اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

گنجینه های بزرگ دنیا از زبان امام صادق (ع)

samamosبسیاری از ما نمی دانیم که چه چیزی را در کجا بجوییم؟ از این روست که به هر دری می زنیم تا به هدف خود برسیم، در حالی که دنیا دارالاسباب است و هیچ چیزی را نمی توان بی سبب آن جست و به دست آورد. برای هر چیزی سببی است که می بایست آن را شناخت و با آن به هدف و مقصود دست یافت.

امام صادق(ع) در عبارتی جامع بر آن شد تا مهم ترین اهداف و اسباب زندگی را تبیین کند و راهنمای مردم به سوی اهداف متعالی و کمالی شود. با هم این مطلب را می خوانیم.

اسباب خاص اهداف خاص

نظام نیکوی هستی بر مدار اسباب و مسببات آفریده شده است. امام صادق(ع) در این باره می فرماید: أَبَى اللّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلّ شَيْ‏ءٍ سَبَباً وَ جَعَلَ لِكُلّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِكُلّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِكُلّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَاكَ رَسُولُ اللّهِ (ص) وَ نَحْنُ‏؛ خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورى پس براى هر چيز سبب و وسيله‏اى قرار داد و براى هر سببى شرح و گشايشى مقرر داشت و براى هر شرحى نشانه‏اى (دانشى) گذاشت و براى هر نشانه درى گويا نهاد، عارف حقيقى كسى است كه اين در را نشناخت و نادان حقيقى كسى است كه باين در نادان گشت، اين در گويا رسولخدا(ص) است و ما.( اصول كافى، ج 1، ص 259 ، روايت 7)

پس نمی بایست انتظار داشت که انسان برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود، بدون اسباب به جایی برسد؛ چنان که می بایست به این امر توجه داشت که برای هر چیزی سبب خاصی است و این گونه نیست که برای هدف خاص بتوان از هر وسیله و سببی استفاده کرد. با مراجعه به آموزه های قرآنی می توان دریافت که برای رسیدن به هر مقصد مادی و معنوی لازم است تا سبب خاص آن شناسایی و به کار گرفته شود. شاید داستان ذی القرنین در قرآن و بهره گیری ایشان از اسباب گوناگون و خاص برای رسیدن به مقاصد خاص نمونه ای از این حقیقت باشد. خداوند در آیه 84 سوره کهف بیان می فرماید: إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِن كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا؛ ما به وی در زمین تمکین داده و برای هر چیزی سببی را به او دادیم. ذوالقرنین نیز با استفاده از این ابزارها و اسباب ها و پیروی از آن ها توانست به اهداف و مقاصد مشخصی دست یابد که در آیات 45 تا 93 به آنها اشاره شده است.

بیست و پنج مطلوب مهم در زندگی و اسباب آن

امام صادق (ع) در بیانی جامع مهم ترین مطالب و اهداف زندگی را بیست و پنج امر دانسته و برای رسیدن به هریک اسباب آن را نیز ذکر فرمودند تا انسان با تنظیم زندگی خود برای دست یابی به این اهداف از ابزارها و اسباب خاص هر هدف و مطلوب بهره مند شده و در زندگی سرگردان نشود.

1. بهشت: مهم ترین مطلوب آدمی بهشت است؛ زیرا بهشت جایی است که انسان زندگی ابدی خود را در کمال آرامش و آسایش خواهد داشت و این گونه سعادت ابدی را برای خود رقم خواهد زد و از هر گونه ترس و رنج روحی و جسمی در امان خواهد بود.(طه، آیات 118 و 119) پس انسان به طور خواهان دست یابی به سعادت و بهشتی این چنین است، با این همه در انتخاب راه رسیدن به آن دچار خطا و اشتباه می شود و اسباب نادرستی را بر می گزیند. بی گمان پس باور به بهشت و طلب آن، شکی نمی ماند که چنین شخصی دارای بینش و نگرشی راستین است؛ چرا که باور به بهشت به معنای باور و ایمان به اصول دین است. پس با این باور است که خواهان بهشت است و می خواهد بدان زندگی جاودانه و خوشبختی ابدی دست یابد. اما راه دست یابی به آن را نمی داند و نمی شناسد. این جاست که امام صادق(ع) در مقام پیشوایی و راهنمایی بشر به سوی خوشبختی جاودانه و تبیین سبب آن می فرماید: طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخاء:بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم. انسان سخی، بخشنده ای است که با نرمی ، ملایمت و خوشخویی با مردم برخورد کرده و به آنان به قدر شایستگی بدون درخواست ایشان، چیزی را عطا و بخشش می کند و از بخل نسبت به دیگران پرهیز می نماید.( ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، دار صادر، 1414ق، چاپ سوم، ج14، ص273؛ طريحى، فخرالدين‏؛ مجمع البحرين‏، تحقیق سیداحمد حسینی، تهران، كتابفروشى مرتضوى،‏ 1375ش، چاپ سوم، ج‏1، ص215؛ فرهنگ سياح، ج 2، ص 684) البته در قرآن ذکری از سخاوت نیامده است؛ ولی همان معنای سخاوت در قرآن با ویژگی انفاق شایسته خالصانه و بی منت در حق مستحق بدون درخواست او آمده است که بیانگر همان ملکه سخاوت است.(آل عمران، آیه 117؛ انسان، ایه 9 و ایات دیگر)

2. عافیت: از دیگر امور مطلوب در زندگی می بایست به عافیت اشاره کرد. امام صادق(ع) می فرماید: و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة:عافیت را جستجو نمودم، پس آن را در عزلت و گوشه گیری (مثبت و سازنده) یافتم. عافیت در زبان عربی در چهار معنای صحت و سلامت کامل، مهمانان، طلب معروف، طلب رزق و روزی به کار رفته است. در دعا و نیایش وقتی عافیت می خواهند به معنای دفع بدی و بیماری از شخص است.(معجم الوسیط، ذیل واژه عفی) به نظر می رسد که مراد از عافیتی که در این جا امام(ع) از آن سخن گفته است، عافیت در دین و سلامت آن است؛ از این روست که سلامت را در گوشه گیری مثبت و عزلت جست و جو کرده است؛ زیرا حضور بی مورد در جامعه و اجتماعات و معاشرت و سخن داشتن با مردم، بسیاری از مشکلات اخلاقی را موجب می شود و انسانی که تربیت نشده را به بیماری قلبی و روحی دچار می کند. عزلت برای خودسازی امری است که بارها در روایات مورد تاکید قرار گرفته است و پیامبران خدا(ص) دوره های خودسازی و عزلت نشینی داشته اند؛ چنان که چله حضرت موسی(ع) در کوه طور(اعراف، ایه 142) و پیامبر گرامی(ص) در کوه نور و غار حراء معروف و مشهور است. در فرهنگ اسلامی دوران اعتکاف و عزلت نشینی برای خودسازی و تزکیه نفس مورد توجه و تاکید بوده است. پس اگر کسی عافیت و سلامت دین و دنیای خود را می جوید می بایست همواره بر عزلت جهت خودسازی و تزکیه نفس توجه داشته باشد؛ زیرا نمی توان بدون خودسازی به عافیتی رسید که مطلوب هر مومن واهل معرفت و سیر و سلوک الی الله است.

3. سنگینی ترازوی اعمال در قیامت: یکی از خواسته های هر مومنی است که در آخرت دست پر باشد و وقتی اعمال او را می سنجند، کفه ترازوی اعمالش سنگین باشد؛ زیرا سبکی ترازوی به معنای فقدان اعمال صالح و انجام کارهای بیهوده در دنیاست؛ چرا که اعمال بیهوده و باطل است که وزنی ندارد و در آخرت موجب سبکی ترازو و میزان اعمال می شود. در قیامت کسی رستگار و اهل فلاح است که ترازوی اعمالش سنگین باشد و هر چه این سنگینی بیش تر باشد در مراتب و درجات بهشت های هشتگانه بالاتر و برتر خواهد بود.(اعراف، آیه 8؛ مومنون، آیه 102؛ قارعه، آیات 6 و 7) امام صادق(ع) در بیان سبب دست یابی به سنگینی میزان اعمال در قیامت می فرماید: و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فی شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله»: و سنگینی ترازوی اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهی به یگانگی خدا تعالی و رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) یافتم. پس شهادتین مهم ترین عامل دست یابی به مهم ترین اعمال صالحی است که در روز قیامت ترازوی اعمال انسانی را سنگین می کند؛‌ چرا که این دو شهادت به معنای ورود به دایره اسلام و ایمان است که به هر کار نیک و خیری معنای واقعی می بخشد؛ چرا که تنها حسن فعلی کفایت نمی کند بلکه حسن فاعلی نیز نیاز است که با شهادتین و ایمان این بخش کامل می شود و این ایمان است که عمل صالح را بالا می برد.(فاطر، ایه 10)

4. سرعت در ورود به بهشت: در آیات و روایات بسیاری آمده که مواقیت بسیاری پیش روی بشر است. در برخی از روایات نیز بیان شده که برخی از این مواقیت روز قیامت بیش از پنجاه هزار سال طول می کشد. هر چند که این اعداد نسبت به ابدیت هیچ است ولی به هر حال زمانی بس دراز است به ویژه اگر این زمان ها بر اساس زمان اخروی باشد. از این روست که هر یک دوست دارد بی درنگ پس از مرگ به بهشت در آید و گرفتار عوالم برزخ و مواقیت متعدد روز قیامت نشود. در آیات قرآنی آمده که برخی از انسان ها همانند چهارده معصوم(ع) تنها یک مرگ را تجربه می کنند(دخان، آیه 56) و هرگز توقفی در عالم برزخ یا قیامت نداشته و در حشر آن جا حضوری نمی یابند(نمل، آیه 87)؛ زیرا مستقیم به بهشت قیامتی در می آیند. بسیاری از مردمان نه تنها دو مرگ و دو حیات را تجربه می کنند،(غافر، ایه 11) بلکه می بایست دوره های سخت و طولانی عالم برزخ را بگذرانند و سپس به نفخ صور اول بمیرند و دوباره به نفخ صور دوم برخیزند و در قیامت در مواقیت متعدد پاسخ گو باشند. پس این که انسان با شتاب بیش تری مراحل را بپیماید و به بهشت در آید و سعادت ابدی برای او تضمین شود، یکی از مطلوب های مهم بشر است. امام صادق(ع) در بیان سبب آن می فرماید: و طلبت السرعة فی الدخول الی الجنة، فوجدتها فی العمل لله تعالی: سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه برای خدای تعالی یافتم. پس می بایست گفت که اخلاص عامل مهم ورود به بهشت است که در آیات بسیاری از قرآن به آن توجه داده شده است؛ آیات آغازین سوره انسان(دهر) نیز به اخلاص به عنوان عامل ورود به بهشت به شکل سریع اشاره دارد.

5. مرگ دوستی: به طور طبیعی همه انسان ها از مرگ می هراسند؛ زیرا یا آن را پایان زندگی می دانند، یا آن که از عاقبت خود پس از مرگ اطمینان ندارند و می ترسند که مرگ ایشان برابر با شقاوت ابدی باشد. تنها کسانی مرگ را دوست می دارند که آن را انتقال از یک زندگی محدود و پایان پذیر به یکی زندگی بی پایان و ابدی و نامحدود و بی نهایت از هر لحاظ می دانند. از این روست که مرگ برای ایشان « احلی من العسل،‌ شیرین تر از عسل» می شود. کسانی که زندگی دنیا برایشان زندان است و آن را جز گرفتاری و آفت نمی دانند، آرزو دارند که با مرگ از آن ازاد و رها شوند و به عافیت و سلامتی ابدی دست یابند، چنان که در ادعیه آمده است: واجعل الموت راحة من کل الشر؛ خدایا مرگم را راحت و آسایش از هر شر و بدی قرار ده! اما چه کسانی مرگ را دوست خواهند داشت و مرگ را طلب می کنند؟ امام صادق(ع) می فرماید: و طلبتُ حب الموت، فوجوته فی تقدیم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) برای خشنودی خدای تعالی یافتم. پس کسی که برای ابدیت خویش توشه راه فرستاده باشد، بی هیچ غم و اندوهی به استقبال مرگ می رود و مرگ مطلوب او خواهد بود؛ زیرا خود را برای ابدیت با انفاق مالی و مانند آن آماده کرده است و ترسی از آینده اش ندارد؛ چنان که شهیدان با انفاق جان خود در راه خداوند این گونه هستند. شاعر می سراید: برگ عیشی به گور خویش فرست/ کس نیارد ز پس، تو پیش فرست.

6. شیرینی عبادت: عبادت برای مردمان کلفت است؛ از این روست که آن را تکلیف دانسته اند که به معنای رنج و سختی است. تنها کسانی عبادت برایشان شیرین است که آثار و برکات آن را در زندگی چشیده باشند و در همین دنیا با عبادت و انجام تکالیف سخت و احمزها، به شیرینی آسایش و آرامش قلبی رسیده اند. برای این که عبادت برای ما نیز شیرین شود می بایست ببینم که چه چیزی سبب شیرین شدن عبادت می شود؟ امام صادق(ع) در این باره می فرماید: و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فی ترک المعصیة: و شیرینی عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم. پس ترک معصیت عامل شیرینی عبادت می شود؛ چرا که در آیات قرآنی بیان شده که تقوای از معصیت، درهای بسیاری از حقایق هستی از جمله علوم شهودی و بصیرت و رزق باز می کند و انسان از همه مشکلات سخت و ابتلائات رهایی می بخشد و در اوج مشکلات او را در آرامش قرار می دهد.(بقره، ایه 282؛ انفال، ایه 29؛ طلاق، ایه 2 و آیات دیگر)

7. رقت قلب : انسان موجودی احساسی و عاطفی است و از خشونت قلبی و سنگدلی می گریزد و دوست نمی دارد که سنگدل باشد. از این روست که می کوشد تا با کارهایی خود را همواره انسان مهربان و رقیق القلب نگه دارد. از نظر امام صادق(ع) سبب دست یابی به آن را می بایست در روزه داری جست و جو کرد؛ زیرا شکم سیری و پرخوری موجب سنگدلی می شود. امام (ع) در این باره می فرماید: و طلبت رقة القلب، فوجدتها فی الجوع و العطش: و رقت (نرمی) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگی و تشنگی (روزه) یافتم.

8. روشنایی دل: حقیقت انسان همان نور الهی است که در همه هستی از جمله قلب انسان قرار داده شده است. انسان می بایست این چراغ الهی را همواره روشن نگه دارد. پس حفظ نور قلب و افزایش آن یکی از مهم ترین خواسته های انسان مومن است. امام صادق(ع) می فرماید: و طلبت نور القلب، فوجدته فى التفکر و البکاء: و روشنایی دل را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم. تفکر اندیشه انسان را صاف می کند و با حقایق الهی از طریق آیات آشنا می سازد. از این روست که خداوند بارها در قرآن بر تفکر تاکید کرده است. از سوی دیگر دل آدمی نیازمند احساسات و عواطف است که با گریه برخاسته از تفکر شست و شو داده می شود و نرم و لطیف می گردد و غبار و کدورت ها و زنگارها از آن برداشته شده و انسان را نورانی می کند و اجازه می دهد تا چراغ نورانی قلب که همان روح الله است بتابد.

9. عبور از صراط در قیامت: هر کسی می خواهد به سلامت از صراط و پل در قیامت بگذرد که بر روی دوزخ است. گذرنامه ای که انسان در آن روز نیاز دارد همان انفاقات و صدقات مالی و غیر مالی است. از این روست که امام صادق(ع) در این باره می فرماید: طلبت الجواز على الصراط، فوجدته فى الصدقة ؛ و (آسانى) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم

10. روشنایی سیما: هر کسی دوست دارد که چهره ای نورانی و روشن داشته باشد. وقتی خودش به انسان های نورانی می نگرد از آن لذت می برد. پس اگر کسی بخواهد به این مطلوب برسد می بایست آن را در نماز شب بجوید؛ چرا که نماز شب است که مقام محمود را برای انسان به ارمغان می آورد(اسراء، ایه 79)؛ چنان که امام صادق(ع) در این باره فرموده است: و طلبت نور الوجه، فوجدته فی صلاة اللیل: و روشنی رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.

11. ارزش جهاد: جهاد در راه خداوند دارای ارزشی است که هر کسی دوست دارد که از آن فضل بهره مند شوند. راه رسیدن به آن تنها دست گرفتن شمشیر و اسلحه و حضور در میادین جنگ و جهاد نیست؛ بلکه می توان آن را در جایی دیگر جست و جو کرد؛ چنان که امام صادق(ع) می فرماید: و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فی الکسب للعیال: و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگی زن و فرزند یافتم.

12. محبت خداوند: یکی دیگر از مطلوبات مومن، محبت الهی است. راه رسیدن و سبب دست یابی به آن نیز دشمنی با اهل معصیت است. امام صادق(ع) می فرماید: و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فی بغض اهل المعاصی: و دوستی خدای تعالی را جستجو کردم، پس آن را در دشمنی با گنهکاران یافتم.

13. سروری و ریاست: البته هیچ کسی دوست ندارد که زیر دست کسی باشد و دیگران بر او فرمانروایی کرده و او بنده و برده و فرمانبر باشد. از این روست که هر کسی می کوشد تا خود را بالا کشد و در مقام ریاست و سروری نشیند؛ اما سبب و وسیله رسیدن به آن را در قدرت و ثروت می جویند که از نظر امام صادق(ع) راهی اشتباه و خطایی است. آن حضرت (ع) راه درست را در جایی دیگر دانسته و می فرماید: و طلبت الرئاسة، فوجدتها فی النصیحة لعبادالله: و سروری و بزرگی را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهی برای بندگان خدا یافتم.

14. راحتی دل : از دیگر امور مطلوب بشر، آسایش و راحتی دل است تا کم تر دغدغه داشته باشد و دل مشغولی او را نگذارد تا به کارهای مهم تر بپردازد. رهایی از دل مشغولی را می بایست در دوری از مال و ثروت اندوزی دانست. از این روست که امام صادق(ع) در بیان سبب و وسیله این مطلوب می فرماید: و طلبت فراغ القلب، فوجدته فی قلة المال: و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمی ثروت یافتم.

15. کارهای بزرگ: انسان می خواهد همواره کارهای بزرگی را انجام بدهد. روح بزرگ آدمی با کارهای کوچک و تصمیمات و عزم های خرد و ریز اشباع نمی شود. البته انجام کارهای بزرگ همت بلند و عزم جدی می خواهد که این تنها در سایه صبر و مقاومت و شکیبایی و بردباری به دست می آید. از این روست که امام صادق(ع) می فرماید: و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فی الصبر:و کارهای پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایی یافتم. خداوند در آیه 186 سوره آل عمران بر این سبب کلیدی در عزم الامور توجه داده و نیز در آیه 115 سوره طه می فرماید که ما در حضرت آدم(ع) عزم نیافتیم؛ چرا که بر عدم نزدیکی و چشیدن درخت ممنوع صبر نکرد.

16. شرافت: شرافت در ثروت و مال و قدرت و نام و نشان نیست، بلکه چنان که امام صادق(ع) بیان کرده آن را می بایست در علم و دانش به ویژه علوم دین و معرفت الله جست: و طلبت الشرف، فوجدته فی العلم: و بلندی قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.

17. عبادت: شکی نیست که پس از علم و معرفت می بایست عبادت را به عنوان مهم ترین عامل برای سعادت و خوشبختی بشر دانست؛ چرا که انسان با علم و عمل است که خوشبختی را به دست می آورد. پس خود عبادت خداوند به عنوان یک مطلوب در دستور کار هر انسان مسلمان و مومنی است ولی سبب آن را می بایست در ورع و تقوا جست و جو کرد؛ چنان که امام صاد(ع) در این باره فرموده است: و طلبت العبادة فوجدتها فی الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکار یافتم .

18. راحت و آسایش: دو اصل در خوشبختی عبارتند از آرامش و آسایش. این مولفه و عنصر دوم خوشبختی را می بایست در زهد و پارسایی جست و جو کرد؛‌نه در مال و ثروت و قدرت که بسیاری از مردم آن را عامل آسایش و ارامش خود می دانند. ازاین روست که امام صادق(ع) در این باره راهنمایی می کند و می فرماید: و طلبت الراحة، فوجوتها فی الزهد: و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایی یافتم.

19. رفعت و برتری: هم چنین رفعت و برتری در میان خلق را نمی بایست در ثروت و قدرت جست و جو کرد یا با استکبار و تکبر فکر کرد که به بزرگی و برتری در میان مردم می توان دست یافت،‌بلکه این تواضع و فروتنی است که آدمی را در جامعه رفعت می بخشد و بالا می برد. امام (ع) می فرماید: و طلبت الرفعة، فوجدتها فی التواضع: برتری و بزرگواری را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنی یافتم.

20. عزت و سربلندی: انسان از ذلت و خواری گریزان و به عزت و سربلندی گرایش دارد. عزت را می بایست در صداقت و راستی گفتار و فعل جست و جو کرد؛ چنان که امام(ع) در این باره می فرماید: و طلبت العز، فوجدته فی الصدق: و عزت (ارجمندی) را جستجو نمودم، پس آن را در راستی و درستی یافتم.

21. ذلت در برابر خدا: همان گونه که عزت در جامعه مطلوب است و انسان نسبت به ذلت گریزان است ولی تذلل و ذلت در برابر خداوند امری مطلوب است و انسان نمی بایست خود را به خداوندی که عزیز است عزیز بداند و دنبال عزت نسبت به خدا باشد؛‌چرا که چنین عملی عین استکبار و تکبر است که شایسته هیچ بشری نیست. پس اگر می خواهید در برابر خداوند تذلل و ذلت داشته باشید، آنرا با روزه داری به دست آورید؛ زیرا روزه نماد ذلت انسان در برابر خداوند است. امام (ع) می فرماید: و طلبت الذلة، فوجدتها فی الصوم: و نرمی و فروتنی را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.

22. ثروت و غنا: هر چند که غنای حقیقی در همان فقر ذاتی انسان است و انسان با این کار با اتصال به خداوند غنی به غنای واقعی می رسد ولی در همین زندگی روزانه و اقتصادی هم اگر بخواهد به غنا و ثروت برسد آن را نمی بایست در جمع آوری مال و منال بداند، بلکه غنای واقعی در قناعت است. امام (ع) می فرماید: و طلبت الغنی، فوجدته فی القناعة: و توانگری را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.

23. انس: انسان از انس گرفته شده است. این بدان معناست که انسان همان طوری که با هر چیزی انس می گیرد و قابلیت تغییر بسیاری دارد همان اندازه به دیگران نیازمند است تا در سایه انس به ارامش برسد. انسان به جای آن که با دیگران خود را سرگرم کند بهتر است مانند حضرت موسی(ع) با خدا سرگرم کرده و با او انس بگیرد و یا مانند دیگر پیامبران الهی عزلت از دیگران را با انس با خدا همراه سازد. شکی نیست که در راستای عزلت نشینی مثبت بهترین چیز همان است که با کلام خداوند مشحور باشد و با آن انس بگیرد؛ چنان که امام صادق(ع) می فرماید: و طلبت الانس، فوجدته فی قرائة القرآن: و انس و همدمی را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.

24. همراهی و صحبت مردمان: حتی اگر کسی بخواهد با مردم مصاحبت داشته باشد می بایست راه آن بداند. برخلاف باور بسیاری که پول و ثروت و قدرت را مهم ترین عامل مصاحبت مردمان با خود می دانند، این خوشخویی است که مردم را به سوی انسان جلب و جذب می کند؛ چنان که خداوند بارها به این خلق عظیم پیامبر(ص) اشاره کرده و او را بدان ستوده است؛ چرا که عامل جلب و جذب مردمان به سوی آن حضرت(ع) مانند جلب زنبور به سوی گل ها و شهد و شیرینی بوده است.(آل عمران، ایه 159 و ایات دیگر) امام صادق(ع) نیز بر اساس آموزه های قرآنی می فرماید: و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فی حسن الخلق: و همراهی و گفتگوی با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویی یافتم.

25. رضای الهی: خشنودی خداوند در زیادی عبادت نیست، بلکه احسان و نیکی به والدین است. از این روست که خداوند پس از بیان وجوب عبادت خود، دومین مساله را احسان به والدین معرفی می کند؛ زیرا خشنودی و رضایت الهی در احسان به والدین است.(بقره، ایه 83؛ نساء، ایه 36؛ انعام، آیه 151) امام صادق(ع) همانند دیگر اصولی که از قرآن بیان کرده در این جا می فرماید: و طلبت رضی الله، فوجدته فی برالوالدین: و خوشنودی خدا تعالی را جستجو نمودم، پس آن را در نیکی به پدر و مادر یافتم.( مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۳ – ۱۷۴، ح ۱۳۸۱۰)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا