وب نوشت

حکايت چند زن و چند زنی

بی خود نیست که وقتی چیزی همه گیر می شود ، پذیرش آن هم راحت و آسان تر می شود . از قدیم و ندیم گفته اند که آدم تک و تنها انگشت نما است. از این رو از ما می خواهند که هم رنگ جماعت شویم.

اگر قبل از این که نسل سومی ها سر و کله شان پیدا شود و موهایشان را روغن مالی کنند و گیس بگذارند و یا ابروهایشان را بردارند مگر کسی می توانست از این کارها بکند، نه تنها در میان دوست و آشنا انگشت نما می شد و دیگر بچه مثبت نبود بلکه فکر می کردند خدای ناکرده یک تخته کم هم دارد و کمی هم کله اش پارسنگ بر می دارد و یا از دوره پارینه سنگی آمده است و به قول معروف شیرین می زند. در پی این انگ و ننگ ها بود که دیگر نه می توانست توی گزینش ها ریز و درشت قبول شود و نه می توانست به دختر مورد پسندش برسد.

بی خود نبود که آن صادق صدیق ما همیشه می گفت: لباسی نپوشید که انگشت نما شوید و شهره افاق گردید چون اگر انگشت نما شوید از درجه اعتبار می افتید و هیچ کس دیگر به شما محل (سگ = این را ما اضافه کردیم) هم نمی کند. یعنی از سگ محله هم کم تر می شوی (بماند که سگ بی چاره خود حیوانی با وفاست و از خیلی از آدم ها مهم تر مثل همین سگ های جستجوگر و شکارچی و نگبهان )

نگویید موی بلند گذاشتن که امر تازه ای نیست . خود پیامبرش هم گیس می گذاشت و روغن مالی می کرد و موهایش را می بافت. هر چند که از این روغن های مد بالای امروزی مثل روغن کتیرا و زیتون و مانند آن گیرش نمی آمد و ناچار بود از یک چیز هایی از چربی ها به موهای بلندش بکشد و بمالد. این ها را می پذیریم ولی این بلند کردن ها بود تا این که این ماشین های اصلاح از اقسام و اشکالش وارد بازار شد و قیچی های تند و تیز سلمانی های که برای هر چه سریع تر رسیدن به دروازه های تمدن غربی می بایست موهای بلند کوتاه شود و لباس های محلی و بومی ور افتد و کلاه های پوستی آذری و عمامه نیشابوری و خراسانی جایش را به کلاه های شاپو و پهلوی  بدهد. زمانه است و کاری هم نمی شود کرد. باید با تغییرات ساخت و پاخت . وقتی همه با شتاب همین تمدن سازی جدید کت و شلواری شدند دیگر پوشیدن شلوار کردی و لباس لری و بختیاری و دامن قاسم آبادی معنا و مفهومی ندارد. تنها به درد این جشنواره ها می خورد که وزارت ارشاد برای حفظ یک تمدن فسیلی باید راه اندازی کند تا خدای ناکرده ما خودمان را گم نکنیم . ولی اگر همین را توی شهر و روستا ببپوشی می شوی انگشت نمای خلایق. و این که خلایق هر چه لایق. یعنی این آقا بیشتر از این لایق و سزاوارش نیست. اگر هم زیادروی کنی می شوی خل و چل و دیوانه و شیرین عقل.

یک زمانی همه مردها چند زنه بودند ولی وقتی چرخ های سنگین و پرشتاب تمدن روی سنت های بومی و ملی رفت دیگر چند زنی می شود بی تمدنی . چون غربی ها در سنت مسیحی شان هر جرم و جنایت بکنند و صدا تا مترس و مترسک داشته باشند اشکال ندارد ولی چون آنها تک زنی را اصل می دانند و صد تا عاشق و معشوق آشکار و پنهان را درست . تو هم باید مثل آنان شوی وگرنه می شوی امل و .. و از این بدتر خارج از عرف و سنت جدید که حاکم شده است.

حالا تو بیا و اثبات کن که این خلاف عرف ، خودش خلاف سنت شرعی و عرف اسلامی است. آن از حرامش و این از سنت مستحبش. این را دیگر نمی توان توی چنته هیچ زنی فرو کرد که این خلاف عرف و شرع است که یک ادم چند زنی دار را مسخره کنید. کاری که به شکرانه ایزدمنان و به نیابت از غرب این تلویزیون جمهوری اسلامی به خوبی انجام می دهد. این دوست ماست تو حالا خودت حساب کار دشمن را بکن. همین یک دوست به اندازه هزار دشمن فرهنگ بومی و اسلامی ما را بس.

روز عیدی جماعتی از نسوان آمده بودند بنده منزل و از هر دری گفتند و خوردندن و بریدن و بردن … تا رسیدن به این مساله یک صدمین که همان مساله همشیگی زنان و مردان است از تعامل سازنده فرهنگی . در نهایت به این نتیجه رسیدند که اگر همه مردها چند زنی شدند برای ما هم پذیرشش راحت تر است . پس باید همه مردها اقدام کنند و یا هیچ کدامشان وگرنه ما زنان هم چنان سنگر نه را حفظ می کنیم و پدر و مادر دو زنه را در می آوریم.

حالا شما چه فکر می کنید. این خلاف عرف را انجام دهند و یا خلاف شرع را. یعنی زنان بر خلاف شرع علم مخالفت بر دارند و از مجامع بین المللی به ویژه از اینجوها و فمینست ها و مخصوصا مشارکت زنان بخواهند تا جلوی این جنایت شرعی را بگیرند.

البته شرع نگفته حتما بروید چند زن بگیرید . چون شرعش اول با یک زنی است و در صورت عدالت اقتصادی (نه عدالت در محبت و عشق) می توانی چند زن بگیری . گفتیم عدالت اقتصادی و نه عشقی چون این دومی شدنی نیست و قرآن به آن تصریح دارد که شما نمی شود به این عدالت برسید و در حقیقت نشدنی است. پس تنها می ماند همان عدالت اقتصادی و تقسیم شبانه و از این جور چیزها که به قول فلاسفه کمی است نه کیفی (مثل عشق و محبت و عاطفه که سنجش ناپذیرند.) دوم این که مردها می توانند به همان یکی قناعت کنند ولی به شرط این که زن ها هم دستور ندهند که نباید چنین بکنید یا نکنید. چون این دیگر پا دراز کردن از گلیم است. و…

این چند زن د نهایت حکم کردند که بروید همه با هم چند زنی بشوید که این برایمان راحت تر است وگرنه حرفش را هم نزنید.

نظر شما چیست آیا مردها بهتر نیست بروند روی این پیشنهاد در مجامع تخصصی و دیگر نهادها بررسی کنند و طرح و لایحه بدهند که یک طور عمومی شود و زنان و مردان ایران هم نفس راحتی بکشند پیش از این که زن های ما خیلی فمینست شوند؟

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا