اجتماعیاخلاقی - تربیتیعرفانفلسفیمعارف قرآنیمقالات

در کجا ایستاده ایم؟

samamosاگر مقام انسانیت، رجعتی آگاهانه و عالمانه به سوی خداست و اگر چنین حسن فاعلی را حسن فعلی چون عمل صالح قوه محرکه است، باید بنگریم که در مسیری شدن های کمالی چه کرده ایم و اکنون در کجا این مسیر یا رجعت ایستاده ایم؟ چرا که مسیری بس طولانی است که فرشتگان مقرب چون بخواهند از زمین خاکیان بدان سامان با بالاهای متعددشان بروند(فاطر، ایه 1) می بایست هزار سال بروند(سجده، آیه 5) تا به نزدیکی آن یعنی در ساحت قدس برسند که تا مقام تدلیات انسانی یعنی قاب قوسین او ادنی(نجم، آیات 8 و 9) بسیار راه هنوز نرفته است که حتی فرشتگانی کروبی و عالیین چون جبرئیل را نیز بدان ساحت راهی نیست و در مقام جلالش پر بسوزاند و خدا کسی را در آن مقام جز انسان اجازه حضور نمی دهد.

 

انسان با بالهای دو گانه اخلاص و عمل صالح اش می تواند مسیری که آمدن امری از آن عالم تا این عالم ماده هزار سال ما به درازا می کشد(سجده، آیه 5) به طرفه عینی بپیماید، ولی چنان که گفته شد طی از منازل تنها از عهده کسانی بر می اید که در در مسیر درست قرار گرفته و از ابزارهای مناسبی بهره گرفته اند. مسیری که انسان برای بازگشت تا خدا دارد، همان مسیر پیامبر(ص) و محبت اوست(علق، آیه 8؛ آل عمران، آیه 31) که همان صراط مستقیم الهی انسانیت ونام دیگرش اسلام و تسلیم و اطاعت است.(آل عمران، ایات 19 ، 32، 85 و 132)

انسان اگر در این مسیر قرار گیرد می تواند از هفت آسمان(مومنون، آیه 17) بگذرد و در جایگاه حق مستقر گردد. هر آسمان از هفت آسمان تنها یک راه مستقیم دارد که آن منافذ و طریق های ورود به آن است. اگر انسان بخواهد از راه های آسمان بگذرد(ذاریات ، آیه 7) می بایست در طریق قرار گیرد و از منافذ آن با سلطان بگذرد.(رحمن،‌ایه 33)

این سلطانی که عامل عبور آدمی است همان چیزی است که انسان را به سوی خداوند می برد. بی گمان جهل و نادانی و غفلت نیست که آدمی را توانا می سازد تا از آسمان های هفتگانه بگذرد و به مقصد برسد، چرا که جهل و غفلت هیچ سلطنت و چیرگی به آدمی نمی دهد؛ بلکه آن چه به انسان سلطنت می بخشد همان فعلیت بخشی به اسمای سرشته در ذات است(بقره، ایه 31) که ظهور آن ها با عبودیت و اطاعت امکان پذیر است. از همین روست که خداوند معرفت و عبادت را تنها راه وصال آدمی دانسته است.(ذاریات، آیه 56)

عبادت مهم ترین ابراز انسان در طریقت وصال و لقای الهی است که کارکردها و آثار بسیاری دیگری نیز دارد که از همه مهم تر فعلیت بخشی به اسمای الهی و صفاتی است که در نهاد آدمی سرشته شده است و علم و یقین را تحقق می بخشد و انسان را برای تسلط بر آسمان ها و چیرگی بر منافذ و عبور از عوالم هفتگانه آماده می سازد.(حجر، آیه 99)

پس ما به عنوان خلفای الهی می بایست هر زمان به خود مراجعه کنیم و بنگریم که در مسیر رجعت به سوی خدا و ظهور صفات و اسمای الهی تا چه اندازه پیش رفته ایم و در کدامین آسمان در حال سیر و عبور هستیم؟

مشکل عمده بسیاری از ما این است که هنوز از بیت و خانه تن بیرون نیامده ایم؛ چه رسد که کوچه های دنیا سیر آفاق و انفس کنیم(فصلت،ایه 53) و با شناخت شرایط و راه جویی جهت عبور از آسمان نخست که برای انسان زینت داده شده(حجر، آیه 16؛ صافات، ایه 6)، آماده برای آسمان دوم شویم و به سمت آن پرواز کنیم.

ما هنوز اسیر خانه تن و دنیای خودمان هستیم و اصولا چنان بدان مشغول می باشیم که از حقایق هستی و مسیر رجعت و هدف آن غافل می باشیم. همین غفلت و سرگرمی به تن و خانه دنیاست که دنیای ما را به دنیای بچه تبدیل کرده است و جهانی که می بایست زمینه و بستری برای رشد و تعالی ما باشد، به بازیچه می ماند که هیچ ارزش ندارد و تنها ما را به خود سرگرم نموده است.(انعام، آیات 32 و 91؛ توبه، ایه 61؛ عنکبوت، آیه 64)

اگر انسان بداند که مسیری بس طولانی در پیش رو دارد که از هفت آسمان تنها بخشی از آن است، این اندازه خود را در خانه تن مشغول نمی دارد و از آن جا بیرون آمده و آماده سیر و سفر می شود تا خود را به حقیقت خود برساند؛ چرا که حقیقت انسان بازگشت به جایی است که از آن آمده و می بایست بدان بازگردد تا خود را به درستی بیابد. اگر تلاشی برای بازگشت نکند او را به چوب عذاب می رانند و می برند در حالی که ناقص مانده است. انسان اگر خود شرایط کمالی بازگشت را پیدا نکند، او را بر اسب آتشین سوار می کنند و این انسان ناقص را به سوی حقیقت خودش می برند تا در آن جا استقرار ابدی یابد. پس اگر نتوانیم نقص خود را در دنیا جبران کنیم و در مسیر شدن های کمالی گام برنداریم همانند کودکی خواهیم بود که از رحم مادر ناقص بیرون آمده است و زندگی دنیا بر او سخت خواهد بود. بهره ای که کودک کامل از دنیا می برد چه اندازه با بهره ای که کودک ناقص می برد متفاوت است، همان اندازه انسانی که ناقص از دنیا می برند با انسان کامل در آخرت متفاوت خواهد بود.

پس به خود آییم و از خواب غفلت برخیزیم و بنگریم که در کجا راه ایستاده ایم. آیا از خانه تن ودنیا بیرون آمده ایم و از آسمان اول گذشته ایم یا آن که هنوز در آن اسیر هستیم و از خانه بیرون نیامده ایم؟

باید بدانیم که در حالت برای انسان در دنیا بیش تر متصور نیست : یا آن که خود می رود و پر پرواز را آماده کرده و از طرایق آسمان و منافذ آن می گذرد و به آسمان آخر گام می نهد یا آن که او را می برند؟ پس در دو حالت رفتن و بردن قرار داریم. اگر برویم خوش خواهیم رفت و در مقامات عالی در سلامت خواهیم نشست(فرقان،‌ایه 75؛ انعام، آیه 127، یونس، آیه 25) و اگر ببرند بیمار و سقیم خواهیم بود و در رنج نقص در آخرت می سوزیم.

اگر می خواهیم در دارالسلام در سلامت کامل و صحت غایی و تمامیت باشیم می بایست از راه های سلام وارد شویم که همان بزرگراهی اسلام است که در میان آسمان های کشیده شده است.(مائده، آیه 16) بنگریم تا چه اندازه در سلامت هستیم و در کجای مسیر ایستاده ایم؟

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا