اجتماعیاخلاقی - تربیتیمعارف قرآنیمقالات

موانع دوستی و محبت

بسم الله الرحمن الرحیم

محبت از مهم ترین عواطف انسانی است که بازتاب آن در قالب احساساتی چون مودت، رفاقت و دوستی و مانند آن ها خودنمایی می کند. اما برخی از افراد به دلیل سرشتی یعنی روان شناسی و کنشی و رفتاری یعنی ابعاد اجتماعی ناتوان از ابزار احساسات هستند و این گونه است که فاقد دوست بوده یا دوستانشان را از دست می دهند. نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن شد تا موانع آن را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

دوستان خوب و دوستان بد

دوستى به معناى يارى، رفاقت، عشق و محبّت(فرهنگ فارسى، ج 2، ص 1578، «دوستى».) و نيز به معناى آشنايى توأم با مهر و محبّت و عشق است.(فرهنگ سخن، ج 4، ص 3408، «دوستى».)

در آیات قرآنی از انواع دوستی به میان آمده که شامل دوستی خوب و دوستی بد. البته در یک تقسیم بندی دیگر، دوستی به اقسام دیگری چون دوستی با خدا، دوستی با هم نوع و دوستی با غیرهم نوع دسته بندی شده است.

از نظر قرآن دوستی با خدا و مومنان از جمله پیامبران(نساء، آیه 69)، صالحان(همان)، صدیقان(همان)، گواهان عادل(همان) از مصادیق دوستی خوب و بهترین دوستان، و دوستی با کافران، گمراهان، منافقان و شیطان از مصادیق دوستی بد شمرده شده است(نساء، آیات 138 و 139؛اعراف، آیات 27 و 30؛ آل عمران، آیه 175؛ انعام، آیه 128)؛ زیرا معیارهای قرآنی برای دوستی عبارتند از : ایمان(انفال، آیه 72؛ توبه، آیه 71)، تقوا(زخرف، آیه 67)، صداقت(نساء، آیه 69)، صلاح(همان)، علم(همان) وهجرت به سوی خدا(نساء، آیه 89) است. بنابراین باید این ملاکها و معیارهای را در دوستی مد نظر قرار داد؛ یعنی آن که دوستی با هر کسی خوب نیست و نمی توان دوستی را یک امر ارزشی مطلق دانست، بلکه با توجه به متعلق آن ارزش گذاری می شود؛ زیرا دوستان بد و ناباب ، انسان را به سوی بدبختی و شقاوت ابدی می برند و روزی می رسد که انسان می گوید ای کاش فلانی را دوست نمی گرفتم.(فرقان، آیات 27 و 28)

در حقیقت دوستی با این افراد موجب می شود که انسان دچار آتش دوزخ (صافات، آیات 51 تا 56)، فریب و اغواگری(فصلت، آیه 25)، پشیمانی(فرقان، آیه 28)، گمراهی(فرقان، آیات 28 و 29) و هلاکت(صافات، آیات 51 تا 56) شود.

در حالی که دوستی با خدا و اهل ایمان نه تنها انسان را به سعادت و خوشبختی ابدی می رساند، بلکه رفتارهای انسان را تحت تاثیر مثبت خود قرار داده و انسان را با خصوصیات و ویژگی های مثبت رفتاری و هنجاری می سازد؛ زیرا خدا و مومنان انسان را به کارهایی چون اطعام مساکین و ناتوانان از حرکت؛ فقیران و اسیران کافر جنگی(انسان، آیه 8)، انفاق و دستگیری از نیازمندان و محرومان و سائلان از خویش و غیر خویش(بقره، آیه 177)، بی پروایی از سرزنش دشمنان(مائده، آیه 54)، پیروی از پیامبر اکرم و شریعت اسلام(آل عمران، آیه 31)، جهاد در راه خدا به جان و مال(مائده، آیه 54)، عزت و سرافرازی در برابر دشمنان(مائده ، آیه 54) و فروتنی و تواضع در برابر دوستان(همان) تشویق و ترغیب کرده و رفتار ایشان را تحت تاثیر خود قرار می دهد.

موانع دوستى

دوستی با نیکان و خوبان، امری پسندیده و مورد تشویق و ترغیب قرآن و خداوند است. با این همه گاه موانع درونی و بیرونی اجازه نمی دهد تا این دوستی ایجاد شده و پا گیرد یا قرار یابد. در آیات قرآنی و روایات اسلامی موانعی روان شناختی و رفتار شناختی برای دوستی بیان شده که در این جا به آن پرداخته می شود:

  1. بدسرشتی : نخستین مانع در دوستی را باید در بدسرشتی شخص جست و جو کرد. در حقیقت انسانی که دارای روانی نامتعادل باشد و از سرشت خوب و پاک برخوردار نباشد، در درون ناتوان از عاطفه محبت است و اگر عاطفه محبت در همه انسانها نهادینه شده ولی شخص آن را دفن و دسیسه کرده و زمینه بروز به آن نداده است. از نظر قرآن هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی خود رفتار و عمل می کند و خداوند می فرماید: کل یعمل علی شاکلته.(اسراء، آیه 84) بدطینتی و خباثت روانی شخص موجب می شود بی عاطفه محبت باشد و توانایی ارتباط اجتماعی در قالب مودت و رفاقت را نداشته باشد. امیرمومنان امام على عليه السلام در این باره می فرماید : إنَّما أنتُم إخوانٌ عَلى دينِ اللّهِ، ما فَرَّقَ بَينَكُم إلاّ خُبثُ السَّرائِرِ وسوءُ الضَّمائِرِ، فَلا تَوازَرونَ، ولا تَناصَحونَ، ولا تَباذَلونَ، ولا تَوادّونَ؛ شما در حقيقت، برادران دينى يكديگريد و جز سرشت هاى پليد و نهادهاى بد ، ميان شما جدايى نيفكنده است . در نتيجه ، نه يكديگر را يارى مى كنيد ، و نه خيرخواه يكديگريد ، و نه به يكديگر چيزى مى بخشيد ، و نه با يكديگر دوستى مى كنيد .( نهج البلاغة : الخطبة 113)
  2. بدخويى: بدخویی و بدخلقی نیز به حوزه روان شناختی باز می گردد. کسانی که حسن خلق نداشته بلکه سوء خلق داشته باشند، نمی توانند ارتباطی سالم با دیگران برقرار کنند و این گونه است که از داشتن دوستان خوب محروم می شوند. امییرمومنان امام على عليه‏السلام به این مانع در حوزه دوست یابی اشاره کرده و می فرماید: مَن ساءَ خُلُقُهُ قَلاهُ مُصاحِبُهُ و رَفيقُهُ . هركه بدخو شود ، همنشين و رفيقش دشمنش مى‏گردند . (غرر الحكم : ۸۷۷۳) ایشان در جایی دیگر می فرماید: مَن ساءَ خُلُقُهُ أعوَزَهُ الصَّديقُ وَ الرَّفيقُ ؛ هركه بدخو شود ، دوست و رفيقش ناياب مى‏گردند . (غرر الحكم : ۹۱۸۷) آن حضرت خشونت کلامی و رفتاری را عامل گریز دیگران دانسته و نسبت به این مهم هشدار می دهد و می فرماید: مَن خَشُنَت عَريكَتُهُ أقفَرَت حاشِيَتُهُ . هركه درشت‏خويى كند ، پيرامونش [از دوستان] تهى مى‏گردد .(غرر الحكم : ۸۵۸۱ .) اصولا از نظر قرآن نرمی و لیانت پیامبر(ص) و فقدان درشتی و خشونت در شخص آن حضرت(ع) خود مهم ترین عامل برای جذب دیگران به سوی ایشان بوده است؛ در حقیقت خوشخویی همانند گل خوشبویی است که همه را به سوی خویش می کشاند و انسان توانایی انتخاب اصلح از میان مردمان را داراست.(آل عمران، آیه 159)
  3. حسادت: حسادت یک بیماری روانی است که باید درمان شود. اگر این بیماری درمان نشود، موجب می شود تا انسان دوستان خوبش را از دست بدهد و بدان گرد او جمع شوند. اصولا دشمنان انسان، کسانی هستند که گرفتار نوعی حسادت هستند. در آیات قرآنی بیان شده که اهل کتاب با آن که آگاه به حقانیت اسلام و پیامبر گرامی(ص) بودند، از روی حسادت به کتمان این حقیقت پرداخته و همین نیز موجب کینه ورزی و دشمنی به جای دوستی میان آنان شده است. خداوند می فرماید حسادت كافران نسبت به مؤمنان، از موانع ايجاد رابطه دوستى با آنان است(آل عمران، آیات 118 و 120) البته این آیات به این نکته نیز ارشاد می کند که باید مومنان به سبب همین کینه ورزی آنان از دوستی با آنان اجتناب کنند. در حقیقت این آیه بیان می کند که حسادت خود مانع دوستی است و باید از کسانی که گرفتار حسادت هستند اجتناب کرد و به خداوند پناه برد.( ناس، آیه 6)
  4. دشمنى با خدا: از جمله معیارها و شاخص هایی که قرآنی برای ایجاد دوستی مطرح کرده ایمان است. بنابراین، بیاد کفر و فقدان ایمان را مانعی در سر راه دوستی با این افراد بر شمرد. از نظر قرآن دشمنى با خدا، از موانع ايجاد رابطه دوستى مؤمنان با افراد است. مجادله ، آیه 22؛ ممتحنه ، آیه 1)
  5. دشمنى با محمّد(صلى الله عليه وآله): اگر معیار دوستی ، دوستی با پیامبران است، دوستی با دشمنان ایشان نادرست خواهد بود. از این روست که خداوند دشمنى با محمّد(صلى الله عليه وآله) را از موانع ايجاد رابطه دوستى مؤمنان با افراد دانسته است. (مجادله ، آیه 22)
  6. دشمنى با مؤمنان: چنان که گفته شد شرط دوستی داشتن ایمان است ، کسی که اهل ایمان نیست یا با اهل ایمان دشمن است شایسته دوستی نیست. بر همین اساس دشمنى با مؤمنان، از موانع ايجاد رابطه دوستى با افراد است. (آل عمران ، آیه 118)
  7. غضب خدا: کسی که گرفتار غضب الهی است، در مرتبه شخصیتی است که اصولا باید گفت که از همه صفات اصلی نیک و خوب بی بهره است؛ زیرا اگر صفات خوب مهمی داشت مغضوب خداوند نمی شد. بنابراین چنین شخصی اصولا زمینه برای دوستی ندارد و باید گفت مغضوبیت و غضب الهی مانع جدی در راه دوستی است. (ممتحنه، آیه13)
  8. نااميدى از آخرت: کسانی که گرفتار دنیادوستی هستند از آخرت نومید بوده و اصولا برای آن کاری انجام نمی دهند. بنابراین، نمی توان به دوستی چنین افرادی اعتماد داشت و بلکه باید گفت که دوستی ایشان دوستی برای منافع زودگذر و هواهای نفسانی است. پس نااميدى از آخرت، از موانع دوستى است که در قرآن به آن توجه داده شده است.(همان)
  9. عيبجويى: عیب جویی موجب می شود تا شخص از داشتن دوست محروم شود. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: مَن تَتَبَّعَ خَفِيّاتِ العُيوبِ حَرَمَهُ اللّه‏ُ مَوَدّاتِ القُلوبِ ؛ هركه عيب‏هاى نهانى را بكاود ، خداوند از دوستى دل‏ها محرومش مى‏كند .( غرر الحكم : ۸۸۰۰ .) هم چنین امام صادق عليه‏السلام فرموده است: لا تُفَتِّشِ النّاسَ ؛ فَتَبقى بِلا صَديقٍ ؛ نهان مردم را مكاو ، كه بى‏دوست مى‏مانى .( الكافي : ۲ / ۶۵۱ / ۲ عن أبي بصير .) امام صادق عليه‏السلام ـ به ابو بصير ـ نیز می فرماید: يا أبا مُحَمَّدٍ لا تُفَتِّشِ النّاسَ عَن أديانِهِم ؛ فَتَبقى بِلا صَديقٍ؛ اى ابو محمّد! از دينِ مردمان بازجويى مكن ، كه بى‏دوست مى‏مانى .( تحف العقول : ۳۶۹ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۲۵۳ / ۱۰۹ .) هم چنین از امام صادق عليه‏السلام روایت شده که فرموده است: مَن لَم يُؤاخِ إلاّ مَن لا عَيبَ فيهِ قَلَّ صَديقُهُ ؛ هركه تنها با افراد بى‏عيب برادرى كند ، دوستانش اندك شوند .( أعلام الدين : ۳۰۴ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۲۷۸ / ۱۱۳ .)امام صادق عليه‏السلام در جایی دیگر می فرماید: لا تَطلُب مِنَ الدُّنيا أربَعَةً ؛ فَإِنَّكَ لا تَجِدُها و أنتَ لابُدَّ لَكَ مِنها : عالِما يَستَعمِلُ عِلمَهُ ؛ فَتَبقى بِلا عالِمٍ ، و عَمَلاً بِغَيرِ رِياءٍ ؛ فَتَبقى بِلا عَمَلٍ ، و طَعاما بِلا شُبهَةٍ ؛ فَتَبقى بِلا طَعامٍ ، و صَديقا بِلا عَيبٍ ؛ فَتَبقى بِلا صَديقٍ . در دنيا جوياى چهار چيز مباش كه آنها را نخواهى يافت ، حال آن كه به آنها نيازمندى : عالمى كه علم خود را به كار بندد ، پس بى‏عالم مى‏مانى ؛ عملى پاك از رياكارى ، كه در اين صورت ، بى‏عمل مى‏مانى ؛ غذايى دور از شبهه [حُرمت] ، كه بى‏غذا مى‏مانى ؛ و دوستى بى‏عيب ، كه بى‏دوست مى‏مانى .( جامع الأخبار : ۵۱۰ / ۱۴۲۳ ، المواعظ العدديّة : ۲۳۰ .)
  10. خرده گيرى: انسانی نیست که خطا و اشتباه و حتی گناهی مرتکب نشده باشد و یا نشود؛ زیرا جز معصومان(ع) کسی از عصمت بهره ای نبرده است. انسان برای ارتباط اجتماعی باید تنها به معیارهای کلان و اصیل توجه داشته باشد و به در جزئیات وارد نشود و به سخن دیگر، مو را از ماست نکشد؛ زیرا چنین رویه و منشی موجب می شود تا دیگران را هماره سرزنش کرده و باعث دلخوری آنان شده و ایشان از وی گریزان شوند. از این روست که یکی از مهم ترین موانع دوستی خرده گیری نسبت به رفتار وکردار و گفتار دیگران است که باید از آن اجتناب کرد. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: مَن ناقَشَ الإِخوانَ قَلَّ صَديقُهُ ؛ هركه در كار برادرانش خرده‏گيرى كند ، دوستانش كم مى‏شوند.( غرر الحكم : ۸۷۷۲ .) امام على عليه‏السلام در جایی دیگر می فرماید : مَنِ استَقصى عَلى صَديقِهِ انقَطَعَت مَوَدَّتُهُ ؛ هركه بر دوستش خرده‏گيرى كند [و بخواهد مو را از ماست بكشد]، دوستى‏اش گسسته مى‏شود . (غرر الحكم : ۸۵۸۲ .) پس باید انسان اهل عفو و گذشت از خطاهای بزرگ باشد ، چه رسد که در آداب و جزییات رفتاری دیگران دقیق شده و به خرده گیری بپردازد که موجب گریز دیگران خواهد شد؛ از این روست که امیرمومنان امام على عليه‏السلام در جایی دیگر می فرماید: مَن جانَبَ الإِخوانَ عَلى كُلِّ ذَنبٍ قَلَّ أصدِقاؤُهُ ؛ آن كه بر اثر هر گناهى از برادرانش كناره‏گيرى كند ، دوستانش كم مى‏شوند . (غرر الحكم : ۸۱۶۶ .)
  11. ستيزه گرى: در اسلام از مراء و جدل باطل نهی شده است. این که انسان یکی به دو کند و بخواهد حرفش را هر طوری شده به کرسی بنشاند. در برخی از عبادت چون حج از مراء نهی شده است؛ زیرا این گونه رفتار موجب افزایش تضاد و کینه می شود و انسان را از مسیر درست دور می کند. هم چنین موجب می شود تا انسان نتواند دوستی پیدا کند یا آن را نگه دارد. بنابراین، این رفتار اجتماعی بسیار نادرست است. امام على عليه‏السلام درباره مانع بودن جدل باطل برای دوستی می فرماید: لا مَحَبَّةَ مَعَ مِراءٍ؛ با ستيزه‏گرى ، دوستى‏اى در كار نيست . (المناقب للخوارزمي : ص ۳۷۵ و ۳۹۵ ، مائة كلمة : ص ۳۶ / ۲۰ ، الإعجاز والإيجاز للثعالبي : ص ۳۷ .) امام على عليه‏السلام در جایی دیگر می فرماید : لا مَحَبَّةَ مَعَ كَثرَةِ مِراءٍ با ستيزه‏گرىِ بسيار ، دوستى‏اى در كار نيست . (غرر الحكم : ۱۰۵۳۲ .) البته از نظر قرآن با دشمنان می توان مراء کرد که ولی مراء و جدلی که دارای دلیل ظاهر و روشن باشد که مخالف نیز نتواند آن را نادیده بگیرد. این همان جدال احسن است.(کهف، آیه 22؛ نحل، آیه 125)
  12. سبكسرى: سفاهت یکی بیماری روانی است. شخصی سفیه، انسان سبک مغزی است که از عقلانیت بهره ای نبرده است. سفاهت و سبکسری یکی از مهم ترین موانع دوستی است؛ زیرا گفتار و رفتار سبکسران انسان را می ترساند و این گونه است که مردمان از ایشان می گریزند و دوست می رمند. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: إيّاكَ وَ السَّفَهَ ؛ فَإِنَّهُ يوحِشُ الرِّفاقَ ؛ از سبكسرى بپرهيز كه دوستان را مى‏رماند .( غرر الحكم : ۲۶۵۵ .)
  13. خجالت دادن: انسان ها از نظر شخصیتی به چند دسته تقسیم می شوند که از جمله آن ها انسان های خجالتی و کم رو هستند. برخی از انسان در مقابل بسیار پررو بوده و اصولا خجالت برای ایشان معنا و مفهومی ندارد. بدتر این دسته آن که دیگران کسانی هستند که در رفتار و گفتار کاری می کنند که دیگران خجالت زده شوند. کسی که با طعنه زدن و نیش و کنایه و مانند آن ها موجبات خجالتی دیگران را فراهم می آورند نباید امید داشته باشد که دوستی داشته باشند. امیرمومنان  امام على عليه‏السلام در این باره می فرماید: إذَا احتَشَمَ المُؤمِنُ أخاهُ فَقَدَ فارَقَهُ ؛ هرگاه شخص مؤمن ، برادرش را خجالت دهد ، از او جدا شده است.(نهج البلاغة : الحكمة ۴۸۰ ، خصائص الأئمّة عليهم‏السلام : ۱۲۶ ؛ شرح نهج البلاغة : ۲۰ / ۲۵۱ / ۴۸۸ .) باید توجه داشت واژه عربی احتشام به معنای عصبانی و خجالتی بودن است. هم چنین امام صادق عليه‏السلام می فرماید: مَنِ احتَشَمَ أخاهُ حَرُمَت وُ صلَتُهُ ، و مَنِ اغتَمَّهُ سَقَطَت حُرمَتُهُ ؛ هركه برادرش را خجالت دهد ، پيوند با او نارواست و هركه غمگينش سازد ، حرمتش شكسته است .( تحف العقول : ۳۷۰ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۲۵۴ / ۱۱۸.) امام صادق عليه‏السلام در جایی دیگر می فرماید: إذا قالَ الرَّجُلُ لِأَخيهِ المُؤمِنِ : اُفٍّ، خَرَجَ مِن وِلايَتِهِ؛ هرگاه شخص [از سر تنگ‏دلى و درد] به برادر مؤمنش اُف بگويد ، از [حريم ]دوستى‏اش بيرون مى‏رود . (الكافي : ۲ / ۳۶۱ / ۸ و ج ۸ / ۳۶۵ / ۵۵۶ ، المؤمن : ۷۲ / ۱۹۸ ، المحاسن : ۱ / ۱۸۴ / ۲۹۷ ، مشكاة الأنوار: ۱۰۳ عن الإمام الباقر عليه‏السلام وكلّها عن أبي حمزة الثمالي، بحار الأنوار: ۷۵ / ۱۴۶ / ۱۶ و ص ۱۶۶ / ۳۸ .) در حقیقت کسی که ابراز خستگی و بی حوصله گی با واژه اف می گوید، در حقیقت دیگران را خجالت زده کرد و زمینه برای گریز دیگران فراهم می آورد. این گونه است که دوستان از نزدش پراکنده شده و دیگر میل به دوستی با وی نخواهند داشت.
  14. تنگ چشمى: یکی از خصلت های بسیار بد در انسان، بخل است. در روایت است که امام جواد(ع) یک شب تا صبح در دعایش از این بخل و شحّ به خدا پناه برده است. خداوند بخل را بسیار بد می داند و به مردمان فرمان می دهد نه تنها بخل نورزند، بلکه اهل ایثار و گذشت مالی باشند. (نساء، آیه 126؛ حشر، آیه 9؛ تغابن، آیه 16) انسانی که بخیل و بدتر از آن تنگ چشم است. کسی که تنگ چشم است، از بسیاری چیزها محروم است که از جمله آن ها از دست دادن دوستان و برادران ایمانی است. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: زِيادَةُ الشُّحِّ تَشينُ الفُتُوَّةَ ، و تُفسِدُ الاُخُوَّةَ؛ تنگ‏چشمىِ بسيار، جوان‏مردى را زشت و برادرى را تباه مى‏كند.(غرر الحكم : ۵۵۰۸ ) به قول سعدی شیرازی: گـفـت چــشــم تــنـگ دنـیـا دار را/ یا قناعت پر کند یا خاک گور. امیرمومنان امام على عليه‏السلام در جایی می فرماید: لَيسَ لِشَحيحٍ رَفيقٌ؛ شخص تنگ‏چشم، دوستى ندارد.(غرر الحكم : ۷۴۶۵ .) و نیز امام على عليه‏السلام فرموده است: لَيسَ لِبَخيلٍ حَبيبٌ؛ شخص تنگ‏چشم، يارى ندارد.(غرر الحكم : ۷۴۷۳ .)
  15. پريشانى: سختی و پریشان حالی موجب می شود تا اخلاق آدمی بد شده و دوستان از وی گریزان شوند. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: العُسرُ يَشينُ الأَخلاقَ ، و يوحِشُ الرِّفاقَ؛: پريشانى ، خوى‏ها را زشت مى‏كند و دوستان را مى‏پراكند . (غرر الحكم : ۱۵۹۹ .) پس از خداوند بخواهیم که عسر ما را به یسر تبدیل کند تا این گونه دوستان به ما گرایش پیدا کنند نه گریزش.
  16. افسردگى: یکی دیگر از بیماری های روانی تاثیرگذار در روابط اجتماعی، بیماری افسردگی است که خود دارای درجات و مراتبی از شدت و ضعف است. انسان افسرده در خود فرورفته و از جهان بیرون غافل است و این گونه است که دوستانش از او گریزان می شوند. انسان افسرده در درجه گرفتار خستگی روانی و جسمی و در مرتبه ای دچار دلتنگی و نومیدی است. این گونه است که دوستانش را از دست می دهد. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: المَلَلُ يُفسِدُ الاُخُوَّةَ ؛ ملالت و افسردگى ، برادرى را تباه مى‏كند . (غرر الحكم : ۱۱۰۸ .) و در جایی دیگر فرموده است: لا اُخُوَّةَ لِمَلولٍ؛ شخص افسرده ، هيچ برادرى ندارد (غرر الحكم : ۱۰۴۳۷ .) هم چنین امام على عليه‏السلامـ پيوسته مى‏فرمود ـ : لا خُلَّةَ لِمَلولٍ ؛ شخص افسرده ، هيچ دوستى ندارد . (غرر الحكم : ۱۰۴۴۳ .) و نیز می فرماید: لا راحَةَ لِحَسودٍ ، و لا مَوَدَّةَ لِمَلولٍ؛ هيچ حسودى ، آرامش و هيچ افسرده دلى ، دوستى ندارد .( الإرشاد : ۱ / ۳۰۳ ، تحف العقول : ۲۱۵ وفيه «لا عيش» بدل «لا راحة» ، كنز الفوائد : ۱ / ۱۳۷ .) به نظر امام على عليه‏السلام حتی اگر شخص دوستی پیدا کند این دوستی ناپایدار خواهد بود.: قَلَّما تَنجَحُ حيلَةُ العَجولِ ، أو تَدومُ مَوَدَّةُ المَلولِ ؛ كمتر مى‏شود كه چاره‏گرىِ شخص شتابزده ، به نتيجه رسد ، يا دوستىِ افسرده‏دل ، بپايد .(غرر الحكم : ۶۷۴۱ .) از نظر امام صادق عليه‏السلام به کسی که دچار ملالت و دلتنگی و افسردگی است نمی توان اطمینان کرد و شکی نیست که مهم ترین سرمایه اجتماعی همان اعتماد و اطمینان است که در صورتی که وجود نداشته باشد، هیچ اجتماعی باقی و برقرار نمی ماند و دوستی ها نیز از میان می رود. امام (ع) می فرماید : لا تُشاوِر أحمَقَ ، و لا تَستَعِن بِكَذّابٍ ، و لا تَثِق بِمَوَدَّةِ مَلولٍ ؛ فَإِنَّ . . . المَلولَ أوثَقَ ما كُنتَ بِهِ خَذَلَكَ ، و أوصَلَ ما كُنتَ لَهُ قَطَعَكَ؛ با هيچ احمقى مشورت مكن ، از هيچ دروغگويى يارى مخواه و به دوستى هيچ افسرده‏دلى ، اعتماد مكن ؛ زيرا … افسرده‏دل ، زمانى كه بيشترين اتكا را به او داشته باشى ، تو را وامى‏گذارد و هنگامى كه بيشترين پيوند را با او دارى ، از تو مى‏بُرَد . (تحف العقول : ۳۱۶ .)
  17. تكبّر: در قرآن از تکبر یعنی خود را بزرگ دیدن نهی شده است. کبر و تکبر از صفات اختصاصی خداوند است که در خلق زشت است. از این روست که در آیات قرآنی به تواضع و فروتنی سفارش شده تا شخص دچار این بیماری روانی نشود(اسراء، آیه 37) ؛ چرا که خود ریشه و عامل بسیاری از بدبختی های بشر است. در سفارش های لقمان حکیم نیز بر تواضع تاکید شده است.(لقمان، آیه 18) امیرمومنان امام على عليه‏السلام درباره مانع بودن تکبر در دوستی می فرماید: لَيسَ لِمُتَكَبِّرٍ صَديقٌ؛ هيچ متكبّرى ، دوستى ندارد . (غرر الحكم : ۷۴۶۴ .) امام على عليه‏السلام گردن فرازی و تکبر را مانع جدی اخلاص دانسته و بیان می کند چنین افرادی دوستی صمیمی و مخلص نیز نخواهند داشت: مَنِ استَطالَ عَلى الإِخوانِ لَم يَخلُص لَهُ إنسانٌ ؛ هركه بر برادرانْ بزرگى فروشد ، هيچ انسانى با او صميمى نخواهد شد .( غرر الحكم : ۸۳۹۳ .)
  18. جفاكارى: انسان وقتی به قول و قراری داده عمل و وفا کند، مورد توجه مردم قرار می گیرد؛ زیرا سرمایه اجتماعی را فراهم می آورد که همان اطمینان و اعتماد به اوست. اما اگر جفاکاری کند نمی تواند این سرمایه را فراهم آورد. اصولا جفاکاری به معنای دوری کردن و تنفر و نیز سفت و سخت شدنی است که آرامش را از شخص می گیرد و انسان را بی قرار می کند. از این روست که امام على عليه‏السلام می فرماید: الجَفاءُ يُفسِدُ الإِخاءَ ؛ جفاكارى ، برادرى را تباه مى‏كند .( غرر الحكم : ۵۶۲ .) و در جایی دیگر به جفاکاری هشدار داده و می فرماید: إيّاكَ وَ الجَفاءَ ؛ فَإِنَّهُ يُفسِدُ الإِخاءَ ، و يُمَقِّتُ إلَى اللّه‏ِ وَ النّاسِ؛ از جفاكارى بپرهيز ، كه برادرى را تباه مى‏كند و [جفاكار را ]منفور خدا و مردم مى‏سازد .( غرر الحكم : ۲۶۶۲ .) آن حضرت(ع) جفا را در وفا قرار داده تا تضاد میان آن دو را بیان نماید. ایشان می فرماید: لا تَطلُبَنَّ الإِخاءَ عِندَ أهلِ الجَفاءِ ، وَ اطلُبهُ عِندَ أهلِ الحِفاظِ وَالوَفاءِ ؛ برادرى را نزد جفاكاران مجوى . آن را نزد پايبندان (جوان‏مردان) و وفاداران بجوى .( غرر الحكم : ۱۰۴۲۱ .)
  19. كينه توزى: حقد و کینه یکی دیگر از بیماری های روانی بسیار خطرناک است که به شخص و دیگران آسیب می رساند. امیرمومنان امام على عليه‏السلام حقد و کینه توزی را مانع در برابر دوستی دانسته و می فرماید : لا مَوَدَّةَ لِحَقودٍ ؛ هيچ كينه توزى را دوستى نيست .( غرر الحكم : ۱۰۴۳۶ .) امام على عليه‏السلام هم چنین می فرماید: لَيسَ لِحَقودٍ اُخُوَّةٌ ؛ هيچ كينه توزى را برادرى نيست .( غرر الحكم : ۷۴۸۳ .)
  20. حسادت: از دیگر بیماری های روانی حسادت نسبته به دیگران است. امیرمومنان امام علی عليه‏السلام درباره مانعیت حسادت در دوستی می فرماید: الحَسودُ لا خُلَّةُ لَهُ ؛ هيچ حسود را دوستى نيست .( غرر الحكم : ۸۸۶ .) امام على عليه‏السلام به حسودان هشدار می دهد و آن را از بیماری های روانی دانسته و می فرماید: حَسَدُ الصَّديقِ مِن سُقمِ المَوَدَّةِ ؛ حسادت دوست از جمله آفات مودت است.( نهج البلاغة : الحكمة ۲۱۸ ، غرر الحكم : ۴۹۲۸ ، بحار الأنوار : ۷۴ / ۱۶۳ / ۲۸ .)
  21. نيرنگبازى: انسان باید با دوستان خویش یکرنگ باشد. کسی که اهل نیرنگبازی و دغل وفریبکاری است نباید امیدی داشته باشد که دوستانش در کنارش بمانند. ا زاین روست که امام على عليه‏السلام می فرماید : لا تَدومُ مَعَ الغَدرِ صُحبَةُ خَليلٍ ؛ با نيرنگبازى ، دوستىِ هيچ دوستى نمى‏پايد .( غرر الحكم : ۱۰۶۰۱ .)
  22. دست انداختن: شوخی با دوستان خوب است ، ولی نباید کاری کرد که او را ناراحت و ناخشنود کرد. دست انداختن دوست به هر شکل گفتاری و رفتاری نادرست است؛ زیرا وقتی شخصی ببیند که دست انداخته شده اندوهگین شده و علاقه ای به ارتباط و حضور در جمع را نخواهد داشت. از این روست که امام صادق عليه‏السلام دست انداختن را مانع جدی در سر راه دوستی دانسته و می فرماید: لا يَطمَعَنَّ ذُو الكِبرِ فِي الثَّناءِ الحَسَنِ . . . و لاَ المُستَهزِئُ بِالنّاسِ في صِدقِ المَوَدَّةِ ؛ شخص متكبّر ، نبايد اميد نيك‏ستايى را از ديگران داشته باشد … ؛ همچنين كسى كه مردم را دست مى‏اندازد ، نبايد انتظار دوستى راستين داشته باشد .( الخصال : ۴۳۴ / ۲۰ عن يحيى بن عمران الحلبي ، بحار الأنوار : ۷۲ / ۱۹۰ / ۱ .)
  23. گناه: چنان که گفته شد، دوستی خالصانه میان مومنان است؛ زیرا منشای دوستی واقعی خداوند است(ال عمران، آیه 103؛ انفال، آیه 63؛ مریم، آیه 96؛ طه، آیه 39) پس اگر شخصی اهل ایمان نباشد امیدی نداشته باشد که دوستی صمیمی خواهد داشت؛ چنان که گناه نیز موجب می شود که میزان دوستی میان افراد ایمانی کم شود؛ زیرا گناه بوی بدی دارد و نیز آثار و تبعاتی دارد که موجب می شود تا ا هل ایمان دانسته و نادانسته تحت تاثیر آن قرار گیرند و از شخص گناهکار دور شوند. این که برخی مواقع انسان می بیند که بزرگانی از دوستان ایمانی را از دست داده یا رابطه با علمای عامل کم شد بدانند که مشکل در گناه کاری خودشان است. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در این باره می فرماید: وَ الَّذي نَفسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ، ما تَوادَّ اثنانِ فَفُرِّقَ بَينَهُما إلاّ بِذَنبٍ يُحدِثُهُ أحَدُهُما؛ سوگند به آن كه جان محمّد در دست اوست ، هرگز دو دوست از يكديگر جدا نشده‏اند ، مگر بر اثر گناهى كه از يكى از آنان سر زده است .( مسند ابن حنبل : ۲ / ۳۴۸ / ۵۳۵۷ عن ابن عمر ، الأدب المفرد : ۱۲۶ / ۴۰۱ عن أنس، الزهد لابن المبارك : ۲۵۱ / ۷۱۹ عن أبي هريرة نحوه ، كنز العمّال : ۹ / ۵ / ۲۴۶۵۲ .)
  24. پيروى از سخن چين: سخن چینی و لمازی و همازی کاری بسیار بدی است که در قرآن مورد نهی قرار گرفته است. بدتر از آن کسی که تحت تاثیر سخن چین رفتار نماید و بر اساس حرف ها و گفتارهایش تصمیم گیری کرده و عمل نماید. از نظر امیرمومنان امام على عليه‏السلام اطاعت از سخن چین موجب می شود تا با دو به همزنی این افراد دوستی از میان برود: مَن أطاعَ الواشِيَ ضَيَّعَ الصَّديقَ ؛ هركه از سخن‏چين پيروى كند ، دوست را از دست مى‏دهد .(نهج البلاغة : الحكمة ۲۳۹ ، بحار الأنوار : ۷۳ / ۱۶۰ / ۷ .)
  25. سرزنش بسيار: سرزنش باید به جا و به مقدار باشد. سرزنش و نکوهش دیگران به سبب خطا و گناه و اشتباه اگر به جا و به میزان و مقدار نباشد، آسیب زا است. از این روست که امیرمومنان امام على عليه‏السلام از موانع دوستی و یارگیری را سرزنش بسیار دانسته و می فرماید: كَثرَةُ التَّقريعِ توغِرُ القُلوبَ ، و توحِشُ الأَصحابَ؛ سرزنش بسيار ، دل‏ها را كينه‏ور مى‏كند و ياران را مى‏پراكند .( غرر الحكم : ۷۱۱۲ .)
  26. جويا نشدن حال: بی توجهی و کم محلی به دوستان و احوال ایشان را از دور و نزدیک نگرفتن موجب می شود تا انسان دوستانش را از دست بدهد یا دوستی پیدا نکند.  امام على عليه‏السلام می فرماید: تَركُ التَّعاهُدِ لِلصَّديقِ داعِيَةُ القَطيعَةِ ؛ جويا نشدن حال دوست ، به جدايى مى‏انجامد .( الإرشاد : ۱ / ۳۰۳ ، بحار الأنوار : ۷۷ / ۴۲۱ / ۴۰ .) امام على عليه‏السلام هم چنین فرموده است: مَن لَم يَتَعاهَد مُوادِدَهُ فَقَد ضَيَّعَ الصَّديقَ ؛ هركه جوياى حال دوستش نشود ، دوستش را از دست داده است.( غرر الحكم : ۸۵۵۰ .) در ديوان منسوب به امام على عليه‏السلام نیز آمده است: الفَضلُ مِن كَرَمِ الطَّبيعَهِ /‏وَالمَنُّ مَفسَدَةُ الصَّنيعَة / تَركُ التَّعاهُدِ لِلصَّديق/ يَكونُ داعِيَةَ القطَيعَة ؛ فضل و كمال ، از بزرگوارى سرشت است / و منّت گذاشتن ، نيكوكارى را تباه مى‏كند ./ جويا نشدن حال دوست / به جدايى فرا مى‏خواند .( الديوان المنسوب إلى الإمام علي عليه‏السلام : ۲۵۶ ، تاريخ دمشق : ۴۲ / ۵۲۹)
  27. بى انصافى: انصاف یعنی نیمی از تو و نیمی از من. این که سود و ضرر را تقسیم کرده و شادی و غم را تقسیم کند. در حقیقت نوعی عدالت در قالب تساوی میان دو نفر است. انسان اگر رابطه اجتماعی خود با شکست یا مشکلی مواجه شد همه را گردن دوست نیازندازد و احتمال خطای خود را بدهد و در حقیقت انصاف داده و مناصفه نماید، آن موقع دوستان او می مانند، ولی اگر بی انصافی کند و همه مشکلات یا علل و عوامل آن را بر دوش دوست انداز، نباید امیدوار باشد که دوستی برایش باقی بماند. امیرمومنان امام على عليه‏السلام می فرماید: مَن عُدِمَ إنصافُهُ لَم يُصحَب ؛ هركه بى‏انصافى كند ، كسى با او دوست نمى‏شود .( .غرر الحكم : ۸۱۱۴ .)
  28. خير نرساندن: بی خیری و کم خیری منش و کنش خوبی نیست. در آیات قرآنی بیان شده که نمازگزاران کسانی هستند که هماره خیررسان به دیگران هستند و اصولا انسان ها طبیعت نادرستی دارند که نه تنها دست به خیری نیستند بلکه از خیررسانی نیز منع می کنند. (معارج، آیات 18 تا 21) از نظر امیرمومنان امام على عليه‏السلام خیرنرسانی به دوستان مانع جدی در سر راه دوستی است : مَنعُ خَيرِكَ يَدعو إلى صُحبَةِ غَيرِكَ ؛ نرسيدن خيرت [به دوستان] ، به دوستى [آنان] با ديگران مى‏انجامد .( غرر الحكم : ۹۷۸۳ .)

چنان که گفته شد ، دوستی چیزی خوبی است ولی باید دانست که اموری به عنوان آفات دوستی مانع می شود که این دوستی بماند یا ایجاد شود. رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در روایتی موارد چندی را به عنوان آفات دوستی بیان کرده که به آن ها در پایان اشاره می شود: إيّاكُم وَ الظَّنَّ ؛ فَإِنَّ الظَّنَّ أكذَبُ الحَديثِ ، و لا تَحَسَّسوا ، و لا تَجَسَّسوا ، و لا تَناجَشوا ، و لا تَحاسَدوا ، و لا تَباغَضوا ، و لا تَدابَروا ، و كونوا عِبادَ اللّه‏ِ إخوانا ؛ از گمان بپرهيزيد ، كه گمان ، دروغ‏ترين سخن است . خبرگيرى و تجسّس‏مكنيد، بر يكديگر فزونى‏مجوييد،بر يكديگر حسد مورزيد،با يكديگر دشمنى و ستيزه مكنيد و از يكديگر مبُريد . بندگان خدا و برادر باشيد .( صحيح البخاري: ۵/۲۲۵۴/۵۷۱۹ وص۱۹۷۶/۴۸۴۹وص۲۲۵۳/۵۷۱۷ ، صحيح مسلم:۴/۱۹۸۵/۲۵۶۳، مسند ابن حنبل : ۳ / ۶۰۰ / ۱۰۷۰۶ و ص ۵۰۴ / ۱۰۰۸۴ ، مسند الطيالسي : ۳۳۰ / ۲۵۳۳ ، السنن الكبرى : ۶ / ۱۴۰ / ۱۱۴۵۷ كلّها عن أبي هريرة نحوه ، وراجع سنن الترمذي : ۴ / ۳۲۹ / ۱۹۳۵ و ص ۳۵۶ / ۱۹۸۸ ، سنن أبي داود : ۴ / ۲۸۰ / ۴۹۱۷ .)

رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هم چنین می فرماید: إيّاكُم وَ الظَّنَّ ؛ فَإِنَّ الظَّنَّ أكذَبُ الكَذِبِ ، و كونوا إخوانا فِي اللّه‏ِ كَما أمَرَكُمُ اللّه‏ُ ؛ لا تَتَنافَروا ، و لا تَجَسَّسوا ، و لا تَتَفاحَشوا ، و لا يَغتَب بَعضُكُم بَعضا ، و لا تَتَنازَعوا ، و لا تَتَباغَضوا ، و لا تَتَدابَروا ، و لا تَتَحاسَدوا ؛ فَإِنَّ الحَسَدَ يَأكُلُ الإِيمانَ كَما تَأكُلُ النّارُ الحَطَبَ اليابِسَ ؛ از گمان بپرهيزيد ، كه گمان ، دروغ‏ترين دروغ است و همان گونه كه خدا به شما فرمان داده است ، برادران خدايى باشيد . از يكديگر دورى مجوييد ، [در كار ديگران] تجسّس مكنيد ، به همديگر بدى مكنيد ، از يكديگر غيبت مكنيد ، با يكديگر نزاع مكنيد ، با يكديگر دشمنى مكنيد ، از يكديگر مبُريد و به يكديگر حسادت مورزيد كه حسادت ، همان گونه كه آتش ، چوب خشك را مى‏سوزاند ، ايمان را مى‏سوزاند .( قرب الإسناد : ۲۹ / ۹۴ عن مسعدة بن زياد عن الإمام الصادق عن أبيه عليهماالسلام ، بحار الأنوار : ۷۵ / ۲۵۲ / ۲۸ .)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا