اعتقادی - کلامیعرفانعلوم قرآنیمعارف قرآنیمقالات

فلسفه نزول قرآن

samamosقرآن تنها کتاب آسمانی است که به دو شکل دفعی و تدریجی نازل شده است. هم چنین قرآن تنها کتاب آسمانی است که لفظ و معنا از سوی خداوند فرو فرستاده شده و معنا و لفظ آن توقیفی است و از قداست خاصی برخوردار می باشد و هم چنین قرآن تنها کتاب آسمانی است که از مصونیت برخوردار می باشد.

اگر بخواهیم برای ویژگی های اختصاصی قرآن موارد دیگری بر شماریم، به نظر می رسد این موارد، بیش از ده ها مورد باشد.

نویسنده در این مطلب تنها به یکی از این موارد یعنی فلسفه نزول دوگانه به شکل تدریجی و دفعی آن پرداخته و فلسفه و آثار این نزول را بر پایه آموزه های قرآنی و تحلیل خود قرآن بیان داشته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

قرآن کتابی وحیانی

قرآن کتاب آسمانی است که همه چیز آن از طریق وحی به قلب پیامبر(ص) به انسان رسیده است. بنابر آیات بسیاری از جمله 99 ، 118 ، 187 ، 219 ، 221 ، 242 و 266 سوره بقره ، حتی هر یک از فصول و عبارت های مشخص قرآن به نام های سوره و آیه از سوی خداوند بوده است. بنابراین خداوند نه تنها قرآن را این گونه فرو فرستاده بلکه خود بر اساس فلسفه و حکمتی مطالب را به صورت آیه و سوره دسته بندی کرده است. این خود یکی از ویژگی های انحصاری و اختصاصی قرآن است.

از همین جا می توان دریافت که چرا قرآن را به تمام معنای کتابی وحیانی و آسمانی می دانند و این گونه نیست که خداوند تنها معنایی را به پیامبر(ص) القا کرده باشد و الفاظ از سوی پیامبر(ص) انتخاب شده باشد ، چنان که در احادیث قدسی این گونه است و الفاظ از سوی پیامبر(ص) برای معانی که به وی القا شده بود، انتخاب و برگزیده شده تا میان دو دسته از وحی قرآنی و غیر قرآنی تفاوت و تمایز پیدا شود.

نزول دفعی و تدریجی

از دیگر ویژگی های نزول قرآن، دفعی و تدریجی بودن است. خداوند قرآن را یک بار به شکل دفعی و جمله واحده بر قلب پیامبر(ص) نازل کرده است. این نزول دفعی قرآن از سوی خداوند در شب قدر ماه رمضان که شبی مبارک است تحقق یافته است. خداوند در آیه 185 سوره بقره این معنا را با آوردن لفظ انزال بیان کرده است. بر پایه برخی از روایات ، مقصود از "انزل فیه القرآن " نزول کامل و دفعی قرآن در شب قدر در ماه رمضان است.(التبیان ، ج 2 ، ص 121 و نیز الکشاف، زمخشری، ج 1 ،ص 227 و نیز تفسیر نورالثقلین ، ج 1 ،ص 166 )

همین معنا در آیه 4 سوره آل عمران و نیز آیه 3 سوره دخان و نیز 1 سوره قدر مورد تاکید قرار گرفته است؛ زیرا بر پایه روایات معتبر چندی که مفسران نیز آن را پذیرفته اند، نزول دفعی و کامل قرآن در شب قدر و در ماه رمضان اتفاق افتاده است.( نگاه کنید: التبیان، ج 9 ، ص 224 و نیز ج 10 ، ص 384 و هم چنین الکشاف، ج 4 ، ص 270 و 780)

هم چنین ده ها آیه از آیات قرآنی بر نزول قرآن به صورت تدریجی و د رفواصل زمانی مختلف تاکید کرده است. در تمامی این آیات با به کارگیری واژه تنزیل(باب تفعیل) به جای انزال ( باب افعال) و صیغه های آن این معنا مورد تاکید قرار گرفته است که نزول تفصیلی قرآن افزون بر دفعی و یکباره آن نیز اتفاق افتاده است. از جمله این آیات می توان به آیات 23 و 97 و 106 و 176 سوره بقره و آیات بسیار دیگر اشاره کرد.

در آیاتی از جمله 15 سوره یونس و 101 سوره نحل و 32 سوره فرقان به یکی از حکمت ها و فلسفه های نزول تدریجی و تفصیلی اشاره می کند و تبیین می کند که یکی از روش های تربیتی و ارشادی مردم ، بهره گیری از روش تدریجی و تفصیلی و آموزش و پرورش گام به گام است.

خداوند به صراحت در آیه 203 سوره اعراف ، پیامبر را مامور می کند تا اعلان کند که هیچ نقشی در نزول تدریجی آیات قرآن ندارد. به این معنا که این نزول تدریجی بر پایه خواسته و اراده الهی است و پیامبر(ص) خود این کار را انجام نمی دهد بلکه با آن که قرآن به صورت دفعی بر ایشان نازل شده و ایشان از همه آیات آگاه و عالم هستند ولی اجازه ندارند تا پیش از نزول تدریجی آن را بیان کند.

این نزول تدریجی کارکردها و آثار چندی دارد که از جمله آن چیزی است که در آیه 32 سوره فرقان بیان شده است. در این آیه آمده است که تثبیت قلب پیامبر(ص) و راه نیافتن تزلزل در آن ، یکی از فلسفه ها و حکمت های نزول تدریجی قرآن است.

در آیه 106 سوره اسراء حکمت و فلسفه دیگری نیز بیان می کند. در این آیه نیز آمده است که قرائت قرآن بر مردم همراه با تانی و درنگ از فلسفه ها و حکمت های نزول تدریجی قرآن است ؛ زیرا عبارت فرقناه یعنی قرآن را به تدریج و نه یک جا نازل کردیم تا آن را با تانی بر مردم بخوانی.(مجمع البیان ، ج 5 و 6 ، ص 687)

البته از آن جایی که پیامبر(ص) نقشی در نزول تدریجی ندارد و حکمت الهی مقتضی آن است که آیه در چه هنگام قرائت شود و در اختیار غیر پیامبر(ص) قرار گیرد و آنان نیز از آن آگاه شوند، برخی از منکران بهانه جو همین مساله را دلیل بر اعتراض و انکار خویش قرار دادند. از این روست که خداوند در آیاتی از جمله 203 سوره اعراف و 32 سوره فرقان ، نزول تدریجی قرآن و تاخیر در وحی آن را عامل اعتراض و بهانه جویی منکران بر می شمارد.

شاید بتوان گفت که یکی از فلسفه ها و حکمت های نزول تدریجی و عدم نقش نداشتن پیامبر (ص) در نزول تدریجی قرآن را ، آزمودن بیمار دلان و گمراهان دانست؛ زیرا این گونه دانسته می شود که منکران قرآن چه کسانی هستند ؛ زیرا کسانی که دنبال بهانه جویی می باشند با این بیمار دلی خویش ، حقیقت ایمان و کفر خویش را آشکار می کنند و چهره نفاق از سیمای آنان برداشته می شود.

اصولا وقتی پیامبر(ص) اختیار این را نداشته باشد که آیه ای را با آن که درنزول دفعی از آن آگاه است بخواند و مشکلی را حل کند، خود گواه این معناست که قرآن ساخته و پرداخته پیامبر(ص) نیست ؛ زیرا با آن که پیامبر(ص) مثلا می داند که قبله تغییر می یابد ولی باید منتظر باشد تا این آیات تغییر جهت قبله به شکل نزول تدریجی فرو فرستاده شود، تا خود آن را ابلاغ و عمل نماید و هم چنین در داستان پرسش های سه گانه که در سوره کهف مطرح شده است وی با آن که از آیات آگاه می باشد می بایست دست از تعجیل بر دارد و در انتظار بماند تا بر اساس زمانی که خداوند در نزول تدریجی بیان می کند ، آن آیات را تلاوت کرده و برای دیگران قرائت نماید و ابلاغ کند.

کیفیت نزول

خداوند خود قرآن را بر پیامبر(ص) نازل کرده است (بقره آیات 41 ، 89 تا 91 و 97 و 99 و ده های آیه دیگر ) و محل نزول قرآن نیز قلب پیامبر(ص) می باشد.(بقره ، ایه 97 و نیز فرقان ، ایه 32 و شعراء ، آیات 193 و 194)

قرآن چنان که گفته شد به دو شکل دفعی و تدریجی نازل شده است و هم چنین نزول قرآن به صورت آیه های روشن و واضح از سوی خداوند(حج، آیه 16) و به صورت تفصیل سوره ها و آیات (اعراف ، آیه 52 و اسراء ، آیه 106) می باشد.

خداوند در آیه 114 سوره انعام نزول قرآن را همراه با تفصیل تبیینی معانی و حقایق هر چیزی می داند و این نزول تفصیلی را زمینه ای برای هدایت مومنان بر می شمارد (اعراف ، آیه 52)

هم چنین توجه مومنان به نزول تفصیلی قرآن نسبت به همه چیز از سوی خداوند مهم ترین مانع در برابر انسان است تا غیر خداوند را برای حکمیت و داوری بر گزیند. به این معنا که خداوند که قرآن را به صورت تفصیلی فرستاده است و حکم هر چیزی را بیان کرده تنها اوست که می تواند داور در امور باشد و باید تنها به او به عنوان حکمیت مراجع کرد.(انعام ،آیه 114)

فلسفه نزول قرآن

با توجه به مطالب پیش گفته دو مساله در این جا مطرح می شود: نخست آن که فلسفه نزول قرآن چیست و دوم این که فلسفه نزول تدریجی و دفعی کدام است؟

خداوند در بیان فلسفه نزول قرآن به اموری از جمله اتمام حجت ، انذار (نجم ، ایه 56) ، تبیین حقایق مربوط به دین و هدایت (نحل ، آیات 44 و 89 )، بیان حقایق برای اختلاف کنندگان در مسایل دینی (نحل ، آیه 64)، تثبیت مومنان و ثابت قدم نگه داشتن مومنان (نحل ، آیه 102)، تدبر در قرآن و آیات آن(نساء ، آیه 82 و مومنون ،آیه 68)، تذکر و پندپذیری خردورزان (طه ، آیه 113 و نور ،آیه 1) ، تصدیق کتاب های آسمانی (آل عمران، 3 و مائده ، 48)، تفکر و تعقل(یوسف،آیه 1 و 2 و نحل ، آیه 44) تقوا و مراعات آن (طه ، آیه 113) حل اختلافات(نحل ،آیه 64) شفابخشی اهل ایمان از بیماری روحی و غیر آن(اسراء ، آیه 82 و فصلت ، آیه 44) عبرت آموزی و پندگیری(قصص ، آیه 51) ، علم به توحید (ابراهیم ،آیه 52) ، قضا و داوری پیامبر(ص) بین مردم بر اساس قرآن و احکام وحیانی آن(نساء آیه 105 و نیز مائده ،آیه 48 و انعام ،آیه 114) و از همه مهم تر هدایت مردم به سوی کمال مطلق و خداوندی یکتا و یگانه (بقره ، ایه 97 و اعراف ،آیه 52 و نحل ، آیه 64 ) و خروج مردم از تاریکی ها و هدایت ایشان به سوی نور رستگاری(ابراهیم ،آیه 1 و حدید،آیه 2) اشاره می کند.

این بدان معناست که قرآن کتابی است که در راستای رستگاری و رهایی انسان از مشکلات و گرفتاری های دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی نازل شده است و از این روست که قرآن خود را نعمتی بزرگ و رحمت خاص برای بشریت معرفی می کند؛ زیرا اگر نزول قرآن نبود، مردم هر چند که از طریق عقل می توانستند راهی به سوی نور مطلق بیابند ولی نسبت به جزئیات راه و روش و مبارزه با عوامل بازدارنده و موانع هدایت و کمال و رشد در جهل به سر می بردند و هرگز نمی توانستند عبودیتی را دریابند که ایشان را به کمال ربوبیت و مظهریت در آن برساند. بنابراین می توان گفت که نزول قرآن ، در کنار عقل به آدمی کمکی شایان نموده است؛ زیرا عقل تنها کلیات امور را درک و فهم می کند ولی ناتوان از درک و فهم جزئیاتی است که آدمی را به رستگاری برساند.

زمینه های نزول قرآن

خداوند در آیات 2 تا 4 سوره طه ، آفرینش و خلقت زمین و اسمان را مقتضی نزول قرآن بر می شمارد. به این معنا که حکمت آفرینش و فلسفه آن موجب شد تا خداوند قرآن را به سوی مردمان نازل کند تا آنان در مسیر اصلی آفرینش به اختیار و انتخاب خود گام بردارند. بنابراین این حکمت و فلسفه کلی آفرینش است که زمینه نزول قرآن را بر بشر فراهم آورده است و آدمی را از این نعمت بزرگ بهره مند ساخته است.

شاید بتوان گفت که پرسش باطنی و درونی مردم از فلسفه آفرینش و راه یابی به علل آن در کنار درخواست از راه رسیدن به کمال و جاودانگی و رهایی از مرگ و نیستی است که زمینه ساز نزول قرآن شده است ؛ زیرا انسان ها به طور طبیعی این پرسش های فلسفی را مطرح می کنند و می خواهند بدانند که برای چه آمده اند و به کجا می روند و چگونه می توانند به زندگی جاودانه به دور از غم و رنج و در سایه سار آرامش و آسایش ابدی برسند؟ این گونه است که خداوند به این پرسش های باطنی مردمان به شکل نزول قرآن پاسخ داده است.

خداوند در آیه 83 سوره کهف ، نزول بخش هایی از قرآن را در پی پرسش هایی مردم از پیامبر(ص) می داند. این بدان معنا نیست که تنها این بخش ها از قرآن در پی خواسته و پرسش های مردم بیان و نزول یافته است، بلکه بیانگر این معناست که این دسته از پرسش های به شکل ظاهری نیز بروز و ظهور یافته است ولی در حقیقت همه آن چه نازل شده است پاسخی به پرسش های واقعی و درونی بشر است.

البته نمی توان از مقام عبودیت پیامبر(ص) به عنوان یکی از مهم ترین بسترها و زمینه سازهای نزول قرآن چشم پوشید؛ زیرا عبودیت آن حضرت(ص) شرایط خوبی را فراهم آورد تا قرآن با این بزرگی و ثقل خود در قلبی نازل شود که ظرفیت حفظ و نگه داری و نیز انتقال مفاهیم بلندی از این دست را داشته است. از این روست که خداوند به صراحت در آیه 1 سوره کهف از نقش عبودیت پیامبر(ص) در بخش زمینه های نزول قرآن توجه می دهد.

فلسفه و آثار نزول قرآن

در این جا می خواهیم با مراجعه به آیات قرآنی به بخش دوم از پرسش می پردازیم و آن این که نزول قرآن به دو شکل دفعی و تدریجی چه آثار و کارکردهای در زندگی بشر داشته و دارد؟

برای نزول قرآن آثار و کارکردهای دو گانه ای نسبت به دو دسته از انسان بیان شده است. به این معنا که قرآن چنان که برای مومنان نعمت و موجبات افزایش ایمان و برکات است برای کافران و منافقان موجبات ازدیاد کفر و نقمت و بدبختی هاست. از این روست که در آیه 124 سوره توبه نزول آیات و سوره های قرآن را مایه فزونی ایمان مومنان بر می شمارد در حالی که در همان سوره در آیات 124 و 125 ، نزول قرآن را سبب افزایش پلیدی بیماردلان معرفی می کند.

بنابراین اگر قرآن برای مومنان شفای دل ها و افزایش سعه صدر و آرامش و مانند آن است برای کافران و ظالمان موجبات افزایش خسارت و زیان و بدبختی است.(اسراء آیه 82)

خداوند در آیه 124 سوره توبه این معنا را گزارش می کند که هر گاه سوره ای نازل می شود ، مومنان به یک دیگر بشارت می دهند ، اما همین نزول قرآن بر پیامبر(ص) سبب ازدیاد کفر اهل کتاب(مائده ، ایه 68) و طغیان آنان (همان ) به ویژه طغیان و کفر یهودیان (مائده ، آیه 64) می شود.

به هر حال هر کسی از سر سفره قرآن این مائده آسمانی به گونه ای بهره می برد و بر می خیزد. کافران و مشرکان و منافقان با هر آیه و سوره ای ، دشمنی هایشان افزایش می یابد و در خسران و زیان بیش تر غرق می شوند و در همان حال موجبات تحصیل تقوای مومنان (طه ،ایه 113 و زمر آیات 27 و 28) ، تذکر و عبرت ایشان (همان و نیز حاقه ،ایه 12 و مزمل ،آیه 19) و موجبات حمد و ستایش خداوندی از سوی مومنان(کهف ،ایه 1) و خضوع و خشوع دل های آنان در برابر عظمت الهی (حدید، آیه 16 و حشر،ایه 21) و مایه رحمت برای اهل ایمان(اعراف ،آیه 52 و یوسف ،آیه 111) و جلب و جذب رحمت های خاص الهی (انعام ،آیه 155) سرور و شادی مومنان (یونس ،آیات 57 و 58 و رعد ،آیه 36) و از همه مهم تر هدایت انسان ها به سوی صراط مستقیم رستگاری و خوشبختی (مائده ،آیات 15 و16 و ابراهیم ، آیه 1 و آیات دیگر) می شود.

نزول آیات قرآن بر پیامبر (ص) به صورت ترتیلی و تدریجی یعنی آهسته و آرام و شمرده شده ، موجبات آرامش دل و اطمینان قلب پیامبر (ص) می شود. این فلسفه ای است که در آیه 32 سوره فرقان به صراحت بیان شده است ، هر چند که موجبات بهانه گیری و اعتراض کافران را فراهم می آورد.(فرقان ،آیات 32 و 33)

خداوند در آیه 1 سوره کهف ،نزول قرآن بر پیامبر(ص) را زمینه برطرف شدن سختی ها و ناراحتی ها آن حضرت بر می شمارد؛ زیرا آن حضرت (ص) همواره در اندیشه هدایت مردم بوده است و از خداوند می خواسته تا زمینه این هدایت را فراهم آورد. علاقه مندی آن حضرت به هدایت مردمان تا آن اندازه بوده است که خداوند از آن حضرت (ص) می خواهد تا این گونه خود را به رنج نیافکند ؛ زیرا هدایت و ضلالت در اراده و مشیت اوست و او کسی است که اگر بخواهد ایمان می آورد یا کافر می شود.

به هر حال ، در آیات قرآنی می توان آیات بسیاری را در باره فلسفه و حکمت نزول قرآن و هم چنین تفاوت های نزول آن یافت. در این نوشتار به همین مقدار بسنده واز توضیح تفصیلی بیش تر آن خودداری می شود. همین اندازه خود برای درک علت و فلسفه و اهداف نزول قرآن و تفاوت آن برای کسانی که حق می طلبد کفایت می کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا