اخلاقی - تربیتیروان شناسیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنی

نقش روشنگري در شكل گيري مطالبات مردمي

بدون ترديد نقش آگاهي و سطح شناخت و معرفت مردم در هر جامعه اي نقشي كليدي و تعيين كننده در شكل گيري، كاهش و يا افزايش مطالبات مردمي دارد. و رابطه اين دو متغير به حدي قوي و تجربه شده است كه يكي از تئوري هاي انقلاب را به نام تئوري افزايش توقعات و انتظارات نام نهاده اند.

نگارنده در اين نوشتار تلاش نموده تا رابطه ميان آگاهي و روشنگري را نسبت به روند كاهش يا افزايش مطالبات مردم با توجه به آموزه هاي قرآني تبيين نمايد. اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

تأثير آگاهي در افزايش مطالبات مردم
در يكي از تحليل ها نسبت به انقلاب اسلامي و علل شكل گيري آن به نقش آموزش عالي و دانشگاه ها اشاره شده است و گفته شده كه اگر دانشگاه ها ايجاد نمي شد و طبقه متوسط از درون دانشگاه بيرون نمي آمد و سطح آگاهي به نظام هاي سياسي و حق و حقوق مردم افزايش نمي يافت هرگز كسي در انديشه انقلاب نمي رفت و ملتي را به حركت وا نمي داشت.

در اين تحليل به نقش آگاهي و روشنگري و ارتباط تنگاتنگ آن با افزايش مطالبات مردم به عنوان متغير وابسته اشاره شده است. به نظر مي رسد كه اين تحليل به نكته مهمي اشاره كرده است هرچند كه برخي آن را به عنوان لطيفه اي به شاه نسبت مي دهند و از قول او مي نويسند كه بزرگ ترين اشتباه من اين بود كه دانشگاه ها را گسترش دادم و كساني را به صورت بورسيه به خارج براي تحصيل اعزام كردم. اين اشتباه به يك معنا با ساخت دارالفنون و اعزام نخستين گروه هاي دانشجويي براي دولت ناصري و قاجاري اتفاق افتاد و انقلاب مشروطيت را سبب شد.
به نظر مي رسد كه بازخواني نقش آگاهي بخشي و روشنگري و شكل گيري مطالبات و يا افزايش آن از سوي مردم از نگاه قرآني مي تواند بسيار مفيد و سودمند باشد. به ويژه آن كه قرآن هدف از فرستادن پيامبران و كتاب هاي آسماني را روشنگري و تعليم و تزكيه مي داند. خوانش گزارش قرآن از حركت هاي اصلاحي و انقلابي مردم و جوامع مختلف بشري و رودررو قرارگرفتن ملا و اشراف و مترفان و سرمايه داران بي درد در برابر مردم پابرهنه و تعبير ملا و اشراف، اراذل و فرومايگان، خود بهترين روش براي دست يابي به تحليل قرآن و نقش آن در شكل گيري و افزايش مطالبات مردمي است. قرآن گزارش مي كند كه ملا و اشراف كه محافظه كاران سنت ها و آداب و رسوم بودند و مردمي پابرهنه كه از نظر طبقات ممتاز استعمارگر و استثمارگر جامعه مردمان فرومايه بودند چگونه به دليل روشنگري هاي پيامبران در برابر هم قرار گرفتند و يكي از مهم ترين اتهامات طبقات ممتاز جامعه به پيامبران ايجاد شورش هاي اجتماعي و پررو كردن طبقات فرومايه و ايجاد مطالبات و درخواست ها از ايشان بود كه خواهان سهمي از قدرت و ثروت بودند.
از نظر اشراف و طبقات ممتاز جامعه چنان كه قرآن گزارش مي كند، هركسي كه از نظر ثروت و قدرت در مرتبه پايين باشد به طريق اولي انسان هاي رذل و پستي هستند. در بينش اشراف، ملاك بزرگي و برتري همان ثروت و مايه دار بودن شخص است و هركسي كه از مال و ثروت و قدرت بهره اي نبرده است از انسانيت بهره اي نبرده است. از اين روست كه انسان هاي پست و دون همان فرومايگان هستند يعني آناني كه از مايه و مال و منال بهره اي نبرده اند و در ناچيزي به سرمي برند. از اين روست كه ملاك و معيار شرافت و بزرگي و كرامت از نظر ايشان همان مال و ثروت و قدرت است. اين گونه است كه به سادگي و آساني طبقات بي بهره مالي را انسان هاي رذل و پست مي شمارند.
بازخواني گزارش ها و تحليل هاي قرآني مي تواند بينش و نگرشي درست و واقع بينانه از بينش و نگرش طبقات ممتاز از نظر زر و زور به دست دهد. آناني كه در عرصه زر و زور به نوايي رسيده اند حافظان سنت ها و آدابي هستند كه قدرت ايشان را ايجاد و ثروت و زورشان را تضمين و باقي و برقرار داشته است. از اين رو با هرگونه سنت ها و قانون و آگاهي جديد به مخالفت مي پردازند و از آگاهي مردم به حقوق طبيعي و حقوق انساني و اجتماعي و سياسي خود مي هراسند. در اين جا به بازخواني اين تحليل قرآن و گزارش هاي آن پرداخته خواهد شد و نقش روشنگري به طور كلي و عام و روشنگري پيامبران به طور خاص و ويژه تبيين مي شود.
نقش روشنگري و آگاهي بخشي در جامعه
بي گمان نقش پيامبران در آموزه هاي قرآني تعليم و تزكيه است و اصولا كتاب و قوانين و آموزه هاي وحياني موجب مي شود تا بينش و نگرش جديدي ايجاد شود و مردم به وضعيت و موقعيت خودآگاه شوند و حقوق و تكاليف خود را بشناسند. از اين روست كه آموزه هاي وحياني موجب تغيير در بينش ها و نگرش ها مي شود و در نهايت بسياري از حقوق خود را مي شناسند؛ زيرا هر تكليفي كه بيان مي شود حقي را نيز با خود همراه دارد. آموزه هاي قرآني به عنوان نمونه به اين مطلب اشاره دارند كه همه هستي ملك خداوند است و اوست كه مي دهد و مي گيرد و اين كه هر مالي كه به كسي داده مي شود حقي هم براي سائل و محروم در آن قرار داده شده است. اين خود موجب مي شود تا مطالباتي از سوي اين دو دسته مطرح شود و خواهان حق خود از مال و ثروت سرمايه دار شوند. و هنگامي كه گفته مي شود كه هيچ كسي را بر كسي ديگر ولايت نيست و نمي تواند فرمان و دستوري دهد اين حق در وي ايجاد مي شود كه بخواهد در قدرت مشاركت داشته باشد و مطالبه اين حق خود را مي كند. بنابراين هر آگاهي از موقعيت خود در هستي و نقش خداوندگاري و پروردگاري او موجب مي شود تا مطالبه اي نيز پديد آيد. اين گونه است كه مجموعه آموزه هاي بينشي و نگرشي قرآن و آموزه هاي ديگر وحياني موجب مي شود تا بينش و نگرش جديدي ايجاد شود و قوانين و مقررات جديدي وضع و طلبيده شود و اين گونه است كه مردم خود خواهان حقوق خويش و اجراي مقررات و قوانين جديد براساس بينش و نگرش تازه و نوين مي شوند. اين مسئله در آيات قرآن به روشني بيان شده است. قرآن بيان مي كند كه هدف از بعثت و فروفرستادن كتاب و ارسال پيامبران آن بوده است تا مردم تعليم و آموزش ببينند و نسبت به هستي و وظيفه خود آگاه شوند و با استفاده از قدرت مردمي خود براي دست يابي به عدالت وقسط قيام كنند. اين گونه است كه عدالت خواهي به عنوان مطالبه اصلي خود را نشان مي دهد.
به هر حال، پيامبران با روشنگري خويش مجموعه اي از آگاهي ها و اطلاعات از انسان و هستي در اختيار مردمان قرار مي دهند و با اين روشنگري هاي خويش آنان را به امور جديد سوق مي دهند و به مطالبات آنان دامن مي زنند و يا مطالبات جديدي را ايجاد مي كنند. از اين روست كه فرعون به اشراف و ملاي دولتي خويش هشدار مي دهد كه آگاهي بخشي موسي به معناي طغيان و شورش بني اسرائيل و تغيير حكومت و دولت خواهد بود.
اصولا ترس عمومي قدرتمندان در همه عصور تاريخي و محافظه كاران از آگاهي مردم و افزايش مطالبات و حقوقي است كه به سبب جهل و ناداني از سوي افراد و يا گروه ها و حتي جوامع و اصناف پايمال مي شود. از اين روست كه وحي و پيامبران دشمن جهل و ناداني هستند و به هر شكلي مي كوشند تا به مقابله با آن برخيزند و زمينه دانش و علم و آگاهي مردم را فراهم كنند. از اين روست كه وحي همواره بر اموري چون تعقل و تدبر و آگاهي از قوانين و حقوق تاكيد مي ورزد و با آگاهي بخشي به عدم تفاوت انسان ها از نظر طبيعي و وجود خلقي واحد آنان مي كوشد تا نقش قداست گونه طبقاتي را از ميان بردارد. اگر همه انسان ها حتي پيامبران از يك وجود واحد و نفس يگانه باشد پس اين تفاوت ها يا مي بايست ظالمانه باشد و يا براساس عللي و عوامل طبيعي و اكتسابي كه همه مي توانند از آن بهره گيرند. بنابراين سخن گفتن از امتيازي غيرطبيعي و غيراكتسابي چون نحن ابناء الله و احبائه (ما فرزندان خداوند و محبوبان اوييم) سخني باطل و لغو است و خداوند با كسي پيمان برادري نبسته است كه به وي چيزي را بدون لياقت و تلاش دهد. بنابراين همه انسان ها مساوي هستند مگر اين كه در اين ميان تلاشي انجام شود و از راه اكتساب حقي براي خود ثابت كنند.
با اين همه به سبب اين كه خداوند انسان ها و استعدادها و نيز ظرفيت ها و شرايط مختلفي را براي بشر فراهم آورده است و يا طبيعت و اموري ديگر بخشي را ناتوان تر ساخته است باز به گونه اي قدرت و ثروت را كنترل و مهار كرده است تا موجب طغيان نشود و امتياز خاصي را پديد نياورد از اين روست كه زكات و خمس و صدقه و حقوق ديگري را در مال و ثروت ايشان قرار داده است تا مهار و توزيع ثروت درست انجام شود.
به هر حال قوانين به دو شكل بازدارنده امور نابهنجار و يا حتي هنجاري غيرمتعارف مانند اتراف و اسراف و تقويت كننده امور هنجاري بيان شده است.
نقش پيامبران در روشنگري ها موجب شده است كه انقلاب هاي بزرگي در جهان رخ دهد و اصلاحات وسيع و دامنه داري در جوامع و امت هاي مختلف در طول تاريخ بشريت پديد آيد. از اين روست كه پيامبران را بزرگ ترين روشنگران تاريخ بشريت و عامل اساسي و اصلي انقلاب هاي بزرگ و اصلاحات كامل و جامع برشمرده اند.
مطالبات زايي براي گمراهي
در اين ميان، دشمنان اصلاحات و انقلاب ها و روشنگري هاي پيامبران بي كار ننشسته اند و آنان نيز روش هايي براي مقابله با روشنگري هاي پيامبران در پيش مي گيرند. در اين جا به نمونه اي تاريخي اشاره مي شود كه برخي از دشمنان انقلاب موسوي در پيش گرفتند.
قرآن گزارش مي كند كه پس از موفقيت هاي ابتدايي انقلاب موسوي و نابودي فرعون و فرعونيان و رهايي بني اسرائيل و دست يابي ايشان به آزادي و آسايش و آرامش دشمنان داخلي و خارجي به مقابله با تغيير وضعيت پرداختند. قرآن توضيح مي دهد كه برخي از بني اسرائيل در دوره فرعوني به مقام و مكنت و ثروت دست يافته بودند. آنان از جمله هامان و به ويژه قارون كه از قوم و بستگان موسي(ع) بود به ثروتي عظيم دست يافته بود به گونه اي كه مردان قوي و تنومند تنها كليدهاي گنج خانه وي را حمل و بار مي كشيدند. وي حاضر نبود كه بخشي از ثروت خويش را در اختيار انقلاب و انقلابي ها قرار دهد و بخشي از هزينه هاي انقلاب را متحمل شود. با آن كه خداوند فرمان داده بود كه در هر مالي به جهت آن كه مالك حقيقي خداوند است سهمي براي سائل و محروم است ولي به اين حكم عمل نمي كرد و انفاق و صدقه و زكاتي را پرداخت نمي كرد. اين گونه بود كه مردمان همواره حسرت مال و منال قارون را مي خوردند و آرزو داشتند كه چون او شوند. اينان و گروهي ديگر از صاحب امتيازان پيشين از وضعيت انقلابي نگران و ناخشنود بودند. از اين رو همواره به اشكال مختلف در ميان مردم تبليغات سوء مي كردند و به مطالبات غيرواقعي دامن مي زدند تا انقلاب از هدف اصلي و واقعي خويش كه ايجاد امنيت و آرامش و آسايش جمعي و پايدار براساس آموزه هاي وحياني تورات بود دور شود. اين گونه بود كه اموري را هر روزه مطرح مي ساختند تا راهبران انقلاب به آن سرگرم شوند و به مسايل اصلي و اساسي نپردازند. اين گونه بود كه با طرح مطالبات دروغين و بيهوده و يا كم اثر از برنامه ريزي اساسي دور مي كردند. گاه با طرح مسايل بينشي و انديشه هاي جديدي چون گوساله پرستي و يا بومي سازي فرهنگ هاي بيگانه و بينش هاي وارداتي چون خداي محسوس و آموزه هاي حسي گرايانه و دامن زدن به دگرانديشي ها و مشغول كردن رهبران با اصطلاحات و مسايل نو و جديد وارداتي (مانند طرح مسأله قومي كه بت مي پرستيدند و مردم بني اسرائيل آن را جالب ديده و خواهان آن شده بودند كه برپايه آن موسي براي ايشان خداي محسوس درست كند) فكرها و انديشه ها را مسموم مي كردند و گاه ديگر به مطالبات پستي دامن مي زدند كه تاثير چنداني در زندگي ايشان نداشت. با آن كه دولت اسلامي موسوي تلاش داشت تا با فراهم آوري همه امكانات مهم زندگي سالمي براي ايشان فراهم آورد و براي آن ها چشمه هاي دوازده گانه اي درست كرد و از غذاي مفيد و سالم و دسترسي چون من و سلوي براي ايشان فراهم مي آورد با اين همه آنان درخواست ديگري را مطرح مي كردند و با اشاره به برخي از كشورهاي پيشرفته موضوعات و مطالبات جديدي را مطرح مي ساختند و مردم را به شورش عليه رهبري و انقلاب برمي انگيختند. اين گونه است كه روزي از عدس و كمبود و يا فقدان آن مي ناليدند و روزي ديگر از فقدان پياز ناله مي كردند و روزي ديگر خواهان سير مي شدند و دمي ديگر به فكر خيار بودند. اين گونه بود كه مطالبات جزيي و خرد موجب شد تا انقلاب و انقلابيون خسته شوند و نتواند به برنامه بازسازي امت و كشور براساس برنامه ريزي توراتي اقدام كنند. اين گونه است كه انقلاب موسوي با آن همه پيشرفت و موفقيت در نهايت با افزايش مطالبات دروغين و جعلي و بيهوده با بحران مواجه شد و بني اسرائيل چهل سال گرفتار تيه و بدبختي شدند.
اين ها بخشي از گزارش قرآن و تحليل آن از نقش روشنگري در افزايش مطالبات به حق و توطئه دشمنان براي انحراف در مطالبات واقعي مردم است. باشد كه با آگاهي بخشي به حقوق و ايجاد بينش و نگرش درست بكوشيم تا مردم را به حقوق خود آگاه كنيم و مطالبات ايشان را شكل درست و كامل و مفيدي دهيم و از مطالبات بيهوده و ساده و انحرافي پرهيز دهيم تا گرفتار شكستي چون انقلاب موسوي نشويم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا