وب نوشت

بقعه آقا جان گل

یکی از مقبره هایی که در تنگدره رامسر در کنار تصفیه خانه آب رامسر قرار دارد، بقعه آقاجان گل است. این بقعه زگالی است و قدمت آن کم تر از بقعه سید خرم کیا می باشد. این بقعه در ابتدای تنگدره در سراشیبی قرار دارد که به میدان اصلی تنگدره می رسد. فاصله آن از بقعه سید خرم کیا حدود صد و پنجاه تا دویست متری است.

آقاجان گل کیست؟
به نظر می رسد که اگر آقاجان گل یکی از سادات محترم منطقه نبوده باشد، بی گمان یکی از سرداران و بزرگانی است که به سبب همراهی با سادات و یا رهبری قیام های مردمی در دل این مردمان جا گرفته است و بقعه و بارگاهی برای وی ساخته اند.
از آن جایی که در منطقه تنها سادات دارای بقعه و بارگاه هستند ، می توان این مطلب را تقویت کرد که وی از سادات محترم بوده است و از آن جایی که بر خلاف مقبره سید خرم کیا که به سبب نوعی دفن وی که پا ها به سوی قبله است و از سادات زیدی مذهب بوده است ، آقاجان گل سیدی شیعی بوده است. از سوی دیگر بنابر نقل شفاهی مردم بومی ، قبر وی نسبت به سید خرم کیا جدید تر است. بنابر این می توان گفت که وی از کسانی است که در دوران صفوی به بعد می زیسته است. از این رو محتمل است که قیام وی ارتباطی به آشوب هایی دوره اخیر به ویژه دوره نادری داشته باشد.
برخی وی را بر خلاف آن چه در افواه مردم است به آقا جهان قلی بیگ نام گذاری کرده و بر اساس آن حتی نوشته بر در ورودی آن نهاده اند. این گونه تصرفات پیش از آن که مساله ثابت شود خود محل اشکال است. این اشکال هنگامی تقویت می شود که به بازی با تاریخ واقعی منجر شود ، چنان که با تغییر جهت قبر سید خرم کیا آثار دوره زیدی گری مردم منطقه به دست فراموشی سپرده می شود و این هرگز با حفظ آثار فرهنگی و تاریخی هماهنگی و هم خوانی ندارد.
به هر حال نام گذاری به آقاجان در منطقه امری عادی است و حتی سادات را به این نام می خوانند. شگفت این که گل به عنوان نام در این منطقه هنوز رواج دارد و گل آقا نمونه زنده ای است که صابر فومنی بر خود به پیروی از روش گیلانیان بر گزیده است. بنابراین نیازی نیست تا ما آقا جان گل را به آقا جوان و یا آقا جهان و یا گل را به قلی و یا قولویه تغییر دهیم تا با مزاج دیگران به ویژه تهرانی ها خوش آید. نیازی نیست تا اربه کله را به خرمالو کلایه تغییر دهیم ؛ زیرا اربه به معنای خرمالوی وحشی و جنگلی و یا کله به معنای کلایه در زبان گیلکی رامسری این گونه تلفظ می شود. به هر حال این شخص آن چنان مردمان از دیرباز می خواندند همان آقا جان گل است و بگذاریم تا همین گونه باشد تا در آینده اگر سندی و مدرکی به دست آمد بدانیم متعلق به کی و کجا بوده است.
شگفت آن که نام پدر بزرگ نویسنده آقاجان بوده است و در علت نامگذاری وی گفته اند که وی را هفت خواهر بوده است و برای محمدتقی خان فرزند پسری نبوده است. هنگامی که وی به دنیا آمده است همه او را به آقاجان خواندند و معروف به آقاجان شل آقاخانی شد. بنابراین بعید نیست که شخصی به نام آقاجان بوده باشد. به ویژه که این نام در افواه مردم دلالت بر بزرگی مقام و منزلت می کند. از این روست که فرزندان پدران خویش را آقاجان می خوانند و این گونه به وی احترام می گذارند. در حقیقت نهایت احترام و تعظیم با خواندن وی به آقاجان انجام می شود. بنابراین دور نیست که نام وی همان آقاجان باشد یا به این نام و لقب معروف و مشهور بوده باشد.
وی در افسانه ها و تصویر مردم همچون کاوه آهنگر است که بر دشمنان عدالت شورید و سالیان متمادی که برخی به هفت از آن یاد کرده اند در ایلمیلی و پتک به سر برده و آن جا را پناهگاه ساخته و بر حکومت وقت شوریده و متمرد و یاغی بوده تا این که در مزار خویش شهید شده است.

اما آقا جان گل و یا آقاجان گله کیست ؟

می گویند که آقاجان گل در پوتک (پتک) به کار سلمانی مشغول بود و در آن جا روزگار می گذارند. وی به دلایلی بر ضد دولتی ها و امیران و حاکمان محلی در سده های 9 یا 10 هجری قمری قیام می کند و به یاغی گری روی می آورد و متمرد می شود. حمله ها و هجوم های وی که به دفاع از مردم یا آیین ایشان انجام می شود ، حاکمان را خوش نمی آید. از این رو مورد تعقیب حاکمان و امیران زورگو قرار می گیرد. در یکی از مبارزه ها دژ خود را در ایلمیلی و پتک از دست می دهد و برای فرار از دست دولتی ها خود را به دشت می رساند. دولتی ها و حاکمان وی را تعقیب می کنند و او با یاران اندکش خود را از پتک (پوتک) از راه توبن به شل محله ( بازار آن که در کنار رود خانه و باغ کنونی محمدتقی خان شل آقاخانی ) می رساند و در نبردی نابرابر در شل محله یک دستش قطع می گردد و به سوی تنگدره می گریزد و یا می کوشید خود را به دژ دیگری در منطقه دژکول در همان چند صد متری برساند ولی با قطع دست در بازارگاه شل محله از سوی تعقیب شوندگان بسیار ناتوان تر از آن است که خود را از گروه تعقیب کنندگان رهایی بخشد و در نهایت در بالای تپه تنگدره که به سوی دژکول می رفت کشته می شود و در همان جا از سوی دوست داران و علاقه مندانش دفن می شود و بارگاهی بر سر قبرش می سازند که هنوز هم پناهگاه مبارزان و عاشقان عدالت و ایمان است.
اگر بپذیریم که آقاجان و یا آقا جوان و یا آقا جهان بیگ نام درست وی بوده است و این واژه یاغی که کلمه مغولی است از سوی آنان بر او نهاده شده است می بایست بپذیریم که وی سرادری بزرگ بود که بر ضد مغولیان ایستاد و حاضر نشد تا حکومت ایشان را بپذیرد و در این راستا به علت ایمان و دین به مقابله پرداخت و شهید شد

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا