اجتماعیاخلاقی - تربیتیمعارف قرآنیمقالات

گنج های اخلاقی بهشت

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

فضایل اخلاقی نقش کلیدی در سعادت دنیوی و اخروی انسان دارد. البته همه فضایل اخلاقی در یک درجه و مرتبه نیستند؛ چنان که ارزش همه پندارها و اندیشه های ذهنی و عقاید و افکار بشر در یک سطح نیست. برخی از این فضایل اخلاقی بسیار با اهمیت و دارای کارکردهای و فواید بسیار است. در این جا به برخی از مهم ترین آن ها که از آن به گنج های بهشت یاد شده پرداخته می شود. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سعادت بشر در گرو فضایل اخلاقی

از آیات و روایات بر می آید که سعادت دنیا و آخرت بشر در گرو فضایل اخلاقی است، به طوری که پیامبر(ص) می فرماید: إنّ اللّه حَرَّمَ الجَنَّةَ على كُلِّ فَحّاشٍ بَذِيءٍ، قَليلِ الحَياءِ، لا يُبالِي ما قالَ و لا ما قيلَ لَهُ؛ ؛ خداوند بهشت را بر هر فحّاش بد زبان بى شرمى كه باكى ندارد چه گويد و چه شنود، حرام كرده است.(كافي، ج 2، ص 323)

رسول خدا (ص) فرمود: خوش اخلاق باشید؛ زیرا عاقبت خوش اخلاقی بهشت است و از بد اخلاقی بپرهیزید، چه آن که سرانجام آن جهنم است(وسایل الشیعه ، ج12، ص152)؛ زیرا بد اخلاقی ایمان و عمل صالح را از بین می برد همان گونه که سرکه عسل را از بین می برد.(الکافی ،شیخ کلینی، ج2، ص321، چاپ دارالکتب الاسلامیه)

آن حضرت در جایی دیگر می فرماید: جبرئیل بر من نازل شد و فرمود: ای محمد! خوش اخلاق باش؛ زیرا بد اخلاقی انسان را از خیر دنیا و آخرت محروم می کند. سپس فرمود : شبیه ترین شما به من خوش اخلاق ترین شما است.(وسایل الشیعه، ج12، ص24)

هم چنین در روایت آمده است: همانا انسان به خاطر سوء خلقش، به پایین ترین جایگاه جهنّم سقوط می کند. (میزان الحکمه، حدیث 5101)

یکی از فضایل اخلاقی ادای امانت است. خداوند بارها نسبت به امانت و ادای آن تاکید کرده و فرموده است: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها؛ به راستی که خداوند شما را امر می کند تا امانت ها را به اهل آن بازگردانید.(نساء، آیه 58)

این فضلیت اخلاقی می بایست در همه حوزه ها از جمله در خلافت الهی انسان در زمین(احزاب، آیه 72؛ بحارالانوار،ج 5 ، ص 309) ، حکومت(مستدرك،ج 17، ص 355؛ نهج البلاغه، ص 366) ، حریم همسری و زن و شوهری(مستدرك وسایل الشیعه، ج 14 ، ص 251)، مجالست با مردم(شرح نهج البلاغه،ج 18 ، ص 177 ؛ بحارالانوار،ج 72 ، ص 465)، و در مسایل اقتصادی و مانند آن ها رعایت شود.

در فایده ادای امانت و تاثیر مثبت آن در زندگی شخصی، امام صادق (ع) به عبدالرحمن بن سیابه فرمود: آیا به تو سفارشی ارزنده داشته باشم؟ او گفت: آری یابن رسول اللَّه صلی الله علیه وآله! امام فرمود: «عَلَیک بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ، تَشْرِک النَّاسَ فی اَمْوالِهِمْ هکذا؛ بر تو باد راستگویی و اداء امانت که در این صورت شریک مال مردم خواهی بود. [پس امام دو انگشت خود را به هم چسبانیده و فرمود] مثل این.( وسائل الشیعه، ج 19، ص 69؛ بحارالانوار، ج 47 ، ص 384)

از این دسته از روایات ضرب المثلی در میان مردم پدید آمده است که می گوید: آدم خوش اخلاق شریک مال مردم است؛ زیرا ادای امانت یکی از مهم ترین فضایل اخلاقی است.

امام صادق (ع) فرموده است:«انَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً الَّا بِصِدْقِ الحدیثِ وَاداءِ الْامانَةِ الَى الْبِرِّ وَالْفاجِر؛ خداوند هیچ پیامبرى را بر نیانگیخته، جز براستگویى و اداى امانت به نیكوكار و بدكار» ( الکافی، ج2، ص104، ح1)

امام باقر(ع) نیز می فرماید:« ثَلاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وجَلَّ لِاحَدٍ فیهِنَّ رُخْصَةً: اداءُ الْامانَةِ الَى الْبِرِّ وَالْفاجِرِ … ؛ خداوند اجازه ترك سه چیز را به هیچ كس نداده: یكى رد امانت (به صاحبش) مى‏باشد چه نیكوكار باشد چه بدكار …». ( مشكاة الانوار طبرسی، ج3 ، ص142)

امیرمۆمنان (ع) فرمود: سوگند مى‏ خورم كه لحظه‏اى قبل از وفات پیامبر (ص) سه بار از او شنیدم كه فرمود: «یا ابَاالْحَسَنِ ادِّ الْامانَةَ الَى الْبَرِّوَالْفاجِرِ فیما قَلَّ وَجَلَّ حَتَّى فِى الْخَیْطِ وَالْمَخیطِ؛ اى ابالحسن! امانت را به نیكوكار و بدكار پس بده، كم باشد یا زیاد، حتّى نخ و سوزن».( بحارالنوار ، ج77، ص275)

همچنین آن حضرت در یكى از وصیتهایش فرمود:«ادُّوا الْاماناتِ وَلَوْ الى قَتَلَةِ الْانْبِیاءِ؛امانتها را رد كنید، گر چه به قاتلان پیامبران باشد».( تحف العقول:ص74)

پس اگر انسان سعادت دنیا و آخرت می خواهد باید به دنبال فضایل اخلاقی باشد؛ زیرا این گونه فضایل است که آدمی را در نزد خالق و در میان مردم محبوب می گرداند و آرامش و آسایش را برایش به ارمغان می آورد؛ چنان که درباره ادای امانت امام على (ع) می فرماید:«لامانَةُ تَجُرُّ الرِّزقَ، و َالخیانَةُ تَجُرُّ الفَقرَ؛ امانتدارى روزى مى آورد و خیانت در امانت فقر.» ( تحف العقول، ص221 )

رسول گرامی (ص) می‌فرماید: «لا تَزالُ اُمَّتی بِخَیرٍ ما لَمْ یتَخاوَنُوا وَاَدُّوا الاَمانَةَ؛ پیوسته امت من در خوشی و راحتی خواهند بود، مادامی که به همدیگر خیانت نورزند و امانتها را ادا کنند.»( وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 9، ص 25)

گنج های چهارگانه اخلاق

از امام امیرمومنان علی(ع) روایت است که چهار فضلیت اخلاقی گنجی بهشتی است و انسان را به سعادت بهشت می رساند. آن حضرت می فرماید: مِنْ كُنُوزِ الْجَنَّةِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزايا وَ كِتْمانُ الْمَصائِبِ؛ از گنجهاى بهشت؛ نيكى كردن و پنهان نمودن كار[نيك] و صبر بر مصيبتها و نهان كردن گرفتاريها (يعنى عدم شكايت از آنها) است.( نهج البلاغه؛ میزان الحکمه، ج6، باب كتمان مصيبت)

  1. بر و نیکی: در عربی برای نیکی واژگانی چون احسان و اکرام و بر مطرح است. همه این ها در اصل نیکی با هم مشترک هستند ولی فرق های معناداری میان آن ها وجود دارد که هر یک را از دیگری متمایز می کند. به عنوان نمونه اکرام در مرتبه بالا قرار دارد. واژه بُرّ که جمع آن أَبْرَار و بَرَرَة است، مترادف «البَارّ » به معنای نیكوكار و راستگو است. البته ریشه این کلمه را باید در بُرّ به معنای گندم جست که واحد آن ( بُرَّة ) است؛ زیرا گندم مهم ترین و اصلی ترین غذای بشر را تشکیل می دهد و کسی که گندم دارد همه خیرات و نیکی ها را داراست؛ زیرا از نظر آسایشی و تغذیه تامین است. از همین روست که ارتباط تنگاتنگی با نیکوکاری با گندم برقرار است؛ البته واژه بَرّ به معنای خشکی در برابر بحر به معنای دریا نیز می تواند نیکی ارتباط داشته باشد؛ زیرا انسان می تواند در خشکی زندگی کند، پس خشکی برای انسان یک نعمت بزرگی است که مکان آرامش اوست. از این جا می توان دریافت که ارتباط این واژه با دو مولفه اصلی سعادت چگونه برقرار است؛ زیرا آسایش غذایی و رهایی از جوع، و هم چنین آرامش و امنیت این گونه تامین می شود.(قریش، آیه 3) به هر حال، ابرار که جمع برّ (بفتح باء) ،( المصباح‌المنير) يا جمع (بارّ) است( مفردات‌راغب) نشان می دهد که انسان تا چه اندازه از در نیکوکاری و خیررسانی و احسان می تواند بالا رود و به مرتبه ای برسد که از خود ایثار می کند بی آن که توقع و چشم داشتی داشته باشد.(انسان، آیات 9 و 10) چنان که گفته شد واژه برّ در اصل به معناى خشكى است، و شاید به دليل همراه شدن با لحاظ وسعت خشکی و برّ (به كسر باء) معنای نیکی کردن از آن اشتقاق يافته و در توسعه و گسترش در كارهاى نيك نیز به كار رفته است.(همان پیشین)در همین آیات سوره انسان و آیات دیگر قرآن برای ابرار ویژگی ها و خصوصیاتی بیان می شود که می تواند متاثر از ریشه اشتقاقی کلمه باشد. از جمله می توان به صفت صبر ابرار و پايدارى آنان در سختى‌ها و زيانها (بقره، آیه 177)، انفاق و بخشش در عین نیازمندی به دیگران نیازمندتر از خود(بقره، آیه 177؛ آل عمران، آیه 92؛ انسان، آیات 5 تا 9)، اخلاص(همان)، صداقت و راستی چون بیابان(بقره، آیات 177) و مانند آن ها اشاره کرد. ازهمین روست که خداوند ابرار را بندگان خاص خود معرفی می کند (انسان، آیات 5 و 6) و برخورداری از مقامى والا و شايسته(آل عمران، آیه 193) و عنايت ويژه خداوندی در دنیا و آخرت و بهشت را شایسته آنان می داند.(انسان، آیات 5 و 21 ؛ مطففین، آیات 18 و 21) فرق ميان برّ (به كسر باء) و خير از نظر لغت اين است كه بِرّ نيكوكارى توأم با توجه و از روى قصد و اختيار است، در حالی که خير به هر نيكى اگرچه بدون توجه باشد اطلاق مى‌شود.(معجم‌الفروق‌اللغويّة، العسکری، ذیل واژه) البته بَرَ به معنای بیابان و خشکی بی آب و گیاه توسعه ای در همان معنای خشکی در برابر دریا و بحر است. اگر این معنا را در نظر بگیریم باز میان آن و بُرّ می توان ارتباط یافت؛ زیرا در چنین جای وحشتناکی دستگیری و بخشش ارزش بسیار خواهد داشت؛ زیرا تامین کننده سعادت یعنی آسایش و آرامش شخص گرفتار در بیابانی چنین خشک و بی آب و گیاه و وحشتزا است. پس می توان گفت که بُرّ نوعی نیکوکاری است که تامین کننده آسایش و آرامش شخص گرفتار است به طوری که می توان گفت که چنین نیکی نجات بخش او خواهد بود. پس بُرّ به چنین دسته ای از نیکوکاری بشر اطلاق می شود. این که خداوند در آیات سوره انسان، اهل بیت عصمت و طهارت را به عنوان ابرار معرفی می کند، از همین روست؛ زیرا آنان در شرایطی فقر و نداری و سختی خودشان که همانند بیابان بود، به افرادی گرفتار در برهوتی چون بیابان نیکی می کنند و از غذای خودشان ایثار می کنند.(انسان، آیات 5 تا 10)
  2. پنهان کردن کار نیک: از دیگر فضایل اخلاقی که خیلی مهم است، اخفا و نهان کردن کار نیک است به طوری که جز خودش و خدا کسی از آن با خبر نشود. چنین رفتاری موجب می شود تا هر گونه شائبه ریاورزی، منت گذاری، شهرت طلبی، خوشنامی و مانند آن از میان برود و خلوص ناصحی در عمل نیک آشکار شود. کسی که کارهای نیک و اعمال صالح خود را نهان انجام می دهد، از هر گونه آمیختگی عمل با هر عاملی جز رضایت خداوندی خود را مبرا و پاک می کند و تنها لوجه الله(انسان، آیه 8) کارش را انجام می دهد و به تعابیر قرآنی کارهایش را در قالب هایی چون «يريدون وجهه»، «اتّبع رضوان اللّه»، «أسلم وجهه للّه»، «نصحوا للّه»، «لن‌ندعوا من دونه إلها»، «ابتغاء وجه ربّهم»، «لوجه‌اللّه»، «قربات عند اللّه»، «للّه»، «ابتغاء مرضات اللّه»، «إن أجرى إلاّ على ربّ العالمين»، «اعبدوا اللّه ما لكم من إله غيره» به جا می آورد. در جریان عاشورا بر روی کتف امام (ع) اثری مشاهده شد از امام سجاد(ع) سؤال شد که این چه اثری است؟ فرمودند: این جای وسیله ای است که پدرم حضرت حسین(ع) خوراک و غذای بیوه زنان و یتیمان و مساکین را حمل می نمود . سیره عملی اهل­بیت ؛ امام حسین علیه­السلام ، سید کاظم ارفع)در مورد حضرت امام سجّاد(علیه السلام) نیز این مطلب نقل شده است; به گونه اى که آثار بند أنبان حتّى پس از مرگ بر روى شانه هاى آن حضرت باقى مانده بود. بعضى از یاران آن حضرت، از امام باقر(ع) پرسیدند: آیا این آثار زخم با گذشت چهل سال از واقعه کربلا هنوز التیام نیافته است؟ حضرت پاسخ دادند: این اثر مربوط به آن زمان نیست، بلکه مربوط به بند انبان غذا است که آن حضرت شبانه بر دوش مى کشید و بین فقرا و مستمندان و یتیمان تقسیم مى کرد. منتهى الآمال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 85)از پیامبر(ص) روایت است که فرمود: مِن كُنُوزِ البِرِّ : كِتمانُ المَصائب و الأمراضِ و الصَّدَقةِ ؛ پوشيده داشتن مصيبتها و بيماريها و صدقه ، از گنجهاى بر و نيكى است .(میزان الحکمه، ج 6، باب کتمان مصیبت) امام باقر(ع) نیز می فرماید: أربَعٌ مِن کُنُوز البِرّ: کِتمانُ الحاجَة وَ کِتمانُ الصَّدَقَةِ وَ کِتمانُ الوَجَع وَ کِتمانُ المصیبَةِ؛ چهار چیز از گنجهای نیکوکاری است: پنهان داشتن حاجت، صدقه پنهانی، نهان داشتن درد و نهان داشتن مصیبت.(تحف العقول، ص 295 ؛ بحارالانوار، بیروت، ج75 ، ص 175؛ منتهی الامال ج 2 ص 142) در حالات امام صادق(ع) نیز این مطلب دیده مى شود؛ حتّى گاهى از اوقات که اصحاب آن حضرت متوجّه مى شدند و در خواست مى کردند این مأموریت به آنها واگذار گردد، آن حضرت امتناع مى کرد و مى فرمود: شما مى توانید همراه من باشید، ولى من باید خود انبان غذا را بر دوش گیرم، و آن را بین مساکین و ایتام تقسیم نمایم.(منتهى الآمال، ج 2، ص 85) امام باقر(ع) درباره صفات پدرش امام سجاد می فرماید که شب تاریک انبانی پر از کیسه های درهم و دینار – و گاهی غذا یا هیزم – به دوش می کشید و بر در خانه ی مستمندان می برد، در را می زد، هر که از خانه بیرون می آمد به او می داد و می رفت.(نصایح، آیت الله مشکینی) از همین روست که پیشوایان معصوم دینی می کوشیدند تا اعمال نیک و صالح خویش را مخفیانه انجام دهند. حضرت على(ع) شخصاً در دل شب «أنبان نان» را به دوش مى کشید، و بدون کمک گرفتن از کسى، حتّى غلامش، درِ خانه تک تک مستمندان کوفه را مى زد، و به آنها غذا مى داد.( ملحقات الاحقاق، ج 8، ص 580)
  3. صبر بر مصیبت: از دیگر فضایل بسیار مهم و تاثیرگذار در زندگی صبر است که سعادت دنیا و آخرت آدمی را تضمین و تامین می کند؛ زیرا جزع وفزع هم موجب آشفتگی روحی و روانی می شود و انسان را از حالت اعتدال و تعادل بیرون می برد و هم موجب کفر گویی و کفران گرایی انسان و یاوه گویی و یاوه گرایی او می شود. انسان وقتی بداند که خداوند علیم حکیم به حکمت و مصلحتی او را به امری دچار کرده است می تواند صبر پیشه کند و این گونه از بسیاری از مشکلات و پیامدهای زیانبار خود را برهاند؛ زیرا بی صبری هم کاری را پیش نمی برد و هم بر مشکلات می افزاید.آن حضرت(ع) در جایی دیگر می فرماید: أَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصيبَةِ حَسَنٌ جَميلٌ، وَ أَحْسَنُ مِنْ ذلِكَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَيْكَ؛ صبر بر دو قسم است: صبر بر مصيبت كه نيكو و زيباست، و بهتر از آن صبر بر چيزى است كه خداوند آن را حرام گردانيده است.(همان)البته صبر بر مصیبت سخت است و انسان نمی تواند از جزع و فزع دست بردارد به ویژه اگر مصیبت بر عواطف و روان او تاثیرگذارد و رفتارهیجانی را موجب شود؛ اما اگر به این باور برسد که هر چیزی مصحلت و حکمتی دارد صبر می کند: مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛ هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسْهاى شما به شما نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابى است. اين كار بر خدا آسان است. تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به سبب‏ آنچه به شما داده است شادمانى نكنيد، و خدا هيچ خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد.(حدید، آیات 22 و 23) آن حضرت(ع) در تبیین حقیقت زهدورزی و پارسایی نسبت به دنیا می فرماید: أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْيا مَنْ لَمْ يَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ يَشْغَلِ الْحَلالُ شُكْرَهُ؛ زاهد در دنيا كسى است كه حرام بر صبرش غلبه نكند، و حلال از شكرش باز ندارد.( بحارالانوار، ج 75 ص37) پس پارسا و زاهد کسی است که وقتی به عمل حرامی رسید، طاقتش را از دست ندهد و خدا از یادش نرود. البته صبر اقسامی دارد. امام علی(ع) می فرماید: « أَلصَّبْرُ ثَلاثَةٌ: أَلصَّبْرُ عَلَى الْمُصيبَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الطّاعَةِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَعْصِيَةِ؛ صبر بر سه گونه است: صبر بر مصيبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترك] معصيت.(نهج البلاغه)
  4. کتمان مصیبت: از دیگر فضایل اخلاقی که به انسان کمک می کند تا سعادت دنیا و آخرت را نصیب خود کند، کتمان و نهان کردن مصیبت است. انسان همواره در تيررس مصيبت هاي گوناگون است، چنان كه امام علي(ع) مي فرمايد: «اِنّكم هَدَفُ النَّوائِبِ وَ دَرَيتَةُ الاَسْقام؛ به راستي كه شما آماج مصيبت ها و هدف بيماري ها هستيد».( غررالحكم و دررالكلم، آمدي ، ج 1، ص 660)التبه انسان باید پيش گيري از نزول مصيبت را در دستور کار قرار دهد، چنان که امام علي(ع) مي فرمايد: «مَنْ لَمْ يَتَعَّرضْ لِلنّوائِبِ تَعرَّضَتْ لَهُ النَّوائِبُ؛ كسي كه به استقبال مصيبت ها نرود، مصيبت ها به سوي او مي آيند».(همان، 660)البته برخي گرفتاري ها كه در زندگي انسان رخ مي دهند، به اندازه اي بزرگ و تكان دهنده هستند كه هرگز نمي توان آنها را در زندگي مخفي كرد. به احتمال قوي همان گونه كه از اين حديث برمي آيد، منظور از كتمان كردن مصيبت و گرفتاري، شكوه و گلايه نكردن از مصيبت پيش مردم است. چنان که پیامبر(ص) از قول خداوند متعال فرموده است:اما اگر صبر مصیبت نکرد و آن اصل فراموش شود باید بداند مصداق این حدیث خواهد بود که معصوم(ع) می فرماید: «وَ مَنْ أصْبَحَ يَشكو مُصيبهً نَزلَتْ به فَقَدْ أَصْبح يَشكُو رَبَّه؛ آن كسي كه از مصيبت وارد شده شكوه كند، از خدا شكايت كرده است».( بحارالانوار، ج 74، ص 65)در واقع، بي تابي در برابر مصيبت، خود، مصيبت ديگري است. با اين كار، پاداشي كه در قبال مصيبت قرار است به انسان برسد، از بين مي رود. امام علي(ع) فرموده است: هركس در هنگام مصيبت دست بر زانو و ران خويش زند (بي تابي كند)، پاداش خود را از بين برده است.(همان) بدترین مصیبت آن است که آدم صبر نکند بر مصیبت خود افزوده است. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «اَلمْصيبهُ بالصّبْرِ اَعظمُ المصيبتينْ؛ مصيبت دار شدن به صبر (و از دست دادن آن)، بزرگ ترين بخش از دو مصيبت است».( غررالحكم و دررالكلم، آمدي، ج 1، ص 659) وقتي بنده خود را به مصيبتي مبتلا ساختم و صبر كرد و با عيادت كنندگان خود از من شكايت نكرد، گوشتي بهتر از گوشت او و خوني بهتر از خون وي به او مي دهم. اگر او را شفا دهم، همه گناهانش محو شده است و اگر جانش را گرفتم، او را مشمول رحمت كرده ام.( همان، ص 602) اما آن چه مهم تر است كتمان مصايب و شكوه نكردن از آن است. پیامبر(ص) می فرمايد: هر كه در مال يا تن خويش مشكلي داشته باشد و پنهان كند و شكايت آن به مردم نبرد، بر خدا واجب است كه او را بيامرزد.( نهج الفصاحه ، ص 604) گاهي بلاها و مصيبت ها به گونه اي است كه توان تحمل را از انسان مي گيرد و زمينه ذلت و خواري او را فراهم مي سازد. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايد: «قَدْ تُذلُّ الرَّزيَّهُ؛ گاهي است كه مصيبت، آدمي را خوار كند.»(همان) اين در حالي است كه آن حضرت(ع) در جایی دیگر گفته است: «اَلْمَصائبُ مِفْتاحُ الاَجْرِ؛ مصيبت ها، كليدهاي پاداش است».(همان، ص 659)

به هر حال، انسانی که بخواهد سعادت را قرین زندگی دنیوی و اخروی خود نماید باید این فضایل اخلاقی را در خود ایجاد کند تا بتواند در دنیا و آخرت سعادتمند شود. ازاین روست که این ها را گنج های جنت و بهشت معرفی کرده اند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا