اجتماعیروان شناسیفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

نقش اراده در تحقق همت

hemmatهمت يكي از حالات نفساني است كه عزم جدي بر عملي را بر مي انگيزد و مقاومت ها و موانع را از سر راه برمي دارد. اين انگيزه قوي، در حوزه اراده قرار مي گيرد. از اين رو، مي توان مدعي شد كه همت، اراده قوي در انسان است كه به عزم ختم مي شود و شخص در صورت بهره مندي از اين حالت و تبديل آن به ملكه نفساني، صاحب عزم مي شود كه در قرآن تنها شماري معدود و به اندازه انگشتان يك دست از پيامبران بدان ستوده شده اند و حتي به صراحت خداوند از عدم وجود عزم در حضرت آدم(ع) سخن به ميان آورده و وي را بدين صفت نستوده است.
بنابراين، براي شناخت مفهوم همت و عزم مي بايست به موضوع اراده پرداخت و نقش آن را در اين ميان شناخت نويسنده با مراجعه به آموزه هاي قرآني بر آن است تا تحليل قرآن را از اراده و مشيت و عزم ارائه دهد و از اين مسير، مفهوم قرآني همت را به دست آورد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.

اراده، انگيزه اي براي خواستن
انسان هر چيزي را كه مي خواهد و طلب مي كند، مي بايست تصوير ذهني از آن داشته باشد. اين تصوير ذهني هرچند اجمالي است ولي به وي نشان مي دهد كه آن چيز در چه سطح از انتظارات اوست و چه خواسته اي از وي را برآورده مي سازد و به كدام نياز او پاسخ مي دهد. بدين ترتيب چيزهايي به عنوان اهداف حركت هاي انساني، سطح بندي و اولويت بندي مي شود و هركسي با توجه به شرايط خود، چيزي را به عنوان هدف آغازين، مياني و پاياني درنظر مي گيرد و يا چيزي را به عنوان ارزش ابتدايي، مياني و غايي قرار مي دهد و براساس اين دو الگوي ذهني براي دست يابي به آن ها حركت مي كند و كار و تلاش خويش را ساماندهي مي كند.
همه ما ازاين حالت نفساني همانند ديگر حالات نفساني به علم حضوري و شهودي آگاهي داريم و آن را درك و فهم مي كنيم. اين حالت چنان كه گفته شد، يكي از مراتب خواستن چيزي است و از اين رو آن را به انگيزه نيز تعبير مي كنند، ولي بايد گفت كه همه حالات خواستن نفساني، انگيزه مي باشند؛ زيرا تا چيزي در خارج طلب نشود و به دست نيايد همواره به عنوان انگيزه شناخته مي شود.
صحاح اللغه درباره واژه اراده مي نويسد كه اين واژه از ماده «رود» گرفته شده و به معناي خواستن و طلب كردن است. با اين همه در معناي اراده اصطلاحي اراده انسان اختلاف است.
برخي آن را اعتقاد و باور به سودمندي چيزي دانسته اند، يعني تصديقي است كه در ذهن صورت مي گيرد و انسان در هنگام ارزيابي و سنجش، به اين نتيجه مي رسد كه رابطه آن چيز ذهني با وجودش، رابطه مثبت و سازنده اي است و مي تواند براي شخص مفيد باشد. بنابراين شخص، تصديق و حكم مي كند كه اين امر براي وي مفيد و سازنده است. اين تصديق و حكم به مفيد بودن، اراده ناميده مي شود.
برخي اراده را همان داعي يا انگيزه دانسته اند. البته اين سخن نمي تواند تعريف كامل و جامع از اراده باشد، زيرا چنان كه گفته شد، انگيزه در همه حالات خواستن، نمود مي يابد، ولي اراده زماني تحقق مي يابد كه انسان به مفيد بودن امري تصديق كرده و خواهان تحقق آن باشد. البته نبايد فراموش كرد كه صرف تصديق مفيد بودن، به معناي خواستن آن چيز نخواهد بود، زيرا ما بسياري از امور را مفيد دانسته و آن را تصديق مي كنيم ولي هيچ گونه انگيزه و اراده اي براي تحقق و انجام و يا به دست آوردن آن در ما شكل نمي گيرد.
برخي گفته اند، اراده همان شوق نفساني به انجام يا تحقق چيزي است و اين زماني پديد مي آيد كه انسان علم و دانش به مفيد بودن چيزي داشته و بخواهد آن را بدست آورد يا تحقق بخشد. دراين صورت اراده در آدمي تحقق مي يابد و فعل آن را بر ترك آن برتري و ترجيح مي دهد.
برخي اراده را به عزم راسخ بر انجام فعل تفسير كرده اند كه پس از تصور و تصديق به فايده و ميل و جزم پديد مي آيد. (تعليقه شرح منظومه، سبزواري، ج2، 647) بنابراين، اراده كه همان عزم راسخ بر انجام كاري است، پس از تحقق اموري چون تصور علمي از چيزي، تصديق به فايده آن، شوق و ميل به آن و انجامش، جزم بر انجام پديد مي آيد و حركتي را در آدمي برمي انگيزد كه از آن به اراده ياد مي شود.
برخي نيز اراده را تنها به حالتي تعريف كرده اند كه موجب مي شود تا آدمي فعل و انجام چيزي را بر ترك آن ترجيح دهد. (كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج1، ص132) يعني زماني كه تصور و تصديق و شوق پديد آمد و شخص انجام آن را بر ترك آن ترجيح داد، اراده تحقق يافته است حتي اگر بدون جزم و عزمي باشد. بر اين اساس، مي توان گفت كه اراده مرتبه اي پيش از جزم و عزم است.
هرمعنايي كه از اراده انساني درنظر گرفته شود، نمي تواند در خداوند معنا يابد، زيرا اراده انساني، حالت نفساني و حادث است، بنابراين بايد معناي ديگري براي اراده الهي در نظر گرفت كه هدف بحث ما دراينجا نيست. ناگفته نماند كه اراده الهي به دو شكل ذاتي و فعلي در آموزه هاي قرآني بيان شده است و خداوند بارها از اراده خود سخن گفته كه از جمله مي توان به آيه «انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون» (سوره 82، آيه36) اشاره كرد.
نسبت مشيت و اراده
از آموزه هاي قرآني برمي آيد كه مشيت، امري فراگيرتر از اراده است، چنان كه مشيت، كلي تر بوده و پيش از اراده تحقق مي يابد. از اين رو مشيت انساني متوقف بر مشيت الهي است: و ما تشاوون الا ان يشاءالله؛ شما چيزي را مشيت نمي كنيد مگر آن چه خداوند مشيت كرده است. (تكوير، آيه 29 و سوره انسان آيه30) اما اراده انساني مي تواند بر خلاف اراده الهي باشد. بنابراين مي بايست مشيت را امري غير از اراده دانست، زيرا در مقام مشيت هيچ كسي حتي انسان نمي تواند برخلاف مشيت الهي حركت كند، ولي در مقام اراده، انسان مي تواند حركتي برخلاف اراده الهي داشته باشد، از اين رو در آيات قرآني از اراده هاي مخالف انساني با اراده هاي الهي سخن به ميان آمده است. (نساء، آيه27)
نسبت اراده و عزم و همت
اما درباره نسبت اراده با همت بايد گفت با توجه به دو معناي اصطلاحي اخير از اراده، همت، به يك معنا همان اراده، قصد جدي، جزم و عزم راسخ بر انجام كاري و چيزي با وجود موانع و مقاومت هاست؛ زيرا در عزم اين معنا ديده نشده است كه حتما با موانع و مقاومت همراه باشد؛ در حالي كه در همت بر چيزي، مولفه و عنصر مقاومت و مانع به عنوان امر اصلي درنظر گرفته مي شود؛ زيرا حالت همت چنان كه علامه طباطبايي در الميزان بيان مي كند، در صورتي پديد مي آيد كه خواسته شخص با مانع و مقاومت همراه باشد، از اين رو به سبب موانع و مقاومت به عنوان دغدغه ذهني شخص تبديل شده و حزن و غم و اندوه او را برانگيخته است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا