شعر و داستان

نگین سلیمان

در سیرِ دلم از خود، در فکر پسین باشد

یک گام گذارد او، تا مظهر دین باشد

جام می و خون دل، هر یک به کسی دادند

در دایره قسمت، اوضاع چنین باشد

در چاه فرو مانده ، این یوسف کنعانم

این شاه که بر تخت شد، هم دشمن دین باشد

عمری است که در غربت، سیر و سفری دارد

این دل که بشد با تو ، هم جا و زمین دارد

در دست سلیمان هم، آن نگین اعجازش

تا میل خدا بودش، تاثیر به نگین باشد

عمری به گذشت بر ما، تا گل دهدش بر ما

آن گلاب آدینه ، در آخر دین باشد

شادم بر این وعده، داده است خدا ما را

گر خدا همو خواهد، فرجام چنین باشد

هم شاه مرا، هم تو، هم عشق خدای تو

این شاهی تو بر ما ، رستگاری دین باشد

ناصر تو بخوان از دل، تا چهره نماید شاه

از بستر شب ها هم، یک سجده چنین باشد

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا