اجتماعیاعتقادی - کلامیفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

آيا سرنوشت، قابل تغيير است؟

samamosواژگاني چون سرنوشت، شانس، بخت و جبر در ميان مردم بسيار به كار مي رود؛ زيرا آنان اين گونه، رفتارها و بازتاب هاي آن را توجيه مي كنند و دل هاي خود را تسكين مي دهند.

مردمان هرگاه با بدبياري روبرو مي شوند يا به زندگي خفت باري تن مي دهند و يا گرفتار موادمخدر شده و به فلاكت و بدبختي مي افتند، آن را به سرنوشت و بخت بد خودشان نسبت مي دهند؛ و هنگامي كه از آنان خواسته مي شود تا كاري كنند و به زندگي خود ساماني دهند و از بدبختي رهايي يابند و تغييري را ايجاد كنند، مي گويند: مگر مي شود سرنوشت را تغيير داد؟

نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آموزه هاي قرآني بر آن است تا امكان تغيير سرنوشت و چگونگي آن را تحليل و تبيين نمايد.

چيستي قضا و قدر

يكي از مهم ترين مباحث اسلامي، مسئله قضا و قدر است؛ چرا كه تأثير بسيار شگرفي در رفتار آدمي در زندگي دنيوي دارد. فهم درست و پذيرش اين مسئله در حوزه بينشي و نگرشي آدمي موجب مي شود تا زندگي انسان دگرگون شود و سبك زندگي جديدي براي او رقم بخورد. مسايلي چون جبر و اختيار نيز ارتباط تنگاتنگي با اين مسئله دارد؛ بنابراين، مي توان گفت كه بسياري از رفتارهاي ما تحت تأثير بينش و نگرش ما نسبت به قضا و قدر قرار مي گيرد.

قضا، در لغت به معناي حكم (ترتيب العين، خليل بن احمد الفراهيدي، ج 3، ص 1490، «قضي»؛ لسان العرب، ابن منظور، ج 11، ص 209، «قضي») و نيز به معناي تمام كردن كار آمده است. قضاي منسوب به خداوند، اخص از «قدر» است. (مفردات الفاظ قرآن كريم، راغب اصفهاني، ص 674، «قضي») و از آنجا كه پديده ها در وجود و تحقق، مستند به خداوند متعال هستند، اگر خداوند، تحقق پديده را اراده كند و علل و شرايط آن تمام شود و راهي براي پديده باقي نماند مگر موجود شدن به تعيين الهي و از دايره ترديد و ابهام خارج شود، اين اراده، قضاي الهي ناميده مي شود.

قضا، هم در دايره تكوين است و هم در دايره تشريع. از نظر فلسفي نيز قضا خروج از ترديد و ابهام و ضروري شدن وجود از ناحيه علت تامه مي باشد كه واجب تعالي است؛ زيرا مقصود از قضا تمام شدن امر و تعيين و تعين پيدا كردن است.

علامه طباطبائي مي فرمايد: قدر، مقدر را حتمي نمي كند و احتمال عدم وقوع دارد، اما هنگامي كه مورد قضا واقع شد، چاره اي جز وجود و تحقق ندارد. (الميزان، علامه طباطبايي، ج 13، ص 72- 75) در آيات قرآني واژه هاي «امر»، «كلمه»، «كتاب»، «قضي» و مشتقات آنها براي بيان اين مفهوم استفاده شده است.

اما قدر در لغت به معناي بيان كميت شيء (مفردات الفاظ قرآن كريم، ص 658 «قدر») مقدار و اندازه چيزي به حسب وزن يا به حسب زمان و مكان، اندازه نمودن، فرمان دادن، حكم كردن، محدود ساختن حوادث و اشياء به علل مادي و شرايط زماني و مكاني (نثر طوبي، علامه شعراني، ص 288) آمده است.

قدر در اصطلاح، اندازه اشياء و تعيين حدود وجودي آنها است؛ (الميزان، طباطبايي، ج 19، ص 90) به بيان ديگر، تقدير امري از ناحيه خداوند، قرار دادن آن به اندازه و مقداري است كه حكمت اقتضا مي كند. (مجمع البيان، طبرسي، ج 9- 10، ص 785) در آيات قرآني از واژه هاي «اجل»، «كتب»، مشتقات «قدر» و بعضي عبارات ديگر براي بيان مفهوم قدر استفاده شده است.

بنابراين، گام نخست در تحقق هر چيزي تقدير الهي و سپس قضا و پس از آن امضاي الهي است. اگر چيزي در مرحله قضا قرار گرفت، بي هيچ شك و ترديدي تحقق خواهد يافت، اما در مقام تقدير قابل تغيير است.

خداوند در آياتي از جمله 22 و 23 سوره حديد از امكان تغيير قدر سخن به ميان آورده و آن را مستند به رفتار و عملكرد مردم دانسته است. همچنين در آيات 21 تا 26 سوره مائده از قابليت تغيير مقدرات الهي با تغيير عملكرد مردم و امت سخن به ميان آمده است.

در حقيقت در اين آيات سخن از امكان تغيير در مقدرات الهي است، اما در عين حال تاكيد شده كه اين تغيير مقدرات تنها در سايه تغيير رفتار و عملكرد مردم و امت ها امكان پذير است. از اين رو درخواست انسان براي تغيير مقدرات بي آنكه تغييري در رفتار و عملكرد صورت گيرد، درخواستي نادرست شمرده شده است. (نساء، آيه 77؛ ابراهيم، آيه 44؛ منافقون، آيه 10)

البته از آيه 10 سوره ابراهيم و نيز 2 تا 4 سوره نوح چنين استنباط مي شود كه يكي از راه هاي تغيير تقدير و مقدرات الهي، درخواست هاي پيامبران و اجابت آن از سوي خداوند است؛ اما بايد دانست كه آنچه به عنوان عامل اصلي تغيير در مقدرات الهي مي شود، تغيير رفتار و عملكرد خود مردم است؛ از اين رو خداوند به مردم هشدار مي دهد كه حتي اگر پيامبر(ص) نيز بخواهد، تغييري در مقدرات امت ها و ملت ها پديد نخواهد آمد. (يونس، آيات 48 تا 50)

به هر حال، تغيير در سرنوشت و مقدرات زماني خواهد بود كه انسان ها رفتارهاي خويش را اصلاح و تغيير دهند و براساس نظام احسن الهي عمل و حركت نمايند. اگر بندگان رفتارهاي خويش را تغيير داده و اصلاح نمايند، مقدرات الهي نيز تغيير مي يابد و مسايل و حركت هستي به نفع آنان رقم مي خورد.

بنابراين، هرگونه تغيير از مثبت به منفي و از منفي به مثبت در عملكردها و رفتار آدمي، موجب تغيير در سرنوشت و تقدير اوست؛ پس اگر رفتار منفي اصلاح شود، از بدبختي مي رهد؛ چنانكه اگر رفتار مثبت به منفي تبديل گردد، گرفتار بدبختي مي شود. اين همان تغييري است كه در آيات قرآني به آن اشاره شده است.

به سخن ديگر، هرگونه تغيير در تقدير و سرنوشت بشر، منوط به تغيير در رفتار آدمي است. مشيت الهي بر اين قرار گرفته است كه اگر مردم رفتار و عملكرد خويش را تغيير دهند، تقدير و سرنوشت آنان نيز تغيير مي يابد. (رعد، آيات 38 و 39)

اما اگر مشيت الهي از مقام تقدير به مقام قضا برسد، ديگر قابل بازگشت نيست؛ چرا كه قضاي الهي حتمي و قطعي است و تبديل و تحويل و تغييري در آن راه نمي يابد. (رعد، آيات 38 تا 41؛ الميزان، ج11، ص 374)

خداوند در آيات بسياري از حتمي و غيرقابل تغيير بودن قضاي خود خبر داده است. در آياتي از جمله 117 سوره بقره و 47 و 59 و 154 سوره آل عمران و آيات ديگر قرآن، قضاي خداوند، امري غيرقابل تغيير و تخلف ناپذير در وقوع معرفي شده است. بنابراين، در مقام قضا هرگز تغييري رخ نخواهد داد و آنچه قضاي آن صادر شده، بي هيچ ترديدي وقوع خواهد يافت.

مقام محو و اثبات

يكي از اصطلاحات قرآني و روايي، محو و اثبات است. اين اصطلاح هم ارتباط تنگاتنگي با مسئله تقدير و سرنوشت دارد؛ زيرا اين اصطلاح بيانگر امكان تغيير در مقام تقدير است.

محو در لغت به معناي برطرف كردن اثر، پاك كردن نوشته و نقش و از ميان بردن آن است. اثبات نيز به معناي ثابت گردانيدن و ضدسلب آمده است. (مفردات الفاظ قرآن كريم، ص 762 و 171؛ لسان العرب، ج13، ص 43)

در قرآن محو در مقابل اثبات و هر دو در كنار ام الكتاب قرار گرفته است. (رعد، آيه 39)

از واژه محو و اثبات به لوح محو و اثبات و از ام الكتاب به لوح محفوظ نيز ياد شده و گفته شده كه آنچه در لوح محو و اثبات ثبت است، قابل تغيير بوده و ممكن است تغيير يافته و محو گردد؛ اما آنچه در لوح محفوظ آمده غيرقابل تغيير است. البته حكم محو و اثبات، بر همه حوادث عالم عموميت دارد. (الميزان، ج11، ص 375)

براساس آموزه هاي قرآني، تقديرهاي پيشين الهي براساس مشيت او، قابل محو و اثبات و تغيير و تحول است. (رعد، آيه 39) از آيه 24 سوره شوري نيز بر مي آيد كه سنت محو و اثبات يك سنت دايمي و قانون حاكم بر هستي است. اين بدان معناست كه سرنوشت هر انسان و امتي در جهان تا زماني كه در لوح محو و اثبات است، قابل تغيير است و شخص مي تواند با تغيير رفتار و عملكردش آن را تغيير دهد.

از پيامبر اكرم(ص) روايت شده كه محو و اثبات و ام الكتاب دو كتاب است: يكي كتابي غير از ام الكتاب كه خداوند هر آنچه را بخواهد از آن محو مي كند و آنچه را بخواهد در آن ايجاد مي كند؛ و ديگري ام الكتاب كه چيزي در آن تغيير داده نمي شود. (مجمع البيان، ج5 و 6، ص 458؛ تفسير نورالثقلين، ج2، ص517، حديث 184)

بنابراين مي توان گفت كه تفاوت كتاب محو و اثبات با ام الكتاب در همان تفاوتي است كه ميان قدر و قضا است. آنچه در كتاب محو و اثبات نوشته مي شود مانند قدر الهي است كه قابل تغيير مي باشد و آنچه در ام الكتاب است همانند قضاي الهي مي باشد كه قابل تغيير نيست.

منشا آنچه دو كتاب محو و اثبات و ام الكتاب، مشيت الهي است؛ چنانكه منشا قضا و قدر الهي نيز مشيت الهي است. به اين معنا كه مشيت و اراده الهي اقتضاي آن را دارد كه در يك مرحله امري قابل تغيير باشد ولي در مرحله ديگر قابل تغيير نباشد؛ چنان كه امور هستي به دو دسته ثابت و متغير دسته بندي مي شود؛ چرا كه برخي از امور در هستي قابل تغيير هستند ولي برخي ديگر امور ثابتي مي باشند كه تغييري در آن راه نمي يابد. از جمله امور ثابت در هستي مي توان به سنت هاي الهي حاكم بر هستي اشاره كرد كه قابل تغيير و تبديل و تحول نيست و مي توان آن را همان اموري دانست كه در ام الكتاب است. مشيت الهي اقتضاي اين را داشته كه اين دسته امور ثابت و بي تغيير و تبديل و تحويل باشند، در حالي مشيت الهي در امور ديگر تغيير را اقتضا مي كند. (رعد، آيه 39، شوري، آيه 24)

زمان تغيير تقدير و سرنوشت

چنان كه گفته شد، هر انساني مي تواند با تغيير در رفتار و عملكرد خود، سرنوشت و تقدير خويش را تغيير دهد و از خوشبختي به بدبختي يا از بدبختي به خوشبختي تبديل و تغيير دهد.

در حقيقت يكي از سنت هاي الهي اين است كه سرنوشت و تقدير هر انساني به دست خود قابل تغيير باشد. بر اين اساس، رفتارها و كارهاي خوب و بد ما در تغيير سرنوشت ما تاثير مستقيم و شگرفي دارد و مي تواند سعادت را به شقاوت و يا شقاوت را به سعادت تبديل كند.

زمان اين تغيير در هر سال در شب قدر اتفاق مي افتد. به اين معنا كه هر ساله در شب قدر هر انساني با رفتاري كه در طول سال در پيش گرفته، سرنوشت سال آينده خود را تغيير مي دهد. در حقيقت شب قدر همانند يك تبديل گر و تغييردهنده عمل مي كند. كساني كه در طول سال، عملكرد و رفتار خوب و اصلاحي داشتند، در شب قدر سرنوشت ديگري را براي خود رقم مي زنند و خوشبختي را براي سال آينده خود مي نويسند.

از امام صادق(ع) روايت شده است زماني كه شب قدر فرا رسد، فرشتگان، روح و نويسندگان الهي به آسمان دنيا فرود مي آيند. پس آنان مي نويسند آنچه را كه در آن سال از قضاي الهي باشد. پس زماني كه خداوند اراده كند، چيزي را مقدم يا موخر سازد، يا آن را بكاهد يا بر آن بيفزايد، امر مي كند كه محو كنند آنچه را او بخواهد، سپس محقق مي سازد آنچه را اراده كرده است. (تفسير قمي، ج1، ص366؛ تفسير نورالثقلين، ج2، ص515، حديث 174)

بنابراين، در شب قدر به اقتضاي رفتار و عملكرد آدمي قدر و سرنوشت جديدي رقم مي خورد و هر كسي كه خود را اصلاح كرد، در سال ديگر قضاي ديگري براي خود خواهد داشت و كارهاي وي به راه خواهد بود و از مصيبت و بلا رهايي مي يابد.

در شب قدر كاري كه انجام مي گيرد مانند از ميان رفتن تاريكي شب با آمدن روشنايي روز است و يا مانند محو روز و آمدن تاريكي شب خواهد بود. اين بستگي به عمل و رفتار آدمي دارد كه چگونه سرنوشت خويش را تغيير مي دهد.

احاطه علمي خداوند در اين تغيير سرنوشت و قضا و قدر تأثير به سزايي دارد؛ چرا كه خداوند به حكم علم خويش جهان را مديريت مي كند و سرنوشت ها را تقدير و يا قضا و امضا مي كند. البته انسان ها به سبب عدم احاطه علمي به هستي، درك درستي از مسئله محو و اثبات و قضا و قدر ندارند؛ همين عدم احاطه علمي و آگاه نبودن به زيربناي قوانين اثبات و محو است كه بسياري را سرگردان مي كند؛ اما كساني كه از طريق آموزه هاي وحياني به حقيقت قوانين و سنت هاي الهي در قضا و قدر و محو و اثبات آشنا هستند و ايمان مي آورند، رفتار درستي را در پيش مي گيرند و سبك زندگي خود را تغيير مي دهند.

اين دسته از افراد مؤمن به سبب ايمان و آگاهي به احاطه علمي خداوند و حكمت و علم او، هرگاه با مشكل و مصيبتي مواجه شوند، نخستين كاري كه انجام مي دهند، استغفار از خداوند و سپس بازبيني عملكرد و رفتار براساس موازين اسلامي و اخلاقي است تا به تغيير آن اقدام كرده و زمينه را براي تغيير قدر و سرنوشت خود فراهم آورند.

چگونگي مواجه شدن با تقدير و قضا

انساني كه گرفتار قضاي الهي شده مي بايست صبر پيشه كند، زيرا قضاي الهي تغييرناپذير است. پس صبر به او كمك مي كند تا از آن مشكل و مصيبت بگذرد بي آنكه تحت تأثيرات منفي آن قرار گيرد و از دين و ايمان خارج شود. (طور، آيه 48، قلم، آيه 48، انسان، آيه 24)

هر مصيبتي كه بر آدمي وارد مي شود در كتاب محو و اثبات نوشته شده و مقدر گرديده است؛ پس تنها با تغيير رفتار مي توان آن را تغيير داد. اما اگر به مقام قضا درآيد ديگر تغييرناپذير است و مي بايست بر قضاي موجود صبر كرد و براي آينده و رهايي از آن با تغيير رفتار و عملكرد چاره انديشي نمود. (حديد، آيه22 و آيات ديگر)

به سخن ديگر، مي توان با تقدير الهي و مقدراتي كه در زندگي انسان نوشته شده، با تغيير عملكرد و رفتار، كاري كرد كه آن تقدير تغيير يابد، ولي با قضاي الهي نمي توان جز با صبر و شكيبايي كنار آمد.

البته اين بدان معنا نيست كه در برابر قضاي الهي بيكار بنشينيم، بلكه مي بايست با استغفار و تغيير عملكرد و صدقه و انفاق و امور ديگري كه در آيات و روايات بيان شده، اقداماتي را انجام دهيم كه اين حكم تخفيف يافته يا در آينده برداشته شده و تغيير يابد.

بنابراين، هر انساني مي تواند با تغيير رفتارهاي خود حتي قضاي الهي را نيز مديريت كند، هر چند كه اين حكم، قطعي و غيرقابل تغيير مي باشد و بلايي كه فرود آمده را نمي توان برطرف كرد و تغيير داد، ولي مي توان نسبت به آينده آن را تغيير داد و از آثار و تبعات آن فرو كاست.

به طور كلي در مسئله مقدرات دست انسان بسيار باز است و هر انساني مي تواند با اصلاح رفتار و عملكرد خويش در طول سال، مقدرات خود را در كتاب محو و اثبات تغيير دهد و زندگي بهتري را براي خود رقم زند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

16 دیدگاه

    1. به نام خدا
      مساله تقدیر و سرنوشت پیچیده است و یک مبحث فلسفی کلامی است که نیازمند اطلاعات جامع و اصطلاحات خاص است تا تبیین شود. اما تنها شما را به یک نکته توجه می دهیم که بر خاسته از آموزه های قرانی است و آن این است که چه کنم های شما خود بیان گر اختیار است. خداوند نیز سخن از لزوم تغییر نفوس می دهد که تغییرات اجتماعی و مانند آن را نیز به دنبال دارد. پس اگر تغییر در شخصیت و جامعه و جهان شدنی نبود، دستور به تغییر لغو خواهد بود که از خداوند حکیم قبیح و مستحیل است. سخن بسیار است و نمی توان در این جا بدان پرداخت.
      خلیل منصوری

  1. سلام
    کاش من رو راهنمایی کنین با اینکه مطلبتون رو خیلی قبل زدید من تازه دارم میخونم و از طریق جستجوی یاهو این متن رو دیدم!
    خیلی ناامیدم و افسرده! سرنوشتم همیشه بازی بدی با من کرده و توی زندگی همیشه عقبم چه درس باشه چه کار و …
    اخه شب قدر با اینکه عظمت زیاد داره ولی منو به چیزی که میخاستم نرسونده!
    مگه غیر اینه که خدا قدرت هر چیزی رو داره چرا سرنوشتم اینطوریه و هر چی دعا می کنم جواب کمتری میگیرم؟ نگین که به صلاحم نیست که دعا قبول شه چون اصلا به این حرف باور ندارم! مگه خدا نمیتونه طوری تغییر بده که همه چی درست بشه؟

    1. به نام خدا
      خداوند به عنوان رب العالمین و پروردگار در همه حال در حال پرورش ماست و دمی ما را به خود واگذار نمی کند؛ زیرا واگذار کردن به معنای نابودی است و ما مانند لامپی هستیم که انرژی وجودمان را از خدا دریافت می کنیم. اما این که چرا امتحان می شویم و مشکلات داریم؛ به دو دسته مشکلات می توان اشاره کرد: 1 . مشکلاتی که بر اساس گناه پدید می آید که در اسلام بهترین راه برای رهایی از آن استغفار و توبه و صدقه دادن و توسل و دعاست؛ 2 . مشکلاتی که بر اساس امتحان الهی پدید می آید؛ زیرا انسان با امتحان و در شرایط سخت است که ظرفیت های خودش را فعلیت می بخشد مگر نشنیده اید که احتیاج مادر اختراع و ابتکار است.
      از سوی دیگر خداوند هماره به ما جواب می دهد و پرسش های ظاهری و باطنی را پاسخگو است؛ اما برخی از مشکلات برای این که ساخته بشویم لازم است که باید باشد. اصولا در آیه 2 سوره عنکبوت و آیات دیگر از امتحان سخن به میان آمده که انسان دمی رها نمی شود و امتحان می شود. امتحان الهی برای مومنان مانند شاگرد زرنگ هر روزه است و برای منافقان به تعبیر قرآن مانند شاگردان متوسط کلاس هر سالی دو بار و برای شاگرد تنبل ها در تمام عمر یک یا دوبار است و آنان را خداوند به خودشان واگذار می کند و اگر نبود که مومنان کافر نشوند به آنان چنان مال و ثروت می داد که هرگز سر بلند نکنند و خدایا نکند.
      سخن بسیار است ولی به همین کلی بسنده می شود. ان شاء الله هماره امیدوار به خدا بوده و گرفتار یاس و نومیدی نشوید که بزرگ ترین گناه است.
      خلیل منصوری

  2. ازکجابفهمیم امتحان بدلیل کدام یکی ازموارد بالاست که پاسخ دادیدمنم توی درسوازدواج وسلامتی امتحان شدم گناهم کردم امانمیدونستم که گناهه ازطرفی امتحانی که توی درس شدم نه تنها مفیدنبودبلکه منوبه یک گناه کبیره دیگه واداشت بی احترامی به پدرومادروالان ازهمه عقبم بااینکه ممتازمدرسه بودم بعدم که ازدواجم اخه82خواستگارولی 26ساله وازدواج نکرده من فکرمیکنم بخاطررفتارم باپدرومادرمه خوب من تحت فشاروتحقیربودم افسرده شدم امااگریکی ازدلایل خداوند بفهمم اینه که من تعالی معنویم زیاد شدمعادگرایی…خداکه بندشومیشناسه چراهمه چیزخلاف تفکراتم پیش میره ناشکری نیست فقط سواله منازعاقبتم چه دراین دنیاچه اخرت میترسم اگراتفاقی برای پدرومادرم بیفته من چجوری زندگی کنم بایه خواهرمعلول ذهنی 2خواهرو4برادرم خوشبخت شدندالحمدلله مندراثرتمامی اتفاقاتی که برام افتاددچاربیماری قلبی شدم.

    1. به نام خدا
      یک اصل کلی این است که در هر حال استفغار کنید؛ حالا چه در شرایط امتحان باشید یا شرایط کیفر و مجازات. دیگر آن که صدقه دادنٰ احسان به ویِژه از نوع صله رحم و صدقه دادن و اطعام کردن و نیز توسل به اهل بیت عصمت و طهارت موجب تغییر قضا و قدر الهی می شود. می توانید برای رهایی از مشکلات هر روز صبح و شام سه مرتبه دعای خاصی که در یکی به آخر تعقیبات نماز صبح در مفاتیح آمده و با این جمله شروع می شود اللهم مقلب القلوب شقاوت را به سعادت تبدیل کنید. در آیات 22 و 23 سوره حدید آمده است که همه چیز در مقدرات الهی در ام الکتاب ثبت شده است پس برای داشته های خویش فرحناک و از دست رفته ها اندوهناک نشوید.
      مساله دیگر آن که همه چیز را به خدا واگذار کنید و اهل توکل و تفویض باشید؛ خدایی که تو را آفریده از قدیم گفته اند ضامن روزی آفریده است. پس شما مکلف به وظیفه هستید نه نتیجه.
      خلیل منصوری

    2. سلام فرشته خانم
      شرایطی که شما در آن هستید مطمدنا سخت است و تا کسی به جای شما قرار نگیرد و یا درک واقعی از مشکل شما نداشته باشد هر جوابی که بدهد نا معقول برای شما خواهد بود. لذا پیشنهاد می کنم این لینک را ببینید شاید کمی پاسخ برای شما داشته باشد:
      http://khosrocholchi.blogfa.com/post/345

  3. سلام
    خبری که از آینده به دستمون میرسه
    مثل رویای صادقه
    قضای الهی رو نشون میده یا قدر؟؟یعنی قابل تغییر هست یا نه؟؟
    ممنونم

    1. به نام خدا
      ممکن است قضا یا قدر باشد. بخشی قابل تغییر با استغفار و صدقه است. از آن جایی نمی دانید بهتر است که اصل را بر قدر بگذارید و استغفار کنید و صدقه دهید

  4. سلام آیا میشه درباره موضوعی پیشگویی کرد؟مثلا ازدواج دونفر که چند ساله بهم علاقه دارن که بالاخره باهم ازدواج میکنن؟

    1. بسم الله الرحمن الرحیم
      پیشگویی عالمانی دارای بصیرت شدنی است؛‌اما این که با موکل جنی بتوانند از آینده دور خبر دهند دروغی بیش نیست؛‌هر چند برای برخی از جنیان از طریق استراق سمع از آسمان اطلاعاتی اثبات شده که مربوط به مسایل روزانه یا هفتگی است نه بیش تر. جنیان علم غیب نمی دانند که صراحت قرآن است و اما آدمیان تنها اهل بصیرت ملکوتی دارای چنین اطلاعاتی است که آنان نیز هرگز لو نمی دهند.

  5. چند وقت پیش خوابی دیدم که با پسری دوستش دارم تو خواب انگار ازدواج.کردم وبا خانم برادر اون پسر به جایی رفتیم که آدمهای تقریبا زیادی اونجا بودن یکی از فامیلهای پسر که به نظر میرسید داییشون بودن کنار خانم مسنی ایستاده بود وپرسید شما چه نسبتی با فلانی دارین یعنی مادر پسر رو گفتن منم گفتم من عروسشم این خواب چه تعبیری میتونه داشته باشه

  6. اینکه ما در چه خانواده و با چه شرایطی ودر کجا به دنیا می آییم به هیچ وجه دست ما نیست ،و بعضا بدلیل عادت کردن به شرایط موجود و نپذیرفتن این باور که من قادر به تغییر سرنوشت خودم هستم ، از منطقه امن خود خارج نمی شویم. برای دیدن انیمیشن اثرگذار د رمورد این موضوع روی لینک کلیک کنید.
    http://www.hoosheabi.com/%d8%aa%d8%ba%d9%8a%d9%8a%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%d9%8a/

  7. سلام
    آیا امکان تغییر قضاو قدر به دست خداوند ممکن است؟ مثلا نجات لحظه آخر یکفرد از مرگ!

  8. سلام ممنون از مطالب جامع و کاملتون در هر بحثی همه جزییات را مستند تشریح کردید و واقعا من را از ابهام دراوردید از خداوند براتون کسب درجات علمی و معنوی بالاتر را ارزومندم “التماس دعا”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا