اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

جنون، نشانه ها و درمان آن در قرآن

یکی از بیماری های روانی، جنون و دیوانگی است. مجنون کسی است که جن به اشکال گوناگون بر افکار و رفتارش مسلط شده است. البته برخی تنها جن را می بینند و از ایشان وحشت می کنند؛ برخی دیگر جن زده شده و رفتارها و نشانه های جنون را نشان می دهند؛ برخی دیگر، با آنان ارتباط داشته و موکلانی در اختیار دارند و بده و بستان مالی و اطلاعاتی دارند و پیش بینی ها را از آینده بیان می کنند که راست است. با آن که روان شناسان غربی بیش از یک سده است در این باره تحقیق کرده اند، ولی هنوز درباره ماهیت و علت های آن درمانده اند و ملاک های تشخیصی مطمئن و معتبر و درمانی قطعی برای آن ندارند و روان پزشکان داروهایی را تجویز می کنند که هرگز درمانی قطعی نیست، بلکه همانند یک مسکن عمل می کند. تحلیل های زیستی و روان شناختی هرگز نتوانسته پاسخی درست به این مساله و بلکه مشکل و معضل روانی بدهد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به قرآن بر آن است تا علل و عوامل، نشانه ها و راه های درمان و رهایی از جنون و جن زدگی را تبیین کند.

نشانه های جنون و دیوانگی

جنون و دیوانگی دارای شدت و ضعف بسیار و انواع و اقسام چندی است؛ اما ویژگی مشترک آنان این است که شخص واقعیت مربوط به دنیا و خود را به صورت شدید آشفته تجربه می کند. آنان مشکل فکر کردن و صحبت کردن به صورت منسجم دارند و دچار هذیان گویی بوده و ممکن است تصاویر یا صداهای واضحی توجه آنان را منحرف کند و در عالم مثال منفصل (در برابر مثال متصل همانند تصاویر ذهنی و رویاها در خواب) چیزهایی را می بینند که مردم عادی نمی بینند؛ چون قوه خیال ایشان قوی است. جنون از جمله مخوف ترین و آزارنده ترین تجربیات انسان است؛ اما شاید از آن مخوف تر و غیر قابل مهار بودن ظاهری آنان، ترس و اجتنابی باشد که این رفتارهای جنون آمیز در دیگران ایجاد می کند؛ این امر پریشانی افرادی که به دوره های جنون مبتلا می شوند، وخیم تر می کند. برای یک فرد عادی خیلی سخت است که از رفتارهای عجیب و غریب و حرف های درهم و برهم افراد در حالت جنون آشفته نشود؛ چون افراد مبتلا به جنون معمولا از سوی دیگران طرد می شوند و اغلب جن زده ها، مردمی منزوی هستند و فرصت کمی برای تعامل اجتماعی دارند.

اینان زیر لب با خودشان پچ پچ می کند. حالات عجیب و غریب می گیرند و طوری عمل می کنند که انگار صداهایی را می شنوند که هیچ کس نمی تواند آن ها را بشنود.

نشانه های جنون، مجموعه بسیاری از افکار و رفتارها را شامل می شود که از جمله آن ها، آشفتگی فکری و ادارکی، اختلال های عاطفی، ادراکی، شخصیتی و هویتی، انگیزشی، رفتاری و عملکردی میان فردی و مانند آن ها است.

چهار نشانه اصلی شامل: هذیان ها، توهمات، گفتارهای آشفته و رفتارهای آشفته و بیهوده و تکراری از جمله مهم ترین نشانه های جنون در افراد است.

رفتارهای آنان گاه برای شخص مجنون و اطرافیان خطرناک و خطرساز است و اطرافیان بار سنگینی همراه با ترس و خطر از عمل غیر قابل پیش بینی و مهارنشدنی آنان را تحمل می کنند؛ زیرا گاه این افراد بسیار ترسناک و ناراحت کننده می شوند.

آنان از نظر فکری، فاقد انسجام ادراکی، عقلانی و منطقی هستند و گفتارهایشان نمودی از این فقدان را به نمایش می گذارد؛ زیرا درهم و برهم سخن می گویند. از نظر عاطفی نیز هیجانی بوده و خنده های بی جا حتی در موقعیت های غم انگیز مانند یک مجلس عزا و یا گریه کردن در موقعیتی که اغلب خنده دار است، هم چنین متحیر شدن و سردرگمی و مانند آن را از خود بروز می دهند. در رفتارها نیز انسانی دودل بوده و از تردید رنج می برند. نمی توانند تصمیم بگیرند و وقتی اقدام می کنند با تردید گامی به پیش و گام پس می نهند. گرایش به حفظ سبک غیر عادی تفکری و رفتاری خود داشته و خودمحور هستند.

در یک کلمه، دیوانه و مجنون، گرفتار هذیان ها، توهمات، افکار پریشان، رفتار آشفته، خاموشی و سکوت بسیار زیاد، انزوای اجتماعی و مانند آن ها هستند. نامتعارف بودن، عقاید غیر عادی، فکر و رفتار عجیب، نظافت شخصی نامناسب، تهییج پذیری بی جا و مانند آن ها است.

آنان پیام هایی از عالم روح، یا افرادی نادیدنی دریافت می کنند که باید خود یا جامعه یا جهان را حفظ کنند. هماره به خویشان خود هشدار می دهند که در معرض خطر و جاسوسی هستند و کسانی زندگی آنان را تهدید می کند. صداهایی را می شنوند که به آنان امر می کند فردی را کتک بزنند؛ چون او را احمق و زشت دانسته است. شخص سعی می کند در مقابل این صداها و فرمان ها بیایستد؛ ولی ناتوان و ناخواسته به دستورها عمل می کند. احساس می کند کسی بر گرده اش نشسته است و اجازه نمی دهد گوشت بخورد. چشمانش را از حدقه بیرون می کشد و دوباره مثل کشی رها می کند؛ یا احساس می کند کسی از قبل وارد و از دبرش بیرون می رود؛ یا می گوید همسری دارد که با او در یک ساختمان زیبا در جنگل زندگی می کند. نامش را می گوید و خصوصیاتی را توصیف می کند. از کار و بارش می گوید. این که هماره با اوست و از او لذت جنسی می برد. او را از قرآن خواند برحذر می دارد و اگر به دعانویس مراجعه کند او را تنبیه می کند. آثار تنبیه بر بدنش ظاهر می شود. احساس می کند دیگران می خواهند به او آسیب برسانند یا مانع از اجرای ماموریت ایشان شوند. خود را موظف می دانند که انفاق مالی کنند و تمام چیزهای خود و خانواده را به دیگران می دهند.

توهمات آنان لمسی، شنیداری، دیداری و مانند آن ها است؛ یعنی توهمات ادراکی کاذب آنان از یکی از راه های حواس پنج گانه است. پس تجربیاتی شنیداری و یا دیداری را تجربه می کنند. اگر این تجربیات برای شخص عادی غیر واقعی است، برای آنان از واقعی نیز واقعی تر است. به رغم آن که شخص تلاش می کند تا آنها را از خود دور کند؛ ولی تحت کنترل ارادی مجنون قرار ندارد؛ در حقیقت او تحت مهار و مدیریت و سرپرستی جنیان قرار دارد. سخنان آنان گاه بسیار پرطمطراق، پیچیده، مبهم و گاه بسیار عرفانی به نظر می رسد. برخی با لهجه های عجیب و غریب سخن می گویند و از حالت مکالمه عادی خارج می شوند و زبانی متکلف و مصنوعی را به کار می برند. حالات عجیب و غریب در رفتار داشته و به چیزی خیره می شوند و از این رفتار لذت می برند. بهت زدگی ، بی حرکتی جنبشی، اندام خشک، شدن به آینه، پنجره، دیوار، سقف و مانند آن ها چنان لذت بخش هستند که ساعت ها به آن مشغول می شوند.

شخص از دور و برش بی خبر است و مقاومتی نسبت به کنش ها و واکنش های پیرامونی نشان نمی دهد. حرکات بدنی آنان ظاهرا بی هدف و تکراری است. در حقیقت پژواک گفتاری و رفتاری از نمادهای جنون است. هم چنین، نشانه های افسردگی و خستگی در بدن و رفتارشان مشهود است.

گفت و گو با افراد خیالی، بدون عامل تحریک آمیز خنده های بلند یا گریه های ناخوشایند دارند. گاه احساس تهدید چنان در آنان قوی است که از خانه و اتاق بیرون نمی روند. گاه از تهدیدهای که شده سخن می گویند. از جمله آن که :«دست از مبارزه بردار!».

صدای جن زده کمی تغییر کرده و حالت صورتش کمی غیر عادی شده به گونه‌ای که چشمان کمی بازتر از حد معمول می‌شود. معمولا بر اثر جن زدگی، فرد کارهایی عجیب و غیر قابل پیش بینی انجام می‌دهد به طوری که کاملا درون گرا شده و ارتباط خود را با دیگران قطع یا محدود می‌کند؛ گاهی اوقات دچار حمله‌های عصبی و روانی می‌شود و بیشتر از قبل ساکت و پرخاشگر می‌شود. گفته می‌شود که این افراد مدتی طولانی به نقطه‌ای نامعلوم خیره می‌شوند یا با اشیاء و فضای خالی صحبت می‌کنند. بسیاری افرادی که جن بر آن‌ها غالب می‌شود نا خود آگاه دچار کبودی و جراحاتی در سطح پوست خود می‌شوند و نمی‌توانند علت آن را پیدا کنند.

گفته می‌شود بیشتر افراد جن زده بدن بسیار سردی دارند به طوری که با نزدیک شدن به آن‌ها یا گرفتن دستانشان ممکن است احساس سرمای شدیدی به شما دست دهد. برخی از تحقیقات انجام‌شده به این موضوع اشاره کرده‌اند که هنگام نزدیک شدن جن، تغییر دمایی در محیط اطراف حس می‌شود که ممکن است به علت انرژی باشد که این موجودات حامل آن هستند. برخی از محققان این انرژی را انرژی الکترومغناطیسی می‌دانند که باعث کاهش مادون قرمز و انرژی محیط و به دنبال آن سبب کاهش دما می‌شود. به همین دلیل است که افراد جن زده مانند یخچال سرد هستند.

به طور کلی مهم‌ترین علائم جن زدگی اختلالات رفتاری و روانی، انزوا، میل شدید به تنهایی، پرخاشگری، بی اشتهایی، افسردگی، تند مزاجی، کاهش وزن شدید، آسیب‌های جسمی به بدن، صحبت کردن راجع امور فراطبیعی، اشاره به دوست یا فردی که وجود خارجی ندارد، سردرد، خستگی، بی حوصلگی و تشنج است.

نمونه های از جن زدگی و جنون

دختری دبیرستانی از یکی از شهرهای گیلان در گفت و گوهای خویش مدعی این معنا شد که با پسری به نام ایمان (شاید امین) ازدواج کرده است. پسر کمی از دختر بلند قامت تر بود. دارای یک اتومبیل پراید و ویلایی دو طبقه در جنگل است که با خواهرش زندگی می کند. پسر در کارخانه ای کار می کند و هر ازگاهی کمک هایی مالی به دختر می کند. با هم سوار پراید به ویلا رفته و خواهر پسر غذاهایی را چون عدس و مانند آن ها فراهم می آورد. دختر پس از بازگشت به خانه به اتاق خود رفته و آن را قفل می کند و ساعت ها با پسر است. پیش از این نماز می خواند، ولی آن را رها می کند و دیگر خبری از قرآن و نماز نیست. رفتارهای مشکوک دختر مادر را به شک می اندازد. پس از تماس بیان می شود تا هنگام حضور دختر مادر یا پدر یا برادر با صدای بلند پنجاه آیه را بخواند؛ اما آنان هیچ یک توانایی قرائت قرآن به صورت صحیح و درست را ندارند و روخوانی آنان همراه با غلط خوانی است. بنابراین، برنامه شبکه قرآن و قرائت آن پیشنهاد می شود. وقتی دختر به اتاق می رود، مادر طبق برنامه صدای قرآن تلویزیون را بلند می کند به طوری که در همه ویلا شنیده شود؛ ناگهان صدای جیغ و فریاد از اتاق دختر بلند می شود. مادر سراسیمه وارد می شود و دختر لرزان و وحشت زده را به آغوش می کشد. دختر اعتراض های شدید می کند و می گوید که پسر از اتاق گریخت در حالی که از در و دیوار عبور می کرد… پس از چند روز دیگر دختر مدعی شد که پسر با قوم و خویشان خود در حالی که همگی لباس های سپید پوشیده و در یکی متری زمین هستند، او را تهدید می کنند که صدای قرآن را خاموش کند و اجازه دهد تا ایشان به خانه بازگردند وگرنه بد می بینند. ایشان پس از خواندن سوره هایی از جمله حمد بر آب و پاشاندن آن در اطراف خانه از حضور این افراد راحت می شوند…

مورد دیگری زنی بود که مدعی حضور جنیان در اتاق و رختخواب خود می شود که ایشان هر روز صبح در خوابگاهش وارد می شوند. آن گاه از جلو و قبل وارد و از دبر خارج می شوند و او وحشت زده می بیند که ایشان وارد بدن شده و از سوی دیگر بیرون می آیند…

مورد دیگر، پسری بیست و سی ساله بود که می گفت در هنگام شب با موتور در حرکت بودم که در تاریکی نور چراغ موتورم بر کسانی افتاد که کوتوله بودند و موهای عجیب و غریبی داشتند. هر چه سعی کرد از آنان عبور کند نتوانست؛ گویی یک نیروی پرتوان جلوی حرکت موتور را گرفته و او را به سوی عقب می کشاند. پسر پس از رهایی از این امر، یک هفته تب کرده و بیمار شد…

مردی چهل ساله گزارش کرد که در هنگام عبور از جاده ای بیابانی به همراه مسافرانی زنی را روی خط سپید در وسط جاده دیدند که جامه سپید پوشیده بود و دو مرد در دو طرفش در حرکت بودند… این زن باری دیگر در وسط بیابان در حالی که تنها بود رویت شد. با آن که کامیون های بسیاری از آن جا عبور می کرد کسی او را ندیده بود.. بارها این مرد این زن را در موقعیت های گوناگون دید…

پسری سی ساله پس از مدتی حضور در جنگل مدعی شد که کسانی بر گرده او سوار شده اند و اجازه نمی دهند او هر کاری کند. سخنان عرفانی و پیچیده می گفت و بارها سعی کرده تا اموالش را ببخشد…

زنی چهل ساله مدعی بود که همسایگان در حال توطئه علیه او هستند. از آیات قرآنی سخن می گفت و تهدیدهای الهی که بشر در معرض خطر آن هستند. صداهایی را می شنید که به او دستورهایی می داد و او از طریق حضوری و تلفنی از دیگران می خواست تا آن را انجام دهند….

مردی میان سال مدعی بود که جنیان او را به باغی برده و در عروسی شرکت کرده است. سپس با عروس مدتی بود تا جایی که دیگر خسته شده و از رمق افتاده بود. در زمانی که با ایشان از روستای عبور می کرد به جلسه ایشان وارد شده و سپس با سوگند و توسل به امامان(ع) از جنیان خواسته او را رها کنند؛ زیرا توان جنسی اش تحلیل رفته و زنش مشکوک…

نمونه های بسیاری دیگر در این باره دیده و گفته شد است که شامل جا به جایی اشیاء، انداختن درب روی خوابیده، برداشتن وسایل و اشیاء و نهان کردن آن، حمله و اذیت و آزار و یا تماس جنسی از جمله آن ها است.

علل و درمان جنون و جن زدگی

از نظر قرآن، انسانی دچار جنون می شود که در تماس با جنیان به ویژه جن شیطانی باشد: کَما یَقومُ الَّذى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیطـانُ مِنَ المَسِّ؛ هم چنان که تماس شیطانی موجب خبط و جنون می شود.(بقره، آیه ۲۷۵)

جمله «یتخبّطه الشّیطان»؛ یعنى شیطان او را به جنون مبتلا کرد. (مجمع‌البیان، ج‌۱‌-‌۲، ص‌۶۶۹) البته واژه خبط در عربی به معنای آمیختگی عقل و جنون است؛ چرا که اصل خبط برگی که از درخت ریخته خشک گردانند و ساییده با آرد و مانند آن آمیخته و با آب سرشته شتر را خورانند. (از منتهی الارب ) هم چنین هر چیزی که زیر سم ستوران خرد و خمیر و آمیخته شده باشد. پس عامل جنون، جن شیطانی از جمله خود ابلیس سرکرده شیاطین جنی و از نوع جنیان است.(کهف، آیه ۵۰) البته برخى گفته‌اند: گرچه آیه دلالت ندارد که تمام موارد جنون از جانب شیطان است، اما فى الجمله دلالت دارد که سبب برخى از موارد جنون، شیطان است. (المیزان، ج‌۲، ص‌۴۱۲)

چنین افرادی از نظر فکری و رفتاری توانایی تصمیم گیری و عمل نداشته و در تردید زندگی می کنند و ابتکار عملی بروز نمی دهند و حیرت و سرگردانی در گفتار و رفتار آنان نمودار است: کالَّذِى استَهوَتهُ الشَّیـاطینُ فِى الاَرضِ حَیرانَ؛ مانند کسی که شیاطین در زمین او را هوایی و سرگردان کرده اند.(انعام، آیه ۷۱) استهوی نیز از هوی به معنای سقوط و هواهای نفسانی و شیطانی و خواسته های غلط و نادرست و خبط آمیز است.

بنابراین توانایی یافتن حقایق و ادراک درست را از دست داده و از بصیرت ناتوان می شوند و این گونه است که دچار فتنه شده و حق و باطل آمیخته به نظر می رسد به طوری که نمی توانند خود را در مسیر درست بیابند و حرکت کنند: فَسَتُبصِرُ ویُبصِرون. بِاَییِّکُمُ المَفتون (قلم، آیات ۵ و ۶)

از نظر قرآن جنیان کافر و شیطانی، مردم را سحر آموزش می دهند تا ایشان یک دیگر را سحر کنند.(بقره، آیه ۱۰۲) آنان هم چنین با سحر و اعمال دیگرشان، مردمانی را به کار می گیرند تا با سحر و امور دیگر میان ایشان اختلاف ایجاد کنند و حتی میان همسران جدایی و طلاق را موجب شوند.(همان؛ هود، آیات ۱۱۸ و ۱۱۹)

هم چنین شیاطین جنی در جان و دل مردمان وحی می کنند و همان طوری که خداوند در دل مردمان وحی می فرستد و ایشان را به فکر و عمل صالح دعوت می کند. خداوند می فرماید:وَ لا تَأْکُلُوا مِمَّا لَمْ یُذْکَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ وَ إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلی‏ أَوْلِیائِهِمْ لِیُجادِلُوکُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّکُمْ لَمُشْرِکُونَ؛ و از آنچه نام خدا بر آن ذکر نشده نخورید،چون این عمل عصیان است و براستی دیوسرشتان به دوستان خود وحی می کنند تا با شما مجادله کنند و اگر شما از آنها اطاعت کنید، هر آینه مشرک خواهید بود(انعام، آیه ۱۲۱) پس شیاطین جنی از راه غذا نیز بر روان آدمی تاثیر دارند و باید از غذایی که بسم الله بر آن گفته نشده اجتناب کرد و مواظب بود تا تحت ولایت شیطان قرار نگیریم. هم چنین شیاطین جنی و کافر، سخنان زیبای باطل و زخرف را در جان و دل ایشان می فرستد که در باطن چیزی جز افترا و سخنان بی پایه و اساس نیست.

تاکید بر جنیان شیطانی و کافر از آن روست که ، جنیان همانند انسان ها صالح و طالح و کافر و مومن هستند.(جن، آیه ۱۴) این جنیان شیطانی و کافر هستند که مردمان را به جنون می کشانند؛ زیرا مومنان از قیامت و پاسخ گویی می ترسند(جن، آیه ۱۳) همین گروه شیطانی هستند که برای استراق سمع و به دست آوردن آینده به آسمان بالا می روند و هنگام جاسوسی مورد اصابت شهاب سنگ ها قرار می گیرند؛ ولی برخی از آنان اطلاعاتی را به دست می آورند که به دوستان و اولیای انسانی خویش می رسانند.(جن، آیات ۶ تا ۹؛ صافات، آیات ۶ تا ۹)

در بسیاری از فرهنگ غیر اسلامی که از آن باید به فرهنگ جاهلی یاد کرد، استعاذه به جنیان از جمله شیطانی رواج دارد؛ ولی در اسلام منع شده و از مردم خواسته شده تا خود را تحت استعاذه الهی برده و از شرور آنان خویش را حفظ کنند.(جن، آیه ۶؛ انسان، آیات ۱ و ۴ و ۵)

البته می توان حتی جنیان شیطانی را تحت کنترل گرفت و از توانایی های شگفت آور آنان استفاده کرد، ولی این کار از عهده هرکسی بر نمی آید مگر آن که درحد پیامبران(ع) باشد ؛ چنان حضرت سلیمان(ع) این گونه آنان را به کار گرفت و ایشان معابد و دیگر کارهای عظیم را برای ایشان انجام داد.(انبیاء، آیات ۸۱ و ۸۲؛ سبا، آیه ۱۲ و ۱۳) از جمله کارهای آنان بنایی و غواصی برای آن حضرت (ع) بود.(ص، آیات ۳۶ و ۳۷) توانایی خارق العاده برای برخی نقل شده است.(نمل، آیه ۳۹) آنان تلاش کردند و می کنند تا همانند قرآن بیاورند و در این حوزه هماوردی داشته باشند هر چند که هرگز موفق نخواهند شد. (انعام، آیه ۱۲۸؛ اسراء، آیه ۸۸) این بدان معناست که از نظر توانایی فکری و ادبی در سطحی از ادراک هستند که بخواهند هماوردی داشته باشند هر چند ناموفق.

از نظر قرآن پناه جویی به جنیان به ویژه شیاطین نه تنها موجب نمی شود تا ایشان به کمال و رشدی برسند؛ بلکه آنان را به بیراهی می کشانند و سبب افزایش گناه و سرکشی و زشت کاری می شود.(جن، آیه ۶)

آنان دیده نمی شوند؛ از این رو، کم تر کسی با آنان ارتباط دیداری و شینداری دارد، ولی برخی که تحت ولایت آنان قرار می گیرند ممکن است آنان را ببیند و از آنان چیزی بشنوند؛ هم چنان که اولیای الهی نیز توانایی دیدن و مذاکره با آنان را دارند.(اعراف، آیه ۲۷؛ اسراء، آیه ۸۸)

از نظر قرآن، جنیان گرایشی و نیازی شدید به آب دارند و بر این باورند که اگر ایمان بیاورند از آب زیاد و سالم بهره مند می شوند.(جن، آیه ۱۶)

هم چنین جنیان قابل تسخیر از سوی بشر هستند(ص، آیات ۳۶ و ۳۷) علم غیب نمی دانند(جن، آیه ۱۰) و حتی از مرگ افراد ممکن است آگاه نشوند(سباء، آیه ۱۴) ولی می توانند علم غیب جزیی نسبت به برخی از مسایل از طریق جاسوسی از آسمان مثال به دست آورند.(صافات، آیات ۶ و ۹) آنان می خواهند از اقطار آسمان بیرون روند و به اطلاعاتی دست یابند و یا به جاهایی دسترسی داشته و یا از چیزهایی بگریزند، ولی این توانایی جز با اسباب مشخصی برای هیچ یک از آنان هم چون انسان ها شدنی نیست(رحمن، آیات ۳۳ تا۳۶)؛ چرا که محل سکونت آنان زمین است و مانند انسان باید در زمین زندگی کنند(احقاف، آیات ۲۹ و ۳۲) و چون از جسم مادی هر چند آتشین وانرژی هستند، ولی نیازبه تغذیه از مواد معدنی زمینی دارند.(رحمن، آیات ۱۰ تا ۱۳ ؛ مجمع‌البیان، ج‌۹‌-‌۱۰، ص‌۳۰۰)

البته همه جنیان در یک سطح و یک توان نیستند. پس از لحاظ علمی و عملی متفاوت هستند همانطوری که انسان ها متفاوت هستند.(انعام، آیات ۱۲۸ و ۱۳۲؛ احقاف، آیات ۱۸ و ۱۹)

به هر حال، جن زدگی و جنون امری است که در آیات قرآنی از جمله آیه ۷۱ سوره انعام و ۲۵۷ سوره بقره بیان شده است؛ رفتارهای جن زده شامل حیرت و سرگردانی در فکر و عمل ، آشفتگی روانی و نداشتن تعادل و اعتدال روانی می شود.(همان) بنابراین، نمی توان هر آشفتگی را به مسایل زیستی و فیزیکی و بدن نسبت داد بلکه می تواند عامل بیرونی چون جن باشد.(همان) جنیان هم چنین توانایی اغواگری داشته و به این کار اقدام می کنند(اعراف، آیه ۳۸)

جنیان از جمله جنیان شیطانی از توانایی دیده نشدن خود برای انجام کارهای شرارت آمیز و اغواگرایانه خود استفاده می کنند(اعراف، آیه ۲۷؛ انعام، آیات ۱۱۲ و ۱۲۸) ؛ زیرا دشمن انسان هستند(کهف، آیه ۵۰) و با همکاری با هم می کوشند تا این چیرگی و دشمنی را نشان دهند؛(اسراء، آیه ۸۸) چرا که زندگی آنان همانند زندگی انسان ها یک زندگی اجتماعی است و نیاز به هم دارند تا نیازهای غذایی و امنیتی و عاطفی یک دیگر را برطرف سازند.(فصلت، آیه ۲۸؛ احقاف، آیات ۱۸ و ۱۹، جن ، آیه ۱)

آنان نیز همانند انسان گرایش به زیبایی و جواهرات براق چون یاقوت و مرجان دارند(رحمن، آیات ۵۶ و ۵۸)؛ پس گرایش آنان به زنان زیبا و مردان زیبا از جنس انسان احتمال قوی دارد. هم چنین در میان آنان مردان با خرد و بی خرد و احمق و سفیه وجود دارد که سخنان باطل و یاوه و افکار پوچ دارند و آن را به عنوان سخنان اصلاحی و بلند و خوب و منطقی معرفی می کنند(جن، آیات ۱ تا ۴) این بدان معناست که آنان افرادی با شعور هستند و به تحلیل و تبیین مسایل می پردازند و اهل فکر و تعقل و اندیشه همانند انسان ها بوده و از تجربیات زندگی درس می گیرند.(انعام، آیه ۱۳۰؛ اسراء، آیه ۸۸؛ کهف، آیه ۵۰؛ سبا، آیات ۱۲ و ۱۴؛ احقاف، آیه ۲۹) و بر همین اساس اهل تکلیف و مجازات در دنیا و قیامت هستند.(ذاریات ، آیه ۵۶؛ رحمن، آیات ۱۵ و ۱۶ و آیات دیگر) آنان قرآن را می فهمند و توانایی تدبر و تفکر در آن و نیز عمل به احکام آن را دارند.(احقاف، آیه ۲۶؛ جن، آیات ۱ و ۱۲ و ۱۳)

آنان هم چنین دارای ابزارهای شناختی و ادراکی و کسب علم و دانش از جمله گوش، چشم و قلب هستند(اعراف، آیه ۱۷۹؛ احقاف، آیات ۲۹ و ۳۰؛ جن، آیه ۱۳) پس آنان هم چنین دچار غفلت، کوردلی(اعراف، آیه ۱۷۹) و ظلم و ستم(جن، آیات ۱ و ۴) و عصیان و کفر و فسق و فجور (سبا، آیه ۱۲و آیات دیگر) می شوند.

آنان توانایی این را دارند که از افکار و عقاید و اندیشه های انسان ها آگاه شوند، به شرطی که بیان شود و یا در رفتارها به نمایش گذاشته شود(انعام، آیه ۱۲۸؛ فصلت، آیه ۲۹؛ جن، آیه ۵؛ احقاف، آیه ۳۰)

با آن که جنیان ، در اصل مخفی و نهان و غیر قابل رویت برای بشر هستند؛ ولی می توانند خودشان را آشکار و ظاهر سازند.(بقره، آیه ۱۰۲)

قدرت و توان جنیان موجب می شود تا برانسان ها در حالاتی مسلط و چیره شوند و بر گرده آنان سوار شوند و آنان را همانند اسب افسار و لگام زده و بر آنان فرمان رانند و به کارهایی زشت بکشانند که قتل و کشتن دیگران یا خودکشی می تواند از آن جمله ها باشد.(اسراء، آیه ۶۲) آنان قدرت جا به جایی اشیای بزرگ و کوچک را دارا هستند(نمل، آیه ۳۹) و می توانند با عروج به آسمان از جمله آسمان مثال منفصل، از اطلاعات آینده بدزدند و آگاه شوند(صافات، آیات ۶ تا ۱۰؛ جن، آیه ۸) و به دوستان و کاهنان انسانی برسانند.

آنان می توانند کاری کنند که کارها به هم گره بخورد و مشکلاتی برای بشر ایجاد شود و با وسوسه کردن دیگران را به کارهای زشت بکشانند.(ناس، آیات ۱ تا ۵)

برای درمان بیماری جنون با توجه به حالات گوناگون و انواع جن زدگی باید درمان خاصی را در پیش گرفت. از جمله آن ها خوردن گوشت است تا قوه خیال تضعیف شود. دوری از تنهایی و حضور در اجتماع، خواندن سوره های قرآن در حدود پنجاه آیه و خواندن معوذتین و مانند آن ها از جمله این راه درمان است. از آن جایی که جنون زمانی تحقق می یابد که شخص به گناه آلوده شده باشد و زنگار و طبع و ختم قلب پیش آید درمان آن سخت تر و دشوارتر است؛ اما جن دیده را می توان به سادگی با خواندن قرآن و نوشاندن آب دعاخوانده و قرآن خوانده شده دفع کرد. همراه داشتن چهار قل از جمله این راه درمان است که در جایی خود به تفصیل بحث شده است.

وقتی فرد دچار علائم جن زدگی می‌شود، در ابتدا او را نزد پزشک روان شناس می‌برند و در برخی موارد با انجام اسکن‌های مغزی و آزمایش‌های متعدد ریشه چنین رفتاری با مشکلات روحی و روانی همچون بیماری شیزوفرنی مرتبط می‌شود و می‌توان با جلسات مشاوره و مصرف دارو این بیماری را مهار کرد.

به عنوان مثال، گاهی برخی افراد به علت شکست‌های شغلی، عاطفی، احساسی، اجتماعی، خانوداگی و فردی از زندگی ناامید شده و طی روندی کوتاه مدت به جن و نیروهای اهریمنی روی می‌آورند و در این حالت آن‌ها دچار مشکلات روانی شده‌اند که باید هرچه سریع‌تر درمان شوند.

اما گاهی اوقات علم پزشکی برای درمان برخی افراد جن زده نمی‌تواند راهی از پیش ببرد و معمولا در این موارد خود فرد نیز همکاری نمی‌کند. در این صورت می‌گویند جن یا نیروهای اهریمنی وارد بدن او شده و بر عقل و رفتار فرد جن زده مسلط شده است. در این صورت بسیاری افراد بر این باورند که باید با احضار روح و کمک جن‌گیر فرد بیمار را درمان کرد.

در روایتی از امام صادق (ع) است که می‌فرماید خانه‌های خود را از حدی بلندتر نگیرید تا سکونت گاه جنیان نشود. با توجه به تعارضاتی که بین اجنه و انسان وجود دارد احتمال ورود آنها به دنیای انسان و آزار رساندن وجود دارد. در روایاتی دیگر وقتی حضرت رسول برای تبلیغ دین به دیدار اجنه می‌روند برخی مسلمان می‌شوند و برخی کافر می‌مانند.

جنگیری یا تسخیر جن در اسلام حرام است و کسی که این کار را انجام دهد در واقع خود تسخیر جن شده است؛ زیرا اجنه کافر گاهی به دنیای انسانها وارد شده و اجازه نمی‌دهند فرد تسخیر شده مسلمان از دنیا برود. هم چنین باید گفت جنیان دو طائفه مومن شیعه و کافر شیطانی هستند؛ اسیر کردن و تسخیر مومن یعنی برده گرفتن فرد مومن و مسلمان جایز نیست؛ زیرا با تسخیر محدودیت هایی برای مومن شیعه ایجاد می کنیم که حرام است؛ اما جنیان کافر و شیطانی تحت کنترل افراد عادی بشر در نمی آیند مگر برای بده و بستان که شامل از دست رفتن دین مسلمان و کفر گویی و کفرگرایی در قبال اطلاعات و دانش یا دیگر کارهای آنان خواهد بود. بنابراین، تسخیر جن جایز نیست ، بلکه باید گفت حرام است و انسان باید از جنیان کافر دوری گزیند. برای دوری گزیدن از این پدیده می‌توان از جمله زیبای “بسم‌الله الرحمن الرحیم” استفاده کرد به خصوص زمانی که در جایی می‌خواهیم بنشینیم یا به هنگام برخواستن یا آتش روشن کردن از آیه بسم‌الله الرحمن الرحیم استفاده کرده تا جنیان دور شوند. این اصطلاح ضرب المثل در میان عام و خاص است: جن و بسم الله؛ یعنی این دو از هم فراری هستند همان طوری که جن از بسم الله فراری است.

برای اینکه خانه مأمنی برای جنیان نشود حتی‌الامکان از مرتفع کردن خانه‌ها بپرهیزید و در صورت داشتن ارتفاع، نوشتن آیت‌الکرسی را بر بلندای خانه فراموش نکنید؛ چون جنیان همانند پرنده هستند و می‌توانند در آن نقاط ساکن شده و به مرور مزاحمت برای ساکنین ایجاد کنند. اینان توانایی پرواز داشته و به آسمان برای جاسوسی و استراق سمع می روند. البته تشبیه به پرنده به معنای توانای پرواز آنان است؛ زیرا از جنس آتش و انرژی است که بسیار سبک بوده و همان طوری که انرژی توانایی عبور از اشیا از جمله دیوار و سطوح سخت را دارا است، این توانایی برای صعود و عروج و بالا رفتن ایشان به آسمان نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

جنیان از طریق وسوسه به انسان ها مسلط می‌شوند؛ بنابراین برای وسوسه‌های شیاطین و جنیان کافر به قرآن و خواندن سوره های و به ویژه دو سوره معوذتین ناس و فلق می توان استعاذه جست و پناه برد. از آیه ۱۲۱ سوره انعام به دست می آید که خواندن بسم الله بر آب و غذا می تواند شیطان را از انسان دور کند؛ زیرا کسانی تحت ولایت شیاطین می روند که گرفتار حرام خواری و گوشتی که بسم الله گفته نشده باشند. به سخن دیگر، خوردن گوشتی که ذبح شرعی نشده زمینه برای شیطنت جنیان است. برای دفع شیاطین می توان از گوشت حلال شده به بسم الله بهره برد. از این آیه هم چنین تاثیر بسم الله و غذای حلال در دور کردن شیطان و جن از جن زده و مجنون می توان آگاه شد.

مهم ترین کارهایی که می توان در محیط جن زده و با مجنون و جن زده انجام داد عبارتند از:

  1. در شروع هر کار بسم الله بگوید، (خصوصاً خوردن و نوشیدن) و فرد جن زده تا زمانی که بسم الله نگوید به او غذا ندهند، زیرا ممکن است عمداً یادش برود؛
  2. سعی کند همیشه با وضو باشد، برای خانم ها حتی اگر معذوریت دارند نیز وضو بگیرند؛
  3. ذکر ورود و خروج از دستشویی را بگوید؛
  4. در هنگام حمام شورت و یا لنگ بپوشد و چهار قل را بلند بخواند؛ شاید علت لزوم پوشش از آن رو باشد که ایشان هر چند از دیوار و مانند آن عبور می کنند؛‌ولی توانایی دیدن آن چه زیر لباس و پوشش باشد را نداشته و همین عامل حجاب آنان می شود؛ در حقیقت جنیان هر چند در برخی از امور همانند سرعت و عبور از دیوار و جا به جای اجسام و دیده نشدن از ما قوی تر باشند؛ ولی لباس و پوشش مانعی در سر راه دیدن آنان است. از این رو در هنگام زناشویی نیز گفته شد تا لخت و عریان نباشند و همسران پوششی را بر خود بیافکنند؛
  5. گوشت حلال با بسم الله بخورد و یا به جن زده خورانده شود؛ گوشت موجب می شود تا لطافت مثالی او کاهش یابد و مجنون به خشم و غضب حیوانی و انسانی بازگردد که خود عامل حفظ و صیانت و امنیت انسان است؛ از این رو باید گفت که غضب و خشونت یک قوه دافعه انسانی از هر موجودی حتی جنیان است. گوشت خوردن در تقویت روحیه غضب و قوه خشم و امنیت یابی بشر بسیار مهم و اساسی و او را از شرور شیطانی و دیدار و ولایت آنان دور نگه می دارد؛
  6. در اول صبح به نیت شفا یافتن از آب زمزم استفاده کند؛
  7. به مدت سه روز خرمای عجوه مدینه را بخورد، بدین صورت که هر روز اول صبح هفت دانه از آن ها را بخورد؛
  8. خواندن یا شنیدن سوره بقره به طور روزانه، البته می توان از سی دی یا نوار استفاده نمود. البته در برخی از روایات ۵۰ آیه با صدای بلند مورد تاکید قرار گرفته است و آیت الله بهجهت (ره) نیز بر آن تاکید داشت؛
  9. دور کردن عکس ها و مجسمه ها از خانه و همچنین پخش نکردن ترانه و موسیقی در خانه؛
  10. هفت بار سوره حمد و اخلاص و فلق و ناس روی آب بخواند و در گوشه اتاق ها و اطراف حیاط بپاشد؛
  11. هفت برگ کنار (درختی که در مناطق گرمسیری می روید) را نرم کرده و با آب مخلوط کند، سپس آن را روی خودش بریزد؛
  12. دود دادن اسپند با حمد و سوره های بیان شده مفید است؛ در حیاط خانه بوته اسپند بکارید؛
  13. اذکار صبحگاه و شامگاه را بخواند؛
  14. اذکار بعد از نماز به ویژه دعای معروف «اعیذ نفسی» از کتاب مفاتیح الجنان بخش تعقیبات مشترکه را بخواند؛
  15. اذکار قبل از خواب را بخواند (حداقل آن خواندن آیه الکرسی و سه بار سوره اخلاص و سه بار سوره فلق و سه بار سوره ناس و ۳۳ بار سبحان الله و ۳۳ بار الحمدالله و ۳۳ بار الله اکبر است).

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

6 دیدگاه

    1. سلام پسرم تقریبا تمامی علائم جنونی که گفتید رو داره ولی بشدت برای درمان مقاومت میکنه تفریبا6ساله که در خانوادمون رنگ شادی بخاطر این قضیه ندیدیم یعنی دیگه خدا هم بما نظری نمیکنه. محتاج کمک از کسیکه واقعا بتونه کمکش کنه هستیم یک انسان خدایی و باشرف پیدا نمیشه دست این پسر رو بگیره صواب داره. یک عمر دعاگو میشیم

      1. بسم الله الرحمن الرحیم. هماره چهار قل بخوانید و به او فوت کنید.
        خط نور بکشید. سوره های جن و چهار قل را روی آب بخوانید و هم چنین آیه 102 سوره بقره و نیز آیت الکرسی را بر همان آب بخوانید و به او بدهید بخورد و دور محیط خوابگاهی او خطی از همان آب بکشید و هم چنین اگر بتوانید دور و گوشه اتاق ها از همین آب خط نور بکشید.

  1. خود را موظف می دانند که انفاق مالی کنند و تمام چیزهای خود و خانواده را به دیگران می دهند.
    ميشه راجب به اين جمله بيشتر توضيح دهيد،فكر ميكردم آدمهاي خوب و آدمهايي كه وابستگي مادي ندارند چنين كمك هاي مالي ميكنند ولي الان شما نوشتيد اين از نشانه هاي افرادي است كه دچار جن زدگي شده اند.با تشكر

    1. سلام علیکم. شاید بیان نارسا بوده یا اشتباه در برداشت؛ زیرا از نظر قرآن، در هر کاری از جمله انفاق شرط امت وسط و اعتدال به دور از افراط وتفریط و اسراف و تبذیر است. حتی پیامبر (ص) مامور است تا بر اساس اعتدال انفاق کند تا ملوم نشود. در روایات نیز بسیار بر اعتدال در انفاق تاکید شده است. اگر کسی اسراف در انفاق داشته باشد در حکم رفتار شیطانی و جنی است. انفاقی که موجب محرومیت واجب نفقه باشد شاید حرام باشد ؛ زیرا در قبرستان مسلمان دفن نشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا