اخلاقی - تربیتیتاریخیعرفانفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

چگونه محمدی(ص) شویم؟

samamosخداوند در قرآن فرمان می دهد که پیامبر(ص) را اسوه حسنه خود بدانند و پیروی او را برای رسیدن به نهایت سیر وجودی انسان برگزیند تا محبت خداوندی را به دست آورده و در مقام نفس مطمئن، راضی و مرضی شوند و در جنت ذات الهی در آیند و مقام انقطاع و اتصال را به فنای فی الله و بقای بالله به دست آورند.

نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های قرآنی مقام حضرت محمد(ص) را تبیین کرده و راه های محمدی شدن را بیان نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مقام حضرت محمد(ص)

خداوند پیامبر گرامی اسلام (ص) را به سبب ویژگی خَلقی و خُلقی که خلق عظیم است(قلم، آیه 4)، به عنوان اسوه حسنه بشریت معرفی کرده(احزاب ، آیه 21) و خواهان پیروی بی چون و چرای ایشان شده ، بلکه اطاعت از ایشان را همان معنا و مصداق اتم و اکمل اطاعت از خدا دانسته است.(آل عمران، آیات 32 و 132) از این روست که در مقام تضاد و تزاحم میان خواسته های شخصی و خواسته های پیامبر(ص) می بایست پیامبر(ص) را مقدم بر جان و نفس خود داشته و او را اولی از خودمان بدانیم.(احزاب، آیه 6)

پیامبر(ص) در سیر وجودی در چنان جایگاهی قرار گرفته که کسی حتی فرشتگان عالین و مقرب و کروبی نیز بدان مقام راه ندارند و سیر وجودی ایشان منتهای سیر موجودات(نجم، آیه 42)، بلکه تنها مرجع و مکان رجوع و رجعت هستی به سوی خداوند دانسته شده است؛(علق، آیه 8) چرا که در دایره « انا لله و انا الیه راجعون»(بقره، ایه 156) خداوند به صراحت می فرماید که مکان رجعت و منتهای سیر و بازگشت انسان به رب محمدی(ص) است؛ چرا که رب ایشان رب العالمین است که آن حضرت(ص) مظهر اتم و اکمل آن رب است.

خداوند در آیات نخست سوره نجم به خوبی روشن ساخته است که چرا ایشان منتهای سیر وجودی هستی و مرجع نهایی است؛ زیرا در مقام« تدلی و تدنی» چنان نزدیک به حقیقت ذات الهی شده که نزدیک تر از آن قابل تصور نیست به گونه ای که میان ایشان و خداوند از حجاب های نوری نیز چیزی نمانده است و در مرحله عماء قرار گرفته است و پرده ای هم چون مه میان ذات الهی و حضرت محمدی(ص) فاصله است که می توان گفت هم فاصله ای وجود دارد و هم ندارد؛ چون مه آمیختگی دارد که توان جدا کردن و تمایز و فرق نیست و تنها از باب تصور ذهنی و تبیین دوگانگی به عناوینی چون عبد و معبود اشاره می شود؛ وگرنه در خارج چنین دوگانگی وجود ندارد؛‌چنان که درباره ماهیت انسان و تصویر ذهنی آن به جنس و نوع اشاره می شود.

خداوند در این آیات از فاصله وتمایزی یاد می کند که به « قاب قوسین او ادنی»(نجم، آیه 9) تعبیر شده است. خداوند با تاکید بر واژه « ادنی» یعنی نزدیک تر بر آن است تا بیان کند که نمی بایست این فاصله را در حد قاب قوسین دید، بلکه آن قدر نزدیک تر است که نمی توان واژه و کلمه ای برای آن یافت و هر چه در این باره تعبیر شود و یا هر واژه و اصطلاح آورده شود، آن حقیقت قرب و نزدیک معنوی و وجودی و حقیقی را نمی تواند بیان کند.

محمد(ص) مظهر اتم و اکمل الوهیت و ربوبیت

از همین روست که امام صادق(ع) می فرماید ما را نسبت به خدا از مقام ربوبیت ذاتی و حقیقی پایین تر بدانید پس هر چه بخواهید در باره فضایل و مقامات ما نسبت به خدا بگویید. پس می توان کم ترین آن مقامات و فضایل را مظهریت در الوهیت و ربوبیت دانست؛ به این معنا که ایشان مظاهر اتم و اکمل و حقیقی الوهیت و ربوبیت خداوندی هستند و کسی در حد و اندازه ای مظهریت به جایی نمی رسد که ایشان به عنوان متاله و ربانی رسیده اند.

از اميرالمومنين(ع) روایت است که ایشان فرمود: لاتتجاوزوا بنا العبوديه ، ثم قولوا فينا ما شئتم و لن تبلغوا، و اياكم و الغلو كغلو النصاري فاني بريء من الغالين؛ درباره ما از عبودیت تجاوز نکنید، سپس درباره ما هر چیزی می خواهید بگویید و هرگز مبالغه نکنید؛ و شما را از غلو کردن درباره ما هم چون غلو نصاری برحذر می دارم ؛ به راستی که من از غلوکنندگان برائت و بیزاری می جوییم.(الاحتجاج، طبرسی، ج 2، ص32)

از امام صادق(ع) نیز روایت است که فرمود: ارجعلونا عبيدا مخلوقين وقولوا فينا ما شئتم؛ ما را بندگان آفریده خدا بدانید و در باره ما هر چه می خواهید بگویید. (الثاقب في المناقب، ص 402؛ الخرائج و الجرائج، ج 2، ص 735).

و از امیرمومنان علی(ع) هم چنین روایت است که ایشان فرمود: نزهونا عن الربوبيه و ارفعوا عنا حظوظ البشيريه ، فلا يقاس بنا أحد من الناس؛ ما را از ربوبیت (ذاتی) پاک و منزه بدانید و حظوظ و بهره های بشری را از ما بردارید؛ چرا که هیچ بنی بشری با ما قیاس نمی شود. (مشارق انوار اليقين، البرسی، ص 101).

هم چنین از اميرالمؤمنين(ع) در حديث مشهوری که معروف بالنورانيه است نقل شده که به ابوذر فرمود: يا ابا ذر انا عبدالله عز وجل و خليفته علي عباده، لا تجعلونا اربابا و قولوا في فضلنا ما شئتم فانكم لا تبلغون كنه ما فينا و لا نهايته، فان الله عزوجل قد اعطانا اكبر و اعظم مما يصفه واصفكم او يخطر علي قلب احدكم، فاذا عرفتمونا هكذا فانتم المؤمنون؛ ای ابوذر! ما عبدالله و بنده خدای عز و جل و خلیفه او بر بندگانش هستیم. ما را ارباب قرار ندهید و در فضلیت ما هر چه می خواهید بگویید؛ چرا که شما به کنه و غایت مقامی که ما در آن هستیم نمی رسید ؛ چرا که خداوند ما بزرگ تر و برترتر را از آن داشته سات که توصیف کنندگان شما وصف می کنند یا بر قلب یکی از شما خطور می کند؛ پس اگر ما را این گونه شناختید در این صورت شما مومنون هستید. (بحارالانوار، مجلسی، ج 26، ص2)

آن حضرت(ع) هم چنین می فرماید: اياكم الغلو فينا، قولوا انا عبيد مربوبون، واعتقدوا في فضلنا ما شئتم؛ شما را از غلو در مورد خودمان بر حذر می دارم. درباره ما بگویید ما بندگان تربیت شده خداییم؛ و در فضلیت ما هر چه را می خواهید معتقد شوید. (غررالحكم، آلامدی، ص 951؛ الخصال،‌ صدوق، ص 614؛ بصائر الدرجات، ص 216 )

و از امام صادق(ع) نیز روایت است که فرمود: لاترفعوا البناء فوق طاقتنا فينهدم، اجعلونا عبيدا مخلوقين و قولوا فينا ما شئتم؛ ساختمانی فوق طاقت ما نسازید که منهدم می شود؛ ما را بندگان مخلوق و آفریده خدا قرار دهید و در باره ما هر چه خواستید بگویید. (بصائرالدرجات، ص 162).

امیرمومنان علی(ع) به سلمان محمدی(ص) می فرماید: يا سلمان! نزلونا عن الربوبية ، وادفعوا عنا حظوظ البشرية ، فانا عنها مبعدون ، وعما يجوز عليكم منزهون ، ثم قولوا فينا ما شئتم ، فان البحر لا ينزف ، وسر الغيب لا يعرف ، وكلمة الله لا توصف ، ومن قال هناك : لم ومم ، فقد كفر؛ اي سلمان! ما را از ربوبيت پائين بياوريد و دفع كنيد از ما بديهاي بشريت را كه ما از ربوبيت دوريم واز آنچه برشما جايز است ، پاک و منزه هستيم! سپس هر آنچه مي خواهيد به ما نسبت دهيد كه دريا تمام نشدني و سر غيب شناخته نشدني و كلمة الله ،وصف ناشدني است.

از خرائج الراوندي ، از خالد بن نجيح روایت است که گفت: دخلت على أبي عبد الله (عليه السلام)، وعنده خلق فجلست ناحية، وقلت في نفسي: ما أغفلهم عند من يتكلمون، فناداني: إنّا والله عباد مخلوقين، لي رب أعبده إن لم أعبده عذّبني بالنار. قلت: لا أقول فيك إلاّ قولك في نفسك. قال: إجعلونا عبيداً مربوبين وقولوا فينا ما شئتم إلاّ النبوة؛ بر امام صادق(ع) وارد شدم در حالی که مردمی نزدش بودند. پس در گوشه ای نشستم و با خود می گفتم: چه قدر مردم غافل هستند که با چه کسی سخن می گویند. پس آن حضرت (ع) از همان جا با صدای بلند به من فرمود: به خدا سوگند ما بندگان آفریده خداییم. پروردگاری داریم که او را عبادت و پرستش می کنیم ؛ چرا که اگر عبادت نکنیم ما را با آتش عذاب می کند. گفتم: جز آن چه فرمودی درباره شما نمی گویم. امام فرمود: ما را بندگان مربوب خداوند بدانید و جز نبوت هر چه می خواهید درباره ما بگویید. (إثبات الهداة، ج 7، ص 477).

محمدی(ص) شدن امت

برای این که به حکم خداوندی گردن گزاریم و حضرت محمد(ص) را به عنوان متاله و ربانی و دارای خلق عظیم الهی(قلم، ایه 4) اسوه حسنه خود قرار دهیم(احزاب، آیه 21) و محمدی (ص) شویم، می بایست مسیری را بپیماییم که آن حضرت (ص) پیموده و ما را بدان فرمان داده است.

خداوند در آیاتی به مومنان وعده داده که اگر بر اساس آموزه های وحیانی اسلام عمل کرده و اطاعت خدا و پیامبر(ص) داشته باشند با این عبودیت می توانند خودشان را تغییر داده و به کمالات و مقاماتی برسند که پیامبر(ص) رسیده است و ایشان را به عنوان مقتدا و مرجع و منتهای سیر خود قرار دهند.

اگر راه مستقیم عبودیت را در پیش گیریم خداوند در همین دنیا حیات و زندگی نورانی را ارزانی بشر می کند(انعام، آیه 122) و نه تنها همه هستی و ملکوت آن را در همین دنیا می بینند بلکه آخرت به عین یقین وحق یقین در برابرشان خواهد بود و هیچ چیزی بر ایشان غیب و پوشیده و نهان نخواهد بود.(تکاثر، آیات 6 و 7)

این نوری که همیشه همراه مردم خواهد بود روح محمدی (ص) است که مظهر اتم الوهیت است و به عنوان نورالسموات و الارض(نور، ایه 35) همه هستی به واسطه او وجود و نورانیت هست یافته است. اگر بندگی و اطاعت خدا و رسول(ص) کنیم این امید است که محبت خداوند را به دست آوریم(آل عمران، آیات 31 و 32) و حجاب های ظلمانی سه گانه را کنار بزنیم و حتی از دو حجاب نوری (نور، ایه 35) بگذریم و پس همه آن ها مصباح حقیقت محمدی را ببینیم که هستی را روشن کرده و به عنوان بیوت الهی در بلندای «قاب قوسین او ادنی» قرار گرفته است.(نور،آیه 36؛ نجم، آیه 9)

چنین راه راستی که همان راه محمد(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(احزاب، آیه 3) است می تواند ما را به حقیقت محمدی (ص) متصل نماید. آن گاه است که به حکم مماثلت به سبب متاله شدن، از مظهریت در ربوبیت بهره مند شده و به سبب فنای فی الله و بقای بالله اراده ما همان اراده خدا و فعل ما همان فعل خدا و هم چنین فعل خدا فعل ماست و اطاعت ما اطاعت خدا و اطاعت خدا نیز اطاعت ما خواهد بود؛ چرا که محمدی(ص) شده ایم. البته کم تر کسی به این مرتبه می رسد و بیش تر مردم در همان مرتبه قرب نوافل خواهند بود که در آن مرتبه فعل انسان فعل خداوند خواهد بود. پس حیات ، علم، قدرت، بینایی و شنوایی انسان، از خداست و خداوند خود به جای انسان قیام می کند.

در كتاب كافى كلينى در حديثى از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرموده است: ان اللّه – جل جلاله – قال : ما تقرب الى عبد من عبادى بشى احب الى مما افترضت عليه و انه ليتقرب الى بالنافله حتى احبه فاذا احببته كنت سمعه الذى يسمع به و بصره الذى يبصر به ولسانه الذى ينطق به ويده التى يبطش بها ان دعانى اجبته و ان سئلنى اعطيته ؛ خداى – جل جلاله – مى فرمايد: هيچ بنده اى به سوى من اسباب تقرب خود را فراهم نمى سازد كه محبوب تر باشد نز من از آنچه را كه من بر وى حتم و واجب نموده ام و بطور يقين ، بنده ؛ من به سوى من تقرب مى جويد با به جا آوردن كارهاى مستحب ، تا جائى كه من او را دوست دارم ؛ پس چون من او را دوست داشتم ، من گوش او هستم كه با آن مى شنود و چشم او هستم كه با آن مى بيند و زبان او هستم كه با آن سخن مى گويد و دست او هستم كه با آن مى دهد و مى گيرد و پاى او هستم كه با آن راه مى رود؛ وقتى كه مرا بخواند اجابت مى كنم ، و وقتى كه از من در خواست نمايد به او مى دهم .( الكافى، ج 2، ص 352، باب من اذى المسلمين و احتقرهم )

خداوند نيز این معنایی که در حدیث قدسی آمده را تصديق مى كند؛ چرا که در قرآن می فرماید: قل ان كنتم تحبون اللّه فاتبعونى يحبكم اللّه و يغفر لكم ذنوبكم؛ بگو: اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد.(آل عمران، آیه 31)

و همچنين در جایی دیگر مى فرمايد: يا ايها الذين امنوا اتقوا اللّه و امنوا برسوله يوتكم كفلين من رحمته و يجعل لكم نورا تمشون به ويغفر لكم؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد. از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به (بركت ) آن راه سپاريد و بر شما ببخشايد.(حدید، آیه 28)

پس همین گوش و چشم و دست و زبان معمولی با ایجاد محبتی که به اطاعت از پیامبر(ص) و رسیدن به مقام عبودیت به دست می آید، تبدیل به چشم و گوش نورانی می شود و می تواند کارهایی را انجام دهد که از عهده انسان های معمولی بیرون است.

خداوند در حديث قدسي فرموده است: عبدي اطعني حتي اجعلك مثلي انا حي لااموت اجعلك حيا لاتموت و انا اقول للاشياءكن فيكون و انت تقول للاشياء كن فيكون؛ اين بنده من؛ مرا فرمان بر تا تو را همانند خود سازم. من زنده ناميرايي هستم و تو را نيز زنده ناميرا مي سازم. من به هر چيزي فرمان دهم خواهد شد، تو را نيز چنان مي كنم كه به هر چه فرمان دهي انجام پذيرد. (الجواهر السنيه، شيخ حر عاملي، ص 163)

براي دست يابي به اين مقام قرب، راه اطاعت و عبادت، راهي است كه در حديث قدسي ديگر به نام قرب النوافل آمده است. خداوند در آن جا مي فرمايد: ان العبد يتقرب الي بالنوافل حتي كنت سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به ويده الذي يبطش به؛ بنده با انجام نوافل به من نزديك مي شود تا من گوش او مي شوم كه با آن مي شنود و ديده اش مي شوم كه با آن مي بيند و دستش مي شوم كه با آن عمل مي كند. (اصول كافي، ج 4 ص 35 و بحارالانوار، ج 78 ص 13 و نيز صحيح بخاري و مسلم)

امام صادق(ع) اين ترقي ذاتي از امكان به وجوب را در انسان اين گونه تعبير مي كند كه بنده متصف به صفات ربوبي مي شود: «العبوديه جوهره كنهها الربوبيه؛ ما فقد في العبوديه وجد في الربوبيه؛ عبوديت و بندگي حق، جوهري است كه كنه و حقيت آن ربوبيت است، آن چه انسان در عبوديت از دست مي دهد در ربوبيت به دست مي آورد.( مصباح الشّریعه، صفحه  536 ، طبق نقل میزان الحكمه، واژه ی عبد).

پس انسان می تواند با بهره گیری از حقیقت محمدی(ص) و اتصال و ارتباط به ایشان از طریق اطاعت و جلب محبت به مقاماتی برسد که از اختصاصات اولیای الهی است. پس باید کوشد تا به اخلاق عظیم پیامبری(ص) متصف بشویم تا این اتصاف ما را به خلقت عظیم ایشان نزدیک سازد و ما را محمدی (ص) نماید.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا