اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

چگونگی دست یابی به سوی سعادت ابدی

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از آرزوهای هر بشری دست یابی به خوشبختی و سعادت جاودانه ای است که هرگز برای آن پایانی نیست. اما دست یابی به این آرزو برای بسیاری دست نیافتنی و تصور آن به دور و بعید است چه رسد که آن را تصدیق کنند؛‌ اما یکی از صفات مسلمان و مومن این است که نه تنها تصوری از خوشبختی و سعادت ابدی و جاودانه دارد،‌ بلکه وصول و نیل بدان را تصدیق کرده و حتی برای آن تلاش می کند و برای رسیدن به آن با یک دیگر مسابقه داده و می کوشند تا در رسیدن به این هدف با سرعت و شتاب هر چه تمام تری پیشی گیرند و بدان دست یابند.

البته برای مسلمان و مومن این پرسش مطرح است که چگونه می تواند به این سعادت ابدی دست یابی و از آن بهره مند شود؟ نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سعادت ابدی در گرو خوشرفتاری و احسان

آموزه های وحیانی قرآن راه خوشبختی و سعادت ابدی را به انسان نشان می دهد. در حقیقت وحی بر آن است تا آن چه را عقل دریافت کرده را به شکل کامل تر و تمام تری بیان کند. از این روست که بعثت پیامبران در راستای اکمال و اتمام داده های عقلانی است و پیامبر(ص) بعثت خود را اتمام مکارم اخلاقی می داند.

از این حدیث و آیه 25 سوره حدید که بعثت پیامبران را روشنگری جهت قیام توده های به عدالت و قسط دانسته و نیز آیات و روایات دیگر، این معنا نیز به دست می آید که رفتار انسانی نقش اساسی در سعادت انسان دارد ؛ چرا تنها اعتقاد به تنهایی کفایت نمی کند. از همین روست که ایمان را به «اقرار باللسان و معرفة بالقلب و العمل بالجوارح؛ اقرار زبانی و شناخت قلبی و عمل بدنی» ترجمه شده است. (رک: الصدوق، الخصال، ج 1، ص 178 ، حدیث 240)

بنابراین نقش عمل در ایمان نقش برجسته ای است؛ چرا که بروز و ظهور حقیقی ایمان را می بایست در عمل صالح انسان ردیابی و ردگیری کرد.(فاطر، آیه 10) در این میان خوش خلقی و خوشخویی از همه مهم تر است؛‌زیرا بیانگر روابط اجتماعی انسان است و بروز و ظهور اخلاق فردی را می بایست در رفتار اجتماعی انسان ردگیری کرد.

به سخن دیگر، برای ایمان نشانه هایی است که مهم ترین آن ها را می بایست در اخلاق انسانی جست و جو کرد؛ چرا که ایمان می بایست خودش را در بینش ها و نگرش ها نشان دهد و در میان نگرش ها و اخلاقیات انسان، اخلاق اجتماعی صحنه بروز و ظهور همه شاکله و شخصیت آدمی است. از همین روست که گفته اند، تمام دین در اخلاق اجتماعی آدمی می بایست خودنمایی کند.

روایات بسیاری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) وارد شده که در آن نتیجه و میوه خوشخویی را بهشت و سعادت ابدی دانسته است. به نمونه رسول خدا (ص) می فرماید : امت من بیشتر به سبب دو چیز وارد بهشت می شوند : خدا پروایی و خوشخویی. (وسائل الشیعه ، ج12 ، ص 150 )

آن حضرت(ص) هم چنین می فرماید: بهشت را هشت دروازه است… هر که خواهد از هشت دروازه وارد شود، باید به چهار خصلت چنگ زند: صدقه دادن، بخشندگی، خوشخویی و نیازردن بندگان خدا.(الفضایل، ص 1129) آن حضرت (ص) هم چنین می فرماید: نخستین چیزی که در قیامت در ترازوی اعمال ادمی گذاشته می شود حسن خلق است. از امیرمومنان علی(ع) نیز روایت است که فرمود: در ترازوی اعمال انسان چیزی سنگین تر از خوش خویی نیست.

با نگاهی به آموزه های وحیانی اسلام و سخن پیامبر(ص) می بایست گفت که انسان با مکارم اخلاقی به ویژه اخلاق خوش با مردمان داشتن به بهشت می رود و سعادت ابدی را برای خود رقم می زند. این همان مقام محسنین است که در آیات قرآنی به عنوان مهم ترین عامل دست یابی انسان به سعادت ابدی بیان شده است. خداوند در آیاتی از قرآن از جمله 133 و 134 سوره آل عمران احسان به عنوان عامل سعادت معرفی شده است. اما پرسش این است که این احسان از نظر قران چیست؟ به چه کارهایی احسان گفته می شود؟ در پاسخ باید گفت که آیات قرآنی از جمله همین ایات بیانگر آن است که اخلاق به ویژه اخلاق اجتماعی انسان است که به شکل احسان خودنمایی می کند. برای فهم این معنا به تبیین احسان از منظر این ایات می پردازیم.

عوامل دست یابی به مقام احسان

خداوند در قرآن در بیان این که محسن و اهل احسان کیست؟ می فرماید: وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنايش به قدر آسمانها و زمين است و براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد. همانان كه در فراخى و تنگى انفاق مى‏كنند و خشم خود را فرو مى‏برند و از مردم در مى‏گذرند و خداوند نكوكاران را دوست دارد.(آل عمران، آیات 133 و 134)

در این آیه ضمن فرمان به مغفرت الهی و بهشت ابدی آن را مختص اهل تقوا دانسته است که در شکل رفتار اجتماعی احسان این تقوای الهی را از خود به نمایش می گذارند.

در حقیقت اهل تقوای الهی کسانی هستند که تقوای الهی را در نوع رفتار اجتماعی به نمایش می گذارند که خداوند در آیه اخیر آن را به احسان تعبیر کرده و اهل تقوای دارای این رفتار خوب اجتماعی را به عنوان محسن معرفی می کند و می فرماید که خداوند این محسنان را دوست می دارد و بهشت را ارزانی ایشان می کند.

از نظر قرآن، مهم ترین شکل تحقق تقوای الهی را در رفتار اجتماعی احسان می بایست جست و جو کرد و در میان رفتار اجتماعی احسان نیز سه گانه ای است که می بایست آن را اوج رفتار احسانی دانست.

این سه گانه احسان که موجبات رستگاری ابدی انسان را فراهم می آورد، مرتبط با اخلاق اجتماعی است که از آن به خوشخویی نیز تعبیر می توان کرد.

از نظر قران سه گانه احسان که سعادت و خوشبختی ابدی را تضمین می کند: انفاق در خوشی و ناخوشی، کنترل و مدیریت خشم و عفو است.

1. انفاق در توانگری و تنگدستی و خوشی و ناخوشی: از مهم ترین نشانه های تقوای الهی و احسان اجتماعی می بایست به انفاق اشاره کرد. انفاق به معنای بخشش از مال است. البته انسان ها در هنگامی خوشی و دارایی بهتر می توانند انفاق کنند و بخشی از مال خود را به دیگرانی بدهند که نیازمند آن هستند. اما انفاق در تنگدستی و سختی و ناخوشی بسیار سخت و دشوار است و کم تر کسی حال و حوصله آن را دارد که در نداری و ناخوشی دست انفاق داشته باشد و به دیگران از هر آن چه در اختیار دارد از بهترین آن بدهد. این که انسان در هنگام تنگدستی بتواند از بهترین آن چیزی که در اختیارش است انفاق کند، خیلی سخت و دشوار است و تنها کسانی این گونه عمل می کنند که واقعا دارای فضلیت های اخلاقی باشند و تنها رضای خداوند را بر رضای خود و دیگران مقدم دارند. خداوند در آیات بسیاری پس از بیان مساله عبادت و عبادیات به مساله انفاق توجه می دهد و آن را نشانه واقعی اهل تقوا می داند. از جمله در آیات نخست سوره بقره که به مهم ترین عوامل دست یابی به فلاح و رستگاری ابدی اشاره می کند، انفاق را بسیار برجسته می سازد تا این گونه نشان دهد که تا چه اندازه انفاق می تواند در سعادت ابدی انسان نقش داشته باشد. امام صادق(ع) از پیامبر(ص) در بیان نقش انفاق در خوشبختی جاودانه و ابدی نقل می کند که آن حضرت(ص) می فرماید: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللّه‏َ بِواحِدَةٍ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللّه‏ُ لَهُ الْجَنَّةَ: اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛ هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب مى‏گرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده‏رويى با همگان و رفتار منصفانه.( نهج الفصاحه، ح 1281)

2. کنترل و مدیریت خشم و غضب: دومین نشانه احسان و اخلاق اجتماعی انسان متقی که عامل رستگاری ابدی انسان است، مهار و مدیریت خشم است. می دانیم که انسان دارای سه قوه شهوانی و غضبی و عقلانی است. دو قوه اصلی که آدمی را از حالت طبیعی و فطری اش خارج می کند، شهوت و غضب است. البته انسان در زندگی دنیوی خود به این دو قوه نیازمند است؛ چرا که اگر قوای شهوانی و غضبی وجود نداشته باشد، انسان تلاش نمی کند و به دفاع از خود نمی پردازد. شهوت و غضب به انسان کمک می کند تا در مسیر کمالی حرکت کرده و خود را از دشمنان بیرونی حفظ نماید. در حقیقت قوه شهوانی و غضبی در انسان را می بایست قوای جاذبه و دافعه در انسان دانست. اما می بایست توجه داشت که این دو قوه به عللی گرایش به افراط دارند و می بایست تحت مدیریت قوه عاقله قرار گرفته و مهار شوند وگرنه در شکل هواهای نفسانی انسان را به سوی افراط کشانده و اجازه نمی دهند که به طور طبیعی انسان از جاذبه و دافعه استفاده کرده و خود را به کمال برساند. مساله شهوت و غضب در انسان چنان مهم است که اگر مدیریت نشود می تواند موجبات بدبختی ابدی انسان را در دنیا و آخرت فراهم آورد. ازاین روست که همه آموزه های عقلانی و وحیانی برای تنظیم روابط میان سه قوه وارد شده تا قوای غضبی و شهوانی تحت در مدیریت عقل قرار گیرد و مسیر کمالی و رشدی خود را بپماید. امام صادق(ع) می فرماید: ما مِن عَبدٍ كَظَمَ غَيظا إِلاّ زادَهُ اللّه عَزَّوَجَلَّ عِزّا فِى الدُّنيا وَالاخِرَةِ؛ هيچ بنده اى خشم خود را فرو نخورد، مگر اين كه خداوند عزّوجلّ بر عزّت او در دنيا و آخرت افزود.(كافى، ج2، ص 110، ح5) امام باقر(ع) در تاثیر اخروی مهار خشم می فرماید: مَن کَفَّ غَضَبَهُ عن النّاس کَفَّ اللهُ عنهُ عَذابَ یومَ القِیامة؛ کسی که خشمش را از مردمان باز دارد خداوند نیز در روز قیامت عذابش را از او باز می دارد. (جهادالنفس، ح532) پیامبر(ص) بهترین مردمان را کسی می داند که دیر خشم و سریع الرضا باشد(نهج الفصاحه، ح 469) و در جایی دیگر می فرماید: كمال دليرى آن است كه كسى خشمگين شود و خشمش شدّت گيرد و چهره اش سرخ شود و موهايش بلرزد، امّا بر خشم خود چيره گردد.(نهج الفصاحه، ح 1872)

3. عفو و گذشت: انسان ها همواره دچار خطا و اشتباه می شوند. این خطا در مفهوم و مصداق انجام می گیرد و دانسته و ندانسته مسیری را می پیماید که به ظلم و فجور می رسد. بنابراین، اگر مساله توبه و پذیرش آن نباشد، هیچ انسانی به تزکیه نمی رسد و راه به سلامت نمی پیماید. از این روست که توبه به عنوان مهم ترین عامل اصلاح خطاها و گناهان و اشتباهات انسانی مطرح شده است. آن چه در مساله توبه گفته می شود، همان را می بایست در مساله عفو نیز گفت. اگر خداوند راه توبه را بر روی مردمان گشوده است تا دوباره به مسیر هدایت بازگردند و خطاها و اشتباهات خود را جبران کنند، هم چنین مساله عفو و گذشت در میان انسان مطرح شده تا مردمان با عفو و گذشت از خطا و اشتباه یک دیگر امکان بازسازی و اصلاح رفتار را داشته باشند. عفو و گذشت به عنوان یکی از مصادیق احسان و اخلاق اجتماعی در ایات قرانی مطرح شده و آن را در کنار دیگر رفتارهای احسانی عامل سعادت و خوشبختی ابدی انسان معرفی می کند. امیرمومنان (ع) عفو و گذشت را تاج مکارم اخلاقی دانسته و می فرماید: اَلعَفوُ تاجُ المَكارِمِ؛ گذشت، اُوج بزرگواريهاست.(غررالحكم، ج1، ص140، ح520) پیامبر اکرم(ص) در بیان جایگاه عفو در پیشگاه خداوند و نقش آن در ورود انسان به بهشت و خوشبختی ابدی می فرماید: إِذا اوقِفَ العِبادُ نادى مُنادٍ: لِيَقُم مَن أَجرُهُ عَلَى اللّه‏ِ وَليَدخُلِ الجَنَّةَ قيلَ: مَن ذَاالَّذى أَجرُهُ عَلَى اللّه‏ِ؟ قالَ: العافُونَ عَنِ النّاسِ؛ هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى‏ايستند، آواز دهنده‏اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى‏شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى‏گويد: گذشت كنندگان از مردم.(كنزالعمال، ج3، ص374، ح7009 ) آن حضرت(ص)‌با توجه به آیه 133 سوره ال عمران در بیان جایگاه عفو می فرماید: مَن يَغفِر يَغفِرِ اللّه‏ُ لَهُ وَ مَن يَعفُ يَعفُ اللّه‏ُ عَنهُ؛ هر كس از خطاها درگذرد، خدايش از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نيز از او گذشت كند.(نهج الفصاحه، ح 2768)؛ چرا که عفو زمینه ساز اصلاحات افراد نابهنجار و ناباب جامعه است و زمینه بازگشت به کارهای خوب را در دیگران موجب می شود. پس می بایست از لغزش های دیگران چشم پوشید.( اعلام الدين، ص 96) که این گونه عمل کردن از مصادیق مکارم اخلاق داشتن است.( معانى الأخبار، ص 191، ح 2)

به هر حال، سه گانه انفاق، مدیریت خشم و نیز عفو، از مهم ترین جلوه های مکارم اخلاقی و خوشخویی است که انسان را در مقام احسان وارد می سازد و موجبات رستگاری ابدی انسان می شود. امام صادق(ع) به شکل دیگری این سه گانه احسان را مورد توجه قرار می دهد و می فرماید: ثَلاثٌ مـَن کـُنَّ فِیهِ کـانِ سَیِّـداً: کَظمُ الغَیظِ وَالعَفـوُ عَن المَسیىءِ والصِّله بِـالنَفـسِ وَالمـالِ؛ سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال.( تحف العقول، ص 317)

پس انسان ها به سادگی به ورود به دایره تقوا و احسان با کارهایی چون انفاق، فروخوردن خشم و عفو می توانند سعادت ابدی را برای خود تضمین کنند. پس با بهره گیری از این سه راه می توانیم به مهم ترین مکارم اخلاقی دست یابیم که ضامن ابدیت ماست.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا