اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

همگام با توفيق تا خوشبختي

درمقاله حاضر نويسنده با استناد به آيات قرآني درمورد نقش توفيق درزندگي و برنامه ريزي ها و دست يابي به اهداف و مقاصد مورد نظر و نيز مراحل سه گانه رسيدن به سعادت و خوشبختي سخن گفته است كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم:

چيستي توفيق

انسان درانجام هركاري نيازمند آن است تا توفيق راه و كارش شود. توده هاي مردم همواره خواستار توفيق و بركت از خداوند هستند و به عنوان يك فرهنگ، درخواست توفيق و بركت درجاي جاي سخنان وگفتارشان پيداست. اين كه خداوند توفيق دهد،سخني بسيار متداول و رايج است و بسيار شنيده و يا خود درحق ديگري گفته ايد.

 

راغب اصفهاني دركتاب مفردات الفاظ قرآن كريم درباره توفيق مي نويسد كه اين واژه از ماده وفق به معناي ايجاد مطابقت و موافقت ميان دوچيز در كارهاي خير ونيك است و استاد حسن مصطفوي در كتاب التحقيق خود مي افزايد قراردادن شخصي يا چيزي موافق با ديگري تا اندازه اي كه تنافر و مخالفت از ميان ايشان برود و موافقت و همدلي حاصل آيد نيز، مصداقي از توفيق است.

بنابر اين مي توان گفت كه خداوند وقتي به كسي توفيق مي دهد، كاري مي كند تا از ميان دوچيز تنافر برخيزد و موافقت حاصل شود و كارها به سامان رسد و مطلوب حاصل آيد.

به سخني ديگر توفيق الهي به معناي رديف شدن اسباب و وسايل كاري است كه انسان مي خواهد آن را انجام دهد و در اين ميان مانعي پيش نيايد و مزاحمتي فراهم نشود.

امير مومنان علي (ع) بر اين نكته ظريف توجه مي دهد كه هرگونه تلاش و كوششي از سوي آدمي بي توفيق الهي هيچ سود و فايده اي ندارد و شخص به مقصد و مطلوب نمي رسد: لاينفع اجتهاد بغير توفيق (منتخب ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، سيد حميد حسيني، ص 541، ح 6620)

توفيق اصابت، كمال سعادت

از آن جايي كه توفيق دركاربردها و فرهنگ قرآني، فراهم آمدن اسباب و وسايل و ايجاد موافقت و مطابقت ميان عمل و خواسته است، مي توان گفت كه يكي از گام هاي مهم براي رسيدن به سعادت است؛ زيرا خوشبختي هركسي آن است كه به خواسته هاي مشروع و كمالي خود دست يابد.

درنگاه توده هاي مردم توفيق يابي عين سعادت و خوشبختي است. از اين رو آن را دعاي كامل در حق ديگري و خود و خواسته اي بزرگ برمي شمارند. از نظر قرآني و روايي اين معنا هر چند تا اندازه اي درست مي باشد ولي تمام نيست؛ زيرا توفيق چنان كه از آيات قرآني به دست مي آيد بيشتر نقش زمينه و بستر ساز را ايفا مي كند. از اين رو در آيات 15و 16 سوره احقاف از توفيق الهي به عنوان زمينه قبولي اعمال و در آيه 8 8 سوره هود از آن به عنوان عامل و بستري براي توكل برخداوند و بازگشت به سوي او و در آيه 221 سوره بقره از توفيق به عنوان بستري براي دست يابي به خوشبختي و بهشت و در آيه 187 سوره بقره به عنوان مايه دست يابي به مغفرت و در آيه 125 سوره انعام به عنوان بستري براي رسيدن به شرح صدر سخن به ميان آمده است.

درهمه آيات و آيات ديگري كه به آثار و پيامدهاي توفيق توجه داده شده است اين معنا مورد تاكيد است كه توفيق الهي هرچند بسيار مهم و اساسي است ولي تمام مساله نيست. اين كه خداوند مي بايست به انسان توفيق ايمان و درك معارف الهي (انعام آيه 125) يا توفيق اعمال صالح (انبياء آيه 73 و احقاف آيه 15)، جهاد در راه خداوند (توبه آيه 46) و شكر (نمل آيه 19 و احقاف آيه 15) و صبر در برابر اذيت ها و آزارها و سختي ها و مصيبت ها (نحل آيه 127 و آيات ديگر) را بدهد هرچند كه بيانگر عظمت و ارزش توفيق الهي در زندگي بشر و دست يابي به اهداف بلند و مقاصد والا و برتر است ولي اين خود مرتبه ومرحله مياني و دوم مي باشد.

هر كسي اگر بخواهد كاري انجام دهد بايد نخست قدرت و امكانات آن را داشته باشد. بسياري به سبب نداشتن قدرت و امكانات كارهاي خير و صالح از انجام آن باز مي مانند.

انساني كه بخواهد عبادت كندو نماز بخواند و يا روزه بگيرد، نيازمند قدرت و توانايي بدني براي آن است. اگر انسان تني رنجور و بيمار داشته باشد، قدرت بسياري از كارهاي عبادي چون نماز و روزه را نمي يابد و از بركات و آثار آن بي بهره مي ماند. از اين رو حضرت اميرمومنان در دعاهاي خويش از جمله دعاي مشهور و معروف كميل از خداوند مي خواهد تا به ايشان قدرت و توانايي انجام عبادت را بدهد و تن و جوارح ايشان را سلامت و قوي و قدرتمند گرداند تا بتواند درمسيركمالي، همه توش و توانش را به كارگيرد. اين كه اميرمومنان (ع) مي فرمايد: قو علي خدمتك جوارحي، به معناي آن است كه خدمت الهي نيازمند قدرت بدني است كه بايد آن را نيز از خداوند خواست.

پس از فراهم شدن قدرت و توانايي جسمي و بدني، براي انجام هركاري نياز است تا توفيق، رفيق راه شود و آن چه را انسان مي خواهد، بتواند به انجام رساند؛ زيرا بسياري از مردم با آن كه از بدني سالم برخوردار هستند و قدرت انجام كارهاي نيك و خير و صالح را دارند، ولي توفيق انجام آن را نمي يابند. از اين رو خداوند مي فرمايد كه حتي توفيق رفتن به جهاد و يا شكرگزاري و حتي ايمان و شرح صدر و صبر و مانند آن نيازمند آن است كه خداوند گوشه چشمي به بنده خويش كند و او را به سوي حق وانجام كار نيك و صالح سوق دهد.

بسياري از مردم با آن كه دارا و ثروتمند هستند ولي توفيق اين را نمي يابند كه از اين سرمايه و ثروت خويش براي كارهاي نيك و خير استفاده كنند و آن را براي وارثان خويش مي گذارند كه اگر آنان كاري خير با آن پول و ثروت انجام دهند، ثواب و پاداش آن نيز مال آن ها مي باشد و اگر به گناه بيندازند، وزر و وبال آن گريبانگير شخصي مي شود كه آن را اندوخت و براي كار خير به كار نگرفت. از اين رو همواره انسان بايد از خداوند توفيق بخواهد تا خواسته ها و كارهاي خير و نيك و شايسته را انجام دهد و از قدرت و ثروت و توش و توانش براي اين مقصد بهره گيرد.

پس از مرحله توفيق يابي به مرحله سوم مي رسيم؛ زيرا بسياري از كارهايي كه انسان انجام مي دهد به علل اسباب دروني وبيروني، مي تواند به هدف و خواسته واقعي نرسد؛ چون گاهي انسان در تطبيق اشتباه مي كند و كار شر و بدي را كار خير مي شمارد و در آن هزينه مي كند يا پولي را به كسي مي دهد كه گمان مي كند نيازمند و سائل است و يا كسي است كه براي كارهاي خير آن را هزينه مي كند درحالي كه انساني شياد و جنايت كار و ستمگر است.

ديگر آن كه درانجام كارهاي خير مي بايست اخلاص را در نظر داشت و كسي غير از خدا را وارد كار نكرد. اين همان چيزي است كه از آن به وجه الله نيز تعبير مي شود. اگركارهاي كوچك خيرخواهانه و نيك با اخلاص و وجه الله همراه شود، ارزش آن از بسياري از كارهاي خير و نيكي كه همراه با شرك و ريا و مانند آن است، بسيار فزون تر است؛ زيرا خداوند هرگز كاري را كه بيرون از دايره اخلاص باشد نمي پذيرد و آن را رد مي كند. به تعبير قرآني خداوند آن اندازه بخشنده است كه اگر در كاري وي را با ديگري شريك قرار دهند، از سهم خويش مي گذارد و همه را به همان شريك وا مي گذرد تا انسان برود و از همان شريك، پاداش عملش را بخواهد.

در داستان اهل بيت(ع) كه در سوره انسان (دهر) بيان شده است اين معنا مورد تأكيد قرار گرفته است كه آن چه مهم و ارزشي است كار خالصانه براي خداست هر چند كه اطعام به مسكين و فقير و اسير باشد.

به هر حال، هر كار خيري اگر بخواهد به شكلي انجام گيرد كه سعادت و خوشبختي را براي انسان به دنبال داشته باشد بايد اخلاص در آن مراعات شود تا اصابت به حق پيدا كند و خواسته با عمل، مطابقت و موافقت يابد.

مراحل سه گانه رسيدن به خوشبختي

امام صادق(ع) درباره مراحل سه گانه دست يابي به سعادت واقعي و خوشبختي دنيوي و اخروي مي فرمايد: ما كل من نوي شيئا قدر عليه؛ و لا كل من قدر علي شي وفق له؛ و لا كل من وفق اصاب له موضعا، فاذا اجتمعت القدره و التوفيق و الاصابه فهنالك تمت السعاده ، چنين نيست كه هر كس چيزي نيت كند به انجامش قادر باشد و چنين نيست هر كس قدرت كاري را دارد به آن موفق گردد، و چنين نيست كه هر كس واجد توفيق شود، عملش به موضع حق اصابت نموده است، پس وقتي قدرت و توفيق و اصابت حق، به هم پيوست، سعادت كامل نصيب آدمي مي گردد. (شرح مكارم الاخلاق، ص445 و نيز ميزان الحكمه، محمدي ريشهري، ج01، ص 595).

در اين حديث به خوبي مراحل سه گانه دست يابي به خوشبختي تبيين شده است. امام صادق(ع) به خوبي بيان مي كند كه توفيق با همه ارزش و جايگاهي كه دارد، تنها بستر و زمينه ساز دست يابي به خوشبختي و سعادت است و لازم است كه خداوند امري ديگري را فراهم آورد كه آن اصابت به حق رسيدن به هدف است. بي گمان اصابت به حق نيز تنها با اخلاص مي باشد. به سخن ديگر، اصابت به معناي رسيدن كار و تلاشي به سوي خداوند از طريق اخلاص است. هنگامي كه شخص اين گونه كارش مصاب واقع شود، از پاداش هايي خاص بهره مند مي شود. به اين معنا كه كار خوب اصابت يافته، پس از رسيدن به حق تعالي به شكل پاداش به خود شخص باز مي گردد.

كساني كه در علوم اسلامي اجتهاد مي كنند همواره از خداوند توفيق اصابت را نيز مي خواهند؛ زيرا هر كسي كه اجتهاد مي كند اگر در اجتهاد خويش به خطا رود و اصابت به واقع نكند، تنها يك پاداش براي اجتهاد خويش دارد ولي اگر به حق و واقع اصابت كند، براي او دو پاداش منظور مي شود.

اين كه در حديث پيامبر«ص» آمده: «نيه المومن، خير من عمله» يعني نيت مؤمن بهتر از عمل خود اوست، به اين معناست كه شخص مومن، نيت خير و اصابت دارد ولي به هر علت دروني و بيروني، اين عمل به واقع، اصابت نمي كند، بنابراين همواره نيت وي بهتر از خود عمل وي مي باشد. ولي اگر خداوند توفيق اصابت نيز به او بدهد مي تواند اميدوار باشد كه نوعي تطابق و موافقت ميان نيت وي و عملش وجود دارد و عمل و نيت وي هر دو يك اندازه از خير بهره دارند، هر چند كه اندك تفاوت نيز در اين جا وجود داشته باشد ولي مي توان آن را معفو عنه دانست.

اين جاست كه نقش كليدي توكل و تفويض، خود را نشان مي دهد؛ زيرا انسان اگر در كارهاي خويش توكل كند و ياري و وكالت الهي را متضمن نيت و كار نيك خويش گرداند و يا حتي خود را با كارهايش به خدا واگذار و تفويض كند نه تنها اميد اصابت مي رود بلكه عين اصابت مي باشد، به گونه اي كه ديگر تفاوتي ميان نيت و عمل وي حتي به اندازه سرسوزني نمي ماند، زيرا چنين شخصي در مقام فنا است.

به سخن ديگر، مقام توكل مقام فناي از باب قرب نوافل است و مقام تفويض مقام فناي از باب قرب فرايض مي باشد كه در آيه71 سوره انفال به اين دو مقام اشاره شده است.

انسان براي هر كاري نيازمند وسيله است؛ زيرا خداوند نظام هستي را بر اساس اسباب آفريده و لازم است براي انجام هم كاري از وسايل و اسباب بهره برد. جالب آن كه خداوند با توجه به تفاوت ظرفيت ها و دارايي ها، اسباب و وسايل متعدد و متنوعي قرار داده است كه برخي از آن ها اسباب كوتاه و برخي ديگر بلند و طولاني مي باشند. نماز، روزه، استغفار، صلوات، محبت اهل بيت(ع) و بسياري از امور ديگر به عنوان اسباب و وسايل معين شده است و انسان به حكم «وابتغوا اليه الوسيله» بايد وسايل و اسباب قرب و تقرب را بجويد.

اين گونه است كه نقش توسل در كنار توفيق خود را نشان مي دهد؛ زيرا هر كاري وسيله و اسبابي است كه بايد به آن تمسك و توسل جست. پس از آن اراده انجام و عزم عمل داشت و هنگام عزم به عمل است كه توكل لازم است (آل عمران آيه951) و بايد ياري و مدد الهي را از آغاز تا انجام خواستار شد.

توفيق در روايات

در روايات براي توفيق، كاركردها، آثار و نقش هاي چندي بيان شده است كه در اين جا به برخي از آن ها به صورت گذرا اشاره مي شود. در كتاب شريف ميزان الحكمه آمده است كه توفيق، عنايت و كمك الهي است، چنان كه توفيق رحمت الهي و نيز اولين نعمت اوست. از سوي ديگر توفيق، اساس سعادت است و اين كه پيشوايي چون توفيق نيست. در روايتي نيز از توفيقات انسان، حفظ تجربه دانسته است.

معصوم(ع) مي فرمايد: عافيتي بالاتر از توفيق نيست؛ چنان كه طاعت و بندگي جز با توفيق ميسر نيست. امامان معصوم(ع) مي فرمايند: توفيق، عقل را زياد مي كند و به انسان ياري مي رساند. (منتخب ميزان الحكمه، محمدي ري شهري، سيد حميد حسيني، ص145، روايت 6616 تا روايت 6628)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا