شعر و داستان

وعده دیدار

درد بسیارت ز جان هم می رود با بوی او

شب نمی ماند به جا، آن می رود با روی او

این شب تیره نماند تا سحر بر پا چنان

ماه شبهای نهان پیدا شود در کوی او

راهنمای کوی دوست آید به شب وقت سحر

یوسف زهرا بیاید از سفر با گوی او

کلبه احزان شود آن روز گلستان بی گمان

شاهد گیتی بیاید از نهان با خوی او

دولت ظالم بتازد به شب ها بی رقب

می رود ظلمت به یک جا از جهان با روی او

مست باشند ظالمان اینک به هر جا در جهان

این نماند هم به جا، چون جلوه گر شد روی او

نا امید باشد که دارد در دلش ریب المنون

وعده دیدار باشد هم تو را در کوی او

دوره مستی چون این شب ها به بادی هم گذشت

دولت مهدی بیاید در جوار موی او

صائبا امید آن دارد که شبها تا سحر

می نهد سر تربت و شاید ببیند روی او

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا