اجتماعیاصولی فقهیروان شناسیعرفانفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

کهانت و پیشگویی از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

پیشگویی غیر از پیش بینی است. پیش بینی بر اساس استناد به امور طبیعی، عادی، علل و عواملی است که انسان بر اساس آن از آمدن باران یا خشکسالی یا ترسالی خبر می دهد؛ اما پیشگویی گفتن آینده است که مستند به علل و امور طبیعی نیست. پیشگویی می تواند مستند به اموری غیر عادی و غیر طبیعی باشد که از آینده ای حق خبر می دهد، مانند اخبار و انباء آینده که از سوی پیامبران و اولیای معصوم الهی(ع) بیان می شود؛ زیرا آنان به منبعی متصل هستند که اخبار ام الکتاب و لوح محفوظ را در اختیار دارد و مالک آن است؛ البته برخی از افراد هستند که توانایی پیشگویی دارند؛ زیرا با کسانی از جنیان ارتباط می یابند که یا همانند اولیای الهی انسانی، از اولیاءالله هستند و توانایی و دانایی در سطحی از پیشگویی را دارا هستند؛ البته بیش تر کسانی که با جنیان ارتباط دارند با جنیان کافری است که سارق بوده و استراق سمع می کنند؛ در حالی که فرشتگان به شهاب ثاقب آنان را از محیط اطلاعاتی دور می سازند تا از اخبار آینده آگاه نشده و پیشگویی نداشته باشند؛ این گونه است که این دزدان و سارقان اطلاعات و اخبار، به دو سبب کفر و سرقت ناقص، اگر اطلاعاتی را در اختیار انسان ها قرار می دهند، آمیخته ای از حق و باطل و راست و دروغ است.

از نظر قرآن، این افرادی که با جنیان ارتباط دارند و به روش های چون سحر و طلسم و مانند آن تمسک می جویند، به عنوان «کاهن» معرفی شده است؛ زیرا واژه «کهن» در فرهنگ عربی و قرآنی ، به کسی گفته می شود که با ارتباط با جنیان قادر به پیشگویی و بیان اخباری است که بیرون از دسترسی عادی بشر است. واژگان «تکهن» و «کهانت» نیز به معنای پیشگویی، فال گویی و بیان اخبار غیبی و آینده با استفاده از موکلان جنی است.

در تعریف کاهن گفته‌اند: الکاهن من یتعاطی الخبر عن الکائنات فی مستقبل الزمان؛ کاهن کسی است که از وقایع و حوادث آینده خبر دهد؛ و نیز گفته‌اند: الکاهن من کان له رأی من الجن یأتیه الاخبار؛ کاهن کسی است که با ارتباط با جن اخباری را از او می آورد و بیان می کند؛ زیرا کلمه «رأی» بر وزن غنی به معنای صاحب رأی و تابع است.(المصباح المنیر، ج۲، ص۱۲۱؛ مسالک الافهام، ج۳، ص۱۲۸؛ حدائق الناضره، ج۵، ص۳۵؛ مکاسب ، شیخ انصاری،ج۲، ص۳۳؛ جامع‌المقاصد، ج۴، ص۳۱)

از نظر قرآن، خاستگاه کهانت ارتباط با جنیان و شیاطین است(جن، آیه 6)؛ زیرا بعيد نيست مقصود از استعاذه به جنّ كمك گرفتن از آنها در امر كهانت باشد. (الميزان، ج 20، ص 42)

از نظر این آیه شیطان جنی است که اخبار را به کاهن القا می کند؛ زیرا زراره مى گويد: از امام باقر(عليه السلام) درباره قول خدا «انّه كان رجال من الإنس يعوذون برجال من الجنّ فزادوهم رهقاً» سؤال كردم كه آن حضرت فرمود: شخصى است كه به سوى كاهنى همدم با شيطان و تحت تأثير القائات او مى رود و به او مى گويد: به شيطان خود بگو كه فلانى به تو پناهنده شده است. (تفسير قمى، 2، ص 389؛ تفسير نورالثقلين، ج 5، ص 436، ح 23)

از نظر قرآن، استراق اخبار آسمانى از سوى شیاطین و انتقال آن به کاهنان زمینی و انسانی امری بوده که در گذشته بیش تر اتفاق می افتاد (حجر، آیات 17 و 18؛ شعراء، آیات 221 تا 223؛ صافات، آیات 6تا 10؛ جن، آیات 6 تا 9) و پس از ظهور پیامبر(ص) به شدت کاهش یافته است. پس از نظر قرآن، قبل از بعثت پيامبر(ص)، شياطين، اخبار آسمانى را شنود مى كردند و به كاهنان زمينى انتقال مى دادند. (مجمع البيان، ج 5 – 6 ، ص 510)باید توجه داشت که مقصود از «افّاك اثيم» كاهنان مى باشند. (فتح القدير، ج 4، ص 120)

امکان پیشگویی از طریق جنیان

از نظر قرآن، نه تنها پیشگویی نسبت به برخی از حوادث آینده از طریق ارتباط با جنیان شدنی است، بلکه وقوع نیاز یافته است؛ زیرا بر اساس آموزه های قرآنی، همه حوادث و رخدادهای هستی در ام الکتاب ثبت و ضبط شده است که از آن به لوح محفوظ(بروج، آیه 22) و کتاب مبین(یونس، آیه 61) نیز تعبیر می شود.

خدا که همه حوادث در کتاب پیش از خلقت و آفرینش آن ثبت و ضبط شده است؛ از همین رو می فرماید: مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ؛ هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسهاى شما به شما نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم در كتابى است. اين كار بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست‏ شما رفته اندوهگين نشويد، و به سبب آنچه به شما داده است،‏ شادمانى فرحناک نكنيد و خدا هيچ خیال باف و خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد. (حدید، آیات 22 و ۲۳)

خدا هم چنین می فرماید که کلیدهای خزائن غیب در اختیار اوست؛ زیرا هر چیزی دارای خزائنی است که در اختیار خدا است و از آن جا نازل می شود. خدا می فرماید: وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ؛ و كليدهاى غيب تنها نزد اوست جز او كسى آن را نمى‏ داند و آنچه در خشكى و درياست مى‏ داند و هيچ برگى فرو نمى‏ افتد؛ مگر اينكه آن را مى‏ داند و هيچ دانه‏ اى در تاريكيهاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست؛ مگر اينكه در كتابى روشن ثبت است. (انعام، آیه ۵۹)

هم چنین در جایی دیگر می فرماید: يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ؛ خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى ‏كند و ام الكتاب نزد اوست. (رعد، آیه ۳۹)

از نظر قرآن، آن چه در عالم دنیا و طبیعت از اثبات و محو یا مرگ و زندگی یا هر چیزی دیگر اتفاق می افتد از قبل نوشته شده است و فرشتگان بر اساس آن کتاب هر چیزی را در عالم طبیعت نسخه می کنند؛ یعنی از روی اصل کتاب، آن را در عالم طبیعت و دنیا ایجاد می کنند.(جاثیه، آیه 29؛ و روایات تفسیری از امام صادق؛ المیزان، ذیل آیه)

البته استسناخ از روی ام الکتاب و لوح محفوظ پس از آن است که هر امری که در طول می بایست اتفاق بیافتد به امضای خلیفه الله در زمین برسد که این امضا در شب قدر انجام می شود.(دخان، آیات 1 تا 5؛ قدر، آیات 1 تا 5)

پس از امضای هر امری که باید اتفاق بیافتد، در طول سال فرشتگان مامور هستند تا آن را استسناخ کنند؛ در این جا است که برخی از جنیان کافر برای سرقت اطلاعات به آسمان می روند تا پیش از وقوع آن، از آن اخبار و حوادث آگاه شوند؛ چنان که خدا بارها در آیاتی به این نکته اشاره کرده است.

به عنوان نمونه خدا درباره سرقت اطلاعات آینده از سوی برخی از جنیان کافر می فرماید: إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ لَا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ؛ ما آسمان اين دنيا را به زيور اختران آراستيم و آن را از هر شيطان سركشى نگاه داشتيم به طورى كه نمى‏ توانند به انبوه فرشتگان عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب مى ‏شوند با شدت به دور رانده مى ‏شوند و برايشان عذابى دايم است ؛ مگر كسى كه از سخن بالاييان يكباره استراق سمع كند كه شهابى شكافنده از پى او مى‏ تازد. (صافات، آیات 6 تا 10)

از نظر قرآن، برخی از فرشتگان آسمان به عنوان زاجرات مسئولیت این را دارند که این دزدان جنی اطلاعات و اخبار آینده را با شهاب های ثاقب و شکافننده برانند تا از اخبار ملای اعلی دزدی و سرقت نکنند.(صافات، آیه 2)

البته خدا می فرماید که پس از ظهور پیامبر(ص) شمار نگهبانان آسمان و طارقان و زاجران بیش تر شده است و حراست شدیدی از آسمان می شود تا دسترسی جنیان سارق کاهش یابد؛ چنان که خدا می فرماید: وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا؛ و ما بر آسمان دست‏ يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم و در آسمان براى شنيدن به كمين مى ‏نشستيم؛ اما اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد تير شهابى در كمين خود مى‏ يابد و ما درست نمى‏ دانيم كه آيا براى كسانى كه در زمين هستند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايت‏ خواسته است. (جن، آیات 8 تا ۱۰)

پس از سوی خدا محدودیت های شدیدی برای جنیان اعمال شده تا دسترسی به آسمان و اطلاعات غیب کاهش یابد. از همین روست که آنان دیگر نمی توانند اطلاعات کامل و جامعی را به دست آورند. از سوی اطلاعات آنان هماره به سبب کفر و دزدی مخدوش بوده و کامل نیست و نمی توان به اخباری که راست و دروغ در هم آمیخته اعتماد و اطمینان کرد؛ بنابراین، پناه جویی انسان های کاهن به جنیان برای حفظ خود یا کسب اطلاعات امری نادرست و ناروا است؛ خدا از زبان جنیان می فرماید: وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ؛ و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مى ‏بردند و بر سركشى آنها مى‏ افزودند. (جن، آیه ۶)

پس از نظر جنیان و قرآن، چنین پناهجویی می تواند موجب سرکشی و دور شدن شخص از حق و حقیقت شود و به جای آن که در مسیر درست و راست قرار گیرد از آن دور دورتر شود.

حرمت کهانت و تسخیر جنیان

از نظر آموزه های وحیانی اسلام و حکم فقه اسلامی، کهانت به معنای تسخیر جن و ارتباط با آنان برای پیشگویی حرام و هر گونه درآمدی از آن به عنوان مکاسب محرم تلقی می شود و نمی توان از چنین راهی امرار معاش کرد و به کسب درآمد پرداخت. بنابراین، کسانی که به کهانت اقدام می کنند یا از طریق کاهن بر آن هستند تا پیشگویی داشته باشند و از اخبار غیب آگاه شوند، کاری حرام مرتکب می شوند.(مکاسب، شیخ انصاری،ج۲، ص۳۳؛ جامع‌المقاصد، ج۴، ص۳۱؛ ریاض‌المسائل، ج۱، کتاب تجارت)

از نظر آموزه های اسلامی، کسی که به کهانت اقدام می کند، از دین اسلام خارج شده است؛ زیرا پیامبر گرامى اسلام، حضرت محمد بن عبداللَّه(ص) فرمودند: مَنْ تَکَهَّنَ اوْ تُکَهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِءَ مِنْ دِینِ مُحَمَّدٍ؛ کسى که کهانت و پیش گویى کند و یا نزد پیش گو برود، از آیین اسلام برائت و بیزارى جسته است. (وسائل الشيعه، ج 12، ابواب ما يكتسب به، باب 26، ح 2)

از نظر اسلام نه تنها کهانت باطل و حرام است، بلکه کسانی که نزد آنان می روند تا از اخبار غیبی و پیشگویی های آنان مطلع شوند، آنان نیز گناهی بزرگ مرتکب می شوند. از همین روست که امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اسلام(ص) فرمودند: مَنْ مَشى‏ الى‏ ساحِرٍ اوْ کاهِنٍ اوْ کَذّابٍ یُصَدِّقُهُ فیما یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِما انْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتابٍ؛ کسى که به سراغ جادوگر، یا پیش گو، یا آدم هاى دروغگویى که از آینده خبرمى‏ دهند، برود، و گفتار آنها را تصدیق کند، نسبت به کتاب قرآن کفر ورزیده است!( وسائل الشيعه، ج 12، ابواب ما يكتسب به، باب 26، ح 3)

بر اساس این روایات و روح احکام اسلامی می توان دریافت که نه تنها کهانت حرام و گناه است، بلکه هر عملی که در راستای پیشگویی نه پیش بینی انجام می شود مانند استفاده از رمل و اسطرلاب و حساب اعداد و دیگر علوم غریبه یا طریق هیپنوتیزم و خواب مغناطیسى تا از اخبار آینده آگاه شود، حرام و گناه است.

البتّه هیپنوتیزم براى درمان بیماری ها اشکالى ندارد. مثل اینکه بیماران مبتلا به افسردگى، یا کسانى که حساسیّت فوق ‏العاده‏اى دارند، یا احساس شدید گناه مى‏ نمایند را با هیپنوتیزم درمان کنند، این کار اشکالى ندارد. و حتّى گاه برخى از بیماران را به هنگام جرّاحى هیپنوتیزم کرده، و از داروى بى‏حسّى استفاده نمى‏ نمایند، این کار نیز اشکالى ندارد. امّا اگر کسى را خواب کنند تا اطّلاعاتى از او بگیرند و اسرار و اخبار پنهانى مردم را کشف کنند، کار حرامى است. نتیجه اینکه اصل کهانت از نظر شریعت مقدّس اسلام از گناهان شمرده شده، و خداوند به مسلمان اجازه پیشگویى نداده است.(نگاه کنید: سوگندهاى پر بار قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، انتشارات مدرسة الامام علی بن ابیطالب علیه السلام، قم، 1386 ه.ش، ص 350-352)

با توجه به آن چه بیان شد می توان دریافت که کهانت، امرى مذموم و نکوهیده نزد خداوند از نظر قرآن است(نساء، آیه 51)؛ زیرا ممكن است كه مراد از «الطاغوت» كهانت باشد. (روح المعانى، ج 4، جزء 5، ص 83) هم چنین بر اساس آیات قرآنی پيامبر(صلى الله عليه وآله) از كهانت مصونيّت دارد و خدا در اين راستا امتنان نموده می توان دریافت كهانت، امرى نكوهيده و كاهن به دور از رحمت الهى است.

اتهام کهانت به پیامبران

در طول تاریخ پیامبران به کهانت متهم شده اند؛ زیرا به سبب ارتباط با خدا از اخبار غیبی اطلاع می کردند که بسیار مفید و سازنده برای انسان است. عبارت تمامی دشمنان پیامبران عبارتی چون ساحر و مجنون است: كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ؛ بدين سان بر كسانى كه پيش از آنها بودند هيچ پيامبرى نيامد، جز اينكه گفتند: ساحر يا جن زده اى است.(ذاریات، آیه ۵۲)

البته از آن جایی که برخی از پیامبران از جمله حضرت سلیمان نبی(ع) از لشکری جنیان حتی شیاطین آنان بهره می برد، اتهام نسبت به ایشان بیش تر از هر پیامبری دیگر است.(بقره، آیه 102)

حضرت سلیمان(ع) برای انواع کارهای خویش از جنیان از جمله شیاطین استفاده می کرد که شامل کارهای غواصی و آهنگری و بنایی و مانند آن ها بوده است.(ص، آیات 36 تا 38؛ انبیاء، آیات 81 و 82) یکی از جنیان به نام عفریت نیز بر آن شد تا تخت بلقیس ملکه سبا را از یمن به فلسطین و بیت المقدس بیاورد.(نمل، آیات 38 و 39)

همین ارتباط موجب شد تا چنین اتهامی را به ایشان زده شود. البته به پیامبر(ص) اتهام زده شد که قرآن را از جنیان گرفته است و خدا مشرکان را به سبب این اتهام کهانت سرزنش و توبیخ می کند(حاقه، آیه 42)؛ مقصود از «و لا بقول…» نفى تهمت كهانت به قرآن و گرفته شدن آن از جنّيان به وسيله پيامبر(صلى الله عليه وآله)است. (الميزان، ج 19، ص 404؛ الكشاف، ج 4، ص 606)

البته مشرکان اتهامات گوناگونی می زدند. برخى گويند: قرآن شعر است؛ و بعضى گويند: سحر است. پاره اى گويند: كهانت است، جماعتى گويند: كلام اعجمى است و… . (بقره، آیه 176؛ حجر، آیه 90؛ مخزن العرفان، ج 2، ص 187) درباره «مقتسمين» گفته مى شود: جمعى از سران مشركان در ايّام حج بر سر جادّه ها و كوچه هاى مكّه مى ايستادند و هر كدام از آنها به واردين سخنى درباره پيامبر(صلى الله عليه وآله) و قرآن مى گفتند تا آنان را بدبين سازند، لذا بعضى مى گفتند: او مجنون است و آنچه مى گويد ناموزون است. برخى مى گفتند: او ساحر است و قرآنش نيز بخشى از سحر او است. بعضى او را شاعر مى خواندند. بعضى پيامبر(صلى الله عليه وآله) را كاهن. در آيه، خداوند پيامبر(صلى الله عليه وآله) را از رويگردانى از قرآن كه بر او نازل شده است نهى مى كند و مى فرمايد: نسبت شعر يا كهانت يا اسطوره بودن قرآن از سوى مشركان، تو را از قرآن باز ندارد. (الميزان، ج 16، ص 90؛ الكشاف، ج 4، ص 649 ؛ الميزان، ج 20، ص 92)

از نظر قرآن، هر چند که كفّار مى گويند: اين قرآن سحر و كهانت است، لكن خداى علاّم، مؤكّداً مى گويد: ما قرآن را بر تو فرستاديم، قرآن نه از قبيل سحر است و نه از قبيل كهانت، بلكه از نزد پروردگار تو فرود آمده است. (حاقه، آیات 40 تا 43؛ مخزن العرفان، ج 14، ص 249)

هم چنین اينكه خداوند در آیه 29 طور، كاهن نبودن پيامبر(صلى الله عليه وآله) را به «بنعمة ربّك» مقيّد كرد، خواست تا بر خصوص آن جناب منّت بگذارد و بگويد كه تو نعمت خاصّى دارى و آن نعمت نمى گذارد در معرض كهانت باشى. (الميزان، ج 19، ص 18)

برخی بر این باور بودند که حضرت یوسف(ع) برای تاویل و تعبیر رویا، از کهانت سود می برده است که خدای آن را نفی کرده و ایشان را از کهانت در این زمینه مبرا و منزه می داند(یوسف، آیه 37)؛ بر اين اساس كه سخن يوسف(عليه السلام) در آیه که می فرماید: «ممّا علّمنى ربّى» از آن جهت بود كه خواست بگويد: من شما را از وحى و علم خبر مى دهم، نه از نجوم و كهانت. (دقايق التأويل، ص 287)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا