اجتماعیتاریخیفرهنگیمقالاتمناسبت ها

دست های آسمانی نارین شهر

وقتی در خنکای شب های «نارین» گام بر می داری، آسمان پر ستاره اش، کویر تفتیده را از یادت می برد و سوزش گرمای روزش را به سایه خیال می کشاند. نارین، شهری در گذرگاه تاریخ چنان با آسمان اخت دیرین دارد که حتی آتشکده های خاموش آن رو به مهر سپرده و در پس کوچه هایش آیین آسمان است که حاکم بی چون و چراست. دل های مردم چنان کویر و آسمان گسترده است که خاک نمی توان به همه جلوه های فریبنده اش آنان را به بند کشد و از پرواز در آسمان پاک مهر باز دارد. دست های نارین شهری ها هماره آسمانی است و باران کرامت آنان دمی نیست که بر مهمانان نبارد و سرور و شادی را در دل و چهره نپروراند.

دروازه های آسمان با ورود به دروازه های تاریخی «نارین دژ» گشوده می شود. اگر کبوتر حرم حریم خلوت دوست هستی می توانی از پله های تاریخ بالا روی و از مسیر شش هزارساله نارین تا کهشکان راه شیری که به سمت مکه می رود بر برق براقی بپیمایی و در اعراف آن بر بلندای تاریخ بیایستی و از آن جا کرامت مردمانی را نظاره گر باشی.

نارین شهر با مرکزیت نارین دژ با دیوارهای ستبر برآمده از هر سوی تاریخ، یک نماد خشتی از تمدنی است که دست های بی منت مردمان کویر برای همیشه تاریخ به یادگار گذاشته است. مردمانی که بی منت همه سرمایه هایشان را در طبق اخلاص و اخلاق می گذارند و تو را به گرمی در آغوش مهر و محبت خویش می پذیرند و خستگی سفر کویر خشک و سوزان از تنت می زدایند و از قنات های پرآبشان در کاروانسرای مهر جایت می دهند تا شبی را در زیر ستارگان به آرامی و آرامش بخوابی و جانمازت را در گستره آسمانی بی پایان و پرستاره بگسترانی.

«نارین شهر» را شاید کم تر کسی به این نام بشناسد و بیش تر مردمان امروز آن را به نام «مبید» می شناسند که از هیجده کوی و برزن تاریخی بر آمده است. شاید نام تاریخی نارین با انارهای سرخش در عرصه ترکتازی موبدان گم شده باشد و موبدان زرتشتی نارین را به نام خود ضرب زده و میبد را از میان نارینه های نار و انارش بر آورده باشند، اما بی گمان هنوز این آسمان با مهرش، چهره های سفید گون این مردمان را به روز چنان چون انار نار، نارین می کند که تلاش موبدان مبید هم نمی تواند یاد نارین شهر را از یادها بزداید، چرا که هنوز این نارین شهر و نارین دژ است که با دیوارهای بلند خشتی و کنگره های بلند و استوارش از هر  جای شهر که باشی جلوه می کند و نام خود را در دل ها و بر زبان ها جاری می سازد.

وقتی از میان دیوارها و راه پله های خشتی این بنا عظیم که شاید هماوردی برای «ارگ بم» است، بالای می روی و بر اعراف آن می ایستی و بر شهر نظاره می کنی، عظمت دست های پینه بسته مردمانی را درک می کنی که در طول تاریخ تمدنی بزرگ ساختند.

شگفت انگیز تر آن که اینان در دل کویر به چنان مهارت و توانی، آب را از فرسنگ ها به «چاره قناتی» به سطح کشانده اند تا مفهوم آبادانی معنایی دیگر بیابد و هر گردشگری را به شگفت آورد. در میان کویر مردمانی بیش از ده ها کیلومتر را چنان سبز و آبادان کرده اند و شهرهای پیوسته پدید آورده اند که تنها در شمال ایران می توان این تصویر را یافت که به آفرینش خالق یکتاست؛ اما خداوند خلافت خویش را ارزانی مردمانی کرده است که به حق سزاوار این مقام و نام هستند. اینان در مقام خلافت در مظهر خالق و خلق در آمدند و به حکم استعمار و آبادانی زمین در مقام پروردگاری، چنان سرزمینی را پرداختند که تنها در مقام قیاس می توان به سرزمین «سبا» در یمن همانندش کرد. آنان سفرهایشان را کوتاه کردند و در میان درختان بلند و سایه های آن رنج های سخت را به آسانی بدل نموده اند.

آسمانی دلان نارین با رنگ و رخسار سرخ و سپیدشان، چنان آسمانی هستند که در هر کوی و برزن این مناره های مساجد است که دست ها به آسمان بلند کرده تا هرگز گرد و خاک زمین آنان را به خود نگیرد و دلبسته دنیا نکند. این گونه است که سخاوتمندان هم چون قنات می آیند و هر چه دارند بی هیچ منتی بر تن و جان شما می ریزند و هرگز با آن همه ثروت قارونی خودشان، قارونی فکر و عمل نمی کنند. می گویند هر چه دارند از خداست و هر چه می آید از خداست.

در نارین شهر و میبد، سنت با تجدد چنان آمیخته است که گویی نوگرایی در ذات مردمان کهن است و نو شدن را همان بقا می دانند، اما هرگز گرفتار نوین های دروغین نمی شوند و تغییرات بر ایشان سوار نمی شود بلکه ایشان هستند که بر گرده تغییرات سوار می شوند و با حفظ کرامت های انسانی و شرافت های الهی، خاک را اسیر آسمان می کنند. بیش از ۴۵۰ مسجد و صدها حسینیه و تکایا گواه روشن این معناست که هنوز ثروت نتوانسته است بزرگ ترین سازه های شهرشان را بانک و جلوه های آن نماید. در هر شهری دیگر آن چه برتر از مساجد و بهتر از خانه دل های آسمان نمایان است، سازه های دنیاگرایی و مادی گرایی است که در قالب بانک ها برافراشته شده اند، اما در این شهر هنوز زمین به آسمان پیوند خورده و خود را وام دار آسمان می داند. از این روست که در برترین و اعرافی ترین نقطه شهر، مصلی بزرگ برافراشته شده تا انسان فتاده در خاک و سرگرم با خاک بتواند هر دمی که سر بر می آورد، نماد آسمان را بنگرد و هرگز هدف و مقصد و مقصودش را گم و فراموش نکند.

مردمان این شهر هرگز پای بند خاک و گل نشده اند و با آن که از گل و خاک بر آمده اند ولی دل هایشان آسمانی است و اگر پای بند خاک و زمین به فرمان پروردگارشان نبود همیشه بر آسمان پرستاره پرواز می کردند و دمی بر خاک فرود نمی آمدند. این کبوتران آسمان آزاد و آزاده اند و تاریخ گواه روشنی است که جسارت و شجاعت ایشان از آسمان به ارث به ایشان رسیده و شمار بسیار شهیدان که خیابان های شهر را آذین بسته، نشان دیگری از این حقیقت روشن است.

شاید در شهرهای دیگر ایران، لاله های آسمانی و کبوتران خدایی از شهرها و خیابانهایش پر کشیده و رخت بسته باشند، اما مردمان آسمانی نارین شهر هرگز سرخی خون شهیدان خود را فراموش نکرده اند که آسمان و خاک ایشان را به آسایش و آرامشی الهی با قطرات سرخ خون دل هایشان پیوند زده اند.

روزگاری خوانین خواستند تا خدایی کنند و مردمان شهر را از پوشیدن جامه هایی باز می داشتند که همانندی را بنمایاند. در آن روزگار مرد فاضلی از «اعراف» آسمان به زمین نارین آمد و در«شورک» جامه کوتاه مردان را بلند داشت و «حبیب» های خدا را «خان» ساخت تا ابهت کاذب فرعون، هامان و قارون را در هم شکند. آب شور «شورک» را به شهد شهیدان شیرین ساخت و «شهیدیه» و «اردکان » را به اردک های تالاب نشین و خوش نشینش، پر و بال پرواز داد تا از تالاب بر آیند و به آب ناب زنند و در آسمان دل پر کشند.

«حاج شیخ» را همه به عنوان رهبر کارگران می شناختند و کشاورزان در برابر خوانین به او دل گرم بودند. بت شکنی «ابراهیم» را همه به خاطر دارند. او همه بتان خرد را درهم شکست و خدا را در آسمان یزد بلند داشت. البته او نخست «بت بزرگ» را برای تحقیر نگه داشت. این تا زمانی بود که یاران به هم آیند و «روح الله اسلام» در کنار «روح الله اردکان» و شیخ صدیق «صدوق» یزد و دیگران او را از اریکه ستم پایین کشند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا