اجتماعیاخلاقی - تربیتیحقوقیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

نقش تخریبی دروغ سازی جنسی در جامعه

بسم الله الرحمن الرحیم

همان گونه که انجام رفتارهای نابهنجار و ناپسند اجتماعی، به عنوان گناه و منکر حرام است، اشاعه و اطلاع رسانی از این امور نیز به سبب کارکردهای مخرب اجتماعی و روانی حرام است. بدتر از این دو مورد آن است که با افتراء و دروغ سازی رفتارهای نابهنجاری را به افراد جامعه نسبت داده و آن را پخش و نشر دهند. آموزه های قرآنی به شدت این گونه رفتار را به سبب آسیب های جدی به جامعه رد و افتراء زنندگان را تهدید به عذاب در دنیا و آخرت می کند.

 

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا نقش تخریب افتراء جنسی و اشاعه و انتشار آن را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

امنیت روانی جامعه، راهبردی اساسی

از نظر عقل و وحی، سعادت بشر در گرو تامین آرامش و آسایش است. از همین روست که همه آموزه ها و احکام و قوانین عقلانی و وحیانی در راستای تحقق این هدف اصلی و راهبردی سامان یافته است. خداوند هنگامی که درباره سعادت مانا و پایای بشر در زندگی اخروی سخن می گوید یا به سعادت موقت و ناپا و نامانای مردم در دنیا می پردازد، به شکلی به این دو عنصر و مولفه اصلی اشاره می کند. از این روست که واژگانی چون خوف و حزن، جوع و ظما و مانند آن و هم چنین واژگان متقابل این ها چون اطمینان، سکونت و نیز امکانات و نعمت های مادی از خورد، خواب و خوراک را مورد تاکید قرار می دهد(نحل، آیه 112؛ قریش، آیه 4؛ کهف، آیه 31؛ بقره، آیات 62 و 112 و 262؛ و نیز نگاه کنید : سوره الرحمن، سوره واقعه ، سوره انسان ) تا نشان دهد که آرامش و آسایش در زندگی بشر و تحقق سعادت و خوشبختی نقش اساسی و کلیدی دارد. از همین روست که آزمون های الهی در دنیا نیز متوجه عناصر تشکیل دهنده آن است(بقره، آیه 155)

پس هر گونه اخلال و اختلال در آرامش و آسایش مردم به معنای فقدان سعادت و خوشبختی است. در این میان تفاوتی ندارد که کدام یک از مصادیق آرامش و امنیت مورد هجوم قرار گرفته است؛‌ زیرا هر عاملی که به هر مصداقی از مصادیق آرامش و امنیت خدشه وارد سازد، در حقیقت موجبات شقاوت و بدبختی انسان را فراهم آورده و سعادت و خوشبختی را از او سلب کرده است.

آموزه های اسلامی و احکام و قوانین آن بر آن است تا به هر شکلی شده در جهان حداکثرهای سعادت از جمله عنصر آرامش را فراهم آورد تا جامعه سالم و نمونه و برتر شکل گیرد. این که در این جا بر حداکثری تاکید می شود، از آن روست که دنیا بر اساس آموزه های قرآنی قابلیت این را ندارد تا به شکل تمامیت برآورنده عناصر خوشبختی و سعادت باشد،‌ بلکه این تمامیت در هر کمالی از جمله کمال آرامش در آخرت تامین و تحقق خواهد یافت.

به هر حال، آموزه های اسلامی بر آن است تا عنصر آرامش تامین شود و اجازه نمی دهد تا شخص یا گروه و قشری از جامعه، موجبات سلب آرامش فردی و جمعی مردم را فراهم آورد و در این میان تامین آرامش روانی جامعه نیز بسیار مهم و اساسی است. بر همین اساس هر گونه عامل یا عوامل اخلال گر شناسایی و به شدت با آن مقابله و مبارزه می شود.

با نگاهی به آیات قرآنی می توان موارد و مصادیق بسیاری را یافت که مربوط یا مرتبط با موضوع امنیت روانی جامعه است. از جمله مساله شایعه پراکنی، پیمان شکنی، دروغ، بهتان، افتراء و مانند آن است.

افتراء، دروغ سازی و تخریب شخصیت

هر انسانی به ویژه در جامعه ایمانی، از کرامت و شرافت برخوردار است. هر گونه رفتاری که موجب شود که کرامت و شرافت شخص تهدید یا بی اعتبار شود، عملی ناپسند و گناه است. از آن جایی که یک جامعه ایمانی،‌ جامعه اخلاقی است، هر تهدیدی که شخصیت و کرامت و شرافت او را تهدید کند، به معنای نابودسازی تمام حقیقت وجودی مومن است. از این روست که پاسداشت عرض و آبروی افراد جامعه همانند پاسداشت جان است. بر همین اساس است که برخی حتی حاضر هستند که مال و جانشان برود، ولی عرض و آبروی آنان حفظ شود؛ زیرا اگر شخص در یک جامعه ایمانی و اخلاقی، بی آبرو شود، دیگر جان و زندگی برایش بی ارزش و بی اهمیت خواهد بود؛‌ زیرا در چنین صورت همانند مرده ای است که در میان زندگان راه می رود.

چنان که گفته شد بخش عمده ای از آموزه های اسلامی به حفاظت و پاسداشت از شخصیت افراد اختصاص یافته است و خداوند احکام سفت و سختی را برای دفاع از آن وضع کرده است.

از جمله از موارد و مصادیق آن می بایست به پاسداشت از شخصیت جنسی و خانوادگی افراد جامعه اشاره کرد. از نظر اسلام حفاظت از حوزه شخصیت جنسی و خانوادگی بسیار اهمیت دارد و اجازه نمی دهد تا کسی به این حریم بسیار خصوصی افراد نزدیک شود و آرامش آن را به هم زند؛‌ چرا که یکی از مهم ترین عوامل ایجاد آرامش و سکونت برای انسان، خانواده و همسر است.(روم، آیه 21) پس کسانی که به هر شکلی به این حوزه نزدیک و می کوشند تا این مهم ترین عامل آرامش و سکونت را تهدید کنند،‌ اجازه نزدیکی و ورود نمی دهد.

افتراء رفتاری نابهنجار اجتماعی است که موجب تخریب شخصیت افراد می شود و آرامش آنان را سلب می نماید. از این روست که در آموزه های قرآنی، افتراء امری ناپسند و گناهی عظیم شمرده شده است. در این میان افتراء جنسی بسیار زشت و ناپسندتر است و خداوند افتراء زنندگان را تهدید به عذاب های خوارکننده دنیوی و اخروی می کند تا کسی به خود اجازه ندهد تا به این رفتار زشت و نابهنجار اقدام کند.

افتراء هر چند که تنها به مسایل جنسی اختصاص ندارد؛‌ زیرا واژه افتراء از ماده ( فرى) در لغت به معناى جعل و ساختن دروغ است(لسان العرب،‌ ابن منظور، ذیل واژه فری) و می تواند نسبت به هر فعل و کاری و بلکه شخصی باشد؛ از همین روست که در آیات قرآنی از افتراء به خدا نیز سخن به میان آمده است که درباره نسبت دروغ سخنی به خدا از سوی افراد است.

در تعریف افتراء گفته شد که به معنای نسبت دادن سخن يا فعل ناحق يا صفت نادرست به ديگرى تحقّق است؛ هر چند اين نسبت دادن برخاسته از اعتقاد افترا زننده باشد. به این معنا که افتراء زننده ممکن است بر اساس اعتقاد خودش این دروغ و نسبت را بدهد، ولی از آن جایی که این اعتقاد مطابق با واقع و واقعیت نیست، افترا خواهد بود. به عنوان نمونه کافران معتقدند که اگر خدایی باشد با بشر سخن نمی گوید،‌ پس کسی که ادعای رسالت می کند به خدا دروغ بسته است.

هم چنین برخی از اهل کتاب مدعی این معنا هستند که پیامبرانی چون مسیح(ع) به عبادت خود به جای عبادت خدا دعوت کرده اند که این افترایی نسبت به پیامبران است.(آل عمران، آیات 78 تا 80) هم چنین اهل بدعت در دین(آل عمران، آیات 23 و 24) و نسبت دهندگان تجویز خیانت در امانت از سوی خداوند(آل عمران، آیه 75) اقدام به افترا به خداوند می کنند.

در همه این موارد به نوعی شخصیت افراد تخریب می شود و مردم نسبت به شخص و شخصیت افراد دچار تردید و بدگمانی شده و اعتماد خود را به آنان از دست می دهند.

افتراء به زنان، بزرگ ترین تهدید جامعه

در میان اقشار جامعه شخصیت زنان بیش از همه تخریب پذیر است؛ زیرا شخصیت زنان به ویژه در جوامع اخلاقی و اسلامی، بر مدار عفت و حیاست. هر گونه تعریض و تعرض به عفت و حیا زنان به معنای نابودی شخصیت زنان است. شگفت این که بیش ترین صدمات و لطماتی که به جوامع بشری وارد شده و می شود به سبب تعرض به زنان و افتراهای جنسی نسبت به آنان است.

از این روست که اسلام با بیان احکام و قوانین سخت گیرانه بر آن است تا هم عفت و حیای زنان را حفظ وصیانت کند و هم اجازه ندهد تا به افترا زنندگان از رفتار نابهنجارشان سود برند و در آسایش و آرامش باشند. از همین روست که در بخش مقابله با هر گونه افترای جنسی و عفتی، افترازنندگان به زنان پاك دامن را مردمى فاسق معرفی می کند تا این گونه شخصیت خود آنان در جامعه تضعیف شود و کسی سخنان دروغ و افتراءات آنان را نپذیرد؛ چرا که خودشان متهم به فسق و فجور هستند.(نور، آیه 4)

خداوند هم چنین در آیات 4 و 5 سوره نور،‌ افتراى بى‌عفّتى به زنان پاك دامن را گناه و حرام دانسته و در آیه 23 همین سوره عذاب بزرگ را كيفر افترا به زنان پاك دامن مؤمن معرفی می کند تا کسی به سادگی زبان به افترا نگشاید.

البته خداوند تنها به تهدید آنان به عذاب بزرگ اخروی بسنده نکرده است، بلکه در همین دنیا قوانینی را تشریع کرده تا به حکم قانون مجازات و کیفر شوند. از جمله این احکام می توان به اجرای حدود اشاره کرد. خداوند در آیه 4 سوره نور افترا به زن عفيف بدون داشتن شاهد را سبب محكوم شدن به هشتاد تازيانه به عنوان حد افترا دانسته است.

در این آیه هم چنین احکام دیگری چون عدم پذيرش گواهى شخص افترازننده، فاسق بودن و لعنت خدا در دنيا و آخرت بیان شده است. پس خداوند با چنین احکام سخت گیرانه ای بر آن است تا جامعه در امنیت و آرامش روانی باشد و عنصر اصلی جامعه یعنی خانواده به سبب افترا از هم نپاشد و دچار بحران نشود.

این همه سخت گیری از آن روست که اگر جامعه اسلامی و ایمانی که بر مدار اخلاق و مکارم آن شکل گرفته، در این حوزه تهدید شود، دیگر نمی توان امیدوار بود که جامعه از امنیت روحی و روانی سود برد، زیرا این گونه رفتارهای نابهنجار موجب می شود تا نوعی بی اعتمادی جنسی در جامعه گسترش یابد و هیچ کس به عفت و پاکدامنی زنی باورنداشته باشد و هر لحظه خود را در معرض تهمت و بهتان و افترا ببیند به گونه ای که در یک لحظه تمام اندوخته یک عمر خویش به عنوان شخصیت و اخلاق و تقوا بر باد رفته بیابد.

مبارزه با اشاعه فرهنگ افترا

جامعه اسلامی می بایست با فرهنگ افتراء‌به ویژه در حوزه جنسی مبارزه کند؛ زیرا بنیاد خانه و خانواده و سپس جامعه بر عفت و اخلاق و حیاست. اگر جامعه ای گرفتار بی عفتی و بی حیایی شود، فاقد آرامش خواهد بود. جالب این که در آموزه های وحیانی اسلام ، حیا به عنوان نماد اخلاق معرفی می شود و از همین روست که درباره همراهی دین و اخلاق با عقل در برخی از روایات به حیا به عنوان نماد اشاره می شود.( اصول کافی، ج 1، ص 23، کتاب عقل و جهل)

پس اگر در جامعه حیا از میان برود در حقیقت اخلاق از میان رفته است و جایی برای عقل نیست؛‌چرا که عقل هماره در دو شکل دین داری و اخلاق مداری بروز و ظهور می کند.

خداوند چنان که از آیات سوره نور به دست آمد با هر گونه بداخلاقی جنسی مبارزه می کند و در این میان به عفت و حیای زنان بها داده به گونه ای که هر کسی عفت و حیای زنان را تهدید کند، به عنوان گناه بزرگ، عذاب عظیم در آخرت و فسق، حد و بی اعتمادی به سخن و قول او در جامعه برای او خواهد بود.

خداوند هم چنین هر گونه تعرض به حوزه خانواده و مسایل جنسی را زشت دانسته و از هر گونه اشاعه حتی گناه و انتشار آن منع می کند. به این معنا که اگر حتی گناه و فاحشه ای صورت گرفته است نمی بایست آن را انتشارداد و اخبار آن را به دیگری اطلاع رساند،‌ بلکه لازم است تا از هر گونه پخش و انتشار خبر جلوگیری نماید.

خداوند در آیه 19سوره نور می فرماید: كسانى كه دوست دارند كه زشتكارى در ميان آنان كه ايمان آورده‏اند، شيوع پيدا كند، براى آنان در دنيا و آخرت عذابى پر درد خواهد بود، و خدا است كه‏ مى‏داند و شما نمى‏دانيد.

این اشاعه فاحشه و زشتکاری می توان به اشکال گوناگون انجام گیرد؛‌ مثلا تهمت زنا و زشتکاری را بزند و افترا ببندد یا آن که بخواهد زشت کاری که صورت گرفت در جامعه نقل مجالس کند و آن را گسترش دهد. چنان که برخی از مطبوعات به عنوان حوادث و مانند آن به موضوعاتی جنسی و تجاوزات جنسی می پردازند و آن را گسترش داده و شایعه می کنند. چنین شیوه ای به عنوان اشاعه دهندگان فاحشه از سوی خداوند تهدید به عذاب دردناک در آخرت می شوند. این بدان معناست که این نوع رفتار گناه کبیره و بزرگی است که خداوند از کنندگان و اشاعه دهندگان آن در نمی گذرد.

در تفسیر نور آمده است: علاقه به اشاعه‏ى فحشا، گاهى‏ با زبان و قلم است و گاهى‏ با ايجاد مراكز فحشا و تشويق ديگران به گناه و قرار دادن امكانات گناه در اختيار آنان است.

امام صادق (ع) فرمود: كسى‏ كه آن چه را درباره‏ى مؤمنى‏ ببيند يا بشنود، براى‏ ديگران بازگو كند، جزء مصاديق اين آيه 19 سوره یوسف است.( کلینی، یعقوب؛ اصول کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، نشر دارالکتب الإسلامیة، چاپ ششم،1375ش،ج2،ص357،ح2)

در حديث دیگر آمده است که معصوم (ع) فرمود: كسى‏ كه كار زشتى‏ را شايع كند مانند كسى‏ است كه آن را مرتكب شده است.(شيخ حر عاملى؛ وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمرى،ج12،ص295،ح16343)

امام على بن موسى الرضا(ع) می فرماید: المذیع بالسیئه مخدول و المستتیر بالسيئه مغفور له؛ آن کس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آن کس که گناه را پنهان مى دارد مشمول آمرزش الهى است.(اصول كافى، ج 4، ص 160)

در حدیثى از پیامبر (ص) نقل شده که فرمودند: من اذاع فاحشة کان کمبتدئها ؛ کسى که عمل زشتى را نشر دهد مانند آن کسى است که آن را در آغاز انجام داده است.(مكارم شيرازى، ناصر؛ تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية،1374 ش، چاپ: اول، ج14، ص406)

محمّد بن فضل به حضرت امام موسى كاظم(ع) عرض كرد : مردى خدمتش رسید و عرض کرد: فدایت شوم، از یکى از برادران دینى (انجام) کارى را نقل کردند که من از آن کار خوشم نیامد، ار خودش پرسیدم، انکار نمود، در حالى که جمعى از افراد موثق این مطلب را از او نقل کرده اند، امام فرمود: كذب سمعك و بصرك عن اخیك و ان شهد عندك خمسون قسامة و قال لك قول فصدقه و كذبهم، و لا تذیعن علیه شیئا تشینه به و تهدم به مروته، فتكون من الذین قال اللَّه عز و جل إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ؛ گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن، حتى اگر پنجاه نفر سوگند خوردند که او کارى کرده و او بگوید نکرده ام از او بپذیر و از آن ها نپذیر، هرگز چیزى که مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان مى برد، در جامعه پخش مکن که از آن هایى خواهى بود که خداوند در باره آن ها فرموده: «کسانى که دوست مى دارند زشتى ها در میان مؤمنان پخش شود، عذاب دردناکى در دنیا و آخرت دارند.» (كتاب ثواب الاعمال، طبق نقل تفسیر نور الثقلین ج 2 ، ص 582)

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) نقل شده که فرمود: ضع امر اخیک على احسنه حتى یأتیک ما یغلبک منه و لا تطنن بکلمة خرجت سوءاً و انت تجد لها فى الخیر محملاً ؛ کار برادر (دینى خویش را) بر خیر و صلاح بنا بگذار تا اینکه خلافش روشن شود و گمان بد بر او مبر، مادامى که مى توانى کار او را حمل بر صحت کنی.»( گزيده تحف العقول، ص 55 ح 208؛ و نیز میزان الحکمة : ج6 ، ص567، ح11670)

از آنجا كه انسان يك موجود اجتماعى است جامعۀ بزرگى كه در آن زندگى مى‏كند از يك نظر همچون خانۀ او است و حريم آن همچون حريم خانه او محسوب مى‏شود؛ پاكى جامعه به پاكى او كمك مى‏كند و آلودگى آن به آلودگيش و در دین اسلام با هر كارى كه جو جامعه را مسموم يا آلوده كند شديداً مبارزه شده است.

در پایان یادآور می شوم که از آنجا که انسان یک موجود اجتماعى است، جامعه بزرگى که در آن زندگى مى کند از یک نظر همچون خانه او است و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب مى شود، پاکى جامعه به پاکى او و آلودگى آن به آلودگیش کمک مى کند. روى همین اصل در اسلام با هر عملى که جو را مسموم یا آلوده کند، شدیداً مبارزه شده است. اگر مى بینیم که در اسلام، با غیبت و تهمت شدیدا مبارزه شده، یکى از فلسفه هایش این است که در نتیجه تهمت زدن به اشخاص، جامعه آلوده مى شود و در نتیجه کل جامعه به فساد اخلاقى کشیده مى شود و اگر دستور عیب پوشى داده شده، یک دلیلش همین است که گناه، جنبه عمومى و همگانى پیدا نکند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا