اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

امام حسین(ع) معیار خوشبختی و بدبختی

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

امام حسین(ع) در میان اهل بیت عصمت و طهارت از جایگاه بس ویژه ای برخوردار است. جایگاه ایشان در اسلام چنان والاست که او را میزان خوشبختی و بدبختی دانسته اند و خود آن حضرت(ع) یکی از درهای بهشت است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا بر اساس آموزه های اسلامی جایگاه و نقش آن حضرت(ع) در سعادت و شقاوت بشر تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

امام حسین(ع) میزان سعادت و شقاوت

امام حسین(ع) فرزند امیرمومنان علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و نوه پیامبر(ص) است. خداوند به صراحت در آیه 61 سوره آل عمران،‌امام حسین (ع) را به همراه برادرش امام حسن مجتبی(ع) به عنوان فرزندان پیامبر(ص) معرفی می کند و این معنا را بر خلاف باورهای جاهلی به اثبات می رساند که فرزند دختر نیز همان فرزند پسر است و تفاوتی میان آن دو نیست؛‌ از همین روست که حضرت عیسی(ع) به حضرت ابراهیم و حضرت اسحاق (ع) و آل عمران نسبت می دهد با آن که تنها از مادر یعنی حضرت مریم(س) نسب انسانی دارد و خداوند از طریق روح القدس ایشان را در رحم حضرت مریم (س) ایجاد کرده است.(آل عمران،‌ آیه 59؛ نساء، آیه 171؛ مریم، آیه 17)

این نسب آن حضرت امام حسین(ع) که در قرآن فرزند رسول الله (ص)‌خوانده شده، خود بیانگر امور بسیاری است؛ ولی وقتی به آیات و روایات نیز می نگریم در می یابیم که حسب ایشان نیز در جایگاهی بس والا و فرازی قرار دارد؛ چرا که ایشان به عنوان خمسه طیبه و اهل بیت عصمت و طهارت در آیه 33 سوره احزاب معرفی می شود و در آیاتی از جمله آیات سوره انسان یا دهر، به عنوان یکی از کسانی معرفی می شود که به عنوان اسوه و اهل بهشت است و خداوند در این آیات از ایثار و احسان آن حضرت(ع) به یتیم و اسیر و مسکین سخن گفته و وضعیت ایشان را در بهشت ترسیم و تصویر کرده است.

در روایات بسیاری از پیامبر(ص) ایشان به عنوان نفس پیامبر(ص) معرفی شده و آن حضرت (ص) درباره ایشان می فرماید: حسین منی و انا من حسین؛ من از حسین و حسین از من است.

احمد بن حنبل و ترمذی و ابن ماجه از طریق سعید بن راشد از یعلی بن مره نقل کرده و گفته اند که یک روز حضرت پیامبر (ص) به مهمانی تشریف می بردند، در راه به امام حسین (ع) برخورد کردند که با جمعی از کودکان سرگرم بازی بود. حضرت (ص) با مهربانی و خوشروئی او را دنبال کردند تا سرانجام در آغوشش گرفتند، بعد یک دست زیر چانه و دست دیگر به پشت سر او گذارده چهره او را بین دو دست بالا برده، بوسیدند و سپس فرمودند: «حسین منی و انا من حسین، احب الله من احب حسینا، حسین سبط من الاسباط» ، «حسین از من است و من هم از حسینم، هر که حسین را دوست بدارد خداوند دوست او باد، حسین فرزندزاده ای است از فرزندزادگان انبیاء» .( بحار الانوار، ج 43، ص 261؛ فضائل الخمسة من الصحاح الستة، فیروزآبادی، ج 3، ص 262 ؛ سنن ترمذي، ج 5، ص 324؛ الأدب المفرد بخاري، صفحه 85 ؛ مسند احمد، جلد 4، صفحه 172، سنن إبن ماجه، جلد 1، صفحه 85، المستدرك علي الصحيحين ، حاكم نيشابوري، جلد 3، صفحه 177 ؛ مجمع الزوائد هيثمي، جلد 9، صفحه 181)

پیامبر(ص) درباره اهل بیت(ع) می فرماید: مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ‏؛ مثل اهل بیت من همانند مثل کشتی نوح است که هر کس بر آن سوار شد نجات یافت و هر کسی تخلف ورزید هلاک می شود.(بحار الأنوار، ‏23،ص124)

پیامبر(ص) به سبب جایگاه بسیار مهم حضرت امام حسین (ع) در جمله جداگانه حقیقت امام را برای مردم تشریح می کند تا بدانند که در اوج ضلالت و توفان بلا و عذاب الهی که در دوران یزیدی بر پا و پس از آن در طول تاریخ به سبب انحراف از ولایت ایجاد می شود تنها امام حسین(ع) است که کشتی نجات مردم است و هر کسی به ایشان توسل و تمسک جوید نجات خواهد یافت و گرنه همانند فرزند نوح که تخلف ورزید و دیگران نابود خواهد شد. پیامبر(ص) در خصوص آن حضرت امام حسین(ع) می فرماید: ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة؛ همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است. در این عبارت یک ویژگی دیگر برای آن حضرت(ع) بیان شده که همان چراغ هدایت است؛ نور ایشان در تاریکی های دور ضلالت و جاهلیتی که پس از اسلام ظهور می کند، تنها راهنمای مردمان است و آنان را از ظلمات و تاریکی بی دینی و گمراهی بیرون می برد و به بهشت رهنمون می کند.

اهل بیت(ع) معیار و میزان الاعمال هستند؛ به این معنا که ترازویی که خداوند در قیامت می گذارد تا حقیقت هر کسی را بسنجد،‌اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است. از همین روست که در روایات و ادعیه ماثور از امیرمومنان علی(ع) به عنوان قسیم النار و الجنه ؛ یعنی تقسیم کننده بهشت و دوزخ یاد شده است.

پیامبر(ص) در وصف اهل بیت(ع) ایشان را ثقل اصغر در کنار ثقل اکبر یعنی قرآن معرفی می کند و ملاک هدایت و ضلالت آدمی را در دنیا و آخرت ایشان بر می شمارد و در ضمن سفارشی می فرماید: إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ ؛ من در حالی از دنیا می روم که میان شما دو ثقل کتاب الله (قرآن) و عترتم یعنی اهل بیت خودم را جا می گذارم که هر کسی بدان ها تمسک جوید هرگز گمراه نمی شود. این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا بر من در حوض کوثر وارد شوند.(ارشاد شیخ مفید،ج1،ص233)

این بدان معناست که تنها راه رهایی تمسک همزمان به هر دو است و این که تمسک به هر یک بی دیگری معنایی ندارد؛ چرا که اهل بیت(ع) حقیقت قرآن و تفسیر تجسمی آن هستند و هر کسی که می خواهد قرآن را در قالب تجسمی آن ببیند می بایست به اهل بیت(ع) بنگرد.

اهل بیت(ع) پس از پیامبر(ص) همان هادیان الهی هستند که خداوند در هر قومی در طول تاریخ قرار داده است.(رعد، آیه 7) در حدیث قدسی نیز پیامبر(ص) از خداوند نقل می کند که خداوند فرمود: قال الله تعالی :إنّى قَد قَضَيتُ لِكُلِّ قَومٍ هاديا أهدى بِهِ السُّعَداءَ وَ يَكونُ حُجَّةً عَلَى الأشْقياءِ؛من براى هر قومى راهنمايى قرار دادم، كه خوشبختان را به وسيله آن هدايت مى‏كنم و حجتى براى بدبختان است.(الكافى، ج 8 ، ص 285، ح 430)

پيامبر (ص) مبتنی بر این ملاک ها و معیارهای الهی است که به صراحت درباره جایگاه و نقش امام حسین(ع) در مقام هدایت و سعادت و شقاوت آدمی می فرماید: بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَيتُم… وَ بِالْحَسَنِ اُعْطيتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَينِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَينَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه‏ عَلَيهِ ريحَ الْجَنَّةِ؛ به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى‏يابيد و به وسيله حسن احسان مى‏شويد و به وسيله حسين خوشبخت مى‏گرديد و بدون او بدبخت. بدانيد كه حسين درى از درهاى بهشت است، هر كس با او دشمنى كند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى‏كند.(مأة منقبة، ص 22)

چرایی جایگاه ویژه امام حسین(ع)

البته همه اهل بیت(ع) چنان که گفته شد از مقام میزان بودن یعنی همان «قسیم النار و الجنه» برخوردار هستند، اما برخی از امامان(ع) به سبب ویژگی های خاص در این میان بیش از پیش خود را نشان می دهند؛ ‌زیرا شرایطی که آنان دارند و یا به وجود می آورند با دیگران تفاوت دارد.

امام حسین(ع) در میان اهل بیت(ع) از ویژگی های خاصی برخوردار است. نهضت ایشان که برای بازگشت به مسیر پیامبر(ص) و سنت های ایشان انجام گرفت، ملاکی برای انسان ها در طول تاریخ قرار گرفت که برای اصلاح امور امت حتی می بایست خود و خانواده را به مسلخ عشق برد. ایشان مهم ترین اصلی اجتماعی و اصلاحات اجتماعی را به عنوان امام مصلح به نمایش گذاشت و به مردمان در طول تاریخ آموخت که اصلاحات اجتماعی یعنی اصلاح امت ها و جوامع تنها با مجاهدت ها و شهادت ها تحصیل می شود و این گونه نیست که به ظالمان و ستمگران به سادگی تن به اصلاحات بدهند.

ایشان با مبارزه با دین زدایی از جامعه به نام دین نشان داد که اصلاحات اجتماعی تا چه اندازه از مبارزه با دشمنان بیرونی مهم تر و اصیل تر است؛ چرا که اگر جامعه ای نمونه ای نداشته باشیم هر تلاش بیرونی کمک به ستمگران است؛ زیرا نظامی که بر جامعه حکومت می کند با نظامی بیرونی که به عوان دشمن شناخته می شود هیچ تفاوتی نخواهد داشت. این جاست که اصل امر به معروف و نهی منکر در ترازی برتر و فراز یعنی در حوزه عمل اجتماعی و سیاسی خود را نشان می دهد.

با نگاهی به آموزه های قرآنی و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر معلوم است که اصولا امت صالح در جامعه ای شکل می گیرد که امت مصلح نیز داشته باشد. به این معنا که انسان صالح تنها خود به عمل صالح نپردازند و راه رهایی و نجات خویش را در عمل فردی ندانند،‌بلکه آن را مبتنی و مشروط به عمل اصلاحی نیز بدانند و به عنوان مصلح نیز قیام کرده و دیگران را به سنت های پسندیده دعوت و از سنت های ناپسند و زشت پرهیز دهند.(سوره عصر)

خداوند جامعه نمونه را جامعه ای می داند که خود نه تنها اهل صلاح و درستی است، بلکه دیگران را نیز به اصلاحات دعوت می کنند و به معروف امر کرده و از منکر باز می دارند. چنین جامعه ای است که خود به خود می تواند الگو وسرمشق دیگر جوامع شود و امت های دیگر گرایش به جامعه صالح و مصلح پیدا کنند.(آل عمران، آیه 104؛ بقره، ایه 143و آیات دیگر)

درباره نقش جامعه صالح و مصلح که امر به معروف و نهی از منکر می کند،‌ آیات و روایات بسیاری وارد شده است. از جمله رسول اكرم (ص) در این باره می فرماید:لا يَزالُ النّاسُ بِخَيرٍ ما اَمـَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنـكَرِ وَ تَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَ التَّقوى فَاِذا لَم يَفعَلوا ذلِكَ نُزِعَت مِنهُمُ البَرَكاتُ وَ سُلِّطَ بَعضُهُم عَلى بَعضٍ وَ لَم يَكُن لَهُم ناصِرٌ فِى الرضِ وَ لا فِى السَّماءِ؛ تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند، در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركت ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند. نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان.(تهذيب الاحكام، ج 6، ص 181، حدیث 22)

امام حسین(ع) بر اساس همین الگوی قرآنی که رسول الله (ص) در پی ایجاد آن بوده،‌ اقدام عملی برای اصلاح جامعه می نماید و از آن جایی که مردم تابع حاکمان و بر آیین آنان هستند( الناس علی دین ملوکهم)، اصلاحات را در امت از راس آن یعنی نظام سیاسی آغاز می کند و لبه تیز حملات علیه نظام فاسد اجتماعی و سیاسی را متوجه حاکمیت و نظام سیاسی می کند. این گونه است که در مقام انسانی صالح مصلح قیام می کند و علیه دولت و نظام سیاسی فاسد وارد کارزار می شود تا الگوی عینی برای انسان ها در طول تاریخ به دست دهد و مصباح و چراغ روشن هدایت به سوی سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت شود.

از آن جایی که دو نظام حق و باطل، عدالت و ظلم هرگز در کنار هم نمی توانند زیست کنند و هر جایی که عدالت آمد ظلم رفت و هر جایی که ظلم وارد شد عدالت رفت،(انبیاء، آیه 18) نظام اجتماعی و سیاسی فاسد نمی تواند الگویی چون امام حسین(ع) را بپذیرد و می کوشد به هر شکلی شده با آن مبارزه کند و الگویی مردمان را حذف نماید. این گونه است که هم در حذف فیزیکی آن حضرت(ع) و قیام ایشان می کوشد و هم با تحریف مادی و معنوی می کوشد تا این الگو را از میان بردارد یا به مسیری ظالمانه خود هدایت کند. با این همه خون آن حضرت(ع) چنان فضا را روشن کرده است که همه توطئه ها از میان می رود هر چند که هر از گاهی برخی و در زمانی و مکانی به گمراهی می روند و از مسیر هدایت این چراغ فروزان الهی خارج و دور می شوند.

ظالمان و ستمگران داخلی و بیرونی بر این هستند که این الگو را از میان بردارند. این گونه است که نخستین هجوم را به مساله محبوبیت آن حضرت(ع) می کنند؛ زیرا این حب و محبت امام حسین(ع) است که مردمان را بدان سمت و سو هدایت می کند.

چنان که گفته شد اهل بیت(ع) همه الگوهای هدایت الهی و هادیان خداوند در میان مردمان هستند. از این روست که خداوند همواره بر محبت ایشان تاکید کرده و آن را پاداش و مزد رسالتی دانسته است که آثار و برکات آن نیز به خود مردمان باز می گردد.(شوری، آیه 23؛ سباء، آیه 47) خداوند محبت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را عین اتباع و پیروی از دین اسلام و اطاعت از خود و پیامبر(ص) بر می شمارد(آل عمران، آیات 31 و 32 و آیات دیگر) از همین روست که سعادت و شقاوت را نیز در گرو آن می داند و حضرت زهرا سلام الله علیها نیز با توجه به همین معیار قرآنی به محبت امیرمومنان علی(ع) اشاره می کند و می فرماید :اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلّیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.(مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى، ج‌9، ص 132‌)

پس سعادت و شقاوت آدمی را می بایست در محبت و اطاعت اهل بیت(ع) جست. کسی می خواهد راه کمال را بپماید و از همه رنج و سختی های دنیوی و اخروی که آرامش و آسایش را سلب می کند، رهایی یابد.( التحقيق، ج 6 ، ص 96، «شقى») می بایست این مسیر را بپماید.

در این میان به سبب همان ویژگی انحصاری در عرصه عمل اجتماعی و سیاسی که امام حسین(ع) دارد و به عنوان مصلح و ثار الله در این راه مطرح است، سعادت و شقاوت هر فرد و جامعه به مسیری بر می گردد که امام حسین(ع) نشان می دهد. پس امام حسین(ع) ملاک و معیاری کامل در سعادت و شقاوت آدمی است. هر کسی که بخواهد بداند که اهل سعادت و یا شقاوت است می بایست به خود مراجعه کند که ببیند که محبت امام حسین(ع) و مسیری که ایشان تعیین و مشخص کرده را تا چه اندازه دوست می دارد و می پیماید. پس به همان میزان نسبت به آن حضرت دور یا نزدیک است و به همان میزان نیز به سعادت نزدیک و یا از آن دور بوده و به شقاوت نزدیک است.

امام حسین(ع) تنها در زمان خود و عصر یزیدی ملاک و معیار نیست، بلکه برای طول تاریخ یک کشتی نجات و چراغ هدایت به سوی سعادت و خوشبختی ابدی است. از این روست که حتی زیارت قبر ایشان به عنوان اعلان همبستگی و اطاعت و استمرار در راه ایشان به عنوان نشانه ای از سعادت مندی معرفی می شود و امام صادق (ع) در این باره می فرماید :لا تَدَع زيارَةَ الحُسَينِ بنِ عَلىّ عليه السلام و مُر اَصحابَكَ بِذالِكَ، يَمُدُّ اللّه فى عُمرِكَ و يَزيدُ اللّه فى رِزقِكَ و يُحييكَ اللّه سَعيدا و لاتَموتُ اِلاّ سَعيدا و يَكتُبكَ سَعيدا؛زيارت امام حسين عليه السلام را رها نكن و دوستان خود را هم به آن سفارش كن، كه در اين صورت، خداوند عمرت را طولانى و روزى ات را زياد مى كند و زندگى ات را همراه با سعادت مى كند و جز سعادتمند نمى ميرى و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت مى كند.(كامل الزيارات، ص 286)

به هر حال، امام حسین، معیار خوشبختی و بدبختی انسان هاست و هر کسی که بخواهد نشانه خوشخبتی را در خود بیابد می بایست به محبت و اطاعت از امام حسین (ع) در خود بنگرد. این ملاکی است که از آیات و روایات به دست می آید. کسانی که اهل شقاوت هستند،‌از نظر قرآن کسانی هستند که اهل استبداد و جباریت هستند(مریم، ایه 32) و از عدالت مردم دور می باشند، دشمنان امام حسین(ع) از چنین ویژگی هایی برخوردار بودند و بر همین اساس هر کسی بدان گروه پیوسته جبار شقی است و با این کار شقاوت و بدبختی ابدی را برای خود خریده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا