اجتماعیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

نظارت و بازرسی میدانی از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

مدیریت از نظر قرآن، زمانی کامل خواهد بود که همراه با نظارت، بازرسی، مراقبت، مراعات و سنجش کارکنان و کارمندان باشد؛ زیرا از نظر قرآن، هر کسی نه تنها مسئول عملکرد خویش، بلکه زیردستان است و نسبت به آن بازخواست خواهد شد. بنابراین بر مسئولان است تا در راستای مسئولیت و پاسخ گویی به خدا و خلق در دنیا و آخرت، مراقب اعمال خود و زیردستان باشند تا بتوانند از عهده پاسخ مناسب بر آیند و اگر خطایی دیده شده اصلاح و جبران شود و در صورت تکرار، مجازات و تنبیهاتی مناسب در نظر گرفته شود.

به طور طبیعی نظارت و مراقبت میدانی یکی از بهترین روش ها و شیوه های مدیریتی است تا مدیر و مسئول در این حالت بهتر می تواند به روند کار و جزئیات آگاه و واقف شده و داوری و سنجش منصفانه ای داشته و پاداش و تنبیه مناسب در نظر بگیرد.

انواع نظارت ها و مراقبت ها از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر انسانی در دنیا از جهات گوناگون تحت نظارت و مراقبت شدید است تا کوچک ترین جزئیات فکری و عملی او ثبت و ضبط و بر اساس آن داوری و قضاوت شود. این گونه است که انسان در طول حیات و زندگی دنیوی خویش به عنوان «مکلف» مسئول است تا تکالیف و وظایفی که بر عهده او گذاشته شده را به درستی بشناسد و بر اساس آن عمل کند تا بتواند پاسخگو باشد.

خدا در قرآن می فرماید: مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ؛ آدمى هيچ سخنى را به لفظ درنمى ‏آورد و کاری را انجام نمی دهد، مگر اينكه مراقبى آماده نزد او آن را ضبط مى ‏كند. (ق، آیه ۱۸)

این مراقبت دقیق از سوی خدا نسبت به انسان ها از آن روست که انسان ها به عنوان خلیفه الله در زمین مسئولیتی دارند که می بایست به آن عمل کرده و پاسخگو باشند؛ از این روست که همه انسان از نظر قرآن موجودات مسئولی هستند که باید پاسخگو عملکرد خویش باشند؛ بنابراین در هر کاری که وارد می شوند می بایست عاقلانه و عالمانه باشد تا بتوانند پاسخگو رفتار خویش بر اساس عقل و علم باشند: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ؛ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن! زيرا گوش و چشم و فواد همه مورد پرسش واقع خواهند شد و از علمکرد آنها سوال می شود.(اسراء، آیه ۳۶)

بر همین اساس انسان می بایست در گفتار سخنی را بر اساس ظن و گمان نگوید و به ظن و گمان کاری را انجام ندهد، بلکه بر اساس عقل و علم باشد. پس اگر بر اساس هواهای نفسانی یا نادانی و جهالت علمی و عقلی باشد می بایست پاسخگو باشد و مجازات و تنبیه را بپذیرد.(اسراء، آیات 37 و 38؛ نجم، آیات 23 و 28؛ یونس، آیه 36؛ و آیات بسیار دیگر)

خدا در قرآن بیان می کند که خود مستقیم به نظارت عملکرد انسان می پردازد. البته برای این که اعتراضی نباشد شاهدانی از خودش از اعضا و جوارح (فصلت، آیه 21)، پیامبران از جمله پیامبر اکرم به عنوان شاهد شاهدان(نحل، آیه 89؛ توبه، آیه 9) و امامان معصوم (توبه، آیه 105) همه عملکردهای انسان را می بینند.

خدا به انسان هشدار می دهد که اگر به سبب کوردلی خدا را نمی ببیند، بدانند که خدا آنان را می بیند و تحت نظر و مراقبت دارد: أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى ؛ مگر ندانسته كه خدا مى ‏بيند. (علق، آیه ۱۴)

باید توجه داشت که ايمان به نظارت خداوند باعث مي‌شود تا هنگام رفتار نابهنجار احساس شرم از خداوند انسان را فرا بگيرد. همچنين ايمان به نظارت الهي نوعي احساس آرامش روحي را در انسان به وجود مي‌آورد كه از پيامدهاي آن ايجاد شخصيت سالم است.

این همه نظارت و رویت و مراقبت از آن روست که انسان بداند هماره کس یا کسانی او را تحت نظر دارند. پس می بایست در عملکرد خویش دقت تمام داشته باشد؛ زیرا حضور چیزی فراتر از دوربین های امنیتی که همه احوالات ظاهر بلکه باطن انسان از نیت ها را خبر دارد، جایی هیچ گونه بهانه و عذری را نمی گذارد. در حقیقت کسی در محضر خدا و ده ها شاهد دیگر از جمله شواهدی از درون یعنی اعضا و جوارح خودش است، به طور طبیعی با عقل و علم عمل کرده و بر خلاف ماموریت و مسئولیت حرکتی و کاری را انجام نمی دهد.

پس از نظر قرآن، نخستین ناظر بر عملکرد انسان افزون بر خویش، نظارت خداوند است؛ زیرا اولین ناظر بر همه هستی از جمله عملکرد انسان ها، همانا پروردگار عالم است که نظارت مطلق بر کلیه اعمال و حرکات فرد و افراد دارد. خدا به مردم هشدار می دهد که همه چیز در برابر «عیون» ما قرار دارد: «وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِاَعْیُنِنا؛ در راه ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار دارى».( طور، آیه ‏48)

واژه «عیون» در فرهنگ اسلامی به جاسوسان حکومتی اطلاق می شد که رفتار کارگزاران حکومتی و دشمنان را زیر نظر داشتند و به رهبران می رساندند. امیرمومنان بارها در خطبه ها و سخنرانی های خویش از وجود عیون خویش خبر می دهد که گزارشهای محرمانه و سری از حرکات و فعالیت های کارگزارن و دشمنان را به اطلاع آن حضرت(ع) می رساند.

هم چنین خدا از شهود خویش سخن می گوید که به عنوان نظارت کامل بر عملکرد ظاهر و باطن انسان است. در قرآن بارها این واژه شهید به معنای نظارت کامل مورد استفاده قرار گرفته است. خدا می فرماید: «یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللّهُ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أَحْصاهُ اللّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ شَهِیدٌ؛ در آن روز که خداوند همه آنها را بر مى‏انگیزد و از اعمالى که انجام دادند با خبر مى‏سازد، اعمالى که خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش کردند؛ و خداوند برهر چیز شاهد و ناظر است».( مجادله ، آیه 6)

از آن جایی که علم الهی علم حضوری شهودی است همه چیز در نزد خدا حاضر و مشهود است. بنابراین چیزی به نام «سرّ یا خفی یا اخفی» معنا ندارد که بر خدا پوشیده باشد. خدا در باره علم خویش به عملکرد و نیات انسان می فرماید: «یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ؛ او چشم‏هایى را که به خیانت مى‏گردد و آنچه را سینه‏ها پنهان مى‏دارند، مى‏داند».( مومن ،آیه 19.)

البته چنان که گذشت نظارت خدا محدود به خود یا اعضا و جوارح فاعل انسانی(نور، آیه 24؛ ، آیه 20) نیست، بلکه شامل فرشتگان (ق، آیه 18) نیز می شود. در حقیقت خدا به عنوان مدیریت هستی که ربوبیت و پروردگاری می کند لازم می بیند که براى انسان مأمورانى قرار داده تا تمام اعمال و کردار انسان‏ها را دقیقاً ثبت کنند(همان) اینان هر چه که انسان انجام می دهد به عنوان فعل انسانی می بیند و می دانند. البته نظارت آنان همراه با حفاظت است که بیانگر نوعی مدیریت نظارتی عالی است تا احیانا بر خلاف مقدرات اتفاقی رخ ندهد و رفتار انسان محدود به دایره مشیت حکمیانه الهی باشد که مقدرات کلی است.(انفطار، آیات 10 تا 12)

دامنه نظارت خدا تا جایی گسترده می شود که نظارت میدانی نیز وجود می یابد. از همین روست که نظارت مکان و طبیعت نیز جزو نظارت های همگانی الهی نسبت به انسان به عنوان کارگزار و خلیفه الهی است. این گونه است که زمین نیز اخبار خویش را در باره عملکرد انسان بیان می کند.( زلزال، آیه 4؛ نور، آیه 64)

به هر حال برای هر انسانی از انواع نظارت ها و مراقبت ها از سوی خدا در نظر گرفته شده تا انسان تحت مراقبت و محافظت کامل عملیاتی را داشته باشد که مطابق فلسفه آفرینش است؛ بنابراین اگر بخواهد بر خلاف آن عمل کند می بایست پاسخگو رفتار خلافی باشد که مجازات دنیا و آخرت برایش وضع شده است. (طارق ، آیه 4)

از نظر قرآن، نفس لوّامه به عنوان یکی از ابزارهای نظارتی خدا در وجود انسان است تا اگر برخلاف خلافت الهی عملی کرد، او را بیدار کرده و هشدار داده و سرزنش نماید تا به مسیر اصلی بازگردد و خطا را جبران کند.

یکی اقسام نظارت ها و مراقبت های الهی ، نظارت همگانی در قالب ولایت همگانی امر به معروف و نهى از منکر است. خدا از مومنان خواسته تا در یک اجتماع قرآنی مراقب و ناظر عملکرد یک دیگر باشند و هرگاه بر خلاف واجبات عملی صورت گرفته او را به واجبات رهنمون کنند و اگر منکر و زشتی و نابهنجاری بر خلاف شریعت صورت گرفت هشدار دهند تا به اصلاح و بازسازی فکری و عملی خویش بپردازند. بی گمان فریضه امر به معروف و نهى از منکر مهم‏ترین وسیله‏اى است که سایر فرایض الهى را در فرد و جامعه، جامه عمل مى‏پوشاند و این گونه رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تحت مراقبت و نظارت دقیق همگانی قرار می گیرد تا در مسیر حرکت عمومی قرار گیرد که فلسفه آفرینش انسان و خلافت الهی است.(توبه، آیه 71؛ آل عمران، آیات 104 و 114)

نظارت در فرهنگ مدیریتی

واژه «نظارت» در عربى به معناى زیرکى و فراست از ریشه «نظر» و نگاه کردن است. این تلاشی است که انسان انجام می دهد تا چیزی را ببیند و رویت کند، هر چند ممکن است که با نظر کردن رویت و دیدنی تحقق نیابد، ولی تلاش شده تا حقیقتی با تامل و دقت کشف شود. دقت نظر و تامل در چیزی و معاینه آن برای رسیدن به حقیقتی لازم و ضروری است.(نگاه کنید: المفردات فى غریب القرآن ،الراغب الاصفهانى،تهران: المکتبه المرتضویه، 1373ق؛ ذیل واژه نظر؛ المعجم المقاییس اللغه، ابى الحسین احمد بن فارس بن زکریا، بیروت: دار الجید، 1411ق/1991م، ج 5، ص 444)

البته در کتاب لغت اقرب الموارد آمده است: «النظاره کلمه‏اى است که عجم آن را به کار مى‏برد و منظور از آن پاکیزه نمودن باغ و بستان است. بنابراین نظارت همان مراقبت و کنترل یک چیز از آفت و بیمارى است».( اقرب الموارد سعید الخورى الشرطونى، تهران: دارالدسوه اطباعه و النشر، 1374، ج 5، ص 432.)

پس از نظر اقرب الموارد، واژه نظارت به معنای مراقبت و کنترل در فرهنگ زبان فارسی به کار رفته است. این همان معنای اصطلاحی است که امروز در مسایل مختلف از جمله مدیریتی به کار می رود.

تعریف‏هاى گوناگونى از نظارت در علوم مختلف شده که در همه آنها یک نقطه اشتراک وجود دارد و آن این که نظارت عبارت است از «مقایسه بین آنچه هست و آنچه باید باشد».

نظارت، در لغت به معناى مراقبت، تحت نظر و ديده بانى داشتن بر كارى است. بنابراین از نظر اصطلاح مدیریتی در تعریف نظارت مصطلح باشد گفت که، نظارت فعالیتى است که بایدها را با هست‏ها، مطلوب‏ها را با موجودها و پیش‏بینى‏ها را با عملکردها مقایسه مى‏کند و نتیجه این مقایسه تصویر روشنى از تشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیار مدیران سازمان قرار مى‏گیرد. این نظارت با مراقبت و حراست و مراعات امور و کنترل و بررسی داده و شواهد و مانند آن ها انجام می گیرد.

«فلسفه و هدف از نظارت براى اشخاص مختلف از نظر مفهومی و نیز اهداف عملی مختلف است، لكن منظور اصلى از كليه طرح هاى نظارت يا مراقبت، حصول اطمينان نسبت به مطابقت نتايج عمليات با هدفهاى مطلوب است.

هم چنين باید توجه داشت که در علم مديريت «ارزيابى عملكرد كاركنان» مطرح است و منظور از آن، فرآيندى است كه با آن، كار كاركنان در زمانهاى معينى، به طور رسمى مورد بررسى و سنجش قرار مى گيرد. بنابراین، نظارت و مراقبت برای سنجش و ارزیابی امری ضروری است. هم چنین كنترل و نظارت بر عملكرد زيرمجموعه، امروزه يكى از اصول مديريتى به شمار مى رود كه نبود يا كم رنگ بودن آن، مديريت را دچار مشكل مى كند. براى وجود و استمرار فرآيند كنترل صحيح، بايد فرآيند نظارت و مراقبت، نظامی سريع و دقيق باشد تا همه امور مربوط را در سريع ترين زمان رسيدگى نمايد و نارسايى ها را فوراً تشخيص دهد. نظام بازرسى، يكى از اصول صحيح مديريت در عمليات اجرايى واحدهاى سازمانى و نيز در كيفيت انجام امور توسط افراد است که در ساختار نظارت کلی معنا می یابد.

از نظر قرآن، مساله نظارت همگانی به ویژه نسبت به کارگزاران و مسئولان امور لازم و ضروری است تا از هر گونه سوء استفاده از قدرت در سران و مسئولان جلوگیری به عمل آید.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن مسئولیت های اجتماعی – سیاسی همانند خلافت الهی انسان یک ولایت الهی است که به عنوان امانت الهی در اختیار انسان قرار گرفته است. بنابراین ، هر کسی در هر مقام و منصبی قرار می گیرد می بایست آن را امانتی بداند که باید به صاحب اصلی یعنی خدا بازگرداند. پس به گونه ای می بایست از این امانت نگه داری کند که عقل و علم می می گوید و شریعت آن را تجویز کرده است. (نساء، آیه 58؛ انعام، آیه 27؛ مومنون، آیه 8؛ معارج، آیه 32)

باید توجه داشت که اسلام قدرت عمومى را به عنوان خلافت و امامت و کارگزاری در مناصب حکومتی و دولتی به نام امانتی می داند که در دست این افراد به امانت گذاشته شده است. از همین روست در تفسیر على‏بن ابراهیم که از مشهورترین تفاسیر شیعى است آمده است: اَلْأَمَانَةُ هِيَ اَلْإِمَامَةُ وَ اَلْأَمْرُ وَ اَلنَّهْيُ وَ اَلدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ اَلْأَمَانَةَ هِيَ اَلْإِمَامَةُ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِلْأَئِمَّةِ إِنَّ اَللّٰهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اَلْأَمٰانٰاتِ إِلىٰ أَهْلِهٰا يَعْنِي اَلْإِمَامَةَ وَ اَلْأَمَانَةُ اَلْإِمَامَةُ ؛ امانت همان امامت و امر ونهى کردن است و دلیل بر این مطلب کلام خداى تعالى است که به ائمه‏علیهم السلام مى‏فرماید: خداوند به شما امر مى‏کند که امانت‏ها را به اهلش بسپارید یعنى امامت را.(بحارالانوار، ج۲۳ ، ص۲۸۰ به نقل از تفسیر قمی)

امام على‏علیه السلام نیز در نامه‏اى به یکى از فرمانداران خود مى‏نویسد: «فإنّی کنت اشرکتک فی أمانتى؛ من تو را در امانتم، یعنی حکومت و زمامدارى خود شریک قرار دادم». (نهج‏البلاغه، نامه 41.)

چنان که گفته شد یکی از ابزارهای نظارتی و مراقبتی دولت های اسلامی به ویژه در زمان امارت امیرمومنان امام علی(ع) تشکیلاتی به نام «عیون» بود. از نظر آن حضرت(ع) بازرسان و ناظران به عنوان عيون (چشم هاي) نظام اسلامي هستند. حضرت علی (ع)   يكي از مباحت مهمي كه در دين مبين اسلام مورد توجه بوده امر نظارت و بازرسي مي باشد.

بر اساس بررسی های برخی از محققان، كلمه نظارت و بازرسي در نهج البلاغه 143 بار تكرار شده است؛ اميرالمؤمنين علي (ع) به دليل اشراف و نظارتي كه داشتند در ابتداي خلافت خود اقدام به استرداد اموال بيت المال، تعويض كارگزاران نالايق و انتخاب دقيق مأموران بازرسي و نظارت به همراه آموزش هاي فني و رفتاري به تحصيلداران و كارگزاران خود نمودند.

از حضرت علي (ع) نقل شده است كه فرمود: و ابعث العيون من اهل الصدق و الوفاء عليهم؛ از اهل راستی و صدق و وفا کسانی را به عنوان عیون و ناظران بفرست. ایشان در این سخن، از بازرسان و ناظران به عنوان عيون (چشم هاي) نظام اسلامي نام برده شده است. (نگاه کنید: نهچ البلاعه: نامه هاي 3 الي 13و14و18 الي 22و25 الي 27 و33 الي 36 و 38 الي 47 و 51 الي 54 و 56 و 57 و 60)

نظارت و کنترل از دیدگاه امام علی علیه السلام شیوه نظارتی است که به آن فرمان می دهد. هر چند که این شیوه ای غیرمستقیم و غیرعلنی و مخفی است، ولی تنها روش برای نظارت نیست، ولی یک نوع نظارتی است که می توان مدیر را در فهم کارکرد کارگزاران کمک و یاری رساند. ایشان می فرماید: «چشمهای [ مخفی] بر کارگزاران و کارکنان بگمار، اعمال آنان را زیر نظر داشته باش و بازرسان و مراقبان صادق و باوفا برای آنان معین کن ».

هدف از این نوع نظارت نهانی پیشگیری از خلاف ، آزادی عمل گزارش کنندگان ، آگاهی از عملکرد کارگزاران به دور از ظاهری سازی و مخفی کاری، کسب اطلاعات کامل از جزئیات رفتار و نیات کارگزاران و تنبیه بی سرو صدا کارگزاران خلافکار است.

آن حضرت (ع) اهدافی را برای نظارت غیر مستقیم خویش بیان می کند که شامل  زدودن بدی ها و رشد دادن خوبی ها و بهبود رفتار کارگزاران و کارکنان و ارتقای بینش کارگزاران نسبت به کارگزاری و دقت و سرعت در کار.

در مديريتِ رهبران الهى، جايگاه نظارت و مراقبت جایگاهی بس بلند و رفیع است؛ زیرا بدون نظارت و مراقبت نمی توان از کارگزاران به شکل دقیق بهره گرفت. کارآمد سازی و بهینه سازی منابع انسانی و مالی نیازمند نظارت و مراقبت دقیق بر عملکرد کارگزاران سات. این نظارت می بایست با تشویق و تنبیه همراه باشد؛ چنان که حضرت سليمان(ع) در حكومت بى نظير خويش، نظارت بر همه کارگزاران از جن و انس و درندگان و پرندگان و چرندگان را نيز مد نظر مى داشت، تا جایی که خدا می فرماید:«وَ تَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقالَ ما لِىَ لا اَرَى الهُدْهُدَ اَمْ كانَ مِنَ الغائِبينَ. لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ؛و جوياى حال پرندگان شد و گفت: مرا چه شده است كه هدهد را نمى بينم؟ يا شايد از غايبان است؟ قطعا او را به عذابى سخت عذاب مى ‏كنم يا سرش را مى برم مگر آنكه دليلى روشن براى من بياورد. »(نمل، آیات 20 و 21)

حضرت امام رضا مى فرمايد:«كانَ رَسُولُ الله(ص) اِذا وَجَّهَ جَيْشاً فَاَمَّهُم اَميرٌ بَعَثَ مَعَهُم مِن ثِقاتِهِ مَنْ يَتَجَسَّسُ لَهُ خَبَرهُ؛سيره رسول خدا(ص) چنين بود كه هر گاه لشگرى را اعزام مى كرد و اميرى آنان را فرمان دهى مى كرد، يكى از افراد مورد اعتماد خود را نيز با آنان همراه مى كرد تا خبرها را به طور پنهانى به آن حضرت برساند.»( علامه مجلسى، بحارالانوار، ج‏100، ص‏61.)

امير مؤمنان(ع) نيز با تدبير و سازمان دهى گسترده، همه امور خرد و كلان گستره حكومتى خويش را زير نظر مى داشت و در يك برنامه وسيع و نظارت و بررسى همه جانبه، با اشراف بر اجزاى حكومت، به اداره كشور مى پرداخت، به خصوص در باره كارگزاران حكومتى، تلاش و قاطعيت بيشترى به كار مى برد تا آنان از مدار قانون و حكم خدا خارج نشوند؛ آن گونه كه اسلام طراحى كرده به اداره مملكت بپردازند.(نهج البلاغه، خورشيد بى غروب، ترجمه عبدالمجيد معاديخواه، نامه 53.)

امام(ع) براى مجموعه دولت خويش شبكه بازرسى و نظارت ايجاد كرده بود و بازرسان دولتى، شبانه روز، در سراسر ميهن اسلامى به طور آشكار به كنترل امور مى پرداختند و نتيجه بررسى هاى خود را كتبى يا حضورى به اطلاع امام(ع) مى رساندند. كارگزاران نيز به خوبى مى دانستند كه عملكرد آنان از ديد بازرسان مخفى نمى ماند و به طور مستمر به مركز گزارش مى شود. چنين كارى به تناسب موضوع، حجم و اهميت سوژه، بيشتر به شكل انفرادى و گاهى نيز به صورت گروهى انجام مى گرفت، چنان كه امام به مالك بن كعب ارحبى (والى عين التمر) طى حكمى مأموريت داد كه با مأموران تحت امر خود، منطقه وسيعى را بازرسى كند: «اَمّا بَعْدُ، فَاسْتَخْلِفْ عَلى عَمَلِكَ، وَ اخْرُجْ في طائِفَةٍ مِنْ اَصْحابِكَ، حَتّى تَمُرَّ بِاَرْضِ كُورَةِ السَّوادِ، فَتَسْأَلُ عَنْ عُمّالي، وَ تَنْظُرَ في سيرَتِهِمْ فيما بَيْنَ دَجْلَةَ وَ الْغَريْبِ، ثُمَّ ارْجِعْ اِلىَ الْبِهْقُباذاتِ، فَتَوَلِّ مَعُونَتَها، وَ اعْمَلْ بِطاعَةِ اللهِ فيما وَلاّكَ مِنْها. وَ اعْلَمْ اَنَّ كُلَّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ مَحْفُوظٌ عَلَيْهِ، مَجْزِىٌّ بِهِ؛ فَاصْنَعْ خَيْراً ـ صَنَعَ اللهُ بِنا وَ بِكَ خَيْراً ـ وَ اَعْلِمْنى الصِّدْقَ فيما صَنَعتَ وَ السَّلامُ؛ اما بعد، كسى را به جانشينى خويش بگمار و با گروهى از همكارانت به سوى منطقه «كورة السواد» حركت كن و عملكرد كارگزاران را، از دجله و غريب تا بهقباذات پرسش و بررسى كن و حساب و كتاب آنها را به طور دقيق به انجام رسان. در اين مأموريت كه خدا به تو سپرده، به فرمان او باش و بدان كه اعمال آدميزاد براى خودش محفوظ است و در ازاى آن پاداش مى گيرد. بنابراين، راستى و نيكى را پيشه كن ـ خدا با ما و شما به نيكى رفتار كند!! ـ و در مأموريتى كه به انجام مى رسانى، راستى و درستى ات را به ما نشان بده. والسلام.» (احمد بن ابى يعقوب يعقوبى، تاريخ يعقوبى، ج2، ص204 و 205، دار صادر و محمودى، نهج السعاده، ج5، ص25.)

نوع ديگر از نظارت آشكار امیرمومنان امام علی(ع)، حسابرسى و گرفتن گزارش كار مديران بود. اين كار نيز به طور مرتب انجام مى گرفت و امام از اين طريق بر عملكرد آنان اشراف و اطلاع داشت. اين كار به شكل عمومى و به سهولت انجام مى شد و اگر احياناً برخى از كارگزاران سهل انگارى مى كردند، با واكنش سريع امام مواجه مى شدند. نامه امام(ع) به يزيد بن قيس ارحبى، گوياى اين حقيقت است: «اَمّا بَعْدَ، فَاِنَّكَ اَبْطَأْتَ بِحَمْلِ خَراجِكَ؛ وَ ما اَدْري مَا الذَّي حَمَلَكَ عَلى ذلِكَ، غَيْرَ اَنّي اُوصيكَ بَتَقْوى اللهِ وَ اُحَذِّرُكَ اَنْ تُحْبِطَ اَجْرَكَ وَ تُبْطِلَ جهادَكَ بَخِىانَةِ الْمُسْلَمينَ. فَاتَّقِ اللهَ، وَ تَنَزَّهْ نَفْسَكَ عَنِ الْحَرامِ، وَ لا تَجْعَلْ لي عَلَيْكَ سَبيلاً. فَلا اَجِدَ بُدّاً مِنَ الْايقاعِ بِكَ، وَ اعْزِزِ الْمُسْلِمينَ وَ لا تَظْلِمِ الْمُعاهِدينَ ؛ اما بعد، تو در ارسال اموال مالياتى كوتاهى كرده اى؛ سبب اين كار بر من پوشيده است، چاره اى نيست جز اينكه تو را به تقواى الهى سفارش كنم و از اينكه با خيانت به مسلمانان پاداشت را تباه سازى و جهاد خويش را بر باد دهى، تو را پرهيز مى دهم. بنابراين، از خدا پروا كن؛ خويشتن را از آلوده شدن به حرام منزه دار؛ راه بازخواست و نكوهش مرا بر خود ببند؛ احترام مسلمانان را نگه دار و به پناه جويان مملكت اسلامى ستم روا مدار.» (تاریخ یعقوبی، همان، ص‏200 و 201.)

حضرت علي (ع) در فرازي از عهدنامه مالک اشتر مي فرمايند: « بايد زحمات و تلاش هر کدام از آنها را به دقت بداني و هرگز زحمت و تلاش يکي از آنان را به ديگري نسبت ندهي و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نياوري ». (نهج البلاغه، محمد دشتي ، ص 574)

بازرسي از جمله کارهایی است که امیرمومنان امام علی(ع) است: «با فرستادن مأموران مخفي راستگو و با وفا عملکرد کارگزارانت را زير نظر بگير»(نهج البلاغه، محمد دشتي ، ص 578)

بازرسي به صور بازرسي علني ، بازرسي مخفي انجام مي گيرد. بازرس مخفي بايد داراي ويژگي هايي مانند (حق گو ، امانتدار، ديندار و عفيف، صادق و وفادار) باشد .

حضرت علي (ع) يکي از طرق تشويق را چنين بيان مي کنند: « با پاداش دادن به نيکوکار، خطاکار را تنبيه کن و «ميدان اميد سران سپاهت را توسعه بخش و پي در پي آنها را تشويق کن و کارهاي مهمي را که انجام داده اند برشمار؛ زيرا يادآوري کارهاي نيک آنها را به کوشش و حرکت بيشتر بر انگيزد و به انجام کارهاي مانده ترغيب کند» (نهج البلاغه، نامه 53، ص 574)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا