اعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

وحشت در زمین در تصویر قرآنی

در فضاسازی و تصویرسازی فیلم هایی که از آن به ژانر وحشت یاد می شود، فضای داستان به گونه ای ترسیم می شود که بسیاری از بینندگان و تماشاگران به ویژه کسانی که با قهرمان فیلم و یا دروبین همراه هستند و از نظر احساسی و عاطفی به هم ذات پنداری با قهرمان رسیده اند، به وحشت می افتند و واکنش های عصبی و هیجانی شدیدی از خود بروز می دهند و گاه نزدیک است که قلبشان از کار بیایستد.

در تصویرسازی قرآن از وقایعی چون قیامت، دوزخ و نیز آخرزمان ما با چنین شیوه بیانی مواجه هستیم. آیات قرآنی به گونه ای به این موضوعات می پردازد که خوانش آن، دل ها را به هراس می افکند و آه و سوزی دردناک از جان ها بر می خیزد و جیغ ها و فریادها گاه از درون به برون بر می آید و یا تحت تاثیر فضاسازی قرآنی ، حتی شخص جان از تن تهی می کند.

داستان هایی بسیاری در منابع تاریخی آمده است که ناظر به برخی از تاثیرپذیری های شدید مردمان نسبت به قرآن و به ویژه برخی از آیات بوده است. از جمله این داستان ها می توان به داستان عارف کامل فضیل عیاض اشاره کرد که از راهزنی به آیه ای چنان متحول و دگرگون شد که همه چیز را وانهاد و سرگردان و واله عالم عشق و ملکوت شد.

یکی از تصویرسازی و فضاسازی بسیار شگفت قرآن، تصویری که قرآن از آخر زمان و پایان تاریخ بشر و جهان به دست می دهد. بر اساس تصویر قرآن ، انسان تا پایان تاریخ جهان می ماند و انقراض نسل بشری جز به پایان تاریخ جهان شدنی نیست ؛‌ به این معنا که برخلاف گونه هایی چون دایناسورها که پیش از پایان جهان از میان رفته و یا می روند ، پایان تاریخ بشر با تاریخ جهان همزمان می شود. از این رو وحشتی که در آخر زمان پدید می آید، وحشتی است که تاکنون هیچ ژانر وحشت نتوانسته است آن را به تصویر در آورد و قلب ها را وادار به ایستادن و مردان به میخکوب شدن بکشاند.

خوانش پایان تاریخ بشر و جهان بر بسیاری مهم و اساسی است، زیرا از یک نظر سرنوشت شخص و نوع بشر را بیان می کند. کسانی که درباره ماهیت و موقعیت خود در تردید هستند و درباره سرنوشت خویش دغدغه دارند و یا دغدغه نوع بشر آنان را به خود مشغول داشته است، می کوشند تا بدانند چه بر سر خودشان و آینده جهان و بشریت می آید.

بی گمان بر دانشمندان است که با خوانش دقیق و تدبر در آیات قرآنی از یک سو و نیز یافته های علمی مختلف از سوی دیگر ، به تطبیق تصویر سازی قرآن اقدام کنند و واقعیت های آخر زمانی را به شکل علمی برای مردم تبیین و تحلیل نمایند تا به این وسیله فرصت های تازه ای به بشر بخشند و مسیر مشخص و معلوم زیستی برای او تعیین کنند.

با این همه این بدان نخواهد بود که ما دست از خوانش صرف آیات برداریم؛ زیرا خوانش آیات الهی به ویژه آن هایی که نسبت به سرنوشت شخصی و جمعی بشر و جهان مطالبی را بیان داشته است می تواند در شیوه رفتاری انسان ها تاثیر سازنده و مثبتی به جا گذارد. هر چند که این آیات و تصویر و فضاسازی آن همانند دیگر آیات تکوینی و تشریعی از ویژگی " اضلال بسیار و هدایت بسیار" برخوردار می باشد، ولی بی گمان پندی است برای صاحبان خرد و اولوالالباب و عبرتی برای کسانی که می خواهند راه درست زندگی را بیابند و در مسیر کمالی گام بردارند. نویسنده در این مطلب کوتاه کوشیده است تا با بررسی و خوانش آیات قرآنی، نمایی از فضای سازی قرآن از پایان تاریخ بشر و جهان به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

وحشت در آخر زمان

بی گمان آخر زمان به معنای پایان تاریخ جهانی است که از آن به هستی مادی یاد می شود و شامل همه هفت آسمان و زمین می باشد. به این معنا که آن چه در برابر ماست، مجموعه ای از هستی و بخشی از آن است که روزی می بایست به پایان رسد؛ زیرا این مجموعه خود در زمانی قرار گرفته است که آغاز و انجامی دارد ؛‌ هر چند که فراتر از این مجموعه و در سایر بخش های هستی که بیرون از دایره هستی مادی می باشد ، حیات و زندگی به شکل دیگری ادامه داشته و خواهد داشت.

کاربرد آخر زمان در آیات و روایات به روشنی این معنا را تبیین می کند که آن چه ما از آن به دنیا در برابر آخرت و جهانی دیگر یاد می کنیم ، روزی به سرانجام می رسد و پایان می یابد و زمان و زمین یعنی ماده و هر آن چه از لوازم آن است به طی السجل در هم پیچیده می شود و اثری به این شکل از آن باقی و برجا نخواهند ماند. در آیات قرانی از این تغییر و تحول ، به تبدل یاد شده و خداوند به صراحت می فرماید: يَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَيْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ؛ آن روز که زمين به زمينی جز اين بدل شود و آسمانها به آسمانی ديگر ، و، همه در پيشگاه خدای واحد قهار حاضر آيند. (ابراهیم آیه 48)

آخر زمان به معنای واپسین دوران از دنیا است که به قیامت و رستاخیز می پیوندد. این بدان معناست که دنیا دارای پایانی است و زمان آن به سر خواهد آمد و چیزی از دنیا بر جا نخواهد ماند. آیات قرانی چندی به مسایل و حقایقی که در روزهای واپسین دنیا برای زمین و اسمان ها رخ می دهد ، اشاره دارد و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی و هم چنین تغییرات تکوینی آن تبیین شده است. اشراط الساعه به بخشی از این تحولات و تغییرات اشاره می کند که در بسیاری از آیات و روایات به طور کامل به آن پرداخته شده است.

اهم مطالبی که درباره آخر الزمان و روزهای واپسین ان در آیات قرانی به تصویر کشیده شده است اموری چون جنگ جهانی (کهف آیات 98 و 99 و نیز مجمع البیان ذیل آیات ) خروج سفیانی (سبا آیه 51 و نیز مجمع البیان ذیل آیه ) خروج جنبده ای سخنگو از زمین (نمل آیه 82) حاکمیت اسلام و مومنان در آخر زمان(نور آیه 55 و انبیاء آیه 105)، نزول و رجعت حضرت عیسی (ع) از آسمان به زمین (نساء آیه 159 و زخرف آیات 57 تا 61 و نیز مجمع البیان ذیل آیات ) ، رجعت گروهی از مردمان به دنیا (نمل آیه 83 نیز مجمع البیان ذیل آیه )، هجوم یاجوج و ماجوج(انبیاء آیه 96 و کهف آیات 94 تا 99 و مجمع البیان ذیل آیات)، اجتماع شیعیان در آخر زمان(بقره آیه 148 و مجمع البیان ذیل آیه ) ، عدالت و امنیت در آخر زمان(نور آیه 55 ) ، آتش گرفتن دریاها و اقیانوس ها، تصادم و برخورد سیارات و ستارگان ، پنبه شدن کوه ها و آتش گرفتن اسمان، تبدیل شدن کرات آسمانی به فلزات مذاب و مانند آن می باشد.( معارج آیات 8 و 9 و آیات دیگر)

به نظر می رسد که قرآن ، آخر زمان را به دو بخش اصلی دسته بندی کرده است: بخش نخست آن، زمانی است که حاکمیت صالحان در آن برپا می شود و زمین و آسمان تمامی نعمت های خویش را به بشر ارزانی می دارد. در این زمان با بازگشت اولیای کامل چون امیرمومنان(ع) و پیامبر(ص) جهان از بهترین وضعیت و آرمانی ترین حالت خود برخوردار می شود و در یک زمان طولانی جهان از امنیت و عدالت بهره مند می شود و انسان ها فرصت های برابری برای تکامل و کمال می یابند تا به آن چه شایسته و بایسته انسانیت است برسند. با این همه تنها اندکی به کمال انسانی مطلق می رسند ،‌ زیرا شرایط به گونه ای نیست که انسان ها بتوانند به درستی همه قابلیت های خویش را آشکار کنند. از نظر کمیت گروه بیش تری به گروه اصحاب یمین می پیوندند و با تقرب به کمالات اسمایی الهی به بهشت برین در می آیند( واقعه آیات 38 تا 40)؛ اما از نظر کیفیت در شرایط ایده آل و آرمانی چون سابقون و مردمان گذشته در نمی آیند، چون سابقون در شرایطی به کمال مطلق دست یافته اند که شرایط بسیار سخت و جانکاه بوده است و همه نوع فتنه ها و ابتلائات و رنج ها و کاستی ها آنان را به خود گرفته بود.( واقعه آیات 13 و 14)

بخش دوم آن ، بخشی است که دیگر، دنیا می بایست به جهان و دنیایی دیگر تبدیل شود و زمینی دیگر از درون دنیای فروپاشیده و مذاب شده و چون پنبه زده شده(معارج آیه 9 و نیز القارعة آیه 5) و آتش گرفته( معارج آیه 8) ، بیرون آید و آسمانی دیگر آفریده شود. ( ابراهیم آیه 48)

تصویری که قرآن برای این بخش دوم از آخر زمان و روزهای واپسین جهان و بشر ترسیم می کند بسیار وحشتناک است.

وحشت در قیامت و دوزخ

قرآن تصویرهای بسیار وحشتناک و سختی را برای دوره های مشخص از گذر انسان از عالمی به عالمی دیگر و یا از نشاة ای به نشاة ای دیگر ترسیم می کند. البته این تصویرها عمومی نیست و همگی را شامل نمی شود؛ زیرا هماره استثنائاتی وجود دارد که می توان به عدم تحقق دو مرگ و دو زندگی برای سابقون اشاره کرد. انسان های کاملی که از آن به سابقون و اولیای الهی یاد می کنند گروه هایی از انسان ها همانند پیامبران ، شهیدان ، صدیقین ، صالحان و مانند آن ها می باشند که تنها یک بار مرگ را درک و احساس می کنند و با همان مرگ خویش به فنای ذاتی می رسند و دیگر در هنگام بروز و ظهور خداوند در مقام قهار و جبار و واحدیت مرگی را درک نخواهند کرد؛ زیرا در مقام فنای ذاتی می باشند. دیگر آن که همه این هول و ولا و ترس و وحشتی که قرآن برای موجودات بیان می کند ، درباره این گروه از انسان ها و مومنان نیست؛‌ ولی از آن جایی که بیش ترین مردمان و جنیان از گروه نخست به شمار می آیند می توان گفت که این تصویر از عمومیت و کلیتی شگفت برخوردارمی باشد و همگان از آن در رنج و سختی خواهند بود و وحشتی فراگیر آدمی را به حالتی غیر قابل تصور می افکند.

ازجمله دوره هایی که بشر در آن با سختی های جانکاه و وحشت زا رو به رو می شود، نشاة‌ آخرت است که نشاة ای در برابر عالم دنیاست که شامل عالم برزخ و قیامت می شود. آخرت در تفسیر قرآنی نشاة و عالمی دیگری است که خداوند آن را ایجاد می کند( عنکبوت آیه 20) تا مردمان در آن سرا و جهان پاداش رفتارها و کردارهای خویش را ببینند. در آن جهان پاداش ها و کیفرها بسیار بزرگ تر و عظیم تر است.(آل عمران ‌ایه176)

قرآن تصویر بسیار وحشتناکی نسبت به دوزخیان به دست می دهد. خوانش آیات قرآن که وضعیت اسفناک و دردناک دوزخیان می پردازد موها را بر تن سیخ می کند. در روایات است که بسیاری از مومنان از جمله امامان معصوم (ع) در هنگام خوانش آیات دوزخ رنگ از رخسارشان می پرید. گزارش قرآن در سوره انسان درباره علت اقدام معصومان (ع) به اطعام مسکین و فقیر و اسیر اشاره ای به این مطلب دارد که آنان از آن روز و احوالات و اهوالات آن در هراسند: إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا ؛ ما از پروردگار خود می ترسيم ، در روزی که آن روز عبوس و سخت و هولناک است( انسان ( دهر ) آیه 10) این در حالی است که حضرات معصومین (ع) در مقام طهارت ذاتی الهی و عصمت بودند.

وحوش و وحشت در پایان تاریخ یا رستاخیز

به نظر می رسد که بخش دوم از پایان تاریخ زمانی آغاز می شود که حجتی بر زمین باقی نمی ماند ؛ زیرا زمانی زمین بر اهل خویش خشم می گیرد که حجتی در زمین نیست. این مطلب را می توان از : لولا الحجه لساخت الارض علی اهلها، می توان به دست آورد؛ زیرا این روایت تصدیق می کند که اگر حجتی در زمین باشد زمین بر اهل خویش خشم نمی گیرد و آنان را فرو نمی برد.

از آیاتی که نسبت به عذاب اقوام و گروه های انسانی گزارش کرده است می توان در یافت که تا زمانی که حجت و پیامبری در میان ایشان بوده است عذاب انجام نمی شد و با خروج پیامبر (ع) از منطقه آن ملت و قوم دچار عذاب می شدند.

بر این اساس ، با توجه به گزارش های قرآن درباره پایان تاریخ جهان و بشر می توان دریافت که این حالت پس از رحلت آخرین حجت خداوند بر زمین و خلیفه و انسان کامل رخ می دهد. بنابر این می توان گفت که در این زمان انسان های مومنی باقی نیستند.

به سخن دیگر زمانی این تغییرات عظیم در تبدیل زمین و آسمان ها رخ می دهد که انسان هایی باقی مانده اند که می توان از آنان به انسان های بی حجت یاد کرد.

استاد کامل حسن زاده آملی در یکی از دروس خویش با اشاره به احوالات و اهوالات پایان تاریخ به این نکته توجه می داد که این مساله ممکن است در زمانی رخ دهد که حجت از زمین رحلت کرده و کسی از ایشان در آن ساکن نیستند. در این زمان است که انسان های موجود به شکل وحوش در می آیند و از حالت انسانی بیرون می روند، زیرا انسان ها به عقل کل یعنی حجت الهی نیازمند هستند و بدون انسان کامل و حجت الهی که عقل کل می باشد انسان ها همانند وحوش می باشند. از این روست که برخی گفته اند که اذا الوحوش حشرت ،‌اشاره به حشر انسان های دارد که از عقل برخوردار نمی باشند و یا در حد و اندازه های عقل وحوش می باشند.

به هر حال از آن جایی که نمی توان پذیرفت که خداوند نسبت به مومنان حالتی را پدید آورد که در آیات قرآنی برای پایان تاریخ تصویر و ترسیم شده است می بایست گفت که این حالت زمانی رخ می دهد که مومنان از زمین رحلت کرده اند و حجت خداوند در زمین باقی نیست و زمین در آن زمان بر باقیماندگان بشر که در حالت وحوش به سر می برند خشم می گیرد و این صحنه ها برای آنان رخ می دهد.

احتمال دیگر آن است که این صحنه ها مرتبط به آخر زمان و پایان تاریخ نباشد و انسان ها با این حالت در زمان قیامت رو به رو می شوند ؛‌ به این معنا که انسان ها در هنگام رستاخیز با حالت ها و اهوالی مواجه می شوند که در آیات قرآنی تصویر شده است. البته این حالات نیز مختص انسان هایی است که بیرون از دایره انسان کامل و سابقون و مستثناهای پیش گفته باشند.

خداوند در آیات نخست سوره حج تصویری که به دست می دهد مربوط و مرتبط به رستاخیز می شمارد و آن را از پایان تاریخ بیرون می برد. از این رو می توان به سادگی گفت که مردمان در پایان تاریخ به این حالت مواجه نخواهند شد و اگر بخشی از انسان نیز باقی مانده باشند کسانی هستند که بیرون از دایره انسانیت می باشند و همانند وحوش هستند؛ زیرا بیرون از رحمت الهی است که مومنان را با این حالات و اهوال وحشتناک بگیرد و آنان را چنین دروحشت از جهان بیرون برد.

خداوند در آیات نسخت سوره حج به تصویر سازی از فضای قیامت و رستاخیز می پردازد و با اشاره به کلمه ساعت که در اصطلاح قرآنی به معنای رستاخیز است می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ؛ یوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ؛ای مردم ، از پروردگارتان بترسيد ، که ، زلزله قيامت حادثه بزرگی است آن روز که ببينيدش ، هر شير دهنده ای شير خواره اش را از ياد ببرد و هر، آبستنی بار خود بر زمين گذارد و مردم را چون مستان بينی ، حال آنکه مست نيستند بلکه عذاب خدا شديد است.

در این آیات که بر خلاف پندار برخی تصویر کامل و واقعی از حالات و اهوالات انسانی است ، به روشنی تبیین شده است که انسان ها به جز انسان های کامل در حالتی قرار می گیرند که وحشت رستاخیز عقل ایشان را زایل می کند و همانند وحوش محشور می شوند و به این سو و آن سو می دوند. این زمانی رخ می دهد که نفخه دوم زده می شود تا انسان ها از گورهای خویش برخیزند؛‌ زیرا زلزلة الساعة همانی است که در سوره زلزال آن را تبیین کرده و توضیح داده که چگونه زمین هر آن چه را پوشیده و در سر خویش داشت بیرون می ریزد و انسان چون گیاهان از زمین بر می خیزند. این زلزله همگانی آنان را فرا می گیرد. در این حالت است که هر کسی از عزیزترین چیز خویش فرار می کند. زنانی که بچه های شیرخوار خویش در هر حادثه و رخدادی به آغوش می گیرند آن را رها می کنند و زنان آبستن فرزند خویش را از هول و ترس آن روز به زمین می افکنند و سقط می کنند.

زمین چون مشک تکان می خورد و مردمان را به تکان های شدید می گیرد و عقل ها را زایل می کند. تکان های شدید زمین آنان را مانند مستان به این سو و آن سو می افکند و زوال عقل و هوش ایشان و سرگیجی ها شدید ،‌ حالت طبیعی و عادی را از ایشان سلب می کند.

البته علامه طباطبایی این زلزله را به نفخ اول نسبت می دهد و در این باره می فرماید: ظاهر آيه اين است كه اين زلزله قبل از نفخه اولى صور كه خدا از آن در آيه" وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى‏ فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ"(و صيحه صور اسرافيل بدمند پس هر كه در آسمانها و زمين است همه يكسر مدهوش مرگ شوند، مگر آن كس كه خدا ابقاى او را خواسته باشد. آن گاه صيحه ديگرى در آن دميده شود كه ناگاه خلايق همه برخيزند و نظاره كنند. سوره زمر، آيه 68. ) خبر داده، واقع مى‏شود، چون آيه مورد بحث مردم را در حال عادى فرض كرده كه ناگهانى و بى‏مقدمه زلزله ساعت رخ مى‏دهد، و حال ايشان از مشاهده آن دگرگون گشته، به آن صورت كه آيه شريفه شرح داده، در مى‏آيند. و اين قبل از نفخه اولى است، كه مردم با آن مى‏ميرند، نه نفخه دوم، چون قبل از نفخه دوم، مردم زنده‏اى در روى زمين وجود ندارد.

زمخشری نیز در كشاف گفته: اگر كسى بپرسد چرا در آيه شريفه فرموده" مرضعة" و نفرموده" مرضع"؟ در پاسخ مى‏گوييم: براى اينكه" مرضعة" با" مرضع" در معنا فرق دارد. " مرضعة" آن زنى است كه در حال شير دادن باشد و پستان را به دهان كودك گذاشته باشد. و كودكش در حال مكيدن باشد. و اما" مرضع" آن زنى است كه شانيت اين كار را داشته باشد، هر چند كه الآن مشغول شير دادن نباشد. در آيه شريفه كلمه" مرضعة" را به كار برده تا دلالت كند بر اينكه دهشت و هول قيامت، آن چنان سخت است كه وقتى ناگهانى مى‏رسد، مادرى كه پستان در دهان بچه‏اش گذاشته آن را از دهان او بيرون مى‏كشد. آن گاه گفته: اگر بگويى چرا اول فرمود:" ترون" و سپس فرمود:" ترى"، اول جمع آورد، و بار دوم مفرد؟ در پاسخ مى‏گوييم: براى اينكه رؤيت در اول مربوط شده به زلزله، كه قبلا آن را به رخ همه مردم مى‏كشيد، لذا به همه فرمود:" ترون: مى‏بينيد" و اما در آخر آيه معلق شده به يك چيز، و آن هم حالت مستى مردم است، پس بايد يك يك مردم را بيننده حال سايرين فرض كرد، لذا آن را مفرد آورده است.( تفسير كشاف، ج 3، ص 142)

علامه طباطبایی در باره علت مست نمایی مردمان می فرماید: در جمله" وَ تَرَى النَّاسَ سُكارى‏ وَ ما هُمْ بِسُكارى‏" مى‏فرمايد مست نيستند، در حالى‏ كه خودش قبلا فرموده بود كه" ايشان را مست مى‏بينى" و اين بدان منظور است كه دلالت كند بر اينكه مستى ايشان و اينكه عقلهايشان را از دست داده و دچار دهشت و حيرت شده‏اند، از شراب نيست، بلكه از شدت عذاب خدا است كه ايشان را به آن حالت افكنده هم چنان كه خداى عز و جل فرموده:" إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ"؛ گرفتن او دردناك و شديد است. (سوره هود، آيه 102.)

تصویری که قرآن از صحنه های هولناک و وحشت زا قیامت و رستاخیز به دست می دهد به گونه ای است که هر عاقلی را به اندیشه وا می دارد تا به احتمال و امکان چنین حالتی از امروز به اندیشه فردا باشد و خود را در مسیری قرار دهد که با این وحشت و اهوالات سخت رو به رو نشود.

به هر حال آن چه از آیات به دست می آید آن که زمین در آخر زمان و هم چنین آغاز دوره جدید که از آن به آخرت و روز دیگر زمین و آسمان یاد می کند ، شرایطی را طی می کند که انسان می بایست از هم اکنون در اندیشه آن روز باشد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا