَ لَا یُدْرِکُهُ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَه.» ؛ ای سید الشهداء ! تو خونِ خدا در زمینی، همان خونی که هیچ یک از اهل زمین -مگر به وسیله اولیایش- انتقام آن را نمی‌تواند بگیرد، و جز خداوند نمی‌تواند خونخواهی او را بنماید.( بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۱۶۸) همچنین در زیارت دیگری از امام حسین(ع) آمده‌است: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَتِیلَ اللَّهِ وَ ابْنَ قَتِیلِهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ ؛ سلام بر تو ای کشته [در راه] خدا و فرزند چنین کسی، سلام بر تو ای خون [ریخته شده] در راه خدا، و ای فرزند چنین کسی. پس ثار الله به در چند معنا به کار رفته است: الف: خونخواهی و انتقام؛ ب: کسی که خداوند انتقام خونش را از قاتلانش به وسیله قائم آل محمد خواهد گرفت؛ ج: گفته شده که لفظ «أهل» در تقدیر است؛ پس ثارالله یعنی اهل ثارالله، اهل خونخواهی الهی که خداوند انتقام خونش را می‌گیرد؛ و خونخواهی شما از خدا خواسته می‌شود؛ د: ثار به معنای مفعولی (مثئور) است، یعنی کشته شده‌ای که خونخواه دارد و ثارالله به کسی گفته می‌شود که خدا خونخواه اوست؛ ه-. کسی که خونبهایش متعلق به خداست و او خونبهایش را می‌گیرد. یعنی او متعلق به یک خانواده یا قبیله یا ملت نیست که خونبهایش را رئیس خانواده یا قبیله یا کشور بگیرد، بلکه متعلق به جهان انسانیت است و شهید راه خداست و خونبهای او ر ا خدا باید بگیرد؛ و: کسی که خودش در دوران رجعت می‌آید و انتقام خون خود و یارانش را می‌گیرد؛ ز: خون ریخته شده در راه خدا ؛ ح: خون خدایی و الهی؛ که اضافه شدن خدا به خون، برای شرافت و کرامت بخشیدن است یعنی از باب اضافه تشریفی است چنان که گفته می شود بیت الله و روح الله؛ ط: خون خدا هم چنان گفته می شود : ید الله و عین الله)(نگاه کنید: میرزا ابوالفضل بن ابوالقاسم طهرانی، شفاءالصدور فی شرح زیارة العاشور، تهران ۱۳۷۶ ش، ص ۱۶۳ـ۱۶۴؛ ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج‏۹، ص ۱۳۴؛ الوافی، ج‏۱۴، ص ۱۴۸۹؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۱۵۰، ذیل حدیث ۱؛ روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج‏۵، ص ۴۲۸؛ حسینی شیرازی، سید محمد، تقریب القرآن إلی الأذهان، ج‏۲، ص۲۰۰)

2. وتر الموتور: یکی دیگر از ویژگی هایی است که برای آن حضرت(ع) در زیارت نامه بارها بیان و تکرار شده است. در معنای آن گفته اند که به معنای یگانه دوران است. واژه وتر به معنای تک و تنها است. در نماز شب یک تک رکعتی در کنار نماز شفع یعنی دو رکعت گفته شده است. ترکیب «وتر موتور» همانند حجرِ محجور و قدَرِ مقدور و وعدِ موعود است که برای تاکید به کار می رود. برخی گفته اند: وتر موتور به معناى فردى كه كسانش كشته شده باشند و يكّه و تنها مانده باشد؛ برخی هم گفته اند که وتر به معنای فرد و تک و تنها است و موتور هم به کسی می گویند که از بستگان وی کسی یا کسانی کشته شوند اما او نتواند حق آنان را از قاتلین باز ستاند و به همین سبب به امام حسین(علیه السلام) الوتر الموتور می گویند. برخی نیز در تبیین و توضیح این که چرا امام حسین(ع) به این لقب اختصاص یافته گفته اند که ایشان در اهل بیت(ع) فردی نمونه و منحصر به فرد از جهاتی بوده است. فضايل‌ و مناقب‌، معجزات‌ و كرامات‌، مكارم‌ اخلاق‌ و محامد اوصاف‌، محبوبيت‌ و نفوذ اجتماعي‌ و اعتراف‌دشمنان‌ به‌ شخصيت‌ بي‌ نظير آن‌ حضرت‌ نشاني‌ از «والوتر الموتور» است‌. آن‌ شخصيتي‌كه‌ در كنار «آيه مودت‌« در ميان‌ اهل‌ البيت‌(ع) همراه‌ با «آيه‌ تطهير» و در جاي‌ ديگر «آيه ‌مباهله» قرار دارد و همه‌ اينها نشان‌ِ مقام‌ و مرتبت‌ سيد الشهدا است‌. پس‌ امام حسين‌(ع) نيزدر فضايلي‌ كه‌ آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ در مورد حضرت‌ پيامبر (ص) و پدر و مادر بزرگوارشان‌ ذكر كردند، شريك‌ مي‌باشند. آنچه‌ حائز اهميت‌ است‌، اين‌ كه‌ چرا حضرت‌ سيد الشهدا را «الوتر الموتور» يعني‌شخصيت‌ منحصر به‌ فرد مي‌دانيم‌، با توجه‌ به‌ اين‌ كه‌ در كنار شخصيت‌هايي‌ هم‌ چون‌، ساير ائمه طاهرين (ع) نيز هر كدام‌ در زمان‌ خودشان‌ مأمور نشر معارف‌ و حقايق‌ اسلام بودند و سر انجام‌، زندگي‌ پربركت‌ آنها نيز به‌ شهادت‌ خاتمه‌ يافت‌. همه ائمه‌ طاهرين(ع) مظهر اسما و صفات‌ حق‌اند و حسين‌(ع) نيز همين‌ گونه‌ است‌. آنچه‌ باعث‌ شده‌ كه‌ ايشان را «والوتر الموتور» بگويند، نحوه‌ قيام‌ با بركت‌ و شهادت‌ آن حضرت‌ بود كه‌ در آن‌ مقطع‌ از تاريخ‌، آن‌ چنان‌ آثاري‌ از خود بر جاي‌ گذاشت‌ كه‌ اگر اين‌ شهادت‌ واقع‌ نمي‌شد، امروز اثري‌ از اسلام‌ باقي‌ نمانده‌ بود و اين‌، حضرت‌ سيد الشهدا (ع) بود كه‌ با شهادت‌ خود، فرزندان‌دلبند و اصحاب‌ با وفايش‌، اسلام‌ را بيمه‌ نمود. لذا پيامبر (ص) بقا و دوام‌ مكتب‌ حيات‌بخش‌ اسلام‌ و اهداف‌ و برنامه‌ هاي‌ خود را در وجود مقدس‌ ابا عبدالله (ع) خلاصه‌ نموده‌، فرمود: «حسين‌ مني‌ و انا من‌ حسين‌؛ حسین از من و من از حسین هستم». پس آن حضرت (ع) دارای دو ویژگی شد و او را خون خدا و يگانه دوران دانستند.

3. مصیبت عظیم و رزیه جلیل: از دیگر ویژگی های آن حضرت(ع) مصیب عظیمی است که ایشان تحمل کردند و اوج صبر و شکیبایی را نشان دادند و فراتر از اسماعیل ذبیح الله (ع) و ابراهیم ذابح الله (ع) ایستادند؛ زیرا ایشان خود و فرزندانش را برای اصلاح امت اسلام و به حرکت در آوردن موتور اسلام،‌ از خون خود و فرزندانش گذشتند و در مسلخ عشق برای احقاق حق و ابقای آن و ازهاق باطل و نابودی آن، جان فدا کردند. مصیبتی که بر اهل بیت(ع) در کربلا رفت در هیچ دوره ای اتفاق نیافتاد؛‌ زیرا همان گونه که کربلا مظهر و تجلی گاه کامل ترین و زیباترین حقایق هستی و اوج فضایل الهی و مظهر تمام و کمال اسما و صفات الهی بود، اوج رذیلت ها و تمامیت باطل گرایی و فجور وبی تقوایی بود. حق و باطل به تمام و کمال در برابر هم صف بستند و بدترین اشکال ظلم و جور و فجور در کربلا تحقق یابد به گونه ای که اهل بیت پیامبر(ص) خوار و ذلیل داشته شدند و به عنوان خارجی از دین اسلام به اسارت در شهرها گردانیده شدند و خون و جان ایشان مباح و مالشان ایشان به غارت و عرض و حریم آل الله هتک شد. در کربلا چنان به نام اسلام علیه اسلام شمشیر کشیده شد که سرادق عرش الهی و ارکان و ارواح آفریده ها لرزید و آسمان ها و زمین و باشندگان بهشت و خشکی و دریا گریستند: لقد اقشعرت لدمائکم اظلة العرش مع اظلة الخلائق و بکتکم السماء و الارض و سکان الجنان و البر.

4. آمر بالمعروف و ناهی از منکر : البته همه پیامبران و اولیای الهی به این مهم اقدام کردند،‌ ولی ایشان در مرتبه ای فراز و برتری اقدام به مهم الهی کردند،‌ به گونه ای که ایشان را مصداق اتم و اکمل آمر به معروف و نهی از منکر می شناسند و اگر بخواهند در این باره به کسی اشاره کنند به امام حسین(ع) به عنوان ضرب المثل اشاره می شود که به این خصلت و صفت معروف است. در همه زیارت نامه ها عباراتی چون :« امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر » یا «اشهد انک قد امرت بالقسط و العدل و دعوت الیهما» آمده است. آن حضرت(ع) در شرایطی که همه ارکان اسلام در معرض تهدید کافران و منافقان قرار داشت و دیگر از اسلام چیزی باقی نمانده و پوستین وارونه اسلام بر تن امت پوشانیده شده بود، با قیام خود بر آن شد تا آب را به مسیر اصلی آن باز گرداند. ایشان با قیام خود بر آن شد تا همه دستاوردهای پیامبران و اولیای الهی را حفظ و صیانت کند و اجازه ندهد تا عدالت و قسط از جامعه انسانی به طور کامل از میان برود. از این روست که ایشان را وارث پیامبران نامیده اند که به دفاع از میراث الهی پرداختند و فرزندان و یارانش به قربانگاه در عید اضحی بردند تا خون خدا را در راه خدا به آسمان هدیه کند. کاری که امام حسین(ع) در پاسداشت از دین و اخلاق کردند، نه تنها اسلام را زنده نگه داشت، بلکه دین و اخلاق را در جهان زنده نگه داشت. این حرکت امام حسین(ع) شبیه حرکت پیامبر(ص) است که با قرآن خود حتی انجیل و تورات را زنده کرد و مسیحیت و یهودیت را از نابودی نجات داد، چنان که می گویند انقلاب اسلامی، دین و دینداری را در جهان زنده کرده است. اگر حرکت امام حسین(ع) نبود، اخلاق ودین داری و عدالت خواهی و ظلم ستیزی و مبارزه با حاکمان و دولتمردان ظالم و جائر و ضد اخلاق از میان می رفت. حرکت امام حسین(ع) موجب شد که از دیروز تا امروز و تا فردا مردان با سرمشق قراردادن آن حضرت(ع) علیه ظلم و بی عدالتی و بداخلاقی و زشتکاری در هر شکل و شمایل و از هر منصب و مقامی قیام کنند و ظلم و بی عدالتی در قالب حکومت دینی و یا در سطوح عالی از مصونیت برخوردار نشود و مردم علیه شاه و شاهمردان قیام کنند.

5. قتیل العبرات و اسیرالکربات: از دیگر عناوین و القاب آن حضرت(ع) این دو عنوان است که بارها در روایات و زیارت نامه ها بر آن تاکید شده است. آن حضرت که از سوی قاسطین و عدالت خوران مظلوم واقع شده بود با رشادت تمام به جای آن که منظلم شود و ظلم و جور را بپذیرد و عافیت نشینی بر گزیند و مسئولیت انسانی و اخلاقی و وحیانی خود را انجام ندهد، قیام کرد و با رشادت تمام علیه ظلم و جور ایستاد و در این راه سختی های بسیاری را تحمل کرد که از عهده هیچ کسی چون او بر نمی آمد. بسیاری از کسانی که مدعی رشادت و صبر هستند هرگز بر مصیبت و رزیه ای که بر آن حضرت(ع)‌رفته کم ترین توان صبر و استقامتی ندارند. مصیبتی که بر ایشان رفت قابل قیاس با هیچ مصیبت دیگری نیست. از این روست که در تعابیر امامان معصوم(ع) از ایشان به عناوینی چون کشته اشک ها و اسیر محنت ها و رنج ها و تاول ها یاد می شود. با نگاهی گذرا به مقاتل همان اندازه ای که امکان ضبط تصویر در قالب کلمات می رفت، می توان عظمت صبر و رشادت حسینی(ع) را به دست آورد که شاید یکی از آن ها موجب مرگ فجاه هر انسان می شد.

6. مصباح الهداه و سفینه النجاه: از دیگر خصوصیات آن حضرت (ع)‌این است که ایشان به عنوان چراغ هدایت بشر در تاریکی ها و کشتی نجات در طوفان بلاها و فتنه ها معرفی شده به گونه ای که هر کس از نور این چراغ بهره برد هرگز در تاریکی نماند و نرود و کسی که بر این کشتی نجات نشست در تلاطم فتنه ها و امواج خروشان کفر و ظلمت و نفاق غرق نشود و به سلامت به ساحل جنات الهی و رضوان خدایی می رسد: بِضِیاءِ نُورِکَ اِهتَدی الطّالِبوُنَ اِلَیکَ وَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ نُورُ اللَّهِ الَّذِي لَمْ يُطْفَأْ وَ لاَ يُطْفَأُ أَبَداً وَ أَنَّكَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي لَمْ يَهْلِكْ وَ لاَ يُهْلَكُ أَبَداً؛ و با فروغ نور تو رهجویان تو هدایت می شوند و گواهى مى‏دهم كه تو آن نور خدايى كه از ازل روشن بوده و تا ابد هيچكس آن را خاموش نتواند كرد و تو وجه باقى الهى كه آن وجه باقى از ازل تا ابد هرگز نابود و فانى نخواهد گشت. پس این علم و پرچمی آویخته بر تارک هستی است که هر کس به آن بنگرد راه حق را بیابد.

این ها گوشه ای از اختصاصات امام حسین(ع) است که جایگاه و وظیفه ما را نیز تبیین می کند. با مراجعه به زیارت نامه ها می توان در این باره بیش تر تحقیق کرد و شناخت جامع و کامل ترین از امام حسین(ع) و شخصیت ایشان به دست آورد و بتوان مسیر زندگی خودمان را در چارچوب آن دانسته ها سامان داد و فلسفه و سبک زیست متفاوتی را برای خود تعریف کرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا