اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

ضرورت آداب اجتماعي از منظر اسلام

براي هر چيزي ادبي است که اگر رعايت شود، شکل بسيار زيبا و جذابي پيدا مي کند. در حقيقت ادب آرايه هايي است که کارها به آن آراسته مي شود و زيبايي تمام و کمالي مي يابد. به يک معنا به جا آوردن ادب هر چيزي به معناي آراستن کار به آرايه هاي پسنديده و جذابي است که خداوند از آن به «احسنها، نيکوترين» تعبير کرده است. اگر رفتارهاي اجتماعي به آداب آراسته شود، چنان تاثيرگذار و زيبا و دلپسند مي شود که همگان گرايش مي يابند تا شخص دارنده آداب را الگوي خود قرار دهند.

در آيات قرآني هر چند واژه ادب و مشتقات آن نيامده، ولي مصاديقي از نيکوترين اعمال و رفتار بيان شده که گواه روشني بر توجه و اهتمام خداوند به مفهوم ادب در زندگي بشر است. در مطلب پيش رو برخي از آداب اجتماعي را که در آموزه هاي اسلامي آمده مطرح شده است.
آداب و آرايه هاي نيک در رفتار
    هر کاري را مي توان به اشکال گوناگون انجام داد. در سخن گفتن مي توان ساده و بي آرايه سخن گفت و مطلبي را بيان کرد؛ اما مي توان آن را به آرايه هاي ادبي آراست، به گونه اي که گوش و دل را مي نوازد و قلب را مسحور خود مي سازد. آرايه هاي ادبي بر شيوايي و رسايي و شيريني سخن مي افزايد و تاثير آن در شنونده بسيار افزايش مي يابد. کساني که سخندان و سخنور هستند به سبب بهره مندي از آداب سخن گفتن، در دلها نفوذ مي کنند و مشتاقان و هواداران بسياري دارند و آنان گاه به سبب همين ادب درکلام حتي جانشان را تقديم مي دارند.
    در آيات قرآني از بلاغت و فصاحت سخن به ميان آمده که بيانگر همين مفهوم ادب در کلام است. خداوند براي کلام نيک و نيکو سخن گفتن ده ها ويژگي بيان مي کند. از آنجايي که رسالت و پيامبري نيازمند فصاحت و بلاغت است، حضرت موسي(ع) خواهان آن مي شود و به هنر هارون(ع) در اين زمينه نيز اشاره کرده و همراهي او را در امر رسالت درخواست مي کند. (قصص، آيه 34)
    پيامبر گرامي(ص) به سبب همين فصاحت در سخن گفتن و تاثير شگرف کلامش متهم به سحر و جادو مي شود؛ آن حضرت خود مي فرمايد که در سخن گفتن به زبان عربي چنان مهارت داشته و از فصاحت و بلاغت و آداب آن بهره مند است که کسي را همانندش نمي توان يافت. ايشان مي فرمايد: انا افصح من نطق بالضاد؛ من در تکلم به عربي و نطق ضاد فصيح ترين هستم. (ر.ک: بحارالانوار، ج 16، ص 105 و ج 17، ص 158) در حقيقت ايشان مي فرمايد که من در زبان عربي افصح هستم؛ زيرا اين حرف منحصر به زبان عرب است و از همين جهت عرب را ناطق بالضاد خوانند که قرب مخرج اين حرف با «ظاء» دشواري اداري آن را دو چندان کرده است. پس کسي که افصح به ضاد است در حقيقت در زبان عربي افصح است.
    آموزه هاي قرآني مصاديق نيکوترين رفتار و اعمال را بيان کرده و انسانها را به آن دعوت نموده است. اينکه پيامبر(ص) مي فرمايد که ايشان براي مکارم اخلاقي برانگيخته شده به اين معناست که نيکوترين و برترين و پسنديده ترين رفتار اخلاقي را پيامبر(ص) دارا بوده و به آن دعوت مي کند. از اين رو خداوند ايشان را اسوه حسنه (احزاب، آيه 21) معرفي کرده و خواهان آن شده تا از سنت و سيره پيامبر(ص) آداب زندگي را بياموزند تا رستگار و محبوب خداوند شوند.
    بهر حال، چنانکه اميرمومنان(ع) مي فرمايد: لکل امر ادب؛ هر کاري، آداب و آييني دارد. (غررالحکم، ج5، ص 13، ح 7280) دانستن آداب هر کاري مي تواند در زيبايي و تاثيرگذاري آن کار نقش اساسي داشته باشد و مکارم آن را جلوه گر سازد، چرا که اجراي ظرافت کاري در هر کاري که از آن به آداب آن کار تعبير مي شود، همانند نازک کاري ساختمان و آرايه هاي آن است که چشم نواز و دل آرا مي شود؛ زيرا ادب به معناي ظرافت عمل و آراستگي کار است. (الميزان في تفسير القرآن، ج 6، ص 256)
    از نظر اسلام ادب، سرمايه شکوفايي عقل، زيور جان و زبان، زينت حسب و نسب و عامل رشد همه فضايل اخلاقي در انسان است. (غرر الحکم، ج 5، ص 257؛ آثار ادب).
    روايات و احاديث اسلامي بيان مي کنند که تفاوت انسان با جانوران در همين ادب است. اميرمومنان(ع) مي فرمايد: ما الانسان لولاالادب الابهيمه مهمله؛ اگر ادب نبود، انسان چيزي جز حيواني افسارگسيخته نبود. (همان، ص 226، ح 56) آن حضرت همچنين مي فرمايد: ان الناس الي صالح الادب احوج منهم الي الفضه و الذهب؛ مردم، به ادب نيکو نيازمندتر تا به سيم و زر. (همان، ص 222، ح 43)
    انسان بايستي فرصت عمر خود را به آموزش آداب اختصاص دهد و در اين زمينه کوتاهي نکند. امام صادق(ع) مي فرمايد: ان اجلت في عمرک يومين؛ فاجعل احدهما لادبک لتستعين به علي يوم موتک؛ اگر دو روز از عمرت باقي مانده بود، يک روز آن را به ادب (تربيت) خود اختصاص بده تا از آن براي روز مردنت کمک بگيري. (همان، ص 228، ح 60)
آداب سخنوري
    در آيات قرآني براي سخنوري آدابي گفته شده که از جمله آنها مي توان به آغاز سخن با سلام (هود، آيه 69؛ حجر، آيات 51 و 52؛ انعام، آيه 54)، اجتناب از بدزباني و زشت گويي (نساء، آيه 148)، ان شا ءالله گفتن (کهف، آيات 23 و 24؛ صافات، آيه 102)، عفت در کلام بويژه در بيان مسايل جنسي (بقره، آيات 187 و 197 و 222 و 230 و آيات ديگر)، ملاطفت (اسراء، آيات 23 و 24)، ترک درگوشي سخن گفتن و نجوا کردن (نساء، آيه 114) اشاره کرد. اميرمومنان علي(ع) نيز مي فرمايد: بدزبان را ادب نيست. (غرر الحکم: ج 6، ص 374، ح 10596) امام زين العابدين(ع) نيز در بيان حقوق زبان به برخي از آداب آن اشاره داشته و مي فرمايد: حق زبان، اين است که آن را با پرهيز از ناسزاگويي، بزرگ بداري و به سخن خوب عادتش دهي و آن را به ادب واداري. (تحف العقول، ص 256، ح 3) امام صادق(ع) مي فرمايد: در راه ، با مردم زياد سخن مگو که در اين کار، بي ادبي است. (بحارالانوار: ج 76 ص 301 ح 1)
آداب ديدار و معاشرت اجتماعي
    در آيات قرآني به اموري اشاره شده که از آداب ديدار و معاشرت است. از جمله آنکه با دعوت برويد و سرزده نرويد (نور، آيه 27) و در جايي که مشخص شده بنشينيد، بر اهل خانه سلام کنيد (هود، آيه 69)، از غذايي که آورده به مقداري بخوريد (ذاريات، آيه 27)، بيش از اندازه نمانيد که ميزبان اذيت شود. (احزاب، آيه 53) اميرمومنان علي(ع) نيز مي فرمايد: گرفتگي در ميان جمعي شادمان، سنگيني است و شادبودن در ميان جمعي گرفته، سبک مغزي است. (شرح نهج البلاغه لابن ابي الحديد: ج 20 ص 340 ح 896)
    امام حسن عسکري (ع) نيز مي فرمايد: شادي کردن در نزد غم زده، از ادب به دور است. (بحارالانوار، ج 78، ص 374، ح 28) ا زجمله آداب معاشرت، دادن هديه ولو يک گل باشد. ابن شهرآشوب نقل مي کند که کنيزي، با تقديم يک دسته گل، به حسن بن علي عليه السلام تحيت گفت: امام (ع) به او فرمود: «به خاطر خدا تو آزادي». علت اين کار او را جويا شدم، فرمود: «خداي متعال، اين گونه ما را ادب آموخته است؛ چرا که فرموده: «هرگاه به شما تحيتي گفته شد، شما به نيکوتر از آن، تحيت گوييد» و از تحيت او بهتر، آزاد کردن او بود». (بحارالانوار، ج43، ص343، ح15)
    امام صادق(ع) درباره آداب مسلماني مي فرمايد: زنهار، زنهار! اي پاک مردان، آن کس را که به طاعت خدا فرمانتان مي دهد، فرو مگذاريد که خداوند، نعمت هايي را که به شما داده است، ديگرگون مي سازد. کسي را که راه و رسم شما را دارد، از براي خدا دوست بداريد و آن را که مخالف شماست، از براي خدا دشمن بداريد. محبت و خيرخواهي تان را نثار کسي کنيد که راه و رسم شما را دارد و آن را به پاي کساني که از راه و روش شما روي گردانند و بر سر آن با شما دشمني مي ورزند و بدخواه شما هستند، نريزيد. اين ادب و راه و رسم ما، ادب خداوند است. پس به آن چنگ بزنيد و آن را بفهميد و در آن بينديشيد و آن را پشت گوش نيندازيد. (الکافي: ج8 ص12 ح1)
    مروت داشتن از جمله آداب معاشرت هاي اجتماعي است که در روايات بسيار بر آن تاکيدو حتي برترين ادب معرفي شده است. امام علي(ع) مي فرمايد: برترين ادب، حفظ مروت است. (غررالحکم: ج2 ص396ح 2987) اميرمومنان گلايه کردن را از مصاديق بي ادبي مي داند و مي فرمايد: زياد گله مکن که اين کار، کينه مي آورد و به نفرت مي انجامد. زياد گله کردن، از بي ادبي است. (تحف العقول: ص84) پس وقتي پيش مردم رفتي نبايد گلايه کني و شکايت بسيار نمايي که چنين شد و چنان شد که اين گونه رفتار بيانگر بي ادبي است.
آداب اقتصادي
    در آموزه هاي قرآني براي هر کاري آدابي بيان شده که از جمله مي توان به آداب اقتصادي اشاره کرد که بايد در تعاملات اقتصادي مراعات شود. از جمله اينکه در خريد و فروش ديگران وارد نشويد، سر مال نزنيد، در کمک مالي به ديگران بخل نورزيد و زياده روي نکنيد که خودتان دست تنگ شويد. (اسراء، آيه29) چشم به مال مردم نداشته باشيد (طه، آيه 131) با ياد و ذکر خدا خريد و فروش کنيد (جمعه، آيه10)، بر معامله شاهد و گواه بگيريد (بقره، آيه 282)، مراعات حال گواه را بکنيد (همان)، انصاف داشته باشيد، تخفيف بدهيد، آسان گير باشيد، دعا بکنيد و طلب خير نمائيد، سوگند دروغ نخوريد، تدليس نکنيد و عيب نزنيد.
    در منابع قرآني و روايي مي توان موارد بسياري را شناسايي کرد که به عنوان آداب و ظرافت هاي کار بيان شده است. اين آداب اختصاص به امور اجتماعي و اقتصادي و سياسي ندارد، بلکه حتي شامل اعمال عبادي مي شود. امامان(ع) همواره تلاش داشتند که مردم را به اين آداب آشنا و آنان را براساس آن پرورش دهند؛ زيرا داشتن آداب نشانه شخصيت آدمي است و مومن مي بايست بگونه اي باشد که زينت مجالس و مردمان باشد و هر کسي به او مي نگرد گويي تجسم مکارم اخلاقي را در وي مي يابد. از اين رو روايات بسياري در جهت تشويق به آموزش و يادگيري آداب وارد شده و براي آداب آثار بسياري بيان شده تا مردم به آموزش و پرورش و تربيت آداب تشويق و ترغيب شوند.
    اگر بخواهيم آداب همه کارها را بيان کنيم نيازمند تدوين رساله و کتابي است، از اين رو، به همه آنها در اين مقال نمي توان پرداخت ولي مي توان گفت که آنچه در اسلام به عنوان مستحبات يا مکروهات مطرح شده در حقيقت جنبه هايي از آرايه هاي هر کاري است که در اين قالب بدان تشويق شده است. در حقيقت ظرافت هاي هر کاري که به عنوان تکليف بر مکلفان واجب شده در قالب مستحبات مورد تاکيد قرار گرفته است. در توضيح المسايل و ديگر منابع از جمله حليه المتقين علامه مجلسي مي توان آرايه ها و آداب اعمال و رفتار را در امور شخصي و اجتماعي و نيز عبادي و غيرعبادي جست وجو و شناسايي کرد.

روزنامه كيهان، شماره 20841 به تاريخ 19/5/93، صفحه 6 (معارف)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا