آن چه در پی می آید مصاحبه ای از روزنامه کیهان است که در چند شماره به عنوان گزارش در قالب مولفه های گفتمان انقلاب اسلامی در چهل سالگی انقلاب انجام شده است.
مؤلفههای قدرت در چهل سالگی انقلاب اسلامی
آیتالله «خلیل منصوری» مدرس حوزه علمیه قم، نویسنده، پژوهشگر و کارشناس مسائل فقهی و سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان در این باره میگوید: «انقلاب اسلامی در بستر گفتمانی امام خمینی(ره) که متاثر از اسلام است شکل گرفته است و به طور طبیعی منطقهای که جغرافیای سیاسی مسلمانان را شکل میدهد از چنین جریانی به شدت تاثیر میپذیرد. توفان بنیانفکنی که انقلاب اسلامی در این منطقه ایجاد کرد در هیچ جای جهان ایجاد نشد.
مردم منطقه به سبب شکستهایی که سالها آنان را در عقبافتادگی مطلق نگه داشته بود و حتی سرزمینهای آنان را اشغال کرده بود و به طور مستقیم بر آنان سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تحمیل میکرد، در رنج و سختی بودند، در حالی که بر اساس اصل اولیه و مهم اسلام، هرگونه سلطه بیگانگان بر مسلمانان غیرقابل قبول است و باید با آن مبارزه شود.»
وی اضافه میکند: «بدتر از همه آنکه بخشی از مهمترین جغرافیای دینی منطقه یعنی فلسطین و قدس قبله اول مسلمانان به اشغال جریان غربی و صهیونیستی درآمد تا با آوارهسازی ملت مظلوم فلسطین و کشتار دستهجمعی آنان رژیم صهیونیستی نقش ژاندارم منطقه را پیدا کند و اهداف استعماری سرمایهداری غربی را پیش ببرد و بدین ترتیب امکان غارت ثروتهای مسلمانان از جمله نفت و گاز تسهیل بخشیده شود، در حالی که انقلاب اسلامی با شعار مبارزه با ظالمان و مستکبران و اشغالگران به ویژه با بیان عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی حرکت عمیقی در منطقه ایجاد کرد و مردم منطقه که در ناامیدی مطلقی به سر میبرند بارقههای امید در دلهای آنان زنده شد.»
بدون شک حضور یک کشور قدرتمند در منطقه مهم و استراتژیک غرب آسیا با منافع استعمارگران جور در نمیآید، به همین دلیل از همان ابتدای انقلاب تصمیمهای جدی برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران در کاخ سفید، کاخ الیزه و دیگر کشورهای غربی اتخاذ شد.
حجت الاسلام والمسلمین «خلیل منصوری» مدرس حوزه علمیه قم، پژوهشگر و نویسنده در گفتوگو با گزارشگر کیهان به مسئله مهم بازگشت به اسلام اشاره میکند و میگوید: «بازگشت به اسلام به عنوان تنها راه حل واقعی و اصلی در گفتمان انقلاب اسلامی برجستهسازی شده است. این امر موجب شده تا دیگر مکاتب جعلی که مدعی آزادیخواهی بشری بودند به محاق بروند و مردم با بازگشت به اسلام اصیل خواستار طرد مستکبران و ظالمان و استعمارگران برآیند.»
وی اضافه میکند: «دشمنان با درک چنین تأثیری در چهار دهه پس از انقلاب اسلامی تلاش کردند تا این اندیشه و گفتمان را به سوی نابودی بکشانند، وقوع جنگها، ایجاد جریانهای بیهویت و بیارزشی همچون طالبان، القاعده و داعش و حتی مطرح کردن مدل ترکیه از جمله برنامههایی بود که دشمنان برای ایجاد ناامیدی در دل ملتهای امیدوار و بیدار منطقه پدید آوردند. اما با این همه توطئه و ترفند و تهدید، ایران اسلامی راه خود را پیدا کرده و مردم منطقه غرب آسیا با درک صحیح حق از باطل و جداسازی جریانهای به ظاهر اسلامی به مقاومت اسلامی با دشمنان پرداختهاند. مردم فلسطین، سوریه، عراق، بحرین، یمن، عربستان و حتی شمال آفریقا به امید بهرهگیری از جریان اصیل اسلام، قیامها و حرکتهایی به عنوان بیداری اسلامی شکل دادند که هر چند با مقابله و دشمنی «مستکبران، اشغالگران و ظالمان سهگانه شوم «عربی، غربی، عبری» مواجه شد اما ملتهای منطقه ناامید نشدند و جریانهای اسلامی و مقاومت اسلامی در منطقه به یک جریان قوی تبدیل شده که آمریکا را از منطقه رانده و اشغالگران را پشت دیوارهای بلند محدود و محصور ساخته است.»
نقش جوانان در انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی با آنکه فراگیرترین انقلابها در دوره معاصر از نظر جذب حداکثری مردم به خود بوده است تا جایی که از همه اقشار و طبقات اجتماعی در تحقق اهداف آن نقش داشتند، اما نمیتوان از نقش ویژه جوانان در ایجاد، حفظ، دفاع و مدیریت آن چشم پوشید.
آیتالله خلیل منصوری مدرس حوزه علمیه قم، نویسنده و پژوهشگر در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره نقش جوان در انقلاب اسلامی ایران میگوید:«انقلاب اسلامی با نگاهی جدید به حوزه شناختی و رفتاری بر آن بود تا نگرشی جدید در سطوح گوناگون معرفی و رفتاری به ویژه در عرصه سیاسی و سیاست بینالملل ایجاد کند. از این روست که با شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، نظامهای گفتمانی کمونسیتی و سرمایهداری را به چالش کشید و طرح نو در انداخت که بر اساس گفتمان توحید محور و شریعت مدار عدالت قسطی جهانی بود. در این میان قشر جوان دانشگاهی با شناختی که به اوضاع جهان داشت، گفتمان انقلاب اسلامی را تنها راهحل برای مشکلات جهانی یافته و برای تحقق آن از جان و مال گذشت و جانفشانی و فداکاری بسیاری کرد. امام خمینی(ره) با درک این مهم از همان آغاز یاران خویش را کسانی معرفی میکند که در کوچهها بازی یا در گهواره خوابیدهاند. اینان بودند که در دهه نخست انقلاب اسلامی در ایجاد و تداوم و دفاع از انقلاب اسلامی جانفشانی کردند.»
نقش حمایت مردمی در پیروزی انقلاب
انقلاب اسلامی پدیدهای شگفت بود که همه اقشار و طبقات اجتماعی را مجذوب خود کرد. این گونه است که حمایت مردمی را با خود همراه داشته است. البته ممکن است هر یک از اقشار و طبقات اجتماعی به انگیزهای خاص وارد جریان انقلابی شده باشند و به طور طبیعی اهداف خاصی را دنبال میکردند، اما همه مردم به این نتیجه رسیده بودند که برای تحقق اهداف خاص خویش تنها راهکار سازنده و موثر، همراهی با انقلاب اسلامی و گفتمان امام خمینی(ره) است که از جهانشمولی و فراگیری عمیق و گستردهای برخوردار بود به طوری که هر کسی را با هر انگیزهای به خود جلب و جذب میکرد.
به گفته آیتالله منصوری، گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس رحمت برای جهانیان شکل گرفته که اختصاص به بشریت ندارد، بلکه حتی مسایل و مباحث زیست محیطی و مانند آنها نیز در خود دارد. نگاه جهانشمولی انقلاب اسلامی که بر گرفته از گفتمان قرآن و اسلام بود، میتوانست همه اقشار ایرانی بلکه جهانی را به خود جلب و جذب کند. از این روست که یک جریان عظیم اجتماعی را در سطح جهان موجب شد و تحولات انقلاب در محدوده ایران باقی نماند. ذات انقلاب اسلامی و گفتمان آن، به گونهای بود که نیاز به صدور انقلاب نداشت، بلکه به خودی خود دیگران را به خود جلب و جذب و همراه و همگام میکرد. از این روست که در همه جای جهان از همه اقشار و طبقات اجتماعی، افراد و گروههایی به سمت انقلاب جذب و جلب شده و حتی برای درک میدانی سفرهایی به ایران داشتند تا از مدل آن بهرهگیری کرده و برای تحولات اجتماعی در کشور خویش از آن استفاده کنند. بنابراین، انقلاب اسلامی نه تنها در جغرافیایی اجتماعی قشر یا طبقه خاص محدود نشد، بلکه در جغرافیای انسانی در همه جهان شکل گرفته و تاثیر گذاشته و همه را به گونهای با خود درگیر و همراه کرده است.»
وی تصریح میکند: «به طور طبیعی همراهی اجتماعی مردم به شکل گسترده با انقلاب اسلامی موجب شد تا نتوان هیچ انگ و رنگی به انقلاب اسلامی چسباند و با فرار به جلو، انقلاب را محدود یا سرکوب کرد. انقلاب اسلامی با چنین ویژگی به سادگی توانست از سد همه مشکلات و چالشها و بحرانها عبور کند و به پیروزی قطعی دست یابد. شاید بتوان گفت که انقلاب اسلامی در دوره معاصر بلکه در همه تاریخ تنها تحول اجتماعی عمیق است که همراهی همگانی مردم را با خود داشته است و از صفر تا صد این مردم بودند که انقلاب را ایجاد، حفظ و تقویت کرده و به اهداف متعالی آن سوق دادند».
دلیل هجمه فرهنگی دشمنان علیه انقلاب
بی گمان انقلاب اسلامی، یک انقلاب اجتماعی با ریشهها و خاستگاههای فلسفی و فرهنگی است.
گفتمان انقلاب اسلامی در برابر گفتمانهای دیگر حتی به ظاهر اسلامی و فکری و فرهنگی، یک گفتمان فلسفی است که حوزه هستها را با بایدها در آمیخته است. هر گزاره رفتاری و توصیهای آن برخاسته از گزاره شناختی فلسفی آن است. از این روست که میتوان گفت انقلاب اسلامی حتی از انقلابهای کمونیستی فکری و فلسفیتر است. افزون بر اینکه گفتمان انقلاب اسلامی توصیههایی دارد که فراتر از اقتصادی و سیاسی، به حوزه فرهنگ عمومی و فرهنگ خاص توجه ویژهای دارد. از این روست که به گفته آیتالله منصوری، آنچه ایمان مردم ایران را در گفتمان انقلاب اسلامی ساخت، مجموعهای از گزارههای معرفتی ، شناختی و فلسفی است که با قلب و ایمان آمیخته است. این گونه است که عقل و قلب با هم جمع شده تا مردم با تعبدی عقلانی در حرکتهای انقلابی از همه چیز خویش به عشق الهی بگذرند و همه هستی را فدای آرمانهای انقلاب اسلامیکنند. موتور محرکه انقلاب اسلامی ریشه در نهضت و قیام عاشورایی دارد که هدف آن را تامین حکومت مصلح جهانی است. امیدی که مردم به ظهور مهدی(عج) و بستری سازی برای آن به عنوان انتظار مقدس دارند، ایشان را به سمت و سوی حرکتهایی سوق داده است که شهادت یک پیروزی تلقی میشود، چنانکه رسیدن به اهداف انتظار پیروزی دیگر است. به سخن دیگر، آنان خود را مامور به وظیفه میدانستند نه نتیجه، ظاهری هر چند که اگر آن نیز به دست میآمد مطلوب است؛ اما وقتی مردم خود را بر اساس فرهنگ گفتمانی مامور به وظیفه حرکت انقلابی میدانند، به طور طبیعی شهادت در آن نیز پیروزی تلقی میشود. با توجه به این عناصر مهم گفتمانی که برخاسته از فرهنگ عاشورایی و مهدویت است، دشمن دریافته است که برای نابودی جریان گفتمان انقلاب اسلامی که منطقه و جهان را به هم ریخته و معادلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و امنیتی آنان را تهدید میکند و به دفاع از مظلومان و مستضعفان عالم علیه ظالمان و مستکبران حرکتهایی را ساماندهی میکند، تنها راه مبارزه علیه چنین گفتمانی ، تهدید و به چالش کشیدن موتورهای حرکتی آن است که ریشه در عاشورایی حسینی و عدالت جهانی مصلح کل حضرت مهدی(عج) دارد. از این روست که دشمن بیشترین هجمه را به عاشورا و مهدویت میکند تا با تضعیف این بنیادهای فلسفی و فرهنگی، انقلاب را از درون به چالش بکشاند و از مسیر اصلی دور و در نهایت ساقط سازد. در برابر یک انقلاب با خاستگاههای فلسفی و فرهنگی دشمن نقشه راه خویش را نیز به چالش کشیدن و هجوم و حمله به این بنیادها و خاستگاههای فلسفی و فرهنگی قرار داده و ناتو و تهاجم فرهنگی را سامان داده است.
فریده شریفی
http://kayhan.ir/fa/issue/1507/5
http://kayhan.ir/fa/issue/1508/5
http://kayhan.ir/fa/issue/1509/5