گذشت؛ لذت زندگی
بررسی آثار و ارزش عفو و بخشش در قرآن و روایات
عفو به معنای گذشت از خطا، اشتباه و گناه و نیز خودداری از مجازات بر آن است. در فرهنگ قرآنی- اسلامی به معنای باقیمانده مال از نفقه و خرجی آمده است که بخشیدن آن، سبب تنگدستی صاحبش نشود. اگر بخشیدن مال، موجب شود که شخص در تنگنا و تنگدستی قرار گیرد، آن بخشش را عفو نمیگویند، بلکه به بخششی میگویند که تأثیر زیاد در زندگی شخص بخشنده نگذارد.
ریشه این کلمه به مواردی چون باقی نماندن اثری از چیزی چون خانه هنگام توفان و باد شن و مانند آنها، رها کردن پشم گوسفند برای رشد و فزونی، فزونی سبزه و چمن، نادیده گرفتن، پشم چینی و مانند آنها باز میگردد. هر چند که در ظاهر نوعی تضاد در این معانی وجود دارد؛ ولی باید توجه داشت که اصل همان «اثرزدایی از چیزی پس از توفان و باد» است. از این رو به هلاکت و نابودی چیزی که اثری از آن باقی نماند، نیز عفو گفته میشود.
از آنجا که نادیده گرفتن پشم کنونی گوسفند یا پرهیز از چیدن سبزه و چمن و نادیده گرفتن آن، موجب پرپشتی و افزایش پشم و سبزه میشود، به این عمل نیز عفو گفته میشود. کسی که از گناه و خطای دیگری میگذرد و آن را نادیده میگیرد به گونهای که هیچ یک از آثار گناه و خطا به چشم نیاید، این عمل نیز عفو است. عفو همانند زکات برخلاف ظاهرش که کاستی و از دست رفتن حق و حقوقی است؛ ولی در باطن موجب افزایش و رشد شخص بخشنده و عفو کننده میشود؛ گویی با نادیده گرفتن آن چیز در قالب عفو و گذشت، امکان رشد و افزایش پشم و سبزه را میدهد.
با توجه به اینکه عفو از مال، به آن مالی گفته میشود که بخشش آن، موجب تنگنا و تنگدستی نشود (لسان العرب، ج 9، ص 294 و 296، «عفا»)، میتوان این نتیجه را گرفت که عفو در جایی سزاوار است که انسان با عفو و گذشت خویش، ضربه اساسی نخورد؛ زیرا در این صورت باید آن را از مصادیق ایثار دانست.
به سخن دیگر، عفو، نادیده گرفتن حقی در میزان و اندازهای است که تأثیر زیاد و شگرفی در شخص نمیگذارد. چنین امری مرتبهای از احسان خواهد بود؛ اما اگر با نادیده گرفتن حقی، خود شخص از چیزی محروم شود، دیگر آن را عفو نمیگویند، بلکه از مصادیق ایثار و در مرتبه بالاتری به نام اکرام است.
عفو کننده با بخشش و عفو خویش، گویی همانند توفان و سیل، اثر خطا و گناه و اشتباه را میشوید و میبرد. و هیچ اثری از آن به جا نمیگذارد. عفو نیز در مواردی است که بود و نبود آن چیز در زندگی عفو کننده تأثیر زیادی نمیگذارد.
محدوده عفو و گذشت
عفو و گذشت در مسائل شخصی و فردی مطرح است و در مسائل اجتماعی که به امنیت عمومی و هنجارهای اجتماعی آسیب میزند، نمیتوان از این قاعده پیروی کرد. البته حاکم و رهبر اسلامی با توجه به سنجش جوانب میتواند نسبت به مواردی عفو داشته باشد، ولی این امر جزیی است نه کلی و به شکل یک قاعده غیر قابل اجرا است.
از سوی دیگر، اگر در مسائل شخصی این احتمال داده شود که عفو موجب بحران اجتماعی میشود و هنجارشکنی در جامعه به سبب این عفو و گذشت تقویت و به یک پدیده تبدیل میشود نمیتوان از قاعده عفو بهره برد.
همچنین در گناهانی که در قالب جرم، برای آن مجازاتی از حد شرعی تعریف شده است نمیتوان از قاعده عفو استفاده کرد. به سخن دیگر، در اموری که حدود شرعی برای آن وضع شده، عفو معنا و مفهومی ندارد. به عنوان نمونه در زنا و شرابخواری و مانند آن، قاعده عفو جاری نمیشود. از این رو، پیامبرخدا(ص) میفرماید: تجاوزوا عن الذنب ما لم یکن حدا؛ از گناه، تا زمانی درگذرید که مستوجب حدی نباشد. (تنبیه الخواطر: 2، 120).
البته حد قصاص در قتل که یک حکم شرعی است، مرتبط با حقوق خصوصی است و میتوان در آن عفو جاری کرد؛ اما اگر این قتل به حوزه اجتماعی ارتباط یافته باشد، حاکم شرع و رهبر جامعه نمیتواند حتی در صورت بخشش اولیای دم از حقوق اجتماعی چشم بپوشد. احکام جزیی این امر در شریعت اسلامی به تفصیل توضیح داده شده است.
آثار عفو و گذشت
عفو هر چند یک رفتار و عمل اجتماعی است، ولی برخاسته از یک حالت روانی و نفسانی است. منشأ عفو را باید در رحمت و رأفت افراد جستوجو کرد. کسی که دارای این فضایل اخلاقی است، نسبت به خطا و اشتباه و گناه دیگری، عفو و گذشت خواهد داشت. در آیات و روایات آثاری برای عفو و گذشت بیان شده که بیانگر ارزش و اهمیت آن در زندگی دنیوی و اخروی و نیز فردی و اجتماعی است. برخی از این آثار و کارکردهای عفو عبارتند از:
1. بهترین کار انسانی: در میان اخلاق اجتماعی، یکی از بهترین رفتارها، عفو و گذشت است؛ زیرا شخصی که اهل گذشت است، با کاستن از مشکل دیگری که به خطا و اشتباه ایجاد شده، زمینه رشد فکری و فرهنگی جامعه را فراهم میآورد و انسجام اجتماعی را تقویت میکند و بر اتحاد و وحدت اجتماعی توجه میدهد. از این رو پیامبر خدا(ص) میفرماید: آیا شما را از بهترین خویهای دنیا و آخرت خبر ندهم؟: عفو و گذشت از کسی که به تو ستم کرده است؛ ارتباط با کسی که از تو بریده است؛ و نیکی به کسی که به تو بدی کرده است؛ و عطا کردن به کسی که از تو دریغ داشته است. (الکافی: ج 2، ص 107، حدیث 1).
عفو در مسائل فردی و شخصی میان دو یا چند نفر امری بسیار مقبول ممدوح و یک فضیلت اجتماعی و رفتاری هنجاری و معروف است؛ البته در مسائل اجتماعی عام شرایط فرق میکند و باید شرایط اجتماعی را نیز ملاحظه کرد؛ زیرا در ظلمی که به اجتماع و امنیت عمومی وارد میشود نمیتوان به این سادگی سخن از عفو کرد؛ چرا که موجب گسترش نا امنی و ناهنجاری اجتماعی و مانند آن میشود که خود آسیبهای جدی به اهداف اجتماع و فلسفه وجودی آن وارد میسازد.
2. مزد خدایی: کسی که عفو و گذشت کند مستقیم از خداوندمزد میگیرد و خداوند متعهد شده تا خودش پاداش و مزد او را بپردازد. این اصطلاح برای تبیین ارزشمندی و اهمیت بسیار زیاد عفو و گذشت کفایت میکند؛ زیرا شرافت آدمی با این عمل بسیار افزایش مییابد به طوری که خداوند خود متعهد به پاداش به این افراد میشود. پیامبر خدا(ص) میفرماید: آن گاه که بندگان در صحرای محشر گرد آورده شوند، آواز دهندهای جار زند: آن کسی که مزدش با خداست برخیزد و به بهشت رود. گفته میشود: چه کسی مزدش با خداست؟ میگوید: عفوکنندگان مردم. (کنز العمال: 7009).
3. مقام محسنان: از نظر قرآن، عفو و گذشت، از مصادیق احسان است و کسی که به این کار اقدام کند و بتواند نفس خویش را از انتقام و مجازات نگه دارد، میتواند خود را به مقام محسنان برساند و از آثار و پیامدهای مثبت آن در دنیا و آخرت بهرهمند شود. خداوند در قرآن ضمن تأکید بر عفو مردم، آن را از مصادیق احسان دانسته و بر محبوبیت اهل احسان در نزد خود سخن گفته است. (آل عمران، آیه 134؛ مائده، آیه 13).
4. محبوب خدا: کسی که اهل عفو و گذشت باشد، صفت الهی را در خود ظهور و بروز داده است؛ زیرا خداوند اهل عفو و گذشت است. بر همین اساس، خداوند کسانی را که صفات او را در خود ظهور میدهند دوست میدارد. (همان) پیامبر خدا(ص) نیز میفرماید: ان الله عفو یحب العفو؛ خداوند بسیار با گذشت است و گذشت را دوست دارد. (کنز العمال: 7005).
5. مقام صابران: از نظر قرآن کسی که به جای مقابله به مثل و اجرای عدالت و احقاق حقوق خود، نسبت به دیگری عفو و گذشت دارد، توانسته است در برابر مصیبت صبر کند و با صبر خویش خود را به مقام صابران برساند. این مقام که از مقامات محبوب در نزد خداوند است، یکی از برترین مقامات انسانی است که باید برای رسیدن به آن تلاش کند. پس اگر کسی صبوری کند و عفو نماید، خود را محبوب خداوند قرار داده و از آن مقام بهرهمند خواهد شد. (نحل، آیه 126) از نظر قرآن صبوری برای صابران در برابر خطا و گناه و اشتباه دیگری امری پسندیده است. (همان)
6. خیر: از نظر قرآن، صبوری در برابر مصیبتهایی که دیگران بر انسان وارد میکنند، به عنوان یکی از مصادیق خیر دانسته شده است و شخصی که صبوری میکند و به جای انتقام و مجازات، عفو و گذشت میکند، در حقیقت خیر را برای خویش رقم زده است.(همان)
7. سزاوارترین عمل: عفو یک عمل صالح است. از آنجا که تأثیرات زیادی در روان شخص و رفتار اجتماعی به جا میگذارد، از سزاوارترین اعمال نیک شمرده شده است. یامبر خدا(ص) میفرماید: العفو احق ما عمل به؛ گذشت، سزاوارترین چیزی است که به آن عمل میشود. (کنز المعال: 7003).
8. زداینده کینهها: کینه همانند صفت زشت حسادت پیش از آنکه به دیگری ضرر برساند به خود شخص زیان میرساند. از این رو در اسلام از این صفات زشت پرهیز داده شده و از مردمان خواسته شده تا به درمان این صفت پست و زشت بپردازند. یکی از راههای درمان کینه و از میان بردن آن از دلها، عفو و گذشت است. پیامبر خدا(ص) میفرماید: تعافوا تسقط الضغائن بینکم؛ از یکدیگر گذشت کنید تا کینههای میان شما از بین برود. (کنز العمال: 7004)
9. برخورداری از عفو الهی: در روایات آمده که اگر کسی چیزی را برای خود میپسندد، آن را برای دیگری نیز بپسندد. همچنین آمده رحم کنید تا به شما نیز رحم کنند. کسی که خواهان عفو و گذشت الهی نسبت به گناه و خطا و اشتباه اوست، باید خود این گونه باشد. بهرهمندی از عفو الهی منوط به عفو مردم در دنیا است. پیامبر خدا(ص) میفرماید: من اقال مسلما عثرته اقال الله عثرته یوم القیامهْ؛ هر که خطای مسلمانی را ببخشد، خداوند در روز رستاخیز خطای او را ببخشد. (کنز المال: 7019).
10. عزتآفرین: از نظر قرآن منشأ عزت خداوند است. از آنجا که خداوند عفو را دوست میدارد، به صاحبان عفو این عزت را میبخشد؛ اصولاً کسی که اهل بخشش است در چشم مردم محبوب و عزیز میشود. بر همین اساس پیامبر خدا(ص) میفرماید: علیکم بالعفو؛ فان العفو لا یزید العبد الا عزا، فتعافوا یعزکم الله؛ بر شما باد به گذشت؛ زیرا که گذشت جز بر عزت بنده نمیافزاید. پس از یکدیگر گذشت کنید تا خداوند شما را عزت بخشد. (الکافی: ج 2، ص 108، حدیث 5).
11. افزایش عمر: از جمله آثار عفو و گذشت، افزایش عمر است. در روایات اسلامی عواملی برای افزایش عمر یعنی انتقال از اجل معلق به اجل مسمی بیان شده که شامل صله رحم، صلوات، زکات و صدقات مالی و مانند آن میشود. پیامبرخدا(ص) در این باره میفرماید: من کثر عفوه مد فی عمره؛ هر که پر گذشت باشد، عمرش دراز شود. (اعلام الدین: ص 315).
12. دفع مقدرات ناگوار: انسان همواره گرفتار بلایا و مصیبتهایی است که بخشی از آنها آزمون الهی و بخشی دیگر مجازات و کیفر اعمال اوست. از راههای دفع مجازات و کیفر، گذشت از خطا و اشتباه دیگری است. پیامبر خدا(ص) میفرماید: از لغزشهای خطاکاران در گذرید تا بدین سبب خداوند شما را از مقدرات ناگوار نگه دارد. (تنبیه الخواطر: ج 2، ص 120).
ضرورت ترک کارهای منافی عفو و گذشت
برخی از مرم عفو و گذشت میکنند، ولی همواره منت میگذارند یا سرزنش میکنند و رفتارهایی را نشان میدهند که باعفو و گذشت منافات دارد.
از جمله کارهای منافی باعفو وگذشت سرزنش خطاکار است. از نظر اسلام عفو و گذشت خوب است به شرط آن که همراه با سرزنش فرد خاطی نباشد. امام علی(ع) در این باره میفرماید: ما عفا عن الذنب من قرع به؛ کسی که به واسطه گناه کسی را سرزنش کند، گذشت نکرده است. (غرر الحکم: 9567). آن حضرت در جایی دیگر میفرماید: التقریع احد العقوبتین؛ سرزنش کردن، یکی از دو مجازات است. (غرر الحکم: 9567). به سخن دیگر، کسی که عفو میکند باید از سرزنش دوری کند؛ زیرا مجازات کردن و سرزنش کردن هر دو از مصادیق مجازات است؛ پس کسی که سرزنش میکند، در حقیقت عفو نکرده بلکه شخص را مجازات کرده است.
امامزینالعابدین(ع)- درباره آیه «فاصفح الصفح الجمیل؛ پس گذشت کن گذشتی نیکو که گویی صفحه را ورق زدی و ورقه سپیدی آشکار شده است.»- فرمود: العفو من غیر عتاب؛ مقصود، گذشت بدون سرزنش است. (الامالی للصدوق: ص 416، حدیث 547).
امام صادق(ع) نیز میفرماید: الصفح الجمیل ان لاتعاقب علی الذنب؛ گذشت نیکو، این است که بر گناه و خطا کیفر نکنی. (تحف العقول: 369).
امام علی(ع)- در سفارش به فرزندش حسن(ع) فرمود: هر گاه فردی از آنان (غلامان و زیردستان) به سبب گناهی سزاوار کیفر شد، او را به وجهی نیکو سرزنش کن؛ زیرا سرزنش همراه با گذشت برای کسی که عقل و فهمی دارد، دردناکتر از کتک زدن است. (تحف العقول: 87).
اصولاً انسان باید از انتقام به هر شکلی جلوگیری کند؛ چون صفت خوبی نیست که انسان به عنوان انتقامگیر شناخته شود؛ مگر آنکه مسئلهای باشد که لازم است که انتقام جویی شود. کسی که نتواند عفو کند گرفتار انتقام خواهد شد. از این رو امام علی(ع) میفرماید: من لم یحسن العفو اساء بالانتقام؛ هر کس کار خوب گذشت را انجام ندهد، کار ناپسند انتقام را مرتکب شود. (غررالحکم: 8959)
از نظر امام علی(ع) عفو یا پس از آن در پیش میگیرد، در حقیقت عفو نکرده است.
عفو در هنگام قدرت
از جمله زیباترین مواردی که عفو بسیار ستوده شده، عفو هنگام قدرت است. امام علی(ع) میفرماید: کن جمیل العفو اذا قدرت، عاملاً بالعدل اذا ملکت؛ در زمانی که قدرت داری، خوش گذشت باش و در زمانی که زمامداری دادگر باش. (غرر الحکم: 1688).
پیامبر خدا(ع) میفرماید: هر کس هنگام قدرت ]بر انتقام[ گذشت کند، خداند در روز لغزش از او در گذرد. (کنز العمال: 7023).
امام علی(ع) میفرماید: اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکرا للقدرهًْ علیه؛ هر گاه بر دشمنت قدرت یافتی، گذشت از وی را شکرانه قدرت یافتنت بر او قرار ده. (نهجالبلاغهْ: حکمت 11)
پس این گونه رفتار در هنگام قدرت خود بازتاب روحیه شکرگزاری از خداوند بر نعمتی است که به او داده شده است. آن حضرت(ع) این رویه را همچنین زکات پیروزی و قدرت دانسته و فرموده است: العفو زکاهْ الظفر؛ گذشت، زکات پیروزی است. (نهجالبلاغهْ: حکمت 211.)
آن حضرت(ع) عفو هنگام قدرت را از نیکوترین مکارم اخلاقی دانسته و فرموده است: احسن المکارم عفو المقتدر، وجود المفتقر؛ نیکوترین خصلتهای والای انسانی، گذشت فرد قدرتمند و بخشندگی فرد تهیدست است. (غرر الحکم: 3165). ایشان درجایی دیگر فرموده است: عند کمال القدرهْ تظهر فضیلهْ العفو؛ در اوج قدرت، فضیلت گذشت آشکار میشود. (غرر الحکم: 6215).
همچنین فرمان میدهد: زمانی که قدرت داری با گذشت باش و در زمان تنگدستی بخشنده و در عین نیازمندی ایثارگر، تا فضل تو به کمال رسد. (غرر الحکم: 7179).
امام علی(ع) پیوسته میفرمود: آن گاه که در خشم میآیم، کی آتش خشم خود را فرو نشانم؟ آیا آنگاه که برگرفتن انتقام قدرت ندارم و به من گفته میشود: بهتر است صبر کنی، یا هنگامی که توانایی انتقام دارم وبه من گفته میشود: بهتر است گذشت کنی؟ (نهجالبلاغهْ: الحکمهْ 194).
گذشتهای نابجا و نادرست
چنانکه گفته شد، عفو خوب است ولی نه در همه جا و نه در همه حال. برخی از مواردی که در اسلام گذشت؛ نادرست و نابجا دانسته شده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. عفو از فرومایه: امام علی(ع) میفرماید: گذشت به همان اندازه که شخص بزرگوار را درست میکند، شخص فرومایه را تباه میگرداند (کنز الفوائد: 2، 182).
2. افزایش نابهنجاری یا تضعیف قدرت: اگر عفو موجب شود که نابهنجاری در جامعه افزایش یابد و هنجارهای اجتماعی و شرعی و عرفی تضعیف شود و یا قدرت حاکم و شخص، تضعیف و سست بنیان شود، باید از آن استفاده نکند. امام علی(ع) میفرماید: جاز بالحسنهًْ و تجاوز عن السیئهًْ ما لم یکن ثلما فیالدین او وهنا فیسلطان السلام؛ ]بدی یا خوبی را[ به نیکی پاداش ده و از بدی درگذر، به شرط آنکه به دین لطمهای نزند یا در قدرت اسلام ضعفی پدید نیاورد. (غررالحکم: 4788).
3. هنگام ضرر و زیان قطعی: اگر احتمال داده شود که عفو موجب زیان است، بهتر است که عفو انجام گیرد، اما در صورت علم و یقین به ضرر میبایست عفو را کنار گذاشت و مجازات و تنبیه را در دستور کار قرار داد. امام زینالعابدین(ع) میفرماید: حق کسی که به تو بدی کند، این است که از او درگذری، ولی اگر دانستی که گذشت از او زیانبار است، آنگاه انتقام بگیر. خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «برکسانی که پس از ستمی که بر آنها رفته باشد انتقام میگیرند، ملامتی نیست». (الشوری: 41؛ الخصال: 570، 1.)
باتوجه به آنچه در این مقاله گفته شد میتوان نتیجه گرفت که برای رسیدن به بسیاری از کمالات معنوی و انسانی میبایست شیوه گذشت را سرلوحه کارهایمان قرار دهیم و بدانیم که لذت زندگی درگذشت و عفو و اغماض و تغافل است و با این سبک و رویه میتوان به آرامش و آسایش دست یافت و در نزد خداوند و انسانها عزیز و ستوده شد.