عرفانفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

هنر دینی و دین هنری از منظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

هنر مجموعه‌ای از آثار یا فرآیندهای ساخت انسان است که با استفاده از جنبه های زیباشاختی در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات و هوش انسانی و یا به منظور انتقال یک معنا یا مفهوم خلق می‌شوند. از این رو برخی، استفاده از توانایی و تخیل در خلق آثار زیبا، محیطی و یا تجاربی را که می توان با دیگران تقسیم شود، هنر دانسته اند.

 

از آن جایی که دین اسلام دین فطرت است به طور طبیعی به مسایل هنر توجه و بدان پرداخته بلکه از آن برای انتقال پیام و مفاهیم بلند وحیانی سود برده است. نویسنده بر همین اساس به سراغ آموزه های وحیانی قرآن رفته تا دیدگاه و نظر قرآن را درباره هنر و کاربردهای آن در انتقال پیام تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

هنر، نماد صفت الهی جمال گرایی در انسان

برخی درباره واژه هنر در زبان فارسی بر این باورند که این واژه از واژه سانسکریت «سونر» گرفته شده که ترکیبی از دو کلمه «سو» به معنی نیک و «نر یا نره» به معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی حروف "سین"به‌"ها" تبدیل شده و واژه هونر ایجاد گشته است که در زبان پهلوی یا فارسی میانه به شکل امروزی «هنر» درآمده که به معنای انسان کامل و فرزانه است. در ادبیات ایران در دورهٔ اسلامی این معنا دوباره دگرگون شد، و هنر به معنای کمال، فضیلت، هوشیاری، فضل، تقوی، دانش و کیاست و… به کار رفت، که دارای بار معنایی عام بود: به دشمن نمایم هنر هرچه هست/ز مردی و پیروزی و زور دست؛ و یا سرودی دیگر که می گوید: چون غرض آمد هنر پوشیده شد/صد حجاب از دل به سوی دیده شد.

در سده اخیر هنر در فارسی و فن در زبان عربی، به معنای به کارگیری مهارت‌های عملی و تصورات ذهنی در خلق اشیا یا محیط‌هایی زیباست، که با دیگران می‌تواند به اشتراک گذارده شود.( دانشنامه بریتانیکا)

البته برخی هنر را هنر مجموعه آثار یا فرآیندهای انسان‌ساختی است که تعمدا عناصری نمادین را در جهت اثرگذاری بر عواطف، احساسات یا هوش انسانی به کار می‌گیرد.( دانشنامه ویکی‌پدیای انگلیسی)

اما فرهنگ نامه فارسی سخن در تعریف هنر آورده است: هنر هر نوع فعالیت غیرمعطوف به سود مادی و مبتنی بر برداشت‌های شخصی از محیط و طبیعت با استفاده از نیروی تخیل و قواعد زیبایی‌شناختی است. (فرهنگ فشرده سخن، جلد دوم، صفحات ۲۶۲۷ و ۲۶۲۸)

از مجموعه این تعریف ها می توان یک مولفه اساسی را در همه آن ها ردگیری و شناسایی کرد که جنبه زیباشناختی هنر است. به این معنا که اگر جنبه زیباشناختی را در آثار هنری حذف کنیم گویی چیزی به عنوان هنر نخواهیم داشت. پس باید گفت که عنصر عواطف و احساسات در تعیین هنری بودن یک اثر نقش اساسی و کلیدی را ایفا می کند. بنابراین، اگر سازه ای داشته باشیم که همه مناسبات را در نظر بگیرد ولی به جنبه زیباشناختی و تاثیر بر عواطف و احساسات انسانی توجه و تاکید نشده باشد، آن چیز یک اثر هنری نخواهد بود، حتی اگر شخص این نوع فعالیت را معطوف به سود مادی نکند و یا برعکس معطوف به سود مادی اثری را خلق نماید که تاثیر زیباشناختی بر عواطف و احساسات انسانی دارد؛ چرا که در این صورت بی هیچ شک و تردیدی یک اثر هنری است.

به سخن دیگر، در آثار هنری جنبه های زیباشناختی و تاثیر بر عواطف و احساسات اصالت دارد. به نظر می رسد که این تاثیرگذاری می تواند در صورتی تحقق یابد که عوامل و بسترهایی چون تناسب، اعتدال در کلیت، پیام معنادار و مانند آن در آن مراعات شده باشد؛ زیرا برای انسان های خردمند در هر درجه ای از خرد باشند، درک جنبه های زیباشناختی هماره با این عناصر و عوامل همراه است؛‌ هر چند که به شکل قاطع نمی توان آن را امری الزامی برشمرد؛ چرا که برخی از آثار هنری است که تاثیر مثبت و سازنده ای بر عواطف و احساسات می گذارد که فاقد همه یا برخی از این عوامل و عناصر است.

با این همه، باز تاکید می شود که جنبه زیباشناختی و تاثیر برعواطف و احساسات انسانی است که هنر را معنا و مفهوم می بخشد و یک اثر هنری را از دیگر آثار جدا می کند. به نظر می رسد که جنبه روان شناختی هنر بیش از جنبه های دیگر تاثیر در تحقق مفهوم هنر دارد.

می توان گفت که هنر در حقیقت ناظر به صفت جمال الهی است و از آن جایی که انسان نماد همه صفات الهی چه جلالی و چه جمالی است، توجه به حوزه هنر به طور طبیعی در انسان، معنایی جز گرایش انسان به جمال نیست که همان زیبایی مطلق در نزد همگان است. از آن جایی که خداوند انسان را بر صورت خود آفریده است همه صفات را در انسان قرار داده که از آن جمله جنبه های جمال الهی است.(بقره، آیه 31) از همین روست که انسان قابلیت آن را یافته است تا در مقام خلافت الهی قرار گیرد و شایسته عنوان خلیفه الله گردد(بقره، آیه 30) تا بتواند با بهره گیری از همه عناصر خاک و زمین،‌ به خلق آثار هنری دست یازد و یا هر موجودی را به کمال مطلق آن برساند که به طور طبیعی جنبه جمالی و زیباشناختی آن نیز نمی بایست نادیده گرفته شود.(هود، آیه 61)

انسان اگر بخواهد مسئولیت خلافت خود را تحت عنوان مظهر ربوبیت انجام دهد، می بایست همه جنبه های خلافت و مسئولیت خود را مراعات کند که در این میان امر مهم هدف و جمال و زیبایی نمی بایست نادیده گرفته شود؛ به این معنا که هر گونه تصرفی در موجودات هستی از باب ظهور در ربوبیت و پروردگاری می بایست در چارچوب حکمت و هدف آفرینش کلی و یا همان چیز باشد که به طور طبیعی همراه با عدالت و تعادل و تناسب است. از همین روست که در آیات قرآنی هر گونه خروج از این امور به عنوان فساد تلقی شده و خداوند بارها از جمله در آیه 41 سوره روم می فرماید که دستاورد منفی رفتارهای بشری در زمین موجب ظهور فساد در آن شده است؛ چرا که اگر انسان به عنوان خلیفه مسئولیت خود را به درستی انجام می داد همانند خداوند که هستی را در نظام احسن بر مدار عدالت ساخته و پرورش می دهد، می بایست در حوزه مسئولیت انسانی نیز این گونه می شد و هیچ گونه فساد و تباهی پیش نمی آمد؛ اما از آن جایی که انسان، مراعات نکرده و مسئولیت خلافت را به درستی نشناخته و یا عملی نساخته ، این امر موجب شده تا فساد در دستاوردها بشری پدید آید و استعمار زمین و آبادانی آن در چارچوب ماموریت و مسئولیت انجام نگیرد.

پس باید گفت که هنر انسان در انجام مسئولیت خلافت الهی آن است که هر چیزی را هنرمندانه انجام دهد و جنبه های هنری دستاوردها و کارهای خود را نادیده نگیرد که در این صورت می بایست در هر کار هنری، دو جنبه زیباشناختی و پیام(هدف) مورد تاکید قرار گیرد که ملاحظه عدالت و تناسب شرط لازم خواهد بود، چرا که به نظر می رسد که این امور است که جنبه زیباشناختی کار را می سازد و موجب تحریک عواطف و احساسات و تاثیر مثبت بر آن می شود. پس انسان هر کاری را که می خواهد انجام دهد چه خرد و چه کلان می بایست جنبه های زیباشناختی کار را نیز در نظر گیرد وگرنه جز فساد و تباهی در کار چیزی در پی نخواهد داشت.

به سخن دیگر، انسان می بایست در همه کارهای خویش جنبه زیباشناختی و هنری بودن را در نظر گیرد که تاکیدی بر حوزه عدالت، تناسب، هدفمندی، حکمت، جمال و مانند آن است. البته در برخی از کارها به عللی جنبه های هنری و زیباشناختی اصالت و اهمیت بیش تری می یابد به طوری که وقتی شخص به کار می نگرد پیش از آن که جنبه های دیگر کار دیده شود، جنبه زیباشناختی و هنری آن دیده و به چشم می آید. شاید گفت که این گونه کارها در فرهنگ امروزی به عنوان یک کار هنری مورد توجه است و حتی گاه جنبه کاربردهای دیگر آن به سبب همین جلوه های زیباشناختی به ویژه بصری و سمعی آن نادیده گرفته می شود و مثلا یک گلدان زیبا که می بایست در آن گل گذاشته شود، خود به عنوان یک اثر هنری فی نفسه مورد توجه قرار می گیرد.

جمال گرایی ذاتی انسان

از آیات و روایات به دست می آید که انسان به طور ذاتی موجودی زیباگرا و جمال گرا است و زیبایی و جمال را دوست داشته و بدان سمت گرایش می یابد. این خصیصه در انسان را می بایست نمادی از صفت الهی دانست؛ زیرا چنان که گفته شد، انسان آیینه تمام نمای خداوند است و خداوند همه صفات خود را در انسان قرار داده است. از آن جایی که : الله جمیل و یحب الجمال؛ خداوند زیباست و زیبایی را دوست می دارد، انسان نیز که بر صورت خدایی است و رنگ خدا گرفته است(بقره، ایه 138) به طور طبیعی گرایش به زیبایی دارد و می کوشد در کارهایش این جنبه را نادیده نگیرد. از این روست که همه سازه های بشری که از بقا و ماندگاری در میان نسل ها برخوردار است از جنبه های زیباشناختی خالی نیست و اگر به موزه های تاریخ مراجعه شود به خوبی در هر سازه انسانی می توان جنبه های زیباشناختی را در نظر گرفت؛ زیرا انسان به طور طبیعی می کوشد تا هماره حتی در سازه هایی که به نظر می رسد که باید تنها جنبه کاربردی و هدف عادی در مراعات شود، جنبه های زیباشناختی را نیز مراعات می کند. پس به طور طبیعی اگر انسان بخواهد کاری را انجام دهد که دست او برای هنرنمایی بازتر است بیش تر از همه در اندیشه جنبه زیباشناختی سازه است تا ابعاد دیگر آن.

به هر حال، انسان موجودی است که در همه کارها و سازه های خود به طور طبیعی و فطری به جنبه های هنری و زیباشناختی کار توجه دارد و گاه حتی اگر جنبه زیباشناختی کاری نادیده گرفته شود به طور طبیعی کنار گذاشته می شود؛ زیرا به نوعی احساس می کند که در این کار عدالت و تناسب و اعتدال و مانند آن مراعات نشده و از یک نقص و نقیصه بزرگ رنج می برد. از همین روست که فلاسفه ای چون افلاطون بر هماهنگ میان اجزاء یک سازه انسانی تاکید دارند تا این گونه جنبه های زیباشناختی آن مراعات شود، البته شکی نیست که تنها هماهنگی نمی تواند یک سازه را اثر هنری کند بلکه عوامل دیگری است که به برخی از آن ها در پیش اشاره شده است. مجموعه عواملی در کار است تا یک سازه انسانی به یک افزون بر کارکردهای دیگرش جنبه هنری آن دیده شود و نوعی احساس خوشایند و مطلوبی را در بیننده یا شنونده القا کند.

سازه هایی که حس زیبایی شناسانۀ انسان را تحت تأثیر خود قرار می دهد، در هر یک از ابزارهای شناختی انسانی به گونه خاص عمل می کند. مثلا در حس بینایی ، زیبایی به گونه ای دیده می شود و در حس شنوایی به گونه ای دیگر جلوه گر می شود و در حس های دیگر به صورت های دیگر؛ ولی شاید بتوان گفت یک حد مشترک در همۀ اینها است چنانکه فلاسفه گذشته در بین حواس ظاهری یک حس مشترک قائل بودند که آن حس مشترک درک کننده محسوسات بوده. در باب زیبایی هم ولو اینکه ما می توانیم به زیبایی های دیگر از قبیل بصری، دیداری و شنیداری تقسیم کنیم؛ اما یک حس مشترک زیبایی شناسی در انسان وجود دارد که آنها را می تواند درک کند. این حس مشترک زیبایی شناسی تحت تآثیر زیبایی قرار می گیرد و از آن منفعل می شود و به نوعی تسلیم آن می شود. انسان زیبایی را دوست دارد و به سمت آن گرایش پیدا می کند.این زیبایی که انسان را به خود جذب می کند، کار بعدی اش آن است که خود را بر انسان تحمیل می کند، و انسان چه بخواهد و چه نخواهد این اتفاق می افتد.( سخنرانی آقای صادقی در همایش پژوهشی "نقش هنر در تبلیغ دین" در حوزه هنری قم)

جنبه های هنری و زیباشناختی در قرآن

قرآن به عنوان یک سازه الهی همه صفات الهی را به شکلی بر می تابد؛ چرا که یک اصل و قانون کلی وجود دارد که هر کسی بر اساس شاکله خود عمل می کند.(اسراء، آیه 84) پس خداوند نیز بر شاکله خود قرآن و سازه خود را انجام داده است. از این رو می بایست جنبه هنری و جمالی را در قرآن شناسایی و ملاحظه کرد.

البته با نگاهی گذرا به قرآن به سادگی می توان جنبه های هنری و جمالی قرآن را به دست آورد؛ زیرا قرآن کتابی است که هنرمندان را مدهوش و مبهوت خود ساخته است. به گواهی تاریخ هنگامی که هنر عربی در اوج خود قرار داشت و زبان شعر اوج هنر عربی به شمار می رفت، قرآن چنان بر جامعه عربی حاکمیت یافت که رقیبی برای آن یافت نشد.

البته تنها ویژگی هنری و زیباشناختی قرآن نیست که این کتاب را بی نظیری می کند و هرگز کسی نمی تواند همانندی برای آن بیاورد و هماوردی داشته باشد،(بقره،آیه 23؛ اسراء، آیه 88) بلکه جنبه های معرفتی و شناختی و مانند آن نیز بی مثیل و بی نظیر است.

استاد مطهرى (ره )اشاره اى به اين حقيقت دارد و مى گويد: از نظر كلى اعجاز قرآن از دو جهت است : لفظى و معنوى. اعجاز لفظى قرآن مربوط مى شود به مقوله زيبايى، واعجاز معنوى آن به مقوله علمى. پس اعجاز قرآن يكى از جنبه زيبايى و هنرى است، و ديگراز جنبه فكرى و علمى.( مطهری ،مرتضی،مقدمه اى بر جهان بينى اسلامى، تهران،صدرا،1380) پس جنبه فكرى و علمى قرآن نيز با شيوه اى هنرمندانه مطرح شده است. در قرآن زيبايى لفظى و هنر چينش و هماهنگى الفاظ ، هنرمندانه است؛ چنان که مفاهيم ، معارف و حقايق هستى در این کتاب به شکل هنرمندانه و با عناصر زیباشناختی تصویرگرایی الفاظ و کلمات همراه شده است.

پس خداوندی که خود جمیل است و جمال را دوست می دارد، با هنرمندی تمام در سازه تشریعی و لفظی به نام قرآن همانند سازه تکوینی و طبیعی، جنبه های زیباشناختی و هنری را مراعات کرده است و همین است که بر عظمت قرآن و جاودانگی آن می افزاید.

خداوند بارها در آیات قرآنی بیان می کند که نظام تکوین را به شکل احسن و نیکوترین وجه آفریده است(سجده، آیه 7)، خود را به عنوان تصویرگری هنرمند(غافر،‌آیه 46) به نیکی می ستاید(مومنون، آیه 14) و از انسان نیز می خواهد که این گونه همانند خدا عمل کنند و رنگ خدایی بگیرند(بقره، آیه 138) و از همه جنبه های زیباشناختی سود برند و چیزی از آرایه های طبیعی و زینت های الهی را بر خود حرام نکنند(اعراف، آیه 32) و حتی در حوزه عبادیات محض نیز از کاربرد آرایه های هنری و جنبه های زیباشناختی کوتاهی نورزند.(اعراف، آیه 31)

پس همان گونه که خداوند در همه کارهایش از جمله قرآن از جنبه های زیباشناختی در کمال تمامیت آن سود برده است انسان به عنوان خلیفه الهی می بایست این گونه باشد و در همه سازه ها و اعمال و گفتار خود از جنبه های هنری و زیباشناختی آن غافل نشود بلکه به درستی از آن ها برای کمال آن چیز بهره گیرد.

استفاده از هنر در تبلیغ دین

یکی از کارهای بشر تبلیغ دین است. به این معنا که مجموعه آموزه های وحیانی اسلام را از طریق تمامی اشکال هنر به دیگران برساند.

از آن جایی که خداوند خود در همه سازه ها و کارهایش جنبه های زیباشناختی و هنری را ملاحظه و به کار گرفته،‌ بر مبلغان دین است که از همه حوزه های هنری از هنر نخستین یا هشتمین هنر شناخته شده استفاده کنند؛ چرا که هرگز هیچ کار و سازه ای را نمی توان یافت که دارای هدف و پیامی نباشد حتی اگر گفته شود که هنر برای هنر؛ چرا که در این گزاره نیز هدف به خوبی تعریف شده و دارای پیامی خاص با اهداف خاص است. هر کسی اگر بخواهد فلسفی نکند می بایست فلسفی بکند؛ چرا که در ذات هر کاری فلسفیدن است؛ هم چنین در ذات هر کاری هنر و پیام همراه است.

تنها تفاوت میان کاری از کاری در آن است که میزان و درصد هنری بودن ضعف و شدت دارد چنان که میزان انتقال پیام و مفاهیم نیز ممکن است این گونه باشد. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اگر کاری فاقد هنر و پیام باشد اصولا شکل نمی گیرد بلکه هر کاری با میزانی از هنر و پیام شکل می گیرد و تحقق می یابد. اما اگر میزان هنر و پیام در آن بسیار کم و اندک باشد، این کار از مصادیق لهو و لعب خواهد بود؛ چرا که چنین درصد از بی هنری و بی پیامی، از دایره سلامت و صحت خارج شده و به بطلان و فساد متمایل خواهد بود.

پیامبران به عنوان رسولان الهی همانند خداوند عمل کردند و از همین روست که جنبه های هنری و پیام دار بودن در همه کارهای آنان به شدت نمود دارد. آنان از همه ابزارهایی پیام رسانی همراه با جنبه زیباشناختی و هنری آن سود برده اند. از این روست حضرت موسی (ع) به عنوان نمونه در پذیرش مسئولیت الهی پیامبری، از خداوند می خواهد تا هنرمندی را همراه او سازد تا به انتقال پیام در شکل هنری به او کمک کند. از آن جایی که حضرت موسی(ع) خود را در جنبه هنر کلامی پایین تر می یافت از خداوند می خواهد برادرش را که افصح از اوست و از همه عناصر زیباشناختی کلام سود می برد همراه او به ماموریت بفرستد.(قصص، ‌آیه 34)

از این درخواست می توان دریافت که هر کسی در هر مسئولیتی می بایست از همه عناصر زیباشناختی و هنری سود برد و اگر دیگری را سزاوارتر در انجام آن مسئولیت به جهت هنری می یابد می بایست او را دعوت به کار و یا همکاری کند؛ چرا که بهره مندی از همه عناصر هنری برای انجام اهداف و پیام های بزرگ الهی ضروری است و اگر کسی این گونه عمل نکرد در حقیقت به خود و جامعه و پیام الهی خیانت ورزیده است.

جامعه ای اسلامی به ویژه مبلغان دین نمی بایست هنری از هنرها را در امر تبلیغ نادیده گیرند و آن را بر خود حرام کنند و از آن برای ارایه پیام سود نبرند(اعراف، آیات 31 و 32) بلکه با بهره گیری از بهترین ها در آن هنر،‌ پیام الهی را در بهترین و زیباترین شکل ممکن ارایه دهند تا از این طریق بر عواطف و احساسات مخاطب پیام تاثیر بگذارند. پس استفاده از رمان و قصه چنان که خداوند خود این گونه در قرآن عمل کرده، فیلم، شعر، معماری، موسیقی و مانند آن باید بهره گرفت تا در بهترین شکل بهترین پیام یعنی عدالت و صلح و ایمان قرآنی به گوش جهانیان و دل های آنان رسانیده شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا