اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

نشانه هاي بهشتيان در دنيا

4چگونه از بهشتي بودن خود مطمئن شويم؟

بي گمان براي هر انساني دست يابي به خوشبختي هميشگي و پايدار، دغدغه فكري و عملي اوست. از اين رو مي كوشد بر اساس بينش و نگرش خود از هستي و فلسفه آن، خوشبختي و سعادت را به دست آورد.
كسي كه دنيا را اصالت مي بخشد و تنها بدان باور دارد، مي كوشد تا با تامين همه مقتضيات خوشبختي و رفع و دفع همه موانع سعادت، آن را در همين دنيا تجربه كند. اما كساني كه دنيا را تنها بخشي كوچك از هستي مي دانند و به جهان برتر و كامل تر باور دارند، مي كوشند تا بر اساس اين باور خويش، شرايطي را فراهم آورند تا در آن جهان به خوشبختي و سعادت پايدار دست يابند. البته اين بدان معنا نيست كه به خوشبختي و سعادت در اين دنيا ننگرند و بي توجه بدان باشند، بلكه به اين معناست كه همه همت و تلاش خويش را مصروف چيزي مي كنند كه از نظر آنان كامل تر و پاياتر و بهتر است.

مساله مهم براي اين باورمندان، آگاهي يافتن از موقعيت و وضعيت خويش در جهان آخرت است؛ زيرا آنان براي دست يابي به خوشبختي و سعادت پايدار و هميشگي، از بسياري از خواسته ها و تمايلات نفساني خويش مي گذرند و تكاليف و وظايفي را به جا مي آورند. از اين رو انديشه بهشتي شدن، آگاهي از بهشتي بودن را در آنان تقويت مي كند و به عنوان يك دغدغه براي آنان تبديل مي كند. لذا بسياري مي پرسند كه آيا در شرايط بهشتي بودن هستند؟ چه نشانه هايي را مي توان يافت كه به كمك آن ها اطمينان و آرامش قلبي پديد آيد كه از بهشتيان خواهند بود؟
نويسنده در اين مطلب بر آن است تا بر پايه آموزه هاي قرآني، نشانه هاي بهشتيان را معرفي كند و به اين پرسش و دغدغه فكري جاودانگي در بهشت، پاسخ درخوري دهد. اينك با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
بر پايه گزارش هاي قرآني، بهشت مكاني از جهان اخروي است كه در آن انسان به سعادت و خوشبختي جاودانه دست مي يابد. هر چند كه بهشت هاي متعددي هم از نظر زماني و هم از نظر تعدد و تنوع بيان شده است ولي مي توان گفت كه هر يك از آن ها براي انسان از مطلوبيت خاصي برخوردار است.
قرآن گزارش مي كند كه اصولا جايگاه ابتدايي و نخستين بشر، بهشت بوده است و خداوند پس از آفرينش آدم (ع) و همسرش آنان را در بهشت عدن خويش اسكان داده است. با اين همه به سبب تمرد و عصياني از سوي آدم و حوا به عنوان نخستين انسان ها، آن دو از بهشت عدن رانده شده و از آن جا هبوط كرده اند.
بهشت مطلوب آدمي
با اين همه خداوند به فرزندان آدم عنايت و لطف بسيار نموده و شرايط بازگشت را به سوي بهشت هاي برتر فراهم آورده است. از اين رو، كتاب هاي آسماني و پيامبران را به سوي ايشان روانه داشت تا با عمل به آموزه هاي آن، فرصت و ظرفيت بازگشت به مكان قدس الهي را بازيابند، زيرا اين مكان مقدس، جايي براي انسان هاي متمرد و عاصي نيست مگر آن كه توبه كرده و راه خويش را دوباره پيدا كرده باشند.
انسان پس از دوره زميني و مادي در دنيا و كسب و تحصيل و تحقيق كمالات اسماي الهي مي تواند به سوي بهشت جاودانه حركت كرده و بازگردد. اين بازگشت به سوي خداوند و بهشت رضوان الهي به گونه اي است كه ديگر راه بازگشتي نيست و هر كسي كه به آخرت گام گذارد ديگر بازگشتي را نمي تواند پس از قيامت كبرا متصور شود؛ زيرا جهان اخروي، پس از قيامت، جهاني است كه از فروپاشي اين دنياي مادي پديد مي آيد و تغييرات و تبدلات شگفتي تجربه مي كند.
البته هر انساني در گذر از شدن هاي خويش، جهان هاي متعددي را تجربه خواهد كرد كه از جمله مي توان به جهان و عالم برزخ اشاره كرد كه در آن جا نيز بهشت ها و دوزخ هاي متعدد و متنوعي است، همچنان كه در جهان اخروي نيز بهشت ها و دوزخ هاي متعددي وجود دارد كه برپايه سطح ظرفيت و كمالات هر شخص و يا گروهي شكل مي گيرد. هرچه انسان ها در فرآيندشدن زميني خويش، صفات و اسماي الهي را در خود تحقق بيش تر و كامل تري دهند و يا به اتمام رسانند، مقامات ايشان نيز متفاوت و بهتر خواهد بود و از بهشت هاي خاص خود بهره مي گيرند. در روايات از هشت بهشت سخن به ميان آمده است. البته در زير مجموعه هر يك از اين بهشت ها مي توان بهشت هائي با سطوح مختلف را مشاهده كرد كه بر اساس درجات اشخاص در كمال يابي ايجاد مي شود.
انسان ها از همان آغاز هبوط، در انديشه بازگشت به سوي بهشت بوده و هستند، زيرا ورود به بهشت به معناي آن است كه شخص توانسته است همه كمالات الهي را در خود تجلي دهد و صبغه و رنگ الهي به خود گيرد و متاله شود. اين متاله شدن و رنگ الهي گرفتن، به معناي حضور در بهشت اخروي است كه همه امكانات و نيازهاي انساني را داراست به گونه اي كه بالاتر از آن براي وي متصور نخواهد بود. از آن جايي كه انسان با متاله شدن، به اين بهشت ها درمي آيد، هر چه در اين امر، اكمال و اتمام داشته با شد، به قرب بيش تري دست مي يابد كه نهايت و تمام آن رضوان الهي است. از اين رو خداوند از آن به اكبر و بزرگ تر ياد مي كند كه فراتر از آن متصور نمي باشد.
بهشت اخروي با تمام تفاوت ها و تعددها و تنوع هايش، برخوردار از همه آن چيزهايي است كه انسان به عنوان سعادت مي شناسد و در جست وجوي آن است؛ بلكه مي توان گفت در آن جا چيزهايي مي يابد كه بيرون از دايره تصوري وي است و خداوند افزون بر آن چه وي تصور و تخيل كرده چيزهاي ديگر را نيز مي بخشد. از اين رو در قرآن سخن از متشابهات است (بقره آيه 25) كه افزون بر نعمت هاي متصور و موجود زميني مي باشد.
نشانه هاي بهشتي بودن
اكنون به اين پرسش پاسخ داده مي شود كه چگونه انسان مي تواند مطمئن شود كه اهل بهشت است و اين همه زحمات و تلاش هاي وي بيهوده نخواهد بود؟
مسلماً هر كسي وضعيت و موقعيت خود را از ديگري بهتر مي داند و مي شناسد. خداوند در اين باره مي فرمايد: الانسان علي نفسه بصيره و لو القي معاذيره؛ انسان بر نفس خويش بصير و آگاه است هرچند كه در مقام بيان، عذر و توجيه مي آورد. اين بدان معناست كه هر كس مي داند در كدام مرحله و مقام مي باشد.
بنابراين، هر كسي با نگاهي به خويشتن خويش مي تواند وضعيت بهشتي و يا دوزخي بودن خود را به دست آورد. حتي به سادگي مي تواند از مذبذب بودن خود نيز آگاه گردد كه در اين صورت بايد در انتظار مردان اعراف نشين باشد كه دستگير و شفيع وي گردند.
با اين همه قرآن راه هايي را براي شناسايي وضعيت هر شخص نسبت به آينده خود بيان مي كند. اين نشانه ها در حقيقت مجموعه فضيلت ها و منش هايي است كه در طول فرآيندشدن، كسب كرده است.البته از آن جايي كه شيطان به عنوان دشمن آشكار، هميشه دركمين آدمي است و هواهاي نفساني نيز به عنوان ستون پنجم به شيطان ياري مي رساند، اين امكان وجود دارد كه انسان موقعيت خويش را از دست دهد و درجايگاهي پست تر از آن چه بوده قرارگيرد، ولي اين اتفاق كم مي افتد و عموم كساني كه در طريقت حقيقت قرارگرفته اند مي توانند اميد داشته باشند كه با عنايت و فضل الهي از اين ميدان هاي سهمگين به سلامت بيرون آيند.
هركسي به سادگي مي تواند دريابد كه درچه موقعيتي است و افزون براين كه جايگاه خود را درآخرت بشناسد، مي تواند حتي دريابد كه در كدام درجه بهشت از درجات و بهشت ها قرار گرفته است.
اين نشانه ها در منش، كنش و واكنش هاي شخص به خوبي قابل ردگيري و شناسايي است؛ چنان كه با نشستن و برخاستن با وي و سخن گفتن درحوزه انديشه و تفكر مي توان بينش و نگرش بهشتي را از كلام و سخن او شناخت. به سخن ديگر سيما و سيرت فرد، خود بهترين گواه بر بهشتي بودن اوست؛ زيرا در مقام باور و عمل، به چيزي جز رضايت و رضوان الهي توجه ندارد و تنها رضاي خداوند را در نگرش و عمل خويش مي جويد.
اصولا حضور در بهشت براي كساني كه اهل گناه و معصيت هستند مقدور نيست. از اين رو مي توان گفت كساني كه اهل اجتناب از گناه و معصيت هستند، نشانه هاي خوشبختي و سعادت اخروي را هم اكنون مي تواند ناظر باشند. خداوند در آياتي چون 68 و 75 سوره فرقان به پرهيز از گناه به عنوان عامل دست يابي به بهشت سخن مي گويد. اين بدان معناست كه انساني كه خود را همواره نسبت به گناه و معصيت دور مي بيند و گرايشي به آن ندارد، اهل بهشت مي باشد.
از اين رو قرآن در آيات 31 و 32 سوره ق مواظبت شخص بر ترك گناه و ورود به جرگه متقين را موجب راهيابي شخص به بهشت معرفي مي كند.
چنين انسان هايي اهل احسان و نيكوكاري نسبت به همه كس و همه چيز هستند. براي ايشان اين معنا ثابت است كه در مقام متاله بودن مي بايست در نقش ربوبيت عبودي ظاهر شوند و دستگير و يار و ياور ديگران بلكه همه موجودات هستي باشند؛ زيرا احسان و ربوبيت،خود بيانگر و نشانه اي از خلافت الهي انسان است. به اين معنا كه شخص خود را در مقام متاله اي مي بيند كه لازم است در مقام ربوبيت طولي درنقش پروردگاري ظاهر شود و احسان و توجه خاصي به ديگران داشته باشد.
آيات بسياري از قرآن اين نشانه بهشتي بودن را بيان مي كند كه مي توان به آياتي چون 133 و 134و 148 سوره آل عمران و 85 سوره مائده و 100 سوره توبه و مانند آن اشاره كرد.
ضرورت اخلاص
از ديگر نشانه هاي بهشتي بودن مي توان به اخلاص درهمه كارها اشاره كرد. بهشتيان اگر به گرسنه اي خوراك مي دهند و يا بينوايي را مي پوشانند و يا دربندي را مي رهانند بي آن كه نيازي به آنان داشته باشند و خواسته اي از آنان بخواهند، از آن روست كه تنها خداوند را درنظر مي گيرند؛ زيرا خداوند نيز بي آن كه نيازي به كسي و يا چيزي داشته باشد از كرم خويش مي بخشد و دراين راه حتي به كافر خويش نيز عنايت بسيار دارد. اهل بهشت چون بدين صفت الهي متاله و متخلق شده اند، اين گونه هستند و بي هيچ چشم داشتي به كمك ديگران مي شتابند و بيش از حد توان از خود ايثار مي كنند تا ديگران در آسايش باشند و فرصت رهايي از بندهاي دنيا را بيابند و در مسير كمالي گام بردارند. اين گونه است كه خداوند درسوره انسان هنگامي كه از اعمال اهل بيت عصمت و طهارت (ع) سخن مي گويد، پاداش بهشتي بودن براي آنان را امري طبيعي و يك برآيند عادي مي شمارد.
از ديگر نشانه هاي بهشتي بودن آن است، كه اهل اطاعت محض از خداوند هستند. (نساء آيه 13 و 69و توبه آيات 71 و 72) و دراين راه به اطاعت پيامبران و ديگر اولياي معصوم مي پردازند (فتح آيه 17) و دراين راه ازهرگونه آزار و اذيتي نمي هراسند (آل عمران آيه 195)
اهل استغفار از خطا و گناه هستند (آل عمران آيات 135 و 136) و با اعتصام به قرآن (نساء آيات 174 و 175) و محمد (همان) و اولياي الهي درمسير كمالي گام برمي دارند و دستگير ديگران مي شوند.
روح بهشتيان همواره در اطمينان خاصي است، زيرا توجه و عنايت الهي را درخود مي بينند (فجر آيات 27 تا 30) و با اقرار به ربوبيت الهي (فصلت آيه 30 و احقاف آيات 13 و 14) خود به مقام پروردگاري درمي آيند و به كمك و ياري ديگران مي شتابند تا آنان را در مسير الهي قراردهند.
اهل امانت (مومنون آيات 8 تا 11) و امر به معروف و نهي از منكر بودن (توبه آيه 111 و 112) و درحال توانگري، و تنگدستي انفاق نمودن (آل عمران آيات 133 و 134) و يا اهل ايثار و از خودگذشتن بودن وبه ديگران توجه و اهتمام داشتن (انسان آيات 8تا 19) ازديگر نشانه هايي است كه قرآن براي اهل بهشت بيان مي كند.
اهل بهشت درزندگي دنيوي، اهل پاكي از ظلم و ستم هستند (نحل آيات 28 و 32) و ازغنا و موسيقي مبتذل پرهيز مي كنند (فرقان آيات 72 و 75) هرگز به دروغ گواهي نمي دهند (همان) و از حضور درمجالس باطل خودداري مي ورزند (همان) اهل پند و اندرز هستند (انعام آيات 126 و 127) و درپيروي از خدا (غافر آيات 7 و 8 ) و سبقت جوئي دركارهاي نيك و خير (واقعه آيات 10 و 12) كوتاهي نمي كنند. از دشمنان خدا و مردم تبري مي جويند (مجادله آيه 22) و در راه دين و حركت و استقامت در صراط مستقيم متحمل سختي ها مي شوند (بقره آيه 214)
همان گونه كه درتزكيه نفس و خودسازي خويش تلاش مي كنند (طه آيه 76) تسليم امر الهي مي شوند(زخرف آيات 69 و 70) و ديگران را به سوي كارهاي نيك توصيه و دعوت مي كنند (سوره و العصر)
در برابر مردم، تواضع دارند (فرقان آيات 63 و 75و 76) واهل خوف از خدا (رعد آيات 21 تا 23) و خضوع در برابرش (هود آيه 23) و حافظ حدود الهي و قوانين او هستند (توبه آيات 111 و 112)
بهشتي ها در زندگي خويش اهل شكر (احقاف آيات 15 و 16) صبر (آل عمران آيه 142) زكات (مائده آيه 12) صداقت و راستگويي (مائده آيه 119) و عمل صالح (بقره آيه 25) مي باشند.
عفت دركلام و رفتار را مراعات مي كنند (مومنون آيات 5 و 10 و 11) و عفو و گذشت را نسبت به ديگران روا مي دارند (آل عمران آيات 133 و 134) به هنگام خشم، كظم غيظ دارند (همان) و در هنگام شهادت و گواهي به حق مي دهند (معارج آيات 33 و 35) و مخالف هواهاي نفساني خويش هستند (هود آيه 23) اهل نماز (انفال آيه 3 و 4) و روزه و وفاي به عهد (مومنون آيات 8تا 11 و معارج آيات 32 و 35) ووفاي به نذر (انسان آيات 6 تا 12) مي باشند.
اين ها بخشي از نشانه هايي است كه مي توان با آن، بهشتي بودن خود و ديگران را سنجيد.
هركسي كه درزندگي اين گونه باشد مي توان گفت كه او اهل بهشت است. دراين ميان هركسي بهتر مي داند كه اهل بهشت است و يا نيست؟ زيرا اعمال و مقاصد و نيات خويش را بهتر از ديگران مي شناسد و مي داند.
بنابر اين اگر درباره وجود اين نشانه ها درخود ترديد داريد و گمان مي بريد كه برخي از آن ها را نداريد تلاش كنيد تا آن ها را در فرصت هاي باقيمانده از زندگي به دست آوريد و خود را درجرگه بهشتيان در آوريد تا در يوم الحسره، انگشت حسرت و ندامت به دندان نگزيد.
باشد همگي با پيروي از آموزه هاي قرآني، در مسير بهشت رضوان گام برداريم و نشانه هاي آن را با متاله شدن درخود ايجاد كنيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا