اجتماعیاخلاقی - تربیتیاقتصادیروان شناسیمعارف قرآنیمقالات

حرص؛ بلاي جان آدمي

گفتاري پيرامون راه هاي درمان حرص و آز
حرص و آزمندي از رذايل اخلاقي است و بسياري از بدبختي هاي بشر در دنيا و آخرت به اين مسئله باز مي گردد، شناخت و دانستن راه هاي رهايي از اين صفت زشت اخلاقي امري بايسته و شايسته است. نويسنده دراين مطلب با مراجعه به آموزه هاي قرآني بر آن است تا ضمن ريشه يابي منشا پيدايش حرص، راه هاي درمان و موانع ايجادي آن را تبيين کند.

    وقتي به پيرامون خود مي نگريم در مي يابيم که حرص و آز، ما و ديگران را به چه کارهايي که وانمي دارد. انواع خطر کردن ها، ظلم و ستم به ديگران، حق خوري ها، بي عدالتي ها، غارت و چپاول اموال، رشوه و ربا و اختلاس، حرام خواري ها، انواع اقسام گناهان و جرم ها ريشه در حرص آدمي دارد. خساست، بخل و بسياري ديگر از رذايل اخلاقي نيز از اين صفت آدمي برمي خيزد.
    اين پستي و رذالت اخلاقي موجب مي شود که آدمي هميشه درحال شمارش ثروت، تکاثر اموال و مانند آن باشد و از خودخوري تا زمين خواري را در خود گرد آورد. شگفت اينکه با اين همه فشاري که آزمند تحمل مي کند، جان به جان آفرين تسليم نمي کند؛ زيرا هر موجود ديگري اين همه فشار بر او وارد مي شد، نيست و نابود مي شد، ولي انسان آزمند از چنان آستانه تحمل و صبر بالايي برخوردار است که زنده مي ماند و به زندگي انگلي خود ادامه مي دهد.
فرق حرص با طمع
    حرص با طمع اين فرق را دارد که طمع نوعي اميد شديد به دست يابي به چيزي است. وقتي نفس انساني به چيزي گرايش شديدي داشته باشد، آن را طمع مي گويند. خداوند مي فرمايد وقتي رعد و برقي در آسمان ديده مي شود، موجب خوف و طمع در آدمي مي شود؛ خوف اينکه بلايي باشد و طمع و اميد شديد به اين که باراني همراه داشته باشد که برکات آن به آنان مي رسد. (رعد، آيه 12؛ روم، آيه 24)
    انسان هاي مومن عبادت هايشان با سه نوع گرايش خوف و طمع و حب انجام مي گيرد. آناني که سختي تهجد، نماز شب، دعا و اعمال ديگر احساني را بر خود هموار مي سازند، داراي خوف و طمع هستند. (سجده، آيه 16؛ اعراف، آيه 56)
    راغب اصفهاني مي نويسد که طمع در لغت به معناي تمايل نفس به چيزي از روي آرزومندي شديد است. (راغب، المفردات في غريب القرآن، تحقيق: داودي، صفوات عدنان، ص 524)
    اما حرص که در فارسي به آن آز و دارنده آن صفت را آزمند مي گويند، صفتي است که با خشونت همراه است. با نگاهي به کاربردهاي واژه حرص مانند حرص حرصا الجلد؛ پوست کندن، يا: حرص القصار الثوب: گازر جامه را از زيادي کوبيدن و شستن پاره کرد، دانسته مي شود که آزمندي در ذات خود نوعي از خشونت را داراست.
    پس حريص کسي است که به شدت به مال يا دارا شدن چيزي همراه با خشونت و شدت گرايش دارد. البته شکي نيست که اين شدت گرايش سرانجام به افراط و زياده خواهي مي انجامد. (نگاه کنيد: مفردات الفاظ قرآن کريم، ص 227، «حرص»)
    واژه طمع و مشتقات آن دوازده بار در قرآن به کار رفته است. واژه حرص نيز چند بار در آيات 96 سوره بقره، 129 سوره نساء، 103 سوره يوسف، 128 سوره توبه و 37 سوره نحل استعمال شده است. البته مفهوم پيش گفته از حرص را مي توان در کاربرد واژه هاي ديگري چون «هلوع» و نيز از جمله هايي همانند «تحبون المال حبا جما»، «انه لحب الخير لشديد»، «جمع مالاو عدده» و «اکالون للسحت» و مانند آن به دست آورد. در حقيقت اين جمله ها همان مفهوم حرص و آز را بيان مي کنند.
آثار حرص و آزمندي
    چنانکه گفته شد، حرص يک درجه از طمع بالاتر است؛ به اين معنا که انسان حريص حتما انساني طماع است، اما هر طمع کاري، انسان حريص نيست.
    خداوند براي انسان حريص نشانه هايي بيان کرده که مي توان آن را از آثار حرص و آز دانست. از جمله اين آثار مي توان به بخل ورزي و خودداري از رسيدن خير به ديگران (معارج، آيات 19 و 21؛ عاديات، آيه 8)، جزع کردن و بي صبري در برابر بديها (معارج، آيات 19 و 20)، زراندوزي و انباشت ثروت (معارج، آيات 18 و 19)، عيب جويي و تحقير مردم (همزه، آيات 1 و 2)، ناديده گرفتن احکام الهي و حکم نکردن براساس آن (مائده، آيات 42 تا 44)، حرام خواري (همان)، چشمداشت به مال و حقوق ديگران به خاطر بخل شديد (حشر، آيه 9؛ تغابن، آيه 16)، خوردن مال يتيم و بي ارزش نگاشتن يتيمان و دست اندازي به ارث آنان (فجر، آيات 17 و 20)، تحريف احکام وحقايق دين (مائده، آيات 41 و 42)، بي توجهي به بينوايان ومساکين و ترک تلاش در رفع گرسنگي آنان (قلم، آيات 17 تا 24؛ فجر، آيات 18 و 19)، دنياگرايي و آخرت گريزي (بقره، آيات 94 تا 96) و ريشخند ديگران (همزه، آيات 1 و 2) اشاره کرد.
    از پيامبر(ص) نقل شده که حرص در کنار خصلت هاي ديگر، ريشه گناهان است. رسول الله(ص) فرموده است: اياکم و الکبر فان ابليس حمله الکبر علي ان لايسجد لادم و اياکم و الحرص فان آدم حمله الحرص علي ان تاکل من الشجره و اياکم و الحسد فان بني آدم انما قتل احدهما صاحبه حسدا فهن اصل کل خطيئه؛ از تکبر دوري گزينيد، که کبر شيطان را وادار کرد که بر آدم سجده نکند (و حال آنکه دستور خدا بود) واز حرص و آز دوري کنيد زيرا همين صفت باعث شد که آدم از ميوه درخت (ممنوعه) بهره گيرد و از حسد بپرهيزيد که علت کشتن يکي از فرزندان آدم ديگري را، حسد بود. و (بدانيد) که اين سه، ريشه و اساس هر خطا و گناهي است. (نهج الفصاحه)
    همچنين از ديگر آثار حرص، نوميدي و غم است. امام باقر(ع) فرمود: «مثل الحريص علي الدنيا مثل دوده القز: کلما ازدادت من القز علي نفسها لفا کان ابعدلها من الخروج، حتي تموت غما؛ حکايت حريص به دنيا، داستان کرم ابريشم است که هرچه بيشتر ابريشم بر خود مي تند، با بيرون آمدن از پيله بيشتر فاصله مي گيرد تا آنکه سرانجام دق مرگ مي شود.» (ميزان الحکمه، ري شهري، ج3، ص 21)
    امام صادق(ع) درباره دو اثر بسيار بد حرص فرموده است: حرم الحريص خصلتين و لزمته خصلتان، حرم القناعه فافتقد الراحه، و حرم الرضا فافتقد اليقين؛ آزمند از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت همراه او نشده است، از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است. از رضايت محروم است و در نتيجه يقين را از کف داده است.» (ميران الحکمه، ج9، ص578)
    نتيجه کلي اين صفت پست و رذيله اخلاقي آن است که انسان از سعادت و رستگاري ابدي محروم بماند (حشر، آيه9؛ تغابن، آيه16) و هرگز به مقام رضا دسترسي پيدا نکند (طه، آيات130 و 131)؛ زيرا آزمند هرگز به داشته هايش راضي نيست، پس همان طوري که در دنيا اضطراب دارد و ناخشنود است نمي تواند مسير خشنودي را بپيمايد و به مقام رضا برسد.
حرص پسنديده
    چنان که گذشت، حرص به معناي شدت گرايش و علاقه به چيزي است به طوري که آرزو دارد به هر شکلي شده آن را به دست آورد.
    اگر حرص در امور و کارهاي مادي و دنيوي، رذيلت و پستي است، ولي در امور معنوي و اخروي يکي از کمالات است. پس بايد گفت که حرص بر دو گونه است: 1- حرص محمود و پسنديده که در امور معنوي و اخروي است؛ 2- حرص مذموم و ناپسند که در امور مادي و دنيوي است.
    در اينجا به برخي از مصاديق حرص پسنديده اشاره مي شود:
    1- هدايت: خداوند خطاب به پيامبر(ص) مي فرمايد: و ما اکثر الناس لو حرصت بمومنين؛ و بيشتر مردم- هرچند آرزومند باشي- ايمان آورنده نيستند. (يوسف، آيه103) و يا در جايي ديگر مي فرمايد: ان تحرص علي هداهم فان الله لايهدي من يضل و ما لهم من ناصرين؛ اگرچه بر هدايت آنان حرص ورزي، ولي خدا کسي را که فرو گذاشته است هدايت نمي کند، و براي ايشان ياري کنندگاني نيست. (نحل، آيه37)؛ يا در جايي ديگر مي فرمايد: «لقد جائکم رسول من انفسکم عزيز عليه ما عنتم حريص عليکم بالمومنين رووف رحيم؛ به يقين رسولي از خود شما به سويتان آمد که رنجهاي شما بر او سخت است و اصرار بر هدايت شما دارد و نسبت به مومنان رئوف و مهربان است.» (توبه، آيه128)
    2- علم و دانش: امام صادق(ع) مي فرمايند: «منهومان لايشبعان: منهوم علم و منهوم دنيا؛ دو آزمندند که هرگز سير نمي شوند: آزمند دانش و آزمند دنيا.» (ميزان الحکمه، ري شهري، ج3، ص24). نيز مي فرمايد: المومن له قوه في دين… و حرص في فقه؛ مومن در دين خود نيرومند است و در فهم دين آزمند. (ميزان الحکمه، ج3، ص27)
    3- عدالت گستري: اصرار بر گسترش عدالت و پافشاري و حرص داشتن بر اجراي آن در محيط خانواده و جامعه از مواردي است که پسنديده و مورد حمايت دين است. قرآن درباره اجراي عدالت در رابطه با مرداني که همسران متعدد دارند مي فرمايد: و لن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء و لو حرصتم؛ شما هرگز نمي توانيد (از نظر عاطفي و محبت قلبي) در ميان زنان عدالت برقرار کنيد هرچند کوشش نماييد.» (سوره نساء، آيه129)
    يعني مردي که داراي چند همسر است شايد از نظر عدالت ظاهري مانند تقسيم زمان و تنظيم برنامه خانوادگي، پوشش و لباس، خورد و خوراک و مانند آن بتواند عدالت را انجام دهد لکن از لحاظ ميل و محبت قلبي اين کار آسان نيست و بلکه امري غيرقابل عمل است. البته اين نوع از عدم عدالت شايد اختياري هم نباشد و نکوهشي هم نخواهد داشت.
    5- رقابت مثبت: در امور خير پيشگام بودن و جلوداري کردن امري شايسته است، حرص در اين گونه امور هم حرصي پسنديده است. امام باقر(ع) فرمود: «لاحرص کالمنافسه في الدرجات؛ هيچ حرصي چون رقابت براي رسيدن به درجات (عالي) نيست.» (ميزان الحکمه، ج 3، ص 27)
    6- حرص بر انجام واجبات: امام علي(ع) فرمود: «ان کنت حريصا علي استيفاء طلب المضمون لک، فکن حريصا علي اداء المفروض عليک؛ تو براي به چنگ آوردن آنچه رسيدنش به تو ضمانت شده است (روزي) حرص مي زني، در انجام آنچه بر تو واجب شده است نيز حريص باش.» (ميزان الحکمه، ج 3، ص 27)
    عوامل حرص ناپسند
    حرص و آز ناپسند که گرايش به دنيا و امور مادي است، داراي علل و عواملي است که در اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود:
    1- جهل و ناداني: از مهمترين علل و عوامل حرص بر دنيا جهل و ناداني بشر نسبت به حقيقت هستي و زندگي دنيا است. کساني که نسبت به هستي، شناخت و دانشي ندارند، گرفتار حرص و آز نسبت به دنيا و جمع آوري مال و تامين مفهوم سعادت و خوشبختي در دنيا مي شوند. (طه، آيات 120 و 121)
    2- پندارهاي باطل: پندارهاي باطل چون پايداري و جاودانگي در دنيا و توهم سلطنت جاودانه از جمله علل و عوامل حرص و آزمندي در انسان است. (همان آيات و نيز همزه، آيات 2 و 3)
    3- وسوسه هاي شيطاني: از ديگر علل حرص در انسان مي توان به وسوسه هاي شيطاني ابليس و يارانش اشاره کرد. (بقره، آيات 25 و 36؛ اعراف، آيات 20 و 22)
    4- ظلم: ستم پيشگي و ظلم موجب مي شود که انسان گرفتار حرص شود. (بقره، آيات 95 و 96)
    5- نوميدي از آخرت: اميد نداشتن به حيات آخرت، زمينه حرص به زندگي دنياست. (بقره، آيه 94 تا 96)
    6- بدگماني به خدا: رسول خدا(ص) به امام علي(ع) فرمود: اعلم يا علي ان الجبن و البخل و الحرص غريزه واحده يجمعها سوء الظن؛ اي علي! بدان که ترسويي و بخل و آزمندي يک سرشتند و ريشه آنها بدگماني (به خدا) است.» (ميزان الحکمه، ج 3، ص 26)
    7- شک و بي اعتمادي به خدا: علي(ع) درباره اين علت و عامل حرص در انسان ها فرموده است: علي الشک و قله الثقه بالله بني الحرص و الشح؛ بناي آزمندي و بخل شديد بر شک و کم اعتمادي به خدا استوار است.» (ميزان الحکمه، ج 3، ص 26)
    8- ضعف دين: از ديگر علل و عوامل حرص مي توان به سستي در دين و دينداري اشاره کرد. اميرمومنان علي(ع) مي فرمايد: «شده الحرص من قوه الشره و ضعف الدين؛ آزمندي زياد، ناشي از نيروي سيري ناپذير و سستي دين است.» (ميزان الحکمه، ج 3، ص 26)
راه رهايي و درمان حرص
    حال که علل و عوامل حرص شناخته شد، مي توان به درمان آن پرداخت و با تغيير در علل و عوامل، کاري کرد که انسان به جاي حرص نسبت به دنيا اهل قناعت شود و حرص و آزمندي اش به مسايل معنوي و اخروي سوق داده شود.
    برخي از کارها مي تواند به عنوان مانع از حرص عمل کند. به اين معنا که کارهايي چون انفاق که ضد بخل است مي تواند زمينه حرص و آزمندي را در انسان از ميان بردارد و ريشه آن را بخشکاند.
    در آيات قرآني اموري چون ايمان (حشر، آيه 9)، توجه به ربوبيت و رازقيت خداوند (طه، آيه 131)، عقيده به معاد و رستاخيز (معارج، آيات 19 تا 26)، انفاق (همان)، نماز (همان و نيز طه، آيه 132)، ترس از دوزخ و عذاب الهي (معارج، آيات 19 تا 27)، حق گرايي و شهادت به آن (معارج، آيات 18 تا 33) و وفاي به عهد و پيمان (همان) از مهمترين موانعي است که نمي گذارد انسان به حرص و آز دچار شود و يا اگر گرفتار است از آن رها گردد.
    اميرمومنان علي(ع) درباره يکي ديگر از روش هاي درماني يعني قناعت مي فرمايد: انتقم من حرصک بالقنوع کما تنتقم من عدوک بالقصاص؛ از حرص خود با قناعت، انتقام بگير، همچنانکه از دشمنت با تقاص، انتقام مي گيري.» (ميزان الحکمه، ج 9، ص 586)
    امام باقر(ع) نيز مي فرمايد: انزل ساحه القناعه باتقاء الحرص و ادفع عظيم الحرص بايثار القناعه؛ با پرهيز از حرص، در آستان قناعت بار افکن و با برگزيدن قناعت، کوه حرص را پس بزن.» (ميزان الحکمه، ج 9، ص 582)
    امام علي(ع) در جايي ديگر فرموده است: لن توجد القناعه حتي يفقد الحرص؛ تا حرص گم نشود، قناعت هرگز پيدا نشود. (ميزان الحکمه، ج 9، ص 582)
    بنابراين مي توان گفت که تغيير در عقيده و ايمان انسان و در پيش گرفتن رفتار عملي چون ايثار، احسان، انفاق و يا حتي قناعت در زندگي شخصي موجب مي شود که انسان از خصلت زشت آزمندي در مسايل مادي و دنيوي رهايي يابد و به جاي حرص به دنيا حريص به آخرت و معنويت شود.

روزنامه كيهان، شماره 20849 به تاريخ 28/5/93، صفحه 8 (معارف)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا