اجتماعیسیاسیمعارف قرآنی

نجوا و محافل سري توطئه گران!

نجوا و درگوشي حرف زدن، يكي از شيوه هاي نامناسب براي انتقال پيام در حضور ديگران است.
نجواي خوب و پسنديده، زمزمه با خداوند متعال و نيز سخنان آهسته اي است كه در جهت خير و صلاح فرد و جامعه باشد. اما نجواي نامناسب، فاقد اين ارزش و در جهت تفرقه افكني و ايجاد فتنه و بدبيني در بين افراد و اجتماع است.
نويسنده سعي كرده است در اين مقاله به بررسي ماهيت، ابعاد و آثار نجوا بپردازد.
اينك مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم:
مفهوم و جايگاه نجوا
نجوا به معناي زمزمه و درگوشي سخن گفتن است. در آيات قرآني از نجوا و مناجات سخن به ميان آمده است. در تحليل قرآني، نجوا و مناجات به دوگونه اخلاق فردي و اخلاق اجتماعي نسبت داده شده است. به اين معنا كه مناجات به عنوان امري پسنديده و خلق و خوي خوب و نيكو مورد تمجيد و تاييد قرار گرفته است؛ زيرا مناجات به معناي زمزمه با خدا بيانگر ارتباط انسان با خداست.

انسان با مناجات و زمزمه هاي خويش همواره ارتباط با خدا را حفظ مي كند و ذكر را مصداقي عيني مي بخشد. از اين رو، از صفات مومنان مناجات با خدا دانسته شده است. مومن با مناجات خويش، خدا را به عنوان هم صحبت و يار خويش مي پذيرد و نيازها و خواهش هاي خويش را به او مي گويد. زمزمه هاي عاشقانه اي كه ميان بنده و خدا در سحرگاهان و شبانگاهان انجام مي شود از بهترين گلواژه هايي است كه ميان دو شخص رد و بدل مي شود. در اين حالت است كه انسان خود را چنان كه هست به خدا عرضه مي دارد و عاشقانه از وي مي خواهد كه در كنار وي بوده و او را ياري رساند. در حقيقت مناجات، اوج تمناي انسان عاشق است كه حتي نيازهاي روحي خويش را به خدا عرضه مي دارد. مناجات در اشكال مختلف انجام مي شود از اين رو مي تواند دعا و يا تنها راز و نياز باشد و يا تنها به تعريف خدا و يا ذكر او بسنده شود و يا به بيان حالات و رفتار و كردار خويش اكتفا نمايد.
آثار نجوا
اما نجوا در تحليل قرآني، امري اجتماعي است كه در بيشتر موارد مي توان آن را در حوزه نابهنجاري هاي اجتماعي قرار داد. كساني كه به نجوا و زمزمه و درگوشي مشغول مي شوند از آن رو كه اين كار در ميان جمع و فراتر از زمزمه كنندگان انجام مي شود، آثار نابهنجار و زشت و زننده اي از خود به جا مي گذارد. نجواكنندگان به جهاتي به بيان برخي از مسايل و مباحث مي پردازند كه نمي خواهند ديگران از آن آگاه شوند. اين عمل اگر در بيرون از اجتماع باشد هيچ مشكل حاد و مهمي ايجاد نمي كند و در نهايت مي توان آن را به شكل غيبت تعريف كرد اگر به بيان حالات و رفتار ديگران مربوط و يا مرتبط باشد. اما از آن جايي كه نجوا در كاربردهاي آن در قرآن به معنايي گرفته شده است كه شخص و يا اشخاص ديگري حضور دارند و با اين همه دو نفر به زمزمه و در گوشي كردن مي پردازند آثار زشت و زننده اي به جا مي گذارد.
شخصي كه ناظر به نجواي دو نفر است، در حالت روحي و رواني خاصي قرار مي گيرد و خود را نامحرم و بيگانه از آن جمع مي يابد. از سوي ديگر سوءظن و گمان هاي بد و زشت را در وي تقويت مي كند كه اين دو شخص يا غيبت مي كنند و يا تهمت مي زنند و يا آن كه در حال توطئه هستند وگرنه لزومي نداشت كه اين گونه رفتار كنند.
به هر حال نجواكردن در ميان جمع به عنوان نابهنجاري اجتماعي مطرح و از آن بازداشته شده است. قرآن توضيح مي دهد كه انسان ها در اين حالت مي بايست توجه داشته باشند كه خداوند در اين نجواها حضور دارد و به رفتار زشت و گفتار نابهنجار و ناپسند اقدام نكنند. اگر هر تعداد و شماري هستند در گوشي كردن و پچ پچ كردن امري نيست كه خداوند از آن غافل باشد و به محتواي آن آگاه نگردد.
خداوند نه تنها از رگ گردن به ايشان نزديك تر است بلكه حتي دو فرشته رقيب و عتيد از راست و چپ ايشان نشسته و هر آن چه را به زبان و گفتار مي آورند مي نگارند. (ق آيات 16 تا 18)
از آنجايي كه بيشتر نجواها در ميان مردمان بيرون از حدود و قوانين الهي است خداوند به اين مساله هشدار مي دهد و مي فرمايد: اي كساني كه ايمان آورده ايد هنگامي كه با يكديگر نجوا مي كنيد از روي آوردن به گناه و تجاوز به حقوق مردم و سرپيچي از فرمان ها و دستورهاي پيامبر خدا سخن مگوييد بلكه در نجواهايتان از گرايش به كارهاي پسنديده و رعايت تقوا سخن بگوييد و از خدا كه به سوي او محشور مي شويد پروا بداريد.
(مجادله آيه 9)
كاركردهاي سياسي نجوا
با توجه به كاركردهاي نجوا در جامعه مي توان به اين نكته اشاره كرد كه گروهي از بيماردلان و مخالفان دولت اسلامي با ايجاد پايگاه هايي مي كوشند تا انجمن سري و زيرزميني تشكيل دهند. در اين انجمن ها و محافل زيرزميني به توطئه مي پردازند. از اين رو مي توان گفت كه در كاربرد قرآن از واژه نجوا مي توان به كاركردهاي سياسي آن توجه داد. به اين معنا كه نجوا در كاربردهاي قرآني به معناي محافل و انجمن هاي سري است كه دشمنان و مخالفان دين و حكومت اسلامي با حضور در آن به بيان مطالبي سري مي پردازند و مي كوشند تا رفتارهاي ضدقانوني و ضدحقوق بشري و ضد مردمي خويش را تنظيم كنند. آنان در اين انجمن ها و محافل به تبادل اطلاعات مي پردازند و رفتار و كردارهاي خويش را برنامه ريزي و هماهنگ مي كنند تا بتوانند به راه هاي مختلف ضدمردم و دولت، ضربه وارد سازند.
قرآن در آيه 10 سوره مجادله به اين انجمن هاي سري نجواكنندگان اشاره كرده و مي فرمايد: جز اين نيست كه نجواي منافقان و بيماردلان برخاسته از وسوسه هاي شيطان است. او آنان را به نجوا وا مي دارد تا كساني را كه ايمان آورده اند، اندوهگين كند و افكارشان را به گمان اين كه حادثه ناگواري رخ داده است، مضطرب و پريشان سازد. ولي مومنان بدانند كه كارها به دست خداست و شيطان و دسيسه هاي او، زياني به آنان نمي رساند مگر آن كه خدا رخصت تاثيرگذاري را دهد. پس مومنان بايد تنها بر خدا توكل كنند.
قرآن به اين نكته نيز اشاره مي كند كه آنان پيش از اين در جامعه حضور داشته و در همان حال به نجوا و توطئه مشغول بوده اند و زماني كه از اين كار باز داشته و نهي شدند به محافل مخفي و زيرزميني پناه برده و در آن جا به ادامه توطئه گري خويش مشغول شدند.
خداوند مي فرمايد: آيا به كساني ننگريسته اي كه از نجواكردن بازداشته شده اند ولي هنوز از اين كار باز نايستاده اند و پيوسته به آنچه از آن نهي شده اند باز مي گردند؟ آنان درباره گناه و تجاوز به حقوق مردم و سرپيچي از فرمان هاي پيامبر (كه شامل فرمان هاي حكومتي نيز مي شد) با يكديگر نجوا و گفت وگو مي كنند و هنگامي كه نزد تو مي آيند با چيزي بر تو سلام مي كنند كه خدا با آن بر تو سلام نكرده است و در آن حال با خود مي گويند: اگر او پيامبري بر حق است چرا خدا ما را به سبب آنچه به او مي گوييم و اين گونه اهانتش كرده و بازي اش مي دهيم ما را عذاب نمي كند؟ (مجادله آيه 8)
در اين آيه به خوبي توضيح داده شده است كه اهل محفل هاي زيرزميني رفتاري منافقانه دارند. مبناي رفتار آنان بر اين نهاده شده است كه گناه كنند و به حقوق مردم تجاوز كرده و از فرمان هاي پيامبر و رهبر جامعه سرپيچي مي كنند. شگفت آن كه هم ايشان خود را به گونه اي به مردم معرفي مي كنند و يا با رهبر جامعه برخورد مي كنند كه حتي از مومنان بلكه از خدا به رهبر و مردم نزديك تر احساس مي شود. آنان خود را دلسوزتر به مردم و علاقمندتر از خدا به رهبر معرفي مي كنند و از اين روست كه در هنگام ديدار رهبر جامعه از چاپلوسي چيزي فروگذار نمي كنند. به گونه اي كه خدا اين پرسش را مطرح مي كند كه اينها چگونه رهبر را به صفات يا نام هايي مي خوانند كه حتي خدا كه به رهبر جامعه مهربان و دلسوزتر است اين گونه وي را نمي ستايد. (همان)
آنان در انجمن ها و محافل سري خويش و در نجواكده هاي خويش مومنان و مردم را سرزنش و تمسخر مي كنند و مي گويند كه ما مردم را به بازي گرفته ايم (بقره آيه 14) و در جامعه كه وارد مي شوند و مي خواهند خود را از همه پيشتازتر در امر دين و دنيا معرفي كنند مي گويند كه ما براي انجام اصلاحات آمده ايم و مي خواهيم نابساماني هاي جامعه را برطرف سازيم و فساد و تباهي را از ميان برداريم. (بقره آيه 11)
اين ها نمونه هايي است كه قرآن در تحليل اهل نجوا و محافل زيرزميني مي گويند و به مردم هشدار مي دهد كه فريب نيرنگ ايشان را نخورند و در دام رنگ هاي شيطاني ايشان نيافتند.
شگفت اين كه براي توجيه رفتار ضداجتماعي خويش و برگزاري محفل هاي زيرزميني پيش نهاد مي دهند كه اين امري خوب و پسنديده است و پيامبر به عنوان رهبر اجتماع نيز مي بايست با برخي از دوستان و صاحب نظران چنين محفلي داشته باشند. اين گونه است كه خداوند براي رسوايي ايشان پيشنهاد را مي پذيرد و برگزاري اين گونه محافل را مشروط به پرداخت سرانه اي براي هر نجوا و ديداري محفلي به دولت اسلامي قرار مي دهد. با اين همه، هيچ كس حاضر نمي شود تا در اين محفل شركت كند و تنها اميرمومنان علي(ع) با پرداخت درهمي با اين محفل نوراني نبوي راه مي يابد.
منافقان كه از اين حيله نتوانستند به مقصد خود برسند و محافل خويش را توجيه كنند با تحريم محفل رسول و رهبر جامعه خواستند تا از اين دامي كه خود نهاده بودند رهايي يابند. دست ايشان رو مي شود و اين گونه است كه محفل پيامبر نيز تعطيل مي شود. (مجادله آيات 12 و 13)
هدف پيامبر از اجراي طرح محفل آن بوده است كه ايشان را به رفتارهاي پسنديده دعوت كنند و آنان را به حزب الله و امت واحد اسلام نزديك سازد. اما اهل محفل ها وقتي ديدند كه اين گونه رفتار مي تواند اهداف آنان را زيرسؤال برد از پذيرش آن سرباز زدند.
قرآن برقراري هرگونه محفل و نجواگري را مشروط به دعوت يكديگر به تقوا و عمل به اعمال صالح مي كند و پس از آن كه با واكنشي منفي منافقان و اهل ريا مواجه مي شود دستور مي دهد كه به جاي ايجاد محفل بهتر است كه به ميان مردم رفته رفتارهاي خويش را اجتماعي كنند و با مردم به اقامه نماز و پرداخت زكات بپردازند و از ايجاد محفل خودداري ورزند. بهترين كار آن است كه اطاعت از فرمان خدا و پيامبر كنند.(همان آيه 13)
تاكيد خداوند در اين آيه بر اطاعت از خدا و پيامبر كه بيشتر در حوزه امور اجتماعي است خود بيانگر اين مفهوم است كه اهل محافل و نجوا كساني نبوده اند كه بخواهند در محدوده قانون وفرمان هاي دولتي عمل كنند و در حقيقت با ايجاد محفل نجواي در جست وجوي راهكارهايي براي فرار از قانون بوده اند. از اين روست كه قرآن آنان را به خشم و غضب خود حوالت مي دهد و تهديد مي كنند كه رفتارهاي محفلي شما جز عذاب دنيا و آخرت چيزي به همراه نخواهد داشت. (همان آيه 14 و 15)
به هر حال نجواگري در فرهنگ قرآني به معناي محافل زيرزميني نيز آمده است كه براي توطئه گري و ايجاد آشوب و تعدي و تجاوز به حقوق مردمان ايجاد مي شود وگرنه اگر اهل ايمان هستند به ميان مردم مي آمدند و همانند آنان به آشكار نماز مي خواندند و زكات مي دادند و از قوانين پيروي و اطاعت مي كردند و نسبت به فرمان هاي رهبري سرپيچي نمي كردند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا